مسجد شاه اصفهان ( مسجد جامع عباسی اصفهان )




1925 میلادی

آدرس

1925 میلادی

آدرس

1925 میلادی

آدرس





براساس گفته‌های مولفان ساختمان مسجد در ابتدای قرن یازدهم هجری شروع شده و از تاریخ اتمام آن اطلاع دقیقی در دست نیست. مولف کتاب «تاریخچه ابنیه تاریخی اصفهان» احتمال می‌دهد تاریخ ۱۰۳۸ هجری.ق در ایوان جنوبی سال اتمام تزئینات بنا بوده است. سنگفرش صحن مسجد در زمان شاه سلیمان صفوی کامل شده و دو مهتابی به حیاط اضافه شده است. همچنین حوض بزرگ میان مسجد را به حوض بزرگتر و زیبایی تغییر داده‌اند. در این زمان در اصلی بنا که با نقره و طلا پوشش داده شده به بنا ضافه می‌گردد. مدارس واقع در دو گوشه جنوب غربی و جنوب شرقی بنا به مناسبت آنکه به ترتیب در دوره‌های شاه سلیمان صفوی و ناصرالدین شاه قاجار تعمیراتی در آنها صورت گرفته، به مدارس سلیمانیه و ناصری معروفند.
گنبد عظیم کاشی‌کاری دو پوشه مسجدشاه و دو منار مرتفع (ارتفاع این دو مناره 48 متر می‌باشد) جنبین آن دارای کتیبه‌هایی نیز می‌باشد. تاریخ پایان کتیبه گنبد سال 1037 هجری.ق است. بلندی گنبد در حدود 54 متر است، حد فاصل مابین دو جداره داخلی و خارجی گنبد دو پوسته بطور تقریب در حدود 15 متر می‌باشد. در این مسجد فرامین و الواحی از زمان قاجار نصب شده است. و همچنین لوحه‌ای که حاکی از تعمیرات کلی گنبد و کتیبه ایوان بزرگ و سایر اصلاحات مورخ به سال 1328 هجری شمسی می‌باشد.
براساس کتیبه سردر، شاه عباس اول صفوی این مسجد را بنا نمود و ثواب آن را به روح جد خود شاه طهماسب اول هدیه نمود. در ذیل این کتیبه از استاد علی اکبر اصفهانی مهندس و معمار این بنا و محب علی بیک الله مباشر ساختمانی نام برده شده است. کتیبه‌های داخلی بنا به خط عبدالباقی تبریزی، محمّدصالح اصفهانی، محمّدرضا امامی، محمّد غنی، محمّد محسن امامی (یا محمّد حسن امامی) و محمّد باقر شریف شیرازی می‌باشند. شاردان نام ملا عبدی تبریزی را نیز می‌برد و می‌گوید این شخص و جانشین وی محمّدرضا امامی از قرآن آیاتی انتخاب کرده و در اطراف ایوان‌های مسجد نوشته‌اند. اشعار روی درب نقره‌ای مسجد خط شاگردان میرعماد و به احتمالی به خط رشیدای خوشنویس می‌باشند. نام استادان کاشی‌کار شعاع‌بن استاد قاسم بناء اصفهانی و عبدالرزاق کاشی‌پز کرمانی و استاد قوام‌الدین کاشی‌کار در خلال کتیبه‌ها و نقوش کاشی مسجد دیده می‎‌شود. به طوری که معروف است معمار سازنده گنبد این مسجد استاد فریدون نائینی بوده است.
اسکندر بیک ترکان مؤلف تاریخ «علم آرای عباسی» طی ذکر وقایع سال 1020 هجری.ق از تصمیم شاه عباس بر بنای مسجدی عالی در جنوب میدان نقش جهان یاد کرده طی ماده تاریخی می‌سراید – تاریخ این خجسته بنا خواستم زول – از شوق گفت «کعبه ثانی بنا شده» که به حروف ابجد سال 1020هجری.ق را نان می‌دهد. در کتاب «تاریخِ اصفهان و ری» نیز درباره بنای این مسجد آمده: «… شاه عباس پس از آمدن به اصفهان در 998 هجری.ق تصمیم به وفای نذر پدر و توسعه مسجد گرفت تا اینکه در آغاز سال 1000 هجری.ق که میدان نقش جهان را ساخت سال به سال به تکمیل ابنیه آن پرداخت و در اواخر سال 1019 هجری.ق به اتمام مسجد اهتمام شده است….».
در دو زاویه جنوب غربی و جنوب شرقی این مسجد دو مدرسه به طور قرینه قرار دارد، که مدرسه زاویه جنوب شرقی را که حجره‌هایی برای سکونت طلاب دارد، مدرسه ناصری و مدرسه زاویه جنوب غربی قرار دارد را سلیمانیه می‌نامند.

