برج و بارو تارنماهای وابسته بارو / دانشنامه جهان اسلام بارو / تبیان بارو / دهخدا برج / دانشنامه جهان اسلام بارو / ویکی پدیا دژ / ویکی پدیا کتابهای وابسته آداب الحرب و الشجاعه / فخر مدبر / احمد سهیلی خونساری استحکامات دفاعی در ایران دوره اسلامی قلاع و استحکامات نظامی / کاظم ملازاده / مریم محمدی قلعه بزرگ آذربایجان قهقهه: پژواک قلعهها از دیروزها تا امروزها «قلعه قهقهه و فراموش شدگان» / رستم بهادرزی قلعه دارالامانایچ / جمشید سمیع پور قلعه دختر بشرویه در بستر باستانشناسی / سیده زهرا ابطحی فروشانی قلعه رودخان (ارباب قلعهها) / کیوان پندی قلعه رودخان بزرگترین دژ گیلان: تاریخچه و معماری / آذر صادقی نژاد مقدم قلعه رودخان بزرگترین قلعه آجری ایرانی / آذر صادقی نژاد مقدم قلعه میرزا رفیعخان (فورگ): پایگاه حکومتی مرزداران شرق قهستان / مهدی رفیعی / زینب آزمون قلعهها، کاخها / محمدرضا جعفری نیا / امیر بهنام یگانه قلعهها و استحکامات آذربایجان / بهروز عمرانی / محمد رحمت پور قلعهها و دژهای ایرانی / ژان کلود ووازن / مریم چهرقان قلعههای باستانی تنکابن تاریخی (با نگاهی بر قلمرو جغرافیائی دژها) / حسن کهنسال / عباس پناهی قلعههای تاریخی آذربایجان / بهروز خاماچی قلعههای تاریخی آمل و لاریجان / رشید محمدی لینکوهی قلعههای تاریخی خراسان جنوبی (1) / علیرضا نصرآبادی قلعههای راه ابریشم قلعههای گیلان / ولی جهانی اخبار وابسته احیای برج و باروی شرقی شهر تاریخی میبد + تصاویر احیای برج و بارو و دیوار جنوبی گنبد سلطانیه بارندگی به بخشی از برج و باروی تاریخی چالشتر شهرکرد آسیب زد برج و باروی تاریخی شهر بسطام مرمت شد برج و باروی دوره اشکانی ویرانشهر کشف شد توقف تخریب دیوار تاریخی باروی دامغان خواناسازی برج و بارو مجموعه تاریخی توس انجام میشود کشف برج و باروی صفویه حوالی دروازه عبدالعظیم تهران قدیم مرمت برج و باروی تاریخی شاهرود آغاز شد مرمت و آزادسازی برج و باروی قدیمی شهر زنجان مرمت و ساماندهی برج و باروی تاریخی شاهرود نقشههای قدیمی باروی شهر استخر دروازه دولت تهران شهر دارابگرد نقاشیهای قدیمی باروی شهر زنجان باروی شهر بغداد عکسهای قدیمی بارو بارو بارو باروی شهر ایروان ؟ باروی شهر توس باروی شهر توس باروی شهر توس باروی شهر توس باروی شهر دامغان باروی شهر دامغان باروی شهر دامغان باروی شهر ری باروی شهر ری باروی شهر ری باروی شهر ری باروی شهر ری باروی شهر ری باروی شهر ری باروی شهر ری ؟ باروی شهر ری ؟ باروی شهر ری ؟ باروی شهرقم ؟ باروی شهرقم ؟ باروی شهرقمشه ؟ باروی شهر خوی عکسهای جدید برج و باروی تخت سلیمان برج و باروی چاپارخانه میبد برج و باروی شهر قدیمی یزد برج و باروی قلعه شوش برج و باروی قلعه فلک الافلاک برج و باروی نارین قلعه میبد برج و باروی قلعه هنجن گزیده کتاب گزیده کتاب: فرهنگ مهرازی / علی محمد رنجبر کرمانی / ندا رفیع زاده / بیژن سرشکی میان بارو و دیگر گونههای کهن سنگربندی در ایران که برای پاسداری از بخشهای ویژهی دژها و شهرها در برابر دستبرد ساخته میشده باید جدایی نهاد.در روزگار پیش از تاریخ و آغاز روزگار تاریخی سنگربندیها، با بهرهگیری از ویژگیهای جایگاه دژ یا دهکده یا شهر و چگونگی پستی و بلندی زمین پیرامون آن ساخته میشدهاند. این سنگرها را در بلندترین جامی ساختند تا دستیابی به آن دشوار باشد و از آن بتوان به پیرامون دید داشت.در هر زمانی روشهای آزموده و چارهسازی برای سنگربندی برگزیده شده است و باروها در جاهای بایسته همراه برج ساخته میشوند. برای همین به دیوار دژ “برج و بارو” میگویند. در ایران تا زمان قاجاریان شهرها دارای برج و بارو بودهاند. از ساختمایههای گوناگون در ساخت بارو بهرهبرداری شده است. در بخشهای میانی ایران و همچنین دشت خوزستان بیشتر از خشت یا آجر بهرهگیری شده است. در بخشهای کوهستانی ایران از سنگ، کمینه (حداقل) برای پی ساختمان بهره برده و بخشهای بالایی بارو را خشت کار کردهاند. در اَپاختر (شمال) ایران با اینکه چوب فراوان بوده، باری (اما) تا کنون نشانی از بهرهگیری از آن در بارو دیده نشده است و در اندک دژهایی که دیده شده با سنگ ساخته شده بودند. با آمدن جنگ افزارهای آتشین مانند توپ در ایران باروها را بدین گونه میساختند که نخست دو دیوار ستبر همراستا (موازی) گرد دژ ساخته و سپس میان آندو را با ماسه پر میکردند. آتش بارانِ توپخانه دیوار بیرونی بارو را آسیب زده و توپها در تودهی ماسه میان دو دیوار گیر میکرده است. بدین گونه دیوار درونی و استخوانبندی بارو برجای میمانده است. گزیده کتاب: تاریخ ایران کمبریج / جلد پنجم /از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان /جی آ بویل / حسن انوشه / آن کاترین سوینفورد لمبتون ظاهراً مسئولیت نظم و امنیت محلی کمابیش میان شحنه و گماشتگان خلیفه تقسیم شده بود. وزیر خلیفه نیز دارای نوعی قدرت قضایی در بغداد بود، و گهگاه در مقر خویش به مظالم مینشست. برخی مالیاتها، از جمله جزیه را گماشتگان خلیفه وضع و وصول میکردند. و نیز نمونههایی وجود دارد که خلیفه برای مرمت برج و باروی شهر بر مردم مالیات بست. گزیده کتاب: مسالک و ممالک / اصطخری / ایرج افشار و اما دربند شهری است که بر دریا بنا کردهاند. برد و کناره خلیج دریا دو سد کشیده تاجای در آمدن کشتی تنگی شود. و برین دهانه زنجیری کشیدهاند تا کشتی به فرمان ایشان در آید و بیرون شود و این درصد از سنگ و ارزیز بنا کردهاند. و این در بند بر کناره دریای طبرستان است، و بزرگتر از اردبیل باشد. و کشت و زراعت آنجا بسیار باشد و میوه ایشاناندك باشد، الا از نواحی آورند. و بر این شهر بارویی باشد از سنگ کشیده بر کوه بر طول تنگ. و بارویی دیگر از گل دارد تا از آن کوه کسی از کافران را درین شهر راه نباشد. و پاره ای از این دیوار بارو کی به سنگ کردهاند در دریا آمده است مقدارش برج تا کشتی نزدیک باروی شهر نیاید. و این بنائی محکم است از بناهای نوشروان عادل. و این شهر در بند شهری است بزرگ معروف. و این شهر را دشمنان باشند بسیار گرداگرد. و زبانهای مختلف دارند. و در پهلوی این شهر کوهی بزرگی هست کی آن را ذئب خوانند و بر آن کوه هیمه بسیار جمع کنند هر سال. و آتش بسیار بر افروزند وقتی که تشویشی باشد ایشان را از دشمنان از طرف آذربیجان و ارمینیه و اران. و بسیار باشد که آب این دریا به باروی این شهر برسد. و گویند کی این شهر به کوه دربند پیوسته است. هفتاد واند گروه بر آن کوه باشند و هریکی زبانی دیگر گویند، چنان که همسایه زبان همسایه نداند و پیوسته پادشاهان عجم محافظت این شهر را مهم داشتهاند و این شهر را پیش ایشان خطری