پادیاو

معماری اسلامی ایرانی
کریم پیرنیا / غلامحسین معماریان

در آیین‌های کهن مردم ایران به پاکی و پاکیزگی و پرهیز از پلیدی و آلودگی بیش از هرچیز ارج نهاده شده، پلیدی را از اهریمن می‌دانستند و برای راه یافتن به پیشگاه اهورای بزرگ می‌بایست نخست خود را از هرچه آلودگی است پاک کنند. در دین مبین اسلام هم به طهارت اهمیت فوق‌العاده داده شده و پیش از نماز و هر عبادت دیگر مسلمانان مؤمن را به غسل و وضو توصیه فرموده‌اند چرا که پروردگار پاک است و جز پاکی نمی‌پذیرد.
در ادبیات فارسی نیز همه جا پاکیزگی ستوده شده و به ویژه در سخن، به سر منزل جانان و بارگاه حقیقت را پاکیزگی دانسته‌اند:
پاک و صافی شو و آنگه به خرابات درآی                       که صفایی ندهد آب شراب آلوده  
توجه به پاکیزگی بیش از همه جا در معماری ایران به چشم می‌خورد، چنانکه بیشتر پرستشگاه‌ها یا برلب چشمه آب برپا شده یا در پیش آن جایی برای شستشو ساخته‌اند تا ستایشگران پیش از در آمدن به آتشکده یا مهرابه دست و روی و دیگر اندام‌ها را بشویند و جامه‌ای سفید و پاکیزه در بر کنند و پیش دهان پنام ببندند. در فارسی کهن و میانه طهارت و شستشو را پادیاو و پادیاوی یا پادیاب و نیز طشت آب را که با آن شستشو می‌کردند پادیاب دان می‌گفتند و همچنین جایگاه‌هایی را که برای شست و شوی ساخته‌اند و پادیاو نامیده می‌شده و همین واژه است که نخست بسیار نزدیک به تلفظ کهن فارسی آن به صورت پائیاو و پاتسیو به زبان‌های اسپانیایی و ایتالیایی در آمده و در فرانسوی و انگلیسی پاسیو و پاتیو پیشیو شده است، چنانکه ساختمان پادیاو هم توسط معماران تازه مسلمانان ایرانی به شمال آفریقا و اسپانیا راه یافته  جزء زیبایی از معماران آن سامان شده است. پادیاو ایرانی (چنانکه نمونه‌های متعدد آن در گوشه و کنار کشور – مثلا در تپه میل ورامین – نشان می‌دهد) چهار دیواری کوچکی بوده است که جوی آب یا برکه‌ای در میان، رختکن‌ها  طاق نماهایی در پیرامون داشته است و همین پادیاو با همه ویژگی‌هایش بعد از اسلام در پیش مساجد و زیارتگاه‌ها به نام وضوخانه جای گرفته است (مانند آنچه در پیش سردر جامع یزد بوده و اکنون روی آن را پوشانده‌اند. یا نمونه تازه‌تر و نزدیک به زمان ما گودال باغچه میان مدرسه و مسجد نراقی، آقا بزرگ در کاشان).

پادیاو کم کم از پیش پرستشگاه‌ها به درون خانه‌ها نیز راه یافته و چون معماری ایرانی درون‌گراست تبدیل حیاط‌های گرد بسته به پادیاو و گودال باغچه لطف بسیاری به خانه‌های ایرانی داده است.
در شهرها و آبادی‌های پیرامون کویر که کمتر به آب روان همکف زمین دست داشته‌اند پادیاو به صورت گودال باغچه و حوضخانه‌های زیرزمین درآمده است تا بتوان آب کاریزهای ژرف را در آنها روان ساخت. گودال باغچه‌ها گذشته از دست‌یابی به آب روان زیرزمین، جایگاه‌های خنک و دلچسبی را برای تابستان گرم و سوزان آن سامان فراهم ساخته است. چنانکه مثلاً در کاشان – روزهایی که گرما نزدیک به 45 درجه می‌رسد گودال باغچه‌های آن شهر برای مردم گرمازده پناهگاه بسیار خوبی است و گاه می‌شود که اختلاف درجه گرمای گودال باغچه و حیاط باور کردنی نیست.
در آیین‌های کهن ایران، ناهید یا ایزد پاکی و آب بسیار ستوده شده و سرچشمه آب‌های پاک در اوستا همچون ایزدان دیگر در پروردگار اهورا مزدا نیایش شده ویشتن ویژه دارد و نیز ماه مقدس آبان به این ایزد منسوب است. پاکی و پاکیزگی و پاک کنندگی و برکناری از هرگونه آلودگی در نام ناهید چند بار تاکید شده چنانکه نام کامل وی «اردوسورآناهیثه» نشان دهنده ناآلودگی و زورمندی (در پاک کنندگی) و پاکیزگی و برکناری از هرگونه ناپاکی است.

ایرانیان به نام این ایزد هم، مانند ایزدان آذر و مهر پرستشگاه‌هایی برپا می‌کردند که در آنها اهورای بزرگ با آفریده‌ها و داده‌های نیکش پرستیده می‌شده، یکی از این پرستشگاه‌ها که خوشبختانه هنوز برجای است در بیشابور (پایتخت شاهپور نخست – نزدیک کازرون) جای دارد.
این پرستشگاه‌ پیرامون آبگیری سنگی با سنگ پاک تراش بنیاد شده و گرداگرد آن را راهروی سرپوشیده‌ای قرار گرفته است. آب رودخانه‌ای که از نزدیک آن می‌گذرد در راه کاری که در زمین کنده شده از گوشه یکی از راهروها به درون روان می‌شده و پس از لبریز کردن آبگیر میانی از گوشه دیگر بیرون رفته است.

