مسجد جامع اردستان





کاشان، اردستان، نائین و یزد با فاصله کمی از یکدیگر در حاشیه‌ی کویر بزرگ مرکزی ایران قرار گرفته‌اند. از هریک از این شهرها شرح احوال مفصلی از پیشینیان به ‌دست ما رسیده به‌جز از اردستان، به‌ همین سبب در یکی از روزهای ماه ژوئن سال 1932 از نطنز به قصد این شهر، پا در اقیانوس آفتاب سوزان و سیال کویر نهادم.
وقتی که به مقصد رسیدم، این شهر را چون دشت وسیعی از خرابه‌ها و دیوارهای شکسته یافتم. در جای جای شهر پله‌های پهن آب انبارها مستقیم به‌ دل زمین فرو می‌رفت و از تاریکی درون آن صدایی شنیده‌می‌شد. اما روی زمین ذی‌روحی دیده نمی‌شد. هیچ‌کس در این خرابه‌های قهوه‌ای، تفته از هرم آفتاب داغ نبود، هیچ‌کس جز «دیوانه‌ای» چون من که از پشته‌ای به خرابه‌ای می‌رفتم و در میان این ویرانه‌ها می‌گشتم. سپس وقتی که از گرما از پای درآمدم و آفتاب چشمانم را خیره‌کرد، دریافتم که از گذشته‌های دور، در این دیار چیزی جز گرد و غبار برجای نمانده است و هنگامی که به تعجیل قصد بازگشت کردم تا هرچه زودتر به محل قابل زندگی، به نطنز خنک، جایی که در زیر درختان یک قهوه‌خانه، کوزه دوغ با عطر نعنا و ظرف یخ در انتظارم بود باز گردم به من بشارت دادند که در گوشه‌ی دیگر شهر مسجدی قدیمی وجود دارد. رفتم و دیدم که از منار این مسجد ویرانه دیگر چیز باقی نمانده، ایوان آن شکاف برداشته ولی هنوز بقابای تزئینات زیبای گچبری آن دیده‌می‌شود طرحی از آنها تهیه کردم (تصویر 141) و عکس‌هایی چند که ضمیمه‌ی این یادداشت شد.
از آن زمان به بعد چندین‌بار به دیدار مسجد جامع اردستان که یکی از جالب‌ترین بناهای تاریخی عصر سلجوقی ایران است رفته‌ام. اخیرا نیز، آنگاه که به قصد زواره که در حدود 10 کیلومتری جلوتر و در میان کویر قرار به راه افتادم از این مسجد دیدار مجددی داشتم. زواره دارای یکی از قدیمی‌ترین مناره‌های دارای تاریخ ایران و قدیمی‌ترین مسجد چهارایوانه‌ای است که تا کنون شناخته ‌شده‌ است.
کوشک گنبدی، یعنی وضعیت اولیه مسجد جامع اردستان که در طرح من (تصویر 141) به‌رنگ سیاه به نمایش درآمده متعلق به عصری است که هنوز دستورالعمل ساختمان مساجد چهار ایوانه پیدا نشده‌ بود. اگر نحوه معماری آن را با معماری دو گنبد مسجد جمعه‌ی اصفهان مقایسه کنیم، چنین می‌نماید که بنای آن کمی بعد از دوران سلطنت ملک‌شاه به انجام رسیده‌است. با این همه این عمارت که هسته‌ی مرکزی اولیه‌ی مسجد کنونی اردستان است، قدیمی‌ترین بخش این مسجد نیست، زیرا این بنا را بر محل قدیمی‌تری که ویران شده یا آن را به همین مناسبت خراب کرده‌اند برپا داشته‌اند. هنگامی که مسجد وسعت پیدا کرد تا به صورت مسجد چهار ایوانی کنونی درآید، آنچه از آن بنای قدیمی باقی‌مانده‌بود به بنای جدید ملحق شد. من این بقایا را در طرحی که تهیه کردم نشان داده‌ام. اینها چند ستون، جرز و سرطاق‌های رواق مسجدی هستند متعلق به قرن چهارم هجری که جز همین مختصر چیزی از آن باقی‌نمانده تا بتوان نقشه کلی آن را ترسیم کرد (تصاویر 186 تا 189) تنها مطلبی که پیرامون این مسجد قدیمی می‌توان گفت این است که مسجدی بوده از نوع مساجد عربی. بنابراین ما بار دیگر –مثل مسجد جمعه‌ی اصفهان- در مقابل مسجدی از نوع ایرانی قرارگرفته‌ایم که در محل و بربقایای مسجدی متعلق به عهد عباسیان بنا شده‌است و یک بار دیگر می‌بینیم چگونه ایرانیان قرن پنجم هجری طرح مساجد عربی را به‌دور انداختند. اینجاست که تاثیر عقایدی را که توسط فردوسی بیان شده در می‌یابیم و در مقابل او سر تعظیم فرود می‌آورم، عقایدی که به‌صورت کوششی پرشکوه در جهت تجدید حیات ایران در همه زمینه‌های هنری و فرهنگی متجلی شد.