بوده است و از دشمنان بسیار رعایت کردهاند. گزیده کتاب: صوره الارض / ابن حوقل / جعفر شعار در مرزها که آنها را « ثغور » یا عواصم میگفتند برج و باروهایی ساخته بودند و پاسبانانی در آنجا گماشته بودند که آنها را حافظ الثغور میگفتند و در سر راههای نظامی کاروانسراهایی بود که به آنها« رباط » میگفتند و در آنها همیشه اسبهای زین کرده و آماده نگاه میداشتند و در لشکرکشیها به کار میبردند. گزیده کتاب: ماد، هخامنشی، اشکانی / علی اکبر سرفراز / بهمن فیروزمندی ضمن عملیات اکتشافی در این شهر افزون بر معبد آناهیتا، کاخ اختصاصی شاپور، دو ایوان مزین به موزاییک و بنای یادبود شاپور و چند بنای دیگر از خاک آزاد شده است. در اینجا افزون بر آثار دورۀ ساسانی بقایای سکونت دورۀ اسلامی (که در این قسمت از حفریات روی خرابههای برج و باروی زمان ساسانی در حاشیۀ رودخانه ظاهر شده است) شامل آثاری از صدر اسلام تا اوایل قرن پنجم هجری موجود است. گزیدهی کتاب: معماری اسلامی / روبرت هیلن برند / باقر آیت الله زاده شیرازی … این نوع بناهای وابسته عبارتاند از نوعی قرارگاههای مسکونی کوچک برج و بارودار، ایستگاههای نگهبانی نظیر زنجیره بناها در سیستان، برجهای مراقبتی که با تسهیلات سکونتی همراه هستند، قلعهها و ایستگاههای میان راهی. همگی آنها ارتباط نزدیکی با معماری مربوط به تجارت دارند. در جاهایی که بناهای کاروانسرایی بسیا کم هستند چنین بناهایی در پر کردن شکاف موجود در اطلاعات کنونی مان کمک میکنند… بخش عمدهای از کاروانسراهای نخستین مربوط به ایران است که اگر مربوط به اندکی قبل از سدههای یازدهم و دوازدهم نباشند مسلما از این دو قرن باقی ماندهاند… از نظر ابعاد نیز متنوع هستند. از بنای کوچک زندانهارون که پاسگاه متروکی در ری است و حجم مکعبی ساده آن از بیرون اتاقهای متعددی را که با مهارت درون آن جاسازی شدهاند از نظر مخفی میدارد تا کاروانسراهای عظیم دو حیاطه در شمال شرقی ایران نظیر آقچه قلعه و رباط شرف. در شمال غربی ایران رباط کریم نشان از پیشرفتهای بعدی در تمام اصول کاروانسرا دارد: نمای خارجی برج و بارو دار، یک ورودی مجلل یادمانی، حیاط، اصطبلهای واقع در قطر، قرارگیری حجرهها در اطراف حیاط، و یک چاه مرکزی. دیر گچین و رباط انوشیروان در آهوان این قاعده را با مقیاس بزرگتر، به شکل مؤثری غنیتر میسازند، رباط ترک در ایران مرکزی دارای حال و هوای نظامی است و طرحی فشرده و قابل دفاع دارد ضمن آنکه به وضوح دیده میشود که پیش بینی جا برای اسکان در درجه دوم اهمیت قرار دارد. طبیعیترین راه به تصویر کشیدن صدها و احتمالاً هزارها رباط پراکنده در سرتاسر آسیای میانه در سدههای اولیه پس از فتح اسلامی آن است که آنها را با خانههای مسکونی برج و بارودار یا کوشکهای اشراف پیش از اسلام منطقه، که آنها هم بیشمار بودند، مرتبط بدانیم، قطعاً تداوم قابل ملاحظهای از اشکال معماری بین کوشک واقعی (نظیر کوشک بزرگی در نجیم قلعه نزدیک مرو) یا کاخ (مثل کاخ ورخشه) و کاروانسرای کاملاً پیشرفته نظیر رباط ملک وجود دارد. با اینکه دورهای به فاصله سه قرن آنها را از یکدیگر جدا میسازد، دارای نمای خارجی برج و باروییاند که با پیلپاهای به هم چسبیده تقسیم میشوند و نیز دارای حیاطی داخلی هستند که با ردیف اتاقهایی احاطه شده است. اغلب این کاروانسراها را باید در ترکمنستان و ازبکستان، یعنی در مرزهای خراسان سدههای میانه یافت. اینجا ولایتی است که بخشی از قلمرو ایران امروز، افغانستان و اتحاد جماهیر شوروی سابق را در بر میگیرد. این کاروانسراها نه تنها در همان زمان و در همان منطقه ساخته شدهاند، بلکه تعداد بیشتری از آنها باقی مانده و خاستگاههای آنها، به خاطر کاوشهای شوروی، به تیرگی دیگر کاروانسراها در جاهای دیگر دنیای ایرانی نیست. على الخصوص، همان گونه که در بالا ملاحظه شد، حداقل بخشی از آنها میتواند از گونه بناهای مشخص مردمی پیش از اسلامی آسیای میانه، یعنی کوشک یا خانههای اربابی برج و بارو دار، سرچشمه گرفته باشد. مسئله بر سر فقدان نظریه نیست بلکه دقیقاً به خاطر فقدان معماری بومی برجسته و مطمئن و تاریخداردر خود ایران است که سدی بر تلاشهای مربوط به مشخص کردن کاروانسراهای ایرانی پیش از تاریخ شده است. درباره طبیعت و کیفیت این کاروانسراهای ایرانی چه میدانیم؟ تغییرات قابل توجه در مقیاس و کار کرد و مصالح ساختمانی فقط میتواند پرداختن به کلیات را ممکن سازد. گزیدهی کتاب: قلاع و استحکامات نظامی / کاظم ملازاده / مریم محمدی استحکامات دفاعی و تاریخی برجای مانده در ایران را میتوان به انواع زیر تقسیم بندی کرد ۱) غارها و پناهگاههای سنگی که بدون تغییرات و یا با تغییرات و فضاسازیهایی به صورت قلعه و پناهگاه مستحکم درآمدهاند. ۲) قلاع (با تنوع گستردهای از نظر ساخت، معماری، عملکرد و…). ۳) استحکامات دفاعی شهری و روستائی (به صورت برج و باروی خندق و دروازه). ۴) استحکامات دفاع منطقهای به صورت دیوارکشیهای گسترده، مسدود کردن تنگهها و حفر خندق و غیره) معماری نظامی و تدافعی و همچنین تکنیکها، روشها و تجهیزات قلعهکوبی و قلعه گیری در این دوره پیشرفت بسیاری داشتهاست. دژها در این دوره اغلب با مصالح سنگی و بر روی تپهها و کوهها ساخته میشدند و دارای حصارهای بلند با برجهای تدافعی کنگرهداربودند. تعدادی از قلعههای مهم دارای برج و باروی متعدد و لایههای مختلف دفاعی بودند(تصویر ش۳) که گاه تعداد آنها به هفت لایه میرسید. شرح یکی از این قلعهها که پایتخت مادها یا اکباتان بوده، در تاریخ هرودوت آمدهاست: «… دیوارهای آن بلند و محکم و دایره وار تودرتو ساخته شده است و وضع آنجا این است که سر هر کدام از دیوارها از دیوار بعدی بلندتر است. جنس زمین که تپه نرمی است تا حدی برای این ساختمان مساعد بوده ولی بنای آن بیشتر از روی صنعت شده است. شماره دیوارها هفت تا است، کاخ پادشاهی و خزانه در درون محوطه آخری است، محیط دیوار خارجی خیلی نزدیک به همان اندازه دیوار آتن است. رنگ بامهای این دیوارها از این قرار است: اول سفید دومی سیاه، سومی ارغوانی، چهارمی آبی، پنجمی نارنجی است و تمام اینها را با الوان رنگین کرده بودند و بام دوتای آخری یکی از نقره و دیگری با طلا مستور شده بود. دیوکسی (دیاکو) تمام این استحکامات را برای خود و قصر خود برپا داشت و به اهالی پیشنهاد کرد که خانههای خود را در خارج محیط دیوار بسازند» (هرودت. ۱۳۶۲، صص9 ـ ۷۸). این توصیف وضعیت قلاع حکومتی و مرکزی را در دوره مورد بحث آشکارا بیان میدارد. در دوره قاجاریه نیز شاهد ساخت قلاع بسیاری هستیم؛ به ویژه قلاعی که توسط حاکمان و سران محلی ساخته شده و به عنوان محل