زیگورات چغازنبیل
کتاب های وابسته
ایران باستان: پیشاتاریخ، عیلامیان، هخامنشیان، سلوکیان، پارتیان، ساسانیان
تاریخ ایران، از آغاز تا اسلام معروف به تاریخ گیرشمن
تاریخ عیلام / پیر آمیه / شیرین بیانی
حیوانات قربانی در ایلام باستان: (نقوش برجسته، مهرها و آثار مهر در چغازنبیل، هفت تپه و شوش)
چغازنبیل (دور – اونقاش) (جلد 1)
چغازنبیل (دور – اونتاش) تمنوس (محله مقدس)، معابد، کاخها، قبور (جلد 2)
چغازنبیل (دور – اونتاش) متون ایلام واکدی چغازنبیل (جلد 3)
چغازنبیل (دور – اونتاش) حکاکیها (جلد 4)
زیگورات پله های آسمان / محمد مهدی جهاندوست
زیگورات / اکرم پدرام نیا
زیگورات چغازنبیل / نسیم محمد پور
زیگورات سیلک / صادق ملک شهمیرزادی
سرزمین جاوید (دوره 4 جلدی)
سیر تحولاتی زیگوراتها در بینالنهرین از ابتدا تا اوایل هزاره سوم قبل از میلاد / شایان تیمورپور
سه معبد ایرانی / ملیحه احمدیه
شهر سه هزار ساله دور اونتاش چغازنبیل / محمد حسن خواجه عبداللهی
شوش شش هزار ساله / پیر آمیه / علی موسوی
طراحی نور و صدا در بازنمایی محوطه چغازنبیل / شهرزاد آیینه چی
فرهنگهای هنری ایران: ماقبل تاریخ، هنر مادی، هنر هخامنشی، هنر پارتی / رومن گیرشمن / یعقوب آژنند
نیایشگاههای باستانی ایران جنوب غربی: محوطه مسجد سلیمان از قرن هشتم ق.م. (مادها) تا قرن پنجم ب.م. (ساسانیان)
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
گوشه ها
اضلاع
کتاب برگزیده
آشنایی با معماری جهان
محمد ابراهیم زارعی
معماری پیش از تاریخ
معماری بین النهرین
معماری مصر
معماری ایران
معماری هند
معماری هند
معماری ژاپن
معماری امریکای میانه (اولمک، مایا، آزتک)
معماری تمدن های اژه ای
معماری یونان
معماری روم
معماری صدر مسیحیت
معماری بیزانس
معماری رومانسک
معماری کوتیک
معماری رنسانس
معماری باروک
آشنایی با معماری جهان
محمد ابراهیم زارعی
مقیاس و مصالح و فنون
در اولین نگاه به آن میتوان دریافت که این بنا مبتنی بر مقیاسی عظیم بوده است. طراح آن هیچ کس جز خود اونتاش گال نمیتواند بوده باشد، اما نظارت او به نظر نمیرسد. موجب درگیری میان او و معماران و کارگرانش شده باشد، نگاهی گذرا به نقشه و بقایای آن تصویری از نیروی عظیم کاری را که برای انجام این بنای شکوهمند لازم بوده است، به ما میدهد. بنایی که با ساختمانهای عظیم مدرن قابل مقایسه است. در آغاز کار میلیونها خشت و هزاران آجر باید آماده میشد. مواد اولیه در محل ساختمان در دسترس بود و آب هم از رودخانه دز در مسافتی یک کیلومتر و نیم دورتر تأمین میشد. اما تأمین سوخت برای پختن آجرهای بزرگ و زیبای دیوارها و راهروها پرهزینه، وقت گیر و مشکل بود. سوزیان (دشت خوزستان) که امروز تقریباً از درخت خالی است. در قدیم هم تقریبا به همین اندازه کمبود درخت داشته است. بنابراین، چوب لازم برای سوخت باید از کوهستانهای لرستان بریده میشد، توسط الاغ و گاو کوهی تا سرچشمه دز حمل گردید و آن گاه از طریق رودخانه به محل موردنظر منتقل میگشت (هینتس، همان: ۱۹۱).
شاه اونتاش گال سالها مجبور شد لشگر کاملی از دهها هزار کاشی ساز، آجرپز، بنا و کارگر را به کار گیرد و آنها را اداره کند. او به متخصصانی برای طرحهای بدیع زهکشی و آبیاری شهر دور ـ اونتاش و متخصصانی برای طرحهای تزیین دیوارها با کاشیهایی به رنگ روشن، و برای هدایای بیشمار فلزی، مرمرین، یا شیشه و بلور، احتیاج داشت. او به یک گروه کامل از کاتبان برای نقر حروف روی هزاران آجر نیاز داشت، زیرا همه اینها با دست نوشته میشد، بیآنکه مهری در کار باشد، اینجا است که قدرت سازماندهیهای ایلامیان موجب اعجاب و تحسین میشود (هینتس، همان).
طرح اصلی زیگورات مربعی است با اضلاع ۱۰۵ متر. بنابراین، هرطرف زیگورات در پایه ۲۰۰ «ال» ایلامی طول داشت، ال برابر52.5 سانتیمتر بود (نیم زرع) و تقریبا بیشتر از سه هزار سال در ایران بدون تغییر برجا مانده تا وقتی که سیستم متریک برقرار شد. گوشههای مربع اصلی دقیقا در جهات اربعه است (گیرشمن، ۱۳۷۲: ۴۷).
زیگورات به وسیله دیوار عظیمی که گرداگرد آن را فراگرفته محصور گردیده است. ابعاد این دیوار ۸۰۰× ۱۲۰۰ متر است. دیوار داخلی دیگری دورادور ساختمان مرکزی و اصلی معبد را احاطه کرده و محوطهای در حدود ۴۰۰× ۴۰۰ متر را به عنوان حیاط در اطراف ساختمان به وجود آورده است.
دروازه ها
داخلیترین سه دیواری که در دور ـ انتاش قرار دارد ـ دیواری است که در نقاط مختلف هفت دروازه دارد. دروازههایی که حیاطهای اطراف ساختمان را با محوطه اطراف زیگورات مربوط میسازند. برای سهولت دروازهها را شمارهگذاری کردهایم و به شرح هریک از آنها میپردازیم. دروازه شماره ۷ مسلما از نظر ایلامیان بسیار مهم بوده است. در این دروازه دو ردیف مذبح (قربانگاه) و در هر ردیف ۷ عدد میز وجود دارد که احتمالا در مواقع نیایش دو ردیف هفتتایی حیوان قربانی میشده است. مجرایی که خون قربانیان در آن جاری میشده است، هنوز قابل مشاهده است. این میزهای کوچک مذبح با آجرفرش شده و در مقابل پلههای جنوب شرقی زیگورات قرار دارد، دوباره ظاهر میشود (ش، 3).
دروازه شماره 3، نزدیک گوشه جنوبی، از الگوی کلی تبعیت نمیکند. زیرا تنها این یکی به وسیله سنگهای تراشخورده مفروش شده و درز سنگها نیز با قیر انباشته شده است. سنگها نشان دهنده اثر چرخهای کاری است، به گونهای که در آن نمی توان تردید کرد و این خود دلیل آن است که گاریها از دروازه شماره ۳ استفاده میکردهاند. همه شش دروازه دیگر به راههای آجر فرش باز میشوند که به زیگورات میرسد، اما این راهها همه مورباند نه مستقیم، به نظر میرسد که ایلامیها به عنوان یک اصل اعتقادی، از راههای مورب وارد معابد خود میشدهاند، و ورود به طریقه مستقیم را منافی شأن این معابد تلقی میکردهاند.
بزرگترین دروازه از این هفت تا دروازه، دروازه شماره ۴ است که در سمت جنوب شرقی در طرف راست قرار دارد «دروازه گاری» گیرشمن آن را «دروازه شاهی» نامگذاری کرده است (گریشمن، ۱۳۷۲: ۵). اما دروازهای در دیوار وسطی، میان حریم مقدس (سیانکوک) و شهر دورـ اونتاش گشوده شده است، که طبق کتیبههای موجود در قسمت بیرونی «دروازه بزرگ» و در قسمت درونی «دروازه شاهی» نامیده میشده است. بنابراین برای آن که از اشتباه جلوگیری کنیم، دروازه شماره ۴ را «شاه دروازه زیگورات» نام گذاری خواهیم نمود (هینتس، همان:۱۹۳).
به طوری که در نقشه این ساختمان قابل ملاحظه است در مقابل دروازههای شماره ۲ و ۴ و ۷ یک معبد مربع شکل ساخته شده است. طبق کتیبهها، معبد کنار دروازه شماره ۷ به خدای هومبان هدیه شده بوده است. در کنار آن، دو معبد دیده .می شود، که هر دو در «ایشینی کاراب» و در فاصله بین این معبد و معبد هومبان، معبد دیگر برای الهه کیریریشا. به همین ترتیب، در مقابل دروازه ۶ هم هنوز بازماندههای پراکنده یک معبد خارجی وجود دارد، اما در مقابل دروازه همه آثار ساختمانهای قبلی از بین رفته است. با این همه میتوانیم نظر گیرشمن را که در قسمت ورودی همه این غ دروازه معابدی وجود داشته است و زیارت کنندگان از طریق آن وارد محوطه جلویی میشدهاند، بپذیریم. هر کس میخواست وارد حریم داخلی شود، میباید در همان حالی که هنوز در خارج دیوار بود، نسبت به خدایان ادای احترام کند و احتمالاً نذر خود را عرضه نماید.