برایم کاملا مسلم است که ابتدا در اردستان مسجدی با طرح و نقشه‌ی عربی وجود داشته که تمام یا قسمتی از آن به هنگام برپایی کوشک گنبدی خراب بوده یا تخریب شده‌است و موقعی که این مسجد – کوشک به مسجد چهار ایوانه تغییر شکل یافته از بقایای مسجد قبلی استفاده شده‌است. بنابراین آنچه از مسجد عربی باقیمانده چیزی جز مصالح ساختمانی آن نبوده‌است که چون در دسترس قرارداشته از آن دربنای کنونی استفاده کرده‌اند. ولی این مصالح ساختمانی به هیچ روی ما را به نقشه‌ی مسجد قدیم و نیز جدید رهنمون نیست.
مسجد جامع در واقع کوشکی بوده جدا از دیگر بناها و از سه طرف باز (تصاویر 190 و 191) که نمونه‌های چندی از آن هنوز وجود دارد ولی در حالی که در نمونه‌ی اصفهانی به زمانی که مسجد –کوشک ساخته شده واقف هستیم و از تاریخی که بنا به مسجد چهار ایوانه تبدیل شد بی‌اطلاعیم در اینجا (اردستان) ما تاریخ احداث کوشک را نمی‌دانیم ولی به تاریخ تبدیل بنا دسترس داریم که سال‌های 553 و 555 (1158 و 1160 م) است. در حقیقت سال 553 هجری در کتیبه‌ی بزرگ شبستان گنبدی (تصویر 192) وتاریخ دیگر یعنی 555 هجری در ایوان جنوبی (تصاویر 193 و 194) ثبت شده‌است و همانگونه که در لنینگراد گفتم این امر نشانگر آن است که شبستان و ایوان مورد بحث در یک زمان ساخته ‌شده‌اند و این گفته صحت ندارد.
در کتیبه‌ی اول یعنی کتیبه گنبد پس از بسمله ابتدا آیه 18 از سوره 9 نقل شده و سپس آمده:
امر ببناء هذه القبه و القاب الأربعة المتصلة بها و الصفات التی هی أمامها البعد الضیف الراجی برحمة الله تعالی ابوطاهرالحسینبن غالی بن أحمد تقبل الله منه و غفرله و لوالده علی ید الاستاد محمود الاصفهانی المعروف بالغازی فی سنة ثلاث وخمسین و خمس مائه.
کتیبه‌ی دوم پس از ذکر آیه 256 از سوره دوم نام بانی و سازنده بنا را اعلام میدارد:
العبد الأضعف ابوطاهر الحسین بن غالی أحمد تقبل الله منه و فرغ منه خمس و خمسین و خمس مائة عمل محمودین محمدالبناء.