زندگی از آنها استفاده میشده است. در این دوره به جهت ضعف دولت مرکزی تعدادی از قلاع و استحکامات نظامی به پایگاه و پناهگاه باغیان، متمردین، و… تبدیل میشود(هرچند چنین مواردی در دورههای قبل نیز وجود داشته است). در این دوره تعدادی از شهرها با برج و بارو محصور شده و ارگهای حکومتی با معماری خاص خود و دروازههایی که تعدادی از آنها برجای ماندهاند، ساخته میشوند. دروازههای ساخته شده در این دوره، در کنار کارکرد اصلی، جنبهای تزیینی و نمادی پیدا میکنند. دروازه تهران، دروازه ارگ سمنان و دروازههای قزوین (تصاویرش ۳۳ـ۲۲۲) از این جملهاند. در دوره قاجار همچنین با کمک مشاوران اروپانی و به تقلید از انواع اروپایی تعدادی قلعه و حصار شهری ساخته میشود؛ برج و باروی شهر خوی و قلعه کهنه کرمانشاه (نقشههای ش ۵ و ۳۰۱) که امروزه از میان رفتهاند، از نمونههای خوب این دستهاند. در اواخر دوره قاجاریه و اوایل دوره پهلوی با پیشرفت در ساخت انواع جنگ افزارهای نظامی، افزایش ضریب امنیتی و پیشرفتهای تکنولوژیکی دیگر، به ویژه در زمینه ارتباطات، قلعهسازی و قلعه نشینی و ساخت دیگر استحکامات دفاعی موضوعیت خود را از دست داده و به تدریج از صحنه خارج میشوند. در قلاع کوهستانی نمیتوان شاهد طرحها و نقشههای هندسی، مشابه و از پیش طراحی شده بود چرا که نقشه آنها متناسب با سطح صخرهها و قلهها شکل میگرفت و همانگونه که این صخرهها فاقد شکل و طرح مشخصی میباشند، قلعههای ساخته شده نیز چنین وضعیتی میبافت، این تنوع در فضاهای داخلی قلعه نیز نمود پیدا میکند. در تعدادی از قلعهها با توجه به وضعیت طبیعی کوه و صخره اصولاً نیازی به ساخت برج و باروی اضافی وجود نداشته چرا که دیوارههای صخرهای و پرتگاههای ژرف، نقش برج و بارو را ایفاء میکردهاند. در چنین مواردی تنها بخش ورودی و شکافهای احتمالی کوه با دیوارههای مستحکم مسدود و حفاظت میشد. در مقابل قلعههایی نیز وجود دارند که با برج و باروی متعدد و لایههای دفاعی مختلف نفوذناپذیر شدهاند. در مورد آن دسته از قلعهها که امکان نفوذ دشمن از جهات مختلف وجود داشت، دورتادور قلعه را برج و بارو فرا میگرفت. در این قلعهها (بر خلاف قلعههای جلگهای)، برجهای دفاعی در فواصل نامنظم و تنها در نقاطی که ضرورت داشت، ساخته میشدند. این برجها در دوره اسلامی عموما طرحی مدور، با قطرهای مختلف، دارند. برجهای کم قطر بیشتر به صورت توپر و برجهای حجیمتر با فضاهای خالی و کاربردی در میانه، ساخته میشدند. در برجهای دسته اخیر فضاهایی در چند طبقه و نیز راهپلهای برای صعود به طبقات بالاتر تعبیه میشد. بر بالای برج و بارو روزنهها و کنگرههایی تعبیه میشد تا نگهبانان ضمن دیدهبانی، در مواقع هجوم دشمن از آنها تیراندازی کرده و اجسام و موادی را بر سر دشمن بریزند. در تعدادی از قلاع مهم کوهستانی برای افزایش توان دفاعی، برج و باروی دومی نیز در نظر گرفته میشد و یا در مواردی همچون قلعه الموت و در دامنه جنوبی آن از خندق نیز برای جلوگیری از نفوذ دشمن استفاده میشده است. قلاع جلگهای همگی دارای حصاری مرتفع و مستحکم بودند. این حصار معمولاً در فواصل معین و به ویژه در زوایا با برجهای دفاعی تقویت میشد. این برجها عمدتاً در داخل خود فضاهای چند طبقه و راه پلهای برای دسترسی به طبقات بالا داشتند، حصارها اغلب نقشهای مربع مستطیل و در مواردی چندضلعی و دایره داشتند. بر بالای برج و بارو به صورت منظم کنگرهها و روزنههایی، جهت دیده بانی و دفاع تعبیه میشد. این عناصر در کنار جنبه کاربردی، نمایی زیبا به قلعه میبخشید. مصالح مورد استفاده در برج و بارو را اغلب چینه، خشت و گل تشکیل میداد. در مواردی از جمله در قسمت ازاره و دروازهها از مصالح سنگ و آجر نیز استفاده میشده است. در تعدادی از قلعههای مهم همانند ارگ بم (تصویر ش ۲۷۴)، بر بالای برج و بارو، راهرویی که در دو طرف به جانپناه منتهی میشد، تعبیه میکردند که در آن نگهبانان قلعه تردد کرده و به دفاع میپرداختند و نیز تجهیزات مربوط به دفاع، از جمله توپ بر آن نصب میشد، حصارها باتوجه به نوع قلعه به ضخامتهای مختلف ساخته میشدند اما از ضخامت همگی آنها، با افزایش ارتفاع دیوار، کاسته میشد. ساختار و معماری داخلی قلعههای جلگهای باتوجه به نوع آن متفاوت بود. فضای داخلی تعدادی از قلعهها در اصل محل زندگی حاکم را تشکیل میداد در حالیکه در تعدادی دیگر فضای داخلی روستایی کوچک بود و در بعضی دیگر، ترکیبی از این دو و فراتر از آن. از جمله مورد اخیر میتوان به ارگ بم اشاره کرد که متشکل از ارگ حکومتی، قسمت شهر (شارستان)، برج و باروی اصلی و خندق و حومه (ربض) میباشد. در چنین مواردی ارگ حکو متی در مرتفعترین بخش و در قسمت انتهایی قلعه اصلی قرار میگرفت و از برج و باروی مستحکم و اختصاصی بهره میبرد. این قسمت معمولاً از طریق یک دروازه به داخل قلعه و از طریق دروازه دیگری به خارج از حصار قلعه راه پیدا میکرده است. قلعههای جلگهای عموما بر اساس طرح و نقشه از پیش طراحی شده و شکلی هندسی ساخته میشدند و با توجه به ماهیت وجودی از ابعاد، استحکام، ساخت و طراحی متفاوتی برخوردار بودند، عنصر اصلی و دفاعی قلعههای جلگهای را خندق و برج و بارو شکل میدهد، از این رو توجه ویژهای به این بخش میشده است. علاوه بر برج و باروی اصلی، در مواردی خندق و حومه با اراضی مجاور قلعه، توسط حصار دیگری که البته هرگز به استحکام حصار اصلی نمیرسید، محصور میشده است. با ویرانی برج و بارو شهری، تقریباً تمامی دروازههای شهری نیز از میان رفته مگر موارد نادری چون دروازه سنگی خوی، دروازههای قزوین و نیز دروازههای مربوط به ارگ حکومتی در سمنان و تهران. برج و باروی شهرها با چینه و خشت و گل ساخته میشد و توسط خندقی در پیرامون آن حفاظت میشده است. در پایان مبحث بناهای استحکاماتی و تدافعی اشاره به این نکته شایسته است که در ایران تعدادی از رباطها و کاروانسراهای بین راه، در کنار کارکرد اصلی، نقشی حفاظتی و دفاعی داشتند و مجهز به برج و باروی مستحکم بودند که آنها را در برابر یورش راهزنان و دشمنان دیگر محافظت میکرد. همچنین با استقرار تعدادی نیروی نظامی در این مراکز، امنیت کاروانیان و راههای تجاری تأمین میشد. قلعه رودخان به مساحت تقریبی ۵۰۰۰ متر مربع دارای بارویی به طول ۱۵۵۰ متر است که متناسب با پستی و بلندیهای تپه شکل گرفته است. فرم کلی قلعه به شکل نامنظم است و از دو بخش شرقی و غربی تشکیل میشود. تمامی این دو بخش توسط برج و بارو محصور شدهاند. در این قلعه در کل ۴۲ برج دفاعی و دیده بانی وجود دارد که به اشکال و ابعاد مختلف ساخته شدهاند. مصالح مورد استفاده در برج و بارو از سنگ و آجر