یخچال زواره






کتیبه یک آب انبار قدیمی در زواره

کتیبه مربوط به یک آب انبار قدیمی در زواره که اشعار آن را مجمر اصفهانی معصر با آقا محمدخان قاجار سروده است و ماد تاریخ آن را هم دربر دارد به شرح زیر است:

در زمان سلطانی که نهیب او باشد                     رعشه در تن باد و لرزه در دل دریا
شاه معدلت آئین قهرمان محمدخان                     آنکه ز آتش قهرش آب گیرد استسقاء
از دم روان بخشش وز دل گهر بخشش                     لاله روید از خار و چشمه خیزد از خارا
در زواره از نو شد برکه‌ای بنا کآمد                    چون سپهر نیلی فام چون محیط گوهرزا
با نسیم خاک آن آب در تن عیسی                     باصفای آب آن خاک در کف موسی
از حجاب چون بحرش لؤلؤ است اندر زیر                     وز حباب چون چرخش انجم است در بالا
هم بریخت از آبش آب چشمه حیوان                      هم شکست از سنگش سنگ لؤلؤ لالا
نیستی اگر کوثر پس چرا است جان پرور                     نیستی اگر زمزم پس چرا است روح افزا
زد رقم بتاریخش کلک فکرت مجمر                     در مدینه سادات زمزمی شده پیدا

همان‌گونه که شاردن در سفرنامۀ خود نوشته و در ابتدای این فصل به آن اشاره شد، یخ‌هایی را که به داخل یخچال می‌ریختند ابتدا به قطعات کوچک‌تر تقسیم می‌کردند و سپس روی آن آب می‌گرفتند تا یخ‌های شکسته شده به‌صورت توده‌ای یکپارچه درآید.
سپس روی آن حصیر قرار می‌دادند و یا یک لایه کاه می‌ریختند و پس از آن لایۀ بعدی یخ را شروع می‌کردند.
به این ترتیب یک لایۀ حصیر و یا کاه بین هر دو لایه یخ قرار می‌گرفت و در تابستان در هنگام فروش یخ، شکستن و برداشتن هر لایه یخ آسان‌تر بوده تا اینکه بخواهند یخ کل استخر را بشکنند.
در ثانی هر لایه یخ را که می‌خواستند بردارند، لایۀ کاه زیر آن عایقی بوده برای بقیۀ یخ‌های استخر.
قرار دادن حصیر و کاه در بین لایه‌های یخ در یخچال‌های گنبدی نیز متداول بوده است.
پس از پایان کار، روی سطح یخ‌ها را با کاه به ارتفاع 1-2 متر می‌پوشاندند و در ماه‌های گرم سال به‌تدریج از این یخ‌ها استفاده می‌کردند.
ظرفیت این یخچال‌ها در اصفهان به قدری بوده که مقداری از یخ برای سال باقی می‌مانده است.



مطالب مرتبط