در هر دو کتیبه از یکم شخص و از یک زمان یادشده‌است. به‌علاوه ابوطاهر صراحتا می‌گوید که به ساختن گنبد بزرگ، گنبدهای اربعه‌ی کوچک و ایوان‌ها فرمان داده‌است. بنابراین به‌نظر می‌رسد که او بانی کل ساختمان است. ولی برای رسیدن به حقیقت باید به بررسی خود بنا پرداخت زیرا او دروغ نمی‌گوید و پس از آن گاه مطالبی را که در کتیبه‌های بنا آمده ارزشیابی کرد. در واقع جالب توجه است که بدانیم افراد خیری که در مسجد خدمتی انجام می‌دهند به کتیبه‌ها توجه بسیار دارند و آنها را با کتیبه‌هایی که حاوی نام آنان باشد، عوض می‌کنند. به این طریق است که فی‌المثل چهار کتیبه بزرگ ایوان جنوبی مسجد جمعه‌ی اصفهان توسط شاه طهماسب «مرمت» شده و کتیبه‌های مدرسه‌ی میرزاجعفر در مشهر همگی، به‌جز دوتا، دارای تاریخ 1285 هجری (9-1868 م) هستند. شک نیست که چنین تعمیرات و تغییراتی بعضا به سبب آنکه بنا روبه ویرانی نهاده توجیه می‌شده‌است. نیز به نظر می‌رسد که گاهی جایگزین‌کردن متنی با متن دیگر که متناسب‌تر تشخیص داده می‌شد ضروری بوده‌است فی‌المثل با توجه به موقعیت‌ها نام خلفای اهل تسنن برداشته‌شده و نام دوازده امام جایگزین آنها می‌شده ویا بلعکس ولی آنچه برای بانی خیر اهمیت داشته، نوشتن نام خودش در مسجد بوده حتی اگر شده به‌جای نام بانی قبلی. دراین هنگام دامنه‌ی معانی واژه‌ها به نحو حیرت‌انگیزی گسترش پیدا می‌کند و کشدار می‌شود. نباید گول این کلمات را خورد و آنها را معانی حقیقی خود پذیرفت. مثلا «ساختن» نه تنها بناکردن معنی می‌دهد. بلکه می‌تواند مقصود از آن مرمت کردن، تزئین کردن، ساختمان روی بنای قبلی، در کنار بنای قبلی، در حوالی بنای سابق ویا ساختن در داخل بنایی دیگر -مثل مورد همین مسجدجامع اردستان- باشد. همانگونه که (علی‌رغم کتیبه‌های موجود) محمدشاه قاجار ایوان جنوبی مسجد شاه اصفهان را مرمت نکرده، که شاه سلطان حسین ایوان غربی مسجد جمعه‌ی اصفهان را نساخته و فلان وزیر سلطان شاهرخ مسجد عتیق سمنان را بنا نکرده ابوطاهر نیز «فرمان ساختن» قبه‌ی اردستان را صادر نکرده‌است.
حقیقت این است که ابوطاهر مسجد – کوشک ابتدایی را با اضافه‌کردن بناهای مختلف و از جمله چهار گنبد مجاور، به مسجدی چهار ایوانه مبدل کرده‌است. سپس او عمارت قدیمی را با تزئیناتی هماهنگ با تزئینات ساختمان‌های ملحقه و از آن جمله یک محراب جدید (تصویر 195) آذین کرده و کتیبه را که از او یاد کرده در حاشیه‌ی این تزئینات حک کرده‌است (تصویر 192)
چنانچه از بنا دقیقا بازدید کنیم هیچ شکی در این‌باره باقی‌نخواهدماند زیرا استاد محمود بنا به خود زحمت نداده که ساختمان‌های جدید را به‌بنای قدیمی متصل کند و ریزش‌هایی که در داخل و خارج بنا روی داده – و در تصاویر 138 تا 140 می‌بینیم- به‌خوبی روشنگر این حقیقت است. از سوی دیگر در دیوار جنوبی شبستان گنبدی محل دو پنجره ملاحظه می‌شود که به‌هنگام ساختمان محراب جدید (تصویر 141) بسته شده‌است.
