آرامگاه بایزید بسطامی






1931

اریک فریدریش اشمیت (Erich Friedrich Schmidt)

دسترسی

آرامگاه بایزید بسطامی

آرامگاه عارف شهیر بایزید بسطامی که شرح حالش به تفصیل در فصل عارفان و دانشمندان این تألیف خواهد آمد در وسط قصبه بسطام و شمال آرامگاه امامزاده محمد واقع است، به طور کلی آرامگاه این عارف بزرگ و این صوفی صافی‌ضمیر فاقد هرگونه تزئین و تکلف است، این طور به نظر می‌رسد که هیچگاه ساختمانی به رسم آرامگاه بزرگانه شیعه اثنی عشری بر روی آن بنا نشده و در حقیقت بی‌اعتنائی به مادیات و روح بیزاری از تجمل در این آرامگاه کاملاً متجلی است، وارستگی و بی‌نیازی بایزید حتی بعد از مرگ وی و گذشت یازده قرن در در خاک مرقدش نیز اثر گذاشته است.
گویند غازان خان پادشاه دوره ایلخانان مغول (703 – 670 هجری)گنبدی در جوار آرامگاه امامزاده محمد(ع) در بسطام بنا کرد و خیال داشت جسد بایزید را به آن محل انتقال دهد ولی شبی بایزید را به خواب دید که از تصمیم وی ناراضی است و درخواست دارد که از انجام این عمل خودداری نماید و غازان خان نیز با دیدن خواب مذکور از این کار منصرف شد.
آرامگاه بایزید روحانیت عجیب و غیر قابل وصفی دارد و در حقیقت مؤید گفتار ابوسعبد ابوالخیر است که شیخ عطار در تذکرةالاولیاء نقل کرده گوید:
این جایی است که هرچیزی گم کرده باشد در عالم، اینجا باید.
در کتاب ماثرالاثار که اقدامات ساختمانی و تعمیرات بناهای تاریخی در زمان ناصرالدین شاه در آن بیان شده در خصوص بسطام چنین نگارش رفته است:
نصرالله خان نصرالملک به دستور شاه در شهر بسطام تعمیرات عمده‌ای در صحن و صفه تربت شیخ ابویزید طیفور انجام داده است.
که از جمله گویا حصاری بوده که بر گرد مقبره بایزید ساخته است.
حصار مذکور در سال 1318 شمسی به دستور وزارت فرهنگ و اداره کل باستان شناسی برداشته شده و اکنون فقط یک پنجره مسقف آهنی که به همت دو نفر از اهالی گرگان به نام‌های حسین و رحیم جرجانی در سال 1335 شمسی ساخته شده و تصویر آن را در این کتاب مشاهده می‌نمایید بر روی قبر بایزید می‌باشد. بر روی قبر بایزید یک سنگ مرمر قرار دارد که کلماتی از مناجات مشهور علی بن ابیطالب(ع) بر آن سنگ حک شده است و به طوری که از مفاد نوشته سنگ مذکور مستفاد می‌شود این سنگ متعلق به شخصی به نام قاضی ملک که احتمال می‌رود یک از احکام ایالت قومس بوده، باشد، ولی معلوم نیست به چه علت آن را بر روی آرامگاه بایزید نصب نموده‌اند.
سنگ مزبور شامل چهار قسمت می‌باشد به این ترتیب که دو قطعه سنگ دایره مانند یکی در بالا و یکی در پایین و دو قطعه سنگ مستطیل در وسط قرار گرفته است.
الف – در دایره اول نوشته شده است:
هوالملک الحی الذی لایموت اللهم صل علی محمد المصطفی و صل علی الامام المرتضی و صل علی الامام الحسن و صل علی الامام الحسین شهید بکربلا و صل علی الامام زین‌العابدین.
ب – دردایره دوم این مطالب نوشته شده است:
حضرت الدستور الاکرم الاعلم نتیجة الوزراء العظام الاکابر الفحام غیاثاً للوزاره و المغفرة للوالدین محمدالدیلمی المشهور بقاضی ملک تغمدالله تعالی بغفرانه واسکه فی فرادیس.
ج – در مستطیل اول: لک الحمد یاذالجود والحمد والعلی تبارکت تعطی من تشاء وتمنع الهی و خلاقی و حرزی و موئلی الیک….
د – در مستطیل دوم در وسط نقاشی است و در حاشیه چند بیت به شرح زیر حک شده است:
ندانم چه سان باز عفریت دهر
نگین سلیمان ربود از کفم
گرانمایه دری ز اشراف قوم
که گوئی ز اشراف هم اشرافم
چنان پاک گوهر که آب حیات
بپاکی او میدهد ……………
دیلمی نسبت مشهور به قاضی ملک
چو تاریخش از عقل کل یافتم                   بگفتا برفت از جهان ………..
صومعه بایزید

