اقوام ایران



فرهنگ ها

کتاب های وابسته


آشنایی با فرهنگ و اقوام ایران زمین
علی چراغی

اقوام ایرانی
شهیار خلیلی

اقوام ایرانی و زمینه‌های همگرایی
عیسی گل‌وردی، فهیمه انگشت‌باف

اقوام و اقلیت‌ها: منطق مشارکت اقوام برای اعتلای ایران در گفتمان اعتدال
پرویز اسماعیلی، عیسی عبدی، نیما رجبلو



ایران و اقوام ایرانی

اقوام‌شناسی
رقیه قاسملو

اقوام مسلمان اتحاد شوروی
شیرین آکنر / محمدحسین آریا

اقوام هلاک شده: تحقیقی بر آثار باستانی اقوام هلاک شده تاریخ
هارون یحیی / مژگان دستوری


ارتش‌های ایرانیان باستان (4): سکاهای باختری: 700 تا 300 پیش از میلاد
ا. و. چرننکو / یوسف امیری

کتاب حاضر جلد چهارم از مجموعة «ارتش‌های ایرانیان باستان» است که در آن بر پایه سندهای نوشتاری و بیشتر باستان شناختی به معرفی سکاهای باختری از اقوام ایران باستان و بررسی تاریخ این گروه، جنگ‌افزارها و شیوه‌های جنگی آنان پرداخته می‌شود. سکاهای باختری در آغاز عصر آهن زندگی می‌کردند و در شمال ناحیه استپی دریای سیاه ساکن بودند. سکاهای باختری توانسته‌اند در بزرگ‌ترین کارزارهای زمان خود آشورها، اورارتو، بابل، ماد و هخامنشیان را شکست دهند. در این مجلد به اختصار دربارة کارزار با هخامنشیان توضیح داده شده است. شایان ذکر است کتاب با نقاشی‌های رنگی همراه است که هدف از ارائة آن‌ها بازنمایی جزئیات و ریزه‌کاری‌های تاریخی و پژوهشی است.

اقوام ایرانی و نقش آن در حاکمی
محمدشریف ملک‌زاده، میثم عیوضی



اقوام ترک
احمد جعفراوغلو / محبوبه هریسچیان

اقوام خزر
محمد نجاری‌سهل‌آباد


اقوام جنوب ایران: گذار از بحران و فروپاشی حکومت قاجار (جلد 1)
محمود براتوند، مهرداد نورزاده
اقوام جنوب ایران: گذار از بحران و فروپاشی حکومت قاجار (جلد 2)



اقوام سامی: بررسی تمدن و فرهنگ
علی نسانی

این عبارت نخستین‌بار در سال‌ 1770 توسط اعضای مکتب تاریخ‌نگاری «گوتینگن» به کار رفت. این عبارت از قوم‌شناسی کتاب مقدس برآمده بود و اشاره به نوادگان «سام»، پسر «نوح» در سفر «پیدایش» دارد. دو عبارت اقوام «حامیو» و اقوام «یافثی» نیز برای نوادگان دو پسر دیگر نوح استفاده شد. این عبارت عمدتا برای اطلاق به عرب‌ها، آشوریان و عبرانیان به کار می‌رود. شناخته‌شده‌ترین زبان‌های سامی زنده نیز عربی؛ عبری و آشوری هستند. بیشتر مردمِ سوی غربی خاورمیانه از نژاد سامی شمرده می‌شوند و زبان ویژه خود را دارند. آرامی‌ها‌، کلدانی‌ها‌، و نبطی‌ها‌ از دیگر اقوام سامی هستند. در این کتاب به بررسی تمدن و اندیشه در میان اقوام سامی، پرداخته می‌شود.

اقوام گیلان
علیرضا کشوردوست

ایران و اقوام آریایی استپ ها

پارسیان و سکاها (داریوش یکم و تعقیب و گریز سکاها)
معصومه براتی‌ بروجنی

تاریخ و باستان‌شناسی اقوام زاگرس در هزاره اول ق.م.
سیلویا بالاتی ؛ ترجمه صمد علیون



تاریخ آستوئن اشکانی (آستئون، مهرگان، اسپرآئین، اسپراین، اسفران، اسفراین)
احمد شاهد
حکومت اشکانیان از جهت نظام اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و قضایی از دوره‌های درخشان تاریخ ایران باستان است. لذا مؤلف کتاب حاضر بر آن شده‌است که خصوصیات این دوره و به ویژه خصوصیات شهر اسفراین (آستوئن) در این زمان را به رشته تحریر درآورد. اوضاع طبیعی، جمعیت، آثار تاریخی، آداب‌ورسوم،‌ مشاهیر و تاریخچه شهر اسفراین از دوران هخامنشی تا سلسله صفوی اهم مطالب گردآوری شده در این کتاب را تشکیل می‌دهند.

تاریخ سیاسی – اجتماعی ایل ساکی (پژوهشی پیرامون بازماندگان قوم سکاها در ایران) از باستان تا اواخر دوره زندیه
داود ساکی‌حسین‌خانی

کتاب حاضر پژوهشی درباره تنها بازماندگان با نام و نشان سکایی ایران یعنی ایل ساکی در لرستان است، که در آن افزون بر مشخص کردن رابطه این ایل با آن قوم باستانی، به بررسی رویدادها و رخدادهای مربوط به امرا و مردمان ساکی در تاریخ پر از فراز‌و‌نشیب ایران و لرستان در هشت قرن گذشته اشاره شده است.