پس از این اقدامات مسجد معایب گوناگونی پیدا کرد، مناره‌ی آن فروریخت، و در سمت شمال غربی آن مدرسه‌ای ساخته‌ شد. ایوان شمالی همچنین بخش‌های مجاور مسجد در سال 946 هجری (40 -1539 م) توسط مرد نیکوکاری که نامش در کتیبه لایقرء است، بازسازی شد. او ایوان‌های جانبی را نیز تعمیر کرد –ولی بسیار بد- و مدعی شد که آنها را ساخته‌است. در واقع در ایوان شمالی کتیبه‌ای در دو لوحه آمده که در لوحه‌ی سمت چپ فقط تاریخ و در لوحه‌ی سمت راست فقط کلمات ذیل را توانستیم کشف کنیم:
«… انجام داده و به بنای این صفه و صفه‌های مجاور پرداخته است…»

نخستین ویژگی نقشۀ یک مسجد با چهار ایوان در اطراف، حیاطی در وسط و یک گنبد بزرگ محوری در جلوی محراب است. دوام این نقشه که چندین قرن مشخصۀ معماری ایران باقی ماند موضوع اقتراح فراوان بوده و مسألۀ اصل و منشأ این نقشه مستلزم پاره‌ای بررسی‌های تکمیلی است. واضح به نظر می‌رسد که در اواخر نیمۀ اول سدۀ ششم هجری/ دوازدهم میلادی گروه کاملی از شهرهای ناحیۀ مغرب ایران، جبال، یا صاحب مساجد گروهی کاملاً تازه‌ای گردیدند یا بناهای جدیدی را جایگزین ابنیۀ سابق که گویا ستوندار بودند ساختند. دلایل این تغییرات روشن نیست. احتمالاً در هرمورد دلایل محلی وجود داشته است، نظیر آتش‌سوزی سال ۵۱۵ق/۲-۱۱۲۱م. که اگر نه همه، دست کم قسمت اعظم مسجد قدیمی اصفهان را در کام کشید. یا اینکه بنای این مساجد صرفاً بازتابی از رشد ثروت و جمعیت در ایام فرمانروایی سلاجقۀ بزرگ بوده است. این دلایل هرچه بوده در اصفهان، اردستان، گلپایگان، برسیان و زواره مساجد تازه‌ای برآوردند که همۀ آنها به قدر کافی دارای ویژگیهای مشترکی در سبک و نقشه می‎باشند و از این حیث وضوحاً مکتب معماری همانندی را تشکیل می‎دهند.


مسجد جامع اردستان
مسجد جامع اردستان یکی از مساجد جالب و زیبای عهد سلجوقی ایران است و از نمونه مساجد کوشک‌مانند اولیه‌ای می‌باشد که در نیمه دوم قرن ششم هجری به‌مسجد (چهار ایوانی) یعنی نمونه مساجد ایرانی تبدیل شده ‌است. مسجد تاریخ مزبور مانند مساجد همزمان و نظیر آن در اصفهان و قزوین و گلپایگان مشتمل بر شبستان چهارگوش خوش طرحی است که گنبد شیوای آجری برفراز آن استوار نموده‌اند و در جلوی شبستان ایوان بزرگی بنا شده و در دو جانب شبستان بزرگ شبستان‌های کوچک‌تر افزوده و در اطراف صحن ایوان‌ها و غرفات دیگر ترتیب داده‌اند.
از آثار و قرائنی که در طاق‌ها و ستون‌های بنای واقع در سمت مغرب ایوان جلوی شبستان بزرگ مسجد باقی مانده‌است چنین برمی‌آید که در قرن چهارم هجری بنای قدیم‌تر این مسجد را بنیاد نهاده بودند و پس از آن در قرن ششم هجری برای احداث شبستان بزرگ کنونی و ایوان و قسمت‌های متصل به آنها وضع مسجد اولیه را دگرگون ساخته، آنچه را از آن که مانع احداث و تجدید بنای‌معظم مورد نظر بوده از میان برداشته‌اند.