شیوه معماری ویژه آن با سنگ‌های تراشیده بی آژند (بدون ملاط) و بست‌های فلزی با شیوه ساختمان کاخ‌ها و بناهای نزدیک تفاوت دارد و این می‌رساند که بسی کهن‌سال‌تر از سایر بناها باشد و به خاطر احترام و ارجی که داشته شاپور شاه ساسانی آن را باز پیرایی کرده است اگر چه درباره پوشش و آسمانه آن نمی‌توان به طور دقیق اظهار نظر کرد. ولی وجود شیرهای سنگی برروی رخبام و طره دیوار این گمان را پیش می‌آورد که شاید مانند بیشتر پادیاوهای ایرانی لبه پیش آمده با دامنه‌های گرد پیرامون آبگیر را می‌پوشانده است.
بیرون شهر گور قدیم نزدیک فیروزآباد فارس بر سر راه شیراز آتشکده کاریان قرار دارد. این بنای معظم و نامور در سال‌های اخیر (مخصوصاً پس از اینکه پای جهانگردان به آن سامان باز شده و هریک مطابق سلیقه خود آثار ایرانی را بررسی و حتی نامگذاری کرده‌اند) به کاخ اردشیر معروف شده است، در صورتی که «اصطخری» در المسالک و الممالک خود، آنجا که از آتشکده‌های بزرگ فارس یاد می‌کند پیش از همه به معرفی این بنا می‌پردازد (و حتی می‌گوید که در زمان وی هنوز کتیبه‌ای به زبان پهلوی داشته که هزینه ساختمان آن را معلوم می‌کرده است).
به گفته اصطخری که (خود راهبان بوده و همه راه‌ها را پیاده پیموده است) آتشکده کاریان (که به آن بارین نیز می‌گفته‌اند) بیرون شهر گور به راه شیراز «بر برکه‌ای نهاده» وجود این برکه (به تازگی پیرامون آن هم خاکبرداری شده) در پیش بنا خود یکی از دلیل‌های بزرگ معبد بودن آن می‌باشد که ستایشگران می‌توانسته‌اند پیش از درآمدن پرتشگاه با بهره گیری از آب آن (پاکی و صافی) شوند.
آتشکده آذر گشنسب یا آذر خسروان ایران در نزدیکی نطاب بر لب برکه‌ای نهاده شده که مانند برکه فیروزآباد چشمه‌ای از ته آن می‌جوشید و نیز کوه بیستون یا بغستان (همیشه نزد ایرانیان مقدس بوده) در پای خود چشمه‌ای جوشان و برکه‌ای دست‌ساز دارد همچنین، چشمه‌های جوشان پیرامون کویر چون چشمه علی ری، دامغان، گوشه خمین، چشمه محلات، چشمه سمنان، مدوار یزد ونظایر آن مورد احترام مردم بوده تا آنجا که پس از اسلام هم، اغلب آنها به شاه مردان، نیا، بزرگان و پیرامون منسوب شده است.
طبیعی است که تقدیس آب گذشته از جهات دینی آن نزد ایرانیان تا حد زیادی نیز به اقلیم خشک و کم آب میهن ما بستگی داشته است و شاید از همین رو ایرانیان در ساختن سد و بند، بخشاب کندن کاریز و کار (کانال) همیشه مهارت فوق‌العاده داشته‌اند و چون کارهای آبی نیز یکی از ارمغان‌های ایران به جهان معماری است در بخش دیگری از این سلسله مقالات درباره آن به تفصیل سخن خواهد رفت. اکنون باز می‌گردیم به پادیاو که به صورت‌های گوناگون در معماری ایران عرضه شده است.
جز پادیاو و گودال باغچه باید از وضوخانه‌ی مساجد و حوضخانه‌هایی که در میان یا گوشه کوشک‌های زیبای ایرانی ساخته شده نیز یاد کنیم.

کمتر مسجدی است که در کنار یا در پیش سردر آن وضوخانه‌ای (درست مانند پادیاوهای ایران پیش از اسلام) نیز نداشته باشد. به جز مساجد، امامزاده‌ها و حسینیه‌ها نیز اغلب دارای پادیاو و یا حوضخانه است. در میان خانقاه‌ها پادیاوهای زیبایی می‌توان یافت که برای نمونه صحن وکیل الملکی و عمارت سرچشمه بقعه و خانقاه ماهان را می‌توان نام برد که هریک پادیاوی کامل و زیباست.
کمتر کسی است که باغ شاه فین کاشان را دیده باشد و ساعت‌ها در کنار حوضخانه و حوض جوش شاه عباس و فتحعلیشاهی آن، زیبایی خیره کننده معماری ایرانی را تحسین نکرده باشد. همچنین در باغ دولت‌آباد یزد در عمارت پیش سردر و در باغ زیبای بهشت آیین و حتی در زیر بادگیر آن نمونه‌هایی گوناگون و متنوعی از پادیاو را می‌توان دید.
کاخ‌ها و باغ‌هایی که در شیراز، یزد، کرمان، اصفهان، تهران، مازندران و خراسان برجای مانده همه دارای پادیاو است که باید از میان آنها از حوضخانه هشت باغ دلگشای شیراز، کاخ هشت بهشت اصفهان، صاحبقرانیه تهران، چهلستون، اشرف  مازندران (محل فعلی شهرداری بهشهر) و باغ مزار کاشمر یاد کرد که هرکدام گوشه‌ای از بهشت را به خاطر می‌آورد.