مناره

دانستنی ها







پایان نامه ها

آسیب شناسی تزئینات آجرکاری مناره های سلجوقی مطالعه موردی مناره سین
احمد منتظر / غلامرضا وطنخواه / زهره چهاردولی


آجر مهمترین ماده سازنده نمای بیرونی ویکی از مصالح مهم بکار رفته در جدار داخلی فضاهاست . از خشت مقاومتر و از سنگ سهل‌الوصول‌تر است. و خاصیت مهم آنرا باید در قابلیت آن در ایجاد نقوش و بافت‌های گوناگون جستجو کرد. مناره ها را یکى از شگفت انگیزترین بناهاى تاریخى شهر اصفهان می‌توان دانست که قدمت آن ها به دوران سلجوقى و پیش از آن می‌رسد مناره سین از برجسته ترین آثار دوره سلجوقی در شهر تاریخی اصفهان می باشد که همان‌گونه که از مفاد کتیبه آن مشخص است توسط ابو اسمعیل محمد بن الحسین بن علی بن زکریا در سال 529 هجری قمری بنا شده است. تزیینات آجرکاری مناره‌های سلجوقی چه به لحاظ تاریخی و چه از نظر فنی منحصر بفرد بنظر می رسد. تزئینات این بناها چیزی جدا والحاقی به بنای مناره نبوده بلکه قسمتی از خود شالوده بنا می‌باشد. این پژوهش اهدافی را دنبال می کند که از جمله آن ها : شناختی نسبت به فرایند تخریب در آجرهای تاریخی، مطالعاتی در ارتباط با تاثیر عوامل فرسایش دهنده همچون رطوبت و باد و آلودگی‌های هوایی، بررسی عمده ترین عوامل آسیب رسان ملات بکار رفته در بین آجرهای بنای مناره سین، مطالعه و بررسی نقوش بکار برده شده و کتیبه موجود در این بنای تاریخی، دستیابی به شیوه‌های مناسب حفاظت از آجرکاری، روش‌های مناسب جهت بهینه‌سازی ملات‌های مرمتی مورد استفاده در بندکشی و کند کردن این روند فرسایش و ارائه پیشنهاد حفاظتی جهت حفظ این اثر منحصر به فرد؛ در این پایان نامه می باشد. در آغاز مطالعه جهت دست یابی به اهداف فوق سوالات و فرضیه هایی مطرح می شود که در طول پژوهش باید پاسخ داده شود : در این پژوهش سعی شده است که ابتدا گردآوری داده ها ( مطالعات میدانی ، اینترنتی و کتابخانه‌ای ) صورت گیرد و سپس با اطلاعات و نمونه‌برداری دقیق‌تر مطالعات آزمایشگاهی ( استفاده از آنالیزهای شیمیایی و بررسی های میکروسکوپی ) انجام گیرد و در پایان، تحلیل داده‌ها و نتیجه‌گیری از آن صورت پذیرد.

بررسی ساختارگرافیکی کتیبه های آجری مناره های ایران( قرن ششم تا هشتم هجری)
محمد خزایی / سید نظام الدین امامی فر / فرهاد نادری

خط وخوش نویسی از همان ابتدای دوره اسلامی به عنوان هنری ماندگار وارزشمند نمود یافت وتوانست جای خود رادر کنار دیگر هنرهابه نمایش بگذارد.یکی از بسترهایی که خوشنویسی علاوه برپیام رسانی به عنوان عنصر تزیینی به کار گرفته شد کتیبه مناره ها بود. در سده‌های پنجم تا هشتم حضور مناره‌های آجری در معماری ایران بسیار چشمگیر است. علاوه بر تزئینات متنوع آجرکاری، وجود کتیبه‌های آجری نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند. در این تحقیق که به روش تاریخی- تحلیلی ومقایسه ای انجام شده است با استمداد از متون و منابع موجود و همچنین مجموعه عکسها و تصاویر، تصویربرداری و تحقیق میدانی و کتابخانه‌ای و همچنین بازآفرینی کتیبه‌های برخی از مناره‌ها و تحلیل خطوط و حروف و حتی کلیت نوشتار و کتیبه‌ها توسط نگارنده تلاش شده به جواب سوالها و اهداف مورد نظر دست یابد. در فصل اول به بررسی تاریخ هنروتزیینات معماری ایران (سده ششم تاهشتم هجری قمری )پرداخته شده است.فصل دوم باعنوان مناره های آجری ایران به تحلیل واژگان مرتبط یعنی کتیبه‌نگاری، آجرکاری، خط و خوشنویسی و مناره و معرفی آن‌ها در این دوره پرداخته است.در فصل سوم با تحلیل نوشته‌ها و خطوط موجود در پنج کتیبه انتخابی همچنین با ضمیمه چهارمناره دیگر تلاش شده است تا به اصل موضوع و مسأله تحقیق پرداخته است که برای این کار کتیبه‌ها از لحاظ تصویری بازآفرینی شده و مورد تحلیل قرار گرفته است.در فصل چهارم ساختار کتیبه های تحلیل شده باتوجه به مبانی ارتباط تصویری وبیان گرافیکی امروزبررسی شده است. با توجه به مطالعات انجام شده و بررسی ساختار گرافیکی موجود در خطوط و کتیبه‌های مذکور می‌توان این نتیجه را گرفته شد که:این مجموعه آثار از لحاظ تصویری دارای بیانی غنی و موثر بوده دارای قدرتی فزاینده در ایجاد ارتباط از نوع تصویری نسبت به نوشتاری می‌باشد و دارای ساختار گرافیکی منطقی و خلاقانه‌ای می‌باشند که این خود باعث ایجاد یک بیان بصری موفق شده است. ومی‌تواند در ایجاد فضاهای جدید و خلق آثار متنوع‌تر در هنر و گرافیک معاصر ما موثر باشند.با توجه به قابلیت انعطاف و تنوع‌پذیری، هنرمندان معاصر کشور می‌توانند با بازآفرینی و کاربرد دوباره آن در خلق مجموعه‌های حروف فارسی و همچنین دیگر آثار گرافیک از آن بهره‌مند گردند.

بررسی و مطالعه هنر معماری مناره‌های عهد سلجوقی در شهر اصفهان
سوسن بانی / شهباز نوری الفشارکی

مناره جای نور و روشنایی را گویند. جایی که آتش فروزان و فانوس آویزان بر بالای آن مسافرین را در شب راهنمایی و ساکنین اطراف خود را نور می‌بخشیده است . در دشتهای وسیع و هموار که هیچ نشانه‌ای برای پیدا کردن جهت صحیح وجود ندارد از مناره‌های راهنما که به (میل) معروف هستند، استفاده می‌شده است . ساخت مناره از قدیم الایام در ایران و سایر کشورها معمول بوده و جنبه مذهبی داشته و در عین حال برای ثبت بعضی مطالب تاریخی هم مورد استفاده بوده است . مناره در دوران اسلامی نام (ماذنه) به خود گرفته است ولی این به آن معنی نیست که موذن حتما بر بالای آن اذان بگوید. مناره‌های مساجد ایران از قرن اول تا پنجم هجری ساده و منفرد و از اوایل قرن هفتم هجری جفت مناره بر سر در بنا رواج پیدا کرد. منازه زمینه مناسبی برای اعمال ذوق و سلیقه هنرمندان به ویژه در هنر آجرکاری گذارده و می‌گذارد و عظمت و زیبایی خیره‌کننده‌ای را القا می‌کند. معماران ایرانی به یاری آجر و ملات‌های مناسب بناهایی را به وجود آوردند که کلیه نیروهای فشاری و کششی به آجر و چوب منتقل شده و توانسته‌اند به خوبی آن را تحمل کنند و بعد از گذشت حدود هزار سال ایستایی بنا محفوظ بماند. معماری و شهرسازی دوران سلجوقی که از آمیزش فرهنگ بومی با آرمان‌های اسلامی، دوران طلایی خود را سپری کرده و توانسته طیفی وسیع از معماری سرزمین‌های اسلامی را سرچشمه خود قرار دهد. با پذیرش مذهب تسنن توسط طبقه حاکم سلجوقی، برای اعلان وفاداری به دین، ساخت مساجد آشکارترین نمود این گونه وفاداری به شمار می‌آمدند و ساخت مناره‌ها در واقع ابزار مستقل مناسبی برای ابراز وفاداری به دین جدید بودند. تزئینات غنی مناره‌ها از طریق کتیبه‌ها راه‌گشایی به سرمایه عقیدتی بوده است . آجرچینی پرکار و پرنقش از خصوصیات معماری دوره سلجوقیان می‌باشد. دوره سلجوقی یکی از متمرکزترین و قوی‌ترین حکومت‌ها در تاریخ ایران بعد از ظهور اسلام بوده و در این دوره اصفهان پایتخت است و حکومت عصر در اوج قدرت می‌باشد.


تحلیل تطبیقی کارکرد مناره‌ها در ایران
محمد مهدی اخوی یان / یاسمن نیک پور

در این پژوهش قصد داشتیم به مطالعه‌ی‌ علت تغییر کارکرد مناره‌ها بپردازیم. به این منظور بازه‌‌ی زمانی صدر اسلام تا حال را در نظر گرفتیم و با تقسیم‌کردن آن به شش دوره، با کمک مطالعه‌ تطبیقی و انتخاب گزینشی سه نمونه‌ی‌ موردی از هر دوره، کارکرد مناره‌ها را مطالعه کردیم. پژوهش پیش‌رو تحقیقی کیفی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی است. عمده مطالب به دست آمده از طریق کتابخانه‌ای و تنها بخش کوچکی، از طریق میدانی جمع‌آوری شده ‌است. پس از مطالعه‌ی‌ انواع کارکرد نمونه‌ها، با مد نظر قرار‌دادن ویژگی استمرار در معماری ایرانی و مفهوم کارکرد، به نتیجه گیری پرداختیم. مطالعات نشان می‌دهد که اگر مناره را به عنوان جزئی از یک کل (معماری ایرانی) در نظر بگیریم، آن‌گاه در سطحی دیگر، معماری خود به عنوان یکی از دستاوردهای فرهنگی جامعه و جزئی از آن به حساب می‌آید. از آن‌جا که در مفهوم کارکرد، بین جزء و کل رابطه وجود دارد و وظیفه‌ی اجزاء رفع نیازهای کل و حفظ حیات آن است، مناره‌ها‌ هم به عنوان جزئی از معماری، با جامعه در ارتباط اند و کارکردشان، رفع نیازهای جامعه است. پس در دوران مختلف، تغییر شرایط و نیازهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی جامعه باعث تغییر در کارکرد مناره‌ها بوده است.

جستاری در تزئینات مناره در ایران از صدر اسلام تا کنون
غلامعلی حاتم / محمدرضا شریف زاده / مهدی آقا علی گل


قبل از ظهور اسلام، مناره ها نقش میل راهنما در کنار جاده ها و ورودی شهر ها و کنار مساجد و کاروان سراها و … را بر عهده داشتند؛ اما پس از ظهور اسلام از مناره ها جهت اذان گویی و فراخوان مسلمانان به انجام فریضه دینی استفاده می شد. آن چه حائز اهمیت می باشد، مورد توجه بودن کاربرد مناره پیش از اسلام و هم چنین در اوایل ظهور اسلام می باشد اما در ایران جنبه تزئینی مناره ها مورد توجه قرار گرفت و این امر تا بدان جا پیش رفت که پس از چندی کاربرد مناره رنگ باخته و تزئین مناره ها مورد توجه قرار گرفت که این امر در مناره های موجود در ایران نمود فراوان دارد.

ساماندهی بارگاه شمس تبریزی با عنوان شمس تا حرم با رویکرد عرفانی
محمد مهدی رییس سمیعی / امیر جالبی


زندگی در دنیای مدرنِ آکنده از علم و تکنولوژیِ امروز، بدون توجه به گذشته و فرهنگ، پوچ و بی‌هدف قلمداد می‌شود. مفاخر فرهنگی نیز به عنوان ماحصل و عصاره فرهنگی هر کشور، سنگ بنای رشد و تعالی آن محسوب می-شوند. پس توجه به بزرگان علمی و ادبی هر کشور برای شناساندن آن به دنیا و قرار گرفتن در مسیر رشد و توسعه فرهنگی ضروری به نظر می‌رسد. در این پژوهش نیز سعی شده با تحقیق و شناخت شخصیت و افکار عرفانی شمس تبریزی و مریدش مولانا و با الهام از آن‌ها‌ بتوان آرامگاه درخور این عارف گرانقدر طراحی کرد. در کنار این، مسیر ارتباطی نیز معرفی و طراحی شده‌است.


شناسایی و بررسی آسیب در سازه مناره با استفاده از روش تبدیل موجک
آزیتا اسعدی / حسینعلی رحیمی بندرآبادی / ناهید اسکندری فر


شناسایی و تشخیص آسیب در سازه در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است. امروزه روشهای غیرمخرب فراوانی بر اساس تغییر در مشخصات دینامیکی سازه ها و … به وجود آمده و مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، تشخیص آسیب در سازه مناره با ابعاد و مصالح متفاوت با استفاده از تبدیل موجک مورد بررسی قرار گرفته است

طرح مرمت مناره گاراصفهان با رویکرد شناخت مناره های سلجوقی اصفهان
رضا ابویی / نیما ولی بیک / مژگان اسماعلیلی


مناره‌ها به سبب ارتفاع و نوع ساختار فرمی خاصشان به عنوان یکی از شاخص‌ترین بناهای معماری ایرانی محسوب می‌شوند. از آن جایی که اکثر راه‌های قدیم ایران از مناطق کویری عبور می‌کردند، با حرکت شن‌های روان در کویر، جاده‌ها از دید محو می‌شدند؛ لذا نشانه‌ها، برج‌ها و مناره‌هایی متعددی در بخش مرکزی ایران، کنار جاده و ورودی شهرها ساخته می‌شدند. با توجه به آسیب‌هایی که در طول زمان بناهای سنتی را مورد تهدید قرار می‌دهد، مناره‌ها همچون سایر آثار تاریخی در معرض تخریب قرار می‌گیرند. این امر ضرورت شناسایی دانش‌های نهفته در مناره ها را با مطالعه دقیق آن‌ها، به خوبی آشکار می‌کند.

مقاوم سازی بناهای تاریخی با استفاده از شبکه فولادی (مطالعه موردی مناره های بنای شاه نعمت الله ولی ماهان)
محمد جواد فدایی / سعید علیزاده تقی آباد


بناهای تاریخی ایران به لحاظ فرهنگی، هنری و زیبایی شناسی از اهمیت بالایی برخوردارند.از جمله بناهای تاریخی با ارزش کشورمان بنای باشکوه شاه نعمت الله ولی ماهان در استان کرمان است، که از گنبد و دو مناره با ارتفاع 41.6 متر تشکیل شده است. برای بررسی روش مقاوم سازی مذکور، تحلیل هایی بر روی مدل اجزاء محدود سازه مناره که در نرم افزار ANSYS ساخته شده است، قبل و بعد از افزودن المان کامپوزیت FRP جهت مقاوم‎سازی، انجام شده است.


کمتر


مقاله ها

آیینه سکندر
محمد معین


بازشناسی جایگاه مناره در معماری مساجد از نگاه فقه شیعه
امیر صادقی نژاد

تعداد چشمگیری از عناصر و اجزاء مسجد مانند مناره را می توان مشاهده نمود که طی ادوار مختلف تاریخی، در مساجد با ظواهر و کالبدی متفاوت، نمایان و به کار گرفته شده است و به نظر می رسد با گذشت زمان به عنصر جدایی ناپذیر مسجد تبدیل گردیده است. مجموعه ای از تحلیل ها، نظریه پردازی ها و تفسیرهای گوناگون با نگرش های متفاوت پیرامون جایگاه مناره در معماری مساجد، از سوی معماران، پژوهشگران و محققان بیان شده است، اما در مورد نگرش فقه شیعه دوازده امامی به جایگاه مناره در معماری مساجد سخنی به میان نیامده است و این موضوع کماکان با نقاط مبهمی روبه روست. در حالی که قرن های متمادی است که مناره در مساجد به کار گرفته می شود، برخی از محققان تک مناره بودن را نماد مساجد اهل سنت و دو مناره بودن را نماد مساجد مذهب شیعه می پندارند. این پژوهش بر آن است که به بررسی ضرورت مناره در معماری مساجد از دیدگاه فقه شیعه دوازده امامی بپردازد. احکام فقه شیعه دوازده امامی از طریق تحقیق در قرآن، سنت، اجماع و عقل به دست می آید. از آنجا که بررسی همه منابع یاد شده در این پژوهش نمی گنجد به بررسی دو بخش قرآن و اجماع بسنده شده است. تحقیق حاضر از حیث موضوع تحقیق، بنیادی است و از دیدگاه روش تحقیق، کیفی محسوب می گردد. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، کتابخانه ای است و شیوه آنالیز داده ها از نوع تحلیل محتوایی است. نتایج حاصل از این پژوهش نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق در نگرش قرآن و اجماع به ضرورت ایجاب مناره در مساجد است. با توجه به تحلیل، تشریح و تفسیر آیات ۱۷ و ۱۸ سوره توبه (قرآن) و تحلیل محتوای نگرش مراجع و فقهای معاصر و غیر معاصر(منظور؛ فقهایی است که هم دوره با فقهای معاصر نیستند) مذهب تشیع (اجماع)، در مورد وجوب مناره در معماری مساجد، به طور کلی می توان گفت: از دیدگاه قرآن و فقهای غیر معاصر، مناره همخوانی لازم را با معماری مساجد ندارد. از دیدگاه فقهای معاصر، وجوب مناره در مساجد، مانعی ندارد؛ اما وجوب مناره و یا مناره های بلند و مرتفع در مساجد، مکروه دانسته شده است.


بازیابی مکان مناره های تخریب شده اصفهان بر اساس تحلیل اسناد توصیفی و تصویری
صفورا روحی / نیما ولی بیگ / حامد مظاهریان
مناره ها به عنوان عناصر شاخص درون شهری و برون شهری تعدادی از آن ها ازدست رفته اند و مکان یابی می تواند ویژگی های مناره ها را اشکار سازد. مکان یابی مناره ها بخشی از تاریخ شهر و عناصر شاخص شهری را آشکار می سازد. پژوهشگران عمدتا در حوزه های تاریخی، استاتیکی و تزییناتی مناره تحقیقاتی را ارائه نموده اند. این پژوهش برای نخستین بار مکان مناره های تاریخی تخریب شده اصفهان می پردازد. این مقاله در صدد پاسخگویی به این پرسش است که روش های هندسی در بررسی اسناد توصیفی وتصویری چگونه می تواند آشکار کننده مکان مناره های تاریخی شهر اصفهان باشد؟ داده های این پژوهش ترکیبی از داده های کتابخانه ای و میدانی است. اسناد توصیفی و تصویری دوره های مختلف تاریخی بررسی شد. با بررسی میدانی وضع موجود، مکان مناره های تخریب شده اصفهان بر روی نقشه سید رضاخان مشخص گردید. همچنین مکان فعلی آن ها بر روی نقشه جدید اصفهان آشکار گردید. این پژوهش بر آن است تا با در نظر گرفتن تعدد مناره های اصفهان به جایابی مکان مناره های موجود و مناره های فراموش شده اصفهان بپردازد. اسناد توصیفی و تصویری در مقایسه با یکدیگر آشکار کننده مکان مناره های ازدست رفته بوده است. یافته های این پژوهش آشکار کرد که بیشتر مناره های ازدست رفته شهر اصفهان در کنار بناهای شاخص بوده اند.

با میل ها و مناره ها، در بازیابی هویت ها
حسین محمدی / بهرام عنایتی


غورکردن در مدارحیات تاریخ جهت پویش ذهنی، به رازگشایی محققانه محتاج است. با قصور در پالایش بازار پرهیاهوی کالاهای بی رونق، همواره گره هویت ها را کور خواهد داشت. یکی از ماناترین عناصر تاریخی که معطوف به حقیقت هویت ها که ناظر به اعماق آنست، میل ها و نشانه هاست، که باید آنها را همواره قائم داشت تا نشانگی شان در نشان راه های تاریک و پنهان حفظ بماند. آذر مناره ها را باید برافروخت تا کاروان های بشری راه را نبازند. میل ها و نشانه های تاریخ، قلمدان و چراغدان رهپویانی است که با سوار بر مرکباندیشه ها، پی جویی حقیقت دارند. برج ها و نمادها، گنجنامه های هر دوره از مقطع تاریخاند که خوانش آن برای هر طریقت جوی پویا، اصلی انکارناپذیر است، چراکه با این پیمایش، درب صندوق اسرار سلائق و ذوائق مردم هر روزگار، گشوده خواهد شد. آواز هر میل و منار، نجوای هر دورهای است که اوج گرفتن از آن، منادی موذن خوش لهجه ای را به وجد درآورد. هنر و ادبیات معماری بنای میل ها و برج ها، وقتی چشم گشاست که بتوان بر شانه هایشان نشست و با نگاه آنها، کاروان زندگی خسته تن را، نشاندار افق های پوشیده دانست. رقابت تقدم باور فرم و محتوی در طرح نمادها و تعامل معنادارشان در پیمایش با ساعت زمان، رویکردی پر چالش را برای طراحان و معماران ایجاد نموده و خواهد نمود. میل ها و نمادها با طرح معمارانه ی پیشینی، یکی از محکم ترین تکیه گاه های عقبه ی تاریخی هنر و فرهنگ دیار ماست برای انتخاب خیزهای بلند پسینی.


بررسی تزئینات آجرکاری در مناره خسروجرد سبزوار
غلامعلی حاتم / نفیسه استیری

تزیینات جزء جدانشدنی و عمده در معماری اسلامی است و شاید کمتر بنای مذهبی وجود داشته باشد که تزیینی در آن نباشد….

بررسی تزیینات آجری مناره مسجدجامع کاشان
بابک عالمی / نغمه اسدی چیمه / صدیفه کمالی زارچی


پیشینه مناره مسجدجامع کاشان، با توجه به کتیبه آن به سال 466ق بازمی گردد. یکی از ویژگی های بارز آثار معماری بازمانده از این زمان از جمله مناره ها، استفاده گسترده و ماهرانه از آجر و پیوستگی تزیینات آجری با ساختار بنا هاست. در مناره کاشان برخلاف سایر نمونه های هم دوره، کاربست ماهرانه آجر به چشم نمی خورد. همچنین تصاویری که از این مناره در هنگام آسیب دیدگی نمای آن در دست است، نشان می دهد که میان نما و ساختار پیوندی وجود نداشته و نما چون پوسته ای مجزا بدنه مناره را در بر گرفته بوده است. همین امر سبب شده تا طی زمین لرزه سال 1192 هجری قمری یا به دلایل دیگر، بدون فروریختن ساختار مناره، نمای آن دچار آسیب جدی شود. به همین دلیل، صورت تزیینات اصیل و اولیه بنا و نیز میزان تطابق تزیینات پس از مرمت با صورت اصیل آن مشخص نیست. هدف مقاله حاضر این است که با بررسی اسناد تصویری، بخش های اصیل مناره را شناسایی کند و نسبت تزیینات فعلی را با صورت اصیل آن بسنجد و سپس به علت به کارگیری فنی متفاوت از فنون رایج زمانه در ساخت این مناره دست یابد. راهبرد این تحقیق، تفسیری تاریخی و توصیفی تحلیلی است و داده های آن از خلال اسناد تصویری و متون و نیز از راه مطالعات میدانی گردآوری شده اند. حاصل این پژوهش آن است که طی مرمت، تزیینات مناره اغلب بدون توجه به نقوش قبلی، از نو ساخته شده اند. حتی در کتیبه نیز که بر اساس تصاویر دچار آسیب جدی نبوده است، دخل و تصرف هایی دیده می شود. همچنین درباره تفاوت در فن اجرای تزیینات، بررسی ها در این مقاله منجر به این فرضیه شده است که مناره کاشان در دوره سلجوقی از اساس ساخته نشده بلکه مربوط به دوره های پیشین و احتمالاً جزئی از مسجد اولیه بوده و در دوره سلجوقی نمایی آجری بدان افزوده شده است.  