ضمنا شبستان بزرگ مسجد هم با ایوان جلو آن و شبستانه و صفه‌های متصل به آنها کاملا همزمان نیست بلکه با توجه و دقت کافی در وضع بنا می‌توان تشخیص داد که در حدود 70 سال بعد از ساختمان شبستان و گنبد اصلی مسجد به احداث شبستان‌های کوچک و ایوان و ابنیه اطراف آن و ترتیب صحن و ایوان‌های دیگر به صورت فعلی پرداخته‌اند.
در مرحله اول که شبستان بزرگ و گنبد ساخته‌شده‌است و ضلع طاق‌بندی و آجرکاری زیر گنبد را به صورت یکی از شاهکارهای هنری فوق‌العاده مهم دوران سلجوقی که مربوط به اواخر قرن پنجم به‌وجود آورده‌اند.
در مرحله دوم که ایوان و شبستان‌های کوچک و قسمت‌های سابق‌الذکر را ساخته‌اند گچ‌بری‌های عالی بر متن آجری بنا و تزئین کتیبه‌ای کوفی آجر و احداث کتیبه‌های ثلث گچ‌بری و گلبوته‌های اسلیمی بسیار زیبا و خوش طرح امتیازات منحصر به‌فرد دیگری به این بنای عالی معظم بخشیده‌است.
به‌طوری‌که بیان شد کتیبه‌های کوفی و ثلث گچ‌بری اطراف شبستان زیرگنبد و ایوان جنوبی مسجد مزبور از جمله آثار هنری به‌شمار می‌رود و طبق آنچه در این کتیبه‌ها مرقوم رفته‌است، تعمیر و اصلاح و تزئین شبستان بزرگ و ساختمان ایوان و صفه‌های طرفین آن و شبستان‌های متعدد به آن به وسیله بانی نیکوکاری به‌نام ابوطاهرحسین فرزند علی در سال‌های 553 تا 555 همجری انجام‌گرفته و استاد محمود اصفهانی تصدی کار را برعهده داشته‌است.
در هرطرف صحن مسجد جامع اردستان مانند کلیه مساجد معظم تاریخی ایران یک ایوان بزرگ ترتیب داده‌اند. ایوان جنوبی همان ایوان اصلی سابق‌الذکر است که جلوی گنبد قراردارد. ایوان شمالی به‌نام (صفه‌ی صفا) خوانده می‌شود. ایوان غربی مسجد را به‌نام (صفه‌ی امام حسن) می‌خوانند و ایوان شرقی به مناسبت اینکه بانی تعمیر آن شخص نیکوکاری موسوم به (جملة‌الملک) بوده‌است به‌نام (امیر جمله) خوانده‌می‌شود.
گنبد و محراب مسجد اردستان
به‌طوری‌که از فحوای کتیبه داخل مسجد جامع اردستان استنباط می‌شود شخص خیری به نام (ابوطاهر الحسین بن غالی بن احمد) در سال 553 هجری به‌بنای ساختمان گنبد و شبستان‌های متصل به آن اقدام نموده‌است و تصدی این کار را استاد محمود اصفهانی به‌عهده داشته‌است. کتیبه مزبور که به‌خط ثلث گچ‌بری شده به‌شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر و اقام‌الصلوة و آتی الزکوة و لم یخش الا الله فسعی اولئک ان یکونوا من المهتدین. امر ببناء هذه القبة و القباب الاربعة المتصلة بها و الصفات التی هی اما مها العبد الضعیف الراجی برحمة الله تعالی ابوطاهر الحسین بن غالی بن احمد تقبل الله منه و غفرله ولوالدیه علی یدی الاستاد محمود االاصفهانی المعروف بالغازی فی سنة ثلث و خمسین و خمسمائه»
از کتیبه‌های موجود در اطراف محراب مسجد جامع اردستان سال آن به‌دست نمی‌آید زیرا قسمت‌های انتهایی کتیبه‌ها در مجاورت سطح زمین زیر گنبد خرابی دیده‌است و یقینا سال تاریخی آن نیز که معمولا در آخرکتیبه ذکر می‌شود ازبین رفته‌است ولی با دردست داشتن بنای گنبد ذکر تاریخ گچ‌بری محراب آن نیز در همان حدود بلااشکال است.