است. وجود دورههای تعمیرانی از شیوه ساخت و مصالح مورد استفاده مشخص میشود. شهر ری در دوره پیش از اسلام و سدههای نخستین اسلامی یکی از مراکز مهم جمعیتی ایران محسوب میشد و از همین رو دارای برج و بارو و ارگ مستحکمی بوده که در دورههای مختلف بازسازی و مرمت شده است. امروزه از باروی قدیم ری تنها بخشهای اندک برجای مانده است. در حالی که بر اساس عکس هوایی که اشمیت حدود ۷۰ سال پیش از این منطقه گرفته (تصویر ش ۱۰۵) بخشهای بسیار بیشتری برجای بوده است. قسمتی از این بارو در جریان ساخت کارخانههای سیمان و گلیسیرین ری از بین رفتهاند. دروازه سنگی شهر خوی که به طرف سلماس باز میشود، یکی از چند دروازه قدیمی شهر است که در باروی قدیمی خوی جای میگرفته است. به احتمال زیاد این دروازه درهای آهنی با چوبی مستحکم داشته است. از برج و باروی خوی متأسفانه به دلیل گسترش شهر هیچگونه آثاری برجای نمانده اما تاریخچه آن و نیز نقشه ارزشمند شهر و برج و باروی آن، که در دوره قاجار و توسط روسها کشیده شده، برجای مانده و در کتاب «تاریخ خوی، تألیف محمدامین ریاحی آمده است (نقشه ش ۵۱)، دروازه خیابان مورد اشاره در نقشه و ضلع جنوبی شهر ظاهراً همین دروازه سنگی است. برج و باروی شهر خوی از نظر طراحی و ساخت شباهت بسیاری به نقشه قلعه کهنه کرمانشاه دارد(نقشه ش ۳۰۱). بر اساس متون تاریخی نقشه برج و باروی خوی توسط مهندسان فرانسوی تهیه و توسط معماران ایرانی اجرا شده است. قلعه کهنه کرمانشاه نیز منسوب به دوره افشاریه است و احتمالاً با الگوی اروپایی ساخته شده است. گزیده ی کتاب: عصر زرین فرهنگ ایران / ریچارد نلسون فرای در عراق نیز در برابر تاخت و تاز عربان بیابانی یک رشته استحکامات دفاعی بود (به عربی: خندق سابور). این نیز همانند رشتههای سابقالذکر بود و برای دفاع از حیره و دیگر نواحی عراق از هجوم بیابانگردان بنیاد شده بود. یاقوت میگوید که شاپور دوم (309-379) آن (خاکریز یا دیوار) را میان ایران و عربان از بیم حملات ایشان ساخت. برجهای دیدهبانی در مرز برای حفظ آنچه به بادیه نزدیک بود بنا کرد و فرمان داد تا خندقی از نواحی سفلای بادیه «به آنچه پیش از بصره و کرانه دریاست» بکنند. در آنجا برجها و دژها برآورد و برجهای دیدهبانی ساخت چنانکه آن (خندق) مانعی شد میان ساکنان بادیه و (مردم) السواد. بعضی دیگر کندن خاکریز را به خسرو اول نسبت دادهاند. اما این چه بسا نمودار گرایش عمومی دوران اسلامی است به انتساب آثار ناشناختۀ باستانی به کسری که نام عام شد برای همۀ پادشاهان ساسانی در میان عربان. بلاذری میگوید که عربانی که در کنار خندق میزیستند از آن نگاهداری میکردند و از زمینهای مجاور آن بیپرداخت خراج (مالیات ارضی) برخوردار میشدند. با انحلال حکومت لخمیان و جذب آن در دولت ساسانی در 602 خط دفاعی شاهنشاهی تباه شد و ثقبهای در آن پدید آمد که از آن سپاه اسلام رخنه کرد. گزیده کتاب: ایران در عهد باستان در تاریخ اقوام و پادشاهی / محمد جواد مشکور بنیادگذار دولت کلده نبوپولاسسار Nabopolassar بود، که نخست از طرف آشوریها بر بابل حکومت داشت، سپس بر آنان یاغی شد، و به دستیاری ایرانیان نینوا را تسخیر کرد. از پادشاهان معروف کلده نبوخدنصر با بختالنصر پسر نبوپولاسسار بود که از سال 604 تا 561 قبل از میلاد پادشاهی کرد و نخائو فرعون مصر را از شامات بیرون کرد. و بیتالمقدس را گرفته یهودیان را به بابل به اسارت آورد (586 پیش از میلاد) و شهر صور را پس از 13 سال محاصره، تسخیر کرد. شهر بابل در زمان او به منتهای عظمت و آبادی خود رسید. گرداگرد آن شهر 45 کیلومتر مربع وسعت داشت. حصار شهر که از آجر و قیراندود بود، 95 ذراع ارتفاع و 25 ذراع عرض داشت، و 150 برج مربع بر روی آن ساخته بودند، و صد دروازهی مفرغی داشت. از وسط آن شهر رود فرات میگذشت، و پلی سنگی دو طرف رود را به هم میپیوست. خیابانهای شهر به شکل عمودی باهم تقاطع کرده به قصر شاه منتهی میشد. خرابههای این قصر شامل 14 هکتار زمین است. بر بام قصر سلطنتی درختها و نباتاتی کاشته بودند، که به حدایق معلقه یا باغهای آویزان معروف بود و از عجایب هفتگانه جهان قدیم به شمار میرفت، و ثروت آن شهر زبانزد مردم آن روزگار بود. گزیده کتاب: بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران / وحید قبادیان یکی از چاپارخانههای قدیمی که نسبتاً سالم مانده در کنار کاروانسرای میبد میباشد. این گونه ساختمانها نیز مانند کاروانسراها دارای برج و بارو و محافظین جهت تأمین امنیت افراد داخل چاپارخانه بوده است. گزیده کتاب: بناهای دوره اسلامی از آغاز تا 1218 شمسی / پاسکال کوست / آتوسا مهرتاش مقبره و مسجد اولجایتو زیباترین بناهای موجود در ایرانِ زمان چنگیز خان (مغولان) است. در اینجا تنها از مقبرهای که کمتر آسیب دیده صحبت میکنیم (تصویر 59)؛ گنبد آن با وجود خرابی بر فراز باقیمانده حصارها به سمت جنوب با ابهتِ تمام سرفراز مانده است. در سمت چپ سربازخانهای با چند برج و بارو و در سمت راست قصر فتحعلی شاه و نیز حدوداً صد خانه کماهمیت قرار دارد. در انتهای سمت چپ نیز چند گنبد دیگر و قسمتهایی از دیوارهای مسجد و آرامگاهها دیده میشود. گزیده کتاب: آثار ایران / آندره گدار / یدا گدار / ماکسیم سیرو و دیگران / ابوالحسن سروقد مقدم مقبره و مسجد اولجایتو زیباترین بناهای موجود در ایرانِ زمان چنگیز خان (مغولان) است. در اینجا تنها از مقبرهای که کمتر آسیب دیده صحبت میکنیم (تصویر 59)؛ گنبد آن با وجود خرابی بر فراز باقیمانده حصارها به سمت جنوب با ابهتِ تمام سرفراز مانده است. در سمت چپ سربازخانهای با چند برج و بارو و در سمت راست قصر فتحعلی شاه و نیز حدوداً صد خانه کماهمیت قرار دارد. در انتهای سمت چپ نیز چند گنبد دیگر و قسمتهایی از دیوارهای مسجد و آرامگاهها دیده میشود. پایاننامههای وابسته بررسی عناصر تصویری ، تزئینی قلعه های استان یزد پوران مرآتی / مریم لاری / ونوس عابدیان این پژوهش تحت عنوان بررسی عناصر تصویری-تزئینی در بناهای تاریخی یزد ، عناصر تصویری برج و باروهای یزد – میبد – مهریز را مورد بررسی قرار میدهد. در این رساله علاوه بر معرفی موقعیت مکانی و تاریخچه این قلعه ها ، نقوش و نقشمایه های تصویری-تزئینی در برج و باروها استخراج ، و از لحاظ تصویری ریشه یابی شده است. رد پای این عناصر و نقشمایه های تصویری در سایر هنرها از جمله معماری ، مجسمه سازی ، نقاشی ، صنایع دستی و سایر هنرهای تجسمی دیده می شود. اساس نقوش و عناصر تصویری تزئینی هندسه می باشد و هندسه زیربنای اصلی در معماری دیرین و سنتی ایران است. به هم پیوستگی و توازن و هماهنگی که شاخص اصیل معماری ایرانی است ، با تناوب و تکرار عناصر بصری به ثمر مینشیند. با استفاده از همین عناصر و تکرار آنها است که میتوان سایر هنرهای تجسمی را غنا بخشید. به این شکل که این عناصر میتوانند به صورت ماده خام و اولیه در هنر های تجسمی استفاده شده و هنرمندان را بجای استفاده از عناصر و مواد اولیه غیر ایرانی به سوی الگوهای تصویری ایرانی سوق دهد. این عناصر بافتهای گوناگونی از شکلهای منظم هندسی است که همگی ترکیبی منظم و همگن دارند و میتوانند از همه سو گسترش یابند ، بدون آنکه ترکیب منظم و همگنشان دستخوش تغییر شود. بدین ترتیب میتوان صور متنوع تصویری را خلق کرد. بررسی ویژگی ها و کارکرد قلعه های دوران صفوی زهرا حفیظ اللهی / عبدالله متولی / مجید حاجی بابایی در گستره سرزمین ایران میتوان شاهد استحکامات بیشماری نظیر قلعه ها بود که در واقع یادگاری از دوران گذر بشر از زندگی غارنشینی به مرحله یکجانشینی هستند.