برج‌های خرقان









• کتیبه ها : بطور کلی خط همواره یک نقش اصلی و مهم را در هنر و معماری ایران ایفا کرده است. پس از تغییراتی که در نتیجه استیلای مسلمانان عرب در ایران واقع شد، در صنعت و فرهنگ معماری این مملکت نیز تحولی پدید آمد که از اهم آن یکی ظهور زبان عربی بود و دیگری خط کوفی، در خصوص تاثیر و نفود زبان و خط جدید در صنعت ایران سی فلوزی در مقاله خود در کتاب صنایع ایرانمی‌گوید:
«خط عربی در صنایع ایران تاثیر زیاد نموده و مقام مهمی را احراز کرده است… هیچ… صنعت خط را به این وسعت و عمومیت برای تزئین و آرایش ساختمانهای مذهی و غیرآن بکار نبرده است، نه تنها در معماری بلکه در تمام اشیایی که تصور شود در زندگی مورد استعمال داشته هیچ خط مانند آن نوع خط عربی که کوفی نامیدهمی‌شود این اندازه برای تزئین و آرایش مناسب نمی باشد. تمام حروف کوفی دارای قاعده‌های اقفی هستند وقتی پهلوی هم قرار داده شوند تشکیل حاشیه و شیار میدهند و از این رو زمیه این خط را برای هر سطح که تزئین لازم داشته باشد بکار برند. صنعتگران ایران در استعمال این خط منتهای سلیقه و مهارت را ظاهر ساخته و سرآمد افران بوده‌اند…” (۴۷)
بطور کلی کتیبه نویسی بر روی منار محصول قرن چهارم است که در قرون پنجم و ششم هجری مقارن با دوره سلجوقی رواج و توسعه یافت تا جایی که برای اولین بار از کاشی و آجرهای لعابدار در کتیبه‌های منار نیز استفاده شد که نمونه آن منار مسجد جامع دامغان و منار مسجد سین اصفهان مشاهده میشود . گرچه خط کوفی و انواع آن در معماری تمام ممالک اسلامی بکار بردهمی‌شد ولی ایرانیان با اینکار جالب توجه و بکارگیری این خط برای تزئین و آرایش در بنا تغییر و تحولی بوجود آوردن اشكال مختلف و انواع گوناگون آن نقش بسیار ارزنده ای را ایفا کرده‌اند.
مهمترین اقسام خطوط کوفی بکار رفته در منارها را خط کوفی معقلی (گوشه دا)ر و خط کوفی معقد (برگدار)( گرده دار) تشکیل میدهد که به اختصار به آن اشارهمی‌شود:
خط کوفی گوشه دار: قطعات حروف این نوع خط به‌صورت تسمه با رشته‌های افقی و عمودی است و در آن معمولا ” انحنا ندارد . در این خط که مربع و مستطیل و نباتی نیز گفتهمی‌شود از اسامی و عبارات مقدس استفادهمی‌شده است . اگر در این کتیبه ها فقط آجر بکار می‌رفت کوشش بعمل می‌آمد تا نامها و عبارات بصورت برجسته نصب شود و اگر تزئینات معقلی بودند حروف کلمات را آجرهای کوچک لعابدار به‌رنگ سفید – لاجوردی – فیروزه ای تشکیلمی‌داد. این نوع خط که تقریبا تمامی سطح منار رامی‌پوشاند در منارهای قوشخانه – در دشت- مسجد جامع اصفهان و منار کار دیدهمی‌شود .
منار مسجد گار مورخ به سال ۵۱۵ هجری دارای دو کتیبه کوفی یکی در قسمت بالای پایه است که به صورت کتبیه ساده می‌باشد و دیگری خطوط کوفی گوشه‌دار است که تمام بدنه منار را مزین نموده است . خطوط کوفی بدنه منار بر زمینه شطرنجی با گذاردن آجر بطور افقی و با تکرار عبارت الملك الله صورت گرفته است.
• کتیبه کوفی معقد ( گره دار ) : به این خط که اصطلاحاً کوفی برگدار نیز می‌گویند مختص کتیبه‌های دوره‌های با نواری می‌باشد که به‌صورت نواری پهن در قسمت پایین منار و یا بالای آن نزدیک کلاهک یا تاج قرار می‌گرفت. دسته حروف این نوع خط بخصوص الف و ل در انتهای فوقانی بصورت برگچه‌ای ظاهر می‌گردید . کتیبه‌های حروف کوفی برگدار بیشتر در مناره‌های دوره سلجوقی متجلی شده و شاهکارهای آن را می‌توان در منارهای مسجد جامع سمنان- منار تاریخانه و مسجد جامع دامغان و منار ساربان اصفهان دید. متن کتیبه ها احتمالاً آیات قرآنی و گاهی حاوی نام بانی بنا و تاریخ احداث منار می‌باشد .
• کتیبه ‌های خط تدوبری: از قرن ششم به بعد برای نوشتن کتیبه از خطوط تدوبری بخصوص خط نسخ که سنگینی و ضخامت خط کوفی را نداشت به‌جای زوایای تیز و گوشه‌دار خط کوفی ، دوایری نرم و خوش‌ترکیب در آن دیده می‌شود استفاده شده است.
خطوط نستعلیق و ثلث ( خط ثلث برای اولین بار در منار چهل دختران اصفهان نوشته شد) در دوره تیموریان و صفویان جایگزین خطوط دیگرمی‌شود . منارهای این عصر اکثرا جلوه گاه ذوق و هنر خطاطان و کاشی تراشان چیره دستمی‌باشند .
لازم به یاد آوری ست که قدیمی ترین منار تاریخ دار مناره مسجد جامع ساوه است که از سال ۴۱۲ هجری بجای مانده است. منار مسجد پامنار زواره مورخ به سال ۴۶۱ است و منارهای بعدی به ترتیب قدمت عبارتند از : منار مسجد جمعه کاشان (۴۶۶) منار مسجد برسیان (۲۹۱) مناره چهل‌دختران (۵۰۱ ه) و منار خرگرد (505 ه).