بررسی جایگاه و کارکرد مناره ها در کنار مساجد قرون اول اسلام
مریم قضاوی، حسین پورنادری، محسن افشاری


مناره به عنوان نشان ه برای راهنمایی و یا بنایی سمبلیک در تمدن های پیش از اسلام و بعد ازآن ساخته می شد. در قرون اولیه اسلام مناره ها به تدریج درکنار برخی از مساجد به عنوان بنایی مستقل و یا وابسته به مسجد اضافه شد. ساخت اولین مناره ها برای مساجد از قرون اولیه اسلام آغاز شد و مساجد شاخص دارای مناره شد. به طوری که از همان دوران برخی مساجد بزرگ در شهرها و آبادی های تحت نفوذ اسلام دارای مناره شدند و در گذر قرن ها مناره که بنایی نشانه ای در شهرها و مسیر راه ها بود، بخشی از بنای مساجد شد که اهمیت پژوهش بر منشاء شکل گیری مناره را نشان می دهد. در این پژوهش، شناخت بستر تاریخی شکل گیری مناره و بررسی عملکرد مناره در روند پاسخ به چیستی جایگاه و کارکرد آن در کنار مساجد قرون اول اسلام خواهد بود. روش این پژوهش تفسیری تاریخی است. بیشتر مناره ها به عنوان بناهایی راهنما در کنار مسیر راه و در شهرها بوده و بیشتر کاربرد آن نشانه است و مکانی برای اذان گویی در اولویت بعدی برای ساخت مناره هاست. از زمان ورود اسلام به تدریج تمایل مسلمانان در پذیرش مناره به عنوان نمادی برای اسلام افزایش یافت همچنان که مسجد پیامبر (ص) در کمتر از یک قرن دارای چهار مناره شد اما می توان این گونه اشاره کرد که در برخی مناطق همچون ایران مناره همچنان کارکرد نشانه ای خود را حفظ کرد.


بررسی رفتار سازه ای مناره برسیان در اصفهان
امیرحسین کریمی / سمیه پهلوان / افروز رحیمی آریایی

در این مقاله رفتار سازه ای مناره برسیان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. مناره برسیان مربوط به قرن پنجم هجری قمری می باشد و در شهرستان اصفهان، روستای برسیان واقع شده است. این اثر در تاریخ ۱۲ اسفند ۱۳۹۵ با شماره ثبت ۲۶۵ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. تاریخ ساخت مناره سال ۴۹۱ هجری قمری می باشد. این مناره ستونی مدور بدون سکو با پایه بوده و با آجر و ملات گچ ساخته شده است. برای بررسی رفتار سازهای این بنا از نرم افزار آباکوس استفاده شده است. از معیار پلاستیسیته بتن آسیب دیده و از روش مدل سازی ماکرو برای مدل سازی با استفاده شده است. تحلیل مودال، تحلیل تحت بار نقلی و تحلیل تحت بار چرخه ای بر روی بنا انجام شده است. نتایج تحلیل به صورت جدولی ارائه شده است. نتایج تحلیل ها نشان داد که در مناره در اثر بارگذاری تقلی جابجایی های کوچکی اتفاق افتاده که آسیب جدی به بنا وارد نمی کند و در اثر بارگذاری چرخهای مقدار جابجایی های در حد چندین متر بوده که حاکی از تخریب بنا در اثر بار جانبی می باشد. نتایج و روش به کار گرفته شده در این تحقیق می تواند برای سایر بناهای تاریخی ایران به کار گرفته شود.


بررسی سه مناره مهم دوره سلجوقی (چهل دختران اصفهان، تاریخانه دامغان و مسجد جامع ساوه)
میترا آزاد

مناره های سلجوقی ایران از عناصر مهم معماری اسلامی از نظر حکمی، فرم معماری، سازه و تزئینات هستند که در این چهار حوزه، نیاز به بررسی و تحقیق دارند. احداث مناره در ایران، به عنوان راهنما و هدایت معنوی و مادی، از دوره پیش از اسلام، آغاز و در عصر سلجوقی به اوج تکامل خود رسید. آن ها ابتدا به صورت منفرد در دشت ها، در کنار راه های مهم و مسیر کاروان ها و سپس در نزدیکی مساجد و مدارس، به عنوان یک عنصر مهم و نشانه، قرار گرفتند. با توجه به اینکه طرح، ساخت و تزئینات مناره های سلجوقی از شاهکارهای معماری ایران بوده، این مقاله به بررسی سه مناره مهم دوره سلجوقی ایران، یعنی مناره تاریخانه دامغان، چهل دختران اصفهان و مسجد جامع ساوه و تحلیل مقایسه ای تزئینات آجری شامل نقوش هندسی و کتیبه های آن ها پرداخته است. روش تحقیق مقاله، به صورت روش تفسیری تاریخی بوده و سپس با رویکرد تحلیلی به مقایسه تزئینات سه مناره از نظر کتیبه ها و نقوش و جایگاه آن ها پرداخته است. علاوه بر بررسی مقالات مربوط و کتب و اسناد با برداشت از بناهای یادشده، برای اولین بار نقشه و نمای تزئینی مناره های مذکور و سپس جدول مقایسه ای تزئینات آن ها ارائه می شود. در نهایت، علاوه بر دستیابی به اهداف برپایی و تغییرات شکلی مناره ها ی اولیه تا دوره سلجوقی و مقایسه تزئینات آن ها، جایگاه هریک در بخش های اصلی مناره مشخص و مدل تحلیلی جهت مطالعات آتی پیشنهاد می شود.


بررسی عناصر تزیینی و معماری مناره های دوره سلجوقی شهر اصفهان
اسماعیل نصری / حسام اصلانی

بیان مسئله: مناره یکی از عناصر تزیینی- کاربردی ویژه در بناهای مذهبی است که پیشینه ای کهن در معماری ایران قبل از اسلام داشته است. در دوره سلجوقیان که یکی از ادوار مهم تاریخ ایران است در شهر اصفهان مناره هایی با ابعاد و اندازه های مختلف با تزیینات زیبای آجرکاری، کاشی کاری، گچ بری و کتیبه ها ساخته شده که عظمت و زیبایی خیره کننده ای را القاء می کنند. این مناره ها دارای کاربری های مختلف بوده و هر یک زمینه مناسبی را برای خلاقیت و هنرمندی بانیان و معماران آن فراهم نموده است. این پژوهش درصدد است که به این سؤال که طرح های تزیینی این مناره ها از چه نوع تزییناتی است؟ پاسخ دهد. هدف: شناخت آرایه های تزیینی مناره های دوره سلجوقی شهر اصفهان است روش پژوهش: روش انجام این پژوهش تحلیلی- تطبیقی و گردآورری اطلاعات به صورت ترکیبی (کتابخانه ای- میدانی) صورت گرفته است. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که ایجاد بنای مناره در دوره سلجوقی در شهر اصفهان اهمیت روزافزونی یافته است و در اغلب مناره های بررسی شده طرح های تزیینی متنوعی با استفاده از تکنیک آجرکاری به اجرا درآمده است که علاوه بر جنبه کاربردی به لحاظ عناصر بصری زیباشناسانه حائز اهمیت هستند.

بررسی مناره و نقش آن در معماری گذشته ایران و چگونگی آن در معماری کنونی
محمد حسین عابدی / مهرانگیز قنبرزاده

با ظهور و گسترش اسلام در ایران ،یکی از مهم ترین عناصر معماری که جایگاه مهم و ویژه ای در فرهنگ معماری و آداب و سنن اجتماعی دارد میل و مناره است.مناره ها به هنگام اذان بیدار کننده به خواب رفته گان،و از سوی دیگر راهنمای گم کرده رهان هستند.مسئله این است که آیا مناره ها در دوره معاصر همان کارکرد گذشته را دارد؟ با توجه به این که مناره ها از شاهکارهای معماری ایران بوده و از نظر تزیینات و کاربری حائز اهمیت هستند و به گونه ای نشان دهنده هویت معماری اسلامی در ایران می باشند؛ امروزه نقش آنها تغییر پیدا کرده است و توجه به این موضوع توسط محققان کمرنگ شده است. بنا بر این نگارنده بر آن است که با به کار گیری روش تفسیری-تاریخی اهمیت نیاز به ایجاد نشانه هایی برای مساجد معاصر و پیرو آن نشانه هایی برای شهر اسلامی معاصر را مطرح کند؛ و با مطالعه ویژگی ها و نقش مناره ها در بناهای گذشته ایران جایگاه و چگونگی تاثیر گذاری این عنصر را در بناهای امروزی ایران بررسی کند.


بررسی میل، مناره های خراسان (با تکیه بر نقش سازه ای و محتوای کتیبه های آن ها)
علی فرخی / امیر اکبری

آثار تاریخی خراسان همچون سابقه دیرینه اشاز اهمیّت ویژه ای برخوردار می باشند که در ارائه خدمات به کاروانیان در همه دوره های تاریخی بخصوص در دوره قبل و پس از اسلام پیشتاز بوده است. معماری میل ها و مناره های خراسان هم مثل سایر بناها در رفع نیازها و بهره مندی جهت ارائه خدمات به مسافران و کاروانیان از تکامل و تزئینات خوبی برخوردار شدند. میل ها و مناره های تاریخی هم در کنار بناهای عام المنفعه جهت روشن نمودن جراغ یا آتش بر فراز بناها برای راهنمایی در شب ساخته شدند. معماری این بناها در دوره های اسلامی از نظر شکل، مصالح به شکوفایی قابل توجهی رسید. به گونه ای که در این بناها خط کوفی جلوه گر شد و با نوشتن جملات شهادتین«لااله الا الله» و «محمد ان رسول الله» بر دیواره میل ها و مناره ها پرچم اسلام را در جای جای خراسان برافراشته ساختند که هنوز هم مورد استفاده سرزمین اسلامی می باشند. میل ایاز، مناره خسروگرد، مناره پامنار، میل کرات، مناره فیروز آباد در خراسان از جمله بناهایی هستند که دراین مقاله از نظر معماری و تزئینات وابسته به معماری و محتوای و مضامین کتیبه های موجود مورد بررسی قرار می گیرند. با بررسی انجام شده می بینیم که همه بناهای یاد شده جدای از ارائه خدمات یک نکته را گوش زد می نمایند آن هم یکتا پرستی است.

بررسی و بازخوانی انتقادی کتیبه‌های منارۀ فیروزآباد ترشیز (بردسکن) و تاریخ‌گذاری بنا
لطف الله کارگری / احمد صالحی کاخکی / محمد خزایی

منارة فیروزآباد واقع در روستای فیروزآباد بردسکن ازجمله بناهایی است که صاحب‌نظران به آن کم پرداخته‌اند و بر سر آنچه انجام شده نیز اختلاف دارند. در هیچ‌کدام از متون اختصاصی این مناره کتیبه‌هایش مطالعه و بررسی نشده و در برخی از آن‌ها متن کتیبه‌ها و تاریخ‌گذاری بنا با یکدیگر متفاوت است. شاید بتوان محل قرارگیری مناره را دلیل این کم‌توجهی دانست؛ چراکه امروزه هیچ مسیری از آن روستا نمی‌گذرد. سازمان میراث فرهنگی این اثر را به شمارة 91 به ثبت رسانده و آن را متعلق به اواخر قرن هفتم و مضامین کتیبه‌ها را شامل آیات قرآنی، نام بانیان، و تاریخ ساخت می‌داند. در این مقاله برای رفع اختلاف‌ها و ابهامات در متن کتیبه‌ها و تاریخ‌گذاری بنا به این پرسش پاسخ داده می‌شود که متن کتیبه‌های این مناره و تاریخ ساخت آن چیست؟ بدین منظور نگارندگان داده‌های خود را از طریق مطالعات میدانی در محل مناره و بررسی‌های تطبیقی و مراجعه به منابع تکمیلی و همچنین نقد و بررسی دستاوردهای پژوهشگران این حوزه به‌صورت کتابخانه‌ای و اسنادی گردآوری کرده و به تحلیل پرداخته‌اند. با خوانش و بازسازی کامل کتیبه‌های این بنا به روش دیجیتال و تطبیق محتوای آن با منابع تاریخی، در پایان این نتیجه به دست آمده است: «برخلاف نظر کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، منارة فیروزآباد یک منارة مستقل و مربوط به دورة حکومت سلاجقه بر ایران بوده است». این منار به دستور شخصی به نام محمد بن منصور در قرن پنجم بین سال‌های 447 تا 496ق، بر سر راه مواصلاتی هرات به نیشابور ، در ترشیز ساخته شده است.
faen


پامنارهای ایران
سید حسن امین

“پس از ظهور اسلام،در کشورهای مسلمان،از این مناره‌های قدیم‌ برای گفتن اذان استفاده شده و به علاوه منارهای جدیدی نیز نوعا برای‌ کمک به توازن ساختمان مساجد و معابد بزرگ از آجر یا سنگ ساخته‌ شده است که این دست از منارهای عصر اسلامی به عنوان مأذنه یا گلدسته معروف شده است. بعد از ظهور اسلام با شکل یافتن مساجد،گلدسته‌ها و مأذنه‌ها به‌ دلیل نوع بنا و هم‌چنین لزوم گفتن اذان از محلی مرتفع از ساختمان‌ برج‌ها،میل‌ها و مناره‌های راهنما نشأت گرفته و احداث شده است و گلدسته‌ها می‌توانسته به عنوان برج‌های راهنما هم مورد استفاده قرار گیرد. به دست عبدالله محمد بن‌ کمال الدین ابراهیم‌14و به قولی دیگر به سال 15461بنا شده است و به علت‌ مناره‌ی بلندی(به ارتفاع 23 متر)که این مسجد دارد به پامنار معروف‌ است. تنها تفسیر برای حمل بر صحت این قول دایر بر این‌که مسجد پامنار تا قبل از سربداران مسجد آدینه‌ی سبزوار بوده‌ است،این است که بگوییم مسجد قدیمی که از تیره‌ی چوب ساخته شده‌ بود،باید به کلی ویران شده باشد؛چنان‌که منار آن نیز که به سال 420 به وسیله‌ی خواجه ابونعیم احمد بن علی ساخته شده،24 سال بعد در اثر زلزله‌ی عظیمی که در بیهق و قومس آمد،ویران شد. 32 5-9-پامنار قم اولین منار قم واقع در مسجد ابوالصدیم حسین اشعری‌ست که در 291 مناره‌یی به ارتفاع 25 متر و قطر 5/3 متر در حکومت یحیی بن‌ اسحق اشعری در کنار آن ساخته شده بود و به همین دلیل شهره شده‌ است.”


پژوهشی در مضامین کتیبه های قرآنی مناره های شاخص اسلامی در ایران
زهرا شعبانیان پور

مناره به عنوان یکی از مهم ترین بنا ها در میان همه گونه های بناهای اسلامی، از نظر تاریخ، فرهنگ و معماری به شمار می آید. این سمبل معماری ، با عملکردهای میل راهنما، ماذنه«جایگاه اذان» و نماد پیروزی تحولات گوناگونی از لحاظ فرم و تزیینات را پشت سر نهاده است. هنرمندان مسلمان تزیینات متنوع همانند کتیبه نگاری بر بدنه مناره ها انجام داده اند. این کتیبه ها به عنوان اسناد زنده تاریخی مفاهیم شاخصی از فرم، تزیینات، موقعیت قرارگیری، بانیان و مواد و مصالح بکار رفته در مناره را نشان می-دهند. یکی از مهمترین بخش های کتیبه نگاری در مناره ها تزیینات قرآنی آن هاست. حال این پرسش مطرح می گردد؛ هدف معماران مسلمان از بکاربردن آیات قرآنی و اسما جلاله در کتیبه ها چه بوده است؟ بر مبنای پرسش فوق هدف پژوهش حاضر در این است که با بهره مندی از روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به منابع مطالعاتی و بررسی های میدانی به معرفی و تجزیه تحلیل مضامین کتیبه های قرآنی مناره های ایرانی بپردازد، تا زمینه پاسخگویی به پرسش مطرح شده، فراهم گردد. برآیند چنین بررسی را می توان در نشان دادن صورت، به عنوان مظاهری از آیه های حق تعالی مشاهده نمود، مضامین قرآنی با مفهوم یگانه توحید، حضور خداوند و مراتب تقرب را به نمایش می گذارند و بناهای گوناگون را چون مجموعه ای متحد و ظرفی مطابق با تفکر تنزیهی دینی جلوه گر می سازند.


 پیدایش مناره در اسلام
محمود فاضل



تجربه جدید آلمان در همگرایی ادیان مختلف (از مناره های مساجد صدای مسیح هم شنیده می شود)
یورگ لاو پریسا رضایی



 تحقیقی پیرامون مناره (1)
علی نجفی



تحقیقی پیرامون مناره (2) مسلمین مناره را از چه قومى اقتباس نموده‏اند؟
علی نجفی


شهر اسلامی، شهری ورای گنبد و مناره
جمال محمدی / سعیده موید فر / اعظم صفرآبادی


شهر، زیستگاه انسان، محیط و خاستگاه مدنیت و بستر زندگی اجتماعی آدمیان، زیستاری است چند مولفه ای که ویژگی های سرزمینی، سازه ها و فضاهای کالبدی ساکنان، شهروندان، نهادهای اجتماعی، روابط و مناسبات شهروندی و هنجارهای نهادینه از آن شمارشده است. با توجه به این تعریف از شهر، تنها وجودمساجد،گنبدها و مناره ها در بافت یک شهر نمیتواند به معنای اسلامی بودن آن شهر باشد، شهر اسلامی عبارت از نمایش فضایی شکل و ساختمان اجتماعی است که بر اساس ایدهآلهای اسلامی، شکل های ارتباطی و عناصر تزیینی خود را در آن وارد کرده است. در شهرهای اسلامی، مظاهر تمدن اسلامی نمود دارد و دارای هویت خاص فضایی، فرهنگی و تاریخی است که ویژگیهای آن در ارتباط با دین اسلام و از قرآن و سنت نشات گرفته است. در این شهرها ارتباط ذاتی، کلی و ساختاری بین یک دین و فضای ساخته شده شهری و مناسبات فردی و اجتماعی مشاهده میشود. فضای معنوی زندگی انسانها در شهر اسلامی با واژههایی چون شهر مقدس، مدینه فاضله و …گویای این حقیقت اند که پیشتر از آنکه ایدهای به نام شهر اسلامی مطرح شود، هویت معنایی و معنوی فضای زیست انسانها، بر کالبد و ساختار شهر پیشی داشته است. بر این اساس، تحقیق حاضر بر آن است که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با در نظر گرفتن ارکان و عناصر شهر اسلامی و لحاظ نمودن ویژگی های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … در یک شهر اسلامی، به این هدف دست یابد که تنها وجود ویژگی های کالبدی و ظاهری اسلامی همچون گنبد و مناره در یک شهر اسلامی، نمی تواند ارائه دهنده یک شهر اسلامی باشد؛ در نتیجه با بهرهگیری از الگوی swot، ارائه راهبردهایی در این خصوص میتواند تا حدودی شهرهای ما را به اصالت واقعی خود نزدیک گرداند.
faen


کتیبه نگاری آیات قرآنی بر مناره های سلجوقی
مجید ساریخانی / اکبر شریفی نیا / طیبه شاکرمی

در گستره وسیع فرهنگ و هنر اسلامی، معماری تجلی گاه حضور و وجود آیات الهی، سخنان اولیاء و انبیاء الهی است. اینگونه ابنیه همچون مسجد و مناره را می توان بارزترین آثاری دانست که اندیشه اسلامی در ساخت و تزئین آ نها تأثیرگذار و متبلور گشته است. مناره ها ازجمله آثاری است که با کاربری دینی و غیردینی )محل اذا نگویی و وابسته به بناهای مذهبی یا میل راهنما( مزین به نقوش متنوع هندسی، کتیبه ای و… است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تبین جایگاه کتیبه نگاری در تزئینات مناره های سلجوقی است. سؤال پژوهش عبارت است از اینکه آیات الهی نقش شده بر مناره های سلجوقی بازگوکننده کدام مفاهیم و مضامین دینی است؟ چهارچوب پژوهش بر این فرضیه استوار است که هنرمندان در کتیبه نگاری مناره های سلجوقی همچون مناره چه لدختران، مناره گار، مناره زیار، مناره ساربان و … با به کارگیری آیات الهی چون هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ، هُوَ غَفُورٌ رَحِیم،ا لله ربی، ا لله اکبر، آِیه الکرسی و … ضمن بازگو کردن صفات مطلق خداوند و تأکید بر آن ها، ترکیبی هدفمند از ارتفاع مناره ها به همراه مضمون کتیب ههایی که حاکمیت خداوند را بر جهان تأکید می کند، در نظر داشته است. مناره های دوره اسلامی که در نگاه عرفانی و حِکمی، ستونهایی میان زمین و آسمان تعبیر و تفسیر می شوند، فضاهای یاند که نگاه مخاطب را به علت مرتفع بودن آن ها از زمین به سمت آسمان هدایت می کنند. هنرمندان طراح این بناها با به کارگیری جملات و آیات دینی که متذکر صفات مطلق خداوند و نشان دهنده حاکمیت پروردگار بر هستی است، نگاه مخاطب را در این سیر صعودی بارور و در نهایت ذهن مخاطب را با اندیشه ای که حاکمیت الهی را هشدار می دهد در نقطه پایانی ارتفاع مناره ها به سمت آسمان متوجه می سازد. بنابراین می توان بیان داشت که ، مضمون کتیبه های دینی و الهی نقش شده بر روی مناره ها، در ارتباط مستقیم با اصل ارتفاع در مناره های دوره اسلامی و مناره های دوره سلجوقی مورد مطالعه است. این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی و مطالعات آن به صورت کتابخانه ای به سرانجام رسیده است.


گونه شناسی شکلیِ کتیبه های کوفی در مساجد و مناره های شیوه رازی و آذری در استان اصفهان
افروز رحیمی آریایی / نیما ولی بیک / سید اصغر محمود آبادی

خط به عنوان وسیله ارتباطی با ایجاد امکان انتقال اندیشه ها به آیندگان و تأثیری که بر پیشبرد تمدن و فرهنگ بشری داشته، دارای اهمیت است. خط کوفی آغاز کتیبه نگاری در بناهای اسلامی بوده و با گذر زمان راه رشد را پیموده و گونه های جدیدی از آن ایجاد شده است. در باب هنر اسلامی پژوهش های بسیاری صورت گرفته اما به بررسی دقیق و گونه شناسی خط کوفی به صورت جامع کمتر توجه شده است. یافته های محققان پیشین در این پژوهش تکمیل شده و زیرگونه هایی نیز شناسایی شده است. به اعتقاد نگارندگان بین شکل کتیبه کوفی و شناخت شیوه بنا(رازی و آذری) رابطه مستقیم وجود دارد. لذا هدف اصلی گونه شناسی کتیبه های کوفی در مساجد جامع و مناره های اصفهان منتسب به شیوه های رازی و آذری است. روش تحقیق توصیفی، تطبیقی و تحلیلی است و اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و میدانی به دست آمده است. براساس یافته ها مشخص گردید که کتیبه کوفی ساده دارای دو زیرگونه است که براساس شکل انتهای حروف کشیده چون”لا” و”الف” قابل تفکیک است. کوفیِ تزیینی نیز دارای چهار دسته کلیِ”ساده”،”پیچیده”،”گره دار” و”گردان” است. نوع گره دار خود دارای دو زیر گونه با نقوش”تکرار شونده” و ”متفاوت” است. همچنین کتیبه بنایی از نظر شکل و نحوه گسترش حداقل دارای شش گونه(“ساده با فاصله مساوی”،”دندانه ای”،”گره دار”،”تابع شکل قاب”،”تودررتو” و”مادر و فرزند”) است. در این پژوهش همچنین ریزگونه ها، طرح و زمینه، جنس، رنگ و موقعیت مکانی در نمونه ها مورد بررسی قرار گرفته است.  

 مبانی پیدایش مناره از دیدگاه کرسول
محمدرضا بذل جو

مقالات کرسول (1) در زمینه صدای پیدایش و روند تحول مناره که در سال 1926 میلادی منتشر گردید، از جمله آثار اولیه او شناخت نحوه شکل گیری گونه ای مشخص از بناها بر اساس شیوه خاص وی در طبقه بندی بناها و اخبار مربوط به آن ها از راه ثبت و مطالعه ندارج دقیق تاریخی (2) رویدادها به شمار می آیند. (3)


مسجد دو مناره سقز
صلاح نصراللهی


 مطالعه تزیینات آجری در مناره های دوره سلجوقی استان اصفهان
رضا خزایی / سولماز منصوری
می توان دوره سلجوقی را یکی از مهم ترین دور هها در تاریخ ایران بعد از ظهور اسلام دانست که هنر و فرهنگ در یک روند صعودی به جایگاه والاتری دست یافت. در این دوره، اصفهان پایتخت شد و دورانی جدید را در هنر و معماری خود سپری ساخت. یکی از مهم ترین مواردی که در معماری آن مقطع، نمود بیشتری یافت، مناره بود. احداث مناره در ایران ب هعنوان راهنما و هدایت معنوی و مادی، از دوران پیش از اسلام، آغاز و در عصر سلجوقی به اوج تکامل خود رسید. پ سازاین تکامل، ساخت مناره ها به تعداد زیاد در شهرهای مهم آن دوره، ب هخصوص در اصفهان مشهود است که هرکدام از آ نها دارای بهترین نمونه های تزیینات آجرکاری است. هنر آجرکاری همواره بخش عظیمی از تزیینات معماری دوران اسلامی ایران را ب هویژه در مناره های مساجد در برگرفته است. آجر روی مناره ها، ب هعنوان یکی از عناصر اصلی به کار گرفته شده، از لحاظ تکنیک، تنوع نقش و گاهی تکرار نقوش، گر هها و کتیبه ها قابل تأمل است. آن چه که می دانیم این است که درباره آجرکاری در مناره های عصر سلجوقی پژوهش چندانی صورت نگرفته است. همین طور درباره انواع چیدما نها و رگ چین های شاخص آجرکاری منار هها در اصفهان دوره سلجوقی و چگونگی شباهت و تداوم تزیینات آن به صورت مستقل و منسجم پرداخته نشده است؛ در این پژوهش با توجه به اهمیت این موضوع در معماری ایران، با دسته بندی و تحلیل ریخت شناسی تزیینات آجری در مناره های اصفهان، پرداخته شده است و در رسیدن به این هدف، از مطالعات کتابخانه ای و میدانی با روش توصیفی- تحلیلی برای بازشناسی در تزیینات مناره های آجری اصفهان عصر سلجوقی، استفاده شده است.