خاستگاه اقوام ایرانی: هند و اروپاییان یکپارچگی زبان و فرهنگی ایرانیان با اقوام هندواروپایی (جلد 1)
بهزاد معینی‌سام

رفتارشناسی فرهنگی اقوام ایرانی
مهسا مکرمی

روزشمار فرهنگ اقوام ایرانی
مارال کازرانی

سکاها (700 تا 300 پیش از میلاد)
یوگنی واسیلیویچ چرننکو / بهزاد معینی سام / امیر زمانی

سکاها
الهامی دورموش / پرویز شاهمرسی

سکاها
تامارا تالبوت رایس / رقیه بهزادی

سکاها: پیدایش، زندگی، هنر
علیرضا کورش لی

سکیف‌های امپراطور: همسان‌سازی قومی – نژادی امپراطوری سکیف‌ها و اوغوزهای باستان
زائور حسن‌اف
از منابع تحقیقی و مستند است که با تکیه بر گزارش‏ها، اسناد و مجموعه اطلاعات تاریخی فراهم آمده پیرامون تاریخ سکاها در سرزمینی که بخش عمده آن در آذربایجان فعلی است. نویسنده پژوهش خود را بر اطلاعات هردوت مورخ برجسته یونانی متمرکز کرده و طی 9 فصل از منشأ سکیف‏ها یا همان سکاها، عقاید و رسوم و زبان و ماهیت و فرهنگ این مردمان بحث کرده است. هردوت درباره منشأ سکیف‏ها، افسانه‏ها و اساطیر مربوط به مهاجرت تاریخی و اینکه از مرز رود دون مهاجرت نموده‏اند سخن گفته. هردوت سیمای مشخصی از جغرافیای فیزیکی و سیاسی کشور سکیف را نیز ارائه داده و پیرامون عقاید، خدایان و آداب آنها اطلاعاتی جامع ارائه کرده که در اثر حاضر با دیگر اسناد و گزارشها تطبیق و تحلیل شده است.

سنن سکایی، آینه پارتی
آتنا عبدلی‌مسینان

شناخت فرهنگ و اقوام ایران زمین
حمید عامریان


فولکلور اقوام ایران (با تکیه بر شهرستان مراغه)
بهروز بیک‌بابایی

آیین‌ها و آداب و رسوم هر ملت، سازنده عناصر فرهنگی جامعه محسوب می‌شوند. تنوع، تفاوت‌ها و کثرت آیین‌ها و آداب و رسوم، از دلایل غنای فرهنگی یک جامعه است. در روزگار بحران، هویتی که از راه‌های حفظ هویت فرهنگی، بازگشت به آیین‌ها، آداب و رسوم سنتی و ملی است. سرزمین ایران از دیرباز، به عنوان یکی از گهواره‌های تمدن مطرح بوده است. مردم ایران به آداب و رسوم و سنن خود که برخاسته از فرهنگ اسلامی و ملی آنان است، احترام قائل‌اند. مردم ایران امروزه توانستند میان سنت و مدرنیته شدن، تعادل برقرار سازند، یعنی در عین بهره کلید پایان بری از دستاوردهای علم بشری و دانش روز، آن قسم از سنت‌های قابل دفاع و ارزشمند خود را نیز پاس بدارند. هدف ما نیز حفظ و ترویج آداب و سنن برخی مناطق و ماندگار کردن و شناساندن این رسومات و انتقال به نسل‌های بعدی می‌باشد. با ثبت این گنجینه‌های زیبا که امروزه شاید اعتقادی به این رسوم در میان نیست، به عنوان خرافه یا می‌شود، بعدها پس از درکارشآن، با مراجعه به این منابع می‌توانند از فرهنگ‌های گذشته خود بهره‌مند گردند.

شرحی بر تاریخ سکاها
منوچهر اکبری، فاطمه صیادی

سکاها، دسته‌ای از مردمان کوچ‌نشین آریایی و ایرانی‌تبار بودند که محل زندگی آنان از شمال به دشت‌های جنوب سیبری، از جنوب به دریای خزر و دریاچه آرال، از خاور به ترکستان چین و از باختر تا رود دانوب می‌رسید. سکاها، مردمانی جنگجو بودند که به لحاظ سیاسی و فرهنگی روی فلات ایران تأثیر بسیاری داشته‌اند. در این کتاب با بیان مستندات و شواهد تاریخی به توضیح و تفسیر وقایع تاریخی‌ای پرداخته می‌شود که سکاها نقش عمده‌ای در شکل‌گیری آن داشته‌اند.

متن سکایی (از سنگنوشته‌ی داریوش در بیستون)
روشن خیاوی

مردم‌شناسی اقوام و ایلات ایران
علی بلوکباشی

مردم‌شناسی اقوام و مذاهب کردستان
جوزپه کامپانیله / حمید مرادی

مهمان‌نوازی اقوام ایران
صیدمحمد درخشنده


گنجینه اقوام ایرانی


کمتر



اقوام پیش از هخامنشیان

بافت جغرافیایی و تاریخی


عصر تاریخیِ پیشاهخامنشی ایران زمین از ۳۱۰۰ پ.م آغاز شده و تا ۵۵۰ پ.م (که آغازگاه خیزش کوروش بزرگ است) ادامه می‌یابد. در این دوران که دو و نیم هزاره به درازا می‌کشد، ایران زمین کانون تحول سبک زندگی کشاورزانه، فناوری فلز، تحول خط و شهرنشینی بوده است. تنها تمدن دیگر کره زمین در نیمه نخست این دوران (۳۱۰۰ ـ ۱۶۰۰ پ.م) مصر بوده است که از ابتدای کار به دولتی متمرکز و استوار دست پیدا کرد و کانون تحول دیوانسالاری متمرکز و فناوری معماری شد، که اولی از سازماندهی ارتش‌‌های بزرگ و دومی از تداوم مستقیم عصر کلان سنگی نتیجه می‌شد.

