آرامگاه کورش ( پاسارگاد )



مسافری که جاده طولانی اصفهان شیراز را طی می‌کند پس از گذشتن از ده بید و چندین تنگه و گردنه و منزلگاه دیگر به آبادی قادر آباد می‌رسد قریب ده کیلومتر که از قادر آباد بگذرند پیش از آن‌که به تنگه معروف سعادت آباد برسند در جانب راست جاده جلگه نمودار می‌گردد که به نام دشت مرغاب خوانده می‌شود – آرامگاه کورش کبیر که از سنگ سفید بنیاد گشته و نام محلی آن قبر مادر سلیمان است بعد از این دشت قرار دارد و در مجاورت دهکده آبادی به نام مادر سلیمان به مسافت سه کیلومتری جاده واقع بوده مخصوصاً در ساعات پیش از ظهر که بدنه شرقی آرامگاه از تابش آفتاب روشن می‌گردد از سمت جاده به خوبی هویدا است پاسگاه ژاندار مری کنار جاده در محل انشعاب خیابان مشجر با صفائی قرار دارد که از آن‌جا به طرف آبادی‌‌ها در سلیمان و آثار تاریخی پاسارگاد می‌روند و ابتدا از قریه معمور کرد شول می‌گذرند سپس رود خانه پلوار را قطع نموده به دهکده مادر سلیمان می‌رسند و آرامگاه کورش کبیر به نام محلی قبر مادر سلیمان بیرون آبادی مزبور بر جانب جنوب غربی در وسط کشتزار‌ها واقع گشته قبور اسلامی اطراف آن را احاطه نموده است.
بنای آرامگاه مشتمل بر اتاق چهارگوشی است که بر فراز سکوی شش‌طبقه متناسبی قرار دارد (ش۱۰و۱۱) کله این بنا از سنگ‌های سفید بزرگ ساخته شده مجموع ارتفاع آن بالغ بر ۱۱ متر می‌شود که تقریباً نیمی از آن بلندی طبقات شش گانه سکو بوده باقی آن بلندی اتاق و آرامگاه و پوشش‌های آن‌‌ها است – محوطه درونی اتاق مزبور به درازای هر متر و پهنا و بلندی 2.10 متر می‌باشد و بر دیوار جنوبی آن محراب و آیات کلام الله مجید حجاری گردیده است و بدینوسیله آرامگاه شهریار سترگ ایران را به صورت زیارتگاه اسلامی هم در آورده‌اند. از زیر سقف اتاق تا سطح بالای بام آرامگاه در حدود سه متر فاصله دارد و در دل این فاصله محل دو قبر تعبیه گردیده است که یکی را خوابگاه ابدی کورش کبیر و دیگری را مدفن همسر او «کاسان دان» مادر کمبوجیه دانسته‌اند (ش – 12) اندازه‌های یکی از دو قبر دو متر در یک متر و دیگری 1.95 در 0.95 متر است که به وسیله دهلیز باریکی به درازای یک متر و پهنای ۳5 سانتیمتر به یکدیگر مربوط می‌شود و ارتفاع قبرها و دهلیز یکسان بوده بالغ بر ۸۷ سانتیمتر می‌باشد (ش-۱۳)
این دو قبر با وجود این‌که در محل مرموزی بین سقف زیری اتاق و بام آرامگاه قرار داده شده بود در ادوار بعدی مورد دستبرد قرار گرفته به وسیله حفره که نزدیک گوشه شمالی شرقی بام ایجاد کرده بودند سنگی بام را شکسته به درون آن راه یافته‌اند و به طمع نفایس آن بقایای اجساد و استخوان‌ها را هم از میان برده‌اند و به تدریج از خاک و غبار پر شده بود و در تابستان ۱۳۳۷ ضمن مرمت آرامگاه شکستگی سنک بام هویدا و وسیله راه یافتن به قبور انباشته از خاک گردید و مجدداً پس از قرون متمادی درون آن‌ها از خاک تهی گشت و به صورت پاکیزه در آمد. (۱) و در دوران اتابکان فارس یعنی قرن هفتم هجری دشت مرغاب آبادی بیشتری یافته محوطه آرامگاه کورش را تبدیل به مسجدی کرده بودند و نوشته‌ها و سال تاریخ مربوط به این موضوع (رمضان 61۲ هجری) و نام اتابک سعد بن زنگی در گوشه و کنار محوطه مزبور بر روی سنگ‌ها موجود است و بر آستانه سنگی جانب غربی محاذى مدخل آرامگاه هم نوشته مفصلی با ذکر سال تاریخ 6۲۰ (یا 621) در این باره دیده می‌شود.
