برج سه‌ گنبد







تکمله
شاید بی‌مناسبت نباشد اگر مزار دیگری را که در همین منطقه از ایران یعنی در ارومیه قرارگرفته و به سه گنبد شهرت دارد (تصویر 107) با مزارهای مراغه در یک ردیف قراردهیم. این بنا نیز به سبک بناهای مذکور متشکل از زیربنایی است سنگی، بلند و دارای سرداب که بر آن ساختمانی آجری که شبستان اصلی عمارت را شامل می‌شود، ساخته‌شده‌است. درگاه ورودی آن نظیر گنبد مدور و قوی برج در چهارچوبی با تزئینات فنی بر بدنه‌ی مدور برج خودنمایی می‌کند (تصویر 108) در وردی میان طاق‌نمای مسطحی قرارگرفته که چهارچوب مستطیلی یاد شده آن را دربر گرفته.
بنابراین چیز تازه‌ای در این بنا وجود ندارد ولی چرا «سه گنبد»؟ بخش‌هایی از دو گنبد یکی بر بالای سرداب و دیگری روی شبستان فوقانی هنوز مشاهده می‌شود. آیا باید چنین تصور کرد که به‌جای سقف مخروطی شکلی که در آذربایجان عصر سلجوقی معمولا این گروه بناها را می‌پوشاند، گنبد سومی این وظیفه را انجام می‌داد؟ من که چنین عقیده‌ای ندارم. علی‌رغم گفته‌ی عموم مردم سومین گنبد این برج مشابه برج‌های مراغه بایستی سقفی ساده بوده‌باشد.
برنمای سه گنبد سه کتیبه‌ی به‌خط کوفی دیده‌می‌شود: یکی بلافاصله بالای در، دیگری بالای طاق‌نما و سومی برچهارچوب مستطیل (تصویر 109)
آخرین کتیبه با این عبارت تمام می‌شود: فی شهر محرم ثمانین و خمسمائة.
پس این بنا به عصر سلجوقی تعلق دارد و در ردیف بناهای مراغه، میان گنبد مدور (563 ه‍) و گنبد کبود (593 ه‍) جای می‌گیرد، یعنی در عصری که استفاده از کاشی‌های مینایی چنان تعمیم یافته‌بود که نبودنِ کمترین اثر از رنگ در این بنا عجیب می‌نماید. ولی این واقعیت که حروف کتیبه‌ها و اجزای سازنده نقوش هندسی با سنگ ساخته‌شده‌اند احتمالا موید آن است که رسم چنین بوده که بعضی از قسمت‌های نمای بنا را متفاوت با ساختمان خود بنا بسازند و اگر در این جا مثل مراغه و نخجوان این قسمت‌ها را با کاشی نساخته‌اند به این سبب بوده که در ارومیه دسترسی به کاشی نداشته‌اند.
توضیح دیگری هم می‌توان داد و آن این که انسان می‌تواند ضمن آنکه از استفاده از رنگ‌ها احتراز می‌کند در پی سادگی نیز نباشد. مردی که برای پوشاندن یک برج استوانه‌ای توسط گنبد در آن شبستانی مربع تعبیه کرده که مسقف‌کردن آن با گنبد محتاج آن بوده که مجددا آن را به‌طرح مدور تبدیل کند (تصویر 111) می‌توانسته نمای آجری قدیمی را با الزامات شیوه‌های باب روز آشتی دهد و به‌گونه‌ای عمل کند که گویی هیچ تغییری روی نداده ‌است.
از سوی نمای عمارت، با ابعاد متناسب و تزیینات ظریف خود بسیار زیبا جلوه‌گری می‌کند و این ثابت می‌کند که در هنر معماری نیز می‌توان برخلاف معمول عمل کرد و در عین حال اثری جذاب به‌ وجود آورد.