بدین نحو تداعی‌های مذهبی بطور وضوح برای بقای یک آرامگاه ضمانت بهتری داشته است تا قدرت‌های دنیوی . پس بار دیگر پیوند نزدیک ما بین دین و معماری تدفینی در محیط ایرانی خود را نمایان می‌سازد. آن تمایل طبیعی که در بسیاری از فرهنگ‌ها در سراسر جهان مشاهده می‌شود که تداعیات چندگانه مرگ را به وسیله سمبول‌ها بیان کنند. شگفت‌آور است که معماری تدفینی در ایران قرون وسطی نیز از چنین سمبول‌هایی برای برانگیختن طنین‌ها و اندیشه‌ها که کلمات برای رساندن آنها چندان مناسب نبوده بهره نگرفته است. با این همه بالاتر از هر چیز به‌وسیله سمبول‌ها بوده است که کار رفض‌آمیز احداث آرامگاه‌ها می‌توانست حقانیت خود را به اثبات رسانده و به بهشتی که مرده پرهیزگار در انتظار آن بوده اشاره نماید. پاره‌ای از سمبول‌ها در دنیای مسیحی قرون وسطی نیز رواج داشت. مثلاً استفاده از گنبد که نمایانگر آسمان‌ها و ادامه بهشت است یا درختان همیشه سبز چون سرو و سروکوهی اشاره‌ای به زندگی جاویدان است، طاووس سمبول مشترکی از این نوع است اگرچه معنای آن در اسلام و مسیحیت یکسان نیست. طاووس‌های رو در رو که در دو سوی درخت استلیزه شده زندگی قرار گرفته دیوارهای نخستین برج خرقان را زینت می‌بخشد. با زبانی عالی سنجیده و عمداً به قبور به القایی چون “معطر” و “منوره” اشاره میشود. این اصطلاح اخیر اغلب با بکار بردن سنگ قبرهایی که با چراغ‌های مسجد و آیات قرآنی از سوره النور تزئین گشته دقیقاً به‌صورت محراب اتخاذ میگردد در این رابطه که اغلب صرح است سنگ قبر را در برابر قبله قرار میدهند تا بتوان از آن مانند محرابی استفاده کرد در اینجا باز تجدید خاطره متوفی هرچند ذاتاً رفض‌آمیز است با اجرای مراسم دینی پیوند نزدیک دارد.

برج شرقی


چشم انداز کلی برج شرقی
جبهه شمال شرقی برج اول
جبهه شرقی برج اول
جبهه جنوب شرقی برج اول
جبهه جنوبی برج اول
جبهه جنوب غربی برج اول
جبهه غربی برج اول
جبهه شمال غربی برج اول
جبهه شمالی برج اول
سردر ورودی برج شرقی
زیر گنبد برج شرقی
کف از شمال شرقی
کف
راه پله
نمای داخلی رو به شمال شرقی

برج غربی

چشم انداز کلی برج غربی
شمال برج دوم
شمال شرقی برج دوم
شرق برج دوم
جنوب شرقی برج دوم
جنوب برج دوم
جنوب غربی برج دوم
غرب برج دوم
شمال غربی برج دوم
کف برج دوم
سردر برج دوم