به مسافت 6۰۰ متری شمال شرقی آرامگاه بقایای کاخ معظمی وجود دارد که یک ستون آن برجای مانده است (ش-14) وسعت این کاخ مجموعا ۲6۲۰ متر مربع بوده و طول آن تقریباً شرقی غربی۵6 متر و پهنای آن تقریباً شمالی جنوبی 44 مترو مشتمل بر تالار بزرگی هشت‌ستونی در وسط و چهار ایوان در چهار سمت و اتاق‌هایی در دو گوشه بوده است – ستون‌ها و آستانه‌‌ها و ازاره‌‌ها و جرز‌های دو جانب ایوان‌هاو کف کاخ از سنگ سفید بوده با ته‌ستون‌ها و سرستون‌ها و کف آستانه‌ها وسکوها و زینت کف ایوان‌ها از سنگ سیاه بوده است و اساساً به کار بردن سنگ‌های سفید و سیاه در کاخ‌های پاسارگاد یکی از امتیازات مخصوص این ابنیه است – ارتفاع ستون موجود مجموعه 13.44 متر بوده بر بالای جرزهای سنگی سفید که در انتهای ایوان‌های کاخ قرار دارد (ش-۱5) : به خط میخی به زبان‌های پارسی و بابلی و عیلامی جمله «من (هستم) کورش شهریار هخامنشی» منقور است – قسمت مهم فرش سنگی سفید تالار مرکزی و ایوان جنوبی این کاخ را برای احداث بنای اسلامی سابق الذکر از بین برده‌اند بر سنگ‌های سیاه در گاه‌های تالار کاخ مزبور نقوش برجسته وجود داشته قطعات و نمونه‌های عالی آن در کاوش‌های  ۱۳2۹ به دست آمده است ایوان شمال شرقی این کاخ دارای 4 ستون در دو ردیف و ایوان جنوب غربی دارای ۲۸ ستون در دو ردیف بوده هریک از ایوان‌های شمال غربی و جنوب شرقی هم ۱6ستون در دو ردیف داشته است – ارتفاع تالار مرکزی کاخ در حدود ۱۹ مترو ارتفاع ایوان‌‌ها مجموعا در حدود ۶ متر می‌رسیده است.
به مسافت مختصری در جانب شرقی کاخ بار کورش آثار بنای دیگری برجا مانده است که نقش انسان بالدار برسنگ سفید مهم‌ترین نشانه و اثر موجود آن به شمار می‌رود (ش۱۹) این بنامشتمل بر تالار بزرگ ۸ ستونی بوده برهر یک از جواب شمال و شرق و غرب آن در گاهی قرار داشته است و آثار ایوان و ابنیه دیگری بیرون تالار دیده می‌شود. نقش برجسته انسان بالدار برسنگ سفید در در گاهی شمالی واقع شده دو بال رو به بالا و دو بال رو به پائین حجاری کرده‌اند دست‌های انسان به حالت دعا رو به آسمان بلند است و لباس بلندی مانند لباس عیلامیان که تا قوزک پا می‌رسد در بر دارد و تاجی مرکب از سه گل بلند همچون تاج‌های مصر بر روی نقش دو شاخ (شبیه شاخ قوچ ) برسر او دیده می‌شود – آن‌چه از کتب برمی‌آید بالای این نقش نام کورش (ماند بالای جرزهای کاخ بار) منقور بوده ولی از هفتاد و اند سال پیش نشانی از آن نمانده است. قراین امر می‌رساند که این کاخ عبادتگاه پاسارگاد و قدیم‌ترین بنای این محل بوده نقش برجسته فوق نیز قدیمی‌ترین نقش دوران هخامنشی است.
