سبک های معماری ایران


تقسیم‌هایی که هست و خواهد بود در هیچ حالتی درست نیست و نخواهد بود. در هر نوعی از طبقه‌بندی نوعی از تقلیل‌گرایی ساختاری هست که در بهترین حالت عصای دست شماست تا با آن غریبه نباشید و در بدترین حالت به این‌همان‌پنداری غیرعلمی می‌انجامد. دسته‌بندی‌های علوم را باید خواند و از یاد برد. حتا دو قوس از یک تاق همسان نیست تا چه رسد به دو بنا از دو تاریخ در دو جغرافیا. پس انواع تقسیمات را باید دید و قیاس کرد و پس از آن اندیشید.


سبک شناسی معماری ایرانی
محمد کریم پیرنیا




هنر و معماری در جهان پهناور  اسلام دارای چهار شیوه ی اصلی بوده است این چهار شیوه شامل شیوه ی مصری ، شامی ، مغربی و شیوه ی ایرانی است .
شیوه ی مصری : این شیوه از معماری کهن مصر شکل گرفته و در کشورهای اسلامی ، شرق افریقا ، مصر ، سودان و کشورهای پیرامونی تا حجاز زا در بر می گرد که در آن جا با شیوه ی شامی برخورد می کند .
شیوه ی شامی : این شیوه از هنر و معماری بر این ریشه گرفته و کشورهای سوریه ، فلسطین ، لبنان ، اردن و بخشی از ترکیه را در بر می گرفت .
شیوه ی مغربی : این شیوه بسیار پیشرفته و چشمگیر است و در برگیرنده ی کشورهای مراکش امروز ، الجزایر و جنوب اسپانیا می باشد . در این شیوه مسلمانان ایرانی سهم بسزایی داشته اند . این شیوه بعد ها به دو شاخه تقسیم شد یکی در شمال افریقا برجای ماند و دیگری در اندلی ( اسپانیای مسلمان ) پاگرفت . در جنوب اسپانیا پس از فتح آن بدست مسلمانان ساختمان های ارزشمندی ساخته شد و پژوهشگران بر این باورند که این شیوه تأثیر بسیاری روی هنر و معماری اروپا داشته است .
شیوه ی ایرانی : این شیوه از همه ارزشمند تر و گسترده تر بوده و در برگیرنده ی کشورهای عراق ایران ، افغنستان ، پاکستان ، جمهور ی های ازبکستان ، تاجیکستان و غیره می باشد.
همچنین شیخ نشین ها ی پیرامون خلیج فارس و همه سرزمین هایی که تحت تسلط ایران در آن زمان بود می شد .

دسترسی

اصول معماری ایرانی : هنر و معماری ایران از دیر باز دارای چند اصل بوده است . شامل مردم واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، خودبسندگی و درونگرایی .


مردم واری : مردم واری به معنای رعایت تناسب میان اندام های ساختمان با اندام ها ی انسان و توجه به نیاز های او در کار ساختمان سازی است . معماری همیشه و همه جا هندی وابسته به زندگی بوده است . مثال هایی از این نمونه از بنا های قدیمی را می توان مطرح نمود برای نمونه اتاق سه دری که بیشتر به منظور وابیدن به کار می رفت به اندازه ای بوده که نیاز یک خانواده را در این زمینه تأمین نماید . معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه ای قد مردم می گرفته و پهنای اتاق به اندازه  ی یک بستر بوده است . ارتفاع طاقچه ها به اندازه ای بوده که به صورت نشسته به آسانی در دسترس باشد . در مقابل این خوابگاه کوچک تالار که جایگاه میهمانان بوده ابعاد اندازه ای بزرگتری داشته تا شایسته ی پذیرایی از میهمانان باشد .


پرهیز از بیهودگی : در معماری ایران تلاش می شده کاربیهوده در ساختمان سازی انجام نگیرد این امر هم پیش از اسلام و هم پس از آن مراعات می شوده .

نیارش : نیارش به دانش ایستایی ، فن ساختمان و ساختمایه ( مصالح ساختمانی ) گفته می شود . معماران گذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه می کردند و به تجربه اندازه هایی برای پوشش ها و دهانه ها یافته بودند . پیمون اندازه های خرد و یکسانی بوده است که در هر ناپایداری یا نازیبایی ساختمان از میان میبرده است .


خودبسندگی : معماران ایرانی تلاش می کردند ساختمایه ی مورد نیاز خود را از نزدیکترین جاها بدست آورند و معمولا چنان می ساختند که نیازمند به ساختمایه ی جاهای دیگر نباشند و خودبسنده باشند . بدین ترتیب کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازوارتر در می آمد و هنگام نوسازی نیز همیشه ساختمایه در دسترس بوده است .

درونگرایی : معمولا در ساماندهی فضاهای گوناگون ساختمان بویژه خانه های سنتی باورهای مردم بسیار کار ساز بوده است . یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر معماری ایران را درونگرا ساخته است . معماری ایرانی با ساماندهی اندام های ساختمان گرداگرد یک یا چند میانسرا یا حیاط ساختمان را از بیرون جدا می کردند . فضای میانی خانه یا حیاط میانی خانه ایگاه فضای سبز و آب نما بوده که فضای خنکی را ایجاد کرده و همچون بهشتی در دل کویر بوده است .


مطالب مرتبط