مطالعه‌ی تطبیق‌پذیری تزئینات متبرکه کتیبه‌ها در مناره‌های مسجد گوهرشاد و شاه مشهد
رضازاده اردبیلی / ندا اسدی جعفری
کتیبه‌ها به‌عنوان عناصر معنایی و تزئینی در معماری اسلامی از ابزارهای مهم در جهت گسترش عقاید و سیاست‌های مذهبی حکومت‌ها بر مردم در دوره‌های مختلف به لحاظ ماهیت مکتوب خود، بیانگر اندیشه‌های هر عصر هستند با این ایده، تزئینات متبرکه با اسلیمی‌های گیاهی و نقوش هندسی و ترنج‌ها باهم درمی‌آمیختند و زیباترین آثار هنری را در مساجد به نمایش می‌گذاشتند. دو مسجد گوهرشاد و شاه مشهد به‌عنوان شاهکارهای معماری ایرانی اسلامی از تزئینات و کتیبه‌های مختلفی با مضامین دینی شامل اسماء الهی، آیات قرآن و احادیث و روایات برخوردارند. بر این اساس، مطالعه درباره دو بنای ارزشمند (مسجد گوهرشاد و شاه مشهد) با تاکید بر تطبیق‌پذیری تزئینات متبرکه و مضامین آنها در مناره‌های این دو مسجد، هدف این پژوهش قرار گرفت. برای این منظور، مقاله حاضر از نوع تحقیقات کیفی با روش تحلیلی- تطبیقی و با استناد بر منابع کتابخانه‌ای، اسناد تاریخی و مشاهدات میدانی بر دو بنای مذکور به نگارش درآمد. طبق مطالعات و تحلیل‌های انجام شده، مشخص گردید که مناره های دو مسجد گوهرشاد و شاه مشهد در یک دوره تاریخی و معماری بنا گردیده‌اند و تزئینات متبرکه‌ی موجود در مناره‌های این دو مسجد از لحاظ محتوا، رنگ، رسم-الخط، اسماء الهی، کاشیکاری و … از تطبیق‌پذیری بالایی برخوردارند.


مطالعه تطبیقی تزیینات و مصالح آن در مناره های مساجد کهن هند و ایران
مریم قندهاریون

نقوش و تزیینات در هنر ملل مختلف، گاه به صورت پیچیده، پرکار و ظریف و گاه ساده و کم کار، با کیفیت، کمیت و مصالح مختلف، در ترکیب بندی های متفاوت ارائه می شود که در قالب نقوش حیوانی، انسانی، گیاهی، هندسی، تجریدی و خطوط تزیینی قابل بررسی است. در دوران اسلامی نقوش تزیینی و ترکیب بندی آن ها جایگاه ویژه ای یافته و به جهت منع تصاویر انسان و حیوان، نقوش هندسی و گیاهی، رشد و تنوع چشمگیری داشته اند، که در آثار هنری مختلف چون: معماری، کتاب آرایی، سفالگری، فلزکاری و پارچه بافی و غیره  نمود پیدا می کند . تزیینات معماری خصوصاً مساجد از بارزترین آثار تزیینی دوران اسلامی است، که شامل: مناره، گنبد، سردر، ایوان و … می شود. هر یک از این عناصر دارای جنبه های خاصی است که معمولاً در سرزمین های مختلف اسلامی با ویژگی های منطقه ای ارائه می شود و بدیهی است که تأثیرات مناطق مجاور موجب پیدایش هنرهای ترکیبی نیز می شود. به گونه ای که تزیینات بومی با عناصر وارداتی ترکیب شده و شیوه جدیدی به وجود می آورند. شبه قاره هند در دوران اسلامی، با تأثیرپذیری از ایران، تزیینات ترکیبی هندی ایرانی و سبک ویژه ای آفریده است. این نوشتار سعی دارد به بررسی تطبیقی تزیینات مناره های1 مساجد کهن هند و ایران که از لحاظ تاریخی مطابقت دارد، بپردازد تا از این طریق پاسخگوی سؤالات پژوهش باشد. آیا تزیینات مناره های دوره اسلامی هند و ایران اصالت بومی و محلی دارد؟ ازآنجاکه این دو سرزمین همسایه بوده و تبادلاتی با هم داشته اند، این ارتباطات موجب الگوگیری سرزمین ها از همدیگر شده است؟ فرضیه نوشتار مبنی بر این است که بخش عمده الگوی تزیینات مناره ها و مصالح آن ها در مساجد کهن هند و ایران الگوهای بومی و محلی دارد. روش تحقیق : مقایسه ای و استنتاجی است که بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و مشاهدات عینی صورت گرفته است. در روند پژوهش نمونه هایی از مناره در مساجد هند (مسجد قوت الاسلام، مسجد جامع احمدآباد و مسجد جامع دهلی) به جهت تزیینات و مصالح با سه نمونه از مناره های ایران (مسجد ساوه، مسجد جامع گوهرشاد و مسجد جامع اصفهان) مقایسه و بررسی شده است. نتیجه نهایی مبنی بر این است که تزیینات، نقوش و مصالح در هر دو سرزمین، بومی و محلی بوده که به تدریج تحت تأثیر باورهای اسلامی پالایش شده است. تزیینات مساجد هند در مناره و سایر بخش ها، ترکیبی از تزیینات هندی و ایرانی است.

مناره آجری مسجد جامع ساوه
فرزام ابراهیم زاده / مهتاب مبینی


این مقاله پژوهشی است که نگاه حاکم بر آن تحلیل محور استو در کنار آن از روش توصیف در بیان پیشینه‌ی تاریخی و ساختارمعماری مناره در مسجد جامع ساوه با رویکرد تحلیلی استفاده شدهاست. از مشخصات معماری جبهه جنوبی و بخش‌هایی ازجبهه شرقی و غربی این بنا بی‌آن‌که قدمت آن مد نظر باشد،چنینبر می‌آید که طرح و ساخت و ساز بنای اولیه مسجد جامع ساوه بومیاست و از لحاظ نسبت فضاهای پر به خالی آن که معادل یک بر دواست و هم‌چنین شکل عمومی طرح بخش‌های موجود آن با بنایمشکوفه دهانه غلامان که قدمت آن به نیمه هزاره اول می‌رسد.

مناره از شکل گیری تا تاثیر مذاهب اسلام بر تعداد آنها در مساجد
رضا بهامین


مسجد بعنوان اصلی ترین فضای عبادتگاهی مسلمانان همواره زمینه مناسبی برای نمود مفاهیم و معانی اسلام فراهم نموده است. مناره ها بعنوان یکی از عناصر اصلی در کالبد مساجد اسلامی در ورای شکل و کالبد مادی خود بیانگر مفاهیم و معانی محتوایی بوده اند و نقش نمادین داشته اند.با توجه به نمادین بودن مناره ها، تفاوت در تعداد آنها در مساجد گوناگون ناشی از تفاوت در معنا و محتوای آنهاست و تفاوت تعداد این عنصر در مساجد، بیانگر مفاهیمی متفاوت است.لازم به ذکر است که این تعدد در مساجد مذاهب مختلف مسلمانان مشاهده می شود ، یعنی مساجد هر مذهبی تعداد مناره های مشخصی دارند که با مذاهب دیگر متفاوت است. به نظر می رسد این تفاوت ناشی از اختلاف محتوا و مفاهیمی است که در این مذاهب برای مناره و تعداد آن در مساجد در نظر گرفته شده است و تفاوت تعداد آنها بصورت نمادی از مذاهب مختلف اسلامی درآمده است.روش تحقیق در این مقاله از نظر به عمل و به شیوه استنادی است. بدین صورت که ابتدا با مروری زودگذر بر مفاهیم اولیه نمادگرایی ، معیارهای نمادین بودن یک عنصر معماری مطرح شده است، سپس جایگاه نمادین مناره در مساجد ایرانی بیان گردیده تا مفاهیم عمیق و درونی آنهاکه در پس شکل مادی آنها نهفته است، از دیدگاه محقیقین اسلامی روشن گردد.و در پایان با توجه به نظریات مطرح شده علت تفاوت تعداد مناره ها در مساجد مذاهب مختلف در ایران بررسی شده است.



مناره در شهرهای اسلامی و نقش آن در نشانه شناسی شهری
علی اوصانلو


شهرهای اسلامی از گذشته دارای کارکردها و فعالیت هایی بودند که این فعالیت ها نیاز به عرصه کالبدی و فرمی برای بروز و ظهور داشتند. بیشتر کارکردهایی که در شهرهای اسلامی شکل گرفتند یا از قبل از اسلام به عاریه گرفته شده بودند که با تغییراتی برای شهر اسلامی قابل استفاده بودند و یا اینکه پس از اسلام در شهرها ایجاد شده و به کار گرفته شدند. از این رو شهرهای اسلامی دارای شاخصه هایی شدند که آن ها را از شهرهای قبل از اسلام و غیر اسلامی جدا می نمود. برخی از این شاخصه ها در دوره ای ظهور کرده و پس از مدتی افول کرده اند. البته بوده اند تعدادی که همچنان پس از سال ها با یا بدون تغییر شکل پابرجا هستند و به کاکرد خود ادامه می دهند. مسجد یکی از دستاورد های فرهنگی و اساسی شهر اسلامی است که در تبلور کالبدی خود تغییرات چشمگیری در شکل شهر اسلامی ایجاد کرد. مساجدی که از انواع مختلف و در اشکال متفاوتی ساخته می شدند و می شوند و از بخش های معماری مختلفی نیز بهره مندند. یکی از این بخش هایی که از دیرباز یا همان ابتدای تاریخ اسلام خود را در کنار مسجد دیده و جلوه گر بوده است،مناره می باشد. این ساخته پر معنا که هنر و تمدن اسلامی را در سطح کالبدی آن تعالی بخشیده است. از همین رو در این مقاله با بررسی سیر ایجاد و تحول مناره و کارکرد های آن و همچنین بررسی نشانه شناسی شهری و نظریات مورد بحث در این زمینه، حوزه های دلالت مناره به عنوان نشانه مورد بررسی قرار داده شده است. در انتها نیز به این مهم دست یافته شده است که مناره به عنوان عنصر مهمی در شهرسازی اسلامی دلالت بر نشانه داشته و تمامی شاخصه های آن را در بر دارد. داده های مورد نیاز در این تحقیق به روش اسنادی گرد آوری شده است.



منار و مناره تزئینی در آثار تاریخی اسلامی ایران
عباس زمانی

“این مطلب درست است وبه همین جهت نام دیگر این ستونها مئذنه می‌باشد ولی مناره قبل ازظهور اسلام و اذان مؤذن نیز وجود داشته و دردوران اسلامی تحول یافته است که جریان این تحول بشرح ذیل، به اختصار، بررسی می‌گردد: توضیح مربوط به عکس1: کعبة زردشت درنقش رستم فارس ومربوط به دورة هخامنشی که توسط بعضی ازدانشمندان درزمرة آتشگاهها بشمار آمده و شباهت به بعضی ازمناره‌های اوایل دوران اسلامی دارد. قرینة مناره درطرف دیگر ایوان وجود دارد ه ـ مناره‌های تزیینی اسلامی ایران: مناره دربناهای مذهبی قاعدة برای اینکه مئذنه باشد بوجود می‌آمده ولی درایران جنبة تزیینی آن قوی‌تر بوده وبه قول دکتر زکی محمدحسین دانشمند مصری: «مناره‌های ایرانی بواسطة ارتفاع زیادی که داشته برای اذان گوئی بکار نمیرفت و اذانگو بالای بام مسجد اذان میداده است و در واقع این مناره‌ها بیشتر برای زینت بنا بکار میرفته است»(24). 2- مناره‌ها با باریک شدن و وسیع شدن تنه و حلقه‌ها و قرنیس‌های تزیینی خود زیبائی خاصی را القاء می‌کند که می‌توان آن را در دسته‌های گل، بخصوص نیلوفر و میخک، احساس نمود وشاید بهمین علت «گلدسته» نیز نامیده شده است مانند گلدسته‌های آستانة حضرت رضا(ع) درمشهد(شکل6) _____________________________ 20- جلد دوم تاریخ عمومی هنرهای مصور تألیف استاد علی تقی وزیری، تهران 1340، ص225-227. این مناره‌ها در روی پایة سنگی قرار گرفته و وصل به طرفین ایوان جنوبی می‌باشد و تزیینات آن، ازپایة سنگی تا حلقة مقرنس زیر مئذنه عبارت است از: توضیح مربوط به عکس 1: منارساربان اصفهان مربوط به قرن ششم هجری 1- یک کتیبه با خطوط بنائی درشت و قطعات موزائیک.”


مناره ی جم (طرح یونسکو برای مرمت یک بنای تاریخی افغانی)
آندره آبرونو


“این مناره که تنها بنای باقیمانده از یکرشته بنای محصور در دژی است که در نقطه‌ییسوق‌الجیشی برای کنترل درۀ«هریرود»-رودبزرگتر،از بین دو رودی که در پائین آن بهیکدیگر می‌پیوندند-ساخته شده بودند،شاهدینظر گیر بر حکمروائی کوتاه مدت سلسلۀ«غوریه»است. این حلقهدارای قابلیت انطباق خواهد بود بدین‌معنی کهبه یک مخزن بتوان متصل می‌شود که بتون موجوددر آن با آب رودخانه ممزوج می‌گردد وچنانچه در میزان انحراف مناره بخواهد افزایشیحاصل شود بتون از مخزن بطرف حلقه رفته،آن را تقویت می‌کند و در نتیجه از انحراف فوقجلوگیری می‌شود(طرح را نگاه کنید). آخرین مرحلۀ مرمتکاری نیز ساختنمخزان بتوان خواهد بود؛ضمنا در جریان همینمرحله می‌توان تزئینات بیرونی مناره را مرمتکرد؛این کار مستلزم برپا کردن یک داربستفلزی است که هم‌اکنون امکانپذیر نیست. نظر به اهمیتی که دولتافغانستان و یونسکو برای حفظ آن قائلند،می‌توان گفت که این مناره همچنان دره‌هایی راکه هشت قرن پیش برای حفاظتشان ساخته شد،زیرنظر خواهد داشت.”


نخستین یادگار دوران اسلامی کاشان؛ بررسی فرم، سازه و شیوه ساخت مناره مسجدجامع کاشان
بابک عالمی / صدیقه کمالی زارچی / نغمه اسدی چیمه

آثار معماری به جامانده از گذشته را می توان از جوانب گوناگون و با رویکردهای مختلف، مطالعه کرد. فرم معماری، سازه و فنون ساخت، تزیینات و جزئیات بناها و سیر تحول و تطور آن ها از زمان شکل گیری تا امروز، موضوعاتی کلی است که می توان در بناهای گذشته بررسی کرد. علاوه بر بناها، برخی اجزا و عناصر معماری گذشته نیز به دلیل برخورداری از ویژگی های منحصربه فرد و جالب توجه، واجد ارزش هستند و می توانند موضوع بررسی باشند. در این مقاله، به طور ویژه به مناره مسجدجامع کاشان پرداخته می شود که اولین بنای تاریخ دار کاشان در دوره اسلامی به حساب می آید. پایداری این بنا پس از گذشت قرن ها و با وجود وقوع زمین لرزه های متعدد در کاشان، ضرورت بررسی و مستندنگاری آن را تبیین می کند. بنابراین هدف این پژوهش آن است که ضمن توجه به پیشینه تاریخی مناره و مستندنگاری دقیق اجزای مختلف آن، شیوه ساخت هریک از این اجزا و فرم سازه ای و جریان نیروها در مناره بررسی شود و سپس تحلیل لرزه ای صورت گیرد. برای رسیدن به این هدف، بخش مهمی از داده های پژوهش از راه حضور در مسجدجامع کاشان و پیمایش مناره و برداشت آن به دست آمده است؛ همچنین از منابع کتابخانه ای و شفاهی برای کنترل یافته های میدانی و دانستن سرگذشت مسجد استفاده شده است. راهبرد اصلی این پژوهش توصیفی تحلیلی است و آن بخش از نتایج پژوهش که به تحلیل لرزه ای مربوط است، حاصل تحلیل مناره با استفاده از نرم افزار SAP2000 است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد در ساخت مناره مسجدجامع که به استناد کتیبه روی آن یک مناره سلجوقی است، تدابیری به کار گرفته شده؛ از جمله فرم باریک شونده مناره، کاهش ضخامت اجزای آن با افزایش ارتفاع، کاهش صلبیت بنا، ایجاد فضاهای خالی با اجرای دو پلکان و کاربرد چوب در ساختمان آن. کاربست چنین تمهیدات معمارانه ای است که مناره را از آسیب جدی در طول قرن ها مصون داشته است.


نگهداشت و بازسازی بخش کمبود کاشی کاری هفت رنگ ِمناره ی شرقی مسجد جامع قزوین
مسلم میش مست نهی

وجوه اشتراک و افتراق مناره‌های ایران و عراق از سده 7 هجری به بعد
حسین باقری


مناره جای نور و در اصل به بنایی اطلاق می‌شود که در بالای آن آتش روشن می‌کردند. امروزه مناره‌ها همان مأذنه (گلدسته‌های) مساجد را شامل می‌شوند. این بنا دیگر کاربرد گذشته خود را ندارد، زیرا مناره‌ها در گذشته راهنمای کاروان‌ها در بیابان‌ها و جاده‌ها بودند. در هر حال امروزه گنبد و مناره در سرزمین‌های اسلامی نماد و سمبل مسجد است. در ایران و عراق از صدر اسلام تاکنون مناره‌هایی وجود دارد که در معماری و تزیینات با هم شباهت‌هایی دارند. از سده 7 هجری به بعد ایران در قلمرو حکومت‌های ایلخانی، تیموری، صفوی، افشاری، زندی و قاجاری و همچنین عراق در این دوره زمانی، در قلمرو حکومت‌های ایلخانی، صفوی، قاجاری و عثمانی قرار داشتند. پژوهش فوق با روش کتابخانه‌ای و میدانی با مشاهده و مقایسه مناره‌های دو منطقه به نگارش درآمده است. هدف کلی این مقاله بررسی نقاط مشترک مناره‌های ایران و عراق از سده 7 هجری به بعد است. بعد از مقایسه مناره‌ها این نتیجه حاصل می‌شود که این مناره‌ها اشتراکاتی با هم دارند که این نقاط مشترک به دلیل ارتباط فرهنگی دو منطقه است.



کمتر





تاریخ تطبیقی


عکس های جدید



جزییات ساخت



پلان نما برش



گزیده کتاب:


آثار البلاد و اخبار العباد
زکریا بن محمد بن محمود قزوینی
جهانگیر میرزا
میر هاشم محدث

دسترسی

و از عجایب اسکندریه، مناره‌ای دیگر است که پایین این مناره، سنگی است مربع، تراشیده شده. در بالای این مناره، مناره دیگر، مثمن گذاشته‌اند و در بالای این مناره مثمن، مناره مدوری گذاشته‌اند. طول مناره اول، نود ذراع است و طول مناره مثمن نیز، نود ذراع است. و در بالای مناره، آینه‌ای است و موکلان در آن بالا نشسته‌اند و به آن آینه نگاه می‌کنند. خاصیت آن آینه، آن است که اگر لشکری از ولایت روم در کشتی‌ها نشسته به طرف اسکندریه آیند، موکلان در آینه، آن کشتی‌ها را دیده، اهل اسکندریه را خبردار می‌نمایند تا مستعد جنگ و قتال گردند و این آینه تا زمان خلافت ولیدبن عبدالملک بن مروان بانی بود و پادشاه روم، حیله نموده آن آینه را با آن منار خراب نمود. تفصیل حیله آن است که شخصی از بزرگان روم را به سرحد اسلام فرستاد و آن شخص به اهل اسلام چنان نمود که من از ملک روم گریخته‌ام. اهل اسلام او را پیش ولید بردند و به دست ولید، مسلمان شد. و بعضی از دفاین پادشاه روم را که در زمین شام بود بیرون آورده به ولید داد و به این جهت در پیش ولید مقرب و معتمد گردید. پس از مدتی به ولید معروض داشت که چون اسکندر بر ملوک مصر و شام مستولی شد و خزاین شداد به دست او رسید او را در زمین اسکندریه در میان سرداب‌ها مدفون ساخت و در بالای آن سرداب‌ها، مناری را که آینه در بالای او نصب نموده، ساخته است. ولید به طمع مال، حکم به تخریب مناره و آینه نمود. شخص رومی چون آینه را خراب و مناره را تا نصف منهدم نمود، در شبی از شب‌ها، سوار کشتی یی که آماده ساخته بود، شده فرار به ولایت روم نمود. و این مناره در زمان ما، قلعه‌ای است عالی مشرف به دریای میانه این مناره تا دریا بک میدان اسب راه است. و در این مناره و حصن، پل‌های وسیع هست که سوار با نیزه تواند بالا رفت. در بعضی از جاها این پل‌ها را مسقف به یک‌پارچه سنگ کرده‌اند و به پهلوهای سنگی که در مناره است جاداده و استوار نموده‌اند. از آن‌جا، باز به طبقه دیگر بالا می‌روند. و در وسط این مناره، قبه‌ای لطیف ساخته شده برای دیده بان و مستحفظ.
و کوه بیستون در ولایت جبال است میان همدان و حلوان. کرمی است بلند و به قله او نتوان رفت. و از سر کوه تا پایین آن، املس است، گویا تراشیده‌اند. و عرض این کوه، سه روز راه است. گویند که شیرین، معشوقه خسرو را شخصی فرهادنام، عاشق شد. این سخن به گوش خسرو پرویز رسیده او را طلبیده نخواست او را بیگناه بکشد، حکم به کندن کوه بیستونش نمود که راهی از وسط کوه برای عبور لشکر، کنده شود. فرهاد قبول نمود به شرط آن‌که بعد از اتمام عمل، شیرین را به او دهند. این سخن بر خسرو، گران آمد ولیکن چون تعلیق به محال بود، قبول نمود. فرهاد بیرون آمده مشغول به کندن کوه گردید. و دری در کوه معین نمود که اگر بیست سوار پهلوی هم باشند از آن در تواننده داخل شد، و ارتفاع آن در را بلندتر از علم‌ها و نیزه‌های لشکر نمود. و روز تا شب کار کردی و سنگ بریدی و شب، آنچه بریده بودی بیرون کشیدی. و بریدن کوه را بدین طریق می‌نموده است که سنگ را اول از محل خود مانند منار می‌تراشیده و منفصل از کوه می‌کرده پس از آن، آن منار را پارچه پارچه مثل بار تاجری بریده و پس از آن در آن سنگ‌ها که به عدل تاجری می‌ماند از دو طرف به قدر این‌که دست توان بند کرد، گرد می‌کرده و به قوتی که داشته از محل خود برداشته بیرون می‌آورده است و به طریقی خوش، این سنگ‌ها را در کنار راه، پهلوی هم می‌چیده و درزهای این‌ها را به سنگ‌ریزه‌هایی که از نوک کلنگ ریخته بود پر می‌کرده است. صاحب آثارالبلاد گوید که به تماشای آن‌جا رفته‌ام. شبیه به مناری چنان‌که نوشته در سنگ بیستون دیدم که کنده و سنگ‌های دیگر دیدم مانند عدل تاجری، و از پهلو، جای دست گذاشته شده و بر آن‌ها آثار ضرب کلنگ باقی بود.


