اندرونی فرهنگ فارسی معین ( ~.) (ص نسب .) 1 – داخلی ، درونی . 2 – (اِمر.) خانه ای که پشت خانة دیگر واقع باشد و مخصوص زن و فرزندان و خدمتگزاران است . مق بیرونی . فرهنگ فارسی عمید (صفت نسبی، منسوب به اندرون) ۱. مربوط به اندرون؛ داخلی؛ درونی.