افشاریه







خشونت سیاسی
ناصر فکوهی

دسترسی

Block Title

افشاریه

بیشتر

نادر از رؤسای قبایل ترکمان شرق ایران در ناحیه شمال خراسان بود که در هنگام ضعف کامل دولت صفوی یعنی پس از سقوط شاه سلطان حسین در سال ۱۷۲۲ میلادی و روی کار آمدن شاه طهماسب دوم (۱۷۲۲ تا ۱۷۳۲ میلادی) در عمل توانست با برخورداری از یک قدرت نظامی بیرون راندن افغان‌های محمود یک قدرت سیاسی غیر متمرکز را نیز از آن خود کند و پس از گرفتن حاکمیت خراسان و سیستان و کرمان و مازندران از طهماسب، خود را به عنوان یک قدرت مستقل، هر چند به صورتی کوتاه‌مدت در سال ۱۷۳۶ میلادی تثبیت نماید (۳۸). اشتباه نادر در آن بود که تصور می‌کرد با کنار گذاشتن تشیع می‌تواند از فشار خشونت از مرزهای بیرونی به سوی ایران به ویژه فشار خشونت عثمانی به ایران جلوگیری کند. در حالی که «اصلاح دین» او و جایگزینی شیعه جعفری به جای شیعه اثنی عشری عملا هیچ تغییری در رفتار عثمانیان ایجاد نکرد، اما هویت ملی ایران را تضعیف نمود.
قدرتی را که نادر صرفاً با تکیه بر زور و نیروهای نظامی خود بر پا کرد نمی‌توان یک دولت نامید. لشکر کشی‌های نادر به هندوستان، دقیقا با لشکرکشی‌های ترکان غزنوی به همان کشور قابل مقایسه است و بی‌شک آن‌ها را باید مظاهری از کاربرد خشونت کور، گسترده و بی‌رحمانه با اهداف صرفا غارتگرانه و سودجویانه و باز هم در لوای دین و مبارزه با کفار دانست. غارت‌های هند که به نادر امکان داد مردم ایران را ۳ سال از پرداخت مالیات معاف کند، نتوانست آرامش را به کشور بازگرداند و خشونت فردی نادر که با نوعی جنون همراه شده بود چنان همگان را به هراس انداخت که تنش‌های اجتماعی در همه جا ظاهر شدند و گاه به شورش‌هایی نیز کشیدند. نتیجه این خشونت کور مستقیماً متوجه خود نادر شد که به دست رؤسای قبایل افشار و زند به قتل رسید (۱۷۴۷ میلادی) و پس از او نیز هرچند فرزندانش تا ده‌ها سال در ناحیه خراسان به حکومت خود ادامه دادند اما این قدرت هرگز در پی گسترش یافتن از سطح محلی خراسان نبود. سقوط قدرت خشونت‌آمیز نادر، کشور را بیش از پیش در هرج‌ومرج فرو برد و تجزیه قدرت مرکزی که از پایان سلطنت شاه عباس دوم آغاز شده بود موزائیکی از قدرت‌های کوچک محلی را در سراسر ایران پدید آورد که هریک در ناحیه خود عمدتاً با تکیه بر زور و خشونت و با روش‌های اربابی حکومت می‌کردند و سطح ادراک آن‌ها از مفهوم دولت از سطح یک قبیله بالاتر نمی‌رفت.

کمتر


پس از سرکوب شورش محمدخان بلوچ مجازات‌هایی برای شهرهایی مانند شوشتر، هویزه و کازرون، که دست‌کم می‌توان گفت تنگدست بودند، مقرر شد، اما در توصیف این مجازات‌ها اشاره‌ای به جریمه‌های شبیه به 60 هزار تومان جریمه اخذ شده از «اشراف»، «تجار» و «قوافل» (کاروان‌های) ناحیه شیروان نشده است. اما نادر در تلاشی هم جهت احیای تجارت خلیج فارس و هم تضمین سهم خود در آن، در آوریل 1735 (فروردین 1114ش) دریا سالار خود لطیف خان را مأمور تسخیر بندر بصره کرد. پاشای آن شهر، که بر کشتی‌های بریتانیایی نیز فرمان می‌راند، در ماه ژوئن (خرداد) تلاش او را ناکام گذاشت. شکست در بصره با پیروزی نهایی در قفقاز جبران شد. در همین ماه خرداد یک فرمانده بزرگ دیگر عثمانی، عبدالله‌پاشا، به سرنوشت توپال عثمان پاشا دچار شد. در پائیز، گرچه بغداد و بندر آن بصره از چنگال نادر نجات یافته بود، اما نادر نقشه‌های بزرگ‌تری در سر داشت و در آرامش زمستانی در دشت مغان مستقر شد. تعطیلات با شکاری بزرگ آغاز گشت، و در پی آن بزرگ‌ترین‌ حادثه زندگی نادر فرا رسید.




مطالب مرتبط