آشپزخانه



اشخاص کوچک هرگز در منزل خود مطبخی ندارند، به خصوص در نقاطی که به مانند اصفهان و مناطق متعدد دیگر هیزم کمیاب است؛ چنان‌که اهالی بعد از بستن دکه خود به آشپزخانه‌های پست عمومی می‌روند، و از آنجا پلو، و یا هرچه که بخواهند برای شام خود خریداری می‌کنند.در سرتاسر شهر (اصفهان) عده کثیری از این گونه آشپزخانه‌های پست وجود دارد که هریکی فقط یک نوع غذا به فروش می‌رسانند. این مطبخ‌های عمومی به شکل دکانی تعبیه شده است، مشاهده می‌فرمایید که در مقابل این دکاکین دو یا سه دیگی به قطر بیست و شش تا سی شست روی اجاق‌ها بار شده است؛ و در قسمت داخلی دکان، که با پرده‌ای جدا گشته؛ یکی دو تخت و یا نیمکتی که از روی زمین سه پا ارتفاع دارد باقالی پوشیده شده، وجود دارد، که مخصوص مشتریان می‌باشد که بر روی آن می‌نشینند، و خوراک می‌خورند. آتش اجاق این آشپزخانه‌ها به ندرت از هیزم یا زغال است، چون وسیله احتراق در قسمت اعظم ایران بسیار گران است. اینها را با خلنگ و برگ‌های خشک روشن می‌کنند. مردم عادی نیز از یک قسم وسیله احتراق استفاده می‌کنند، که از ترکیب مدفوع حیوانی و خاک به وجود آمده است؛ دهاتیان آن را به کار می‌برند، و برای فروش به شهر می‌آورند. بعد از این‌که گوشت پخته شد، برحسب بزرگی دیگ، یکی دو فیتله‌ای، به مانند چراغ، روی آن می‌نهند، تا بدین طریق خوراک را گرم نگه بدارند. این فیتله‌ها را روشن می‌کنند، و مایه روشنایی چربی خود دیگ است. البته این منظره، در نگاه نخست، بسیار کریه و زشت می‌نماید، ولی به مرور زمان عادی می‌شود. چنان‌که معلوم است متصدیان این آشپزخانه‌های عمومی با اندک وجهی کار خود را می‌گردانند، و متاع خود را ارزان می‌فروشند.



و آنچه درونیان را باید مردان دانشمند و مؤذن و طبیب و منجم و طباخ و زهتاب و تیرگر و کمانگر و درودگر و زرگر و زراد و سراج و پیلانگر و چرخگر و جراح و حجام و درزی و پنبه زن و جولاه و فقاعی و کلال و گازر و نعلبند و نمدگر و موی تاب و غسال و حفار و کناس و طبال و دمامه و دهل زن و برقی و چوبک زن و دیگر طبل و علم و دمامه و دهل و کاسه و بوق و صنج و طبل باز و دیگر تیر کلک و تیر ناوک و غورک و ملخک و جوالدوز و دانگ سنگ و نیم دانگ سنگ و کمان و زنبورک و نیم چرخ و چرخ و کشک انجیر و منجنیق و عراده گردان و خفته و سنگ منجنیق و سنگ دست و سنگ فلاخن و دیگر آرد گندم و جو و دیگر حبوب از هر جنسی بسیار و روغن و سرکه و گل سیاه و روغن گاو و کنجد و پیه و کنجاره و روغن چراغ و پلیته و مشعله و چراغدان‌های زیادتی و گوشت ندید و سر گوسفند و پاچه قدید و هیزم بسیار و نی بسیار که اگر تیر نماند تیر سازند و آهن بسیار و میخهای دولابی و دیوارکن و خام گاو و گاومیش و زنجیرهای سرکز که اگر خرک نهند، پشتواره نی با هیزم را در آن سخت کنند و بر خرک فرر هلند تا خرک و آن کس که زیر خرک باشد بسوزد. و دیگر تخته‌های سبک و تخته‌های گران و موش دنبها و سنگ‌های گران که سر دیوار و کنگره‌ها نهند و آسیا سنگها و هیکل‌های ارمت (؟) و میخهای دوسر آهنین در قیاس نیم من و یک من و از حوائج آنچه به مطبخ به کار شود، از هر جنسی ترشی و شیرینی و پروردها و آچارها و ادویه و دیگر پیه گاو بجهت کمان و زه کمان و انگشتوانه بسیار و سپر گرگ و سوشک و خنجه و خدنگ و رشته‌های زیادتی از جهت منجنیق و کواره و کهاره از جهت سنگ کشیدن و فلاخن و شیلر و تنبوره و جمله سازها و مطربان که از جهت پاس داشتن سماع کنند و دیگر جوشن و خود و خفتان و بغلطان و برگستوان و کدر (نسخه: کدری) و از جهت روغن ریختن کفلیزهای آهنین بزرگ به سبب روغن جوشیده که فرو ریزد و خشت خام بسیار و آهک و گچ و نی و کره (ظاهراً لوئی) و چیزی که اگر جائی خلل افتد، در حال درست کنند و تخته‌های برکال (نوعی گل) گشته و خرتیرها.