از این رو میتوان گفت انسانها از همان ابتدا به دنبال مسکن و مأوایی بودند تا بتوانند تا حدی امنیت را برای زندگی خویش فراهم نمایند و از آسیب هایی که در محیط اطراف آنان را تهدید مینمود در امان باشند. اما قلعه سازی نه تنها در این مرحله از تاریخ بلکه در ادوار بعدی نیز ادامه و تکامل یافت . به طوریکه در سراسر این سرزمین میتوان قلعه ها،حصار ها،برج هایی را مشاهده نمود که هر کدام را در دوره های مختلف به جهت هدف و مقصودی ساخته شده اند. بر این اساس پژوهش پیش روی در تلاش است ویژگی ها و کارکرد قلعه ها در عصر صفوی را بر اساس روشی توصیفی – تحلیلی ارزیابی کند. نتایج به دست امده از این پژوهش بر اساس منابع تاریخی نشان میدهد اگر چه احداث قلعه ها در طول تاریخ بیشتر جنبه دفاعی و نظامی داشته است اما این استحکامات استوار در طی عصر صفویه کارکردهای دیگری داشته اند . دژها در این دوره اغلب جایگاهی مناسب برای نگهداری زندانیان همچنین اصلی ترین مکان جهت نگهداری خزائن سلطنتی و نیز جایگاهی مناسب جهت فعالیت مخالفان حکومتی و در زمان حمله دشمنان یک مکان قابل عتماد و مآمن مردم عادی و . . . بودند. طرح مرمت قلعه ضرغام السلطنه فرادنبه فرهاد شاه قلیان قهفرخی / ابراهیم زرگر / داریوش حیدری قلعه ضرغام السلطنه واقع در استان چهارمحال و بختیاری شهرستان بروجن شهر فرادنبه می باشد که مطابق با کتیبه موجود بر بدنه بارو در سال 1274ه.ق ساخته شده است. قلعه ابتدا ساختمانی کشیده در بخش شرقی بوده و احتمالاً مهمانسرای خوانین بختیاری بوده است که توسط عموها و پدر به ضرغام السلطنه واگذار می گردد و بعد ها توسط ایشان بخش جدیدی در ضلع غربی به آن اضافه می گردد. الگوی معماری این قلعه کاملاً درون گرا بوده و همه ی بازشوها و نورگیر ها از حیاط تامین می گردد و فقط پنجره هایی کوچک در ارتفاع و طبقه دوم باروی ضلع شمالی دیده می شود. اگرچه تعدادی از قلاع خانی قاجاری در این استان باقی مانده است؛ لیکن شاید بتوان گفت قلعه فرادنبه یکی از کاملترین و نفیس ترین الگو های معماری این قلاع بوده که 1.1 هکتار وسعت داشته و تماماً به صورت دو طبقه و با برج و باروی بلندساخته شده است. متاسفانه به دلیل متروکه ماندن،کهنگی و فرسودگی،سرقت و به حراج گذاشتن متعلاقات نفیس بنا و توسعه نامناسب شهر بخش اعظم این اثر از بین رفته است و هم اکنون جز جبهه شمالی قلعه کهنه و بخش های کمی از مخروبه های حرم سرای قلعه جدید و حمام و بخشی از سردر و باروی ضلع جنوبی بقایای بیشتری باقی نمانده است و بر روی محدوده ی اصلی لامردون(بیرونی)و جبهه جنوبی حرم سرای قلعه جدید، خانه های نوساز ساخته شده است. در این پژوهش پس از بررسی جامع آسیب ها و شناسایی عوامل مخل راه حل های درمانی ارائه شده است. بازخوانی پلان معماری اثر بخشی از مهمترین اهداف بوده که به دلیل عدم امکان آوار برداری و پی گردی، با استفاده از اطلاعات بازماندگان مسن تر خاندان ضرغامی، بررسی نظام گز و پیمون و تکرار مدول های موجود، اسناد فنی قدیمی مانند عکی های هوایی و توصیفات جهان گردان به بازخوانی پلان پرداخته شده است. نحوه برخورد در طرح مرمت اثر، حفاظت، استحکام بخشی، مرمت تکمیلی و احیای ارزش های متمایز کننده بنا می باشد و در پیشنهادات مرمتی به پی بندی، مرمت و دوخت و دوز ترک ها، مرمت نازک کاری ها و تزئینات وابسته، آوار برداری و خوانا سازی پلان ،بازسازی طبقه همکف مطابق با جزئیات معماری سنتی موجود و با مصالح خشت و نمای آجری پرداخته شده است و برای احیای هیبت و مرتفع بودن بنا در محدوده شهر پیشنهاد بازسازی برج و بارو به ارتفاع دو طبقه داده شده است و در فازهای بعدی پیشنهاد تملک و آزاد سازی عرصه و نوسازی بخش شمالی و جنوبی قلعه جدید داده شده است. مقالههای وابسته بازیابی شهرهای باستانی با استناد به متون تاریخی: نمونه موردی دارابگرد حسین کریمیان / ساسان سیدین دارابگرد که به نوعی می توان آن را نخستین پایتخت شاهنشاهی ساسانیان دانست، احتمالاً اولین تجربه ساخت شهر با پلان مدور در جنوب ایران نیز به شمار می آید. نمونه ای که بعدها در ساخت شهر اردشیرخوره مورد تقلید واقع شده است. نوشته مطابق های جغرافی نویسان و مورخان، شالوده شهر به روزگار شاهنشاهی داریوش اول هخامنشی نهاده شده است. منابع تاریخی گواه برآنند که دارابگرد در عصر ساسانیان شهری بود با وسعت تقریبی 203 تا 314 هکتار، که بوسیله باروی رفیع دایره ای و خندقی عمیق محافظت می گشت. ارگ حکومتی که بر فراز کوهی گنبدی شکل و منفرد در مرکز شهر استوار بود، هرگونه جابجایی درون شهر و دشت داراب را قابل کنترل می نمود. این منابع همچنین روشن می سازند که زندگی در دارابگرد تا قرنها پس از سقوط ساسانیان نیز رونق داشته؛ لیکن از این شهر عظیم، امروزه جز خرابه هایی برجای نمانده است. از آنجائی که علیرغم بر یک سده فعالیت باستان شناسی در کشور هیچگونه تحقیق جامعی که فرم و عملکرد فضاهای دارابگرد را روشن سازد به انجام نرسیده، در این نوشتار تلاش گردید تا با اتکاء به منابع تاریخی، ویژگی های عمومی و فضایی این شهر کم نظیر ایران باستان بازیابی و چهرهای از دوران رونق آن احیاء شود. برج های دیده بانی عناصر نوشناخته ای از نظام دفاعی حومه نیاصر کاشان حسین راعی مقاله پيش رو، نتيجه پژوهش هاي ميداني و کتابخانه اي است که از سال 1384 تا 1387، نگاشته شده است. هدف از انجام آن، افزون بر شناسايي و مستندسازي برج هاي ديده باني به عنوان بخشي از نظام دفاعي منطقه، رسيدن به مباني نظري مناسب براي احياي اين عناصر و قرارگرفتن آنها در چرخه گردشگري منطقه بوده است. وجود قلعه ها، عناصر دفاعي و برج هاي ديده باني در اين محدوده، نظام دفاعي