با این همه مصریان در این دوران در عمل فاقد شهرنشینی بودند، تنها یک خط تصویری بسیار ابتدایی داشتند و بدنه جمعیتشان بردگانی بودند در خدمت حدود 10% جمعیت که نیروی نظامی و دیوانسالاران فرعون را تشکیل می‌دادند. مصریان البته در هزاره دوم پ.م به تدریج شهر‌هایی پدید آوردند و در کل تاریخشان حدود سی شهر در امتداد نیل و شاخابه‌هایش داشتند، که تقریبا همه شان مراکز دولتی و دیوانی محسوب می‌شدند.

در فاصله ۱۶۰۰ تا ۱۲۰۰ پ.م کم کم جوانه‌‌های زندگی کشاورزانه و نویسایی در سه تمدن دیگر ظهور کرد و در ۱۲۰۰ پ.م همزمان با فروپاشی عصر برنز در ایران زمین، جمعیت‌‌های یونانی و لاتین کوچنده به بالکان و ایتالیا یک‌جانشین و کشاورز شدند و همزمان با ایشان چینی‌‌های عصر شانگ نویسایی و شهرنشینی را ابداع کردند و در آمریکای مرکزی هم تمدن اولمک شکل گرفت.

بنابراین اگر بخواهیم دورنمایی از تاریخ جهان به دست دهیم، به سه تاریخ مهم می‌رسیم:

 نخست: حدود ۳۱۰۰ پ.م که شهرنشینی، نویسایی، نظام سیاسی، و استقرار کامل زندگی کشاورزانه در دو تمدن ایرانی و مصری تحقق یافت.

دوم: حدود ۱۲۰۰ پ.م که عصر برنز در ایران زمین به پایان رسید و عصر آهن آغاز شد. در همین هنگام نخستین نشانه‌‌های شهرنشینی و نویسایی در تمدن اروپایی و چینی و آمریکایی نیز آغاز شد.

سوم: سال ۵۵۰ پ.م که کوروش بزرگ خیزش خود را آغاز کرد و نخستین دولت فراگیر جهان را تاسیس کرد و این اولین دولتی بود که سراسر یک قلمرو تمدنی را زیر پوشش می‌گرفت. این دولت در عصر کمبوجیه پسر کوروش مصر را هم فتح کرد و نخستین دولتی شد که دو تمدن را در خود می‌گنجاند.

در دوره نخست که با تمرکز بر فناوری‌های ایران زمین عصر برنز خوانده می‌شود  و از ۳۰۰۰ تا ۱۲۰۰ پ.م ادامه می یابد، نقشه جمعیتی و قومی ایران زمین به نسبت ساده بود. در این دوران زیرسیستم جمعیتی و فرهنگی در ایران زمین وجود داشت که می‌توان هریک را قومی دانست.

 در حدود سال ۲۲۰۰ پ.م بحران بوم‌شناختی بزرگی ایران زمین را در نوردید و نزدیک به دو قرن به درازا کشید و عصر موسوم به مِگالایی را در دوره زمین‌شناسی کواترنری آغاز کرد که تا به امروز ادامه یافته است. در این دوره دویست ساله موج‌هایی پیاپی از خشکسالی، سیل و توفان شن زمین را در خود غرقه کرد. این اغتشاش اقلیمی برای دولتشهر‌های اولیه و جوامع یکجانشین نوپای ایران زمین و مصر پیامد‌های وخیمی به دنبال داشت و به گسیختگی نهاد‌های اجتماعی و سیاسی دامن زد.

داده‌های دیرین‌بوم‌شناختی نشان می‌دهد که سراسر ایران زمین از این بحران لطمه دیده است. در گوشه جنوب شرقی ایران زمین شبکه فرهنگی سند و هامون و هیرمند از هم گسیخت و بخش عمده جمعیت شهر‌های  در غرب نیز جوامع مستقر در آسورستان و میانرودان دستخوش فروپاشی شدند  باستانی خالی از سکنه شد. و این نشان می‌دهد که سراسر پهنه ایران زمین از خاور تا باختر با این آشوب اقلیمی دست به گریبان بوده است. در نتیجه جمعیت‌هایی که کشتزار‌‌ها یا چراگاه‌های خود را از دست داده بودند به حرکت در آمدند و به مراکز شهری که تراکم  بیشتری از خوراک و منابع در آن یافت می‌شد، هجوم بردند.

 فروپاشی دولت اکد، به حرکت درآمدن اقوامی مانند آمورو‌‌ها و لولوبی‌‌ها و گوتی‌‌ها و همچنین نخستین موج مهاجرت بزرگ آریایی‌‌ها که سه قرن پس از فرو نشستن این بحران به شکل‌گیری دولت‌های میتانی و کاسی و هیتی انجامید، همگی پیامد‌های این جریان بوده‌اند. در مصر هم پادشاهی کهن در همین زمان فرو پاشید و عصر فترت نخست آغاز شد و به این ترتیب می‌توان گفت در حدود ۲۲۰۰ پ.م با نوعی فروپاشی عمومی در هر دو تمدن بزرگ آن روزگار زمین روبرو هستیم.