در ورودی سه گنبد ارومیه

سردر برج سه گنبد ارومیه




سقف سه گنبد ارومیه

کنج داخلی سه گنبد ارومیه

ورودی سردابه سه گنبد ارومیه
سقف سردابه سه گنبد ارومیه

محوطه سه گنبد ارومیه

سال 1351

بنا به کتیبه سردر ورودی برج که از طرف خانیکوف (خاورشناس، جغرافی‌دان و مردم‌شناس روسی) خوانده شده است ، این برج از طرف موسی پسر ابومنصور ساخته شده است . تاریخ بنای آن چنانکه از جملۀ آخر کتیبه سوم خوانده می شود – فی شهر محرم ثمانین و خمسمائه سال – 580 هجری( 1184 م ) ، مربوط به دوره حکومت سلجوقیان در آذربایجان است . نکته بسیار جالب در این مقبره، سر در مزین به نقش و نگارهای بدیع و زیبای آن است ، زیرا با وجود اینکه در آن زمان کاربرد تزئینات کاشی رواج داشته است در این مقبره کوچکترین اثری از رنگ آمیزی دیده نمی شود . اما نکته ای که تا حدی رفع اعجاب می کند این است که حروف ، خطوط و نقوش هندسی سه گنبد را با سنگ ساخته اند ، به این دلیل که معماران عادت داشته اند بعضی قسمتهای تزئینی را نسبت به خود بنا متفاوت بسازند ،حال اگر این اختلاف را با کاشی مجسم نکرده اند چنانکه در مراغه یا نخجوان چنین بوده است . شاید بدین دلیل که در ارومیه وسایل کار موجود نبوده است . عکس فوق از برج در یک کتاب فرانسوی در اواخر قاجار برداشته شده است و زیر تصویر عنوان: نمای سه گنبد درج شده است.

پلان و برش و نما


گنجنامه دفتر یازدهم
گنجنامه دفتر یازدهم
گنجنامه دفتر یازدهم
گنجنامه دفتر یازدهم

مقابر یا بناهای آرامگاهی یکی از مهم ترین عناصر معماری ایرانی – اسلامی هستند که در زمینه های مختلف نیاز به بررسی و پژوهش های موشکافانه دارند. اهمیت این دسته از بناها در میان ایرانیان به حدی است که در هر دوره از ادوار اسلامی ایران، مهم ترین و پرکاربردترین هنرها و اوج تزئینات معماری مربوط به آن دوره در ساختمان آن ها به کار گرفته می شده است. به طور کلی تزئین در بناها نقش موثرتری ایفا می کند، چراکه اگر بنا از نظر فرم و سازه برای باستان شناسان و طراحان قابل فهم باشد، ممکن است برای عامه مردم چنین نباشد و این تزئینات اند که در نگاه اول بیننده را به خود جلب می کنند. این مقاله، هنر کتیبه نگاری را به عنوان یکی از مهم ترین عناصر تزئینی بناهای اسلامی در چهار مقبره سلجوقی شمال غرب ایران یعنی گنبد سرخ، برج مدور، سه گنبد و گنبد کبود مورد بررسی قرار می دهد. روش تحقیق مقاله به صورت تفسیری-تاریخی بوده و سپس با رویکرد تحلیلی به مطالعه تزئینات چهار مقبره خصوصا از نظر معماری، نقوش، کتیبه ها و موقعیت و جایگاه آن ها بر روی بناها پرداخته است. همچنین علاوه بر بررسی مقالات، کتب و اسناد مربوط، با برداشت میدانی از مقابر مذکور، نقشه و تزئینات و سپس جدول مقایسه ای کتیبه ها و انواع آن ها به لحاظ مضمون ارائه می-شود. در این ارتباط، پرسش های زیر مطرح است: ۱. معماری، نقوش و تزئینات مقابر سلجوقی شمال غرب ایران چگونه و کتیبه های آن ها از نظر مضمون به چند دسته تقسیم می شوند؟ ۲. مضامین کتیبه ها، در موقعیت و جایگاه آن ها بر روی بدنه بناها چه تاثیری دارد؟ بررسی ها نشان می دهد که کتیبه های مقابر سلجوقی شمال غرب به گروه های مختلفی از جمله کتیبه های آیات قرآنی، کتیبه با مضمون تاریخ بنا، کتیبه با مضامین دعا، کتیبه با مضمون معمار و بانی بنا تقسیم می شوند. از طرف دیگر جایگاه این کتیبه ها در بناها نسبت به نوع مضمون و میزان قداست آن ها متفاوت بوده، به طوری که کتیبه های آیات قرآنی در بالاترین قسمت بنا، کتیبه با مضامین دعا در ارتفاعی پایین تر و کتیبه های حاوی تاریخ بنا، بانی و معمار مقبره در سطوح پایینی و بر روی بدنه بنا جای می گیرند.