یکی از حاشیه‌های نمای خارجی محراب که به‌خط ثلث گچ‌بری شده شامل آیه (77) از سوره شریفه (حج) است تا آخر این سوره و حاشیه دیگر محراب که به‌خط کوفی گچ‌بری شده شامل آیه (78) تا آخر آیه (82) از سوره (اسری) است.
در یک حاشه هلالی شامل بالای محراب آیه 40 و 41 از سوره (ابراهیم) و آیه 80 از سوره (اسری) گچبری شده‌است.
در حاشیه هلالی شکل قسمت تحتانی این محراب به‌خط ثلث آیه هجدهم از سوره (آل عمران) به شرح زیر گچ‌بری شده‌است:
«بسم الله الرحمن الرحیم شهدالله انه لااله الاهو و الملئکة و اولواالعلم قائما بالقسط لااله الاهو العزیز الحکیم. ان الدین عند الله الاسلام»
در طرفین محراب جملات زیر به‌خط کوفی گچبری شده‌است:
سمت راست: «بسم الله الرحمن الرحیم»
سمت چپ:« قد افلح من تزکی»
خطوط کوفی گچبری شده در هلال مداخل چهارگانه‌ی گنبد به‌شبستان‌های طرفین آن نیز منتخبی از آیات قرآنی از سوره‌های مختلف است.
ایوان جنوبی
شیوه ساختمان ایوان جنوبی مسجد جامع اردستان ایوان جنوبی مسجد جمعه اصفهان به‌نام (صفه‌ی صاحب) را تداعی می‌کند با این تفاوت که تزئینات ایوان مسجد جمعه اصفهان شامل تزئینات (معقلی) و (کاشیکاری) و (مرمری) و خطوط مختلف بنائی و ثلث و نستعلیق می‌باشد که در دوره‌های بعد از سلاجقه مخصوصا در عهد صفویه افزوده‌شده‌است در صورتی‌که تزئینات ایوان جنوبی مسجد جامع اردستان از نوع تزئینات خاص عهد سلاجقه در قرن ششم هجری و فقط از نوع (گچبری) می‌باشد.
قسمت عمده گچبری‌های ایوان جنوبی مسجد جامع اردستان نقوش تزئیناتی است که مخصوصا قسمت‌های عمده‌ای از طاق این ایوان را تزئین می‌نموده به‌مرور زمان ریزش کرده و آجرهای ساده زیر آنها نمایان شده‌است. خطوط گچبری زیبای هلال طاق ایوان هم در قسمت‌هایی ریخته‌است ولی کتیبه اطراف ایوان سالم مانده‌است. این کتیبه که به‌خط ثلث گچ‌بری شده حاکی از اقدام (ابوطاهر حسین‌بن غالی بن احمد) نسبت به ساختمان ایوان جنوبی و رواق غربی متصل به آن در سمت راست و دو رواق متصل سمت چپ آن است. ساختمان این ایوان و ملحقات آن نیر به‌موجب تاریخ کتیبه در سال 555 هجری به انجام رسیده‌است و تصدی ساختمان را (استاد محمود اصفهانی) به‌عهده داشته‌است. عبارت این کتیبه بعد از جمله : «بسم الله الرحمن الرحیم» شامل آیة‌الکرسی و بعد از آن متن تاریخی کتیبه به‌شرح زیر گچبری شده‌است:
«امر ببناء هذه‌الصفة المتصلة بالرواق التی عن یمینها و الرواقین اللتین عن یسارها العبد الضعیف ابوطاهر الحسین بن غالی بن احمد تقبل الله منه و فرع منها فی سنته خمس و خمسین و خمس مائة عمل محمود بن محمد الاصفهانی»
فرمان شاه عباس کبیر مورخ به سال 1024 هجری
مبنی بر تخفیف مالیات شیعیان اردستان
برجانب غربی مدخل دو طبقه‌ای که ایوان جنوبی مسجد جامع اردستان را به گنبد سلجوقی آن متصل می‌کند بر لوح سنگی به طول 60/1 متر و عرض 60 سانتی‌متر فرمان شاه عباس کبیر مورخ به سال 1024 هجری قمری نقش بر حجر شده‌است. در این فرمان پادشاه صفوی از لحاظ تامین رفاه و آسایش مردم مالیات‌هایی را به آنها بخشیده‌است، اما مردم سنی مذهب ساکن محله (محال) را یعنی محله‌ای که مسجد جامع اردستان در آن واقع شده از این بخشودگی مالیات‌ها محروم کرده‌است. لوح سنگی مزبور به‌شرح زیر است:
« بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. الملم الله حکم جهانمطاع شد آنکه در این وقت بنابه شفقت شاهانه درباره شیعیان الکای اردستان از ابتدای توشقان ئیل مالوجهات ایشان را عن رسد یک‌ماهه شهر رمضان المبارک سوای جهاتی که به‌اجاره می‌دهند به تخفیف و تصدق مقررداشتیم. مستوفیان عظام کرام دیوان اعلی این رقم عطیه را در دفاتر خلود ثبت نموده تغییر و تبدیل به‌قواعد آن راه ندهند و آنچه به مواجب همه ساله مقرر است از این تیول الداران و مواجب همه سال برطرف دانند و آنچه در اینتیول مقرر نیست از دیوان حواله می‌شود مالوجوهات شهر مذکور را سال به سال کمتر نموده تتمه را تنخواه ارباب حوالات نمایند. تیول الداران الکاء مذکور حسب المسور مقرر دانسته ‌رسد یکماهه مذکور را تیول خود برطرف دانسته طلبی از رعایا ننمایند. کلانتر و کدخدایان و ریش سفیدان الکای به حقیقت برسند اگر در میان شیعیان باشد یا از مردم محله محال آنجاسنی باشند، به ایشان تخفیف داده‌نمی‌شود و نسخه منقح آن در دست داشته به‌دفترخانه همیون فرستند که مستوفیان عظام اعلی در دفاتر دیوان عالی عمل نمایند و دانسته‌باشند که اگر سند پوشیده و پنهان کرده‌باشند در دنیا بازخواست خواهند شد و در روز قیامت خدمت حضرت امیرالمومنین و امام‌المتقین علی بن ابی طالب علیه السلام شرمنده خواهند شد. تغییر کننده تخفیف مذکور به لعنت الهی و نفرین حضرت رسالت پناهی گرفتار گردد می‌باید که در دعاگویی و دوام دولت قاهره تقصیر ننمایند و سواد حکم را برسنگ نقش نموده و در مسجد جامع نصب و به توجهات پاینده‌ی شاهانه امیدوار باشند تحریرا فی شهر رمضام سنه اربع و عشرین و الف.
ایوان شرقی و غربی مسجد اردستان
بانی تعمیرات ایوان شرقی مسجد جامع اردستان شخص نیکوکاری موسوم به (امیر جملة الملک اردستانی) بوده‌است و این ایوان به‌نام ( امیرجمله) معروف است. روی در چوبی قدیمی این ایوان تاریخی که مربوط به ساختمان ایوان می‌باشد در یک بیت به شرح زیرآمده‌است:
ساخت این رکن بمسجد بصفا / جملة الملک آن سعید لقا
ایوان غربی را که به‌نام (صفه امام حسن) نیز می‌خوانند هیچ‌گونه کتیبه تاریخی ندارد و گچبری هم نشده فقط داخل ایوان نقاشی شده‌است. مولف کتاب آتشکده اردستان نوشته‌است: « می‌گویند آمیر محمد مهدی معروف به حکیم الملک اردستانی معاصر با اورنگ زیب پادشاه هندوستان ساخته‌است»
در گوشه‌ی شمال غربی مسجد جامع اردستان مناره‌ی آجری ساده کم ارتفاعی قراردارد و در جنب آن مدرسه‌ای قدیمی به نام مدرسه حاج حسین نورالدین واقع شده‌است.