خلوص و صفا و اطمینان و آرامش آرایش فضاهای وسیع که در مسجد شیخ لطف الله تجلی یافته در مسجد شاه هم غلبه داشت. ساخت آن که اثر استاد علی اکبر اصفهانی با مدیریت و هدایت استاد محبعلی کیکه لاله بود حدود بیست سال طول کشید. کار مسجد با سردر آن شروع شد (در سال ۱۰۲۱ – ۱6۱۲) و طبق کتیبه‌ای به امضای علیرضا عباسی در سال 1616 / 1025به اتمام رسید. در سال  ۱۰۲6 – ۱6۱۷ بود که کار خود مسجد آغاز شد و در تاریخ ۱۰۴۰ / ۱6۳۰ در‌ایوان غربی ساخت عمده مسجد خاتمه یافت گو ‌اینکه ازاره‌های مرمری آن تا پیش از حدود سال ۱۰۴۸ / ۱6۳۸ سوار نشد (در کتیبه‌ای به امضای محمدرضا امامی به‌این امر اشاره شده است.‌این دوره برای شاهی که می‌خواست در عرض یک یا دو سال اتمام کاری را مشاهده کند، دور‌ه‌ای طولانی بود. می‌گویند معمار گفته بود بی‌قراری شاه برای اتمام کار به سلامت و استحکام آن لطمه خواهد زد چون برای نشست پی‌های ساختمان زمان لازم است و پس از‌اندازه گیری پنج سالی لازم بود و پس از آن پی‌های ساختمان واقعا فرونشسته بود. البته فرض‌اینکه در حین کار وقفه در‌ایجاد آن پیش آمده باشد نیز ساده لوحانه است و علاوه بر آن بیست سال برای طرح اجرائی عمارتی که در رأس پلانهای سلطنتی اصفهان قرار داشت به قدر کانی طولانی می‌نمود. از‌اینها گذشته، مسجد در جاهایی ساخته می‌شد که به ویژه از نظر پی‌ها نیازمند ترمیم‌های پی در پی در خلال سالهای متمادی بود (گو‌اینکه باید اشاره کرد که مواد و مصالح در منطقه‌ای چون منطقه صخره‌ای و شنی اصفهان مشکل اساسی نبود و پرکردن پیها با آن نیازی به آزمون و امتحان نداشت). به دلیل اختصاص مدت طولانی برای یک چنین برنامه ریزی ظاهراً در‌اندازه بی سابقه مسجد و تحمیل غیر عادی بخشهای فرعی بدان بود، گو‌اینکه همه‌اینها منشأ در‌ایام سلطنت شاه عباس نداشت.‌این مسجد أساسا یک مسجد چهار‌ایوانی بود و لذا با سنن کهن معماری اسلامی‌ایران تطابق داشت. اما در هر نوبت که نگاه کنی تنوع‌هایی در طرح آشنای آن به چشم می‌خورد.‌ایوان‌های غربی و شرقی به گنبد خانه متصل می‌شود، یعنی نظم و آرایشی که عادتاً فقط در مورد جهت قبله به کار می‌رفت. مجموعه حرم شامل هشت نمازخانه طولانی زمستانی در جوانی گنبد اصلی است. مناره‌ها نه تنها بر بالای سردر بلکه بر بالای‌ایران قبله نیز قرار گرفته‌اند.
یک حیاط طاقگانی نیز برای دستشویی‌ها در نظر گرفته شده که به جنوب شرق دهلیز از طریق یک پنج دری گنبدی باز می‌شود. معهذا، شاید یک سنت غیر منتظره در‌اینجا‌ایجاد یک جفت مدرسه سنتی باشد که مشرف بر مجموعه حرم هستند. هر یک از نظر شکل و شمایل حاوی حیاط دراز و باریکی است که حوضی و درختانی دارند و ردیف طاقگان آنها در جوانب متصل به مجموعه حرم، عمق بیشتری دارد.‌ایوان‌های کوچک هم در وسط هر جانب کوتاه بر استحکام محوری خود صحن افزوده است. آنها نشانگر همان تأكید بر تقارن هستند که بقیه مسجد را در خود گرفته و به بیرونی آن به‌اندازه آرایش درونیش کارآیی بخشیده است.‌این ظرافت‌های فوق العاده سرشار از فضا است که منطقه عظیم پلان مسجد و متعلقات آن را فرا گرفته است . کل مساحت آن در وسیعترین بخش ۱۴۰ در ۱۳۰ متر است و اگر مجموعه سردر آن را حذف کنیم به حدود ۱۰۰ متر در ۱۳۰ متر می‌رسد.‌این مسجد سلطنتی با کردوکارهای چندین و چند، از بسیاری لحاظ یاد آور مساجد سترگ صدر اسلام است که مظهر امت اسلام و حیات اجتماعی آن برشمرده می‌شد.
