سد آثار البلاد و اخبار العباد / زکریا بن محمد بن محمود قزوینی / جهانگیر میرزا / میر هاشم محدث سد یاجوج و ماجوج گویند که یاجوج و ماجوج پسران یافث بن نوحند ـ علیه السلام ـ و اولاد بسیار از ایشان متولد شده و حکایت اسکندر و رسیدن او به مکان ایشان و ساختن سد از اخباری است متواتر و در قرآن ذکر او شده. صاحب آثارالبلاد روایتی از شعبی دراین باب، نقل کرده که ضرور به ترجمه نبود. مابین صدفین که در قرآن مذکور است گویند دویست فرسنگ است. اسکندر، بنای سنگ را کنده به آب رسانید و پنجاه فرسخ عرض سد را قرار داد و وسط سد را به سنگهای سخت پر کرد و به جای گل، مس آب کرده ریخت و این دویست فرسنگ راه را مرتفع کرد تا مقابل صدفین شد و این سدی شد مابین یأجوج و ماجوج و مردم این نواحی و این مد تا نزدیک قیامت باقی است. و یاجوج و ماجوج را قامت به قدر یک وجب و نیم است و صورتهای پهن دارند و به سبب این سد، اذیت ایشان از مردم آن نواحی کوتاه شده. صاحب آثارالبلاد از سلام ترجمان چیزی نقل کرده که الواثق بالله او را به سبب خوابی که دیده برای دیدن سد یاجوج و ماجوج فرستاده است تا ببیند که سد، خراب شده یا نه؟ در آن روایت از سلام در باب رفتن نزدیک سد و مساحت سد در آن و بزرگی قفل در سد روایتی کرده بود که ترجمه آن فایده نداشت. (و بودن سد یاجوج و ماجوج و اعتقاد به آن، از جمله ضروریات دین است و منکر آن، منکر قرآن.) آشنایی با معماری اسلامی ایران / محمد کریم پیرنیا / غلامحسین معماریان طبیعی است که تقدیس آب گذشته از جهات دینی آن نزد ایرانیان تا حد زیادی نیز به اقلیم خشک و کم آب میهن ما بستگی داشته است و شاید از همین رو ایرانیان در ساختن سد و بند، بخشاب کندن کاریز و کار (کانال) همیشه مهارت فوق العاده داشتهاند و چون کارهای آبی نیز یکی از ارمغانهای ایران به جهان معماری است در بخش دیگری از این سلسله مقالات درباره آن به تفصیل سخن خواهد رفت. احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم / ابوعبدالله محمد مقدسی / علی نقی منزوی این سد به طور بسیار جالبی از قطعات سنگ ساخته شده بوده که آب را در پشت خود نگه میداشته است. پایههای سد نوز هم برجا هستند. سد آب را پشت خود نگه میدارد و آن را به سه قسمت تقسیم میکند که هر سه قسمت آب را به زمینها و مزارع اطراف میرسانند. میگویند اگر سد ساخته نشده بود در اهواز زراعت امکان نداشت و استفاده از کانالها امکان پذیر نمیگشت در سد دریچههایی وجود دارد که وقتی آب خیلی بالا رود باز میشوند. اگر چنین نمیشد اهواز را آب میگرفت. جریان آب چنان سر و صدایی برمیانگیزد که در مدتی از سال خواب را غیر ممکن میسازد. ایران در زمان ساسانیان / آرتور کریستنسن / رشید یاسمی اردشیر به لقب شاهنشاه ایران قناعت کرده بود ولی شاپور پس از این فتوحات در کتیبهها لقب شاهنشاه ایران و انیران گرفت. چند سال بعد جنگ جدیدی بین ایران و روم در گرفت. در سال 260 والریانوس امپراطور روم… به دست ایرانیان گرفتار شد. شاهنشاه خود را در آن موقع سلطان مشرق و مغرب میدید. لقب امپراطور روم را به یکی از پناهندگان رومی موسوم به کوریادس داد اما او نتوانست نامی از خود در تاریخ باقی بگذارد. سرنوشت والریانوس معلوم نیست. قدر متقن این است که در اسارت جان داد و گویا وفات او در شهر گندی شاپور واقع شده است… به موجب روایات شرقی، شاپور او را مجبور کرد که در ساختمان سد نزدیک شوشتر کار کند. این سد 1500 قدم طول داشت و هنوز هم برای برگرداندن آب کارون به مزارع به کار میرود و به بند قیصر معروف است. ایرانیان مهارت رومیان را در فنون اهمیت میدادند و بلاشک هم سد و هم پل بزرگ شوشتر عمل مهندسان رمی است. ایران در عهد باستان در تاریخ اقوام و پادشاهی پیش از اسلام / محمد جواد مشکور ۲ـ بابیلونی یا بابل: که در کتیبه داریوش بابیروش آمده است و شامل بابل ـ کلده میشد. این ایالت ثروتمندترین و زیباترین ایالات ایران بود. از شرق به شوش و از جنوب خلیج فارس