 یوهانا نیکولز در کتاب مهمش به نام «تنوع زبانشناختی در زمان و مکان» داده‌های جمعیت‌شناختی را با تبارشناسی زبان‌‌ها ترکیب کرده تا به تصویری واقع‌بینانه از جایگیری زبان‌‌ها در مکان و تداومشان در زمان دست یابد.



اقوام پس از هخامنشیان


 عصر هخامنشی ۲۳۰ سال به درازا کشید و در این مدت جمعیت‌ها و اقوام ساکن ایران‌زمین برای نخستین بار در چارچوب نظری یک‌پارچه و فراگیری جای گرفتند، زیر نظارت دیوان‌سالاری گسترده‌ای نام‌گذاری و شناسایی شدند، و مرزبندی جغرافیایی ویژه‌ای را به خود اختصاص دادند. به این ترتیب برای نخستین بار مفهوم قومیت و نژاد با سرزمین پیوند خورد، و این نوآوری بسیار مهمی بود. چون تا پیش از آن اقوام به سادگی زیر فشار جمعیت‌های مهاجر یا مهاجم ریشه کن شده و در سرزمین‌هایی دیگر برای خود به دنبال قلمرو می‌گشتند. اقوام مهمی مانند میتانی‌ها و هیتی‌ها و کاسی‌ها و فلسطینی‌ها و عبرانی‌ها همگی خاستگاه جغرافیایی متفاوتی با قلمرو زیست شان داشتند. عبرانی‌ها بنا به روایت‌های خودشان از مصر به سرزمین کنعان رفته بودند و مصریان شرح داده‌اند که چگونه فلسطینی‌ها از بالکان و دریای اژه به فلسطین کوچیدند. از این رو در ابتدای کار پیوند استواری میان قومیت و مکان برقرار نبود، و در عصر هخامنشی و به دلایل سیاسی بود که چنین اتصالی برقرار شد و نهادینه گشت.

چنان که دیدیم، دیوان‌سالاران پارسی به دلایل گوناگونی گرایش داشتند تا شمار اقوام و استان‌ها را در حد سی تا نگه دارند. بخشی از این گرایش بی شک عمل‌گرایانه بوده و در راستای پرهیز از پیچیده شدن روزافزون ساز و کارهای دیوان‌سالارانه آن‌جام می‌پذیرفته است. بخشی دیگر شاید با باورها و عقاید مردم آن روزگار مربوط باشد و بتوان با روش‌هایی اسطوره شناسانه و بر اساس تقدس عدد سی که تازه در این هنگام نهادینه می‌شود، آن را درک کرد. به هر روی در نظر گرفتن سقفی سی تایی برای شمار اقوام قلمرو دولت پارسی بدان معنا بود که بسیاری از قومیت‌های مهم به خاطر شباهت با اقوام دیگر از این سیاهه خط می‌خوردند، چنان که پارسی‌ها که خودشان فاتح جهان بودند، نام خود را به طبقه‌ای از نخبگان فرهنگی و سیاسی و نظامی‌دادند و کشور یک‌پارچه ایرانی را »پارس« نامیدند و بنابراین از مرتبه قومیت دست شستند و با ایلامی‌ها یکی شدند. چندان که از کتیبه بیستون به بعد دیگر نام پارسی را در مقام برچسبی برای یک قوم نمی‌بینیم. این کلمه بعد از آن »ایرانی« معنی می‌دهد و به کسانی اشاره می‌کند که ممکن است به هریک از اقوام کشور «پارس» تعلق داشته باشند. چنان که از افرادی مصری، یونانی، آشوری، و مقدونی خبر داریم که با برچسب پارسی شناخته می‌شده‌اند.

 علاوه بر این خط خوردن نام پارس‌ها از سیاهه اقوام، در لایه‌های زیرین هم شمار زیادی از اقوام را داریم که کوچک‌تر از آن بودند که استانی ویژه خود داشته باشند، و به همین خاطر در درون قلمروهای استانی دیگر جای می‌گرفتند و مردمشان به طور رسمی نام قومیت مربوط به آن استان را دریافت می‌کردند. اما گسترش ناگهانی و خیره کننده نویسایی در عصر هخامنشی باعث شده نام و نشان بسیاری از این اقوام و ایساوری‌ها را داشته باشیم. پیسیدیان‌ها و عبرانی‌ها و سامری‌ها در ایران غربی و کَمبوجه‌ها و کوروها و سارمات‌ها و ماساگت‌ها در ایران شرقی نمونه‌هایی از این اقوام هستند که نام و نشان‌شان در متون محلی و اسناد قومی یونانی و عبرانی و هندی باقی مانده، و می دانیم که در این دوران در سطوح محلی حضوری نیرومند داشته‌اند، اما چندان اثرگذار نبوده‌اند که در اسناد رسمی هخامنشی موضوع سیاهه برداری و آمارگیری قرار گیرند.