البته در درجه اول،‌این تأثیر‌اندازه ارتباط کامل با ابعاد واقعی داشت. هیچ یک از مساجد‌ایرانی تا ارتفاع ۵۰ متری دارای گنبد دو جداره نیست (برخی تا حدود ۱۴ متری بالای گنبد درونی) و صحن پهن با حدود ۷۰ متر طول، شگردی بود که معماری قاجاری مخصوصا معماران قاجاری دوره فتح علیشاه با علاقه و اشتیاق آن را به کار بستند.‌ایوان حرم طوری ساخته شده که هنوز هم بزرگتر بنظر می‌رسد چون طاقگان آن به جای دو طبقه مثل طاقگان جوانب مصحن، در یک طبقه هستند. همچنین جناح‌هایی که از دو طرف بیرون زده‌اند بر ابعاد‌ایوان سردر (با 5/27  متر ارتفاع) افزوده‌اند.‌این شگرد برای‌این به کار رفته که وقتی کسی وارد مسجد می‌گردد احساس شتاب از او سلب شود و در عوض احساس آرامش به او دست دهد. قداست مسجد در آنسوی سردر کاملا حاصل می‌شود و عبادت کنندگان را به درون خود فرا می‌خواند و لذا برای ‌ایوان مدت زمان کافی وجود دارد تا حضور خود را به تدریج نمایان سازد. همین توجه از زاویه دیدهای انتخابی باعث می‌شود نواحی فرعی نقشه نما نظیر عقب سردر ورودی و نمای پیشین جانبی‌ایوان غربی به نظر نیاید. تعدادی از سطوح که با آجر ساده رها شده‌اند و نقشه نمای اتفاقی آنها، دلیل روشنی است بر‌اینکه بعضی از معماران‌ ایرانی در ساخت دورنما، زاویه دیدهای زیادی را در نظر نداشته‌اند. با وجود‌این، در هیچ یک از عمارات جهان اسلام که دارای شکوه چند رنگی پر مایه و موزونی چون‌این بنا هستند، نمی‌توان بازتاب‌هائی از درخشانی نمای پیشین را با نمود در برابر آن در حوض وضوخانه مشاهده کرد.
این دو مسجد اعظم اوج معماری دوره صفوی را نشان می‌دهد. با‌اینکه هر دو مسجد در مجموعه قوالب و فنون خود ویژگیهای چشمگیر تازه‌ای ارائه نداده‌اند، ولی عناصر آشنا را در درون الگوهای غیر منتظره‌ای در هم تنیده‌اند.‌این دو مسجد نوعی شکوه بیرونی و ظاهری را به نمایش گذاشته‌اند که هنوز در معماری مساجد‌ایران غیر متعارف است و تردیدی نیست که‌این وضعیت از حضور آنها در میدان منشا گرفته است. درباره معماری‌این دوره زیاد صحبت شده و‌اینکه‌این دو مسجد با شکوه که اساسا با یکدیگر متفاوت هستند می‌توانستند دوشادوش هم و تقریبا به طور همزمان بر پا شوند. جایگیری و موقعیت آنها در دل دورنمای کلی یکی از پایتختهای معتبر جهان آن روزگار، ناگزیر، تأثیر قاطعی را در‌اینده معماری صفوی به جای گذاشت. حتی زمانی که‌این تأثیر را نتوان بطور کامل پی‌جویی کرد، به هر حال تأكید اصلی یک گنبد رفیع و سطوحی از کاشیکاری هفت رنگی همچنان موجود و مؤثر بود. با وجود‌این بهترین عمارات بعدی دوره صفوی، بسیار به روال تر از‌این مساجد بود، در حالیکه در تعدادی از مدارس و مساجد فرودست سده یازدهم / هفدهم صفوی نمی‌توان سبک نظرگیر و بی نظیری را پیگیری کرد. گفتنی است که معماری دوره صفوی تیر اصلی خود را با همین مساجد میدان نقش جهان رها کرده است چون بهترین آثار‌ایام پیسن بی‌استثنا در زمینه معماری غیر مذهبی بود.