برج آجری سه گنبدِ شهر ارومیه از بناهای ارزشمند قرن ششم هجری است. این بنای استوان ه ا ی شکل که سردری مزین به نقوش زیبا و تزیینات آجرکاری و کتیبه های آجری دارد، از بناهای شاخص این دوره است. 
در قسمتِ ورودی این برج، کتیب ههایی به خط کوفی و تراشیده شده از آجر، نقش بسته است. 
در قسمت پایانی کتیبۀ دورِ سردر، تاریخ محرم ۵۸۰ قمری نوشته شده است. مسجد جامع نیز یکی دیگر از آثار معماری ارزشمند ارومیه است. 
از مشخص ه های این مسجد، محراب گچبری بسیار بزرگ و کتیبه های متعدد کوفی و نسخ و ثلث آن است. 
در تاریخ ۱۳۷۶/۴/۲۰ ، از طرف مرکز باستان شناسی، مأموریت یافتم کتیبه های دو بنای برجِ سه گنبد و مسجد جامع ارومیه را بررسی و قرائت کنم. 
در این سفرکتیبه های این دو بنا خوانده شد و با مطالعات انجا م شده، موفق به یافتن نام بانیِ برج سه گنبد شدم. 
مقالۀ حاضر بر اساس گزارشِ این مأموریت تنظیم شده است ۱ و در آن کتیبه های مسجد جامع و برجِ س هگنبد به تفصیل بررسی شده است.
در قرآن آیات مشخصی برای تدفین ذکر شده و دفن کردن مرده در خاک به عنوان یکی از اصول مهم شریعت مورد تاکید قرار گرفته است از سوی دیگر برجسته کردن قبور و ساختن بنا بر روی آن نه تنها توصیه نشده بلکه به نظر می رسد در بسیاری از مذاهب اسامی نهی شده است. ساختن مقابر حداقل پس از سده دوم هجری در ایران رواج پیدا کرد و مفهوم مردگان با شان بالای مذهبی در قالب ساختن مقابر باشکوه بر سر گور اولیای مذهبی و گاه شاهان رایج گردید. مقبره های امروزی بیشتر به صورت یک نماد دیده م یشوند. اما اماکن زیارتی به صورت یک مجموعه وسیع است که سر پناهی برای زائران گفته می شود. احداث مقابر در دوره سلجوقیان به عنوان یک بنای مذهبی، مانند سایر ادوار پیشین اسامی و قبل از اسام از اهمیت خاصی برخوردار بوده و مقابر و بناهای مذهبی متعددی در حوزه حکومت ساجقه بنا گردید که امروزه نمایانگر قسمتی از هنر باشکوه آن دوره است. مقابر سلجوقی با پلان های متنوعی ساخته شده اند و اغلب با آجرکاری، کاشی کاری و گچبری تزئین گردیده اند. این تحقیق با روش تحلیلی- توصیفی با توجه به اسناد کتابخانه ای ابتدا به بررسی مقابر این دوره و سپس به صورت مبسوط به معرفی بنای سه گنبد ارومیه می پردازد.

مطالب مرتبط