سقاخانه گزیدهی کتاب: سیاحت نامه شاردن/ ژان شاردن / محمد عباسی از این سردر زیبا که وارد میشوند، اندکی به سوی باختر پیچیده پانزده گام پیش میروند، حوض یشمین زیبایی در وسط میبینید که چین چینی است و شش پا قطرش میباشد و روی سکوی یشمی پله داری به بلندی هشت پا تعبیه گشته است. این سنگاب برای نوشیدن عابرین است، زیرا در کشورهایی که مردم اوقات تشنه میباشند و جز آب چیز دیگری نمینوشند، این اقدام یکی از نیکوکاریهای بسیار متداول شمرده میشود و عقیده دارند که آب دادن به عابرین بسیار شایان تحسین و تقدیر است، و به همین جهت در تمام شهرهای خوب نه فقط سبوهای سنگین و بزرگ پر از آب در نقاط متعدد کوچهها مشاهده میشود، بلکه کسانی را که به نام سقا یا آببر حقوق میدهند که در کوچهها، به ویژه در تابستان راه میروند و مشک عظیمی پراز آب در پشت و فنجانی در دست، عابرین را به نوشیدن میخوانند. گزیدهی کتاب: سفیر زیبا / ایون گرس / علی اصغر سیدی سقاها با پشتی خمیده، در مشگی بزرگ، آب را میان مردم در کوچهها میگردانیدند. آنان از این سر شهر تا آن سر شهر رفت و آمد میکردند و با زدن دو صفحۀ مسی به یکدیگر، و با به صدا در آوردن زنگولهای ورود خود را به مردمان تشنه و نیازمند به آب، اعلام میکردند. هرکسی که عطش داشت، خود را به آنان میرسانید و آب میخواست. آنگاه سقا، در کاسۀ کوچکی کمی آب میریخت و به دست خواهنده میداد. البته آنان از مردم عادی پولی از این بابت دریافت نمیکردند، اما اعیان و محترمین شهر، با کمکهای خود، زندگی آنها را تأمین میکردند. کاسۀ گدایی که گدایان برای دریافت صدقه به پیش این و آن دراز میکنند، از اینجا باب و متداول شده است. گزیده کتاب: تعزیه هنر بومی پیشرو ایران / پتر چلکووسکی / داوود حاتمی تکیه، که نیاز اساسیاش فضای ساده میدانی و جا برای تماشاگران بود اشکالی متنوع یافت. نسبت به اماکن مختلف اولیه و موقتی، بیشترین تکایای شباهت فراوانی به منازل شخصی داشتند. به خاطر آنکه در طول هر سال که تعزیه نمایش داده میشد وضع هوا متنوع بود، بسیاری از اوقات هم فضای باز و هم سرپوشیده مهیا میشدند. از دیگر چیزهایی که احتمالاً تکیه بدان مجهز میشد، «سقاخانه» بود به یاد تشنگی شهیدان کربلا، و اگر بانی فقط به خرج خود آن را ساخته بود، مقبرهای برای خودش به بنا اضافه میکرد.