و از شمال به بین النهرین و از مغرب به عربستان محدود میشد و فرات از سراسر آن میگذشت. مردم برای آبیاری آن استان سدبندی کرده و چندین ترعه میان دجله و فرات کنده بودند که از همه مهمتر نهر شاهی بود که فرات و دجله را به هم مربوط میساخت ودر ملتقای آن شهر سلوسی «سلوکیه» بنا شده بود مرکز این ایالت شهر بابل بوده که از قدیمترین شهرهای عالم وعجیبترین بلاد به شمار میرفت. عدم ثبات اوضاع و تعصب شدید موبدان، بیعدالتی و ظلم بیحد بزرگان و دولتیان بر مردم، و تحمیل مالیاتها و عوارض گزاف بر رعیت پیدا شدن بحرانهای اقتصادی بر اثر جنگهای طولانی ایران و روم و شکستن سدهای دجله و فرات و شعب آن و شیوع بیماریهای خانمان برانداز چون وبا و طاعون، اختلاف شدید طبقاتی، تفرقه بین مردم به واسطه اعتقاد به مذاهب و فرق گوناگون چون زردشتی، عیسوی، بودایی، مانوی، مزدکی، زروانی و غیره و مسائل دیگری امثال اینها چنان نظم اجتماع ساسانی را بهم زده و اوضاع را آشفته کرده بود که همه مردم به ستوه آمده بودند و همه کس ناراضی به نظر میرسید، و فرج و روزگار بهتری از خدا میخواستند. از اتفاق روزگار عربها یا سامیها به معنی اعم این بار با سلاح معنوی تازهای به میدان آمده بودند که هیچگاه در طول تاریخ مهاجرتهای پیشین اقوام سامی چنین شمشیر برندهای نداشتند. آن سلاح دین مبین اسلام بود که همه مردم روی زمین را به یکتا پرستی و برابری و برادری میخواند این ندای مساوات و عدالت طبقه محروم و مظلوم اجتماع را که بیش از دیگر طبقات بودند جلب کرد. بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران / وحید قبادیان ساختن ابنیه آبی به لحاظ پیچیدگی و مشکلات فنی، مدتها بعد از یکجانشینی و آغاز تمدن شروع میشود، اگرچه این نوع ابنیه نیز در ایران سابقه چندهزار ساله دارد. «سدهای مخزنی و انحرافی از سه هزار سال پیش تاکنون به تعداد زیاد در ایران ساخته شده ولی تنها 60 سد تاکنون مشخص شده و احتمالاً مورد بررسی قرار گرفته است.» گرچه پل از لحاظ کالبدی ضعیفتر از سد است، ولی وجود بسیاری از پلهای قدیمی در ایران، گواه استفاده وسیع و پایداری و مقاومت بسیار خوب این ابنیه در گذر زمان بوده است. «آثار به جا مانده از قدیمیترین پل در ایران به قرن هشتم قبل از میلاد روی رودخانه ارس که توسط اوراتورها احداث شده برمیگردد.» از زمان هخامنشیان بسیاری از پلها عملکرد دوگانه پل و سد داشتهاند. به این ترتیب آب برای مواقع کمآبی ذخیره میشده. همچنین این پل ـ سدها عمل تقسیم آب را نیز انجام میدادند و بخشی از آب رودخانه به نواحی که دسترسی به آب نداشته، فرستاده میشده. در نتیجه ضمن گسترش کشاورزی و آبادانی در اطراف مراکز جمعیتی، تأثیر بسیار مثبتی بر اقلیم و آب و هوای روستاها و شهرهای مجاور رودخانه به ویژه در مناطق گرم و خشک داشتهاند و باعث افزایش رطوبت هوا و کاهش نوسان درجه حرارت طی شبانهروز میشدند. تاریخ ایران کمبریج / جلد پنجم /از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان /جی آ بویل / حسن انوشه / آن کاترین سوینفورد لمبتون در فعالیتهای بناسازی عضدالدوله دو جریان متفاوت را میتوان مشاهده کرد. یکی ساختن سدها، پلها و بازارها که در خدمت مقاصد عملی بودند و به قصد کسب درآمد بنا شده بودند، و حال آنکه دیگر اقدامات وی، از جمله بنای مساجد در جهت نیات آرمانی وی بودند. در واقع حتی عملیترین بناهایی که عضدالدوله برآورد ته رنگی آرمانی داشت، و با نمایش مناسب شاهان قدیم به نظر میآمد که به دعوی او مبنی بر آنکه نسبش به ساسانیان میرسد اشاره داشته و برای اثبات توانایی وی در احیای عظمت پادشاهی ایران بوده است. شاید این کار طعمی از جاه طلبی شخصی داشته باشد…. تاریخ مهندسی در ایران / مهدی فرشاد ساختمانهای سنگی اشکانی و ساسانی عموماً از سنگهای لاشه که در ملات گچ و خاک و یا آهک قرار داشتند ساخته میشدند. به طور کلی ایرانیان در مواقعی که میخواستند ساختمانی جنبه دائمی داشته باشد از مصالح سنگی برای انجام کارهای ساختمانی استفاده میکردند. پلها و سدهای دوره ساسانیان که میبایست دائمی باشد، و نیز برخی از ساختمانهای بزرگ قصرها مثل قصر فیروز آباد و بیشاپور از سنگ لاشه همراه با ملات ساخته شده است. گاهی نیز در ساختمانهای دوره ساسانی قسمت میانی دیوارها و اتاقها از سنگ لاشه و ملات پر میشده، و در قسمتهای خارجی ساختمان با سنگهای منظمتر نماسازی انجام میگرفته است. یکی از مسائلی که مهندسین در ساختن پل و سد در ایران همواره با آن مواجه بودهاند ساختن شالوده پل و سد به شمار میرفته است. برای ساختن سد عموماً جریان روخانه را منحرف کرده و آنگاه در زمین خشک سد را میساختند. ساختمان بند امیر بر روی رودخانه کرکه شرح آن گذشت بدین طریق انجام گرفته بوده است. ساختن پی و پایههای پل که گاهی اوقات بر روی رودخانه خروشان و سریع زده میشد مسئله مهمی را ایجاد میکرده و ساختن پل مستلزم پیسازی در آب بوده است. در ساختن پایههای پل نیز تا به آنجا که مقدور بوده مسیر رودخانه را موقتاً منحرف میکردهاند و یا پیسازی را در موقع کمآبی انجام میدادهاند. به هر صورت اجرای مرحله پیسازی در ایران موجب به کار رفتن ابداعات و روشهای ساختمانی جدیدی بوده و مسئله پیسازی در این سرزمین به نحو شگفتانگیزی حل میشده است. یکی از رودخانههایی که از قدیم به رودخانه دجله محلق میشده دیاله بوده است، بنا به دستور کوروش بزرگ سدی به منظور آبیاری از خاک و چوب بر روی این رودخانه بسته شده بوده که شبکه کانالها را تغذیه میکرده است. همچنین در زمان هخامنشیان اولین کوشش در مورد سدبندی بر روی دجله و فرات به عمل آمد. از مشخصات این رودخانه آن بوده که سطح فرات بالاتر از دجله قرار داشت و ضمناً در زمان بابلیها تمایل فرات نسبت به شرق بیشتر از امروزه بوده و این رود فقط دارای یک مجرا بوده است. انشعاب فرات به دو مجرا بین سنههای 100 قم و 600 قم اتفاق افتاده است. از قرار معلوم هخامنشیان سدهایی بر روی رودخانههای فرات و دجله بستند و قدمهای دیگری در توسعه شبکه کانالهای آبیاری برداشتند. شکی نیست که آن سدها در 400 قم که اسکندر مقدونی به آنجاها رسید ساخته شده و برپا بودهاند. علاوه بر سدهایی که در زمان هخامنشیان بر روی رودخانههای دجله و فرات ساخته شد، در آن زمان بر روی رودخانه کر در فارس نیز سدهایی برای آبیاری زمینهای اطراف تخت جمشید ایجاد گردید. با اینکه آثاری از تمامی سدهای ساخته شده در زمان هخامنشیها در دست نیست، ولی بعضی از سدهایی که تا به امروز بر روی آن رودخانه باقی ماندهاند دارای پایههای هخامنشی هستند. از جمله این سدها بند ناصری است که در 48 کیلومتری شمال غربی تخت جمشید واقع شده است. سد دیگر بند فیض آباد نام دارد که در حدود 48 کیلومتری شمال تخت جمشید قرار گرفته است. از قراری که گفته شده است یکی از سه سدی که بر روی رود کر ساخته شده بوده 25 متر طول و 20 متر ارتفاع داشته است. در زمان اردشیر اول پادشاه ساسانی ارتش مغلوب والرین رومی، که مرکب از 70000 نفر میشد به اسارت ایرانیان در آمد وارد شیراز این اسیران برای ساختن ساختمانهایی در ایران استفاده کرد. یکی از این ساختمانها سد شادروان شوشتر بر روی رودخانه کارون به شمار میآید. شوشتر که در کناره شرقی کارون بر روی ساحل سنگی ساخته شده از زمان ساسانیان یکی از شهرهای عمده بوده است. از زمان ایلامیها و از سنههای اولیه سلسله ساسانی برای بالا بردن سطح آب در کارون تا به سطح شهر شوشتر سدی بر روی این زده بودند. از قرار معلوم سد اولیه بر روی کارون از لحاظ بالا بردن سطح آب چندان رضایت بخش نبود و لذا اسرای رومی را برای رفع نقائص به کار گماشتند. یکی از سدهای دیگری که بعد از سد شوشتر ساخته شد سد اهواز بوده که آثار آن هنوز هم به چشم میخورد. طول این سد متجاوز از 1000 متر بوده و احتمالاً 8 متر ضخامت (پهنا) داشته است. مقدسی جغرافی دان اسلامی قرن دهم در مورد سد شوشتر چنین میگوید: «این سد به طور بسیار