ساختمان مدور
ساختمان مدوری که نزدیک پلکانها در اطراف دروازه شاهی قرار دارد، موجب برانگیختن پرسش پیچیدهای میشود. آنها چهار متر قطر دارند و هریک دارای چهار اتاق نمای تو در توی شش گانه است. کتیبههایی در دور تا دور پایه برجها وجود دارد، که از متن آنها مییابیم این ساختمانهای ابهامآور در زبان ایلامی به نام «شونشر ایرپی» شناخته میشود و وقف خدایان، هومبان و اینشوشیناک بوده است. فقط اگر بدانیم دو واژه «شونشو» و «ایر پی» به چه معناست، تمام مشکل حل خواهد شد. اما از آن جا که چنین برجی در قسمت جنوب شرقی محوطه وجود ندارد و به نظر میرسد که برای شاه منظور شده بوده است، میتوانیم این برجها را پایهای که تندیس شاه بر آن فرار داشته است تصور کنیم و این گویای آن است که در قسمتهای دیگر زیگورات که و جسماً حاضر نبوده است به صورت تندیسی از سنگ حضورش اعلام می شده است (ش، 4).
چنان که گیرشمن (۱۳۷۲: ۵۱) با موشکافی خاص خود دریافت که زیگورات دور اونتاش نه در یک عملیات بلکه در دو قسمت مجزا ساخته شده است. این واقعیت به وسیله یک گودال آزمایشی که در قسمت شمال غرب به وسط (مرکز) زیگورات کنده شده ثابت میشود، این گودال در جریان کاوش سال ۱۹۶۰ـ ۱۹۶۱ م نشان داد که در اولین مرحله ساختمان فقط آن قسمت از محوطه که در شکل بازسازی شده، ساخته شده است (ش، ۵)
طبقه اول
چنان که گیرشمن (۱۳۷۲: ۵۱) با موشکافی خاص خود دریافت که زیگورات دور اونتاش نه در یک عملیات بلکه در دو قسمت مجزا ساخته شده است. این واقعیت به وسیله یک گودال آزمایشی که در قسمت شمال غرب به وسط (مرکز) زیگورات کنده شده ثابت میشود، این گودال در جریان کاوش سال ۱۹۶۰ـ ۱۹۶۱ م نشان داد که در اولین مرحله ساختمان فقط آن قسمت از محوطه که در شکل بازسازی شده، ساخته شده است (ش، ۵)
اولین طبقه زیگورات که مربعی به ارتفاع ۸ متر بود، در اطراف یک محوطه داخلی به مساحت تقریباً یکصد متر و با آجرهای پخته مفروش شده بالا رفته بود، این طبقه در سه طرف ۸ متر ارتفاع داشت و در ضلع چهارم سمت شمال شرق، ۱۲ متر. میتوان آن را با تفکیک از قسمت جنوب شرقی یا قسمت شاه ـ قسمت تماشاگران نامید (هینتس، ۱۳۷۱: ۱۹۲).
مربع طبقه اول بیست و هشت اتاق دارد، که بسیاری از آنها فقط از طریق پلکانهایی که از طبقات بالا میآید، میتوان دسترسی داشت. آن اتاقها که مدخل داشتند، درشان به محوطه داخلی باز میشد، به جز یکی اتاق شماره ۱۹ (ش، ۶).
در طرف جنوب شرقی طبقه اول معابدی در دو طرف پلکان وجود دارد، که به برای اینشوشیناک تعلق دارد. معبد شماره ۴ که گیرشمن آن را «آمی» نامید، فقط تا وقتی که طبقات دیگر ساخته شد. مسلماً برای مقاصد مذهبی مورد استفاده قرار میگرفته است، و پس از ساخته شده این طبقات دیوارکشی شد و معبد «ب» مقابل دروازه ۵، جای آن را گرفت، دری داشت که از طریق اتاق به محوطه جلویی جنوب شرقی متصل میشد، حفار چغازنبیل این معبد را به عنوان «معبد پایین» از معبدی که در رأس زیگورات، که به طور متناوب برای امور مذهبی مورد استفاده قرار میگرفته جدا کند (گیرشمن، همان: ۵۱).
حتی در همان سالها هم ترتیبات متناظری را در معبد اینشوشیناک در شوش مییابیم. در این دوران وی (اینشوشیناک) قربانیهای روزانهای را برای معبد بالا (اعلی) و معبد پایین برقرار کرد. با آن که در بین النهرین معبد پایین (کوچک) همیشه خارج، اگرچه نزدیک، زیگورات بود، اصول ایلامی به روشنی ایجاب میکرد که معبد پایین جزیی از اجزاء متشکله زیگورات باشد (هینتس، همان: ۱۹۲)؛ (ش، ۷ و ۸).
گیرشمن یکی از شگفتیهای این زیارتگاه کوچک را چنین یاد میکند: «در قسمت چپ طرف مقابل خوابگاه دری به اتاقی باز میشد که دارای بستری از خشت بود و در برابر فرورفتگی دیوار قرار گرفته بود. آیا این اتاق احتمالا محلی برای استراحت خدا بود که از محل زندگی خود در رأس زیگورات پایین میآمد؟ یا منظور از آن هدفی کاملاً متفاوت بوده است» (گیرشمن، همان: ۵۲).
آنچه تاکنون عنوان گردید در واقع مربوط است به مرحله اول ساختمان، که معبدی به جز زیگورات بوده است.
معبد اعلی
برای تغییر شکل بنا از معبد به زیگورات، نخست در مركز صحن حیاط ستون یکپارچه مکعب شکل به طول و عرض ۳۵×۳۵ متر و ارتفاع تقریبی ۴۰ متر از خشت خام برپا گردید که در واقع پایه ساختمان معبد «اعلی» زیگورات محسوب میشود. این ستون مرکزی سپس به وسیله دو صفه دیگر که به ترتیب طبقات دوم و سوم را تشکیل میداد و ساختمان هر دو آنها نیز از کف حیاط آغاز شده بود، احاطه گردید. سرانجام درون اتاقهای پیرامون حیاط معبد، با خشت و آجر پر شد و به این ترتیب طبقه اول زیگورات به وجود آمد. این مسدودسازی و پر کردن اتاقها تنها در سه سمت انجام گرفت و در معبد قرینه اینشوشیناک در جبهه جنوب شرق دست نخورده باقی ماند. اما معبد «اعلی» روی طبقه چهارم قرار داشت، معبد بزرگ اینشوشیناک، امروز از این «کوکونوم» هیچ چیز جز کاشیهایی که از آن سقوط کرده بر جای نمانده است، با وجود این، ابعاد آن را میتوان با دقت کافی تعیین نمود. به طوری که در بالا اشاره گردید، سطح طبقه چهارم مربعی به اضلاع ۳۵ متر بود، بر این اساس احتمالاً معبد بالا (اعلی) ابعادی به اندازه ۲۰×۲۰ متر داشته است. ارتفاع تقریبی آن هم قابل کشف است. ارتفاع طبقه اول ۸ متر و بلندی طبقه دوم 11.55 متر بوده است، و طبقات سوم و چهارم که از بین رفتهاند به احتمال همین ارتفاع را داشتهاند. بنا براین از سطح زمین تا کف معبد بالای زیگورات در حدود ۴۳ متر، و بلندی تمامی ساختمان چیزی در حدود 52.60 متر بوده است. پس میتوانیم ارتفاع معبد بالا (اعلی) را برابر با ۱۰ متر در نظر بگیریم، که به این ترتیب عرض آن دو برابر ارتفاعش خواهد شد. همان طور که خود زیگورات بوده؛ از هر جهت بنایی بسیار قابل توجه با منظری تا دوردستها تا حد زیگورات شوش (هینتس، همان، همانجا).