 نام و نشان و مرزبندیِ آن‌چه در زمان هخامنشیان تدوین شد و رسمیت یافت، تقریباً به شکلی دست نخورده تا به امروز ادامه یافته است و استخوان‌بندی تمام نقشه‌های جهان در قلمرو میانی را تا روزگار ما برمی‌سازد. بخش عمده واحدهای جغرافیایی و نام‌های ابداع شده در دوران هخامنشیان، تا امروز اعتبار خود را حفظ کرده‌اند. از آن میان می توان به عربستان، هند و یونان اشاره کرد. هم چنین نام‌های تثبیت شده در دیوان‌سالاری هخامنشی کاربرد و رواج خود را تا به امروز حفظ کرده‌اند. لیبی، مصر، هرات، سند و… نام‌هایی هستند که هنوز در زبا ن‌های مردمی که زمانی شهروندان دولت پارسی بودند، با همان دلالت دیرپا باقی مانده است. دیوان‌سالاران هخامنشی، در واقع، نخستین کسانی بودند که نقش‌های فراگیر و عمومی از جهان را ترسیم کردند و با روشی مدیریتی و عملیاتی به این نقشه نگریستند. از این روست که قالب عمومی برداشت ایشان و نام‌هایی که برای مشخص ساختن واحدهای جغرافیایی به کار گرفتند، تا به امروز شالوده تمام جغرافیاهای بعدی را برساخته است.

 نکته مهم دیگری که در عصر هخامنشی رخ داده، نویسا شدن ناگهانی اقوام گوناگون است. اغلب به این نکته توجه نکرده‌اند که تثبیت خط الفبایی و چیرگی نهایی اش بر خط میخی در عصر هخامنشی و زیر چتر حمایت دیوان‌سالاری هخامنشیان از خط آرامی ممکن شد، و به این ترتیب انفجاری در نویسایی رخ داد و علاوه بر تدوین و تثبیت متن‌هایی بسیار مهم (عهد عتیق، اوستا، وداها و پوراناها، متون پزشکی و دینی مصری، آثار افلاطون و بودا و ارسطو و… ) ناگهان انبوهی از خط‌های جدید پدیدار گشت که تیره‌های گوناگون اسناد قومی خود را بدان می‌نوشتند. خط‌های عبرانی، کاریایی، برهمی، خروشتی، لودیایی، و مصری دموتیک تنها نمونه‌هایی برجسته از این جنبش نویسایی هستند که تاریخ خط در عصر باستان و دوران پساکوروشی را با شکافی بزرگ از هم جدا می‌سازد. خط‌های مهمی مثل یونانی و آرامی هم هرچند پیش از به قدرت رسیدن هخامنشیان شکل گرفته بودند، اما وضعیتی محدود و محلی داشتند و تمام متن‌های مهمی که امروز از این زبان‌ها در دست داریم (از جمله عهد عتیق به شکل کنونی‌اش، آثار همری، و اوستا) هرچند پیش از دوران کوروش شکل گرفته بودند، اما اغلب با سنت‌های شفاهی منتقل می‌شده‌اند و تثبیت شان در قالب متن به عصر ظهور دولت پارسی مربوط می‌شود.



تاریخ جامع ایران
سید کاظم موسوی بجنوردی

ثبت و ضبط و تدوین چند هزار سال تاریخ سرزمین و مردم ایران، با فراز و نشیب‌های بی‌مانند، وظیفه همه ایرانیانی است که برای مرز و بوم خود در عرصه تاریخ و تمدن بشر سهمی ممتاز و سترگ قائل‌اند. به رغم این همه، هنوز مجموعه‌ای نسبتاً جامع که مهمترین وجوه تاریخ ایران را، به شیوه‌ای محققانه بازگوید، پدید نیامده است. آثار پراکنده درباره ادوار مختلف یا مجموعه‌های محققانه‌ای که به‌ندرت در این موضوع منتشر شده، تنها گوشه‌هایی از تاریخ ایران را در بردارند. مجموعه‌ای که تحقیق و تدوین آن را قریب به دوازده سال پیش مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی بر عهده شناخته است یعنی تاریخ جامع ایران عنوان مجموعه‌ای است 20 جلدی، مشتمل بر وجوه مختلف تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران از دوران پیش از اسلام تا انقراض قاجار. مراد از ایران در این مجموعه، دنیای ایرانی یا ایران فرهنگی است که همواره قلمروی گسترده‌تر از مرزهای جغرافیایی این سرزمین را شامل می‌شده است. از این وجهه نظر، مجلدات و ابواب مربوط به تاریخ فرهنگی ایران، بی ‌شک از اهمیت خاص برخوردار خواهد بود.