ويژه اي را پديدآورده که به صورت جداگانه و منفرد يا در ترکيب با قلعه ها، نمايان شده است. اين عناصر دفاعي، به کشاورزان احساس امنيت مي داد و گاه تبديل به محل سکونت دائمي آنها در کنار مزارع مي گرديد. برج هاي ديده باني مطالعه شده، از لحاظ نحوه قرارگيري و مکان يابي، فرم و شکل، ساختار و کالبد و جنس مصالح، 2 تا 3 گونه متفاوت هستند. روستا – شهرهايي مانند «نياسر»، «نوشاباد»، «آران وبيدگل» و مزارع اطراف آنها، مامن و محل قرارگيري اين برج ها بوده اند. نظام قرارگيري و مکان يابي اين برج ها، دلايل شکل گيري و نحوه ارتباط آنها با يکديگر، از جمله سوالاتي است که ضرورت دارد در اين نوشتار به آنها پاسخ داده شود. نحوه بازيابي کالبدي و مفهومي آنها، اکنون در هاله اي از ابهام قراردارد. بسياري از برج هاي ديده باني، هنوز زنده و پويا و همچنان با عملکرد گذشته پابرجا هستند اما، برخي از آنها در خاطره هاي جمعي بوميان منطقه، در حال فراموشي هستند. با اين همه، وجود برج ها در منطقه، علاوه بر ديده باني که کارکرد قبلي آنهاست، مي توانند معرف چشم اندازها و مناظرطبيعي – تاريخي، در زمان هاي حال و آينده باشند و مورد استفاده گردشگران قرارگيرند. برج های دیده بانی عناصر نوشناخته ای از نظام دفاعی حومه نیاصر کاشان حسین راعی مقاله پيش رو، نتيجه پژوهش هاي ميداني و کتابخانه اي است که از سال 1384 تا 1387، نگاشته شده است. هدف از انجام آن، افزون بر شناسايي و مستندسازي برج هاي ديده باني به عنوان بخشي از نظام دفاعي منطقه، رسيدن به مباني نظري مناسب براي احياي اين عناصر و قرارگرفتن آنها در چرخه گردشگري منطقه بوده است. وجود قلعه ها، عناصر دفاعي و برج هاي ديده باني در اين محدوده، نظام دفاعي ويژه اي را پديدآورده که به صورت جداگانه و منفرد يا در ترکيب با قلعه ها، نمايان شده است. اين عناصر دفاعي، به کشاورزان احساس امنيت مي داد و گاه تبديل به محل سکونت دائمي آنها در کنار مزارع مي گرديد. برج هاي ديده باني مطالعه شده، از لحاظ نحوه قرارگيري و مکان يابي، فرم و شکل، ساختار و کالبد و جنس مصالح، 2 تا 3 گونه متفاوت هستند. روستا – شهرهايي مانند «نياسر»، «نوشاباد»، «آران وبيدگل» و مزارع اطراف آنها، مامن و محل قرارگيري اين برج ها بوده اند. نظام قرارگيري و مکان يابي اين برج ها، دلايل شکل گيري و نحوه ارتباط آنها با يکديگر، از جمله سوالاتي است که ضرورت دارد در اين نوشتار به آنها پاسخ داده شود. نحوه بازيابي کالبدي و مفهومي آنها، اکنون در هاله اي از ابهام قراردارد. بسياري از برج هاي ديده باني، هنوز زنده و پويا و همچنان با عملکرد گذشته پابرجا هستند اما، برخي از آنها در خاطره هاي جمعي بوميان منطقه، در حال فراموشي هستند. با اين همه، وجود برج ها در منطقه، علاوه بر ديده باني که کارکرد قبلي آنهاست، مي توانند معرف چشم اندازها و مناظرطبيعي – تاريخي، در زمان هاي حال و آينده باشند و مورد استفاده گردشگران قرارگيرند. برج و باروی شیراز دروازه ها و کل ها غلامرضا افراسیابی بررسی روند شکل یابی، توسعه و عملکرد بافت تاریخی شهر انارک فاطمه صارم بافنده شهرانارک در فاصله 222 کیلومتری شهر اصفهان و درشرق شهرستان نایین قرار گرفته که از شمال به کویر نمک، از شرق به شمال کویر لوت، از جنوب به اردکان یزد و از غرب به شهرهای اصفهان و اردستان محدود می گردد.بطور کلی این شهر در حاشیه کویر مرکزی واقع شده است. شهر انارک دارای بافتی قدیمی متشکل از سازه های مخصوص مناطق کویری شامل خانه های خشتی بام های کاهگلی و بادگیرهای متعدد، مساجد آجری، برج ها و آتشکده های متعدد، و از تنوع فضایی و معماری سنتی منحصر به فردی برخوردار می باشد. این شهر در طی دوره های صفویه و قاجاریه رونق خوبی داشته و به دلیل حملات متعدد از تاسیسات وتجهیزات دفاعی مستحکمی مانند برج و بارو برخوردار بوده است. برج ها به گونه ای ساخته شده و قرار گرفته اند که هر کدامشان به خوبی قادراند موقعیت مشخصی با چشم انداز و گستره وسیعی از شهر را تحت کنترل و زیر نظر داشته باشند. نگارنده در این پژوهش بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای به بررسی و بیان روند شکل یابی، توسعه و عملکرد بافت تاریخی شهر انارک پرداخته است بررسی و پیگردی مقدماتی: برج و باروی ارک شهر قدیم سلطانیه محمد مهریار / احمد کبیری / فائق توحیدی بررسی محدوده و حریم ارگ سلطانیه با بهرهگیری از آگاهیهائی که در گزارشهای مورخین و جهانگردان بر جای مانده،و سود جستن از همراهی مردم ساکن در اماکن روی راستای بارو و برجهای ارگ قدیمی شهر سلطانیه،و همچنین دسترسی به نمونه برج و باروی ارگ در جنوب تربتخانه و گنبد سلطانیه،و افزون بر آن آثار خندق پیرامون ارگ در سه جبهه شرقی،شمالی و غربی،همگی امکاناتی ارزشمند برای پیگیری و دستیابی به،موقعیت و مشخصات محدوده ارگ و حصار محیطی آن بشمار میآیند،و با در دست داشتن نقشه هوائی 0052:1 سازمان نقشهبرداری،که زمینه اصلی گردآوری اطلاعات و جمعبندی آنها را فراهم آورده،برجهای 1 و 2 و 61 در جبهه جنوبی و برجهای 2 و 3 و 6 و 7 در جبهه شرقی،برجهای 7 و 11 در جبهه شمالی و برجهای 11 و 61 در جبهه شرقی هریک در جای خود بر روی نقشه مشخص گردید،و زمینه پیشبینی جای سایر برجها فراهم آمده و همچنین با وجود دو نقطه از دیوارهای سنگی خارج از راستای باروی جنوبی ضمن بدست آوردن اطلاعات جدیدی از معماری ارگ،مجهولات و سئولات جدیدی،علاوه بر مجهولات قبلی طرح میگردد،که با پیوند اطلاعات هر موضوع و جمعبندی ذهنی آنها،پیشفرضهای جدیدی نسبت به چگونگی وضعیت آنها پدید میاید،که خود روشنگر چگونه پاسخ دادن به سوالات و تعیینکننده روش برخورد و انتخاب اولویتها،در اجرای برنامهها و فعالیتهای آینده است.” بررسی محدوده باروی قدیم شهر تبریز با استفاده از منابع تاریخی ساناز جعفرپور با پایتخت شدن تبریز در دوره ایلخانان (حک: 736-653 ه.ق.)، شهر به ناگاه با مهاجرت گسترده تودههای مردمی مواجه شد. به نحویکه طی مدت کوتاهی در محدوده بیرونی هر یک از دروازههای باروی شهر، محلاتی متعدد برابر با وسعت شهر قدیم شکل گرفتند. این امر تبیین موقعیت اراضی در ناحیه ربض و شارستان را از لحاظ مالکیت همارز کرد، چنانکه در اسناد و مدارک ثبتی مانند وقفنامهها به وفور با اصطلاحاتی همچون محلات درونی و بیرونی، و یا داخل شهر و خارج شهر روبرو میشویم. از آنجا که محدوده باروی قدیم به عنوان معیاری جهت تفکیک موضع محلات و تعیین حدود شهر قدیم بهکار رفته است، تدقیق در محدوده باروی قدیم تبریز (احداث : 435ه.