آثار ایران
جلد دوم
جزوه اول
اصفهان
علی پاشا صالح


دسترسی


آشنایی با معماری اسلامی ایران د
محمد کریم پیرنیا / غلامحسین معماریان


دسترسی



تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی
محمد یوسف کیانی

تشکیل هنر اسلامی تقریباً با روی کار آمدن سلسله اموی در سال 41 هجری مصادف و این امر با انتقال مرکز خلافت از مدینه به دمشق بی‌ارتباط نبود. تغییر مرکز حکومت، مسلمانان را مستقیماً با هنر بیگانه یعنی هنر ایران و روم آشنا کرد و از همین زمان بود که هنر دوره بنی‌امیه، که التقاطی از هنر سرزمینهای همجوار بود راه تازه‌ای در پیش گرفت. با توجه به اینکه معماری اسلامی در طول هزار و چهارصد سال، علاوه بر تأثیرپذیری از عواملی مانند مذهب، سیاست، اقتصاد و وضعیت جغرافیایی، در هر دوره‌ای سبک و شیوه‌ای خاص داشته، برای شناسایی بهتر نویسنده آن را به سه دوره متمایز «معماری اسلامی از آغاز تا عصر سلجوقیان»؛ «معماری اسلامی از آغاز دوره سلجوقیان تا دوره تیموریان» و «معماری ایران از آغاز دوره صفویان تا عصر حاضر» تقسیم کرده است. هر فصل دارای تصاویر رنگی و سیاه و سفید و نقشه بناهاست.

دسترسی


راه و رباط

مجمد کریم پیرنیا
کرامت الله افسر


راه و ساختمان‌های وابسته به آن از آغاز تاریخ تاکنون در این سرزمین اهمیت بسزایی داشته است. وجود تعداد بسیاری از واژه‌ها و اصطلاحات مربوط به راه و راهداری در زبان فارسی مانند کاروانسرا، خان، ساباط، آب‌انبار، پل و مانند آنها می‌نماید که زندگی مردم این کشور تا چه اندازه به راه وابسته بوده است. مطالب این کتاب از کتب مسالک یا سفرنامه‌ها و جغرافیاهای تاریخی برداشته شده و نگارندگان کوشیده‌اند چکیده آنچه را که مربوط به راه و تأسیسات آن بوده، در این دفتر گرد آورند.

دسترسی

در کنار راه‌های ایران به ویژه در دل کویر و در میان انبوه درختان جنگلی ساختمان‌های بلندی را می‌بینیم که از فرسنگ‌ها دورتر دیده می‌شوند. این‌گونه ساختمان‌ها چنان‌که از نامشان پیداست نخست برای راهنمایی رهگذران و راه ساخته شده هر چند که امروز بیشتر آن‌ها آرامگاه شده است. در مورد مناره‌های راهنما نیز چنین است. مثلاً مناره کج کاشان یا منار نزدیک آرامگاه ارسلان جاذب در سنگ بست خراسان بی آ‌ن‌که پیوندی با مسجد یا بنای مذهبی دیگری داشته باشد در جایی برپا شده که راه‌هایی چند بدانجا می‌رسیده و یا از کنار آن‌ها می‌گذشته است. منار پیش از این‌که با منطق ریاضی درست در جای خود یعنی بر دوش درگاه‌ها و تکیه‌های مسجد بنشیند و در برابر رانش تاق پاسنگی باشد در کنار ساختمان‌های مذهبی هم به منظور راهنمایی و به صورت نشان مسجد ساخته می‌شده و بیشتر به جای ماذنه وگلدسته به کار می‌رفته است. مناره دارالضیافه درست نشان دهنده و راهنمای میهمانخانه‌ای بوده است که درویشان وغریبان را به میهمانی شام و ناهار می‌خوانده است و منار مسجد ساوه (که بدلایل گوناگون فنی و به گواهی تاق‌ها و راق‌ها و طرح خاص خود نخست بنایی غیر مذهبی بوده) گویا ساوه با احتمالا باجگاه را نشان می‌داده است. در بعضی میل‌ها که هیچ‌گونه شکی در راهنما بودن آن‌ها نیست مانند میل نادری در سراسر ایران نظایر بسیاری داشته و بر خلاف آن‌چه معروف است این میل را نادر شاه افشار نساخته بلکه آن را تعمیر کرده است. سبک معماری میل نادری کاملاً رازی است و همان سبک شکوهمند و زیبایی است که در روزگار بوییان و سلجوقیان و اتابکان معمول بوده و تعمیرات نادر نیز بخوبی مشخص است و با توجه به ته‌رنگی ویرانه‌های پیرامون میل گمان می‌رود که در تعمیر از مصالح ساختمان‌های دیگر استفاده شده. حمل آجر به وسیله خورجین‌هایی که برگرده گوسفندان بار کرده بودند افسانه به نظر می‌آید.
بر فراز برخی از میل‌ها و مناره‌ها در شب و روزهای مه‌آلود وطوفانی و تاریک مانند برج‌های دریایی آتش نیز می‌افروختند و آثار آتش در میل‌های اخنجان و رادکان در جای مناسب یعنی میان دو گنبد مؤید این نظر است و برج نورآباد ممسنی فارس (که آن نیز در کنار شاهراه فارس بوده) با فروغ خود رهگذران را راهنمایی می‌کرده است و هنوز که هنوز است روشنی آن فراموش نشده تا آن‌جا که نام خودرا با بادی نورآباد داده است. اگر کسی یکی دو بار از دشت‌های پهناور ایران و به ویژه از کوره راه یزد به طبس گذشته باشد با دیدن تپه‌های بزرگ ریگ روان که هر روز جای خودرا عوض می‌کند در می‌یابد که وجود میل ومناره در کنارجاده حتی از رباط و کاروانسرا هم لازمتر بوده است. و در جنگل‌ها نیز بزودی رهگذر راه خود را گم می‌کند تاریکی و انبوه درختان مانع از آن است که مسافر موقعیت خودرا درک کند و راهی را که مقصود اوست بیابد. همین امروز هم تنها نشانه و راهنما در جنگل‌های شمال شرقی ایران برج رادکان کردکوی است که در جای مناسبی بر روی تپه بنا شده ورهگذر را از راه دور به سوی خود راه می‌نماید. در محور جاده گرگان (گنبد قابوس کنونی) بر روی تپه‌ای برجی است که امروز به نام آق امام معروف است. موقعیت این برج و بسیاری از برج‌های مانند آن که همه نام امامزاده دارند می‌نماید که نخست به منظور راهنمایی ساخته شده وهیچ بعید نیست که بعداً به آرامگاه بزرگی تبدیل شده باشد. چنان‌که مقبره آل رسول یکی از همین برج‌ها) اصولا معماری پارتی دارد و پیش از اسلام یا در آغاز اسلام ساخته شده و پس از آ‌ن‌که به صورت مقبره هم در آمده خوشبختانه در معماری آن دخل وتحصر فی نشده است. گاهی پیش آمد خوب یا بد (مانند جنگ و صلح و مانند آن سبب می‌شده که موقعیت خاصی به بعضی از میل‌ها داده و آن را از صورت یک راهنمای ساده بیرون آورد مانند قدمگاه نشابور که به مناسبت گذشتن امام هشتم (ع) از آن‌جا و گردآمدن دوستداران خاندان پیامبر (ص) در پیرامون آن به صورت مکان مقدس و بنای یادبود در آمده و رباط‌ها و ساباط‌های چندی گرداگرد آن ساخته شده و گرنه بقعه اصلی با معماری ویژه‌ای که دارد تنها یک میل راهنماست و با برج‌های همانند خود ( به ویژه در خراسان مانند برج رادکان خراسان و میل اخنجان و میل کشمار (یا کاشمر) هم‌طرح می‌باشد. پیرامون میل‌ها هرجا که مناسب بوده رباط‌ها و ساباط‌ها و آب انبارهایی نیز می‌ساخته‌اند و گاهی میل خود نشانی از وجود چنین تأسیساتی بوده که برای آسایش مسافران ساخته می‌شده چنان‌که سنگ بست خود رباط بزرگی و آبادی بوده و ساختمان میل و آرامگاه ارسلان جاذب نزدیک آن بوده است. اختصاص قسمتی از رباط‌ها و یا اصل بنای میل به آرامگاه در ایران موارد بسیاری دارد مانند آرامگاهی که در رباط شرف سرخس هست و معلوم است که مدت‌ها پس از ساختمان رباط یکی از حجرات آن را با دخل و تصرف به آرامگاهی تبدیل کرد‌ه‌اند و اغلب بانیان میل علاوه بر اقدام بر این کار نیک می‌سپردند که پس از درگذشت در میان همان بقعه‌ای که ساخته‌اند به خاک سپرده شوند. چنان‌که میل‌های رسکت و لاجیم (که از نامشان پیداست با راه پیوندی دارند) آرامگاه نیز هستند. در میان نام میل‌ها بیش از همه به نام رادکان بر میخوریم که دو تا از معروف‌ترین آن‌ها یکی در خراسان و دیگری در گروگان هنوز به پای هستند و جزو آثار بسیار زیبای معماری رازی (سبک معمول زمان دیلمیان و سلجوقیان و پیش از حمله مغول) به شمار می‌روند. راد و رد در پهلوی به معنای نظم و ترتیب و رده آمده رادکان درست در جاده‌ها همان کار را می‌کند که از نامش بر می‌آید. شاخص است که مسافر را راهنمایی می‌کند. و به راهپیمایی او نظم و ترتیب می‌دهد هر چند که این واژه با راه همبستگی بسیار دارد و در بعضی از کتب مسالک به صورت رایگان هم آورده شده است. با وجود این وجود این برج‌ها در دشت‌ها وجنگل‌هایی که بیشتر جایگاه پرورش اسب بوده و منطقه نسا که به خاطر داشتن اسب‌های خوش اندام و نیرومند نامبردار شده است، این گمان را پیش می‌آورد که باید با واژه دنیک و ریذک (کره اسب) نیز بی ارتباط نباشد و ممکن است رادکان‌ها گذشته از راهنمایی جایگاه دیده بانی ستور سالاران نیز باشند. وجود تعداد بی‌شماری از آرامگاه‌ها درست در کنار شاهراه‌ها و بر فراز تپه‌هایی که به خوبی از دور نمایان هستند و همچنین قبلی نبودن جهت بیشتر آن‌ها خود نشان دهنده این است که اگر روزگاری این بناها به آرامگاه اختصاص یافته و یا بانی در آن‌ها به خاک سپرده شده در آغاز به منظور راهنمایی رهگذران ساخته شده‌اند. راه‌های پر پیچ و خم کوهستانی و جاده‌هایی که از میان ریگزارهای روان ودشت‌های فراخ پر نشیب و فراز و جنگل‌های انبوه و تاریک می‌گذرد بنای تعداد بی‌شماری میل را اجتناب ناپذیر می‌کرده است هر چند که بعضی از آن‌ها علاوه بر خاصیت اصلی در موارد دیگر هم مورد استفاده قرار گرفته باشند. در آثار پیش از اسلام نیز به تعداد زیادی چهارتاق یا کپه بر می‌خوریم که در کنار آبادی‌ها و بیشتر بر فراز تپه‌های مجاور بنا شده‌اند. به تازگی معمول شده است تا چهارتاق کهنه‌ای را در جایی دورافتاده می‌بینند بی آ‌ن‌که دودلی به خود راه دهند. نام آتشکده بر آن می‌گذارند در صورتی که موقعیت اغلب آن‌ها و همچنین طرح و نقشه آن‌ها خود نشان می‌دهند که آتشکده نبوده‌اند. اگر به نقشه یکی از شهرهای کهن مثلاً شهر یزد بنگریم چند کپه وچهار تاق را می‌بینیم که اکنون به نام‌های گوناگون مانند امامزاده ومصلی وهشتی مانند آن خوانده می‌شوند ولی ردیف آن‌ها درست مسیر راه‌های کهن را نشان می‌دهند.
 در پای چهارتاق مصلای یزد هنوز پادیا و بزرگی هست و در پیش آتشکده تل خاکستر نیز آثار پادیاو به چشم می‌خورد. ضمناً بد نیست بدانیم که به بقعه‌های آرامگاهی کپه (بر وزن همه و پایای یک نقطه می‌گفت (تاریخ مستوفی بافتی) که به معنای جای کپیدن (بر روی زمین پهن شدن باصطلاح نعش شد) باشد. و چهارتاق‌های دیگر را در یزد گمبه (گنبه) یا کلمبوک (کلمبه) می‌گویند. ایرانیان پس از اسلام برای نگهداری آتشکده‌ها و یادگارهای نیاکان خود بسیار کوشید‌ه‌اند و هر جا که نمی‌توانستند چون در شهرها و آبادی‌های فارس و آتشکده‌ها و بغستان‌های ناهید و بهرام را به صورت اصلی خود حفظ کنند ناچار آن‌ها را به رنگی مسلمانی در می‌آورند. بسیاری از امامزاده‌ها را می‌بینیم که اصولا برای آرامگاه مسلمان ساخته نشد‌ه‌اند و با قبله به هیچ وجه مواجه نیستند و گاهی انحراف ضریح نسبت باضلاع آن‌ها نزدیک نیم قائمه است و همین چند مسجد معروف مانند مسجد گناباد و نیریز و یزدخواست و شهرستانک و بیداخوید که محراب آن‌ها کاملا مایل در دیوار مواجه قبله تعبیه شده و با کمال وضوح پیداست که این‌گونه بناها دراصل اسلامی نبود‌ه‌اند و ایرانیان پس از مسلمانی معبدها و مکان‌های مقدس نیاکان خودرا با جزیی تغییر و تعمیر و یا بازپیرایی به صورت مسجد و آرامگاه بزرگان دین و مقدسان درآورده‌اند. دسکره ماسپدان در ایلام را به آرامگاه محمد مهدی خلیفه عباسی اختصاص دادند و هارون الرشید را در بقعه باغ سناباد به خاک سپردند (ولی نه موازی با اضلاع آن و ناچار رو به قبله) و سپس برای استوار کردن موقعیت بقعه آن را به بارگاه پیشوای هشتم شیعیان تبدیل کردند که به اتکاء ارادت ایرانیان به خاندان پاک پیامبر همیشه آراسته و بر پای بماند و اگر ویران‌کارانی چون سبکتکین وتر کان غز و مانند آن‌ها آن همه گستاخی داشتند که گنبد آن را فرو ریزند فرزندان ایشان ناچار شدند بار دیگر بارگاه را آراسته‌تر بازپیرایی کنند و چنین است چند بقعه معروف دیگر چون آستانه سهل ابن علی در اراک و بسیاری از بقاع نزدیک کاشان و یزد و کرمان و خراسان و آذربایجان و دیگر استان‌های ایران که در این جا محل ذکر همه آن‌ها نیست، کوشش می‌شود تنها از بناهایی یاد شود که به گمان ما و به گواهی طرح و موقعیت خود با راه و راهداری پیوندی داشته‌اند. ساوه که یکی از سر خانه‌ها و منزلگاه‌های نامدار شاهراه خراسان ومیان همدان و ری بوده از لحاظ راهداری موقعیت خاصی داشته است و گویا باجگاه و گمرک‌خانه بوده، می‌گویند نام آن نیز از ساو (باژ) گرفته شده. طرح مسجد بزرگی این شهر تا حد زیادی این مطلب را تأیید می‌کند و آقای سیر و گردآورنده کتاب کاروانسراهای ایران شرح کافی در این مورد داده است. از این که بگذریم وجود چند برج آرامگاهی که درست در امتداد جاده قدیم همدان ری قرار گرفته (و ردیف آن‌ها مسیر راه را نشان می‌دهد)، بیننده را با این اندیشه می‌اندازد که آرامگاه‌های همانند آن‌ها در کنار جاده کرانه دریای خزر و راه‌های کویری که استان‌های پیرامون کویر را به هم می‌پیوسته نیز روز گاری میل راهنما بوده‌اند. و نزدیک ساوه (و امروز پیوسته به شهر) امامزاده اسحق قرار گرفته که ساختمان آن مربوط به چند دوره و چند سبک معماری است و شالوده آن به معماری پارتی (سبک معمول زمان اشکانیان و ساسانیان) بیشتر می‌ماند. درست در مسیر راه و نزدیک آوه یک برج دیگر بر فراز تپه‌ای ساخته شده که از لحاظ طرح و نقشه مانند آن است که از روی امامزاده اسحق گرده برداری شده است. و همچنین اگر راه قدیم را به سوی همدان دنبال کنیم نظیر این برج‌هارا باز خواهیم دید. و در کنار جاده ری ـ آمل (تقریباً جاده هراز امروز بسیاری از این‌گونه میل‌ها را می‌بینیم که بیشتر آن‌ها مسلما برای آرامگاه ساخته نشده است و نسبت به قبله انحراف کلی دارد. به همچنین از لاهیجان تاگرگان (گنبد قابوس) در کنار شاهراه کرانه مرتباً برج‌ها و میل‌هایی را می‌بینیم که امروز همه آن‌ها به امامزاده معروفند و هویت هیچ‌یک از آنان (به جز یحیی ابن زید) دقیقاً معلوم نیست هر چند که ممکن است در هر یک از آن‌ها یکی از سادات حسنی آسوده باشند. در میان این برج‌هاامامزاده هاشم رشت (که بعداً تغییر کلی یافته و بناهایی اخیرا بر آن افزوده شده) درست در جایی است که باید میل راهنما باشد. بر فراز تپه در کنار پیچ جاده ودرجایی که مسیر راه عوض می‌شود.
و در جای دیگر در باره میل‌های دریایی سخن رفت و برج‌هایی را که به نام خشابه وخشبات معروف بوده (و گمان کرد‌ه‌اند از خشب تازی به معنای چوب گرفته شده با این‌که هردو واژه گویش‌های ایرانی و به معنای مانور دهنده و گنبد و بنای رخشنده است). نظیر این برج‌هادر کنار پارگین‌ها (پارچین و دریاچه‌های دو ون نجد ایران نیز هست و از آن جمله برج پارچین ورامین است که روزگاری در کنار پارگین متصل به دریاچه ساوه بر پای شده است. و در پایان ناگزیر به یادآوری است که راهنما بودن برخی از این میل‌ها در آغاز مانع از این نیست که امامزاده و آرامگاه نیز باشد. چون در طول تاریخ مورداستفاده بسیاری از بناها به مقتضای زمان تغییر می‌کند چنان‌که در مورد مسجد نیریز و گناباد و بنای اصلی مسجد جامع اصفهان و مسجد ساوه و بارگاه حضرت رضا چنین شده است ومدرک تاریخی دارد. (اخبار الرضا) این دگرگونی تنها در بناهای پیش از اسلام ایران نیست بلکه در میان بناهای اسلامی و حتی آن‌ها که برای آرامگاه شخص معروفی ساخته شده نیز به چشم می‌خورد.