پلکان
پلکان زیگورات چغازنبیل در نوع خود یگانه است، برخلاف زیگوراتهای بین النهرین که در آنها دسترسی به معبد بالا صرفا از یک سمت امکان پذیر بود و پلهها از بیرون به صورت مارپیچ یا در یک خط مستقیم به طبقات بالا میرفت. در چغازنبیل. این دسترسی در چندین مرحله از دورن و از طریق پلکانهای مسقف تاقداری انجام میگرفت (ش، ۹). در وسط هریک از چهار طرف زیگورات یک مجموعه پلکان وجود دارد. همه این پلکانها به طبقه اول منتهی میشود. با این تفاصیل که پلکانهای طرف شمال شرق و طرف شمال غرب فقط تا طبقه اول ادامه مییابند. پلکانهای طرف جنوب غرب علاوه بر طبقه اول به طبقه دوم منتهی میشوند. از این میان پلکانهای قسمت جنوب شرق به نظر میرسد که جالب توجهترین آنها بوده است، چنانچه به هر حال میباید در خور«قسمت شاه» باشد. این پلکانها در مقابل دروازه شاه در زیگوارت بین «A» و «B» یعنی دو معبد اینشوشیناک شروع میشود و مستقیماً به طبقات اول، سوم و چهارم میرسند. در نهایت یک پلکان پنجم در طبقه چهارم به در ورودی معبد اعلی منتهی میشود. اما جالب توجه آن که نه از طریق ادامه دو پلکان قسمت شاه بلکه در قسمت شمال شرق «تماشاگران». در این جا تصور روشنی در مییابیم از این که در نظر یک ایلامی راه وصول به یک معبد به طریقه مستقیم تا چه حد بی حرمتی جلوه میکرده است. این راه میباید مورب یا پس از دور زدن از یک گوشه ساخته میشد. ابتکار قابل توجه دیگر معماری ایلامی این است که برای جلوگیری از خستگی صعودکنندگان با ایجاد دو ایستگاه میان راهی بالا رفتن از طبقات را چند مرحلهای کردهاند، به نحوی که صعود کننده میتواند، به سهولت در میان راه با توقف در ایستگاهها تجدید قوا نماید. اما هدف معمار از ایجاد ایستگاهها، تنها رفع خستگی جسمانی نبود، بلکه او میخواست از لحاظ بصری نیز محیط مناسبی را برای زائران فراهم سازد. این بنا از نظر معماری در تاریخ ایران در نوع خود بنایی منحصر به فرد است. بحث درباره این بنای شگفت آور خود نیاز به بررسی جداگانه دارد که از حوصله این گفتار خارج است (بنگرید به: گیرشمن،1373 )
ماکت پایگاه
کتاب برگزیده
آرامگاه در گستره فرهنگ ایرانی / مهدی غروی
آرامگاه و آرامگاه سازی در ایران پیش از باستان
زیگورات Zigurat چیست؟ زیگورات یک هرم پله کانی است، یک برج نیایشی که در شهرهای بزرگ میانرودان ساخته میشده است، از سال ۲۲۰۰ تا ۵۰۰ پیش از میلاد. حدود ۲۵ زیگورات در بین النهرین میشناسیم که تقریبا به طور تساوی میان سه دولت قدیم سومر و بابل و آشور تقسیم شده است و در زیگورات هم در ایران است (ایلام قدیم) این بناها را با آجر و خشت خام میساختهاند با بلندی متوسط ۵۲ متر و قاعده ۳۸ × ۵۲ متر. هیچ یک از این زیگوراتها سالم به دست ما نرسیده و در این میان زیگورات اور از همه سالمتر است و زیگورات چغازنبیل از همه بزرگتر و معروف ترین زیگوراتها برج بابل است که هرودت آن را توصیف کرده است بریتانیکاج ۲۴ ص ۹۹۹.
آرامگاه و آرامگاه سازی در ایران را باید از خلق و ابداع زیگورات یا هرم مطبق در ایلام قدیم مورد بررسی قرار داد با این آغاز که بزرگترین زیگورات جهان در خوزستان کنونی (ایلام قدیم) قرار داشته و دارد: زیگورات چغازنبیل در هفت تپه که در اصطلاح محلی و بومی به معنای زنبیل وارونه است.
پیش از ورود به اصل مطلب، هنگام معرفی این نخستین بنای آرامگاهی در سرزمین ایران، که در نوع خود بزرگترین و سالم ترین نیز هست، باید نظری به بابل داشته باشیم چه معروف ترین زیگورات جهان زیگورات یا برج بابل است. گرچه برخی از کارشناسان برج بابل را جدا از زیگوراتها مورد بررسی قرار میدهند. در بابل بر خلاف مصر مردم از احساس جاودانگی شدن به هیچ وجه ابراز خشنودی نمیکردند. روحیات این مردم و اخلاقیات ایشان در کل مشابه بود با روحیات یونانیان قدیم یا انسان غربی متمدن در عصر حاضر. دین بابلی یک دین خاکی و زمینی و عملی بود. بابلی در آن هنگام که نماز میخواند و نماز میگذاشت درخواست پاداشی در بهشت نمیکرد بلکه خیرات زمینی را طلب میکرد، نمیتوانست به خدایان خود در آن سوی گور اعتقاد داشته باشد و این در حالی است که در یکی از متنهای بابلی، مردوک به عنوان زندهکننده مردگان وصف شده و در داستان طوفان چنان آمده که نجات یافتگان از طوفان زندگی جاودانه خواهند داشت. در آن جامعه اعتقاد بر این بود که مردگان از قدیسان و بدکاران و هوشمندان و ابلهان، همه بدون تفاوت به جایگاه تاریکی در شکم زمین فرو میروند و هیچ یک از ایشان پس از این روی روشنایی را نخواهند دید. به بهشت اعتقاد داشتند، اما بهشتی ویژه خدایان، در آن سوراخ تاریک که انسانها را پس از مرگ میبلعید، جای نعمت و خوشگذرانی نبود و بیشتر مردم در آن کیفر و عذاب میدیدند. مردگان ابدالدهر دست و پا بسته و درمانده بودند، از سرما میلرزیدند و گرسنه و تشنه به سر میبردند مگر آنکه فرزندانشان در اوقات معین خوراکی در گورشان میگذاشتند، هر کس در زمین بیشتر گناه کرده بود در آنجا عذاب فراوان تر میچشید، بر این گونه اشخاص بیماری جذام چیره میشد و با اراده خدا بانوی آن سوراخ و خواجه دستیارش در عذاب دادن به ایشان ابتکارات جدید کرده برایشان عذاب ابدی فراهم میساختند.
در این شکی نیست که عمر اهرام از عمر زیگوراتها بیشتر است، زیگوراتها را میتوان اهرام ساده شده پنداشت که به جای آوردن و نصب آن همه سنگهای عظیم غول آسا عمارتی پلکانی ساخته شود، با خصوصیاتی مشابه با اهرام و با مصالحی بی دوام تر و به همین دلیل زیگوراتها سالم نمانده و دچار خرابی و انهدام شدهاند.
رولی درباره زیگوراتها عقیده خاص خود را دارد از شواهد تاریخی چنین بر میآید که مردمان مشرق زمین از ابتدا کوهها و بلندیها را نشانه ای از قدرتهای ماورای طبیعت دانسته و آنها را ستایش میکردند. گفته شده که ساختمان زیگوراتها (و اهرام) که از لحاظ ساختمانی و حجم شباهتی به کوهها داشتهاند و در فلات ایران و میانرودان میتوانستهاند در ذهن مردم آن زمان جایگزین قدرت کوهها باشند، براین اساس انجام گرفته است.
یکی از بزرگترین زیگوراتها زیگورات ایلامی چغازنبیل است که در زمان شکوفایی تمدن ایلامیان، در اونتاشی نزدیک شوش در ۱۲۵۰ پیش از میلاد توسط اونتاش گال فرمانروای ایلام ساخته شده است. این زیگورات یک نمایشگاه – آرامگاه به شمار میآمده است. دیوارهای این زیگورات با آجر پخته لعابدار به رنگ آبی و سبز، نماسازی شده بود و کل زیگورات از قسمتهای پنجگانه به صورت برجهای مربع و متحدالمرکز و به بلندیهای مختلف که روی هم قرار گرفته بودند تشکیل یافته بوده است. در داخل این آرامگاه قرنیسها، آبروها و پلهها و تونلهایی قرار داشته و در بالای آن عبادتگاهی ساخته شده بوده است با موزاییکهای عاجی ساخته شد که در دستگاه آن در ایران قرار داشت، سرزمین ایلام که از آن جمله بود زیگورات چغازنبیل بزرگترین در نوع خود.
یکی از بزرگترین زیگوراتها زیگورات ایلامی چغازنبیل است که در زمان شکوفایی تمدن ایلامیان، در اونتاشی نزدیک شوش در ۱۲۵۰ پیش از میلاد توسط اونتاش گال فرمانروای ایلام ساخته شده است. این زیگورات یک نمایشگاه – آرامگاه به شمار میآمده است. دیوارهای این زیگورات با آجر پخته لعابدار به رنگ آبی و سبز، نماسازی شده بود و کل زیگورات از قسمتهای پنجگانه به صورت برجهای مربع و متحدالمرکز و به بلندیهای مختلف که روی هم قرار گرفته بودند تشکیل یافته بوده است. در داخل این آرامگاه قرنیسها، آبروها و پلهها و تونلهایی قرار داشته و در بالای آن عبادتگاهی ساخته شده بوده است با موزاییکهای عاجی ساخته شد که در دستگاه آن در ایران قرار داشت، سرزمین ایلام که از آن جمله بود زیگورات چغازنبیل بزرگترین در نوع خود.
ویل دورانت هنگام توصیف بابل بر مبنای نوشتههای باستانی برج بابل چنین مینویسد:
مسافری که به این شهر نزدیک میشد چنان میدیده است که بر بالای کوهی از ساختمان برج مدرج یا زیگورات هفت طبقه ای قرار دارد که دیوارهای آن از کاشی منقش درخشنده پوشیده شده و نوک این برج نزدیک ۲۰۰ متر از سطح زمین بلندتر است، بر بالای برج ضریحی بود و در آن میز بزرگ زرین و تخت مزینی جای داشت که هر شب زنی در آنجا انتظار مشیت الاهی را میکشید. گمان بیشتر آن است که این بنای رفیع از اهرام مصر و از بناهای تمام دورهها جز آنچه به روزگار ما ساخته شده بلندتر بوده است. این بنا را برج بابل میخوانند.