جالبی از قطعات سنگ ساخته شده بوده که آب را در پشت خود نگه میداشته است. پایههای سد نوز هم برجا هستند. سد آب را پشت خود نگه میدارد و آن را به سه قسمت تقسیم میکند که هر سه قسمت آب را به زمینها و مزارع اطراف میرسانند. میگویند اگر سد ساخته نشده بود در اهواز زراعت امکان نداشت و استفاده از کانالها امکانپذیر نمیگشت در سد دریچههایی وجود دارد که وقتی آب خیلی بالا رود باز میشوند. اگر چنین نمیشد اهواز را آب میگرفت. جریان آب چنان سر و صدایی برمیانگیزد که در مدتی از سال خواب را غیر ممکن میسازد.» در سد اهواز پلی همراه با سد نبوده است. پادشاهان و مهندسین ساسانی علاوه بر ساختن سد بر روی کارون و کرخه در سرزمین عراق امروزی نیز به ساختن سدهایی به خصوص در کرانه شرقی دجله بین سامره و کویت مبادرت کردند. ساسانیان سیستم آبیاری رودخانه دیاله را گسترش دادند و در احداث نهرها تا به حدی پیش رفتند که احتیاج به مقدار آبی بیشتر از آنچه که دیاله میتوانست بدهد پیش آمد. این مسئله از طریق رودخانه دجله حل شد، بدین معنی که ابتدا آب آن را با وسائل بالا بردن آب و با کانالهای عظیم بالا میبردند. تاریخ مهندسی در ایران / مهدی فرشاد تالیف از : لوسترنج / کلم / ولف / هوتوم شیندلر / مقدسی سد سازی در دورههای اولیه اسلامیدر اوایل اسلام و در زمانی که خلفای عباسی دارای قدرت زیادی بودند سدهای قدیمی تعمیر و از آنها استفاده به عمل میآید. از جمله سیستمهای آبی که مسلمانان از پیشینیان به ارث بردند سیستمهایی بوده که در شوشتر، اهواز، بند قیر و دزفول قرار داشت. این ساختمانها توسط ایرانیان پس از اسلام تعمیر شد و به سیستم آبیاری شوشتر نیز سد دیگری به نام سد بولیتی افزوده گشت. این سد که بر روی کانال گرگر ساخته شده بود برای استفادههای نیروی آب به کار میرفت و همراه با آن در روی رودخانه گرگر چرخها و آسیابهای آبی نصب شده بود. این آسیابها در تونلهایی که در طرفین کانال و در سنگ تعبیه شده بده قرار داده شده بودند و این خود یکی از نمونههای اولیه برقراری سیستم نیروی محرکه آبی در دنیا به شمار میرود، در دنیای اسلام نظائر دیگری نیز داشته است. از جمله مثالهای دیگر یک دستگاه چرخ آبی بوده که در پل سدی دزفول نصب شده و آب را تا ارتفاع 50 (ال) (متجاوز از 60 متر) بالا برده و به خانههای شهر آبرسانی میکرده است. در نزدیکی سد اهواز نیز تعدادی آسیاب آبی نصب شده بوده است. مقدسی (قرن دهم میلادی) میگوید: “کانالهایی از بالا دست سد در بالاترین نقطه شهر جدا شده و در پایین دست در محلی به نام کارچنان به رودخانه میپیوندند از این کانالها کشتیها به بصره میروند و روی آب آسیابهای جالبی ساخته شده است.با تقلیل قدرت خلفای عباسی سیستمهای آبیاری نیز از استفاده و رونق افتاده و رسوبات پشت سدها را به تدریج فرا گرفت و بعضی از پلها و سدها نیز در طول زمان دچار خرابی شد و تعمیراتی در آنها صورت نگرفت. سد سازی در دوره آلبویه (دیلمیان) (1055 – 945 م)دوره آلبویه از نقطه نطر سد سازی و کارهای آبی یکی از دورانهای درخشان تاریخ فنی ایران به شمار میرود. عضدالدوله (983 – 949 م) یکی از پادشاهان این سلسله علاوه بر آن که به کارهای آبادانی و ساختمانی علاقه زیادی داشت خود سد سازی متبحر به شمار میآید. از جمله کارهای آبادانی او ساختن مسجدها، قصرها، بیمارستانها و عمیق کردن کانال کشتی رانی بین کارون و دجله و نوسازی پل رودخانهای در اهواز بود. عضدالدوله همچنین آب انبارهای بزرگی برای ذخیره آب ساخت و هم او بود که سیستم بند رامیر و شبکه آبیاری منطقه فارس را ایجاد کرد.