 این که شرح آثار پاسارگاد پایان می‌یابد مناسب می‌داند اشاره به نبشته پهلوی ساسانی موجود در تنگ براقی به مسافت ۲۰۷ کیلومتری شمال غربی پاسارگاد نماید – نبشته مزبور بر تخته سنگی با بعاد 1 متر × 1.40  متر بوده مشتمل بر ۱۹ سطر که هر سطر ۹۰ سانتیمتر طول دارد می‌باشد و تخته سنگی در وسط تنگی براقی نزدیک د‌هانه صفه کوچک غار کم عمقی که در دل کوه پیشرفته است بیهلو قرار دارد – به واسطه درختان انبوه و سرسبزی که پیرامون آن روییده استراحتگاهی با طراوت وخوش‌منظر است و مانند بسیاری از نقوش برجسته و نبشته‌‌های ساسانی می‌توان پنداشت یکی از شاهنشا‌هان ساسانی که شاید بهرام باشد به مناسبت شکار وعبور از این محل ییلاقی آن را به یادگار گذارده است و وضع تخته سنگی می‌رساند از محل خود جدا شده بر زمین افتاده است و با مساعد بودن وقت و فرصت کافی شاید در حوالی غار مزبور محل اصلی کتیبه و قسمت‌های دیگر آن و احتمالاً آثار نقش برجسته‌ای هم مشهود گردد. برای رسیدن به تنگ براقی می‌توان از شیراز با طی ۱۸۰ کیلومتر از راه خلار – بیضا – تنگی طور- مهجن آباد – کامفیروز در تابستان به وسیله جیپ بدانجا رفت هم‌چنین از آباده از راه چغار – بهمن – نجف آباد – کولار – خسروشیرین – دزکرد با طی قریب ۱۰۰ کیلومتر بدان‌جا می‌رسند و از راه پاسارگاد هم باطی ۲۰۷ کیلومتر که از احمد آباد- فتح آباد – لاله گون – آسپاس۔ سده – دزکرد – تنگ براقی می‌گذر می‌توان به محل نبشته تاریخی مزبور رسید. در سنگ‌های غار فوق الذکر حفره‌های کوچکی است که مردم آن‌ها را محل سم براق می‌شناسند و درباره آن افسانه‌هایی می‌گویند و نام تنگه براقی نیز به همین مناسبت گفته می‌شود.(۱)

پاسارگاد در ۴۰ کیلومتری شمال شرقی تخت جمشید و ۹۰ کیلومتری شمال شرقی شیراز قرار دارد. این محل در جلگه‌ای سرسبز به نام دشت مرغاب قرار گرفته که رشته کوه‌هایی آن را احاطه کرده و آب آن از جریان دائمی رود پلوار تأمین می‌شود. این دره گونه وسیع ۱۹۰۰ متر ارتفاع دارد و حتی در اوج تابستان شب‌های آن سرد است (نقشه ۱) تا نیم قرن پیش خرابه‌های پاسارگاد مستقیماً در سر راه جاده اصلی فارس به شمال قرار داشت. مسافران قدیمی که از شیراز می‌آمدند می‌بایست از یک گردنه پر درخت و جنگلی تماشایی یعنی تنگه بولاغی عبور کنند در خروج‌گاه تنگ شمالی این گذرگاه جایی که بستر بلوار در مقابل یک صخره بزرگ با وقار به راه خود ادامه می‌دهد، شاهراه باستانی از یک جاده سنگی که ۳۰ متر بالاتر از بستر رودخانه قرار دارد و بیش از ۲۵۰ متر طول آن است می‌گذرد. در هر سوی شیب طولانی واقع بر دل صخره سنگی، جاده روشنگر سختی سنگ آهک محلی و گستره کار دشواری است که در آنجا انجام گرفته است. تاریخ دقیقی برای احداث این جاده وجود ندارد گرچه آغاز کارها می‌بایست مربوط به دوره ساختمان پاسارگاد در نیمه دوم قرن ششم ق.م باشد.