دسترسی

مقدمه
شهریاری در اندیشه اقوام و تمدن های بومی ساکن فلات ایران از دیرینگی بسیاری برخوردار است. پیش از ورود آریاییها اقوام ایلامی، کاسی، لولوبی و گوتی در کشاکش تکوین نظام شهریاری دستخوش چالش‌های بسیاری بودند. با این همه، رویکرد روند تکاملی تمدن های مذکور، ایجاد نظام گسترده ای بود که مصداق آن در ساختار فرمانروایی هخامنشی، اشکانی و سرانجام ساسانی قوام یافت. در این راستا، سیر برپایی و گسترش شهریاری، مستلزم تکامل تدریجی ابزار کشاورزی، استخراج فلزات، گذار از دوران مادرسالاری، ایجاد مالکیت خصوصی و پیدایش دولت ها بود. بدیهی است که عوامل و عناصر اقتصادی، تجاری و فرهنگی نقش غیرقابل انکاری در تکامل اندیشه شهریاری داشته است.
دیرینه ترین نشانه های تشکیل جوامع اولیه در فلات ایران، به دوره هایی بسیار کهن باز می گردد. کاوش های باستان شناسی در بخش هایی از این فلات، نظیر سیلک کاشان نشان میدهد که بازشناسی سیر پیشرفت فرهنگ و تمدن در فلات ایران و زمینه ها و عناصر بومی شهریاری را در این سرزمین، می‌توان حتی از حدود پنج‌هزار سال پیش از میلاد بررسی کرد. دانشمندان، فلات ایران را به مثلثی همانند می‌کنند که به وسیله سه رشته کوه محاصره شده است؛ به طوری که رشته کوههای زاگرس همانند دیوار عظیمی از شمال غربی به جنوب غربی امتداد یافته، سلسله کوههای البرز در ضلع شمالی مثلث یادشده و در امتداد سواحل جنوبی دریای خزر قرار گرفته و تا خراسان ادامه یافته است؛ سرانجام، رشته کوههای جنوبی، از جمله مکران کوه به منزله ضلع سوم این مثلث بوده و نقش آن را کامل می کند. دامنه رشته کوههای یادشده غالبا حاصلخیز است و بدین روی زیستگاه جوامع و تمدن های بومی فلات ایران شناخته شده است. اما در میان این مثلث که بخش مرکزی فلات ایران را در برمی گیرد، در دشت کویری وجود دارند که به نامهای دشت کویر و کویرلوت شهرت یافته اند و از بایرترین کویرهای جهان هستند.
فلات ایران به واسطه پاره ای ویژگی های سیاسی و اقتصادی، از دیرباز حائز اهمیت بسیار بوده است، وجود خلیج فارس در جنوب و دریای خزر در شمال آن به عنوان پلی میان آسیا و اروپا، یعنی شرق و غرب محسوب می شود. افزون بر این، وجود ذخایر و منابع سرشار زیرزمینی و آب و هوای متنوع و خاک حاصلخیز آن، فلات ایران را تبدیل به یکی از سرزمین‌های برتر جهان ساخته است، به همین سبب جاده ابریشم که یکی از مهم‌ترین جاده‌های تجاری جهان باستان به شمار می رود، از این سرزمین می‌گذرد. سرزمین ایران همچنین به واسطه حضور تمدنها و فرهنگهای متنوع خاستگاه اندیشه ها و تفکرات سیاسی و فلسفی در زمینه ایجاد حکومت ها بوده و در دوره های بعد نیز این اندیشه ها و تجربیات را به تمدن های دیگر انتقال داده است.
به نظر میرسد که گروهی از اقوام که از لحاظ نژاد و سایر ویژگی ها نه به دسته سامی و نه به گروه هندواروپایی تعلق داشته، از دیرباز در بخش وسیعی از آسیای غربی سکونت داشته اند. دانشمندان این گروه را سیانی» نامیده و بر این باورند که اقوام اورارتویی، لولوبی، کاسی، ایلامی، هیتی و میتانی بخشی از این نژاد بوده اند (گیرشمن ۱۳۷۴: ۳۰)، افزون بر این، در گزارش هایی که از کتیبه های شاهان کاشان نشان میدهد که بازشناسی سیر پیشرفت فرهنگ و تمدن در فلات ایران و زمینه ها و عناصر بومی شهریاری را در این سرزمین، می توان حتی از حدود پنج هزار سال پیش از میلاد بررسی کرد. دانشمندان، فلات ایران را به مثلثی همانند می کنند که به وسیله سه رشته کوه محاصره شده است؛ به طوری که رشته کوههای زاگرس همانند دیوار عظیمی از شمال غربی به جنوب غربی امتداد یافته، سلسله کوههای البرز در ضلع شمالی مثلث یادشده و در امتداد سواحل جنوبی دریای خزر قرار گرفته و تا خراسان ادامه یافته است؛ سرانجام، رشته کوههای جنوبی، از جمله مکران کوه به منزله ضلع سوم این مثلث بوده و نقش آن را کامل می کند. دامنه رشته کوههای یادشده غالبا حاصلخیز است و بدین روی زیستگاه جوامع و تمدن های بومی فلات ایران شناخته شده است. اما در میان این مثلث که بخش مرکزی فلات ایران را در برمی گیرد، در دشت کویری وجود دارند که به نامهای دشت کویر و کوبرلوت شهرت یافته اند و از بایرترین کویرهای جهان هستند.
فلات ایران به واسطه پاره ای ویژگی های سیاسی و اقتصادی، از دیرباز حائز اهمیت بسیار بوده است، وجود خلیج فارس در جنوب و دریای خزر در شمال آن به عنوان پلی میان آسیا و اروپا، یعنی شرق و غرب محسوب می شود. افزون بر این، وجود ذخایر و منابع سرشار زیرزمینی و آب و هوای متنوع و خاک حاصلخیز آن، فلات ایران را تبدیل به یکی از سرزمین های برتر جهان ساخته است، به همین سبب جاده ابریشم که یکی از مهم ترین جاده های تجاری جهان باستان به شمار می رود، از این سرزمین می گذرد. سرزمین ایران همچنین به واسطه حضور تمدن ها و فرهنگهای متنوع خاستگاه اندیشه ها و تفکرات سیاسی و فلسفی در زمینه ایجاد حکومت ها بوده و در دوره های بعد نیز این اندیشه ها و تجربیات را به تمدن های دیگر انتقال داده است.
به نظر می رسد که گروهی از اقوام که از لحاظ نژاد و سایر ویژگی ها نه به دسته سامی و نه به گروه هندواروپایی تعلق داشته، از دیرباز در بخش وسیعی از آسیای غربی سکونت داشته اند. دانشمندان این گروه را سیانی» نامیده و بر این باورند که اقوام اورارتویی، لولوبی، کاسی، ایلامی، هیتی و میتانی بخشی از این نژاد بوده اند. افزون براین، در گزارش هایی که از کتیبه های شاهان میانرودان به دست آمده از این اقوام یاد شده است. بدیهی است که این اقوام عناصر فرهنگی بسیاری را از فرهنگ همسایگان خود گرفته، و در گذر زمان، فرهنگ خویش را نیز به آنها انتقال داده‌اند. دره حاصلخیز میانرودان که از سوی غرب به عربستان و از سمت شرق به کوههای زاگرس و از جنوب با خلیج فارس مربوط می شود، نقش بسیار مهمی در تاریخ و فرهنگ فلات ایران ایفا نموده است. این منطقه، به واسطه داشتن اراضی حاصلخیز و آب فراوان همواره مورد توجه و منازعه قبایل کوهستانی و بیابان گرد بوده است. سومریها، احتمالا از آغاز هزاره چهارم پیش از میلاد به بخش جنوبی میانرودان آمدند و به زراعت در این ناحیه پرداختند. در هزاره سوم پیش از میلاد پس از تحولات اجتماعی که در این ناحیه ایجاد شد، دولتهای سومر در جنوب و اکد در شمال به مرحله رشد و تکامل اقتصادی رسیده بودند .
هرچند اورارتویی ها در مناطقی بیرون از فلات ایران و غالبا در ارمنستان کنونی ساکن بودند با این همه فرهنگ بسیار غنی آنها تأثیر چشمگیری بر ساکنان فلات برجای نهاد. از این قوم در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد نشانه هایی در کنار دریاچه وان یافته اند. بعدها در قرن هشتم پیش از میلاد که اورارتویی ها به اوج قدرت رسیدند، شاخه ای از آنها بر سرزمین ماناها در شرق دریاچه ارومیه دست یافتند و بر این ناحیه تا حدود دریای سیاه فرمانروایی کردند. در جنوب شرقی فلات و در ناحیه ای که امروزه کلات خوانده میشود، اقوام براهویی میزیستند، این قوم که به زبان دراویدی سخن می گفتند احتمالا از اقوام بومی فلات، پیش از ورود آریاها بودند.
لازم به یادآوری است که پیش از شکل گیری تمدن های یادشده و در دوره های نزدیک به آن، تحولاتی در فلات ایران روی داد که منجر به ایجاد اندیشه شهریاری و تشکیل فرمانروایی ها و تمدن های بزرگ در این منطقه شد. در اینجا بیان برخی از این تحولات، پژوهشگران این مقوله را در بازشناسی شهریاری در دوران کهن یاری خواهد نمود.
 