در زمان آلبویه شهرباستانی استخر در فارس یکی از شهرهای عمده به شمار میرفت. این شهر دارای سه برج دفاعی بود که در مواقع حمله و محاصره به این قلاع از منبع بزرگی که سقش روی ستونهایی قرار داشت و مخزن کاملاً پوشیده بوده آب آورده میشد. عضدالدوله این مخزن را ساخت. جغرافیای استرابو /استرابو ایرانیها برای اینکه در موقع حمله خارجیها از حرکت آنها به سمت بالای این دو رودخانه (دجله و فرات) جلوگیری کنند بر روی آنها سدهایی ساخته بودند. ولی اسکندر وقتی به آنها رسید آنها را تا آنجایی که میتوانست ویران کرد و به خصوص آنهایی را که در جهت اوپیس قرار داشتند راه های باستانی و پایتخت های قدیمی ایران / بهمن کریمی سد قلعه رستمدر 33 کیلومتری شمال شوشتر بر روی کارون که دارای سه دهنه بزرگ از بالا به پایین بوده است. نهری را که از این سه سد آب میگرفته نهر “جوی بند” و یا دیمچه، میگفتند. طول این نهر آبیاری 18 کیلومتر بوده است.سد عجیربدر 36 کیلومتری مغرب شوشتر که بر روی رودخانه عجیرب (شعبهای از آب دز) ساخته شده بوده است.سد شعیبیهکه در 24 کیلومتری جنوب غربی شوشتر و بر روی رودخانه دز ساخته شده بوده است.سد کارونکه در 8 کیلومتری شمال اهواز قرار داشته است.سد کرخهاین سد در 15 کیلومتری شمال حمیدیه واقع بوده و سابقاً به آن سد نهرهاشم میگفتهاند.سد ابوالعباسدر 18 کیلومتری رامهرمز واقع است و از سه دهنده تشکیل یافته است.سد ابوالفارسدر جنوب شرقی رامهرمزسد جراحیدر 29 کیلومتری جنوب رامهرمزسد سربند ایزد خواست در فارس در راه اصفهان به شیراز در 41 کیلومتری جنوب اصفان واقع شده شامل قلعه، آتشگاه، پل، کاروانسرا و سد نزدیک آن است. فارس نامه / ابن بلخی عضدالدوله برای قصر شهر استخر منبع بزرگی ساخت که حوض ابودی نام گرفت. این منبع در دره عمیقی قرار داشت که نهری از آن میگذشت. ابتدا عضدالدوله با الوار دهانه این دره را بست و چیزی شبیه سد به وجود آورد بعد داخل آن را با سیمان در داخل قالبهایی همراه با واکس و روغنی که با قیر روی کرباس مالیده شده بود پوشانید و این ساختمان را به سطح بالا در تمام اطراف مخزن بالا آورد و بعد که این ملات محکم گرفت چیزی از آن محکم تر نبود. در این قسمت رودخانه در زمانهای قدیم سدی ساخته شده بوده که آب کافی را برای آبیاری زمینها تأمین میکرده است، اما در روزگاران هرج و مرج که اعراب به سرزمین ایران تاختند این سد رو به خرابی نهاد و در تمام حوزههای رامجرا (رامجرد) دیگر زراعتی انجام نشد …..” قلاع و استحکامات نظامی / کاظم ملازاده / مریم محمدی شیوه ساخت این آب انبارها نیز کاملاً متفاوت بود. تعدادی از آنها در دل صخره کنده شده و تعدادی دیگر با مصالح متداول و ملات ساروج ساخته میشدند و تعدادی دیگر نیز متشکل از دیواره یا سد کوچکی بودند که در محل مناسب قرار میگرفتند و آبهای جاری در پشت سر آنها جمع میشدند (همانند انواع قلعه سنگ سیرجان و قلعه دختر جاده کرمان ـ زرند). دیوار دربند که امروزه بیرون از مرزهای سیاسی ایران و در خاک جمهوری آذربایجان قرار گرفته، در حد فاصل دریای خزر و ارتفاعات شرقی کوههای قفقاز کشیده شده و تنگه و گذرگاه مهم ارتباطی شمال و جنوب را مسدود میکرده است. این دیوار به مناسبت دروازهای که برای عبور و مرور در آن تعبیه شده بود، دربند و دروازه نیز خوانده میشده است. در منابع اسلامی گاه از آن به عنوان سد ذوالقرنین، سد سکندر و سد یاجوج و ماجوج نیز باد شده است (همان، صص ۱۴ـ۱۱۲). تاریخ بنای اولیه این دیوار مشخص نیست اما با توجه به شواهد و قرائن موجود میتوان آن را از ساختههای اوایل دوره هخامنشی و احتمالاً کوروش کبیر دانست. این دیوار در دوره باستان مانع مهمی در برابر هجوم اقوام بیابانگرد به داخل سرزمین ایران محسوب میشده و توسط قلعه و سپاهیان زبده محافظت میشده است. عنایت الله رضا در خصوص این دیوار مینویسد: «استحکامات دربند، دیوار سنگی بسیار بلندی بود که به درازای چهل کیلومتر از کوهستان تا کرانه دریای خزر امتداد داشت و خط دفاعی بسیار مستحکمی در برابر سواران مهاجم دشمن به شمار میرفت. این دیوار که از تخته سنگهای بسیار بزرگ ساخته شده بود ۱۸ تا ۲۰ متر ارتفاع داشته و سی برج بر فراز این دیوار قرار گرفته بود. دیوار سه دروازه آهنی داشت که یک دروازه آن به دریا گشوده میشد.» گنجینه آثار تاریخی اصفهان/ لطف الله هنرفر