محوطه

آرامگاه مجاور
راه خاکی به جاده آسفالته

عکس‌های قدیمی استروناخ


نقشه‌های قدیمی از مقاله‌ی استروناخ

عکس های مقاله حمید افشار


نقشه های مقاله حمید افشار



برج هاي خرقان دو يادگار ارزشمند از دوره ي سلجوقيان است. اصالت معماري، نقاشي هاي ديواري، وجود کتيبه هاي تاريخي و طرح هاي بديع آجرکاري از خصوصياتي است که برج هاي خرقان را به عنوان يک شاخص معماري آرامگاهي عصر سلجوقي نمايان ساخته است. طرح هاي بي نظير و متعدد آجرکاري و معماري با صلابت برج ها که آن ها را به صورت شاخصي از دوران سلجوقي درآورده از سويي و شکل گيري اين برج ها در ناحيه ي دور افتاده و نبودن القاب براي بانيان آن ها از سويي ديگر، به صورت مسأله ي ابهام برانگيز درآمده است. اين ابهامات اگر چه از نظر محققان داخلي و غربي دور نمانده اما تاکنون هيچ راهبرد و فرضيه ي مناسبي جهت پاسخ به آن ارائه نشده است. در واقع ابهامات موجود، نتيجه ي طبيعي فرضيه ي محققان غربي است که بانيان بنا را افرادي تُرک تبار و از سران نظامي منطقه و وابسته به حکومت دانسته اند وبا پيش فرض حمايت از توليد آثار هنري توسط افرادي وابسته به حکومت؛ پاسخي براي نبودن القاب در کنار نام بانيان برج ها ارائه نکرده اند. اين درحالي است که طبق مستندات تاريخي و متون موجود از دوره ي سلجوقي شخصي مانند خواجه نظام الملک از ازدياد اعطاء القاب ديواني در دوران خود زبان به گلايه گشوده است. در اين مقاله ساختارهاي اجتماعي حاکم بر دوران سلجوقي به عنوان يکي از مهم ترين عوامل تأثيرگذار بر موضوع شکل گيري آثار هنري مورد بررسي قرار گرفته و با توجه به ساختارهاي حاکم بر دوره ي سلجوقي و شکل گيري طبقات جديد اجتماعي که عمدتاً به واسطه ي گسترش روابط تجاري صورت گرفته، بانيان برج ها را از طبقه ي متوسط روبه رشد جامعه معرفي مي کند که توانايي و تمکن مالي حمايت از ساخت چنين بنايي را داشته اند و با توجه به عدم وابستگي به حکومت و دربار نيازي به داشتن القاب ديواني براي آن ها متصور نبوده است.



چکیده مقاله:ایران کشوری است که در آن هنر آجرکاری از سالهای گذشته دارای ارزش زیادی بوده است و همواره در مکانهای مقدس و دارای ارزش از آن استفاده می شده. معماری ایران مرهون آجرکاری های بی نظیرش است ؛ آجرکاری هایی که در دوره های مختلف به تکامل رسیده و روز به روز زیبایی بیشتری به بناها داده است و مورد توجه هنر و هنردوستان واقع شده. در دوره های سلجوقی و ایلخانی بناهای باشکوهی ساخته شد تا هنر ایران زمین را به رخ جهانیان بکشد , با بررسی ارزشهای زیبایی شناختی هندسی و هندسه در هنر ایرانی در این دواره می توان در برابر هنر ایرانی سر تعظیم فرود آورد. هندسه های آجرکاری در این دوره ها دارای زیبایی های باشکوهی هستند , که در بناهای گوناگون به زیبایی جلوه گر شده اند .گنبد سلطانیه در دوره ی ایلخانی و برج خرقان در دوره سلجوقی نمونه هایی است که دارای هندسه آجرکاری بی نظیری است که در این مقاله به بررسی هندسه آجر کاری این دو بنا پرداخته شده است. در نهایت با توجه به بررسی های انجام شده ؛ هندسه آجرکاری در دوره سلجوقیان به اوج خود رسید و در بنای برج خرقان هندسه های متنوعی یافت شد . در دوره ی ایلخانی این هندسه ها در بنایی مانند گنبد سلطانیه ادامه یافت . لیکن در هیچ دوره ای ؛ زیبایی و اوج مهارت اجرای آجرکاری همانند دوران طلایی سلجوقی تکرار نگردیده است.

چکیده مقاله:ازدوره سلجوقی مقابر متعددی برجای مانده که ازنظر ویزگیهای معماری قابل توجه هستنداگرچه معمار یسلجوقی را باید ادامه منطقی معماری قبل ازخود معماری سامانی و ال بویه دانست اما برخی ازرسوم و ویژگیهای بیگانه خصوصا سلاطین ترک نژادنیز وارد این هنرمیشود که نمونه آن را میتوان دربرجهای خرقان مشاهده کرد درتاریخ و هنرمعماری این سرزمین مقبره ها نقش مهمی داشته اند اگرچه این مقبره ها ارتباطی با احتیاجات واقعی ندارنداما به احتمال زیاد عقیده و تصوراتی خاص باعث بوجود امدن آنها شدها ست و یاشاید تغییرات زندگی اجتماعی مردم یاعادات و رسوم ایرانیان درپیدایش آنها موثربوده است هدف تحقیق شناسایی ویژگیهای معماری و تزئیناتی برجهای خرقان به عنوان یکی ازمهمترین ارامگاه های برجی باقی مانده را که برگرفته ازویژگیهای معماری سلجوقی و بررسی مفاهیم آنها می باشد و احتمالا تزئینات استفاده شده دربرجها متناسب با کاربری آنهاست روش تحقیق دراین بررسی تاریخی تفسیری و گرداوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای می باشد حاصل این مطالعه گونه شناسی تزئینات برجهای خرقان و دستیابی به مفاهیم این تزئینات است

مطالب مرتبط