پستو فرهنگِ بزرگِ سخن، «پستو»: اتاق کوچکی در پشت اتاقهای دیگر یا در پشت مغازه. فرهنگِ معین، «پستو»: اطاقکی که در پشت اتاق نشیمن و غیره تهیه کنند و اشیا و لوازم خانه را در آن نهند. لغتنامهی دهخدا، «تو، پستو»: اطاقی به نسبت خرد، در پس اطاق که برای نگهداری وسایل زندگی از آذوقه و جز آن سازند♦ صندوقخانۀ کوچک. واژهنامهی معماریِ اسلامی: پستو pastū♦ عربی: دَیکونة، داکونة♦ انگلیسی: nook; backroom. گزیده ی کتاب: آشنایی با معماری ایران / محمد کریم پیرنیا / عبدالحسین معماریان در پشت هر اتاق پستویی همراه با دولابی یا گنجههای عمیق دردار جای داشته است. رختخواب وقتی پیچیده میشد مثل پشتی در میآمد و یا چهار بالش حکم مبل را پیدا میکرد. در پشت سه دری پستویی داشته همراه با دولابی و گنجههای بزرگ برای نگهداری رختخواب و چیزهای دیگر. گزیده ی کتاب: اجرای معماری سنتی ایران / حسین زمرشیدی کنده: فضایی است که دردل زمین کنده شود. نمونههای عالی آن روستای کندوان در اسکو و میمنداند، ولی در بسیاری از خانههای کوهستان، قسمتهای پشتی فضا را به شکل پستو در دل زمین میکنند که کیفیت اقلیمی بسیار مناسبی در زمستان و تابستان بوجود میآورد و گاهی به عنوان اتاق کرسی نیز استفاده میشود. گزیده ی کتاب: فرهنگ مهرازی / علی محمد رنجبر کرمانی / ندا رفیع زاده / بیژن سرشکی اتاق سه دری:در خانههای کهن، اتاقی بود که سه درگاه رو به میانسرا داشت و بیشتر برای خواب از آن بهره میبردند. از اتاق پنج دری کوچکتر بوده و در پشت آن پستویی داشته همراه با دولابی و گنجههای بزرگ برای نگهداری رختخواب و چیزهای دیگر. گزیده ی کتاب: گنجنامه / بازارها / کامبیز حاجی قاسمی حجرهها در طرفین تیمچه نشستهاند و بعضا پستوهای کوچک و بزرگ دارند. در زیرزمین بعضی حجرهها، انبار کوچکی هست که ورودی آن در جلو حجره در کف تیمچه قرار دارد و با درپوش چوبی پوشانده شده است. در جلو همه حجرههای طبقه بالا، ایوانچه ای بوده است که امروزه وجود ندارد.