این پل که در سر راه قدیم اصفهان به شیراز ساخته شده به نام (حسنآباد) و پل (بابا رکن الدین) نیز خوانده شده است. احتمال دادهاند که شالوده آن در زمان حسن بیک ترکمان یا حسن پاشا نامی از امرای تیموری گذاشته شده باشد. ساختمان پل امروزی خواجو که به واسطه مجاورتش با محله خواجو به این نام معروف شده از دوره شاه عباس دوم است. این پل در سال 1060 هجری بنا شده. طول آن 5/132 متر و عرض آن 12 متر است. این بنا را فقط از لحاظ ایجاد یک پل بنا نکردهاند بلکه در عین حال به منزله سد و بند نیز میباشد و به همین جهد درباره بنای پل گفتهاند: … مسالک و ممالک / اصطخری / ایرج افشار و زمین خوزستانهامون است. آبهای روان دارد. بزرگ تر رودی در خوزستان رود شوشتر ست، و ملک سابور درین رود سدی کردست – آنرا شاذروان خوانند. به حکم آن کی شوشتر بر بلندی نهادست، سابور این شاذروان بفرمود تا آب بالا گیرد و به زمین شهر بر آید. این رود از لشکر به اهواز آید و به رود سدره افتد و به حصن مهدی به دریا رسد. و از ناحیت شوشتر رودی میرود آنرا نهر المسرقانه خوانند و چون به لشکر رسد جسری عظیم برو بستهاند. و درین آب از لشکر به اهواز روند و مسافت هشت فرسنگ باشد و چون شش فرسنگ بروند.آب همه بر کار گرفته باشند به نیشکر و کشتزارها، و دو فرسنگ رودخانه خشک ماند. و در همه خوزستان هیچ جایی آبادان تر از مسرتان نیست. و آبهای خوزستان از اهواز و دورق و شوشتر و هر چه درین حدود خیزد همه به حصن ۔ مهدی جمله شود و آنجا رودی عظیم گردد و به دریا افتند. و در خوزستان دریا نیست مگراندك مایه از دریای پارس کی ازماهی رویان تا نزدیکی سلیمانان برابر عبادان باشد. دربند بر دریاست و بر دو کرانه دو سد بنا کردهاند بر آبی که از دریا در شهر میآید. و این دو سد از سنگ و رصاص ساختهاند. و بر دهانه آب سلسله کشیدهاند کی کشتی به فرمان در آید و برون شود. و این دریای طبرستان است. و در بند چند اردبیل باشد. کشاورزی بسیار دارد. میوه کم بود. دیواری از سنگ دارد و یکی از گل. فرضه گاه خزر وسریر و گرگان و طبرستان و دیلمان باشد. و به همه اران و آذربایگان جامه کتان از دربند برند. و برده آنجا افتد، و زعفران آنجا خیزد. و اما دربند شهری است که بر دریا بنا کردهاند. برد و کناره خلیج دریا دو سد کشیده تاجای در آمدن کشتی تنگی شود. و برین دهانه زنجیری کشیدهاند تا کشتی به فرمان ایشان در آید و بیرون شود و این درصد از سنگ و ارزیز بنا کردهاند. و این در بند بر کناره دریای طبرستان است، و بزرگتر از اردبیل باشد. و کشت و زراعت آنجا بسیار باشد و میوه ایشاناندک باشد، الا از نواحی آورند. و بر این شهر بارویی باشد از سنگ کشیده بر کوه بر طول تنگ. و بارویی دیگر از گل دارد تا از آن کوه کسی از کافران را درین شهر راه نباشد. و پارهای از این دیوار بارو کی به سنگ کردهاند در دریا آمده است مقدارش برج تا کشتی نزدیک باروی شهر نیاید. و این بنایی محکم است از بناهای نوشروان عادل. و این شهر در بند شهری است بزرگ معروف. و این شهر را دشمنان باشند بسیار گرداگرد. و زبانهای مختلف دارند. و در پهلوی این شهر کوهی بزرگی هست کی آن را ذئب خوانند و بر آن کوه هیمه بسیار جمع کنند هر سال. و آتش بسیار بر افروزند وقتی که تشویشی باشد ایشان را از دشمنان از طرف آذربیجان و ارمینیه و اران. و بسیار باشد که آب این دریا به باروی این شهر برسد. و گویند کی این شهر به کوه دربند پیوسته است. هفتاد واند گروه بر آن کوه باشند و هر یکی زبانی دیگر گویند، چنانکه همسایه زبان همسایه نداند و پیوسته پادشاهان عجم محافظت این شهر را مهم داشتهاند و این شهر را پیش ایشان خطری بوده است و از دشمنان بسیار رعایت کردهاند. شوشتر، جندی سابور، سوس، رامهرمز، بازار. این همه نام شهرهاست مگر بازار کی آنراسوقا میخوانند و شهر آن را دورق گویند و به دورق الفرس معروف است.. و در همه خوزستان کوه و ریگ نبود مگر به شوشتر و گندی سابور و ایذج تا حدود سپاهان دیگر