بابل، مدت چند قرن یکی از استانهای شاهنشاهی پارس بوده است و اکنون در اینجا پیش از آنکه درباره چغازنبیل سخن بگوییم اشاره ای به آرامگاههای مهم بابل میکنیم: بابلیان بیشتر اجساد مردگان را در زیرزمینهای سقف دار به خاک میسپردند و گاهی مردگان را میسوزاندند و خاکستر آن را در گلدانهای محفوظ نگه میداشتند (عینا شبیه گورستان هنرمندان در هالیوود مردگان را با مواد خاصی تَحنیط نمیکردند ولی کسانی بودند که کارشان مرده شویی بود، پس از شستن مرده لباس نیکو بر وی میپوشاندند و گونه هایش را رنگین و مژه هایش را سیاه میکردند و انگشترهایی بر انگشتان او مینهادند و لباسهای زیرپوش اضافی با وی به خاک میسپردند. اگر مرده زن بود شیشه های عطر و شانه و گردها و روغن های آرایش در گور او میگذاشتند تا بوی خوش و زیبایی چهره خود را در جهان دیگر حفظ کند. معتقد بودند که اگر مرده چنانکه باید و شاید به خاک سپرده نشود به زندگان آسیب و گزند خواهد رسانید و اگر او را اصلا دفن نکنند روحش در کنار مستراحها و ناودانها برای دست یافتن به خرده های طعام سرگردان میماند و ممکن است تمام یک شهر را گرفتار وبا و طاعون کند.
گزیده کتاب ها
تاریخ مهندسی در ایران / مهدی فرشاد
سومریان نخستین ملتی بودند که به ساختن زیگوراتها دست بردند، در سومر زیگوراتهایی که در ۲۲۰ پیش از میلاد ساخته شده بود جهت انجام پژوهشهای ستاره شناسی نیز، به عنوان یک نقطه بلند و مسلط به اطراف استفاده میشده است
تحلیل معماری مساجد ایران / رضا شاطریان
یکی از معماریهای مهم ایران مربوط است به قرن 13 قبل از میلاد؛ معبد چغازنبیل (1250 قبل از میلاد) است که در کنار رودخانه کرخه در استان خوزستان در جنوب ایران قرار گرفته است. این معبد به وسیله «هوشنتاش هوبان» پادشاه عیلام بر روی خرابههای شهر باستانی «دورـ آنتش» ساخته شده بود. این معبد نشانگر اوج و شکوه معماری در آن دوره است. این بنا به صورت چهارگوش و به صورت یک ساختمان پنج طبقه است، که هر طبقه از طبقه قبلی کوچکتر است و نمایی به صورت مخروطی را نشان میدهد. معبد اصلی در آخرین طبقه ساخته شده بود.
موادی که در ساختمان این معبد به کار رفته است، بیشتر از آجرهای پخته لعابدار همراه با ساروج بسیار قوی بوده است. گنبد غربی معبد چغازنبیل که به صورتی ماهرانه ساخته شده بود هنوز هم پس از گذشت سه هزار سال از تاریخ آن به صورتی عجیب و حیرتآور در وضعیتی خوب به سر میبرد. ساختن تاقهای هلالیشکل برروی راهروها و پلکانهای داخل معبد نشانگر موفقیت فوق العاده و شگفتآور معماری در ایران باستان است.چیزی که باعث تعجب و شوک بسیار در معماری چغازنبیل است، اینکه ابتکار هنرمندان آن دوره در اختراع و ساختن یک سیستم جدید که آب آشامیدنی ساختمان را تهیه میکرده است. آب تسویه شده به وسیله عبادتگران و پرستشگران و ساکنین آن منطقه مورد استفاده قرار میگرفت.
تزیینات وابسته به معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
نقش آجر در هویت معماری ایران / سیمون آیوازیان
سوابق تاریخی، نشانگر آن است که ساکنان نواحی خوزستان و یا بین النهرین، نخستین اقوامی بودند که به این موفقیت دست یافتند، و احتمالاً اولین تجربههای خود را در کف اجاقهایشان مشاهده نمودند و پختن و سخت شدن گل زیر آتش را به خاطر سپردند. عدم وجود مصالح سنگی و چوبی مورد نیاز مردم این نواحی سبب شد که خاک، به عنوان مهمترین عنصر ساختمانی مورد استفاده قرار گیرد. اولین شیوه تهیه خشت مربوط به سالهای پیش از هزاره ششم قبل از میلاد مسیح میباشد، قدیمیترین آثار معماری که تا کنون در این زمینه به دست آمده در غرب ایران است.
تپه علیکش واقع در دهلران، که از آغاز دیرینه سنگی است، تاریخ آن را ۵۸۰۰ تا ۶۲۰۰ قبل از میلاد تخمین زدهاند. از دیگر آثار مشهور، تپه حسنلو است که از خشتهای خام به طور گسترده در آن استفاده شده و مربوط به قرنها قبل از میلاد میباشد.
بهکارگیری آجر در شوش و تپه سیلک کاشان نیز نشاندهنده استفاده از این عنصر در زمان خود است، در معبد چغازنبیل نیز به آجرهایی برمیخوریم که به عنوان کتیبه بر دیوار نصب شدهاند.
ساکنان سرزمین ایران نقش تعیینکنندهای در پیشبرد به کارگرفتن آجر داشتهاند. فلات ایران منطقهای است گرمسیر، تقریباً خشک، با بادهای شدید موسمی. بنا بر این هنرمند ایرانی زمانی که به ساختن بناهای باشکوه ـ که بتواند عمری جاوید و ماندگار بمانند ـ میاندیشید، نمیتوانست برای انتخاب مصالح آن از سنگ بهره گیرد، زیر اولاً سنگ به اندازه کافی در اختیارش نبود، ثانیاً بنای سنگی بر اثر انتقال گرما قابل سکونت نبود و بر اثر انبساط گرمای آفتاب سوزان و انقباض ناشی از سرمای شبانه دوامی کمتر از آجر دارد. نهایتاً، کارایی سنگ کمتر از آجر است و نمیتوان پوششهای وسیع را با این عنصر به صورت مطلوب پوشانید. بنا بر این تجربه ساخت بناهایی با تودههای گلی، پشتوانه دانش او شد و خشتهای قالبی منظم توسط معماران هنرمند برای برپایی معابد و زیگوراتها به کار رفت. اگر چه اکثر این خشتها خام بوده (صرفاً در آفتاب خشک شده بودند) اما معمار آن دوره از انعطافپذیری این عنصر ساختمانی در حد مطلوب استفاده کرده و بناهایی ساخته است که هرگز به کمک سنگ و یا چوب میسر نمیشود.
تزیینات وابسته به معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی
کاخ ها / ولفرام کلایس
برای مثال میتوانیم به این نکته اشاره کنیم که در ادوار اولیه گاهی دیده میشود که یک بنای منفرد فقط به عنوان یک کاخ مسکونی به کار رفته است و بعضی اوقات همین بنا نقش یک معبد را به عهده میگیرد و در پارهای از موارد هر دو کاربرد را دارد.
در داخل مرزهای کنونی ایران، کاخهایی که مانند چغازنبیل در دشت هموار خوزستان ساخته شده است دارای طرحهایی هستند که میتوان آنها را طرحهای ساده شدهای از آنچه در بین النهرین اجرا میشده تصور کرد. به این ترتیب که در این نوع ساختمانها اتاقهای بزرگ و کوچک در اطراف یک حیاط مرکزی بنا شدهاند.
چغازنبیل (۱) را اونتاش هویان پادشاه ایلام باستان به نام شهر دور اونتاشی یا دورا ونتاش در سال ۱۲۰۰ قبل از میلاد بنا کرد.
این بنای بزرگ یا کاخ که مجموعهای است از تعدادی اتاق در اطراف یک حیاط، هماهنگی کاملی است از تطبیق هوشمندانه یک بنای مسکونی از یک طرف با حیاط و فضای داخلی و از طرف دیگر با حصار جانبی خود و این نوع معماری در تاریخ معماری بین النهرین سوابقی قدیمتر دارد.
تمدن هخامنشی / جلد دوم / علی سامی
زیگورات برجهای مطبق و مرتفعی بودهاند که اولینبار سومریان برای انلیل خدای خدایان بنا کردند و چون ساختن مناره و برج به صورتی در قرون قبلی رواج داشت، برای سومریها میسر نبود، برجهای خود را چند طبقه که اغلب هفت سطحه دارند، ساختند. هر طبقه از طبقه زیرین کمسطحتر بود و توسط پلکان مارپیچی یا سطح موربی دورتادور بنا میگشتند و به سطحهها و بالای زیگورات میرفتند. ارتفاع زیاد این قسم پرستشگاهها را اینطور توجیه کردهاند که چون سومریها معتقد بودند سین رب النوع ماه درون قایقی نشسته و در آسمانها در جولان است، برای عبادت، قربانی کردن و اجرای سایر مراسم مذهبی و دسترسی به آن باید به قسمتهای مرتفع رفت، از این رو پرستشگاه را هرقدر که میتوانستند مرتفعتر از سطح زمین میساختند.
