مقرنس


نوعی تزیینات بنّایی.|| نوعی تزیینات بنّایی برجسته که از مشخصات معماری اسلامی شمرده می‌شود و در تزیین قسمت فوقانی دیوارها یا برای مخفی کردن زاویه در انتقال از یک سطح به سطح مجاور آن به کار می‌رفته است. کلمۀ مقرنس مأخوذ از کلمۀ یونانی کورونیس به معنی خمیده است و اصطلاح قرنیز، که در بنایی مصطلح است، نیز از همان کلمۀ یونانی مشتق شده. قدیمی‌ترین شکل مقرنس در بناهای ساسانی دیده می‌شود که برای پوشاندن فضاهای مکعبی شکل یا گنبد مدور در گوشه‌های آن با قوس‌هایی برآمدگی‌هایی می‌ساختند که وسط آن فرو می‌ماند و دیوارهای آن شکل مثلث کروی پیدا می‌کرد. با ساختن چند ردیف از این قوس‌ها روی یکدیگر، چهار دیوار رفته‌رفته به طرف مرکز فضا نزدیک می‌شد و در بالا صورت دایره پیدا می‌کرد، و بر آن گنبد کروی می‌ساختند. بعدها تعداد این فرو رفتگی‌ها را در مقصوره‌ها و محراب‌ها زیادتر کرده و اضافات آویختۀ معماری بر آنها افزودند. با پوشاندن فرورفتگی‌ها و برجستگی‌ها با کاشی‌های رنگین با تزیینات نقاشی و گچ‌بُری، آن را به‌صورتِ زیبایی در آوردند. مقصورۀ مسجد جامع اصفهان از نمونه‌های قدیم و مقرنس‌کاری زیبای سَردَر مسجد شاه این شهر از نمونه‌های جدیدتر آن است.





هنر گچبری دوره قاجاریه: در دوره قاجاری هنر گچبری رونق فوق العاده ای به خود گرفت. به علت مسافرت پادشاهان و بزرگان قاجار به فرنگ از هنر گچبری اروپا تقلیدهایی در کاخ‌های شاهی بخصوص در سرستون‌سازی‌ها، گلویی سازی‌ها و سقف سازی‌ها در کاخ‌هایی چون گلستان و عشرت آباد و پاره‌ای دیگر حدود پیروی گردید. اما به طور قاطع می‌توان گفت که این تقلیدها هرگز نتوانست جای هنر و نقوش بسیار پر هنر اصیل ایرانی، بخصوص نقش‌های اسلیمی و ختایی و گل و گیاه که نشأت گرفته از سرپنجه باذوق هنرمندان ایران زمین می‌باشد را در گچبری بناهای ایران زمین بگیرد. البته در این برهه از زمان در هنر گچبری خلاقیت‌ها و نوآوریهای بسیار چشمگیری از طرف هنرمندان گچبر در آثار و ابنیه و به خصوص منازل مسکونی سنتی بیرونی و اندرونی ایران پدیدار گشت که به واقع هر یک از آثار به جا مانده خود تابلوهای بسیار نفیس و پرارزش از هنر با فلسفه از خرد و فرهنگ هنرمندان این مرز و بوم است. از میان آثار فراوان گچبری این دوره می‌توان به گچبری‌های جالب کاخ ارم و نارنجستان قوام در شیراز و مقرنس بندیهای آونگ گچی همراه با گچبری‌های منزل طباطبائی و منزل بروجردیهای کاشان همراه با نوآوریهای شگرف در بناهای یاد شده و بسیاری از بناها و آثار دیگر ایران یاد کرد.

بنا تماماً از آجر ساخته شده؛ بافت و ترکیب آجرها جابه‌جا فرق می‎کند و بدین ترتیب ضمن این که در ساختمان بنا به کار رفته در عین حال نمای بنا و تزئین آن نیز می‌باشد. طاق‌ها غالباً استوانه‌ای و جناقی هستند. ایوان‌ها و گردنی انتقال از مربع به گنبد دارای ترکیب‌بندی ساختمانی خاصی است که به مقرنس معروف است. مقرنس مرکب است از آمیزه‌ای – در ساخت و اندازه فرق دارد – از واحدهای کامل ساختمانی، نظیر نیم گنبد و طاق یا قسمت‌هایی وابسته به آن که، دست کم در ظاهر، برای تنوع دادن به نمای دیوار یا تشکیل مرحلۀ انتقال از یک شکل به شکلی دیگر، مثل گذر از مربع به هشت ضلعی یا از دیوار به طاق به کار می‌رفته. تزئین در سراسر بنا هم حضور دارد و هم تابع طرح‎های معماری است. در بنا چندین شیوه به کار رفته است: جلوه‎های گوناگون تخیل در ساختمان بنا، گچ‌بری، گل بته‎ها و رنگ لعاب‎ها. اگر چند نقش‌های گیاهی نیز در بنا وجود دارد، اما طرح‌های عمده یا کتیبه‌ای هستند یا هندسی. کتیبه‌ها که دارای مضامین دینی یا تاریخی می‌باشند به منظور شناساندن هدف، چگونگی و زمان آغاز بنا نیز به کار می‌روند. اما از طرح‌های هندسی برای استحکام بخشیدن خطوط اصلی ساختمان استفاده می‌شود و با اسلوب بسیار مؤثری نیز به کار می‌رفته.
دومین سیمای برجستۀ این گنبدهای ایرانی گردنی انتقال آنها، یعنی گذار از مربع به پایۀ مدور گنبد است. شیوه‌ای که در همه جا به کار می‌رفت احداث پایه‌ای هشت ضلعی بر روی مربع بود. در تعدادی از نمونه‎های گنبدهای بزرگتر یک عرصۀ شانزده ضلعی دیگر بر روی هشت ضلعی می‌ساختند. اما برجسته‌ترین سیمای گردنی گذار در طی این قرن استفادۀ بسیار استادانۀ معماران نواحی غربی ایران از مقرنس‌ها بود. خاستگاه و مقصود از این آمیزۀ واحدهای معماری شناخته نشده است، اما در حدود شواهد موجود، محتمل می‎نماید که این شیوه در سدۀ چهارم هجری/ دهم میلادی در مشرق ایران به عنوان شکلی در اصل تزئینی پیدا شد. در سدۀ پنجم هجری/ یازدهم میلادی در مغرب ایران مقرنس‌ها به عنوان عنصری مؤثر در حرکت رو به بالای گنبد کاربرد پر معنی‌تری پیدا کرد. مقرنس‌ها که منطقاً گرداگرد چند محور اصلی متقارن ساخته می‌شدند به وسیلۀ نمایانی مبدل گردیدند که به کمک آن بنا را، دست کم تا آنجا که به بیننده مربوط می‌شود، بندبنددار می‌کردند، اما آیا فشارهای واقعی از بالا به خطوط مقرنس‌ها وارد می‌آمد یا نه، مسأله‌ای است که بحث دربارۀ آن هنوز ادامه دارد. از نمونه‌های دیگر، نظیر ساختار بی‌مانند ستون‌های گنبد شمال شرقی مسجد اصفهان یا اسلوب دل‌انگیز طاق‌های به هم پیوستۀ مقبرۀ سنجر نیز پیداست که در سده‎های پنجم و ششم هجری/ یازدهم و دوازدهم میلادی علاقۀ به بند کردن دیوارها و ساختمان‌ها در معماری ایران وجود داشته است.



مطالب مرتبط