همه زمین خاکی نرمهامون باشد. و در همه خوزستان شهری ندانم کی آب چاه خورند. و خاک زمین خوزستان هر چه از دجله دورترست خشکتر بود و هر چه به دجله نزدیک است چون خاک بصره و آن حدود باشد. و در مسرتان خاصه رطبی باشد کی آن را طم خوانند، هر کی ازان رطب در میان شراب بخورد حالی تب گیردش. و در زمین خوزستان برف و یخ نبود البته. و هیچ جایی از خرما خالی نباشد. و میوه و غله فراوان باشد. و در همه نواحی نیشکر نشانند و بیشتر به لشکر افتد، و به لشکر نیشکر بسی نباشد. و به خوزستان همه میوه باشد مگر درخت گردکان و درختان سردسیری. و بیشتر مردم خوزستان تازی و پارسی دانند و خاصه زبان خوزی داننده. و زی ایشان در پوشش زى اهل عراق است. و مردمانی بخیل و بدخو باشند. و بیشتر مردم زرد گونه و نحیف و تنکریش باشند. و بیشتر معتزلی باشند. و از عجایب خوزستان شاذروان شاپورست به شوشتر. گویند کی یک میل درازای شاذروان است، به گچ و سنگ ساختهاند تا آب بر شوشتر افتد؟. و در شهر سوس رودی هست. وشنودم کی در روز گار ابوموسی اشعری آنجا تابوتی یافتند و گفتند کی استخوانهای دانیال پیغامبر علیه السلم در آن تابوت بود، و مردمان سوس آن تابوت را حرمت داشتندی، و به وقت تنگی بیرون آوردندی و باران خواستندی. ابوموسی اشعری بفرمود تا آن تابوت بیاوردند و سه گور بفرمود ساختن به خشت پخته، و تابوت آنجا دفن کرد و استوار فرمود کردن چنان کی ناپیدا شد، وخلیجی از رود بر سر آن براند. و هرکی در قعر آب شود گور را تواند یافت. میراث باستانی ایران / ریچارد نلسون فرای / مسعود رجب نیا در میان اسیرانی که شاپور در میان جنگهای روم گرفته بود بسیاری اهل فن و نیز اسقف انطاکیه و گروهی فراوان از پیروان کلیسایش بودند که در خوزستان جای گرفتند و سد قیصر در شوشتر یکی از ساختههای ایشان است. از این گرفتاران جنگی گروهی در فارس و گروهی در پارت و گروهی در خوزستان و چاهای دیگر مسکن گرفتند و شاید آنجاها پایگاهی شد برای جامعههای مسیحی که بعدها در ایران پدیدار گشت. معماری تیموری در خراسان / برنارد اوکین / علی آخشینی سدها و کانالها شماره و کیفیت سدهای عهد مغول در ایران و به ویژه خراسان بیانگر آن است که فنون پیچیده مهندسی را میشد در امر آبیاری به کار برد. بابُر چهار سد را که ظاهراً سلطان محمود در نزدیکی غزنی ساخته است برمیشمارد که یکی از آنها در زمان گزارش خود بابُر دایر بود. تیمور نیز امر کرد طرحهای آبیاری علاوه بر ماوراءالنّهر و خراسان در نقاط دوری چون کابل و مغان در نزدیکی دریای خزر به اجرا درآید. شاهرخ هم از اهمّیت آن نقاط آگاه بود: وی به تلافی مخالفت فرمانروای محلّی زره در جنوب فراح سیستان، سه سد معروف در همسایگی خود را که از زمان رستم برجای مانده بود ویران کرد. ولی در سال بعد وی در کسوت عنصری آشناتر یعنی بنّا ظاهر میشود. مرو مدّت 194 سال از زمان ویرانیاش به دست پسر چنگیزخان، تولی بلا استفاده رها شده بود تا اینکه در 812/1409 ـ 1410 شاهرخ فرمان بازسازی آن را صادر کرد. نخستین گام عبارت بود از سدبندی مرغاب و بازسازی کانال اصلی که در دوازده فرسخی، به مدّت یک سال تمام و احتمالاً با استفاده از تمام منابع ارتش انجام پذیرفت. احداث سه مورد از بندهایی را که در فهرست ذکر شده است را میتوان به حکومت شاهرخ نسبت داد (کرات، اخلمد، گلستان). در عین حال که هیچ یک از آن بندها ممکن است با حمایت او بنا نشده باشد، ظاهراً در زمان حکومت وی وسیله ثبت حقوق توزیع آب برای هرات فراهم شده است. این امر بعدها در حکومت ابوسعید تجدید نظر شد. به هر حال لازم بوده است که بعد از ساختن جوی سلطانی به همّت وزیر ابوسعید قطب الدّین تائوس سمنانی تجدید نظری شود. این بنا از شمال شرقی کوه زنجیرگاه در شمال شرقی گازرگاه تا چشمه ماهیان در فاصله یک فرسخی به سمت غرب امتداد یافته بود و در این طرح دویست نفر به مدّت دو سال استخدام شده بودند. گزارش اسفزاری از نتایج ساختمان آن به ویژه جالب است، چرا که