ق.) عاملی تأثیرگذار در شناخت روند توسعه کالبدی شهر تاریخی قلمداد میشود. از اینرو تحقیق حاضر سعی دارد با شناسایی حریم باروی قدیم، تعداد و محل دروازههای تاریخی آن، نظام ساختاری شهر تبریز طی قرون میانه اسلامی را مورد بازخوانی قرار دهد. از طرفی، با توجه به آنکه نقشه دارالسلطنه تبریز (ترسیم : 1297ه.ق.) نشانگر موضع دروازههای نهگانه باروی نجفقلیخانی است، این سؤال مطرح میشود که محدوده باروی قدیم تبریز نسبت به باروی اخیر شهر که پس از زمینلرزه 1194ه.ق. برپا گشته در چه موقعیتی واقع بوده است؟ بر این اساس با بهرهگیری از منابع تاریخی، نام و تعداد دروازهها و محل استقرار هر یک به طور جداگانه مورد مطالعه قرار گرفت، سپس دادههای بهدست آمده با اطلاعات حاصله از نقشه دارالسلطنه به منظور تعیین موقعیت مکانی دروازههای باروی قدیم انطباق داده شد. جهت نیل به اهداف پژوهش، از روش تحلیل محتوای کیفی برای دادهاندوزی استفاده شده است. منابع گردآوری دادهها نیز شامل اسناد و مدارک نوشتاری و تصویری همچون کتب مورخین، وقفنامهها، و نقشههای تاریخی است. در نهایت نتایج حاصل به صورت نقشهای شهری مربوط به اواخر قرن ششم هجری ترسیم شد که نشانگر همپوشانی محدوده باروی قدیم شهر تبریز با محدوده باروی نجفقلیخانی است بررسی ویژگیها و کارکرد قلعههای دوران صفوی عبدالله متولی / مجید حاجی بابایی / زهرا حفیظ اللهی در گستره سرزمین ایران میتوان شاهد استحکامات بیشماری نظیر قلعه ها بود که در واقع یادگاری از دوران گذر بشر از زندگی غارنشینی به مرحله یکجانشینی هستند.از این رو میتوان گفت انسانها از همان ابتدا به دنبال مسکن و مأوایی بودند تا بتوانند تا حدی امنیت را برای زندگی خویش فراهم نمایند و از آسیب هایی که در محیط اطراف آنان را تهدید مینمود در امان باشند. اما قلعه سازی نه تنها در این مرحله از تاریخ بلکه در ادوار بعدی نیز ادامه و تکامل یافت . به طوریکه در سراسر این سرزمین میتوان قلعه ها،حصار ها،برج هایی را مشاهده نمود که هر کدام را در دوره های مختلف به جهت هدف و مقصودی ساخته شده اند. بر این اساس پژوهش پیش روی در تلاش است ویژگی ها و کارکرد قلعه ها در عصر صفوی را بر اساس روشی توصیفی – تحلیلی ارزیابی کند. نتایج به دست امده از این پژوهش بر اساس منابع تاریخی نشان میدهد اگر چه احداث قلعه ها در طول تاریخ بیشتر جنبه دفاعی و نظامی داشته است اما این استحکامات استوار در طی عصر صفویه کارکردهای دیگری داشته اند . دژها در این دوره اغلب جایگاهی مناسب برای نگهداری زندانیان همچنین اصلی ترین مکان جهت نگهداری خزائن سلطنتی و نیز جایگاهی مناسب جهت فعالیت مخالفان حکومتی و در زمان حمله دشمنان یک مکان قابل عتماد و مآمن مردم عادی و . . . بودند. ساخت دفاع شهری ماوراءالنهر در قرون نخستین اسلامی فاطمه عروجی / جواد علی پور تلاش برای دستیابی به امنیت بهعنوان یکی از مهم ترین نیازهای انسان در طول تاریخ، با انواع وسایل دفاعی صورت می پذیرفت. اقدامات دفاعی که به منظور تضمین استقلال، حفظ تمامیت و امنیت ارضی و حراست از مردم خود در مقابل هرگونه تهاجم دشمن صورت می گیرد، به دو صورت نظامی و غیرنظامی است که امروزه به ترتیب دفاع عامل و دفاع غیرعامل نامیده می شود. اقدامات دفاع غیرعامل که در تأمین امنیت شهرها امری مهم محسوب می شود، نیازی به بهکارگیری مستقیم سلاح ندارد، بلکه شامل اقدامات از قبل پیشبینیشده برای مقابلۀ بدون درگیری با دشمن است تا ضمن بالابردن هزینه های دشمن، موجب افزایش قدرت دفاعی نیروهای خودی گردد. در این راستا، با توجه به موقعیت استراتژیکی ماوراءالنهر که قرون متمادی با یورش های متعددی بهویژه از سوی ترکان مواجه بوده است، رعایت اصول دفاع غیرعامل در ساختار شهری، به صورت ایجاد استحکامات شهری و مرزی امری لازم بوده است. بخارا و سمرقند بهعنوان مهم ترین شهرهای این منطقه دارای عناصر دفاع غیرعاملی چون ارگ، شارستان، ربض، برج و بارو، دروازه و … بوده اند، که بررسی این ساختار در قرون نخستین اسلامی موضوع مقالۀ حاضر است. بیرجند شهر باغ و بارو صادق توان پور ساخت دفاع شهری ماوراءالنهر در قرون نخستین اسلامی فاطمه اروجی / جواد علی پور تلاش برای دستیابی به امنیت به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای انسان در طول تاریخ، با انواع وسایل دفاعی صورت می پذیرفت. اقدامات دفاعی که به منظور تضمین استقلال، حفظ تمامیت و امنیت ارضی و حراست از مردم خود در مقابل هرگونه تهاجم دشمن صورت می گیرد، به دو صورت نظامی و غیرنظامی است که امروزه به ترتیب دفاع عامل و دفاع غیرعامل نامیده می شود. اقدامات دفاع غیرعامل که در تامین امنیت شهرها امری مهم محسوب می شود، نیازی به به کار گیری مستقیم سلاح ندارد، بلکه شامل اقدامات از قبل پیش بینی شده برای مقابله بدون درگیری با دشمن است تا ضمن بالابردن هزینه های دشمن، موجب افزایش قدرت دفاعی نیروهای خودی گردد. در این راستا، با توجه به موقعیت استراتژیکی ماوراءالنهر که قرون متمادی با یورش های متعددی به ویژه از سوی ترکان مواجه بوده است، رعایت اصول دفاع غیرعامل در ساختار شهری، به صورت ایجاد استحکامات شهری و مرزی امری لازم بوده است. بخارا و سمرقند به عنوان مهم ترین شهرهای این منطقه دارای عناصر دفاع غیرعاملی چون ارگ، شارستان، ربض، برج و بارو، دروازه و… بوده اند، که بررسی این ساختار در قرون نخستین اسلامی موضوع مقاله حاضر است. ساختار معماری باروی قلعۀ ایرج با استناد به کاوشهای باستانشناسی محمدرضا نعمتی / مهدی موسوی نیا قلعۀ ایرج یکی از محوطههای دورة ساسانی ایران در دشت تهران است. این محوطه با باروی مربع-مستطیلی به ابعاد ۱۴۷۰×۱۳۰۰ متر محدود شده است. تا کنون در مطالعات میدانی هیچگونه بقایای آثار گستردة معماری از فضای درون محوطه یافت نشده است. از این رو نوشتار حاضر در وهلۀ اول تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد که «۱. ساکنان این محوطه، با قریب به ۱۹۰ هکتار وسعت، در کدام بخش از محوطه سکونت داشتهاند؟». پرسش مهم دیگر این است که «۲. نحوۀ نظم فضایی بقایای معماری در قلعۀ ایرج چگونه است؟». در پاسخ به این دو پرسش ۱. با توجه به نبود بقایای معماری در فضای درون محوطه و فراوانی بقایای معماری بر روی باروی قلعۀ ایرج، گمان میرود سکونت در این محوطه روی سازههای معماری بارو بوده است. به علاوه، ۲. با استناد به مطالعات میدانی، فضاهای معماری روی بارو به صورت نظاممند در سراسر باروی قلعۀ ایرج دیده میشود و شامل ۸۲۸ اتاق یکسان، راهروی سراسری، ۱۴۸ برج دیدبانی و طاقهای بیرونی است. هدف: در نوشتار پیش رو تلاش میشود با استناد به دادههای باستانشناسی قلعۀ ایرج، در وهلۀ اول وجود بقایای معماری روی باروی محوطه اثبات شود و در مرحلۀ بعد، کیفیت فضاهای معماری بارو ارزیابی و راجع به انتظام فضایی آن فرضیههایی ارائه شود.روش: در تحقیق حاضر از روش توصیفی-تحلیلی برای رسیدن به اهداف پژوهش استفاده شده است. در ابتدا بقایای معماری و عناصر فضایی کشفشده از مطالعات میدانی قلعۀ ایرج توصیف شده است و در ادامه، با قراردادن این عناصر فضایی در کنار یکدیگر و یافتن یک کلیت، تحلیل و ارزیابی باستانشناسی انجام شده است تا بتوان راجع به ساختار بارو و نظم فضایی آن گمانههایی مفروض ارائه داد.نتیجه: پیشتر کیفیت بقایای معماری روی باروی محوطه مبهم و تا حدودی نامشخص بود. به نحوی که گمان میرفت روی باروی قلعۀ ایرج ساختوسازهای معماری وجود نداشته است. در نتیجة آخرین مطالعات میدانی باستانشناسی در قلعۀ ایرج، مشخص شد که نهتنها روی باروی قلعۀ ایرج بقایای آثار معماری وجود دارد، بلکه با ترکیب دادههای کاوش و بررسیهای باستانشناسی، سازههای معماری در تمام بخشهای باروی قلعۀ ایرج به صورت همسان اجرا شده و شامل اتاقها، راهروی سراسری، برجهای دیدبانی و طاقهای بیرونی است. به علاوه، این انتظام معماری در فازهای متأخرتر به دلایل احتمالاً امنیتی تغییر کرده است. طراحی شهری و معماری مسلمانان از دید دفاعی محمد هادی عرفان شهرسازي در تاريخ 1400 ساله ي مسلمانان، انباشته از تجربه هاي موفق است، و بخش مهمي از اين تجربه لكه گذاري شهري در مقياس كلان و نيز رويكرد پدافندي در مكان گزيني شهرهاست. در اين مقاله نگاهي به اين دو مقوله خواهيم داشت. مراتب فکر و فعل در معماری دفاعی دارالسلطنهی تبریز مطالعهی موردی: چرایی و چگونگی ایجاد سامانهی دفاع غیرعامل شهر پس از زمینلرزهی ۱۱۹۳ ﻫ. ق. محمد باقر کبیرصابر هدف نوشتار حاضر تبیین جایگاه معماری دفاعی، در فرایند بازسازی تبریز پس از زمینلرزهای است که در اواخر دورهی زندیه و به سال 1193 هجری قمری رخ داد. اهمیت موضوع پژوهش، به اهمیت ساختاری دیوار دفاعی شهر برای اعتبار بخشیدن به حیات جمعی، پس از وقوع بحران برمیگردد، زیرا پس از زمینلرزه، مدیریت بومی متکی به توانمندیهای محلی، بار دیگر سامانهی دفاعی کارآمدی را برای حفاظت از آسیبدیدگانی که قصد ادامهی حیات در این شهر بحرانزده را داشتند، پدید آورد. مقتضیات زمان و مکان در آن ایام به نحوی بود که مدیریت امنیت، به رکن مهم مدیریت بحران تبدیل شده بود و در این راستا باید در گرداگرد شهر، بارویی برای ایمنسازی آن در برابر تعدیات احتمالی ساخته میشد. اگر چه در آن ایام، محدودیتهای ناشی از بحران عرصه را برای هر نوع تصمیمگیری تنگ کرده بود، اما اندیشهی مدیریت بومی توانست با شناسایی، نظمدهی و جهتبخشی به قابلیتهای مادی و معنایی موجود، اقدامات ثمربخشی برای نیل به وضعیت دفاعی مطلوب انجام دهد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بعد از زمینلرزه، متولیان شهر ـ چه در سالهای پایانی دورهی زندیه و چه در سالهای آغازین دورهی قاجاریه ـ نیتی واحد در استوار ساختن و استوار ماندن این بارو داشتهاند. بر این اساس، هدف نوشتار حاضر تحلیل چرایی و چگونگی تحقق ساختاری باروی مذکور در وضعیت بحرانی پس از زمینلرزه است؛ وضعیتی که در آن، هنجارهای شناخته شدهی زندگی شهری از بین رفته و معاش و معیشت دچار مضیقه بود. این پژوهش به روش تفسیری ـ تاریخی صورت گرفته است و بر آن است به این پرسشها پاسخ دهد: الف. باروی تبریز چه نقش کارکردی در ترتیبات زیست جمعی این شهر داشت؟ ب. فرایند طراحی باروی جدید، متأثر از چه عواملی و مبتنی بر چه اصولی بود؟ مستند سازی منظر باستانی تخت جمشید بهناز امین زاده / فیروزه آقا ابراهیمی سامانی علیرغم مطالعات گسترده ای که درمورد زمینه های مختلف هنر، معماری، باستانشناسی و تاریخ تخت جمشید انجام گرفته است. در مورد بستر طبیعی و منظر این مجموعه باارزش اطلاعات اندکی موجود است و از آن جمله وجود برج و باروی آن هنوز در پرده ای از ابهام است. هدف از این مقاله ارائه مدل سه بعدی منظر تخت جمشید در دوره هخامنشیان است. روش اصلی این تحقیق، تفسیرعکس های هوایی در مقیاس های مختلف و پردازش و تفسیر داده های ماهواره ای TM و + ETM است. این روش از شیوه های جدید تحلیل پهنه های تاریخی است. با استفاده از تفاوت در بافت، اندازه، زمینه رنگی، شکل و الگوی پوشش گیاهی و هم آیندی این معیارها با بروز عوارض خطی و لکه ای در پیرامون تختگاه مکان و سیمای احتمالی بارو و برج های دیده بانی تخت جمشید تعیین شده است. در ادامه با استفاده از مستندات تاریخی، منظر تخت جمشید بازسازی شده است. دستاورد این تحقیق علاوه بر کشف سیمای منظر باستانی تخت جمشید در دو دوره تاریخی از تمدن هخامنشیان که می تواند راهگشایی در کاوش های باستانشناسی و معماری این مکان باارزش باشد، معرفی شیوه ای از مستندسازی ویژگی های طبیعی و منظر برای سایر پهنه های تاریخی کشور است که نیاز به حفاری های متعدد و در نتیجه تخریب های محیطی را به حداقل می رساند. نقش استحکامات تدافعی در شکل گیری کالبدی شهر های ایران از گذشته تا امروز (مطالعه موردی: دروازه های قم) احسان حسین پور / وحیده امامی پور مراجعه به سوابق تاریخی شهر ها نشان می دهد که از دیرباز، استحکامات دفاعی متنوع به دلایل امنیتی، اقتصادی و اجتماعی دارای اهمیت ویژه ای بوده است. به عنوان مثال می توان به دروازه، حصار، بارو و خندق اشاره نمود. مطالعه ی این ساختارهای دفاعی، اطلاعات مفیدی در ارتباطات شکل گیری اولیه معماری و بافت شهری و گسترش شهرها ارائه خواهد داد. مطالعه ی حاضر، با هدف معرفی و بازشناسی ساختار های دفاعی و تاثیر آنان بر گسترش کالبدی شهر قم صورت گرفت. در این پژوهش روش تحقیق، از نوع توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای بوده و با بهره گیری از مستندات تاریخی از جمله سفرنامه ها و اسناد تصویری و همچنین استنباط های عقلی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان دادند که حصار ها و دروازه-های شهر قم در تعریف قلمرو های تحت نفوذ و کنترل دسترسی ها و توسعه های شهر قم موثر بوده اند. این استحکامات در قره تپه، شاملِ قلعه کوچکی با حصار و برج، در چهار گوشه آن از حدود 4 تا 6 هزار سال قبل میلاد، قلعه دختر در دروان ساسانی تا جدید ترین آن ها در مکان کنونی شهر قم مربوط به دوران ناصرالدین شاه قاجار وجود داشته اند. همچنین به دلیل وجود حصارهای بیضی و دایره ای شکل عمدتا گسترش شهر قم تا دوره قاجار هماهنگ با این اشکال بوده است و در دوره پهلوی و دروان معاصر به دلیل از بین رفتن حصار و دروازه ها، شهر شکل خطی با ساختارهای موازی به خود گرفته است.