زرتشتی گزیدهی کتاب: ایرانیان از دوران باستان تا دوره معاصر / همایون کاتوزیان / حسین شهیدی آیین زرتشت آیین زرتشت ریشه در فرقههای باستانی هندوایرانی داشت. مردمان هندوایرانی، که از شمار هندواروپاییان بودند، احتمالاً در استپهای جنوب روسیه، در شرق ولگا، زندگانی شبانی و نیمه چادرنشینی داشتند. این مردم سنت دینی نیرومندی برپا کردند که عناصری از آن، به شکل دو آیین زرتشت و هندو، در زمان ما به جا مانده است. هندوایرانیان پیش از زرتشت آتش و آب را مقدس میدانستند و مجموعهای از خدایان طبیعی، از جمله زمین، آسمان و خورشید را میپرستیدند. به اعتقاد آنان جهان از هفت بخش تشکیل شده بود، انسان در بزرگترین بخش آن زندگی میکرد. آشا هم پایهی قانون طبیعت بود و همپایه نظم و حقیقت. آنان سه خدای اصلی داشتند: وارونا، خدای سوگند و آب؛ میترا، خدای پیمان و آتش؛ و اهورامزدا، که نامش در زبان اوستایی به معنای «خداوند خرد» است. خدایان دیگری نیز وجود داشتند، از جمله، «خوارنه» یا «برکت الهی» که بعدها فر نام گرفت و از پادشاهان، قهرمانان و پیامبران پشتیبانی میکرد، اما اگر از راه راست منحرف میشدند آنان را رها میکرد. زرتشت زرتشت پیامبری بود که در آیین باستانی ایران انقلابی پدید آورد و نخستین دین مبتنی بر یکتاپرستی را پایه گذاشت، درباره زمان و مکان تولد زرتشت اختلاف نظر بسیار است. برخی او را متولد خوارزم، در جنوب دریای آرال، و برخی زاده سیستان میدانند. پدر زرتشت از مردم ماد و مادرش احتمالاً از راغه، شهری باستانی در آسیای میانه، بود. زرتشت تبلیغ آیین خود را در باختر، یا افغانستان امروز، آغاز کرد. در گذشته اعتقاد بر این بود که زرتشت در فاصلهی قرنهای هفتم و ششم پیش از میلاد میزیسته، اما پژوهشهای تازهتر این تاریخ را تا قرنهای پانزدهم و یازدهم، 1400 تا 1000، پیش از میلاد عقب بردهاند. زرتشت بنا بر گاتا، مجموعهای از هفده سرود که از اشعار خود اوست، برای پرداختن به کار دین آموزش دیده و احتمالاً در پانزده سالگی کاهن شده بود. در سنت زرتشتی ادعا میشود که زرتشت در سی سالگی به پیامبری رسید به این ترتیب که در کنار رودی، روحی نورانی دید که او را به حضور اهورامزدا، که شش موجود نورانی دیگر در کنارش نشسته بودند، راهنمایی میکرد. شش موجود نورانی امشاسپندان بودند و «برترین موجود»، یا «اهورامزدا»، رهبر آنان بود، در آنجا به زرتشت الهام شد و او به پیامبری رسید. چنانکه پیش از این اشاره شد، فرقه هندوایرانی مزدا را با دو اهورای دیگر در یک رده قرار میداد. اما زرتشت اهورامزدا – سپنتا مینو (یا روح مقدس) – را تنها خدای جاودان و برترین آفرینندهی همه خوبیها، از جمله همهی خدایان خوب، اعلام کرد. در همین حال، و در تضاد با اهورامزدا، که بر همه خوبیها و بر «زندگی»، حکومت میکرد، اهریمن – یا آنگره مینو (روح متخاصم) – حاکم مطلق بر همهی بدیها، و «نازندگی» بود. بنابراین در آیین زرتشت دو روح برتر وجود دارند و اهورامزدا، که زرتشت او را میپرستید، هیچ چیز بدی نیافریده است. از آنجا که خدای تاریکی، اهریمن، را اهورامزدا نیافریده، آیین زرتشت دینی دو خدایی به نظر میرسد. اما در حقیقت، این آیین توحیدی است، زیرا تنها یک خدای قادر مطلق و منشاء خیر را به رسمیت میشناسد و میپرستد، در حالی که دوگانگی آن فقط در الهیات و ماوراءالطبیعه پدیدار میشود و با پیروزی حتمی خیر بر شر، یا اهورامزدا بر اهریمن، به پایان میرسد. اهورامزدا و امشاسپندان هفتگانه مقدسی را تشکیل میدهند که در نخستین وحی بر زرتشت ظاهر شد. همهی امشاسپندان (که با فرشتگان بزرگ ادیان ابراهیمی قابل مقایسهاند) از اهورامزدا برآمده بودند و همراه او هفت پیکری را تشکیل میدادند که جهان از آن ساخته شده است. این امشاسپندان یا «قدسیان جاودان» به نوبهی خود «خدایان» نیکوکار دیگری را به بار میآوردند که معادل خدایان خیر (در برابر خدایان شر) در ادیان بتپرستی پیش از زرتشت بودند، از جمله مهر یا میترا که به این ترتیب از جایگاه والای اهورایی به رتبهی پایینتری تنزل داده شده بود. این «خدایان» کوچکتر یزدان یا ایزدان نام داشتند و زرتشت غالباً در سرود خود به آنان متوسل میشود. زرتشت مسئولیت پاک زیستن و نگهداری از دیگران را از آن هر فرد میدانست و این عقیده را در رهنمود اخلاقی «پندار نیک»، «گفتار نیک»، «کردار نیک»، خلاصه کرده است.