کاخ S که کاخ ستون دار» نیز به عنوان تالار شرفیابی شناخته می‌شود و هنوز یکی از ستون‌های آن بر جا مانده که حدود ۱۳/۱۰ متر ارتفاع دارد کانون بنا مبتنی است بر یک تالار مستطیل با ۳۲ متر طول و ۲۲ متر عرض که سقف آن را در آن زمان قبل از ویرانی چهار ستون دو ردیفه نگاه می.داشت شکاف‌های یک درگاه منفرد که در نیمه آن دیوار تالار و چهار رواق یا ایوان کوتاه بنا را احاطه کرده‌اند به منظور کاهش اندازه یک ایوان طویل in antis (با پیشخان دو جرزی( با دو ردیف ستون بیست و چهارتایی در مقابل باغ کاخ به سمت شمال شرقی یک ایوان با دو ردیف ستون چهارده تایی میان دو اتاق مستطیل به سمت جنوب غربی و دو ردیف ستون هشت تایی بقیه دو ایوان را اشغال کرده‌اند. دو اتاق گوشه به طور منطقی به وسیله یک وسعت ضربدری از دیوارهای جانبی تالار مرکزی ساخته شده‌اند، ضمن آن که طول ایوان مقابل به صورت پیشخان دو جرزی قابل مشاهده است که با حداکثر وسعت دو اتاق گوشه در نظر گرفته شده.اند بدین قرار نوعی زیبایی و هماهنگی بر کل ساختمان حکمفرما است اظهار عقیده شده است که جوهر و ذات این طرح زمینه از غرب سرچشمه گرفته شده است یعنی با پذیرش رواق یونانی و ترکیب آن با طرح‌های موجود در قرن ششم ،قم از کاخ آناتولی که با واحد اساسی بنای S مطابقت دارد. پیداست که با توجه به فقدان الگوی مناسب در ایران رواق یونانی الهام بخش بسیاری از رواق‌ها و ایوان‌های ستون دار با پیشخان دو جرزی بوده است و چنان که نیلاندر عقیده دارد، کاخ چهار ضلعی S یادآور معبد عالی یونانی می‌باشد ، اینکه آیا ایرانیان برای بقیه نقشه کاخ S از الگوی آناتولی پیروی کرده باشند مورد تردید است؛ تالار مرکزی مرتفع با دو ردیف چهار ستونی خود بدون شک منشاء ایرانی دارد و چنان که بسیاری از حفاریهای جدید اثبات کرده‌اند اتاق‌های گوشه و ایوان‌های ستون دار کوتاه هر دو در اول هزاره نخست ق.م در غرب ایران وجود داشته‌اند.
فنون تاریخگذاری بنا مشخص می‌سازد که کاخ P ، مانند دروازه R و کاخ S  که در زمان سلطنت کوروش ساخته شده است اما اگر از روی تراز قوی و استانداردهای سازش ناپذیری که ویژه هر یک از بناهای دیگر کوروش هستند قضاوت کنیم این بنا در زمان مرگ کوروش نیمه تمام مانده بوده است. از جمله سایر ناهنجاری‌های دیگر، یکی این که ایوان شمال غربی سنگفرش نشده و کوتاهتر از ایوان «دارای تخت» مقابل است، حال آن که هیچ کاری خارج از دیوارهای کوتاه تالار مرکزی مستطیلی شروع نشده بوده است. مهم‌تر از آن وجود دو برجسته کاری مختصر درگاه است که نشان می‌دهد شاه با یکی از همراهان خود در حال حرکت است و بنابراین احتمالاً پس از مرگ کوروش حجاری شده است. به رغم استفاده از مرصع کاری‌های طلایی در لباس ،شاه چین‌های لباس شاه آشکارا با سبک چین دهی پس از برجسته کاری بیستون در لباس داریوش یکم مطابقت دارد. احتمالاً این نیز مطرح است که چکش دندانه دار استاندارد یا اسکنه در برجسته کاری اولیه منتهی الیه نوع ابزار مربوط به زمان شمال شرقی ایوان تخت دار مورد استفاده قرار گرفته‌اند، چون این نوع ابزار مربوط به زمان سلطنت کوروش نیستند.