بنا به گفته وی بعد از ساختن آن بنا بود که ناحیه بین کانال انجیل و جوی سلطانی پر از باغ و ساختمان شد. ابوسعید در زمانی که آن بنا برپا میشد فوت کرد و بنا بر این برخورداری از ثمرات بالقوه آن نصیب سلطان حسین گشت. ابوسعید بند گلستان را نیز مرمّت کرد و به طور همزمان مالکیت زمینهایی را که با آن آبیاری میشد از آن خود کرد. در مقابل، سلطان حسین درآمدِ بندی در محل سلامه را که غیاث الدّین کرت بنا کرد برای حمایت از ساختمانهای خیریه (بقاع خیرات) اختصاص داد. جامعترین گزارشی که از بناهای احداث شده توسط حامیان چنین سبکی از معماری در سده پانزدهم در اختیار ماست، توصیفی است که خواندمیر در مکارم الاخلاق از بناهای میرعلیشیر ارائه داده است، ولی فقط دو بند از میان پلها، آب انبارها و کاوانسراهای فراوان ذکر شده است. با وجود این دولتشاه نیز سهم خود را در بنای کانالی در فاصله ده فرسخی چشمه گل در بخش توس به سمت شهر مشهد بیان میدارد. بندهای اخلمد و کرات از سادهترین نوع بندهایند و فقط با وزن سنگینی که دارند آب را در پشت خود نگه میدارند. بند امیر در نزدیکی پرسپولیس که احتمالاً در سده دهم ساخته شده از همین نوع است. بند طرق و احتمالاً گلستان نیز تاقدار هستند، و با انحنای اندکی که در جهت جریان آب به سمت بالا دارند به استواری آنها افزوده شده است. این فن که به ویژه متناسب با درّهای با پهلوهای مرتفع و نزدیک به هم بود در ایران حدّاقل در اوایل عهد مغول به کار رفت. دشوار است که از نوآوریهای عهد تیموری در فنون سدسازی سختی به میان آورد ولی به قرار گرفتن چاهها در بغلبندهای قوس بیرونی اشارهای نکرد تا بدین ترتیب از قرار گرفتن چاهها در بدنه اصلی بند و در نتیجه سست شدن ساختمان بند اجتناب میشود. تنها از نُه بغلبند، چهار بغلبندِ قوسِ بند اخلمد دارای چاهاند و پنج بغلبند دیگر احتمالاً برای استواری بند و نیز تقارن حیرتانگیز آن افزوده شدهاند. صِرف تعداد بندهایی که بتوان به سدههای چهاردهم و پانزدهم نسبت داد، در کنار شواهدی دال بر اینکه حامی پرتلاشی در کار احداث بنا، مانند میرعلیشیر فقط دو بند ساخت، بیانگر آن است که منابع نیروی انسانی و پول لازم برای دایر ساختن آن بندها به چند حامی و کمکهای آنان محدود میشد. افزایش رونق کشاورزی که با احداث این بندها میسر میشد باید با هزینههای ساختمان بندها توازن میداشت. معماری جهان اسلام بعد از ایران / جان دی هوگ / بهاره رضایی جعفری / شهره علی بخشی آثار مهندسی و مقاصد معماری به ندرت در این حجم بحث میشود اما پلهای اصفهان از چند وجه مهماند از جمله معماران شهری که باید اساساً در موردشان بحث کرد. شاه عباس دوم در سال 1650 دستور به ساخت پل خواجو در پایین رود یا شرق پل الله وردی خان داد تا جایگزین پل قدیمیتری شود که هیچ اثری از آن نمانده است. زمانی با راه ورودی که در گوشه جنوب شرقی میدان آغاز میشد به مرکز شهر جدیدی متصل بود که قسمتی از آن پوشیده از بازار بود. رشتهتاقهای آن بلندتر از ارتفاع سر هستند و شاید برای تشویق اسبسواران جهت استفاده از پل اینطور تعبیه شدهاند. میتوان از پل و از میان تورفتگیهای تاق گاهوارهای از منظره رودخانه در دو جهت لذت برد. در دو طرف سازههای پنجگوشه در میان آبراه ایوانهای مربع و پنجضلعی یکدرمیان نفوذ میکنند. برخلاف پل الله وردی خان پل خواجو سد نیز هست و از پشتبندهای پلهدار از طرف پایین رود گردشگاه مطلوب تابستانی است که از دالان تاقداری به آن راه مییابد. از جریان آب پایین خنک میشود و یقیناً خلاصی خوشایندی از گرمای ظهر میباشد. پارسایی اسلامی تدارک برخی خدمات عمومی را ترغیب مینمود، در اسلام همیشه اینها به تحریک افراد بخشنده برای رستگاری شخصی ساخته میشد. امکان دارد شاه عباس دوم به خوبی آگاه بوده است که کار ساخت پل و به ویژه دالانهای پایینتر آن کاری شبهمذهبی بوده که در آن لذتهای قرآنی بهشت با عمارتهایی که زیر آنها رودهایی جریان دارد در زمین تصور شوند.