ایوان شمالی
ایوان شمالی مسجد جامع اردستان به‌نام (صفه‌ی صفا) مشهور است و طبق کتیبه‌ی موجود در آن که مورخ به سال 946 هجری است در زمان شاه طهماسب صفوی به وسیله شخص بلند همتی به نام (سلطان یک) تجدید و تعمیر شده‌است.
سلطان یک از معاریف حکام شاه طهماسب بوده و نامبرده تکیه‌ای نیز در (دشت محله) محله (رامیان) ساخته که خود در آنجا مدفون است و بر لوح قبر او نوشته‌شده:
در دور ظهور شاه طهماسب ولی / شد بانی صفه‌ی صفا سلطان بک
بر دو جانب شرقی و غربی ایوان شمالی (صفه‌ی صفا) چهار کتیبه به خط ثلث گچبری شده‌است: از دو کتیبه جانب شرقی یکی شامل آیة‌الکرسی و دیگری صلوات بر 14 معصوم است و متن دو کتیبه به شرح زیر است:
«اما بعد حمدالله العلی المحمود فی کل فعاله و الصلوة و السلام علی النبی محمد و آله فقط سعی و اهتم ببناء هذه الصفة و الصفات و الغرفات المتصلات شرقیا و غربیا و شمالیا و جنوبیا من خالص ماله خالصا طلبا لمرضات الله تعالی الملک المختار حیدر علی … غفرله و تقبل منه و کان فی سنة ست و اربعین و تسعمائة من هجرة النبی»
بر جرز داخل این ایوان و در جنب لوح فوق‌الذکر به‌خط ثلث فرورفته عبارات زیر گچبری شده‌است:
«لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار»
«عمل حیدر علی معمار اردستانی سنه 946»


تنوع فراوانی که بناهای گنبددار در ایران اسلامی بوجود آورده است تحلیل مشروح موارد آن را در مجال کنونی نا ممکن می‌سازد. البته اطاق گنبددار در معماری اسلامی بر سایر سبک‌های پیشی گرفته و در روزگار سلجوقیان بطور کامل جانشین آن نوع یک شکل ستون دار گردید. ابعاد بزرگ در مسجد عمده به تغییراتی در سیستم چهارطاقی منجر گردیده و جرزهای جسیم جانبی به‌جای قوس‌ها بکار گرفته شد مانند گنبد بزرگ مسجد جمعه اصفهان و در بنای مسجد ارومیه و اردستان و نواحی دیگر.
در هر حال در اغلب موارد جرزها یا قسمت‌های ساختمانی دیوار به‌طریقی انتظام می‌یافتند که دوباره سیستم چهارطاقی با گذرگاه‌های فرعی کوچکتر را در هر طرف هر قوس یا دهانه بوجود می‌آورد مانند گنبد کوچک‌تر یعنی گنبد خاکی در مسجد جمعه اصفهان.
آرزوی یافتن راه‌حل‌های عملی‌تر برای بناهای گنبددار با مقیاس بزرگ طرح‌های چند ضلعی را به‌جای طرح مربع شکل بوجود آورد. این نوع نسبتا زود ظاهر شد مانند اطاق گنبددار هشت گوش که هم اکنون جز مسجد نطنز می‌باشد و با آرامگاه اولجاتیو به اوج خود می‌رسد. این نوع ممکن است در اصل از ساختمان‌های غربی‌تر اوائل اسلام مانند قبه‌الصلبیه در سامرا و گنبد صخره در بیت‌المقدس الهام گرفته باشد.




مطالب مرتبط