 

ایران در عهد باستان در تاریخ اقوام و پادشاهان
محمد جواد مشکور

در کتاب حاضر بدون آنکه مانند محققان این بحث تنها نظر به تاریخ پنج دولت: ماد، هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی داشته باشد، کوشیده است تمام وقایع مهمی را که قبل از اسلام در فلات ایران در اعصار مختلف روی داده است با شرح احوال پادشاهان و نامدارانی که قهرمانان این ماجراها در این صحنه پهناور بوده اند، به رشته تحریر در آمده است.
دوران ایران باستان دوران تشکیل دولت ماد تا پایان حکومت ساسانیان و حمله عرب به ایران است. (..۶ ق.م. تا ۶۵۲ م) پیش از مهاجرت آریایی‌ها به فلات ایران، اقوامی با تمدن‌های متفاوت در ایران می‌زیستند. سرزمین کنونی ایران بخش بزرگی از یک واحد جغرافیایی بنام فلات ایران است، این واحد طبیعی با تنوع اقلیمی و زیستی خود دارای ویژگیهای بارزی است که در نتیجه آن وحدت فرهنگی ایران را سبب شده‌است، بی‌گمان تمدن بشری مرهون نبوغ و خلاقیت مردمانی بوده‌است که سالیان دراز در این سرزمین زندگی کرده‌اند و در تعامل با جغرافیا و نظام طبیعی حاکم بر آن و در جریان روزگار، تاریخ فرهنگی و تمدن خود را آفریده‌اند.
سلسله های پادشاهان ایران در پیش از اسلام:
ایلامیان
مادها
هخامنشیان
سلوکیان
اشکانیان
ساسانیان

