طارمی واژه‌نامه‌ی معماریِ اسلامی: طارمی ṭāramī♦ عربی: حاجزٌ مُفَزَّع، حُلفُق♦ انگلیسی: railing; banister. فرهنگِ بزرگِ سخن، «طارمی»: منسوب به طارم♦ نردۀ چوبی یا فلزی که در جلو ایوان یا اطراف باغ نصب می‌کنند♦ ایوان. فرهنگِ معین، «طارمی»: نردۀ چوبی یا آهنی که اطراف محوطه یا باغی نصب کنند♦ دست‌انداز♦ ستن‌آوند. لغت‌نامه‌ی دهخدا، «طارمی»: نرده♦ پکوک♦ دست‌انداز♦ ستن‌آوند. گزیده ی کتاب: سیاحت نامه شاردن/ ژان شاردن / محمد عباسی گرداگرد میدان دارای دویست خانه است که همه‌شان هم طراز و همسان، و همگی به یک سبک و شیوۀ ساختمان می‌باشند، و کاملا منظم است، چنانکه در تصاویر مربوطه مشاهده می‌شود. هر خانه‌ای دارای رویه‌ای به قدر شانزده گام شاهی، و مضاعف است. پائین دو دکان دارد، که یکی به سوی میدان و دیگری به طرف بازارست، که گرداگرد میدان شاه را از خارج گرفته. و یکی از بازارهای پهناور اصفهان به شمار می‌رود. بالا دارای چهار اطاق کوچک می‌باشد، دو به سوی میدان، دوی دیگر به طرف عقب. هر یک از اطاق‌های رو به میدان دارای ایوانی است، که یک طارمی مشبک گچ اندود، تمام منقش به قرمز و سبز و بسیار خوش‌منظری دارد. این خانه‌ها مجهز به یک مهتابی هم سطح با پشت بام بازار می‌باشند، که در تابستان از خنکی این مهتابی ها هرکس در جلوخان خویش برخوردار می‌گردد. در هر دو سوی در کاخ، به فاصلۀ یکصد و ده گام طارمی چوبین منقشی مستقر است که در داخل فضای میان آن و درازای دیوار کاخ، صد و ده آتشبار توپ چدنی سبز قرار دارد، که اغلبشان توپ‌های کوچک صحرای است، به استثنای دو آتشبار بسیار نزدیک به در کاخ، که سخت بزرگ و خمپاره انداز است؛ و ایرانیان آنها را شتر می‌نامند. این آتشبارها که بسیار خوب بر روی پایه‌های خود مستقر شده‌اند نشان تسلیحات اسپانیا را دارند، و از جمله غنایمی به شمار می‌روند که از قلعۀ هرمز به دست آورده‌اند، ایرانیان در این دژ توپخانۀ کثیری به دست آوردند و آنها را به کلیۀ ایالات و ولایات شاهنشاهی خود منتقل ساختند.
