تاق





تاریخانه از حیث نقشه به قدری بیگانه از ایران است و از حیث ساختمان به قدری ایرانی است که یکی از مسافرین نادری که به این قبیل خرابه‌ها توجه داشته یعنی ایستویک تصور کرده است که خرابه‌های آن خرابه یکی از معابد یا یکی از قصرهای دوره شهر هکاتم پیلس شهر صد دروازه است، دیگران هم که از موضع آن بنای اسلامی پی برده‌اند گمان کرده‌اند که این مسجد را در روی بنای قدیمی‌تری ساخته‌اند، ستون‌های تاریخانه دارای تاق‌های ضربی وسیعی است که موازی با نماها است و در تمام طول خود از طرف بیرون یعنی از طرف صحن مسجد باز است و مانند ایوان‌های واقعی بناهای زمان ساسانیان است، این طرز ساختمان به کلی ایرانی است بقیه بنا با قسمت‌های دیگر آن متناسب است تاق‌های آن تاق رومی نیست و حتی از تاق‌های منکسر هم نیست که آن‌ها را تاق ایرانی می‌نامند و استعمال آن در ایران و اطراف ایران از زمان بنی عباس به بعد معمول شده ولی تاق‌های کامل دوره ساسانیان است که زنجیره‌دارمی‌ساختند و مرکب از دو پایه مرتفع است، از طرف دیگر هیئت امریکائی در نزدیکی شهر در تپه‌ای که معروف است به تپه حصار معبدی از زمان ساسانیان یافته که مرکب است از ایوان وسیعی که منتهی به تلار مربعی می‌شود که سقف آن گنبد دارد وآتشکده بوده است. این ایوان مرکب از 3 تاق است که به وسیله یک سلسله ستون‌هایی که روی آن‌ها تاق‌های ضربی زده‌اند نسبت به خارج به حال عمودی است.
تاریخانه فی‌الحقیقه در زمانی ساخته شده که تاق‌های ساسانی که دارای قوس کامل یا زنجیره‌دار بوده است و دایره آن‌ها تغییر ناپذیر بوده به شکل منکسر درآمده و تاق‌های اسلامی را فراهم کرده است. تاق‌های مقصوره این مسجد هنوز کاملاً ساسانی است معذالک اندک تمایلی در آن دیده می‌شود که در قله آن انکساری تولید کننده و تاق‌های رواق آن حالتی از شکل مخصوص تاق‌های ایران دارد. از طرف دیگر معلوم است که تبدیل تاق ساسانی به تاق‌های منکسر در بین‌النهرین در ظرف قرن هشتم میلادی پیش آمده، انحنای درگاه‌های دروازه بغداد که باز مانده قصری است که هارون‌ الرشید در رقه در سال 174 هجری بنا کرده، همان انحنایی است که مخصوص معماری اسلام می‌شود، اگر ما در این دوره تصادف تکامل معماری ایرانی را در ایران و در بین‌النهرین محتمل بدانیم می‌توان تصور کرد که تاریخانه در میان قدیم‌ترین زمان ممکن یعنی جلوس اولین خلیفه عباسی سفاح در سال 132 هجری و سلطنت هارون الرشید (170 ـ 193 هجری) ساخته شده یعنی در حدود اواسط قرن دوم هجری، همین نتیجه است که میس بل در باب تاریخ بنای قصر اخیدیر گرفته است و عجب در این است که تاق‌های بیضی شکل تاریخانه که تمایلی به تاق‌های منکسر دارد شبیه به همان تاق‌ها است، بنا به گفته مؤلفین آن زمان همین دوره است که بنی عباس شروع به ساختن مساجد بزرگ در شهرهای عمده ایران کرده‌اند.

طاق یک واژه فارسی است که آن را نیز ایوان می‌گویند و همان معنی را دارد. مثل آپادانا که به معنی بارگاہ یا دربار است….طاق کسری بنای باشکوهی است و اضلاع بسیار آن خیلی جالب می‌باشد. ایوان بزرگ و عظیم از ۷5 پا عرض و تقریبا ۱5۰ پا طول یا یک عمق درونی است و ارتفاع طاق تقریبا به ۱۹۰ پا می‌رسد. لكن وقتی‌که به دقت بیشتر و نزدیکتر آن بنا را بررسی می‌کنیم، ناگهان بر می‌خوریم که هیچ مقصود خاصی در بنای آن به عمل نیامده است که بخواهند طاق نما‌های جبهه را با سوراخ بسیار بزرگ دهنه طاق و با دیوارهای جبهه منطبق سازند و متوجه می‌شویم که آن دیوار فقط یک نمایی بیش نیست و طاق نما‌های کوری است که هیچ ساختمانی درعقب ندارد. جزئیات آنها هم مانند مجموع آن معیوب است. این طاق نماهای کور جنب آن دهانه بزرگ یک دفعه محو می‌شود و آن واحدها بخودی خود نیز کامل نمی‌باشد؛ بلکه به طور ناقص آنها را به عمل آورده‌اند. در انتهای خارجی آن‌ها دیوار در محلی که طاق نماهای طبقه پایین تر بطور ناقص مانده است . در سه طبقه ساخته شده و مابین آنها یک محور عمودی مشترك وجود ندارد که البته فقط در معماری‌های تزیینی امری لازم می‌باشد. هر گونه تحقیق و بررسی که به عمل آمده است، معلوم می‌سازد که بنای یک جبهه به سبک بونانی منظور معمار بوده است و می‌خواسته است بنای یک تاتر رومی یا یک  سپتی زونیوم Septizonium  را تقلید نماید . خلاصه آن یک بنای ایرانی است که به تقلید از ابنیه اروپایی ساخته شده و مانند لباسی است که خیاط ناشی بدوزد یا اینکه جامه دست دوم شمرده می‌شود و آن بنا بالاخره یک بنای یادگاری عظیمی است با خطا‌های فن معماری.


مطالب مرتبط