دسترسی

خدایان در نظر سومری‌ها دارای صفاتی بودند، مانند: صفات انسانی از غضب و شهوت و عشق و تنفر و غیره. پاتسی‌های شهر علاوه بر ریاست شهر جنبه‌ روحانی و اداره‌ امور مذهب را نیز داشتند. زندگی پس از مرگ را سومری‎ها عالمی پر از درد و محن می‌دانستند. و از این رو برای سلامتی مردگان خود دعا می‌کردند، بزرگ‌ترین خدای سومری ربه‌النوع فراوانی بود که به مردم روزی می‌داد. این خداوندگار سومری‌ها، معمولاً، به شکل زنی که پستانش را به دست گرفته و شیر خود را نثار بنماید، مجسم می‌شد. این ربه‌النوع در ایران نیز مورد پرستش بود. و مجسمه‎ آن در کاشان و دامغان و گرگان و نهاوند دیده شده است. ربه‌النوع فراوانی بعدها در آسیای صغیر و یونان به نام ونوس خوانده شد. در شهرهای مختلف بین‎النهرین او را، نینا و ایشتار می‌خواندند. اناتوم Ennatum پادشاه لاگاش، ربه‎النوع ماه را به نام گوساله‎ای پر زور می‌خواند. رب‌النوع تموز به شکل ماری بود که در زمین پادشاهی می‌کرد، و مردوک گاو نری بود که در مرداب‌های تاریک به سر می‎برد. خورشید را بابر و ماه را نانر می‌خواندند و آن‌ها را می‌پرستیدند.
حادثه طوفان تا چند سال پیش جزو افسانه‌ها محسوب می‌شد ولی بنا به کشفیات لئونارد وولی Leonard Wooly در شهر اور، این داستان صورت حقیقت به خود گرفته است. بدین طریق در محلی که سیل و طغیان آب طبقات مختلفه‎ خاک را شسته، و زمین را به طبقه‌ی خاک مربوط به 3200 قبل از میلاد رسانیده بود، گودلی به عمق 48 پا و عرض 75 پا کندند. در اینجا هشت ساختمان در یک لایه زمینی پشت سرهم پیدا شد که کف اطاق‎های آنها از گل سفت کوبیده شده بوده است. در این ساختمان‌ها چندین رقم آجر به کار رفته که از آن جمله آجر سمنتی بوده است. یک طبقه از ریگ خالص به قطر 11 پا در اثر طوفان در عمق 40 پا کشف گردید و پایین‎تر از آن یک طبقه‎ بی‎قاعده و نامنظم پیدا شد، که نشان می‌داد مردم پیش از طوفان، از مدتی متمادی در آنجا مسکن داشتند. این مردم در خانه‎هایی از آجر که درهای چوبین داشت زندگانی می‎کردند، و مردگان خود را به پشت خوابانیده پاهای آنها را به هم وصل می‎کردند. مردمی که بعد از طوفان در این سرزمین مسکن گرفتند، از نژاد مردم قبل بوده و همان اشیاء و ظروف سفالین را استعمال می‎کردند. اما در تمدن پست‎تر از آنان بوده‎اند. پس انقلابی در تمدن آنان روی داد، و مردمی از نژادی غیر از نژادی که طوفان را می‎شناختند، به جای آن‌ها نشسته‏‌اند. و احتمال می‎رود این واردان جدید سومری‎ها باشند.
اکدی‌ها ـ اکدی‎ها قومی سامی نژاد بودند، که در شمال شرقی سومری‎ها نشیمن داشتند. غالباً در تاریخ، سومر و اکد باهم ذکر می‌شود. بعد از سومر، نوبت اکد رسید. سیب‌پار و کیش و بابل از شهرهای مهم اکد بود. خاندان پادشاهی لاگاش که ذکر آن در پیش گذشت به دست لوگال زگیسی Luggal Zaggissi از پا در آمد و از سومر دولتی که دوره‎اش خیلی کوتاه بود، تأسیس کرد. و پایتخت او هم شهر ارخ بود. بالاخره سومریان پس از 25 سال حکمرانی به دست سارگن Sargon شکست خودند و سارگن بانی دولت اکد شد، و سومر را هم ضمیمه‎ سلطنت خود کرد. خرابه‌های اکد تپه‎ کوچک الدیر در چند میلی جنوب غربی بغداد واقع است. سارگن از غرب تا شامات و از شمال تا کوه‎های زاگرس را تسخیر کرد. و از کارهای او آن بود که کلیه‎ اسناد مذهبی و قوانین سحر و جادو و غیره به فرمان او به زبان اکدی که لغتی سامی بود ترجمه شد و در معبد ارخ ضبط گردید، که بعدها از این نوشته‎ها آسور بانیپال شاه آسور نسخه برداشت. سارگن کشور عیلام را غارت کرد و آن را باج گذار اکد نمود. پس از سارگن پسرش ریموش شاه شد. و پس از او مانشت به سلطنت رسید. این دو نفر اشتباهاً از پادشان کیش شمرده شده‎اند. دمرگان فرانسوی ستونی سنگی از نارامسین Naramsin یافته است که آن پادشاه در آن نقش قیافه‎های سامی دارد و سیاهان را به غیر ورزی سوق می‎دهد. این ستون به یادگار فتح لولوبی که ناحیه‎ای بین بغداد و زاگرس بود در کوه‎های کردستان هنوز موجود است. نارامسین پادشاه اکد بود، و در نقش مزبور به خوبی معلوم می‌شود، که در لشکر پادشاه نام برده یک عده سیاهان بودند. از این گشته در دره‎ حلوان آثار دیگری از یکی از سلاطین سامی موسوم به «آنوبانی‎نی» کشف شده که تاخت و تاز اکدها را به این نواحی ثابت می‎کند، منظور از این جنگ‎ها نبرد با عیلام بوده است.

بین النهرین و ایران باستان
ام ای ال مالووان / رضا مستوفی

دسترسی




مقاله و پایان نامه


مطالب مرتبط