صومعه بایزید در سمت غربی آرامگاه بایزید در فاصله چهارمتری واقع شده صومعه مذکور به صورت دو اطاق کوچک شبیه به هم و متصل، با سقف‌های کوتاه است طول و عرض اطاق اول 5/1×2 و اطاق دوم 2×2 متر می‌باشد، دیوارها و سقف‌های صومعه دارای گچ‌بری‌های بسار زیبایی است و مطالبی بر روی آن گچ‌بری شده در اطاقک اول مطالب زیر گچ‌بری شده است:
قال سلطان العارفین و برهان الوحدین و قطب السالکین البایزید قدس سره و هذالاخر و سرور فر سرور محبة الله تعالی … لامحبة نورعلی نوروسئل عن سلطالن العارفین ابو یزید بم بلغت بما بلغت قال بادخال سرور فی قلب المؤمن و قال احبک العبد لنعمائک و انا احبک لبلائک.
کتیبه دور محراب چنین است:
بسم‌الله الرحمن الرحیم اقم الصلوة طرفی النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیأت ذلک ذکری لذاکرین و اصبرفان الله لایضیع اجرالمحسنین.
مقابل محراب دریچه کچکی است که بالای آن این کتیبه گچ‌بری شده است:
عمل محمدبن حسین بن ابیطالب المهندس بناءِ الدامغانی و اخواه حاجی غفرالله له و الوالدیه و المومنین و المومنات.
همچنین بالای در ورودی به اطاق دوم این کتیبه خوانده می‌شود:
امر بعمارة هذا الصومعه الشریفه المبارکة الکریمه افخم الکفات ……. فی سنه اثنی و سبعمائه.
در اطاقک دوم کتیبه دور صومعه چنین است:
الله لااله الاهوالحی القیوم لاتأخذه سنة ولانوم له ما فی السموات والارض من ذالذی یشفع عنده الاباذنه یعلم مابین ایدیهم و ما خلفهم و لایحیطون بشئی من الابماشاء وسع کرسیه السموات والارض و ویؤده حفظهما و هوالعلی العظیم.
دور محراب هم در سه حاشیه مطالبی گچ‌بری شده که دو کتیبه خط کوفی و یک کتیبه عربی است.
اقم الصلوة لدلوک الشمس الی غیق الیل و قرآن الفجر کان مشهودا و من الیل فتهجد به نافلة لک عسی ان یبعثک ربک مقاماً محمودا
بالای محراب هم دو کتیبه دیگر می‌باشد، یکی مربع مستطیل که گویا به خط کوفی و دیگری بالای آن نیم دایره ایست که به خط عربی نوشته شده است:
قال النبی علیه السلام. المصلی نیاجی ربه
در سه طرف دیگر این صومعه در بالای حاشیه‌ای که به خط عربی است آیةالکرسی نوشته شده است، مربع‌ها و دوایر دیگری هم هست که همه آنها پر از گچ‌بری‌های مختلف‌الشکلی است و در همه آنها مطالبی به خط کوفی مسطور است.
مسجد بایزید