معماری ایرانی / کریم پیرنیا / غلامحسین معماریان
پیشینه ساخت معبد در ایران به حدود 8000 سال پیش میرسد. باستانشناسان ایرانی در نزدیکی قزوین در جایی به نام زاغه روستایی کشف کردند که دارای انواع طرح خانه و یک معبد است. یکی از کهنترین نیایشگاههای بر جا مانده در ایران، زیگورات «چغازنبیل» است. این ساختمان نیایشگاه شهر «دورانتاش» بوده که به دستور«اونتاش گال»، یکی از پادشاهان ایلامی در 1250 سال پیش از میلاد در کانون شهر ساخته شده است. این زیگورات 5 بخش دارد که همانند 5 سکو روی هم قرار گرفتهاند به طوری که هر سکو از سکوی زیرین کوچکتر است. سکوی زیرین کهنترین بخش ساختمان است و نیایشگاه درون این بخش کهن بالا رفته است. بدینگونه که ساختمان کهن، نخست میانسرایی بوده و گرداگرد آن اتاقهایی قرار داشته است. سپس گرداگرد میانسرا پر شده و سکوی دوم و پس از آن سکوی سوم و به همین ترتیب سکوهای بعدی ساخته شدهاند. پس هر کدام از سکوها جداگانه از کف میانسرا بالا میآمده و سکوی زیرین همچون کلافی بر گِرد سکوی بالایی میشده است. بدینگونه نشست سکوها بر زمین که هر کدام از یکدیگر سنگینتر میباشند جداگانه انجام گرفته و میان آنها شکافی پدید نیامده است. این سکوها با خشت ساخته شدهاند. پس نیایشگاه تنها همان اتاقهای کهنِ اُشکوب همکف را داراست و کالبد توپری دارد. در پیرامون آن ساختمانهای شایانتوجهی یافت میشود.
گزارش پایگاه
Block Title
ارائهی ترکیب مناسب برای تولید آجر سبک مرمتی به منظور مرمت تزئینات تاقی چغازنبیل با نگاه به مرمت تاق آرامگاه شماره
محمد حسن طالبیان /حمید فدایی / مسعود نخعی اشتری
آرامگاههای موجود در چغازنبیل به دلیل تکامل شیوه تاقزنی، نحوه مقابله با رطوبت و نیز بدعت در تدفین در دوره ایلام از جایگاه ویژهای برخوردارند. تاق آرامگاه شماره 5 به دلیل حفاری غیرمجاز تخریب شده است. این در حالی است که عوامل مختلف آسیب رسان با ادامه روند تخریب زندگی این بنا را با خطر جدی مواجه میکنند. استفاده از مصالح سنتی به عنوان مصالح جایگزین برای بخشهای کمبود و آسیبدیده میتواند عاملی در کندترشدن روند آسیبها و ضامنی برای ماندگاری هر چه بیشتر این یادمانهای ارزشمند باشد. برای تحقق چنین اندیشهای استفاده از مصالح آجری به همان شیوه سنتی مطمئنترین راه به نظر میرسد. سبکسازی آجر میتواند راهکاری ایدهآل برای این منظور باشد. چنانچه بتوان از جرم آجر کاست جرم تاق آجری نیز به طور قابل ملاحظهای کاسته میشود. در این پژوهش سعی بر آن است تا با بهره گیری از مواد ارگانیک طبیعی و در دسترس، همچنین ضایعات کارخانجات صنعتی منطقه، همچنین متناسبترین خاک رس از لحاظ ساختاری (در میان منابع خاک مورد استفاده در منطقه)، به ماده مناسبی دست یافت که علاوه بر سبک سازی آجر، از ویژگیهای فیزیکی مورد نظر نیز برخوردار باشد.
بررسی راه کارهای استفاده از نمادها و نقوش به دست آمده منطقه چغازنبیل (دوره عیلام باستان) در پوشش بانوان
محمد رضا سوداگر / زینب بابایی
هدف از انتخاب این موضوع، استفاده از نقوش چغازنبیل برای پوشش بانوان است، در این رساله که شامل چهار فصل می باشد، علاوه بر بررسی و تحلیل منطقه تاریخی چغازنبیل و آثار به دست آمده در آن سعی بر آن شده که یک تحلیل گویا و منسجم از پوشش و فرهنگ آن، نمادسازی و راه کارهای پیاده کردن نقوش منطقه چغازنبیل، از جمله؛ سوزن دوزی، چاپ، تکه دوزی برای پوشش بانوانصورت گیرد. پوشش به عنوان یکی از سمبل فرهنگی، مهمترین و مشخصترین مظهر قوی و انتقال دهنده نشانه فرهنگی است که به سرعت میتواند تحت تاثیر پدیدههای فرهنگپذیر در بین جوامع گوناگون انسانی قرارگیرد. علیرغم این که در منابع متعددی به پوشش و هویت آن بسیار پرداخته اند، اما جای دارد که این بار نگاه تازه تری به پوشش و تزیینات آن انداخت. طراح لباس بر آن است که براساس نیازهای محیطی و هنجارهای جامعه خویش، مناسبترین پوشش را به لحاظ جنس، رنگ، شکل انتخابی برای ردههای متفاوت در زمانها و مکانهای خاص ارائه دهد. در این تحقیق به پوشش بیرونی بانوان بیشتر پرداخته شده است، به این دلیل که در مد انتخابی میتوان آزادانه عمل کرد و این که بیشترین مصرف روزانه را دارد. طراح لباس می تواند با انتخاب نقوش بومی برای پوشش، نمونه هایی از نمادهای تاریخی و فرهنگی بر روی پوشش خود، تاریخ و تمدن این مرز و بوم را به دیگران نشان دهد، ایرانی که مهد تمدن است. در این پژوهش که یک مطالعه تحلیلی، توصیفی و تاریخی است از روش میدانی و کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات آن استفاده شده است، پژوهشگر سعی بر آن دارد در کنار اجرای چنین پوشش هایی به مسئله بهینه سازی در مصرف پارچه نیز توجه داشته باشد.و امید بر آن است که این پژوهش و بررسی صورت گرفته، راه گشای مطالعه و تحقیق سریعتر و تخصصی تری در زمینه های متفاوت پوشش باشد و دستیابی به اطلاعات را در زمان کمتر ممکن سازد.
بررسی ساختاری و فنی مجسمه های سفالی ایلام میانه با تاکید بر بازنگری وضعیت حفاظتی و مرمتی مجسمه شئر – عقاب یافته شده از محوطه چغازنبیل
مهناز عبدالله خان گرجی / رضا وحیدزاده / الهام فکری نژاد طهرانی
در این پژوهش ابتدا به مطالعه مجسمه های بزرگ وسفالی ایلامی پرداخته شده است .سپس به شناسایی ساختار و بررسی شیوه ساخت مجسمه شیر-عقاب یافته شده از چغازنبیل که متعلق به دوران ایلام میانی است پرداخته شده است . از آنجا که این مجسمه بسیار آسیب دیده بود در وهله نخست اقداماتی جهت بازسازی و ایستایی مجسمه انجام شد و سپس طرح حفاظتی برای نگهداری و یا نمایش آن ارائه گردید .
بررسی روند تخریبی ناشی از نمکهای محلول و پیشنهاد راهکار حفاظتی برای آجرهای موجود در ساختار کاخ آرامگاههای ایلامی چغازنبیل و هفتتپه
مهناز عبدالله خان گرجی / رضا وحیدزاده / مهدی پ
حضور نمکهای محلول، در خلل و فرج مصالح ساختمانی یکی از مشکلات اصلی و عمده حفاظت است. حملات نمک و افزایش رطوبت تهدیدی جدی برای مصالح ساختمانی و بناهای تاریخی، بخصوص دیوارهایی که باربر بوده و از جنس آجر، خشت، سنگ و ملات ساخته شدهاند بهحساب میآید که در وهله اول باعث بدمنظر شدن فضای داخلی و خارجی بناها میگردد و در صورتی که بدون درمان رها شود ممکن است ساختار آنها را تخریب نماید. کاخ آرامگاههای زیرزمینی چغازنبیل و هفتتپه نیز مانند دیگر بناهای تاریخی از این امر مستثنی نبوده و حضور نمکها بر روی این بناها یکی از عوامل آسیبرسانی است که در بسیاری از موارد باعث متلاشی شدن بافت یکپارچه آجرها شده و تضعیف ساختار مواد و مصالح را به همراه داشته است. بحث حفاظت از آثار و بناهای تاریخی بدون دخالت در ماهیت و تمامیت اثر، نخستین تفکری بود که باعث گردید تا این پروژه در مسیری قرار گیرد که به صورت تخصصی به موضوع شورهزنی و نمکزدایی از ساختارهای آجری پرداخته و اقدامات و راهکارهای مناسبی را در مقابله با این عامل فرساینده پیشنهاد نماید. برای همین منظور محوطه میراث جهانی چغازنبیل که بنابه موقعیت و ساختار خاص خود دائماً با این معضل مواجه است، میتواند انتخاب مناسب و بهجایی باشد.
بررسی عناصر هویت ساز و کاربرد آن در طراحی مبلمان و غرفه های خدماتی مورد نیاز در محوطه ی میراث جهانی چغازنبیل
محمد رضا سوداگر / مژده ترابی
امروزه اهمیت هویت به خصوص هویت ملی در ملی گرایی و ایجاد حس وحدت ملی بر کسی پوشیده نیست، اما با این وجود در کشور ما این موضوع جدی گرفته نشده و همین باعث ایجاد بحران بی هویتی در کشور گردیده است. از این رو در رشته های مختلف، محققین سعی در شناخت هویت و عناصر آن و بازتاب این هویت در اجتماع نموده اند تا به این صورت فرهنگ و تمدن ایرانی را زنده نگاه دارند. با توجه به اهمیت ویژه ی اماکن تاریخی در حفظ هویت ملی، این پژوهش سعی دارد تا عناصر هویت ساز موجود در منطقه ی تاریخی چغازنبیل را شناسایی کرده و سپس راهکارهایی برای بازتاب این هویت در مبلمان و غرفه-های خدماتی منطقه به عنوان عناصر مرتبط با مردم ارائه دهد. روش اجرای تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و روش جمع آوری اطلاعات نیز هم از طریق مطالعات میدانی به صورت مشاهده و بررسی محوطه، و هم مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از کتب و مقالات تحقیقی است. اطلاعات بدست آمده این موضوع را آشکار می سازد که معماری چغازنبیل، نقوش موجود در مهرها، نقوش برجسته و سفالینه های عیلامیان شامل اطلاعاتی از فرهنگ و هنر گذشته ی ایران می باشند که قابلیت استفاده به عنوان عناصر هویت ساز را دارند. علاوه بر آن نقش مصالح بومی را نیز در هویت بخشی به منطقه نمی توان نادیده گرفت.
بررسی و تحلیل نقش درخت نخل در هنر ایران باستان (با تاکید بر نقوش تمدن عیلامی) پروژه عملی: طراحی گرافیک محیطی مجموعه سایت باستانی و موزه شهرشوش (تابلوهای راهنما، پیکتوگرامها)
سید ابوتراب احمدپناه / محمد خزایی / ایمان سجیراتی
تنوع و فراوانی نقوش در تمدن عیلامی، پشتوانهی هنری با ارزشی برای هنر ایران زمین به حساب میآید. تنوع قلمروی این تمدن عظیم، که شامل مناطق کوهستانی، دشتها و جلگه است، در این تنوع سهم به سزایی داشته است. آنچه سهم بیشتری از این یافتههای ارزشمند را به خود اختصاص داده است، مهرهای عیلامی هستند. هدف از انجام این پژوهش یافتن جایگاه درخت نخل در این تمدن است و سیر تحول و تغییر این نقش میباشد. شناخت کاربرد نقش این درخت و بررسی کیفیت آن برروی اشیای مختلف و درمکانهای مختلف نیز مد نظر بوده است. نقوش یافته شده به صورت کتابخانهای و اسنادی گرد آوری شده اند وبراساس ترتیب تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته اند. نقش نخل بر روی مهرها دارای تنوع فراوانی بوده و در مناطق مختلف و ویژگیهای خاص همان منطقه داشته است. و از نقوش روی مهرها میتوان به ارتباط برخی نقوش بر روی اشیای دیگر مانند سنگ نگارهها و آجرهای قالبی و … پیبرد. آنچه به وفور یافت شده است، کاربرد مذهبی و آیینی نقش درخت نخل میباشد بیشترین یافتههای نقش نخل متعلق به اماکن مذهبی و یا مراسم آیینی یا معابد بودهاند. آنچه جالب توجه است ویژگیهای خاص نقش درخت نخل در مناطق مختلف است. و جالبتر اینکه این نقش با وجود اینکه متعلق به گیاهی است که در مناطق حاره رشد میکند، در مناطق کوهستانی مانند لرستان نیز یافت شده است. و این تاکیدی بر مذهبی و آیینی بودن و قداست این گیاه است.
مبارزه سیستماتیک با دو گونه گیاه هرز Capparis spinosa و Prosopis stephaniana در محوطههای باستانی چغازنبیل و هفتتپه
معصومه فرزانه / حسین احمدی / سیده زهره حسینی
محوطه باستانی چغازنبیل با مساحتی بالغ بر 100 هکتار شاهد رشد انواع گونههای گیاهی مرتعی، بیابانی بومی و غیربومی است. دو گونه گیاهی که در فصول گرم تراکم بالایی در این دو محوطه دارند کَوَر (C.spinosa) و کهورک (P.stephaniana) هستند، این دو گونه چندسالهی تابستانه، توان بالایی در مقابله با خشکی، کمبود مواد مغذی و گرما دارند، و با ریشهدوانی تا عمق 5 متری خاک، رطوبت مورد نیاز خود را فراهم میآورند. رشد این دو گونه گیاهی در محوطههای تاریخی چغازنبیل و هفتتپه، بهویژه بر روی ساختارهای معماری برجای مانده، علاوه بر آسیبهایی که بههمراه دارد، به عنوان جزئی از بستر طبیعی منطقه در کاهش فرسایش خاک محوطه شامل فرسایش آبی و بادی، نقش قابلتوجهی ایفا میکند. لذا ضرورت دارد تا راهکارهایی در نظر گرفته شود که متناسب با نقش گیاه در محوطه و انعطافپذیری لازم از ریشه کنی تا رشد گیاه را شامل شود.
مجتمع فرهنگی – تاریخی در کنار زیگورات چفازنبیل
مرتضی راسخی نژاد مقدم
یادواره تاریخی چغازنبیل هم از نظر فرهنگی و تاریخی و هم از نظر آیینی و تقدس در تاریخ تمدن ایران شاخص بوده است و طراحی در کنار این بنا علاوه بر اینکه باعث آشنایی بیشتر گردشگران خارجی و ایرانی با این بنا و تمدن آن خواهد شد به علت استعدادهای خاص این سایت طرح مباحثی که از آن یادگشت امکانپذیر خواهد بود. خصوصا قرارگیری این بنا جزء میراث جهانی یادآور این امر هست که از یک دید انحصارطلب خارج شویم و ما هم در راستای این سخن قرار گیریم که باید جهانی فکر کرد و منطقهای عمل و برعکس . مراحل طی شده در این مطالعات شامل آشنایی با بستر طرح (کلان و خرد)، آشنایی با مطالعات خاص طراحی، آشنایی با نمونهها و روشهای مختلف برخورد با بناهای قدیمی و سپس ایدههای کلان طراحی و طرح خواهد بود.
مرمت و احیا کاخ ارامگاه در چغازنبیل
اسماعیل طلایی / محمد مرادی / ونوشه شکری
هدف از این تحقیق بررسی نقش و کارکرد مفهوم کاربردی هنر در پروسه طرح باززندهسازی (احیاء) محوطههای باستانشناختی و بناهای تاریخی می باشد. روش تحقیق در این مطالعه، توصیفی و تحلیلی است . در مبحث الویتهای رشتهی حفاظت و مرمت، نخستین اصل که به نوعی مهمترین هدف حفاظت اماکن میراث جهانی نیز محسوب میشود، حفظ اصالت آنها است. به عبارتی دیگر اگر بتوان مرکزیتی مفهومی و یا خاستگاهی وجودی برای علم حفاظت در نظر گرفت، بدون شک، اولویت دادن به حفظ اصالت است. از سوی دیگر در مبانی مرمت، در مجموع میتوان چنین استنتاج کرد که مرمت به مفهوم کلی، مداخلهای ست که امکان بازیافت عملکرد محصولات فعالیت انسانی را فراهم میآورد. این تحقیق تلاش می کند با بررسی بخش عمدهای از دادهها، مطالعه و تحلیل در دو حوزه مبانی نظری مرمت و احیاء ، مبانی و فلسفه هنر نمونه عملی و قابل اجرا از موضوع را ارائه دهد.
Block Title
امکان سنجی بهره برداری از فرآورده های بوم آورد در بهینه سازی مصالح مرمتی؛ نمونه مطالعه شده: زیگورات چغازنبیل
افشین ابراهیمی
اهمیت هویت بخشی گرافیک محیطی در مناطق تاریخی (مطالعه موردی میراث جهانی چغازنبیل)
مژده ترابی / محمد سوداگر
هوی تِ ف ردی، اجتماعی و بوم ی در سراسر جه ان و از جمله کشور م ا موضوعی است که بیش از پیش نیاز به بحث و بررسی دارد. دست یافتن به راهکارهای عملی برای بررسی این موضوع، مستلزمِ پژوهش هایِ میان رشته ای و پرهیز از شعارهایِ کلیشه ای است. احیای هویت اجتماعی وبومیِ ایرانی تنها با زنده نگه داشتن فرهنگ و تمدن ایرانی امکان پذیر است. از این رو، بازپروری باورها و آداب ورسوم، بستری را فراهم می کند که می تواند به گروه هایِ قومیِ مختلف انسجام بخشد. از این منظر، یکی از زمینه های احیای فرهنگ وهویتِ اجتماعی، توجه به هویت بصری گرافیک محیطی و مبلمانِ زیستگاهِ انسانی است که بازتابی از رفتار و کردار آدمی است. برهمین منوال، توجهِ بیشتر به فضایِ بومیِ مناطق تاریخی، به عنوان نماد فرهنگ و تمدن یک منطقه یا یک ملت، ضروری به نظر می رسد. داده هایِ این پژوهش با تحلیل منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری و سپس بصورت توصیفی تحلیل گردیده است. این پژوهش با نگاهی به مبلمان مناطق تاریخی، به خصوص محوطه چغازنبیل از جنبه یِ هویتی، بر این امر تأکید داشته است که پژوهش هایی از این دست، می تواند ضمن بازنمایی فرهنگ و تمدن با شکوه گذشته، باعث ایجاد حس قرابت، آشنایی و تداوم تاریخی در ذهن بازدیدکنندگان گردد.
باستان شناسی: زیگورات چغازنبیل
محمود کردوانی
بررسي بناي تاريخي زيگورات از ديدگاه زمين شناسي مهندسي
مریم قاسمی گماری / ایمان انتظام سلطانی
معبد زيگورات چغازنبيل در جنوب غرب ايران، استان خوزستان، 45 کيلومتري جنوب شرقي شهر باستاني شوش در طول جغرافيايي ‘15 و 48o شرقي و عرض جغرافيايي ‘12 و 32o شمالي مي باشد. معبد چغازنبيل که در حال حاضر تاريخ 3300 ساله ايران را از معماري تمدن ايلامي رقم مي زند در قرن 13 بر تاقدس سردارآباد در منطقه زاگرس چين خورده ساخته شده است. اين بنا پس از ساليان متمادي دست خوش تغييرات بسياري شده است و آنچه از بازمانده هاي اين بنا در اختيار است دو طبقه و نيم از پنج طبقه ي آغازين آن است. نتايج آزمايشات شيميايي و مکانيک خاک نشان دهنده آن است که ترکيبات بافت بناي زيگورات به ميزان اندک نسبت به سال هاي گذشته بر اثر فرسايش تغيير کرده است و ميزان کلر، رس و سيلت نمونه ها بر اثر تماس با آب و شسته شدن کاهش و ميزان سولفات خاک و ماسه افزايش يافته است و همين امر موجب فرسوده تر شدن بنا نسبت به سال هاي گذشته مي باشد. با توجه به نتايج ارزيابي ها به طور کلي مهم ترين عامل تخريبي معبد در حال حاضر به دليل خشت و گلي بودن معبد فرسايش ناشي از باران هاي منطقه مي باشد. بررسي هاي صورت گرفته نشان مي دهد که خصوصيات زمين شناسي مهندسي بنا تا چه ميزان در روند تخريب و فرسايش بنا موثر هستند.
بررسي تاثير مديريت و برنامه ريزي بر توسعه گردشگري با تاکيد بر آثار تاريخي و باستاني استان خوزستان (مطالعه موردي معبد چغازنبيل)
حبیب الله کریمیان / مهسا فکار
بررسی زمين ساخت فعال در تاقديس سردارآباد و اثر آن بر معبد چغازنبيل
ندا بهاروند / مهران آرین / محمدسالار ترخانی / محمد حسین طالبیان
چغازنبيل نام محوطه اي باستاني در جنوب غرب ايران، استان خوزستان، جنوب شرقي شهر باستاني شوش در طول جغرافيايي ’30°48 و عرض جغرافيايي °32 مي باشد. معبد چغازنبيل که در حال حاضر بزرگ ترين اثر معماري شناخته شده تمدن ايلامي است، در قرن 13 قبل از ميلاد بر روي تاقديس سردارآباد، در منطقه زاگرس چين خورده ساخته شده است. سنگ هاي رخنمون يافته در اين منطقه به سازندهاي گچساران، ميشان، آغاجاري، کنگلومراي بختياري تعلق دارند.
بررسي هاي صورت پذيرفته نشان مي دهد که پيشاني کوهستاني اصلي اين منطقه داراي رده دوم فعاليت هاي تکتونيکي نسبي است و اين رده نشان دهنده عدم تخريب اين اثر بر اثر فرآيندهاي تكتونيكي مي باشد.
مقادير Sl پايين (10) در دره رودخانه دز به دليل وجود گسلش در آن مي باشد، زيرا در اثر كاركرد اين گونه گسل هاي عرضي، غالبا سنگ ها خرد شده اند و رودها در دره هاي كم شيب تر جريان مي يابند.
مقادير Sl بالا (50) بر روي سنگ هاي نرم بخش جنوب خاوري تاقديس نيز نشانگر فعاليت تكتونيكي اخير نسبتا بيشتر اين بخش، نسبت به بخش شمال باختري (ساختگاه معبد) است.
اين بنا داراي سه حصار مي باشد و جابجايي در حصارهاي دوم و سوم نشانگر عملكرد گسل هاي مورب لغز چپ بر و راست بر طي هولوسن در منطقه مي باشد.
بررسی عملکردی سازه آبیِ چغازنبیل
وحید حیدری
شهر باستانی دور اونتاش (چغازنبیل) بازمانده از هزاره دوم پیش از میلاد و از آثار دوران ایلام میانی است. محوطه شهر از سه بخش اصلیِ حصار مرکزی، حصارمیانی و حصار بیرونی تشکیل شده که ابنیه شاخصی چون زیگورات، مجموعه کاخ ها و آرامگاه ها و تاسیسات شهری را در خود جای داده است. سازه های آبی محوطه چغازنبیل مانند ناودان ها، چاه های جذبی و همچنین سازه آبی واقع در حصار سوم، از جمله مهمترین تاسیسات شناخته شده مجموعه هستند و بررسی نحوه عملکرد سازه اخیر موضوع نوشتار پیش رو است. تاکنون پیرامون نحوه عملکرد سازه آبی حصار سوم چغازنبیل فرضیاتی مطرح شده که شناخته شده ترین آنها متعلق به رومَن گیرشمن (1979-1895) باستان شناس و حفار مجموعه است. وی اعتقاد داشت که آب انتقال یافته از رودخانه کرخه در محل سازه آبی تصفیه شده و مورد استفاده ساکنین شهر قرار می گرفته است. این فرضیه، در عمده منابع، به شکل یک اصل پذیرفته شده است و گه گاه نیز مورد بسط قرار می گیرد. لیکن بررسی های جدیدتر حاکی از مرتفع بودن محوطه باستانی نسبت به نقاط اطراف است و به نظر می رسد جهت جریان آب از محل سازه آبی دفعی است. این تناقض در نحوه عملکرد سازه آبی، انجام پژوهشی را لازم می کرد که علاوه بر نقد نظریات قبلی بتواند داده های جدیدی را به بررسی های پیشین بیفزاید. انجام این پژوهش با کمک روش های تکمیلی و استفاده از فنّاوری های ژئومغناطیس، اسکن لیزری و همچنین دانش هیدرولوژی، تا حدودی امکان پذیر شد. نهایتاً بررسی به مدلسازی جدیدی از وضعیت اولیه سازه آبی منجر گردید که فرضیه عملکرد دفعی(زهکش) را بیش از بقیه تایید می کند. فرضیه ای که می تواند با بررسی های آتی باستان شناسی تدقیق گردد.
چغازنبیل پرستشگاه اینشوشیناک
کمیل پرهیزکار
داستان ثبت تخت جمشید، نقش جهان و چغازنبیل در یونسکو
شهریار عدل
“دوراونتاش” یا شهر “اونتاش گال شاه ایلامی” (چغازنبیل کنونی)
محمد رحیم صراف
غروب چغازنبیل، گزارش سفر گروه تاریخ دفتر تألیف به استان خوزستان
حشمت الله سلیمی
کانی شناسی و بررسی شرايط پخت آجرهای تاريخی چغازنبيل
منیژه هادیان دهکردی
مطالعه کارکرد سازه آبی حصار سوم محوطه باستانی چغازنبيل با مطالعه ميدانی و مدل سازی هيدروليکی-هيدرولوژيکی
صادق پرتانی / وحید حیدری
محوطه باستاني چغازنبيل به عنوان اولين ميراث جهاني ثبت شده در ايران، دربرگيرنده سه محوطه هم مرکز اصلي با مرزهاي حصار مرکزي، حصار مياني و حصار بيروني است که بناهاي شاخص مانند زيگورات، مجموعه کاخ ها و آرامگاه ها و تاسيسات شهري را در خود جاي داده است. يکي از مهم ترين سازه هاي اين محوطه، سازه آبي حصار سوم مي باشد که مشاهدات و مطالعات ژئوفيزيک اين پژوهش، دو آنومالي مدفون ديگر را نيز با مصالح مشابه در نقاط ديگري از حصار سوم شناسايي کرده است. رومن گيرشمن (1895-1979) باستان شناس و حفار مجموعه، اعتقاد داشت که آب انتقال يافته از رودخانه کرخه در محل سازه آبي تصفيه شده و مورد استفاده ساکنان شهر قرار مي گرفته است، ليکن مرتفع بودن محوطه باستاني نسبت به نقاط اطراف و عدم حضور شواهدي مبني بر کانال انتقال آب از کرخه به سمت حصار سوم در نقطه سازه آبي، سوال اصلي اين پژوهش را مبني بر نوع و مکانيسم عملکرد سازه آبي مورد مطالعه ايجاد مي کند. ديدگاه عملکرد دفعي سازه آبي موجود با عنايت به نتايج بررسي هاي اخير نيز به عنوان يکي از فرضيه هاي اصلي از ديدگاه مهندسي آب در اين پژوهش، مورد مطالعه دقيق قرار مي گيرد. اين پژوهش با مطالعات ميداني زمين شناسي زهکش هاي طبيعي و بررسي وضعيت تخليه رواناب و زهاب شهري، مطالعات بيولوژيکي و محيط زيستي آغاز شد. مطالعات دقيق ژئوفيزيک حصار سوم براي شناسايي احتمال وجود سازه هاي مشابه و اسکن ليزر سازه آبي موجود براي تشخيص هندسه دقيق مجاري داخلي سازه انجام شد. با توجه به ميزان توان توليد هيدرولوژيکي رواناب در زيرحوزه هاي منتهي به سازه هاي آبي موجود و تطبيق آن با ظرفيت گذردهي هيدروليکي، وضعيت توپوگرافي و زمين شناسي و همچنين پلان قرارگيري ساير آنومالي هاي سازه آبي در قسمت هاي ديگر حصار سوم، مي توان عملکرد زهکشي رواناب و زهاب شهري زيرحوزه هاي محوطه را از ديدگاه مهندسي آب و هيدروليک، تاييد و تصديق نمود.
مطالعه و بررسی ذخایر رسی دراطراف منطقه چغازنبیل در راستای تهیه خشت مرمتی بهینه
سهیلا ذکوی
برای ساخت مجموعه بناهای محوطه تاریخی چغازنبیل، بزرگترین اثر معماری شناخته شده از تمدن ایلام میانه در جنوب غربی ایران (استان خوزستان) مربوط به قرن 13 ق. م، امتیازات مساعد محیطی کاملاً به خدمت گرفته شده اند، در سواحل رودی که مقدار آب آن نا محدود نشان می دهد چوب برای سوزاندن جهت مصارف مختلف ( بویژه کوره های آجر پزی) و خاک مناسبی برای تولید خشت و آجر و ملات در اختیار بوده است بگونه ای که امروزه نیز کم و بیش چنین می باشد. مشخصاً در محوطه تاریخی چغازنبیل بیشترین حجم مصرف مصالح را خشت تشکیل داده است که عنصر اصلی در برپایی سازه های معماری به استثنای مخزن آب و مقابر زیر زمینی می باشد. با آنکه سطح عمده خشت های تاریخی چغازنبیل با اندودکاهگل و یا دیواره های خشتی مرمتی، درمرمت های گذشته پوشیده شده است اما بر اثر گذشت زمان وشسته شدن توسط آب باران آسیب دیده اند.در نتیجه این آسیب دیدگی قسمت های زیادی از بنا تخریب گردیده و بخش های وسیع تری در شرف نابودی قرار دارند که باید مرمت و حفاظت شوند. این کار مستلزم ساخت خشت های جدیدی است که حتی المقدور علاوه بر دارا بودن کیفیت لازم و ویژگی های کلی خشت های تاریخی، برخی از خواص آنها نیز با اجرای بهترین شرایط ساخت و عمل آوری، اصلاح گردیده باشد. این تحقیق با رویکرد کاربردی به دنبال شناخت ذخایر رسی مناسب برای تهیه خشت مرمتی بهینه در اطراف محوطه چغازنبیل است و می کوشد بر پایه روش های کمی و کیفی (فیزیکی، شیمیایی) پاسخگوی سوال اصلی یعنی چیستی عوامل مؤثر در انتخاب خاک مناسب برای تهیه خشت مرمتی بهینه باشد.در این راستا ذخایر سازندی اطراف محوطه جغازنبیل که درگذشته بررسی شده بودند مورد مطالعه و بررسی و ذخایر آبرفتی مورد آزمایش ( XRD ، XRF ، دانه بندی، هیدرومتری و حدود آتربرگ) قرارگرفتند و مطلوب ترین ذخایر ( G3 و R2 ) برای تهیه خشت مرمتی انتخاب شدند.
مطالعه و مرمت مجسمه شیر عقاب چغازنبیل
الهام فکری نژاد
مفتول های شیشه ای چغازنبیل؛ اولین نشانه های شیشه گری ایران در هزاره دوم پیش از میلاد
سید محمد امین امامی / سجاد پاک گوهر
شیشه به عنوان یکی از مواد مورد استفاده توسط بشر به صورت یک شی شفاف کدر و رنگی از دیرزمان در صنایع و علم مواد متفاوت مورد توجه بوده است. قدیمی ترین نشانه های استفاده این شیء به هزاره سوم ق.م در منطقه خاور نزدیک و سوریه بر می گردد، لیکن اولین نشانه های کتبی در رابطه با استفاده و ساخت محصولات شیشه ای متعلق به هزاره دوم ق.م در همین مناطق است. مفتول های شیشه ای چغازنبیل به عنوان اولین اثرات شیشه گری در هزاره دوم ق.م ایران شناخته شده و از اهمیت خاصی از بابت جنس مواد سازنده، روش ساخت، شکل و سبک اختصاصی برخوردار هستند. در این مقاله دو قطعه از مفتول های شیشه ای چغازنبیل مربوط به هزاره دوم ق.م متعلق به موزه آبادان مورد بررسی های شیمیایی و ساختاری قرار گرفتند. سؤال اصلی مورد بحث تعیین ترکیب شیمیایی و بلورین این مواد، و فن آوری ساخت و تعیین درجه حرارت پخت این مفتول های شیشه ای است. جهت شناسایی ساختار شیمیایی و بافت بلورین این مواد و فنآوری ساخت آنان از روش QPXRD استفاده شد. ریزساختارشناسی و بافت این قطعات با استفاده از روش ESEM-EDX مورد بحث و تحلیل قرار گرفت و درجه حرارت تولید و به وجود آوردن این مفتول ها با استفاده از روش آنالیز حرارتی STA در محیط نیتروژن انجام گرفت. مطالعات شیمیایی بیانگر این مهم هستند که این قطعات درواقع سرامیک های درجه حرارت بالا بوده که در اثر پدیده زینترینگ همراه با ذوب ناتمام یا جزئی به وجود آمده اند. در این خصوص دمای تغییر حالت در شیشه را به عنوان منطقه استراحت در شیشه معرفی می کنند که نوع ساختار به وجود آمده در شیشه بستگی به سرعت تغییر این مرحله گذار دارد. این پدیده صرفاً یک پدیده سینتیکی است. درجه حرارت ساخت این مواد به حدود C°1000 تا 1100 رسیده و دارای مغز کاملاً شیشه ای و لایه های خارجی و داخلی جدایش یافته و بلورین هستند.
مکانیزم تخریب شیشه دوره عیلامی از معبد چغازنبیل
اشرف دقت
حدود دنیای باستان از شمال آکاد ، مشرق سوبارو ، مغرب آمور و جنوب عیلام بوده است . عیلام اولین نمایشگاه دوران تاریخی شناخته شده در ایران است که به سه دوره تقسیم می گردد . 1- از زمان بسیار قدیم تا 2225 ق . م 2- از 2225 ق . م 3- از 745 ق . م تا 645 ق . م که توسط آشور منقرض گردید . اوج هنر عیلام در دوره میانی و در زمان اونتاش گال بوده است . اول به دلیل مهاجرت در ریخته گری برنز و دوم دستاورهای معمار ، که شاخص ترین آن معبد چغازنبیل است که در سال 1936 توسط براون ( Brown ) کارشناس نیوزلندی کشف گردید …
نقش و تأثير باورها و نمادهای آيينی در شکل گيری زيگورات چغازنبيل
رضوان شمشادی / سید مجید حسینی دستجردی
زيگورات چغازنبيل، انعکاسي از مفاهيم و باورهاي اعتقادي-معنوي عيلاميان است. اين بنا سازه اي است سمبوليک و نمادين که در کنار ويژگي هاي اقليمي، با مجموعه اي از باورها و فرهنگ آييني-نمادينِ وابسته به خود، هويت و اصالت مردم آن تاريخ و سرزمين را نمايان مي سازد. اين معبد که با پلان مربع شکل و حصار دايره اي اش، براي پرستش«اينشوشيناک» خداي مقتدر عيلام بنا شد، همچنان به عنوان عظيم ترين معبد اين تمدن باقي مانده است. نظام طبقاتي و نمادينش در کنار ساير نمادها، نمايشي از وحدت الهي، رشد، کمال و تقدس را به نظاره مي گذارد. ازاين رو براي کشف معاني وجودي زيگورات چغازنبيل، اسرار و نظم هدفمندش، سه راه پيشنهاد مي شود: اول، عينيت بخشيدن به باورها، تفکرات آييني و ارزش فرهنگي نمادها از طريق عنصر مهم مکان مندي؛ دوم، معرفي زيگورات ِ به عنوان تقليدي از کوه مقدس و وسيله صعود به آسمان از طريق نمادهايي چون خورشيد، ماه، پلکان و بسياري ديگر و سوم تقدس بخشي از طريق اعداد و اشکال هندسي.