معماری اسلامی / روبرت هیلن برند / باقر آیت الله زاده شیرازی


دسترسی

…مناره استوانه‌ای ایرانی ـ که در عراق نیز یافت می‌شود نظیر تائوق، اربیل و ذوالکِفل ـ نشان داد که قادر است از نظر شکل تنوع شگفت‌انگیزی را به وجود آورد. غالب این تنوع در قرن دوازدهم حاصل شد. این تنوع عبارت است از: پایه‌های کوتاه با پره‌های مثلثی یا نیم‌دایره‌ای و یا ترکیبی از این دو (نگار،زرند) برخی هشت‌ضلعی با تاق‌نماهای بسته (گلپایگان) یا در همکف مربع و در نما ستون‌وار (خسروگرد) گاهی نیز یک پایه چهارگوشه بسیار ساده یک تنه میانی هشت‌ضلعی را حمل می‌کند که روی آن تنه مدور قرار دارد (چهل دختران اصفهان). غالباً پایه کاملاً ساده و با دقت غنی بالای خود در تضاد است که از نظر اهمیت با تنه استوانه‌ای برابری می‌کند (مناره کِرات). در دو مناره غزنین، پایه کوتاه واستوانه‌ای آن‌ها تنه چندپر مرتفع و چشم‌گیری را که دارای تزیینات استادانه و غیر عادی است، بر دوش دارند. این تنه نیز در اصل راه به بدنه استوانه‌ای می‌برد. منتهی بدون تردید بخش هشت پر میانی است که طرف توجه اصلی طرح قرار دارد. یک چنین مناره‌هایی نشان دهنده فسحت میدان تجربه در این دوره هستند. به طور روشن هیچ نوع قاعده و قانونی که ناظر بر تناسبات مخصوص پایه و استوانه باشد، وجود ندارد. به همین نحو، در مناره‌هایی که از دو یا سه طبقه استوانه‌ای باریک‌شونده تشکیل می‌شوند، تناسب بین یک طبقه با دیگری به ‌طور قابل ملاحظه‌ای تغییر می‌کند (مناره علی و مناره ساربان، هر دو در اصفهان). باشکوه‌تراز همه این مناره‌های چند طبقه، مناره زیار در خارج از شهر اصفهان و مناره جام در افغانستان مرکزی است که به احتمال زیاد همین مناره جام شاهکار این دوره به شمار می‌آید. مشخص کننده سه طبقه این مناره، نعلبکی‌های مهم و قابل توجه آن است و بر فراز آن نیز اتاقکی نشسته است. این مناره در دره‌های عمیق محاصره شده است، مع‌هذا بر دره تنگ و دوردستی که در آن واقع شده، اشراف دارد. بستر و بنا اثر متزاید و متقابلی بر یکدیگر دارند و این دقیقاً نظیر همان حالتی است که قبلاً مقابر صخره‌ای هخامنشی یا نقش برجسته‌های ساسانی داشتند. احتمال دارد که جفت ‌منار در دوره سلجوقی ابداع شده باشد. هرچند در ضمن کاوش‌هایی که قبل از جنگ دوم جهانی در شهر ساسانی بیشاپور انجام گرفت، که متأسفانه گزارش کامل آن منتشر نشده است، به دو استوانه حجیم دست یافته‌‌اند که شکاف‌هایی در آن‌ها است که احتمالاً برای جاسازی نعل درگاه بوده است. این فکر تا قرن دوازدهم تحول بیشتری نیافته است، و قرن دوازدهم زمانی است که جفت مناره به عنوان وسیله‌ای برای اهمیت دادن بیشتربه سردر تثبیت شد (نخجوان، اردستان). عملکرد مناره در این حالت به عنوان ابزاری برای مفصل‌بندی، آن را از هر نوع هدف عبادی دور کرد ولی به نقش سنتی قدیم آن به عنوان شاخص، اهمیت بیشتری داد. چنین به نظر می‌رسد که عرف ثابتی وجود نداشته که ناظر و نافذ بر موقعیت یک مناره در مسجد باشد. وقتی مناره‌ای به عنوان بخش تفکیک‌ناپذیری از مسجد برپا می‌شد، تمهیدات لازم به عمل می‌آمد تا ورود به مناره از بالای بام مسجد صورت پذیرد و نه از سطح همکف. وجود درهایی در ارتفاع نسبتاً بالای مناره‌های منفردی که امروز دیده می‌شوند، شاهد روشنی است که در اصل نظر این بوده که مناره بخشی از مسجد باشد. در مناره‌های سلجوقی معمولاً دو شکل راه‌پله قابل‌ ملاحظه است: پله‌هایی که به دور ستون مرکزی پیچ می‌خورند و پله‌هایی که در داخل ضخامت دیوار خارجی ساخته شده و روی تاق‌های کوچکی گذاشته شده‌اند. گاهی در یک مناره به هر دو روش به صورت پشت سر هم به کار رفته است (میل قاسم آباد). گاه نیز دیده شده است که یک مناره دارای دو پله مارپیچ است (جام، سَمیران)، کسی که بالا می‌رود هیچ وقت با کسی که پایین می‌آید، برخورد نمی‌کند. معدودی از مناره‌های این دوره، از نظر کاربری جای سوال باقی می‌گذارند. برخی از آن‌ها در امتداد شاهراه‌ها یا در حاشیه بیابان قرار دارند (خسروگرد، زیار، میل نادری) که همین امر مؤید نظریه استفاده از آن‌ها به عنوان میل راهنما است. نظر به این‌که بسیاری از کاروان‌ها در شب حرکت می‌کردند وجود یک چراغ بر فراز مناره‌ای می‌توانست امکان استفاده از بنا را به عنوان فانوس بیابانی فراهم کند. اتفاقاً مرجع مکتوبی می‌گوید که در سال 582/1186 عرف قرار دادن چراغی بر فراز مناره در خراسان معمول بوده است و این ما را از حدس و گمان بی‌نیاز می‌کند. در برخی از موارد مناره روی تپه‌ای قرارداده شده که امکان الحاق مسجدی به آن وجود نداشته است (مناره کِرات). یک چنین استقراری فقط تأکیدی بر نقش آن به عنوان برج دیده‌بانی یا برج علامت‌دهی است. به هر حال در استقرار جمعیت کوچکی نظیر کرات نیاز مبرمی به اذان از بالای مناره احساس نمی‌شود و به طریق اولی نیاز کمتری وجود دارد تا اذان از مناره‌ای دور از مسجد سر داده شود تا بهتر شنیده گردد. شاید معمایی‌ترین و عالی‌ترین مناره این دوره، مناره جام باشد که قبلاً به آن اشاره شد. ارتفاع آن (حدود شصت متر) در میدان مناره‌های ایرانی بی‌سابقه است. تنه پایین آن از این نظر بی‌مانند است که تزیینات اصلی آن کاملاً مشتمل بر سوره مریم است ـ سوره مریم 98 آیه است کتیبه‌های اصلی دیگر آن همگی تاریخی هستند و از پیروزی‌ها و القاب سلطان آن زمان غور ستایش می‌کنند، سلطانی که از مبارزات طولانی علیه غزنویانی که رو به انحطاط بودند، پیروز بیرون آمده است. یک نسل قبل، شهروندان دربند شهر غزنین به قلعه کوهستانی فیروزکوه، پایتخت غوریان، و به محوطه مناره جام کشانده شده بودند تا با انجام کار اجباری، ارگ را بسازند؛ پس از آن قتل عام شدند و خون آن‌ها برای ساختن ملات برج‌های آن مخلوط شد. سلطان محمد بن سام، سازنده مناره جام، در واقع تیر خلاصی برای دشمن اجدادی خود بود و جای تعجب نیست که فتح‌نامه به یاد ماندنی آجری او را به شکل مناره‌ای عظیم و به عنوان نمادی از پیروزی او ببینیم. به علاوه قلمرو کوهستانی غور به تازگی به دین اسلام در آمده بود می‌توان چنین پنداشت که حضور یک سوره طولانی قرآن روی مناره به همان اندازه که بر پیروزی‌های غوریان تاکید می‌کند، گواهی است بر (غلبه) ایمان در سرزمینی که به صورت بالقوه دشمن تلقی می‌شود.
مناره ایرانی در دوره بعد هرگز اهمیتی را که در دوره سلجوقی به دست آورده بود، کسب نکرد. با این همه انواع تازه و کاربری‌های نوینی برای آن پیدا شد. در آرامگاه اولجایتو در سلطانیه، به دلایلی که هنوز معلوم نیست، هشت مناره در سطح آن، گنبد را احاطه می‌کنند. از این نطفه فکری بعداً در سطح آن، گنبد را احاطه می‌کنند. از این نطفه فکری بعداً در معماری عثمانی به طور وسیعی استفاده شد. همچنین در دوره ایلخانی از طرح جفت‌ مناره با جدیت تمام در طرفین ایوان ـ معمولاً سردر یا ایوان ورودی ـ استفاده شد (ابرقو، اشترجان، قراباغلر، سلطانیه و دو بنا در اصفهان). به نظر می‌رسد که مقیاس این بناها اساساً بزرگ‌تر از تجربه‌هایی است که در دو سده قبل صورت گرفته بود. علاوه بر این، تناسبات کوچک‌تر سردرهای دوره پیشین باعث می‌شده است که ابعاد ظاهری آن‌ها باز هم بزرگ‌تر جلوه کند. غالباً مناره و سردر به نحوی در یکدیگر ادغام می‌شدند که بدنه بالای مناره‌ها مستقیماً از بام ایوان آغاز شود، و تأکید مستقیمی بر بخش‌های پایین آن‌ها نبوده است (اشترجان، نطنز، دو مناره در دشت اصفهان). تأکید متداول جدید در استفاده گسترده از تزیینات کاشی‌کاری، مناره‌ها را به صورت عناصری زنده در بستر یکنواخت شهر، که معماری آن غالباً خشتی بود، درآورد. در این موقع بخش‌های پایین مناره عمداً مورد توجه قرار گرفتند که این امر در دوره سلجوقی به طور پراکنده اتفاق می‌افتاد، نظیر گلپایگان، کرات و جام همان‌طور که در دو نمونه موجود در اصفهان مشاهده می‌شود ظهور کاشی‌کاری عمل مؤثری در این تغییر جهت بود. دو سطح استوانه منار باغ قوشخانه روی پایه‌ای هشت‌ضلعی قرار دارند که این پایه نیز به نوبه خود روی یک حجم مربع با خطوط کوفی برجسته با نام الله و دیگر اسامی مقدس تزیین یافته است. این حجم مربع حتی اگر دومنظوره بوده باشد ـ یعنی بخشی از سردر ورودی باشد، که احتمالاً مناره دیگری در سوی دیگر آن قرار داشته است ـ چنین به نظر می‌رسد که تزیینات آن برای مفصل‌بندی دقیق بخش زیرین مناره بوده است. به لحاظ نمادین البته کاملاًمناسب که مناره چه در لغت و چه در نما بر پایه نام خداوند بنیاد یافته باشد. چنین عمل نمادینی در استفاده از عبارت شهادتین نیز به چشم می‌خورد، در کتیبه‌های دورتادور بخش فوقانی مناره‌های سلجوقی نظیر مناره ساربان در شهر اصفهان، همان کلماتی دیده می‌شود (شهادتین) که مؤذن آن‌ها را سر می‌دهد. کتیبه‌های متناسب دیگری را می‌توان از دوره‌های دیگر نام برد، نظیر مناره‌های مسجد شاه مشهد (855 هجری 1451 میلادی) که حدیثی در تمجید از مؤذن دارد؛ مناره‌های دیگری دارای کتیبه سوره نور هستند. بخش تحتانی مناره خواجه علم که احتمالاً مربوط به قرن چهاردهم بوده و در سال 1934 خراب شد، شکلی کاملاً متفاوت داشته است. شیوه جدیدی از گلویی مقرنس زیر نعلبکی که در مناره‌های بعد از سلجوقی تنها در انتهای آخرین قسمت از مناره دیده می‌شد، در این‌جا نه تنها در جایگاه مرسوم خود، بلکه در فاصله میان قسمت تحتانی و میانی نیز به کار آمده بود. تنه پایین، که روی پایه بلند مربعی ساخته شده و با خط کوقی و نام الله مزین گردیده بود، دارای طرح ستاره دوازده پر و تمام بدنه آن پوشیده از نوارهایی از نقوش آجری بسیار برچسته بود. از این رو، نمای مناره خواجه علم دارای چهار مرحله مشخص و متمایز از هم بوده است، که خود همین امر یک استثناء تلقی می‌شود. تأکید مشخص بر روی پایه یا بخش پایین نما در مناره‌های ایلخانی معمولاً سه ردیفه است. در مناره‌های ایلخانی داشتن روزنه‌ای قوس‌دار در بالاترین بخش آن متداول بوده است. همین روزنه مشوق این فکر است که این مناره‌ها می‌توانسته‌اند برای علامت دادن مورد استفاده قرار گیرند. قرن پانزدهم در مورد مناره، مطلب قابل ملاحظه‌ای را ارائه نمی‌دهد. مناره‌های قرن پانزدهم از نظر شکل و عملکرد امانت‌دار گذشته هستند. نعلبکی‌های مقرنس‌دار، که معمولاً پنج یا شش قطار دارند، شاید نسبت به اعقاب خود متراکم‌تر از گذشته باشند (نظیر مناره‌های مختلف هرات) و یا این‌که تضاد جسورانه‌تری را بین فضاهای پر و خالی عرضه کنند (نظیر مناره‌های مسجد گوهرشاد). احتمالاً در این دوره شکل نعلبکی‌ها اندکی تغییر کرده و سایه‌بان معلقی را روی دست‌انداز شکل داده است. چنین تغییری بیش از همه چیز فقط به منظور تعمیرات بوده است و تاریخ صحیح چنین تحولی باید مورد مطالعه قرار گیرد. مناره باقی مانده مسجد جمعه هرات (تمام شده به سال 841 میلادی 8 ـ 1437 هجری) دارای یک پایه قرار گرفته است. شاید بامعنی‌ترین این تغییرات، تغییر کوچکی باشد که در نقش مناره‌های مجاور ایوان داده شده است، در دوره سلجوقی و مغولی، نظیر آنچه که در مسجد گوهرشاد مشهد و جامع زیارتگاه در نزدیک هرات مشاهده می‌شود، روش متداول این بود که بخش تحتانی مناره‌ها را با نمای ایوان می‌پوشاندند. در حالی که در این دوره اجازه داده شده است که مناره نمای خود را تا پایین حفظ کند و در فصل‌بندی نما نقش کاملی را ایفاء نماید. ولی معماران صفوی استفاده از این تدبیر را با جسارت کمتری تداوم بخشیدند (نظیر مسجد شاه اصفهان). با استفاده از تزیینات امکان تأکید بر جدایی مناره وجود داشته است. زیرا که نوع تزیینات مناره‌های تیموری است که استقلال آن‌ها را به وضوح بیان می‌دارد. فن مطلوب آن زمان،روکش کردن میله با یک شبکه لوزی از آجر بود و فواصل آن‌ها را ترنج‌های کاشی‌کاری شده بسیار عالی پر می‌کرد (مثلاً مناره‌های مسجد شاه و مسجد گوهر شاد، هر دو مشهد). گاهی نیز مشابه همین شبکه در بالاترین بخش مناره ولی این‌بار با نقشه مربع، مستطیل یا قابی به شکل وجود دارد (نظیر مدرسه گوهرشاد هرات، 836/2ـ1432). سده‌های بعد نیز چندان چیزی به توسعه مناره‌های ایرانی نیفزود از قرن شانزدهم به بعد، قالب پیچ که قبلاً در نیم‌رخ قوس‌ها مصرف داشت، برای مناره‌های جانبی ایوان‌ها نیز به کار گرفته شد (مانند مقبره خواجه ابونصر پارسا، بلخ). هر چند شاهدی نداریم که این شکل جدید از ارتفاع پیش‌تاق فراتر رفته باشد. در دوران صفوی بالاترین بخش مناره به میله استوانه‌ای کوتاه و باریک گنبدداری ختم می‌شد که تمام آن مانند سایر قسمت‌های مناره با روکشی از کاشی‌کاری پوشانده می‌شد گاهی نیز ـ مثل آستانه‌های بزرگ قم و مشهد ـ بیشتر میله باریک‌شونده مناره مُذَهّب بود. با فرا رسیدن دوره قاجار، مناره‌ها دارای تعداد معتنابهی نعلبکی‌های قوس‌دار با مناره‌های کوچک‌تر گنبددار شدند (مثل آستانه ماهان). معماران قاجار استفاده غیر مذهبی از مناره را از طریق استفاده از آن‌ها برای مشخص کردن سردر بازار (یزد)، مشخص کردن شهرها (قزوین، سمنان) و مشخص کردن کاخ‌ها (تهران) به صورتی روزافزون رواج دادند. در دوره‌های پیش از قاجار، مناره‌ها معمولاً به صورت فرد یا زوج بودند، ولی در دوره قاجار تعداد آن‌ها زیاد شد و به حد ابتذال رسید. شاهزاده حسین قزوین که نوع متداول آرامگاه قرن نوزدهم است، با دسته پنج‌تایی مناره‌های باریک سه‌طبقه‌اش ـ که هم پوچ است و هم ملیح ـ می‌تواند سنگ قبری تأسف‌انگیز برای سنتی والا تلّقی گردد. همه پذیرفته‌اند که مناره‌های سلجوقی ایران بزرگ‌ترین شاهکار‌های این سنت‌اند. از این رو جای شگفتی نیست که با نشانه‌هایی از نفوذ آن‌ها فراتر از مرزهای ایران مواجه شویم. در واقع بلندترین مناره‌های جهان اسلام ـ و از نظر بسیاری برترین یادمان‌های این نوع ـ به طور انکارناپذیری مشتق از فرهنگ شرقی ایرانی ـ که مناره‌های خراسان، غزنین و مهم‌تر از همه مناره جام را پدید آورد ـ هستند. در واقع مناره قطب در دهلی کار قطب الدین ایبک سردار ترک است. او تحت الحمایه سلطان غور، محمد بن سام بود که مناره جام را ساخته است. مناره قطب در دهلی در همان عصری ساخته شد که مناره جام بر پا گردید (94ـ587 هجری 8ـ1191 میلادی). این مناره نیز بسان مناره جام دارای چند طبقه و به شکل بارزی رفیع است، بسان آن در قلمروی قرار داشته که به تازگی اسلام آورده بودند و کتیبه‌های آن حاوی ستایش‌هایی از محمد بن سام است. به هر حال این مناره آن‌چنان همانندی نزدیکی با مناره جام دارد که تأثیر مستقیم مناره جام بر روی آن به سختی قابل انکار است. مناره جام یک پیروزی را بزرگ می‌دارد، پیروزی‌ای که در نگاه گسترده تاریخ اسلامی باید نتیجه یک نزاع محلی تلقی گردد، در حالی که مناره قطب یادمان شایسته‌‎ای از یک موضوع بزرگ است و آن اسلامی کردن شمال هند است. مسجدی که این مناره برای آن ساخته شده است، به حق قوه الاسلام (توانایی اسلام) نامیده می‌شود. کتیبه‌ای این مناره به زبان عربی و همچنین سانسکریت می‌باشد. در واقع کتیبه‌نگاری روی مناره (که مسلماً اندک‌زمانی بعد اضافه شده است) از آن به عنوان ستون پیروزی (ویجایا استامپها) علاءالدین (که در سالهای 44/639 هجری 7ـ1241 میلادی فرمانروایی داشته است)


معماری دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی


کاوشهای باستانشناسی حکایت از آن دارد که سابقه معماری ایران به حدود هزاره هفتم قبل از میلاد می رسد. از آن زمان تاکنون پیوسته این هنر در ارتباط با مسائل گوناگون به ویژه علل مذهبی، توسعه و تکامل یافته است. احداث نیایشگاهها در دوران اسلامی بیش از هر نوع بنای دیگر مورد نظر بوده است. معماری ایران با سبکهای گوناگون و نقشه های متفاوت و تزیینات با شکوه، خانه خدا را شکوه و جلائی دیگر بخشید. مقابر و آرامگاههای بزرگان دین و سیاست نیز همانند نیایشگاهها با نقشه های متفاوت، پوششهای گنبدی و تزییناتی چون گچ بری، کاشیکاری و آجرکاری، معماری دوره اسلامی را از اعتبار خاصی برخوردار ساخته اند. احداث مدارس، بعد از اینکه فضای آموزشی از نیایشگاهها جدا و شیوه تدریس دگرگون شد، شکل تازه ای گرفت. فضای معماری مدارس نیز هم زمان با تحولات معماری مساجد وارد مرحله جدیدی شد و معماران با پیروی از ویژگیهای معماری مساجد، مدارس را نیز کم و بیش با همان خصوصیات بناکردند. تکایا، حسینیه ها و مصلی ها در بافت بسیاری از شهرها جای ویژه ای داشته و در ایام سوگواری به خصوص محرم مورد استفاده عاشقان ائمه اطهار بوده است. کتاب حاضر در شانزده فصل به بررسی معماری مساجد؛ مقابر؛ مدارس؛ حسینیه ها، تکایا، مصلی ها؛ قلاع؛ پلها؛ آب انبارها؛ حمامها؛ کاروانسراها؛ کاخها؛ مناره ها پرداخته و سپس هنجار شکل یابی معماری اسلامی ایران؛ قوسها در معماری اسلامی؛ گنبدها در معماری اسلامی؛ معماران، استادکاران دوران اسلامی؛ هنرمندان دوران اسلامی بیان می شود. کتاب برخوردار از تصاویر سیاه و سفید و رنگی و نمونه است.

دسترسی

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

مناره یا منار

بیشتر



منار یا مناره به ‌معنی جای نور و نار، و در اصطلاح بنایی است بلند و باریک که در کنار مساجد و بقاع متبرکه جهت اذان‌گویی و یا به‌عنوان میل راهنما در کنار جاده‌ها مساجد ـ کاروانسراها و یا مدارس و دارالضیافه‌ها احداث می‌گردیده و به علت روشن نمودن چراغ یا آتش برفراز آن جهت راهنمایی در شب، به مناره یا محل نور موسوم شد.
مولفین المنجد آن را به عنوان موضع النور می‌خوانند.
مولف فرهنگ عمید در این رابطه می‌نویسد:
“منار به فتح میم ” جای نور، جای روشنائی، ساختمان برج مانند که در کنار راه می‌سازند برای چراغ روشن کردن یا راهنمائی
دهخدا در لغت نامه خود مناره را چنین تعریف کرده است :
“مناره ماخوذ از تازی. مناره جوتره وقار (ناظم الاطبا). نشان که در راه از سنگ و خشت بپا کنند و در اصل لغت بمعنى چراغپایه باشد. ظاهراً وجه تسمیه آن باشد که سابق برای راه یافتن مسافران چراغی بر مناره می‌افروختند زیرا که در بلاد عرب، به شبها میروند.”
در فرهنگ آنندراج چنین آمده است:
… چراغدان یا جای بلند که برای چراغ افروزند چرا که صیغه ظرف است به معنی جای نور و مجازاً جای بلند از آن گفتند و دو ستون که از خشت و با سنگ بر یمین و شمال مساجد بنا کنند. شاید که در زمان قدیم برآن چراغ می‌افروخته باشند، به همین سبب آن را مناره گویند به ‌زیادتی تحتانی غلط محض است و نیز منار نشان که در راه برپا کنند
با توجه به تعاریف فوق می‌توان گفت که کلمه منار و مناره مشتق از اولین کاربردی بود که این بناها داشته‌اند. بنابراین پیش از آن‌که مناره‌ها در کنار مساجد جهت اذان‌گوئی بکار روند برجهای راهنمائی بوده‌اند که مسافران را چه در روز روشن و چه در شب تار هدایت می‌کرده‌اند.
هنگامی به فن معماری اسلامی عموماً  و مناره خصوصاً در ایران پی خواهیم برد که حتی الامکان در مورد کاربرد اولیه آن بررسی و تحقیق کرده باشیم. هرچند در این گفتار صرفا مناره‌های دوره اسلامی منظور نظر می‌باشد. لیکن از آن‌جا که معماری این دوره در ایران بدون تردید، با تغییراتی، ریشه در طرح‌های معماری قبل از اسلام دارند، اشاره به تاریخچه کوتاهی از معماری مناره‌های قبل از اسلام نیز ضروری می‌نماید.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی




مناره در قبل از اسلام

بیشتر




از آثار و علایم مناره‌های قبل از اسلام که تعداد بسیار اندکی از آن در ایران باقی مانده چنین برمی‌آید که منار با هدف راهنما بودن در دوران قبل از اسلام ساخته می‌شده است. بعضی از مورخین و باستان‌شناسان هر بنایی که برآن آتش فروزان وجود داشت منار می‌خوانند تا جایی که به زیگورات چغازنبیل در شوش و کعبه زرتشت در فارس که هیچ شباهتی به منار ندارند نیز نام منار نهاده‌اند که این با آنچه تحت میل و مناره آمده تفاوت فاحش دارد.
هرچند اکنون در کنار مناره‌های این دوران نشانه‌ای از ساختمان دیده نمی‌شود ولی می‌توان گفت که منارها نشانگر وجود آتشکده‌ها وآتشگاه‌های بزرگی بوده‌اند که اثبات آن خود محتاج به بررسی و تحقیق بیشتری خواهد بود.
قدیمی‌ترین منار با برج راهنمای موجود میل نورآباد معروف به میل اژدها متعلق به دوره اشکانیان می‌باشد که در غرب نورآباد ممسنی قرار گرفته است.این میل دارای حدود ۷ متر بلندی بوده و قاعده و تمام بدنه آن با سنگهای سفید تراش منظم ساخته شده است. پلکان میل اژدها در درون برج قرار دارد و بر بالای آن آتشدان سنگی جای داشته است
از زمان ساسانیان نیز مناری با خصوصیات متفاوت با منار فوق بجای مانده که اکنون در مرکز شهر باستانی فیروزآباد به صورت توده جسمی از سنگ و گچ خودنمایی می‌کند، منار به‌صورت چهارضلعی ساخته شده و به ‌وسیله پلکانی که بر بدنه بیرونی مناره احداث شده بود به بالای آن نیز می‌رفته‌اند. ارتفاع منار که در ابتدا بیش از ۳۳متر بوده و در حال حاضر 26 متر می‌باشد.
ابعاد منار در پایین بیش از ۱۱ متر است و هرقدر بدنه منار بالاتر می‌رود از پهنای آن کاسته می‌شود. با آن‌که ویرانی بسیار به بنا راه یافته ولی امروزه پایه مرتفع و قطور آن در وسط ویرانه‌های فیروزآباد برافراشته است و از مسافت دور جلب نظر می‌نماید. این بنا از این نظر که تنها منار بجای مانده از قبل از اسلام باتمام خصوصیاتش می‌باشد از نظر تاریخ معماری، منحصربه‌فرد و دارای اهمیت فراوانی است.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

تحول مناره در دوران اسلامی

بیشتر

تاریخ احداث اولین مناره در دوران اسلامی بر ما نامعلوم است و ظاهراً چنین به نظر می‌رسد که پیدایش مناره کمی پس از ظهور مساجد صورت گرفت لیک منادیان خبر و موذنان آغاز اسلام جایگاهی بر رفیع‌ترین بنای شهر که دارای مرکزیت هم بوده داشته‌اند.
چنان‌که به نوشته سمهودی، بلال حبشی موذن خاص پیامبر اکرم بر بام خانه حفصه دختر عمر بن خطاب اذان می‌گفت.
از مجموعه تواریخ و  نوشته‌های پراکنده مورخین و سیاحان چین مستفادمی‌گردد که احداث منار به صورت کنونی نخستین بار بعد از اسلام در زمان خلافت امویان صورت گرفته است.
آندره گدار معتقد است که فکر احداث منار در زمان خلافت امویان در سوریه (ظاهرا مقصود مسجد جامع دمشق) ظاهر گردیده است.
برکتیبه تاریخی منار شیخ دانیال خنجی در خنج لارستان که مورخ به سال ۷۱۱ هجری است. در باب پیدایش اولین منار چنین آمده است:
بعد فان المناره فی الاسلام… وقد صح اول بناء مناره فی الاسلام عمر بن عبد العزیز رضی الله عنه …
ترجمه:
به تحقیق صحیح‌ترین آنها، اولین کسی که مناره‌ای در اسلام بنا کرد عمربن عبدالعزیز بود که خداوند از اوراضی باشد.
مولف کتاب تاریخ قم در مورد احداث نخستین مناره عالم اسلام عقیده دارد که:
« اولین مناره‌ای که در عالم اسلام ساخته شد مناری بود که ابودلف قاسم بن عیسی در زمان خلافت معتصم در کنار مسجد سامرا احداث نمود…»
با توجه به مدارک و متون تاریخی که ارائه خواهد شد ادعاهای سه گانه فوق درست به نظر نمی‌رسد:
اولاً از ظواهر امر چنین برمی‌آید که مقصود گدار مسجد دمشق باشد که در زمان خلافت ولید بن عبدالملک احداث گردیده است، در این صورت باید گفت که وی به کتب و نوشته‌های تاریخی اسلامی دسترسی نداشته و با متون تاریخی چون فتوح البلدان بلاذری خطاط مقریزی و البلدان این فقیه که تاریخ اولین ماذنه را در اواخر نیمه اول و اواخر نیمه دوم قرن اول هجری ذکر کرد‌ه‌اند، ملاحظه ننموده است.
ثانیاً مناری که طبق کتیبه منار تاریخی خنج، توسط عمربن عبدالعزیز  ساخته شده متعلق به سال ۸۸ هجری قمری است در صورتی که تاریخ احداث منار مساجد بصره ـ عمر و در مصر و منار مسجد جامع دمشق مقدم بر آن است.
ثالثاً نظر مولف کتاب قم نیز نمی‌تواند درست باشد چرا که هنگام احداث منار ابودلف در سامرا که در ربع اول قرن سوم صورت گرفت ده‌ها منار در کشورهای اسلامی وجود داشتند که به چند اثر مهم آن به ترتیب قدمت اشارت خواهد رفت:
قدیمی‌ترین تاریخی را که برای ایجاد ماذنه ومناره بیان کرده‌اند سال 44  و 4۵ هجری است، بلاذری در این موردمی‌نویسد که در این سال زیاد بن ابیه، والی بصره، همراه با مسجد جامع در این شهر مناره‌ای به شکل ستاره‌های کنونی از سنگ احداث کرد.
دومین مناره، مناره‌های چهارگانه مسجد عمرو در خطاط مصر است که در سال ۵۴ هجری توسط مسلم بن مخله والی مصر در زمان معاویه ساخته شد.
مهم‌ترین منار که به سال 85 ـ 86 هجری از طرف ولید بن عبدالملک ساخته شد منار مسجد جامع دمشق در هنگام توسعه این مسجد بود.
علینقی وزیری در مورد احدات این مناره می‌نویسد:
« وقتی خواستند در چهار طرف مسجد چهار مناره بسازند برای ساختن مناره‌ها نیز از برج ناقوس‌ها کلیسای یحیی در دمشق استفاده کردند و مناره‌ها را به صورت برج‌های مرتفع مکعب شکل ساختند ـ
چهارمین مناری که به بنای آن اقدام گردید مناره مسجد پیغمبر اکرم (ص) در مدینه بود که توسط عمربن عبدالعزیز والی مکه و مدینه از سوی ولید بن عبدالملک ایجاد شد ۔
موذنه جامع فیروان تونس ـ موذنه مسجدالحرام مناره جامع قرطبه به‌ترتیب قابل ذکراند.
از دیگر مناره‌های مهم می‌توان از منار ابودلف قاسم بن عیسی بن ادریس بن معقل بن عمیر عجلی که در خلافت معتصم عباسی در کنار مسجد مجلل سامرا احداث شد نام برد . این بنا در شمال سامرا بر پاست و ۱۲ متر ارتفاع دارد.  راه‌پله آن خارجی و در فضای باز است که به صورت حلزونی دور محور اصلی می‌پیچد صعودمی‌نماید.
مناره مهم دیگر در سال ۲۲۰ هجری از طرف متوکل خلیفه عباسی در کنار مسجد جامع در سامرا ساخته شد که هم ماذنه ومحل افراشتن لوای خلافت بود که به نام ملویه شهرت بافت. ارتفاع این مناره ۵۲ متر است و در تارک آن کلاهک قرار داشته که اکنون خراب است. دکتر مصطفوی معتقد است که احداث این دو مناره از شیوه ساختمانی فیروزآباد الهام گرفته است.
شک نیست که مناره‌های سال‌های اولیه اسلام دارای فرمی ساده و احیاناً به صورت برخی کوتاه با سایبانی بوده‌اند که به‌تدریج در سالیان بعد به‌شکل تکامل‌یافته‌تری درآمده‌اند.
از آن‌جا که غرض از این گفتار بررسی اجمالی در باره مناره‌های ایران است دامن سخن جمع نموده و به تاریخچه کوتاهی درباره مناره‌های اولیه دوره اسلامی که اشاره شد بسنده می‌کنیم.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

پیدایش و تحول منارها در ایران

بیشتر

از آن‌جا که طرح و نقشه برخی از مساجد قرون اولیه اسلامی ایران از مساجد بدوی مسلمانان الهام گرفته در بعضی از باستان‌شناسان این فکر را تداعی کرده که عناصر خاص مساجد یعنی منبر و محراب ومناره نیز ابداع اعراب بوده سپس مورد تقلید و معماران ایرانی واقع شده است.
من‌جمله پروفسور آندره گدار معتقد است که محراب و منبر و مناره از اعراب به ایران نفوذ کرده است، وی چگونگی این دهش و منشاء آن را روشن نکرده است و خواننده نوشته‌های وی ظاهراً تصور خواهد کرد که مناره را اعراب، قبل از اسلام به‌کار می‌برده و پس از ظهور اسلام با فرم منطبق با کاربرد اسلامی به ایران داده‌اند در حالی‌که قبل از پیدایش مناره در کشورهای اسلامی، منار در مملکت ایران و ممالک مفتوحه به‌کار می‌رفته که با مقایسه منار فیروزآباد با منارهای مسجد سامرا و ابودلف و با توجه به این‌که منار فیروزآباد بیش از سه قرن پیش‌تر از منارهای عراق ساخته شده گواه این مدعاست که برعکس، اعراب از نقشه و طرح منارهای ایران سود جسته و در دوران اسلامی با فرم و عنوان مناسب با بنیادهای مذهبی مورد توجه قرار داده‌اند.
با توجه به این مسئله که در قرون اولیه از خشت به عنوان مصالح عمومی در منارها استفاده می‌شده، آثاری از این بناها به جای نمانده است. در باب این‌که اولین منار در ایران در چه زمانی و در کجا احداث شد اطلاعاتی در دست نیست. اگر گفته گیرشمن را، که منار مسجد جامع شوش در قرن اول هجری یعنی هم‌عصر مسجد جامع دمشق ساخته شده، درست بدانیم بدون تردید، می‌توان گفت که این منار جزء اولین منارهایی است که در ایران بعد از اسلام، به عنوان ماذنه در کنار مساجد جلوه گر شده است. از آن‌جا که مناره مسجد شوش دارای بدنه استوانه‌ای بود از نظر ارائه مناره‌های استوانه‌ای با پلکان از داخل در ایران حائز اهمیت خاص است.
در مسجد تاریخانه دامغان که یکی از قدیمی‌ترین بناهای اسلامی ایران و متعلق به قرن دوم هجری‌ست نیز مناره‌ای از خشت و گل با پایه‌ای چهار‌ضلعی وجود داشته که پس از چندین سال منهدم شده و مناره کنونی در کنار آن احداث گردیده است.
قرن سوم هجری، معماری ایران شاهد پیدایش اولین مناره آجری است. خصوصیات مهم این عنصر معماری این است که به‌صورت میل ساده و منفرد به عنوان میل راهنما، و گاهی متصل به مسجد بوده است. شاید اولین مناره آجری باقیمانده از قرن سوم، منار منفرد قم باشد که بنا به گفته مولف کتاب قم در سال 291 هجری در دوره حکومت یحیى بن اسحق با خودیاری عرب اشعری میان شهر جدید اسلامی و شهر قدیم کمیدان (قم) بنیان گردید تا صدای موذن به هر دو شهر برسد. از تصادفات متناسبه کلمه «منار» برابر 291 ماده تاریخ بنای آن شده است.
منار مزبور که ابتدا در کنار مسجد ابوالصدیم حسین بن علی بن آدم اشعری که در سال ۲۶۵ ساخته شده قرار گرفته و دارای طرح استوانه‌ای با راه‌پله مارپیچی درونی بود. این منار به‌مرور زمان فرسوده شد و قسمت‌هایی آز آن فرو ریخت تا در سال 1191 هجری بوسیله یکی از امراء زند مرمت گردید و نمای آجری کنونی از همین مرمت بجای مانده است.
بعد از مناره شوش و تاریخانه دامغان و مناره میدان کهنه قم می‌توان به منار مسجد جورجیر اصفهان که در بین سالهای385ـ ۳۶۶ هجری ساخته شده اشاره کرد.
مافروخی (۴۲۱ ه) در کتاب محاسن اصفهان در مورد مسجد جورجیرمی‌نویسد:
«کافی الکفا صاحب بن عباد یک مسجد نو و کوچکتری بنا نهاد که از حیث ارتقاع مکان و استحکام بنیان به جامع قدیمی مزیت داشت. مسجد مزبور در میان معماران جهان به قشنگی و بلندی و آرایش مناره‌اش که یکصد گز ارتفاع داشته معروف و مشهور بود. بنظر می‌رسد که هم مسجد وهم سار از خشت ساخته شده بود.»
مقدسی در کتاب احسن التقاسیم مورخ به سال ۳۷۵ هجری از جامعی نام می‌برد که دارای ستون‌های گرد بود. و در جنوبش منار گلی بلندی به ارتفاع 70 گز وجود داشته است. چنین بنظر می‌رسد که منار نام برده همان منار جورجیر باشد. با توجه به تاریخ تالیف کتاب می‌توان منار را منش به قبل از سال ۳۷۵ هجری دانست.
مناره خشتی مسجد جامع فهرج که مناری الحاقی است یعنی بعد از احداث مسجد، ساختمان آن صورت گرفته بیانگر مهارت استادان و معماران ایرانی است که به این دوره تعلق داشته‌اند. شاید بتوان گفت که کهن‌ترین منار آجری موجود با تمام خصوصیاتش مناره ایاز یا ارسلان جاذب واقع در ۴۰ کیلومتری شهر مشهد می‌باشد. این منار که به صورت میل آجری ست از آثار دوره سلطان محمود غزنوی (389ـ421) هجری به‌حساب می‌آید۔
عده‌ای آن را به ارسلان جاذب حکمران طوس در دوره غزنوی نسبت می‌دهند. برخی دیگر آن را به سلطان محمود غزنوی منتسب می‌دانند که به‌خاطر علاقه زیادی که به غلام خود ایاز داشته به نام وی احداث کرده است. این منار در ابتدا به صورت منفرد ساخته نشده بود، بلکه در قسمت جنوب شرقی آثار دیواری که به منار تکیه داشته دیده می‌شود و این می‌رساند که منار به بنائی متصل بوده است.
اهمیت این بنا از آن جهت است که شاید یگانه اثر معماری دوره غزنوی در خاک کنونی ایران باشد. همزمان با این منار می‌توان از منار سلطان محمود غزنوی در غزنه نام برد که در بین سالهای ۳۸۸ تا ۴۱۲ هجری ساخته شده است.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

تحول مناره در قرن پنجم و ششم :

بیشتر


با به حکومت رسیدن سلجوقیان و انتخاب شهر اصفهان به پایتختی، این شهر مجد و عظمت گذشته خود را باز یافت. به‌خصوص در دوره ملکشاه و سلطان سنجر سلجوقی و در وزارت خواجه نظام الملک، اصفهان یکی از مهمترین بلاد دنیا و یکی از آبادترین آن‌ها بوده و این پادشاهان و وزیر و عمال و اعیان دیگر سلجوقی در آن شهر ابنیه بزرگ و جالب توجه من‌جمله منارهای بلند و عالی ساختند که هنوز آثار تعدادی از آن‌ها برجاست. در حقیقت انتساب، شهرت و اعتبار اصفهان به شهر منارها را می‌توان مدیون وجود تعداد زیادی مناره بجای مانده از این دوره دانست.
در همین عصر بر ایالت قومس (استان سمنان کنونی) شخصی به نام امیراجل بختیار معروف به ابوحرب بختیار ممدوح منوچهری دامغانی حکمرانی می‌کرد. وی بانی بناهای متعددی در این ایالت بود که از اهم آن می‌توان به منار مسجد جامع سمنان منار تاریخانه دامغان اشاره کرد.
با توجه به شباهت قسمتی از تزیینات منار مسجد جامع دامغان به منار تاریخانه، انتساب زمان احداث این منار را به این دوره متقن می‌سازد.
دوره سلجوقیان را می‌توان دوران درخشان معماری ایران به خصوص در احداث مناره به حساب آورد. نه تنها دامغان، اصفهان، سمنان از این دوره آثار و یادگاری گرانبها را در آغوش دارند، بلکه نمونه‌های منارهای منفرد این دوره را می‌توان در سبزوار، کرات تایباد، قم، ساوه، کاشان، کرمان، نائین، گلپایگان، بسطام و دشت‌های وسیع سیستان و بلوچستان و بسیاری از شهرها و قصبه‌ها و دهکده‌های بزرگ مشاهده نمود که به مرور در طرز بنای آن‌ها تطوراتی راه یافته و به مرور تزیینات آن‌ها افزوده شده است. به طور ی‌که اهل فن از دیدن هر مناره و کیفیت تزیین آن‌ها بر قدمت هریک می‌توانند پی ببرند.
برای آشنا شدن با منارهای این دوره به چند نمونه از منارهای ایران که یکی پس از دیگری ساخته شده‌اند و بعضی از آن‌ها هم دارای تاریخ هستند اشاره می‌شود:
پس از منارهای قم و سنگ بست، سمنان و دامغان می‌توان از مناره کاشان نام برد که در کنار دارالحکومه با دیوارهای ساده بدون هیچ‌گونه نقوش و تزیینات ساخته شده است.
این مناره در سال ۴۴۰ هجری به ارتفاع ۴۷ متر بنیان گردید، ولی در قرن اخیر قسمت بالای آن از محور اصلی اندکی انحراف یافت و کمرگاه آن خمیده گشت. در نتیجه مجبور شدند که قسمت فرازین آب را خراب کنند چنان‌که ارتفاعش اینک از 20 متر تجاوز نمی‌کند.
در جانب شمال غربی صحن مسجد جامع تفرش مناره‌ای است به قطر ۲ متر و ارتفاع ۲۰ متر که دارای کتیبه‌ای به خط کوفی که اکثر کلمات آن فرو ریخته می‌باشد. از سبک بنا تقدم بنیان آن بر مناره ساوه مورخ به سال 4۵۲ و تاخر بنای آن از مناره منفرد قم مستفاد می‌گردد.
منار مسجد سرخ ساوه از آثار عهد سلجوقیان و مورخ به سال 4۵۳ هجری قدیمی‌ترین مناره تاریخ‌دار کشور به حساب می‌آید.
بعد ازآن از منار پامنار زواره مورخ به سال ۴۶۱، مسجد جامع کاشان به مورخ سال ۴۶۶،مناربرسیان مورخ به سال 491 که در عصر سلطنت برکیارق و وزارت مجد‌الملک براوستانی ساخته شد می‌توان نام برد، مناره چهل‌دختران اصفهان مورخ ۵۰۱ ـ مناره کار (۵۰۵ ه) ـ منار بسطام ۵۱۲ ه، مناره گز (۵۲۰ ــ۵۲۵) منار مسجد سین، مناره مسجد علی و منار مسجد ساریان و منار دهکده زیار و منار رهروان (حدود ۵۷۵) به ترتیب در لیست منارهای سلجوقی قرار دارند.
ناگفته نماند که منارهایی از دوره سلجوقی و در قرن پنجم در قم ساخته شد که می‌توان به منارهای احداثی میرابوالفضل عراقی به سال ۴۲۷ در خارج شهر (۳۶) و مناره‌های کمال الدین ثابت وزیر در سال 527 در داخل شهر اشاره کرد که اکنون از آن‌ها اثری وجود ندارد.
چنین به نظر می‌رسد که سازه‌های زوجی از سال ۵۴۷ هجری به بعد بر سر ایوان‌ها ظاهر شده باشد. مولف النفس که در سال ۵۵۵ هجری به تالیف این کتاب همت گماشته می‌شوند:
معلوم است در شهر قم که همه شیعه‌اند آثار اسلام و شعائر دین و قوت اعتقاد چگونه باشد از جوامعی که ابوالفضل عراقی کرده است بیرون شهر وآنچه بهاء الدین کمال ثابت کرده است در میان شهر از مقصوره‌های با زینت و منبرهای با تکلف و مناره‌های رفیع و کرای علما و نوبت عقود مجالس و کتب خانه‌های ملا از کتب، طوایف ومدرسه‌های معروف چون… ومدرسه المرتضى الکبیر شرف الدین بازینت و….
در سال 545 که سلطان سلجوقی به دست غزان گرفتار گردید، شرف الدین ابو طاهر بن على قمی وزیر بالاستقلال سلطان برای حفظ عراق از اختلال و اغتشاش به قم هجرت کرد و به احداث این مدرسه پرداخت و تا سال ۵۵۱ هجری که سلطان سنجر از زندان غزان فرار کرده در سمرقند به اریکه سلطنت تکیه زد بنای آن را به پایان رسانید.
مولف گنجینه آثار قم معتقد است که سردر مدرسه غیاثیه فعلی با دو مناره‌اش از بقایای مدرسه شرفیه است که در سال ۱۰۴۵ بر اثر سیل منهدم گردیده است.
با شباهت جالب توجهی که بین مناره‌های مدرسه غیاثیه و مسجد نظامیه ابرقو که از آن هم سردر و مناره‌ها باقی مانده وجود دارد بنظر می‌رسند که هردو بنا به یک دوره تاریخی تعلق داشته باشند. هرچند سرآغاز احداث منارهای زوجی حداقل اوائل قرن پنجم نوشته‌اند، لیکن از اوایل قرن هفتم هجری ساختن دو جفت مناره در سردر یا ایوان مساجد و مقابر محصول گردید. به گفته دونالد ویلبر درکتاب معماری اسلامی، استادانه‌ترین و از نظر معماری زیباترین وسیله اهمیت دادن به سردر که به خیابان باز می‌شود بلند ساختن آن و قرار دادن دو مناره در دو طرف آن بود.
چون منارهای مسجد آقاقلعه یزد وشیخ شهاب الدین اهری اشاره کرد.
در دوره صفوی که آن را عهد طلائی هنر معماری اگرچه در دوره مغول و تیموریان ایران دستخوش حوادث گوناگونی و ویرانی زیادی شد و بسیاری از این مساجد و مدارس و مناره‌ها ویران گردید اما آرامش که در دوره سلاطین بعد بوجود آمد و با کمک وزرای لایق و مدبر مدارس و مساجد و اماکن مذهبی با مناره‌های بلنه ساخته شد با این تفاوت که مناره‌های قرن هشتم به بعد عموما به صورت زوجی بود که برفراز ایوان می‌نشست برعکس دوره مغول که مناره از قسمت پایین تا لب ایوان در بنای مسجد یا مقبره مخفی بود بیشتر مناره‌های دوره تیموریان به‌صورت آشکار در کنار ایوان همراه با آن و یا جدا از آن احداث می‌گردید و تزیینات این مناره‌ها بیشتر به صورت کاشی‌کاری و معقلی بود، از مناره‎‌های دوره ایلخانی می‌توان به مناره‌های مسجد جامع اشترجان ـ سلطان بخت آغا اصفهان ـ مسجد جامع مظفری کرمان ـ منارهای فوشخانه ـ دارالضیافه اصفهان و از مناره‌های دوره تیموری به منارهای مسجد گوهرشاد ـ مسجد 72 تن شهید (شاه سابق) در مشهد یا فاقد تزیینات ایران می‌گویند احداث منار برعکس دوره تیموری دوباره بر بالای ایوان‌ها صورت گرفت با انواع کاشی معرق و هفت‌رنگ آراسته گردید. مسجد امام (شاه سابق) و مدرسه چهار باغ اصفهان زیباترین مناره‌های این دوره را به نمایش می‌گذارد و هرکدام از این مناره شاهکاریست از هنر معماری و هنر تزیین.
از زمان افشار به میل و منار احداثی باقی نماند، اما تعمیراتی در بعضی از میل‌ها و مناره‌ها چون میل نادری و منارهای تعمیراتی در بعضی از میل‌ها و مناره‌ها چون میل نادری و منارهای آستان قدس رضوی در این دوره صورت گرفته است که در پاره‌ای از تواریخ ذکر شده است.
در حقیقت می‌توان گفت که بعد از زمان صفوی تا دوره قاجار معماری مناره رو به افول رفت. تعداد منارهایی که در این دوران ساخته یا مرمت شد به حدی ناچیز است که نمی‌توان در تاریخچه منارسازی برای آن جای پایی پیدا کرد. منار آجری ساده مسجد جامع بروجرد که از آثار دوره زندیه به حساب می‌آید نیز نمی‌تواند اطلاعات قابل ملاحظه‌ای از منارهای این دوره بدست دهد.
در دوره قاجاریه با آن‌که نمونه منارهای کشیده و بلند چون منارهای حرم مطهر حضرت معصومه ـ منارهای بارگاه حضرت عبدالعظیم، یا منار و منارهای مدرسه سپهسالار قدیم (مدرسه شهید بهشتی) و جدید (مدرسه عالی شهید مطهری) نیز ساخته شد معذلک بیشتر احداث منارهای کوتاه ترجیح داده می‌شد، منارهای داخل مدرسه شهید مطهری ـ منارهای مسجد امام خمینی تهران ـ منارهای مسجد دارالاحسان سنندج و منارهای مدرسه خانم در زنجان.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

کاربرد منار:

بیشتر



از آن‌جا که بین انتخاب مکان جهت احداث منار و کاربرد منار رابطه‌ای هماهنگ و مستقیم وجود دارد می‌توان مکان احداث این نوع بنا را عملکرد آن بنا در راستای خاص آن دانست.
وجود تعداد زیادی منار و میل در تمام سرزمین پهناور ایران، چه بر سر جاده‌های کاروانسراهای قدیمی و چه بر روی تپه‌ها و ارتفاعات و چه در آغوش مساجد و بقاع متبرکه در کنار کاروانسراها و مدارس و دارالضیافه هرکدام بازگو کننده کاربردی است که این بناها داشته‌اند مهم‌ترین کاربرد منارها عبارتند از:

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی




1ـ میل راهنما:

بیشتر

شک نیست که میل‌هایی که در کنار راه‌های کاروانی قدیمی و دشت‌های وسیع به چشم می‌خورد، همان‌طور که از نامشان پیداست به صورت میل راهنما عمل کرده و هدایت‌گر رهگذران و کاروان‌ها یا پیک‌هایی بوده که از این مکان‌ها می‌گذشته‌اند مانند میل قاسم‌آباد ـ میل نادری، میل خسروگرد و میل کرات.
هرکس از دشت‌های پهناور ایران، صحاری گرم و سوزان کویری به ویژه کوره راه‌های یزد و خراسان و کرمان و سیستان وبلوچستان گذشته باشد با مشاهده هوای داغ، تپه‌های بزرگ ماسه‌ای روان که هرروز جای خود را تغییر می‌دهند در می‌یابد که وجود میل و مناره در این بیابان برهوت که نه نشان از آب و گیاه است و نه نام از آبادی فقط جهت ردیابی است و وجود آن‌ها حتی از رباط و کاروانسرا هم لازم‌تر می‌نموده است.
هرچند که در بیشتر موارد میل فقط نشان راهنما به حساب می‌آمده لیکن گاه در کنار آن‌ها هرجا که شرایط و مکان مناسب می‌نمود رباط‌ها و ساباط و آب انبارهایی نیز ساخته می‌شد به عبارت دیگر میل خود نشانگر وجود تاسیساتی بود که جهت تن‌آسایی کاروانیان وامانده و قوافل ملتهب وعطشان در صحراها احداث می‌شده چنان‌که در کنار میل قاسم‌آباد سیستان کاروانسرائی بزرگ و‌آباد بوده که به‌تدریج رو به ویرانی نهاده است. منار سنگ بست در کار مقبره ارسلان جاذب نشان از رباط بزرگی دارد.
میل‌های قبل از اسلام هیچگونه شکی در راهنما بودنشان نیست به خصوص دو اثر بازمانده از دوران اشکانی و ساسانی یعنی میل اژدها و منار فیروزآباد که بر سر شاهراه‌های فارس قرار داشته‌اند معمولاً برافراز این بنا در شب‌های تار یا روزهای مه‌آلود آتش می‌افروختند و بدینوسیله دیدگان گم کرده‌راهان را متوجه خود ساخته و به هدایت آن‌ها هست می‌گماشتند. وجود آتشدان سنگی بر فراز میل اژدها با برج نور‌آباد ممسنی موید این امر است. شاید وجه تسمیه نور‌آباد نیز بر همین اساس باشد.
عده‌ای از باستان‌شناسان معتقدند که منار فیروزآباد نشانگر آتشکده بزرگی بوده که در کنار آن وجود داشته است. در دوران اسلامی نیز میل و منار سازی جهت راهنمائی مسافران از رونق نیفتاد. هرچند کاربرد منار در مساجد و مدارس و بقاع متبرکه بیشتر به چشم می‌خورد لیکن این بناها وظیفه اصلی خود را فراموش نکرده‌اند. صحت این ادعا مبنی بر راهنما بودن منارها را می‌توان در منارهای سلجوقی مشاهده کرد که اغلب به صورت میل منفرد و عدم وابسته به ساختمان بودند بعداً براطراف آن‌ها بنای مساجد بنیان نهاده شده است مانند منار سمنان.
منار دارالضیافه درست نشانگر و راهنمای میهمانخانه‌ای بوده که درویشان و غربیان را به میهمانی شام و ناهار فرا می‌خوانده است.
به‌جاست که در این مقوله از میل‌ها و فانوس دریایی که در خلیج فارس و دریای خزر به تعداد زیادی وجود داشته نیز سخن به میان آید. این بناها منارهایی بودند که آتش برفراز آن‌ها افروخته می‌شده و به چند علت احداث می‌شده‌اند:
الف: جهت‌یابی کشتی‌ها در تاریکی شب.
ب: جلوگیری از خطر در گل نشستن کشتی‌ها.
ج: خبررسانی به پایگاهها و شهرهای زمینی و یا کشتی‌ها در صورت حمله دزدان و متجاوزین دریایی.
سیاحان و جغرافی‌دانان و مورخین که از طریق خلیج فارس سفر کرده‌اند و یا بنادر بزرگ ایران را در ازمنه گذشته دیده‌اند به کرات از وجود ویژگی‌های این بناهای دریایی سخن رانده‌اند. چنین به نظر می‌رسد که برای اولین بار فانوس‌های دریایی در خلیج فارس احداث گردیده‌اند و از این نظر اختراع آن‌ها را می‌توان منسوب به ایرانیان و جزئی از تاریخ مهندسی در ایران دانست.
آثاری از فانوس دریایی در بوشهر (ری‌شهر قدیم) و در نزدیکی شهر ایلامی لیان و نیز در قلعه بندر کنگ موسوم به قلعه پرتغالی‌ها و یک مناره دریایی در بندر انزلی باقی‌مانده است.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی




2ـ اذان‌گوئی و خبررسانی

بیشتر

مناره در اصلاح کنونی بنایی است که جهت اذان‌گوئی به کار میرفت. به همین جهت در دوران اسلامی منار، نام ماذنه نیز به‌خود گرفته است. ولی این نام مستلزم صعود موذن بر فراز آن نبوده بلکه موذن عموما در محل مناسب‌تری در مسجد اذان می‌گفته است.
دکتر زکی محمد حسین دانشمند مصری معتقد است که مناره‌های ایران بواسطه ارتفاع زیادی که داشته‌اند برای اذان‌گوئی به‌کار نمی‌رفته‌اند و اذان‌گو بالای بام مسجد اذان می‌گفتند و در واقع این مناره‌ها بیشتر برای زینت بنا به‌کار می‌رفته است.
گدار نیز به همین نظر معتقد است و می‌گوید از بین تمام منارهای اصفهان تنها مناری که برای اذان گفتن به کار میرفته منار گلدسته اصفهان می‌باشد.
هرچند که قسمت اول گفته زکی محمد حسن مبنی بر این‌که منارهای بلند برای اذان‌گویی به کار نمی‌رفته منطقی به نظر می‌رسد زیرا کسی را لااقل در دراز مدت یارای این نبود که هر صبح و ظهر و شب ده‌ها پله مارپیچ را طی کند و بعد از اذان‌گوئی از این راه برگردد، ولی این‌که منار را فقط زینت بنا می‌داند، این گفته چندان صحیح به نظر نمی‌رسد چه این‌که چند منار باقی‌مانده از دوره سلجوقی به صورت منفرد و بدون وابستگی به ساختمان و بنا دیده می‌شود بنابراین عمارت فوق را می‌توان چنین تصحیح نمود که منارهایی که در کنار ساختمان یا بر سر ایوان‌ها قرار می‌گرفت می‌توانست در القای عظمت نقش ویژه‌ای را ایفا کند.
در حقیقت می‌توان گفت منارهای بلند ایرانی بیشتر از آن‌که جنبه ماذنه داشته باشد به عنوان سمبل آوای ملکوتی در کنار مساجد و بقاع متبرکه ساخته می‌شد. چه این‌که امروزه با آن‌که موذن در پشت بلندگو اذان می‌گوید اما باز هم مناره‌ای بسیار بلند و زیبائی احداث می‌شود مانند منارهای مسجد حظیره یزد ـ منارهای مسجد جامع نارمک ـ منار مسجد جامع رفسنجان.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

3ـ منار سمبل پیروزی:

بیشتر

وقتی از منار و کاربرد آن صحبت به میان می‌آید ناگزیریم آنچه که از لحاظ معماری شبیه منار قلمداد شود در این مبحث بیان نمائیم. صحبت را به یکی از شگفتی‌ها و عجایب و اعمال غیر عادی جنایتکاران تاریخ می‌کشیم که در پی هوس‌های شاهانه چه جنایت‌ها که نیافریدند و چه سمبل پیروزی و یادبودها که به پا نکردند و برخ مردم دربند نکشیدند. منارکله از سر انسان‌های بی‌گناه و یا شورشیان سرکوب شده از این مقوله جنایات است که نه تنها در دوران مغولان خونریز و تیمور لنگ سفاک صورت گرفت بلکه در دوران صفویه و افشاریه که سلاطین آن مدعی دین پروری بودند نیز تاریخ شاهد چنین فجایعی بوده است حتی بعضی از سیاحان و جهانگردان خارجی که به ایران سفر کرده‌اند تصاویری از این منار کله ارائه داده‌اند من‌جمله توماس هربرت معتقد است که این منارها از سر شورشیان بنا گردیده تصویری را که رسم نموده ستون ساده‌ای ست که بر روی آن جمجمه انسان‌ها نقش گردیده است.
ح هانوی که از طرف دولت انگلیس در سال ۱۱۵۶ به ایران روانه شده دو جلد سفرنامه از خود به جای گذاشته است. وی تصویری را از منار کله در کتاب خود ترسیم نموده که از سر انسان ساخته شده است. تصویر دیگری که خود هانوی سوار اسب به اتفاق همراهان نشان می‌دهد این منار به صورت بهتری نمایش داده است.
از جمله منار کله‌های دیگر منارهایی هستند که از کله‌های بز کوهی و حیوانات وحشی دیگر ساخته شده‌اند. پیترودولااله این منار را اصفهان دیده و تصویر آن را نیز در سفرنامه خود آورده است. وی در این موردمی‌نویسد:
“…این منار نمی‌دانم به دلیل وجود مسجدی در نزدیک آن یا به قصد روشن کردن اطراف و یا برای دعوت موذن از مردم برای ادای فرضیه مذهبی یا امثالهم ساخته شده ولی از این جهت جالب توجه است که از صدر تا ذیل آن از کله‌های بزهای کوهی و حیوانات وحشی دیگری ترکیب شده که یک شاه یا یکی از خویشان او که سازنده منار بوده است که در یک وهله شکار همه آن‌ها را زده است.
این منار بلند است و کله‌ها یکی در کنار دیگری قرار گرفته و تعداد آن‌ها به چندین هزار می‌رسد مع‌الوصف این امر که همه آن‌ها یک مرتبه شکار شده‌اند موجب تعجب نیست. زیرا همانطور که امروزه نیز شاه بدان عمل می‌کند این شکارها چندین روز به طول می‌انجامد و هزاران نفر برای خارج کردن حیوانات از جنگل در آن شرکت می‌کنند. روی‌هم‌رفته این منار با این همه کله حیوان و شاخ‌هایی که از آن خارج شده حکایت از ذوق غیر عادی و عجیب ایرانیان می‌کند که باید گفت هیچ یک آن‌ها از این جهت به پای شاه نمی‌رسند. این منار عجیب به نام منار کله خواندهمی‌شود…
کمپفرو تاردن نیز تصاویری از منار کله حیوانات ترسیم نموده ولی تاریخ احداث آن را گوناگون گزارش کرده‌اند. از این منارها آثاری بجای نمانده است.
لازم به تذکر است که منار بجای مانده از نوع فوق الذکر که در شمال غربی شهر خوی جلب توجه می‌کند از آثار دوره زندیه است که توسط حکام دنبلی این عصر ساخته شده. منار به صورت استوانه‌ای به ارتفاع ۱۲ متر و به صورت میل منفرد می‌باشد. قسمت زیرین منار از سنگ و فست فوقانی آن آجریست و در قسمت میانی تزییناتی از شاخ بز کوهی و قوچ به کار رفته است.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

معماری مناره
پایه:

بیشتر

به طور کلی مناره از سه قسمت پایه، ساقه یا بدنه و کلاهک یا تاج منار تشکیل شده است.
از آن‌جا که مناره با ارتفاع زیاد و مساحت کم زیر بنا، فشار زیادی را بر سطح قاعده خود تحمیل می‌کند، هرگونه سستی در پایه‌ها باعث انهدام و فرو ریختن بنا می‌گردد. به همین جهت برای استحکام و اطمینان بیشتر زمین را تا جائی که به زمین سخت برسد حفر کرده سپس با شفته و سنگ آن را پر و مستحکم می‌سازند آنگاه سکو یا پایه اصلی منار را با سنگ و آجر بنا می‌نهند.
عموماً پایه‌ها به صورت سکوهای مربع شکل یا کثیرالاضلاع می‌باشند که منار در وسط آن قرار گرفته و به بالا ادامه می‌یابد. این پایه‌ها در منار رهروان اصفهان، منار خسروگرد سبزوار، چهارگوش و در منار زیار، منار گار، منار سین به فرم هشت ضلعی دیده می‌شود. بعضی از منارها فاقد پایه بوده و منار بدون این‌که روی سکوئی قرار داشته باشد بر روی زمین قرار دارد مانند منار مسجد برسیان، منار علی و منار ساربان در اصفهان.
ناگفته نماند که اگرچه مناره‌های سلجوقی ازحیث بلندی دارای اهمیت می‌باشد ولی ابعاد پایه از اهمیت خاص برخوردار نیستند. برعکس، منارهای دوره ایلخانی کوتاه‌تر ولی اغلب دارای پایه‌های قابل توجهی به‌شکل کثیر الاضلاع می‌باشند مانند منار قوشخانه و منار دارالضیافه.

کمتر

معماری مناره
بدنه یا ساقه:

بیشتر

شکل فرم بدنه منار در پهنه ممالک اسلامی متفاوت و دارای تنوع زیادی است و با توجه به ذوق و ابتکار معماران هرناحیه به صور گوناگون جلوه‌گر شده است. من‌جمله در فلسطین، سوریه و اسپانیا منارها دارای مقطعی مربع، و مساجد اولیه دوره عباسی در بین النهرین مخروطی شکل با پله‌های مارپیچی بیرونی می‌باشد.
در بعضی مناطق دیگر مانند منارهای سردر مسجد لارنده قونیه مورخ به سال ۶۵۵ و قطب منار دهلی از آثار اوایل قرن هفتم، نمای خارجی آن مطبق و با ایجاد شیارهای طولی و بلند از نمونه‌های زیبای تنوع شکل و فرم منار به شمار می‌آید.
از منارهای به جای مانده از دوران قبل از اسلام با پلانهای مربع چون منار فیروزآباد و منار نورآباد روبرو هستیم لیکن بعد از اسلام منارها عموما به صورت مدور ساخته شد. در بدو امر این مناره‌ها در نقشه مساجد مستتر نبودند و همچون برج‌های مجزائی فاقد محل معین در مجتمع مسجد عمل می‌کردند. بدین ترتیب که از قرن اول تا قرن پنجم منار به صورت منفرد و گاه وصل به بنا و گاه با فاصله از بنا ساخته می‌شد و یا احداث بنا یا مسجد در اطراف منار در دوره‌های بعد صورت می‌گرفت.
از نمونه اول یعنی منار منفرد می‌توان به منار خسروگرد منار سلجوقی سمنان، از نمونه دوم یعنی منار متصل به بنا منار ارسلان جاذب و میل قاسم‌آباد در سیستان و بلوچستان و منار مسجد ملک کرمان و از نمونه سوم به منار مسجد میدان ساوه و منار گلپایگان اشاره کرد. منارهای ایران را می‌توان به دو دسته منفرد و زوجی تقسیم کرد.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

معماری مناره
بدنه یا ساقه:

بیشتر

تاج یا کلاهک منار
بدنه منار در نقطه گلوگاه به‌وسیله چند رشته مقرنس‌کاری و یا پیش آمدگی مقعر گونه مانند گل نیلوفر با گل شیپوری باز شده و با افزایش مقطع عرضی به‌صورت دایره با چند ضلعی درمی‌آید. این مقطع بدست آمده نعلبکی منار را که جایگاه موذن است بوجودمی‌آورد، دیوارهای منار در وسط تاج یا جایگاه موذن بسیار باریک شده و به‌صورت ستون موزونی در آمده و از سرپوش تاج نیز خارجمی‌شود و گاه به ارتفاع ۲ یا ۳ متر بالاتر از سقف تاج منار ادامهمی‌یابد. برای جلوگیری از سقوط موذن معمولاً در اطراف جایگاه دیواری کوتاه یا نرده‌ای مشبک فلزی یا چوبین با انواع گره‌بندی زیبا و استادانه بکار رفته که زیبایی خاصی به منارمی‌بخشد. ناگفته نماند که سرپوش یا سقف تاج منار نیز با اشکال مختلف و فرمهای متعدد جلوه گرمی‌شود.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

معماری مناره
منارهای ایران را می‌توان به دو دسته منفرد و زوجی تقسیم کرد.

منارهای منفرد:

بیشتر


این دسته از منارها دارای بدنه‌ای بلند و کشیده می‌باشند که از نظر تنوع و فرم به سه دسته تقسیم می‌شوند.


1 ـ منارهای استوانه‌ای: که به‌جز معدودی، اغلب دارای بدنه‌ای ساده و یا دارای تزیینات اندک‌اند مانند خرم آباد، گلپایگان، منار مسجد جامع تفرش، منار شیخ دانیال خنج لارستان.


٢ـ منارهای مخروطی: این نوع منارها غالباً کشیده و به صورت مخروط ملایم و موزون می‌باشد. به عبارت دیگر سطح قاعده منار در پایین از مقطع فوقانی آن بزرگتر است. و این امر باعث ایستایی بیشتر منارمی‌گردد. به عنوان مثال می‌توان از منارهای دامغان، سمنان، بسطام، منارهای ساربان، منار علی در اصفهان و ده‌ها نمونه دیگر نام برد. قرن پنجم و ششم را می‌توان دوران شکوفائی معماری مناره‌ها دانست. در این دوره مناره سازی به حدی به درجه تکامل رسیدند که به جاست آنان را شاهکارهایی از هنر و معماری و جلوه‌ای از ذوق و سلیقه معماران آن زمان به حساب آورد. زیباترین نمونه‌های تکامل معماری منار را در بعضی از منارها مطبق سلجوقی می‌توان دید. این مناره‌ها دو یا سه طبقه‌اند. به عبارت دیگر این منارها دارای سه طرح شکل سازی است که هر کدام از دیگری باریک‌تر و کوتاه‌تر بر روی هم قرار گرفته‌اند یا دارای دو یا سه موذنه و تاج می‌باشند.
از نکات قابل توجه در بعضی از منارهایی که در قسمت پایین دارای پلان چند ضلعی می‌باشند وجود تاق‌نما و نغول در اصطلاح چندگانه است که با ایجاد سایه روشن والقاء زیبائی بنا را از حالت خشک و یکنواختی خارج می‌سازد مانند منار مسجد جامع تبریز و منار گلپایگان.


3ـ منارهای منشوری: از این نوع منار که معدودی از آن در ایران به چشم می‌خورد و عبارت است از طرحی چند ضلعی که هر چه رو به بالا می‌رود از قطر قاعده آن کاسته می‌شود. منار بلند و زیبای مسجد جامع نائین و منار کوتاه مسجد امام حسن عسگری آمل از این جمله‌اند.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

معماری مناره
منارهای ایران را می‌توان به دو دسته منفرد و زوجی تقسیم کرد.

منارهای زوجی:

بیشتر

در اواخر دوره سلجوقی منار به دلایلی ساختمانی جزئی از بنای مسجد گردید. در این هنگام مناره‌ها از دو سوی ایوان اصلی یا طرفین سردر ورودی واقع شد. با تعریض و توسعه‌ای که در ایوان‌های دوره‌های بعد صورت گرفت مناره‌های زوجی نقش مناسبی برای مقابله با نیروهای رانشی که در اتاق ایوان‌ها پدید می‌آید ایفا کرد. بدین صورت که نیروهای رانشی گنبد و تاق ایوان بخصوص در تاق ایوان‌هایی که دارای دهانه‌های وسیع و قوس‌دار به‌ دو نیروی عمودی و افقی تبدیل می‌شود. نیروی عمودی با نیروی عکس العمل زمین توسط پایه‌ها احداث خنثی می‌گردد. برای کاستن نیروی فشار افقی از اجزای تظاهری مانند منار که ایجاد یک نیروی اضافی می‌کند استفاده می‌شود، در عین حال با توجه به اهمیت قرینه‌سازی در معماری ایران، به زیبائی سردر نیز می‌افزاید. منارهای دارالضیافه، مسجد جامع، مسجد امام (شاه سابق) مدرسه چهار باغ، بقعه سلطان بخت آغا در اصفهان و منارهای مدرسه نظامیه ابرقو، مدرسه غیاثیه قم، مسجد جامع یزد و مسجد امام تهران.
در دوره‌های بعد تا دوره تیموری نمای خارجی مناره‌های زوجی و ساقه آن از روی پشت بام مجاور ایوان آغاز گردید. بدنه منارها به صورت نسبتاً باریک‌تر وظریف‌تر ارائه شد. در دوره تیموری به عکس دوره‌های گذشته که قسمت پایین منار در بنای ساختمان مخفی بود، بدنه منار به صورت آشکار در کنار ایوان یا با فاصله‌ای کم منتهی وابسته، قرار می‌گیرد مانند منارهای مسجد گوهرشاد، مسجد ۷۲ تن شهید (شاه سابق) و منار مسجد آق قلعه یزد. بعضی از این منارها تو پر و ورودی آن از پشت بام محاذی ایوان می‌باشد. دو مناره زیبا و مرتفع گوهرشاد که ارتفاع هر یک به ۲۱ متر می‌رسد از پایین متصل به طرفین ایوان مقصوره است و داخل آن تا سطح مقصوره پر است و راه صعود به آن به وسیله پله‌هایی که در پشت بنای ایوان ساخته‌اند می‌باشد. در دوره صفویه معماری مناره‌های زوجی دوباره راه قبل را پیمود و نمای خارجی بدنه از بالای ایوان‌ها ظاهر گردید. مناره‌های این دوره عموما به صورت استوانه‌ای با تزیینات مفصل و مقرنسکاری جلوه‌گر شد. منارهای دوره قاجاریه عموما کوتاه و باریک و از نطر قطر و ارتفاع در مقایسه با منارهای دوره صفوی تفاوت فاحش داشت.
نمونه‌های منار کشیده و بلند نیز در این دوره به چشم می‌خورند که می‌توان به منارهای بارگاه حضرت معصومه در قم، بارگاه حضرت عبدالعظیم در ری، مشهد اردهال در کاشان و منارهای مدرسه عالی شهید مطهری (سپهسالار) در تهران اشاره کرد.
از مختصات جالب توجه این مناره‌ها تغییراتی است که در قسمت پایین داده شده بدین صورت که از طرح گلدانی با شکم برآمده استفاده شده است. بجاست که از منارهای استثنائی ایران یعنی منارهای بارگاه حضرت رضا (ع) نام برد که وضع آن‌ها به هیچ یک از مناره‌های مساجد و مشاهد مشرفه شبیه نیست. زیرا مناره‌های جفت معمولاً در دو طرف ایوان و دو طرف گنبد ساخته شده‌اند. چنان‌که ایوان و گنبد در وسط آن‌ها قرار دارند ولی این دو گلدسته در طول شمالی گنبد قرار دارند و عرض صحن عتیق فاصله میان آنهاست. بدین ترتیب که منارها درست در وسط ایوان‌های شمالی و جنوبی صحن قرار گرفته‌اند. به طوری که مسافران و زواری که از طرف جنوب شهر وارد شهر می‌شوند از دور گنبد را در میان دو گلدسته می‌بینند و این حاکی از دقت مهندسی معماران و هنرمندان آن زمان بوده است. ارتفاع ماره از کف صحن 5/40 متر و پیرامون خارجی آن 12 متر و نمای بیرونی مذهب می‌باشد.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

معماری مناره
دکل:

بیشتر

دکل ستون مدور با چند ضلعی است که در مرکر منار ساخته شد و پلکان‌های مارپیچی به دور آن می‌پیچد و صعود می‌کند.
این دکل یا ستون مرکزی در پایین دارای ضخامت زیادی ست که گاه قطر آن به بیش از 5/1 متر می‌رسد به‌تدریج هر چه به‌طرف بالا می‌رود از ضخامت آن، متناسب با کم شدن قطر بدنه منار کاسته می‌شود. به عنوان مثال می‌توان از دکل منار مسجد‌علی در اصفهان نام برد که ضخامت آن در پایین 60/1 متر و در بالا به ۳۹ سانتیمتر کاهش می‌یابد. قطر دکل مدور منار برسیان در پایین 82 سانتیمتر و در بالا ۷۲ سانتیمتر است. به طور کلی دکل با آجر و سنگ و گچ ساخته شده، گاه جهت استحکام دکل از سرب مذاب نیز بهره‌گیری می‌شده است مانند منارهای بارگاه حضرت معصومه.
لازم به یادآوری است که دکل مناره‌های قبل از اسلام بسیار قطور و در مناره‌های دوران اسلامی عموما باریکتر و ظریف‌تر می‌باشند.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

معماری مناره
پلکان‌ها:

بیشتر

پلکان‌های مناره‌ها عموما از روی نقشه، برخلاف حرکت عقربه ساعت می‌باشد. به عبارت دیگر پله‌ها به صورت مارپیچی مانند بادبزن حول محور مرکزی با دکل می‌پیچد و تا نعلبکی تاج منار ادامه می‌یابد. پلکان‌های منار فیروزآباد ومنار ابودلف سامرا در بیرون و در فضای باز قرار دارند. لیکن در منارهای دوره اسلامی پلکان‌ها ظریف‌تر و به شکل مثلثی در داخل منار قرار می‌گیرند. در منارهای مخروطی‌شکل، با باریک شدن بدنه منار، به تناسب از قطر به دیوار و دکل نیز کاسته می‌شود به طوری که هنگام صعود در قسمت بالا یعنی گلوگاه گنبد تنگی دهانه بنا کمتر احساس می‌شود. مهم‌ترین خاصیت پله‌های مارپیچی داخل منار این است که به بنا حالت فنریت می‌دهد و به منار در برابر ارتعاش و زلزله ایستائی بیشتری می‌بخشد. به‌خصوص این‌که شکل مدور مناره باعث می‌شود که منار در برابر نیروی باد نیز به راحتی مقاومت کند. ورودی بنا عموماً به صورت درگاه کوتاهی است که در پایین منارهای انفرادی ساخته می‌شود اما در بعضی از منارها از مدخلی که در محاذی پشت بام بنای وابسته احداث گردیده جهت دخول استفاده می‌کنند مانند منار گلدسته اصفهان و منار مسجد جامع قمشه. ورودی منارهای زوجی نیز اکترا در پشت بام شبستان یا پشت ایوان قرار دارد مثل منارهای مسجد گوهرشاد و بقعه شیخ شهاب الدین اهری و منار مسجد جامع اصفهان.
لازم به تذکر است که در منارهای ایران استثنائاتی نیز در پلکان‌ها ومدخل ورودی دیده می‌شود که از لحاظ معماری کمال اهمیت را دارد و آن منار مسجد جامع یزد، منار سلجوقی گلپایگان و منار کوتاه مدرسه خان شیراز است که دارای دو مدخل ورودی و دو پلکان است که یکی مختص صعود و دیگری مخصوص پایین آمدن از منار می‌باشد به طوری که هیچگونه ارتباطی بین این دوقسمت به چشم نمی‌خورد. طرز قرار گرفتن پلکان‌های دوگانه به همان شیوه مارپیچی و به صورت موازی است که با احتساب ارتفاع و فاصله آن دو، متناسب، جهت صعود ونزول یک فرد متوسط‌القامه می‌باشد.
قدیمی‌ترین منارهایی که به این صورت در ممالک اسلامی ساخته شدند می‌توان از منار جامع قرطبه در اندلس و منارهای فوصون، ازبک یوسفی و فوری در مصر منار موصل در عراق و ستار سوق الغزل در بغداد نام برد که دارای دو راه پله و ورودی و خروجی هستند.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

معماری مناره
نورگیرها:

بیشتر


نورگیرها روزنه‌های بزرگ و کوچکی هستند که در بدنه منار تعبیه شده و نور داخل پلکان‌ها را تأمین می‌کنند، به طور کلی نورگیرها به دو دسته تقسیم می‌شوند:
الف: نورگیرهایی که به صورت روزنه به‌اندازه یک یا دو آجر به‌فواصل مختلف در بدنه تعبیه می‌شود.
ب : گاه نورگیرها آن قدر بزرگ‌اند که حالت پنجره‌ای خود می‌گیرند و در منارهای سنگ بست و منار رهروان علاوه بر پنجره بزرگ، از روزنه‌های کوچک در جابجای بدنه نیز استفاده شده است و وجود چنین پنجره‌هایی در کمرکش منار، این مسئله را تداعی می‌کند که در کنار این منارها بناهایی وجود داشته که پشت بام آن‌ها محاذی این پنجره‌ها بوده و در حقیقت این پنجره‌ها مدخل ورودی مناره‌ها نیز بحساب می‌آمده‌اند. اما این مسئله در مورد منارهایی که پنجره‌هایشان در محل بالاتری تعبیه شده مورد وثوق نیست، چنین بنظر می‌رسد که از این پنجره، علاوه بر نورگیری جهت اذان‌گویی نیز استفاده می‌شده است. مانند منار گاروسین که دارای پنجره‌های بزرگ رو به قبله می‌باشد.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

معماری منار در نواحی شمالی ایران:

بیشتر


در حقیقت به ماذنه‌های مساجد گیلان و مازندران، منار نمی‌توان اطلاق کرد، چرا که به صورت گلدسته‌های بلند و مناره‌های کوتاهی هستند که با توجه به آب و هوای مرطوب ساخته شده‌اند. بهمین جهت ارتفاع آن‌ها کم و سقف تاج آن بزرگتر از حد معمول است، باز هم همه این مسائل مانع این نشده است که معمار ذوق و سلیقه به‌ خرج ندهد و در همان ارتفاع کم نیز  به هنرنمائی نپردازد. منارهای مهم مساجد و امامزاده‌های گرگان و مازندران و گیلان کم و بیش با اندکی تفاوت شبیه هم هستند. به وسیله پلکان‌های مارپیچی به ماذنه‌ای که از ارزش هنری و معماری کمتری برخوردار است راه می‌یابند. بدنه منار استوانه‌ای‌ است که در قسمت گلوگاه بدون مقرنس طرح دایره به چند ضلعی تبدیل می‌شوند.
عموم این منارها دارای تزییناتی در بدنه به صورت آجرچینی مورب و یا به صورت لوزی می‌باشند. مهم‌ترین گلدسته شمال عبارتند از گلدسته مسجد کاسه فروشان، گلدسته مسجد چمارسرا، گلدسته چله خانه آقامیر نظام الدین دررشت.گلدسته‌های  مسجد جامع گرگان و مسجد امام حسن عسگری آمل. این منارها از قدمت زیادی برخوردار نیستند و بیشتر مربوط به دوره قاجاریه می‌باشند.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

تزیینات:

بیشتر

بنای منار در سال‌های اول اسلام به صورت بسیار ساده و در قرون اولیه با مختصر زیب و زیننی همراه بود لکن بعداً که در فن ساختمان مناره تغییرات و تکامل به وجود آمد بدنه کشیده و وسیع بنا زمینه مناسبی را در اختیار هنرمندان و معماران اعصار مختلف برای اعمال ذوق و سلیقه گذاشت. نه فقط آجرکاری و تزیینات آجری مورد توجه هنرمندان ایرانی قرار گرفت بلکه با به‌کارگیری آجرهای گوشه‌دار مقرنس‌های زیبا و قطاربندی آجری و کتیبه‌های کوفی و انواع و اقسام خطوط و آرایشهای متن کتیبه، در ارائه هنر و ذوق شهرت به‌سزایی یافت.
استعمال کاشی برای تزیین منار در اواخر دوره سلجوقی ظاهر گردید و برای اولین بار در قسمت فوقانی مناره سین اصفهان (۵۲۶) کاشی رنگی برای تزیین به کار رفت.
مایرون اسمیت در مقاله‌ای قدیمی‌ترین سفال رنگی که برای آرایش خارج بنا بکار رفته را تزیینات منار مسجد سین میداند، در حالی‌که مناره مسجد دامغان که دارای کتیبه‌های کاشی است، متعلق به قرن پنجم و قدیمی‌تر از منار مسجد سین می‌باشد و با توجه به تحقیق و بررسی که آقای شهریار عدل به عمل آورده‌اند این کتیبه الحاقی ومجزا بوده و همزمان با بنای منار نصب گردیده بدون تردید می‌توان این اثر بی‌نظیر را کهن‌ترین نمونه بازمانده برجای از کاربرد کاشی در معماری اسلامی عموماً و مناره خصوصا ” به حساب آورد.
بعد از مناره مسجد جامع دامغان و مناره سین در اصفهان، می‌توان از مناره‌های ساربان ـ رهروان و زیار نام برد که در آن از کاشی‌های فیروزه‌ای چه جهت تزیین و چه در جهت جلوه کتیبه‌ها استفاده شده است. در دوران بعد یعنی عصر مغول و دوران صفوی و دیگر مناره‌ها فقط نشان‌گر یک هنر نمودند بلکه بعضی از مناره‌ها عرصه جلوه مجموعه‌ای از هنرهای تزیینی مانند خطاطی ـ کاشی‌کاری و از معقلی گرفته تا معرق و مقرنس و پیچ تزیینی با نقوش هندسی و اسلیمی گردید و به‌حق می‌توان گفت که اگر مسجد گالری و موزه هنرهای اسلامی است مناره‌ها آیینه تمام نمای آن موزه به شمارمی‌آیند.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

تزییناتی که در منارها به کار رفته عبارتند از:
تزیینات آجری:

بیشتر


 کاربرد آجر و نقش آن در تزیینات پیکر خارجی را به وضوح می‌توان در منارهای عصر سلجوقی مشاهده نمود. همان‌طور که در فوق اشاره شد صورت ظاهر منارها در اوائل بسیار ساده بود. پس از پذیرش اسلام، هنرمندان ایران ارزنده‌ترین و مناسب‌ترین عنصر تزییناتی که مغایرت با اسلام نیز نداشته گره‌سازی تشخیص داده و کار را با اشکال و نقوش هندسی ساده آغاز کردند و در قرن چهارم هجری به صورت کاملاً جاافتاده‌ای درآوردند. در زمان غزنویان نیز از این هنر استفاده فراوانی به عمل آمد که نمونه آن در آجرکاری مناره ارسلان جاذب کاملاً نمودار است.
دیری نپایید که در دوره سلجوقیان (قرن پنجم و ششم) منارها تا حد زیادی سادگی خود را از دست دادند. غنی‌ترین طرحها و فرم‌های تزییناتی به جای آن نشست. طرح‌های تزییناتی پرکار و پر نقشه بر بدنه منار به منصه ظهور رسید که این خود یکی از خصوصیات ویژه معماری دوره سلجوقیان است
یکی دیگر از مشخصات منارهای قرن پنجم و ششم بخصوص در مناطق خراسان ـ سمنان ـ اصفهان، این است که نمای خارجی منار دارای بخش‌های متعدد، با تزیینات آجری متفاوت می‌باشد، نقوش هندسی، کثیرالاضلاع، مستطیل، مربع‌ها ـ مثلث‌ها ـ لوزی‌ها ـ زیگراگ‌ها صلیب و مشبک‌ها و غیره با ریزه‌کاری فوق‌العاده جالب و چشم‌گیر و با پس و پیش گذاشتن آجرها القا شده است که از نظر زیبایی در نهایت اعتبار است و تناسبی که بین این بخش‌ها از نظر تزیینات و طول آن‌ها در نظر گرفته شده حاکی از آشنائی کامل هنرمندان به اصول مربوط به انتخاب ابعاد متناسب می‌باشد. همین ذوق و دقت است که منارهای سلجوقی را به صورت زیباترین آثار معماری درآورده است.
ناگفته نماند در این دوره قبلاً قطعاتی از آجر را با اسلوب معرق‌سازی روی زمین طرح‌ریزی و ساختمان نموده و سپس در محل خود بر بدنه منار روی گچ کارمی‌گذاشتند. بعضی از منارهای این دوره ساده و یا دارای آرایشی کمتر هستند مانند منار علاء سمنان، منار پامنار زواره.
منارهای دیگری از دوره سلجوقی باقی مانده که از لحاظ تزیینات آجری دارای اهمیت چندانی نیست مانند منار مسجد ملک (امام خمینی) کرمان و برج نگار بردسیر کرمان.
در دوره ایلخانان سطوح خارجی دیوار منار بدون پوش اضافی یا همان نماسازی آجری عرضه می‌شد و تزیینات جزئی از معماری و عناصر بکار رفته در آن را تشکیل می‌داد. هر چند در این عصر علاقه کمتری به تنوع طرح‌ها نشان داده می‌شد. معهذا در تزیین بنا هنرمند معمار انواع امکانات کاربرد آجر استفاده نموده و توانسته با قدرت و توانائی بسیار ذوق و سلیقه خود را با ارائه طرح‌های جالب و ترکیبات بسیار عالی و ابتکاری را در معرض دید بینندگان قرار دهد. از دوره ایلخانی که تزیینات آجری رو به افول وقت به جای آن مقطی رونق تازه‌ای یافت.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

تزییناتی که در منارها به کار رفته عبارتند از:
معقلی:

بیشتر


کاربرد تزیینات معقلی را می‌توان در آرایش بناها قرن هفتم به بعد مشاهده کرد که هنرمندان کاشی‌کار که انتخاب کاشی‌هایی به رنگ لاجوردی ـ سبز ـ آبی ـ سفید در طرح‌های متنوع پیشرفت تزیینات کاشی که در دوره سلجوقی به صورت ابتدایی دیده می‌شد ارائه دادند. طرح‌های معقلی به طور گوناگون مورد استفاده قرارمی‌گرفت که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از
الف: پیچ تزیینی
یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که هنرمندان ایرانی جهت آرایش نمای خارجی  بدنه منار انتخاب نمودند پیج تزیینی است که در بعضی از مناره‌های دوره ایلخانی بکار رفته است.
این نوع تزیین که به صورت مقطی و با استفاده از کاشی‌های فیروزه‌ای یا لاجوردی و سفید در متن آجر انجام شده  به شکل خطوطی است مارپیچی و موازی هم که تقریباً قسمت اعظم بدنه منار را طی کرده و به بالا صعودمی‌نماید. گویی با دوران خود فضا را می‌شکافد تا به آسمان راه جوید. همین امر عظمت و بلندی بیشتر از ارتفاع واقعی منار را در دیده بینندگان تداعی می‌کند.
نمونه این پیج تزیینی در منارهای باغ قوشخانه منارهای بقعه سلطان بخت آغا در اصفهان و منارهای مسجد جامع اصفهان به چشم دید.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

طرح‌هایی که که در منارها به کار رفته عبارتند از:

بیشتر

1ـ طرح مربع اریبی: این طرح که به طرح مشک نیز معروف است به صورت مربع‌های اریبی با لوزی‌هایی است با کاشی در متن آجر آرایش داده می‌شد. بدنه منارهای مدرسه غیاثیه قم و منارهای سردر مسجد نظامیه ابرقو از این نوع تزیینات پوشیده شده است.

2ـ طرح زیگزاگی: این طرح به صورت خطوط ریگزاگی موازی با هم در بدنه منارها جلوه‌گر شده که زیباترین این نوع تزیینات را می‌توان در منارهای دارالضیافه اصفهان مشاهده نمود.


3ـ طرح خطوط بنایی: این طرح که متداول‌ترین طرح تزیینانی در بناهای اسلامی می‌باشد غالباً از اسامی یا عبارات مقدس چون الله اکبر ـ محمد رسول الله ـ علی ولی الله یا اسامی دیگر در قالب طرح‌های مربع ـ مربع مستطیل با کاشی‌های آبی سبزـ سفید و لاجوردی در متن آجر به منصه ظهور گذاشته می‌شود. غالباً این طرح‌ها در بین پیج‌های تزیینی و یا طرح‌های شبکه در منارهای مسجد جامع اصفهان منار باغ قوشخانه، منارهای سردر نظامیه ابرقو و یا در معمار مسجد جامع شوشتر به صورت مستقل به چشم می‌خورد. قابل تذکر است که ازتزیینات منار قوشخانه به‌صورت خطوط سه رجی (دو خط لاجوردی و خط وسط به صورت سفید) از کاشی‌های کوچک تشکیل شده و در وسط این خطوط غالباً عباراتی نظیر الله اکبر، على و محمد از متن آجر به صورت مکرر دیده می‌شود.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

کاشی‌کاری

بیشتر

1ـ طرح مربع اریبی: این طرح که به طرح مشک نیز معروف است به صورت مربع‌های اریبی با لوزی‌هایی است با کاشی در متن آجر آرایش داده می‌شد. بدنه منارهای مدرسه غیاثیه قم و منارهای سردر مسجد نظامیه ابرقو از این نوع تزیینات پوشیده شده است.

2ـ طرح زیگزاگی: این طرح به صورت خطوط ریگزاگی موازی با هم در بدنه منارها جلوه‌گر شده که زیباترین این نوع تزیینات را می‌توان در منارهای دارالضیافه اصفهان مشاهده نمود.


3ـ طرح خطوط بنایی: این طرح که متداول‌ترین طرح تزیینانی در بناهای اسلامی می‌باشد غالباً از اسامی یا عبارات مقدس چون الله اکبر ـ محمد رسول الله ـ علی ولی الله یا اسامی دیگر در قالب طرح‌های مربع ـ مربع مستطیل با کاشی‌های آبی سبزـ سفید و لاجوردی در متن آجر به منصه ظهور گذاشته می‌شود. غالباً این طرح‌ها در بین پیج‌های تزیینی و یا طرح‌های شبکه در منارهای مسجد جامع اصفهان منار باغ قوشخانه، منارهای سردر نظامیه ابرقو و یا در معمار مسجد جامع شوشتر به صورت مستقل به چشم می‌خورد. قابل تذکر است که ازتزیینات منار قوشخانه به‌صورت خطوط سه رجی (دو خط لاجوردی و خط وسط به صورت سفید) از کاشی‌های کوچک تشکیل شده و در وسط این خطوط غالباً عباراتی نظیر الله اکبر، على و محمد از متن آجر به صورت مکرر دیده می‌شود.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

کاشی‌کاری

بیشتر

اتصال کاشی به‌صورت معرق و از دوره تیموریان رواج یافت و کاشی به عنوان یک عنصر تزییناتی با تمام زیبایی‌ها بدنه منارها را پوشاند. منارهای مسجد هفتاد و دوتن مشهد (شاه سابق) ومنارهای مسجد گوهرشاد را می‌توان از زیباترین منارهای سازهای این دوره با تزیینات خاص آن دانست. در دوره صفویه به ‌تدریج تزیینات کاشی هفت‌رنگ توسعه یافت ولی کاشی معرق نیز اهمیت و اعتبار خود را همچنان محفوظ داشت. منارهای مسجد امام اصفهان و مسجد چهارباغ از شاهکارهای نمونه دوره صفویه بحساب می‌آیند. طرح‌های این منار عموماً همراه با پیچ تزیینی ـ تزیینات گیاهی (اسلیمی) کتیبه‌های متعدد به خط ثلث می‌باشد. رنگ غالب در کاشی‌کاری رنگ فیروزه‌ای و لاجوردی است. هر چند دوره قاجار را می‌توان عصر انحطاط و افول کاشی‌کاری در منارها دانست لیکن آثار جالب توجهی نیز به منصه ظهور گذاشته شده‌اند که جالب‌ترین آن‌ها را می‌توان منارهای مسجد امام (شاه سابق) تهران ـ مدرسه عالی شهید مطهری (سپهسالار) مدرسه شهید بهشتی و (سپهسالار قدیم )، منارهای امامزاده مشهد اردهال به چشم دید. کاشی‌های به کار رفته در این عصر به رنگ زرد و نارنجی ـ صورتی‌ ـ سفید می‌باشد.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

مقرنس‌کاری

بیشتر

مقرنس در مناره‌ها علاوه بر جنبه تزیینی آن، در حقیقت یکی از عناصر مهم معماری است که رابطه بین نعلبکی تاج منار با بدنه منار می‌باشد. بدین صورت با ساختن و یا سه ردیف مقرنس در گلوگاه منار،بدنه منار شبیه گل شیپوری یا نیلوفر باز شده و دایره یا چند ضلعی بدست آمده جایگاه موذن را بوجود می‌آورد.
متاسفانه تاج یا کلاه‌های اکثر منار قرون اولیه اسلام ویران شده لیکن آثار و علائم بجای مانده بر فراز برخی از منارها من جمله مسجد پامنار زواره نشانگر وجود یک یا دو رشته مقرنس دقیق و جالب توجه می‌باشد. منار ساربان منسوب به قرن ششم هجری نیز دو رشته مقرنس زیبا با قوس‌های شکسته را به نمایش می‌گذارد.
در دوره‌های بعد یعنی ایلخانان و تیموریان مقرنس‌کاری پرکارتر و ظریفتر بر گلوگاه مناره‌ها نشست و به تزیینات کاشی نیز آراسته شد، از بهترین نمونه مقرنس‌های این دوره می‌توان از منارهای مسجد گوهرشاد نام برد. در دوره صفوی که به عصر طلایی هنر مشهور است مقرنس‌ها بیشتر جنبه تزیین پیدا کرد و استعمال کاشی و ظرافت و مهارت معماران و هنرمندان چنان در مقرنس‌کاری تبلور یافت، که نام تاج منار با مقرنس‌های زیر را می‌توان به چلچراغی انگاشته که دید بینندگان را به سوی خود می‌کند.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

کتیبه‌ها :

بیشتر

به طور کلی خط همواره یک نقش اصلی و مهم را در هنر و معماری ایران ایفا کرده است.
پس از تغییراتی که در نتیجه استیلای مسلمانان عرب در ایران واقع شد، در صنعت و فرهنگ معماری این مملکت نیز تحولی پدید آمد که از اهم آن یکی ظهور زبان عربی بود و دیگری خط کوفی، در خصوص تاثیر و نفود زبان و خط جدید در صنعت ایران سی فلوزی در مقاله خود در کتاب صنایع ایران می‌گوید:
«خط عربی در صنایع ایران تاثیر زیاد نموده و مقام مهمی را احراز کرده است… هیچ… صنعت خط را به این وسعت و عمومیت برای تزیین و آرایش ساختمان‌های مذهی و غیرآن به کار نبرده است، نه تنها در معماری بلکه در تمام اشیایی که تصور شود در زندگی مورد استعمال داشته هیچ خط مانند آن نوع خط عربی که کوفی نامیده می‌شود این اندازه برای تزیین و آرایش مناسب نمی‌باشد. تمام حروف کوفی دارای قاعده‌های اقفی هستند وقتی پهلوی هم قرار داده شوند تشکیل حاشیه و شیار میدهند و از این رو زمینه این خط را برای هر سطح که تزیین لازم داشته باشد به کار برند. صنعتگران ایران در استعمال این خط منتهای سلیقه و مهارت را ظاهر ساخته و سرآمد اقران بوده‌اند…”
به طور کلی کتیبه نویسی بر روی منار محصول قرن چهارم است که در قرون پنجم و ششم هجری مقارن با دوره سلجوقی رواج و توسعه یافت تا جایی که برای اولین بار از کاشی و آجرهای لعابدار در کتیبه‌های منار نیز استفاده شد که نمونه آن منار مسجد جامع دامغان و منار مسجد سین اصفهان مشاهده می‌شود. گرچه خط کوفی و انواع آن در معماری تمام ممالک اسلامی به کار برده می‌شد ولی ایرانیان با این کار جالب توجه و به‌کارگیری این خط برای تزیین و آرایش در بنا تغییر و تحولی به وجود آوردن اشکال مختلف و انواع گوناگون آن نقش بسیار ارزنده‌ای را ایفا کرده‌اند.



مهمترین اقسام خطوط کوفی به کار رفته در منارها را خط کوفی معقلی (گوشه دا)ر و خط کوفی معقد (برگدار)( گرده دار) تشکیل می‌دهد که به اختصار به آن اشاره می‌شود:
خط کوفی گوشه دار: قطعات حروف این نوع خط به‌صورت تسمه با رشته‌های افقی و عمودی است و در آن معمولاً انحنا ندارد. در این خط که مربع و مستطیل و نباتی نیز گفته می‌شود از اسامی و عبارات مقدس استفاده می‌شده است. اگر در این کتیبه‌ها فقط آجر به کار می‌رفت کوشش به عمل می‌آمد تا نام‌ها و عبارات به صورت برجسته نصب شود و اگر تزیینات معقلی بودند حروف کلمات را آجرهای کوچک لعابدار به‌رنگ سفید ـ لاجوردی ـ فیروزه‌ای تشکیل می‌داد. این نوع خط که تقریبا تمامی سطح منار رامی‌پوشاند در منارهای قوشخانه ـ در دشت ـ مسجد جامع اصفهان و منار کار دیده می‌شود.
منار مسجد گار مورخ به سال ۵۱۵ هجری دارای دو کتیبه کوفی یکی در قسمت بالای پایه است که به صورت کتبیه ساده می‌باشد و دیگری خطوط کوفی گوشه‌دار است که تمام بدنه منار را مزین نموده است. خطوط کوفی بدنه منار بر زمینه شطرنجی با گذاردن آجر به طور افقی و با تکرار عبارت الملک الله صورت گرفته است.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

کتیبه کوفی معقد (گره‌دار) :

بیشتر

به این خط که اصطلاحاً کوفی برگ‌دار نیز می‌گویند مختص کتیبه‌های دوره‌های با نواری می‌باشد که به‌صورت نواری پهن در قسمت پایین منار و یا بالای آن نزدیک کلاهک یا تاج قرار می‌گرفت. دسته حروف این نوع خط بخصوص الف و ل در انتهای فوقانی به صورت برگ‌چه‌ای ظاهر می‌گردید. کتیبه‌های حروف کوفی برگ‌دار بیشتر در مناره‌های دوره سلجوقی متجلی شده و شاهکارهای آن را می‌توان در منارهای مسجد جامع سمنان ـ منار تاریخانه و مسجد جامع دامغان و منار ساربان اصفهان دید. متن کتیبه‌ها احتمالاً آیات قرآنی و گاهی حاوی نام بانی بنا و تاریخ احداث منار می‌باشد.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

کتیبه‌های خط تدویری:

بیشتر




 از قرن ششم به بعد برای نوشتن کتیبه از خطوط تدویری به خصوص خط نسخ که سنگینی و ضخامت خط کوفی را نداشت به‌جای زوایای تیز و گوشه‌دار خط کوفی، دوایری نرم و خوش‌ترکیب در آن دیده می‌شود استفاده شده است.
خطوط نستعلیق و ثلث (خط ثلث برای اولین بار در منار چهل دختران اصفهان نوشته شد) در دوره تیموریان و صفویان جای‌گزین خطوط دیگر می‌شود. منارهای این عصر اکثراً جلوه گاه ذوق و هنر خطاطان و کاشی تراشان چیره دست می‌باشند.
لازم به یاد آوری ست که قدیمی‌ترین منار تاریخ‌دار مناره مسجد جامع ساوه است که از سال ۴۱۲ هجری به جای مانده است. منار مسجد پامنار زواره  مورخ به سال ۴۶۱هـ است و منارهای بعدی به ترتیب قدمت عبارتند از : منار مسجد جمعه کاشان (۴۶۶هـ) منار مسجد برسیان (۲۹۱هـ) مناره چهل‌دختران (۵۰۱ هـ)  و منار خرگرد (505 هـ).

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

مصالح ساختمانی

بیشتر

ساختمان منار در دوران مختلف چه از نظر فن معماری و تزیینات و چه از نظر مواد و مصالح ساختمانی فرق‌ می‌کند. منارهای قبل از اسلام از سنگ به‌عنوان مصالح غالب و در سال‌های اولیه اسلام از خشت استفاده می‌شد. لیکن در دوره‌های بعد، آجر یکی از عناصر مهم معماری ساختمانی را تشکیل می‌داد که نه‌ تنها در اسکلت کلی ساختمان بلکه در تزیینات روبنایی نیز بکار می‌رفته است. در دوره سلجوقی کلیه نیروهای مختلف فشاری و حتی برش آجری به صورت بسیار حساب شده به‌کار رفته به طوری که بنا بعد از گذشت چندین قرن هنوز پابرجا است و ایستادگی خود را به خوبی حفظ کرده است. در بنیاد بعضی از منارها شفته مرکب از شن و سنگ آهک و خاکستر و در تمام بدنه آجر با ملات و خاک به کار رفته است. کاشی با کاربرد تزییناتی نیز از مصالح مهم منارها به‌حساب می‌آید.

کمتر

معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
مناره ها / محمد علی مخلصی

تکمله:

بیشتر

یکی از مهم‌ترین عناصر معماری که جایگاه مهم و ویژه‌ای در فرهنگ معماری و آداب و سنن اجتماعی ایران دارد میل و مناره است که متاسفانه با توجه به اقتضای منزلت اجتماعی مذهبی آن، کمتر مورد بحث و بررسی مورخان و باستان‌شناسان قرار گرفته است.
هنگامی که قافله‌ای خسته و کوفته یا نگرانی و تشویش در کنار کوره‌راهها و جاده‌ها در دل کویر و صحاری سوزان نگاهش در پی یافتن راهنمایی به این سو و آن سو می‌دود تا دل را به رسیدن به مقصد امیدوار سازد و با عاشقان خداجویی که هر نیمه‌شب و ظهر و شامگاه با صدای موذن و آوای ملکوتی اسلام که از فراز منارهای سر به فلک کشیده، همچون ندای آسمانی به عبادتشان خواند و انسان را از بستر گرم و آسودگی تن به مساجد می‌کشاند تا آسودگی روح و روان را جایگزینش نماید میزان و اهمیت منارها و میل‌ها بر همگان روشن می‌شود.
این امر نشان‌گر آن است که این پیران پای درخاک چه رسالت مهمی بر دوش دارند چرا که از یک سو بیدارکننده به خواب غفلت رفتگان‌اند و از سوی دیگر راهنمای گم‌کرده رهان و هرکدام را سابقه‌ای تاریخی و شنیدنی است.

کمتر

مطالب مرتبط