آثار تپه نوشیجان که متعلق به قرن هشتم تا نیمه اول قرن ششم قبل از میلاد است شامل یک آتشگاه و یک قلعه نظامی و یک تالار تشریفاتی با چهار معبر می‌باشد (۹).
در سال ۸۰۰ قبل از میلاد در گودین تپه (۱۰) یکی از فرمانروایان کوچک ماد کاخ حصار داری بنا می‌کند. تالار اصلی بنا دارای شش معبر است و سقف آن بر پنج ردیف ستون که هر ردیف شامل شش ستون می‌باشد استوار شده است . با استفاده از این ستون‌ها دو راهرو و یک محل برای زندان یا انبار آذوقه ایجاد شده است و هریک از این راهروها دارای سه معبر می‌باشد.
در نوشیجان و گودین تپه نمای بناها به‌وسیله پیش‌آمدگی‌های موجود در فواصل منظم، هماهنگی یافته است.
تالار شش معبره گودین تپه در مسیر توسعه تالارسازی به‌عنوان اولین گام و شاید یک الگو در کاخ هخامنشی پاسارگاد مورد استفاده قرار گرفته است.
در میان صفحات تاریخ معماری کاخ‌سازی هخامنشی سه دوره متمایز وجود دارد که اولین دوره از سال ۵۵۰ قبل از میلاد در طراحی یکی از کاخ‌های پاسارگاد با ایجاد یک تالار بزرگ که برخلاف تالار مادی گودین تپه با یک مستطیل بزرگ که دارای سه معبر است آغاز می‌شود. قسمت شمالی شرقی آن کاملاً طولانی و ستون‌دار است و دو اطاق شبيه برج در گوشه شمال غربی و جنوب غربی آن ساخته شده است.
دوره دوم از سال ۵۲۰ قبل از میلاد شروع می‌شود که نمونه بناهای مربوط به این دوره را در دشت گوهر که میان نقش رستم و تخت جمشید واقع است ایجاد کرده‌اند.
تفاوت اساسی این بنا با آنچه قبل از آن ساخته شده در طبقه اول آن است و به‌خصوص می‌توان گفت که طرح تالار مرکزی آن با تالارهای مربع شکل آپادانا در تخت جمشید و تالار شوش اختلاف فاحش دارد بدون این‌که تمام این بناها در نمای خارجی با یکدیگر تفاوت داشته باشند.
احتمال دارد که کاخ دشت گوهر در زمان سلطنت کمبوجیه ساخته شده باشد.
نمونه سومین دوره معماری هخامنشی را در کاخ‌های آپادانای تخت جمشید و کاخ شوش که ابعاد آن‌ها تقریباً به یک اندازه است می‌بینیم. چهار برج پیش‌آمده نسبت به سایر قسمت‌ها در گوشه‌های بنا تعبیه شده و هر دو بنا از پازارگاد و دشت گوهر بسیار بزرگ‌تر می‌باشند. ضمناً این دو کاخ در وسط باغ بنا نشده‌اند بلکه ضلع جنوبی آن‌ها همان دیوار جنوبی باغ نیز هست.
در هر دو کاخ، اوج توسعه و تکامل هنر معماری هخامنشی را در تالارهای مربع شکل مرکزی آن‌ها مشاهده می‌کنیم. طرح آپادانا نشان می‌دهد که یک فضای سبز تشریفاتی است نه مسکونی.
کاخ‌های مسکونی (۱۱) در تخت جمشید برای مطابقت با تالار تشریفات به‌صورت یک فضای مربع شکل مرکزی و تعدادی اطاق در اطراف این فضا ایجاد شده‌اند.







مطالب مرتبط