سربداران ویکی پدیا اطلس تاریخی ایران تارنماهای وابسته: کتابهای وابسته: اخبار وابسته: گزیدهی کتاب: تاریخ ایرانزمین از عهد باستان تا انقراض قاجاریه / محمد جواد مشکور مؤسس این سلسله امین الدین عبدالرزاق یکی از بزرگان قریه باشتین ازدیههای سبزوار بود. او در سال 737 هجری با گروهی از دلاوران بیھق قیام خود را آغاز کرد و به تدریج قوت و شو کت یافت تا آنجا که بر خواجه علاءالدین محمد وزیر خراسان. فیروزی یافت ودر 738 شهر سبزوار را به قلمرو خود در آورد. چون این گروه در آغاز امر با یکدیگر اتفاق کرده گفتند «اگر کامیاب شویم دفع ستم ظالمان نماییم وگرنه سرخود را بردار بینیم که دیگر تحمل تعدی و ستم نداریم» و از این جهت ایشان را سربداران لقب دادند. امرای این سلسله شهر سبزوار را که از روزگار قدیم مردم آن به تشیع اشتهار داشتند مرکز خود ساختند و با درویشان و مردانی که به دوستی آل علی مشهود بودند، رابطه برقرار کردند و چون در ایران معارف کتبی شیعه به اندازه کفایت نبود با شیعیان جبل عامل در لبنان مکاتبه کرده و دانشمندان ایشان را برای گسترش معارف آن مذهب به ایران خواندند. بر اثر همین دعوتها بود که فقیه معروف شهید اول شیخ شمس الدین محمد مکی که در سال ۷۸۶ به قتل رسید کتاب محمود اللمعة الدمشقیه را به نام سلطان على مؤید سربداری تألیف کرد و به خراسان فرستاد. امیر عبدالرزاق سربداری در ۱۲ ذیحجه سال ۷۳۸ به دست برادرش وجیه الدین مسعود کشته شد. وجیه الدین (۷۳۸-۷۴۴) پادشاهی جوانمرد و شجاع بود. . پس از آنکه آواز نهضت سربداران در خراسان پیچید، طغاتیمور مغول که فرمانروای خراسان بود با برادرش امیر علی از جرجان به سبزوار حمله کرد. سربداران امیر علی برادر طغاتیمورخان را کشتند و این فتح بیش از پیش ایشان را در خراسان مشهور کرد و پرشمار پیروان ایشان بیفزود و سپس طغاتیمور را نیز شکست داده و خراسان را از دست او خارج کردند. پس از تسخیر خراسان و جرجان امیر وجیه الدین مسعود به یاری شیخ حسن جوری که در تشیع مرشد او بود به آهنگی تسخیر هرات که در تصرف معزالدین حسین کرت بود رهسپار شد. در جنگی که در قصبة زاوه در حوالی خواف در ۱۳ صفر ۷۴۳، اتفاق افتاد. سربداران شکست خوردند. پس از وجیهالدین مسعود امرای او یکی پس از دیگری به امارت رسیدند. یکی از ایشان که خواجه على مؤید (۸۷۸ ـ۷۶۶) نام داشت به شاهی نشست، وی ولایات سبزوار و نایین و طبس و ترشیز (کاشمر) و قهستان را نیز بر قلمرو خود بیفزود وحدود اواز دامغان تا سرخس وسعت یافت. وی با امیر ولی امپر مازندران در کشمکش بود. سرانجام امیر ولی سبزوار را در محاصره گرفت و خواجه علی به امیر تیمور پناه جست. امیر تیمور در سال ۷۲ به خراسان آمد و خواجه علی به خدمت او شتافت و از این تاریخ ملازم امیر گورکانی گردید و در همه یورشها همراه او بود تا در سال ۷۸۸ در خرم آباد لرستان در رکاب امیر تیمور در ضمن جنگی تیر خورده در گذشت و سلسله سربداران به کشته شدن او پایان یافت . گزیدهی مقاله: پایان نامههای وابسته: مقالههای وابسته: