ایوان


بفرمود پس دیو ناپاک را / به آب اندر آمیختن خاک را / هرانچ از گل آمد چو بشناختند / سبک خشک را کالبد ساختند / به سنگ و به گچ دیو دیوار کرد / نخست از برش هندسی کار کرد / چو گرمابه و کاخهای بلند / چو ایوان که باشد پناه از گزند


ایوان خانه طباطبایی ها












اکنون که این توجه را تصریح کرده‌ایم، شاید در تأکید این سخن که در مساجد اولیۀ ایران انواع رسمی گوناگون یافت می‌شد محق باشیم. با آن که در این عصر مساجد ستوندار بیش از انواع دیگر می‌باشد، حتی هنگامی که سنت‌های مختلف محلی تغییراتی در آن داده مع‌ذلک بی گمان تنها نوع موجود نبوده است. مسأله این است که چرا اشکال مساجد در عالم ایران بیش از عالم اسلام حوضه مدیترانه تنوع دارد؟ در این مورد چند دلیل می‌توان اقامه کرد. یکی این که بسیاری از مراکز اسلامی در ایران بسیار دور از مراکز خلاق بزرگ فرهنگ نخستین اسلامی بوده است. شاید دلیل دیگر این باشد که معماری سنتی ایران در هنگام فتوح مسلمانان برای برآوردن نیازهای تجمعات بزرگ در زیر یک سقف مناسب نبوده است، در صورتی که معماری سرزمین‌های اطراف مدیترانه که سنتاً در بناها ستون به کار می‌رفته وحدت فراگیری داشت که می‌توانست در فرهنگ نوین از آن استفاده شود. احتمالاً تنها در دوره‌ای متأخر بوده که پاره‌ای تغییرات درونی در نهاد خود دین و ظهور طرح چهار ایوان‌های یاد بود در آفرینش نوع مسجد «سنتی» ایران موافقت داشته است. یا شاید در اوایل عصر اسلامی اسلام ایرانی همان گرایش‌های توحیدگرای اسلام عربی را تأکید نمی‌کرده است.

ایوان غربی تخت سلیمان / تکاب / آذربایجان غریبی






  مطالعات زيادي تاکنون در مورد مسجد جامع اصفهان انجام گرفته، و هدف و محور اصلي اين مطالعات يافتن قديمي ترين عناصر معماري موجود در اين مسجد، تاريخ يابي و تشخيص تحولات کالبدي در ادوار مختلف مسجد بوده است. هر کدام از مطالعات شيوه هاي پژوهش خاص خود را داشته است. آخرين فعاليت هاي پژوهشي متکي به شواهد عيني يافته شده در اجزا و عناصر معماري است که از طريق گمانه زني و حفاري به دست آمده است. با آنکه سه دهه از فعاليت هاي شناخت مسجد جامع گذشته و چندين گزارش و مقاله درباره آن نگاشته و منتشر شده، هنوز فرصت و مجالي براي نقد نتايج مطالعات آن پيش نيامده است. در اين نوشتار به معرفي نشانه هايي از عناصر معماري موجود و نهفته در ايوان هاي مسجد جامع مي پردازيم که از ديد کارشناسان گروه هاي مطالعات مسجد جامع تاکنون پوشيده مانده است. نتيجه اين مطالعه ارايه ته رنگي از نظام معماري در ايوان هاي چهارگانه مسجد جامع است که زمينه مطالعات خاص را جهت دستيابي به دوره شناسي دقيق تر تحولات ساختار فضايي اطراف صحن مسجد فراهم مي کند و در روند فعاليت هاي پژوهشي آينده مسجد نيز تاثير خواهد داشت.

  اين مقاله به بازخواني ايوان در معماري خانه هاي سنتي ايران و بررسي نقش آن به عنوان فضايي نيمه باز از نظر فرمي، مفهومي و عملکردي مي پردازد. هم چنين تاثيرگذاري و تاثيرپذيري آن را با فضاهاي باز و بسته خانه بررسي مي کند. در اين مقاله ايوان به عنوان فضايي از معماري خانه هاي سنتي مطرح مي شود که داراي غناي فرمي و مفهومي و عملکردي است و وجود آن در خانه در کنار فضاي باز به تجربيات فضايي نابي منجر مي شود. از اين رهگذر ابتدا به شناخت ريشه هاي اين فضا به لحاظ معنايي و نمادشناسي پرداخته مي شود و هم چنين تاريخچه پيدايش ايوان در معماري ايران و بالاخص معماري خانه پرداخته مي شود. در مرحله بعد اهميت اين فضا به عنوان فضايي نيمه باز تشريح مي شود و در پايان چند مورد از ايوان هاي خانه هاي سنتي بم، بررسي و تحليل مي گردند. در نتيجه گيري مقاله با در نظر داشتن چشم انداز هويتي، مفهومي و عملکردي ايوان در ايران و به خصوص شهر بم پيشنهادها و توصيه هايي معمارانه براي طراحي خانه هاي بم ارائه مي گردد.



بازده عملکردي مسجد مانند هر فضاي عملکردگراي ديگر، تحت تاثير چيدمان فضايي آن قرار دارد. در واقع فضاهاي مذهبي داراي ويژگي هاي منحصر به فردي هستند که از آغاز اسلام تا کنون بدون تغيير باقي مانده و تنها مختص به خود اين فضاها مي باشند. اين ويژگي هاي خاص سبب پايداري استفاده از الگوهايي خاص در معماري اين گونه از بناها شده است. چگونگي ارتباط بين ورودي، حياط و شبستان (هاي) مسجد از جمله اين ويژگي هاست که در بسياري از موارد وجود عنصري به عنوان ايوان در سازمان فضايي اين بناها، نقش يک گره ارتباطي را ايفا نموده و به عنوان يک فضاي نيمه باز، ارتباط ميان حياط و شبستان هاي مسجد را فراهم مي آورد. لذا پژوهش حاضر به بررسي نقش ايوان در ارتقا راندمان عملکردي مسجد مي پردازد. ابزار سنجش موضوع تحقيق حاضر تئوري نحو فضا مي باشد. اين نظريه قادر است که اطلاعات مربوط به ويژگي هاي ساختاري پيکره بندي فضايي بنا را به منظور تجزيه و تحليل آن، در اختيار پژوهش گران قرار دهد. شيوه مورد نظر داراي دو ابزار مي باشد که شامل «نمودارهاي توجيهي» و «نرم افزار» است. به منظور دست يابي به اين هدف، پس از بررسي ادبيات پژوهش، شاخص هاي مرتبط با راندمان عملکردي فضا استخراج و معرفي مي گردد. در مرحله بعد به منظور تحليل ميزان راندمان عملکردي، پس از ترسيم نموداهاي توجيهي مربوط به هر فضا، بخشي از شاخص ها با استفاده از روابط رياضي نحو فضا آناليز شده و بخشي ديگر با استفاده از نرم افزار Depthmap مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. بر اين اساس در مجموع، راهبرد مورد استفاده در پژوهش، کمي خواهد بود. نتايج نهايي مستخرج از دو روش مذکور نشان داد که وجود ايوان و فضاهاي وابسته به آن در ساختار فضايي مساجد باعث افزايش عمق فضايي، درجه همپيوندي و پيوند بهتر ميان فضاي حياط و شبستان مي گردد که مجموعه اين عوامل، ارتقا راندمان عملکردي بين فضاي ورودي، حياط و شبستان (هاي) مسجد را در پي دارد. از جمله ديگر نتايج مستخرج از اين پژوهش مي توان به تعداد ايوان هاي موجود در مساجد در ارتقا راندمان عملکردي آنها اشاره نمود، به اين ترتيب که هر چه تعداد ايوان ها در مساجد حياط مرکزي افزايش يابد، ميزان راندمان عملکردي آن نيز به مراتب افزايش مي يابد.


ايوان يکي از فضاهاي مهم و شاخص معماري ايراني است که سابقه حضور آن به محوطه تاريخي حسنلو (طبقه چهارم، سده 9 تا 11 ق.م) مي رسد. استفاده از ايوان، طي سده ها و هزاره ها در معماري ايران نشان مي دهد ايوان صورت پايدار و الگويي کهن در معماري ايراني است که تداوم خود را از کهن ترين شواهد تا نمونه هاي متاخر همچنان حفظ کرده است. مقاله حاضر صورت ايوان و تحولات آن را در دوران قبل اسلام و دوران اسلامي مورد بررسي و تحليل قرار داده و تلاش کرده است به درک روشني از ساختار ايوان برسد. شناخت صورت ايوان، براي فهم معنا و عملکرد آن ضروري به نظر مي رسد.مقاله پيش رو با رويکرد تاريخي، ويژگي هاي ساختاري ايوان را بر مبناي بناهاي شاخص از دوران قبل از اسلام و دوران اسلامي تشريح کرده است. بررسي ايوان ها نشان مي دهد آن ها را مي توان به سه گروه تقسيم کرد. ايوان ها در صورت هاي متنوعي چون ايوان ستون دار، ايوان طاق دار و ايوان با تلفيق طارما ظاهر شده اند. اين اشکال متنوع در محور تقارن بناها و در مرکز يک ضلع يا اضلاع ساختمان، سازمان دهي شده و معمولا با حياطي در جلو و تالاري در پشت خود ترکيب شده اند. ايوان ها علاوه بر ايفاي نقش ارتباطي با ساير فضاها، سبب به وجودآمدن طرح هاي يک يا چند محوري در بناها شده اند. چنان که به صورت يک واحد منفرد، زوجي، سه گانه يا چهار گانه به نمايش درآمده اند.تداوم ايوان در صورت هاي متنوع، ارزش و اهميت اين فضا را در سنت معماري ايراني نشان داده و تجلي آن در ترکيب هاي مختلف موجب شده است تا ايوان به شاخص معماري ايراني تبديل شود.



به رغم دشواري هاي ايوان پژوهي، که برآمده از تفاوت هاي معنايي واژة ايوان در متون تاريخي و مراد تاريخ نگاران معاصر هنر از ايوان، مشخص نبودن خاستگاه کالبد آن، روشن نبودن ريشة واژة آن، کثرت مدلول ها، و تنوع کالبدي ايوان است، از اهميت آن در فرهنگ پيشينيانمان آگاهي موثقي داريم که پژوهش در وجوه مختلف ايوان ابعاد متنوع و پيچيدة آن را روشن تر خواهد کرد. پژوهش فعلي ناظر بر گونه شناسي مسجدهاي تاريخي ايران بر مبناي ايوان آن ها است و در آن ايوان ها از چهار وجه ارزيابي شده است: تعداد ايوان ها، شکل ايوان ها، کارکرد ايوان ها، و جايگاه ايوان ها. هرکدام از اين معيارهاي يادشده به دسته بندي ايوان ها انجاميده اند و به تبع با بررسي وضع حضور يا غيبت آن ها در 952 مسجد از مسجدهاي تاريخي ايران، گونه شناسي ايوان محور مسجدهاي تاريخي ايران حاصل شده است. همچنين داده هاي گونه شناختي به دست آمده با استفاده از مختصات جغرافيايي هر مسجد، با کمک سامانة اطلاعات جغرافيايي (جي آي اس) بررسي شده است تا ضمن تحليل مکانمند داده هاي گونه شناختي و تاريخي، نقشه هاي پراکندگي و تراکم و پهنه بندي هرکدام از گونه مسجدها به دست آيد. بر مبناي يافته ها، بيش از 60٪ مسجدهاي تاريخي ايران بي ايوان هستند و مسجدهاي تک ايواني 23٪ ، دوايواني ها 1/8٪ ، سه ايواني ها 6/1٪ و چهارايواني ها 5/4٪ از مسجدهاي بررسي شده را تشکيل مي دهند. عمدة مسجدهاي دوايواني در خراسان و اکثريت مسجدهاي چهارايواني در اصفهان هستند. همچنين حدوداً 7٪ از مسجدهاي ايران ايوانِ ستون دار دارند که اين ستون دارها در نواحي جنوب، جنوب شرق، و شمال غرب ايران متمرکزند. بر مبناي محل ايوان در کالبد مسجد، مسجدهاي ايوان دار ايران در سيزده دسته جاي مي گيرند که گونه مسجدي که در کالبد خود فقط يک ايوان در ضلع قبله دارد، با 177 نمونه، رتبة اول پرشماري را دارد. همچنين ايوان ها گاه در مقام فضاي اصلي به کار مي روند و گاه فضايي ارتباطي هستند که شبستان مسجد را به صحن مسجد متصل مي کنند. 1/15٪ مسجدهاي ايران در دستة اول و 6/13٪ آن ها در دستة دوم مي گنجند. عمومِ ايوان هايي که فضاي اصلي اند در خراسان هستند و اين ايوان ها هم اکثراً در ضلع قِبلي مسجد قرار دارند و ايوان هاي اصليِ جنوب ايران عمدتاً ستون دار هستند.