بنایی که در بسطام بیش از همه بناها جلب توجه می‌کند مسجد بایزید است به طوری که از وضع مسجد مذکور مشاهده می‌شود این مسجد شامل دو قسمت یکی مختص نیایش مردان و دیگری مختص نماز و عبادت زنان بوده است، قسمت اول صحنه‌ای است وسیع و درب ورودی آن سه لنگه می‌باشد که دو لنگه آن به هم چسبیده و درب سوم مجزا است، بر روی سه لنگه در مذکور منبت کاری بسیار هنرمندانه و ظریفی به چشم می‌خورد، بالا سر این در با آجرهای مخصوص مطالبی به خط کوفی نوشته شده است که در آن جمله (لااله الاالله محمد رسول الله) خوانده می‌شود.
محراب مسجد بایزید نیز دارای امتیازاتی می‌باشد. این محراب سه حاشیه گچ‌بری شده دارد و مطالبی به شرح زیر بر آن نوشته شده است:
انما یعمر مساجدالله من آمن بالله و بالیوم الاخر و اقام الصلوة و آتی الزکوة ولم یخش الاالله فعسی اولئک ان یکون من المهتیدن اجعلتم سقایة الحاج و عمارة المسجد الحرام کم آمن بالله والیوم الاخروجاهد و افی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله و اولئک هم الفائزون.
حاشیه دوم:
سئل عن سلطان العارفین قدس الله نفسه بم نلت بمانلت قال بادخال السرور فی القلب المؤمن عمل محمد حسین بن ابیطالب المهندس بناء الدامغانی غفرالله و الوالدیه و المؤمنین و المؤمنات.
حاشیه سوم:
لاتاخذه سنة ولانوم له ما فی السموات والارض من ذالذی یشفع عنده الا باذنه یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم ولایحیطون.
دور تا دور مسجد آیه‌ای که در حاشیه اول بیان شد شندین مرتبه به طور مکرر گچ‌بری شده است، سقف مسجد چوب پوش می‌باشد و برشش ستون چوبی قائم گردیده است.
در داخل قسمت دوم مسجد گچ‌بری‌های بسیار زیبایی است که در آن نقش و نگار زیادی به چشم می‎‌خورد.
ولی هیچ جا خط و نوشته‌ای دیده نمی‌شود، چند حاشیه گچ‌بری روی ستون‌های مسجد باقی مانده و چنین به نظر می‌رسد که سقف سابق این مسجد خراب شده و بعداً سقف دیگری برای آن ساخته‌اند: در جلوی مسجد بایزید دالان سرپوشیده‌ای هست که دو راه به بیرون دارد یکی به کوچه پشت مسجد و دیگری به رواق حرم امامزاده محمد، بر روی درب طرف کوچه منبت‌کاری نسبتاً زیبایی به چشم می‌خورد ولی ظرافت آن به منبت‌کاری درب سه لنگه‌ای مسجد نمی‌رسد.
در جلو راهرو دوم که از رواق حرم امامزاده محمد به دالان مذکور می‌آیند در دیگری نصب است که از قطعات بسیار کوچک چوب ساخته شده ولی به امتیاز و اهمیت دو در سابق الذکر نیست.
فعالیت معماری آثار عام‌المنفعه اطراف مقبره در انحصار سلاطین و وزرای ایلخانی نبود، بلکه بعضی از افراد نیکوکار و هنردوست هم در این کار پیش‌قدم می‌شدند و مقبره‌های شیوخ صوفی را با مجتمع تدفینی یادبودی جاودانه می‌کردند. بعضی از این مجتمع‌ها در اطراف مقبرۀ شخصیت‌های نام‌آور تاریخ برپا شده است. در ایران شمالی مقبرۀ بایزید بسطامی (متوفی 261 یا 264/874 یا 877)، عارف بلندآوازۀ جهان اسلام، آیینۀ تمام‌نمای آثار معماری دورۀ ایلخانی است و در آن تزیین عالی با گچبری منقوش و منقور و برج مقبره‌ای بزرگ به کار رفته و به نوادۀ اولجایتو اهدا شده است. برج آن با قطر اندرونی 6متری، با 25 خیارۀ مثلثی ساخت‌وساز شده و عمودی بودن آنها موجب شده تا خود برج بلندتر از آنچه هست، بنماید (ارتفاع آن 13.58 متر از پایه تا بالای قرنیز است). در ایران ساخت برج‌های مقبره‌ای سنتی طولانی داشت اما جایگیری برج بسطام، تحولی جدید را در این جهت نشان می‌دهد. این بقعه که در پشت دیوار قبلۀ مسجد جامع شهر ساخته شده در دید نمازگزاران مسجد جای می‌گیرد؛ یعنی تحولی که در معماری معاصر ممالیک مصر هم وجود داشت.با اینکه خود سلطان پشتیبان و مشوق اصلی ساخت این بقعه بود، اسباب و اثاث آن را زیردستانش فراهم کردند مثلاً کریم‌الدین شوغانی وزیر سلطان، شمعدان این بقعه را در سال 708-709/1308-1309 به آنجا اهدا کرد.

از عجایب آن‌جا است که عاشق در آن‌جا به هم نرسد و اگر از آبش صاحب عشق خورد، عشقش زایل شود. و درد چشم در آن ولایت نباشد. و آبش بوی دهن را ببرد. و اگر حقنه کند، بواسیر را زایل کند. و عود در آن‌جا بو ندهد و سایر عطریات در آن‌جا خوشبو شوند. و مرغ آن‌جا کثافت نخورد. و مارهای کوچک جهنده در آن زمین باشد. و ابویزید بسطامی که از جمله مشاهیر صوفیه است از آن خاک است… به بایزید بسطامی گفتند که فلان مرید، شرب خمر می‌کند. بایزید به آن مرید گفت که با من بیا تا تو را شرب خمر بیاموزم و با مرید بیرون رفته داخل میخانه شدند. بایزید هر چه شراب در میخانه بود همه را بخورد و پس از آن، سر را به زمین گذاشته پاها را بلند کرده و منعکس بایستاد و قرآن خواندن آغاز نهاد. پس از ساعتی به مرید خود گفت که اگر توانستی شراب را چنان خور که دیدی. و در سنه دویست و شصت و یک هجری وفات نمود و در بسطام مدفون است. (و بقعه‌ای دارد و تا حال تحریر که سنه هزار و دویست و شصت و هشت است آن بقعه باقی است).









مطالب مرتبط