در دوره صفوی که آن را عهد طلائی هنر معماری اگرچه در دوره مغول و تیموریان ایران دستخوش حوادث گوناگونی و ویرانی زیادی شد و بسیاری از این مساجد و مدارس و مناره‌ها ویران گردید اما آرامش که در دوره سلاطین بعد بوجود آمد و با کمک وزرای لایق و مدبر مدارس و مساجد و اماکن مذهبی با مناره‌های بلنه ساخته شد با این تفاوت که مناره‌های قرن هشتم به بعد عموما بصورت زوجی بود که برفراز ایوان می‌نشست برعکس دوره مغول که مناره از قسمت پائین تا لب ایوان در بنای مسجد یا مقبره مخفی بود بیشتر مناره‌های دوره تیموریان به‌صورت آشکار در کنار ایوان همراه با آن و یا جدا از آن احداث می گردید و تزئینات این مناره‌ها بیشتر بصورت کاشی‌کاری و معقلی بود، از مناره‎‌های دوره ایلخانی می‌توان به مناره‌های مسجد جامع اشترجان – سلطان بخت آغا اصفهان – مسجد جامع مظفری کرمان – منارهای فوشخانه – دار الضیافه اصفهان و از مناره‌های دوره تیموری به منارهای مسجد گوهرشاد – مسجد 72 تن شهید (شاه سابق) در مشهد یا فاقد تزئینات ایران می‌گویند احداث منار برعکس دوره تیموری دوباره بر بالای ایوانها صورت گرفت با انواع کاشی معرق و هفت رنگ آراسته گردید. مسجد امام (شاه سابق) و مدرسه چهار باغ اصفهان زیباترین مناره‌های این دوره را به نمایش می‌گذارد و هرکدام از این مناره شاهکاریست از هنر معماری و هنر تزئین.
• منارهای زوجی:
در اواخر دوره سلجوقی منار به دلایلی ساختمانی جزئی از بنای مسجد گردید. در این هنگام مناره‌ها از دو سوی ایوان اصلی یا طرفین سردر ورودی واقع شد با تعریض و توسعه‌ای که در ایوان‌های دوره‌های بعد صورت گرفت مناره‌های زوجی نقش مناسبی برای مقابله با نیروهای رانشی که در اطاق ایوان‌ها پدید می‌آید ایفا کرد. بدین صورت که نیروهای رانشی گنبد و طاق ایوان بخصوص در طاق ایوان‌هایی که دارای دهانه‌های وسیع و قوس‌دار به‌ دو نیروی عمودی و افقی تبدیل می‌شود. نیروی عمودی با نیروی عکس العمل زمین توسط پایه‌ها احداث خنثی می‌گردد. برای کاستن نیروی فشار افقی از اجزای تظاهری مانند منار که ایجاد یک نیروی اضافی می‌کند استفاده می‌شود، در عین حال با توجه به اهمیت قرینه‌سازی در معماری ایران، به زیبائی سردر نیز می‌افزاید. منارهای دارالضیافه، مسجد جامع، مسجد امام ( شاه سابق ) مدرسه چهار باغ، بقعه سلطان بخت آغا در اصفهان و منارهای مدرسه نظامیه ابرقو، مدرسه غیاثیه قم، مسجد جامع یزد و مسجد امام تهران.
در دوره‌های بعد تا دوره تیموری نمای خارجی مناره‌های زوجی و ساقه آن از روی پشت بام مجاور ایوان آغاز گردید. بدنه منارها به صورت نسبتا باریک‌تر وظریف‌تر ارائه شد. در دوره تیموری به عکس دوره‌های گذشته که قسمت پائین منار در بنای ساختمان مخفی بود، بدنه منار به صورت آشکار در کنار ایوان یا با فاصله‌ای کم منتهی وابسته، قرار می‌گیرد مانند منارهای مسجد گوهرشاد، مسجد ۷۲ تن شهید (شاه سابق) و منار مسجد آق قلعه یزد. بعضی از این منارها تو پر و ورودی آن از پشت بام محاذی ایوان می‌باشد. دو مناره زیبا و مرتفع گوهرشاد که ارتفاع هر یک به ۲۱ متر می‌رسد از پائین متصل به طرفین ایوان مقصوره است و داخل آن تا سطح مقصوره پر است و راه صعود به آن به وسیله پله‌هائی که در پشت بنای ایوان ساخته‌اند می‌باشد. در دوره صفویه معماری مناره‌های زوجی دوباره راه قبل را پیمود و نمای خارجی بدنه از بالای ایوان‌ها ظاهر گردید. مناره‌های این دوره عموما بصورت استوانه‌ای با تزئینات مفصل و مقرنسكاری جلوه‌گر شد. منارهای دوره قاجاریه عموما کوتاه و باریک و از نطر قطر و ارتفاع در مقایسه با منارهای دوره صفوی تفاوت فاحش داشت.
نمونه‌های منار کشیده و بلند نیز در این دوره به چشم می‌خورند که می‌توان به منارهای بارگاه حضرت معصومه در قم، بارگاه حضرت عبدالعظیم در ری، مشهد اردهال در کاشان و منارهای مدرسه عالی شهید مطهری (سپهسالار) در تهران اشاره کرد.







مطالب مرتبط