معبد


می‌بایست فرضیه‌ای که تصویر 19 به ما القا می‌کند رها کرده و بنای آتشگاه را چهارطاقی تنها و مجزا در نظر آوریم که در پشت و  در چند متری مجموعه ساختمان‌هایی عریض با مدخلی که دو طرف آن را دو شبستان کوچک اشغال کرده که یکی از آنها می‌بایستی محل نگهداری آتش بوده باشد. اگر می‌توانستیم بپذیریم که این مجموعه‌ها توسط آبراهه از سویی و صخره از سویی دیگر محدود و محصور شده باشد شاید می‌توانستیم گونه‌ی متفاوت و کمی عجیب از نوع آتشکده‌های معمول را شاهد باشیم. ولی چرا این محل عجیب ـ در میان صخره‌ها دور از آبادی و بر زمینی شیب‌دار که به هیچ وجه مناسب برای استقرار یک معبد نیست ـ برای این کار در نظر گرفته شده است؟ سبب این است که این محل، به لحاظ وجود یک بریدگی در کوه همانطور که در تصویر 20 می‌بینیم، از دشت کاملاً نمایان بوده و این که در این جا ما نه با یک معبد، بلکه با یک علامت سروکار درایم. چنین شده که آتش را ـ در مسیر جاده‌ی نمور به رباط ترک ـ در محلی که علی رغم طبیعت مکان، وجود صخره‌ها، شیب زمین و فاصله‌ی کم با یک آبراهه و فقط به سبب قابل دید بودن آن انتخاب شده، مستقر ساخته‌اند.




در معماری تپه حسنلو، ساختمان‌ها به نظر از چوب بنا شده‌اند؛ مربع و به صورت برج با پایه‌های چوبی که بدون برش به صورتی عمودی از آن‌ها به عنوان پایه و ستون استفاده شده بود. یکی از اتاق‌ها به صورتی سنگ فرش شده با خشت خام کشف شد. نکته جالب توجه این که اتاقی دیگر را که به عنوان آشپزخانه از آن استفاده می‌شده دارای جاهای مخصوص با شومینه دور آن‌ها بود. یکی از معماری‌های مهم ایران مربوط است به قرن 13 قبل از میلاد؛ معبد چغازنبیل (1250 قبل از میلاد) است که در کنار رودخانۀ کرخه در استان خوزستان در جنوب ایران قرار گرفته است. این معبد به وسیله «هوشنتاش هوبان» پادشاه عیلام  بر روی خرابه‌های شهر باستانی «دور- آنتش» ساخته شده بود. این معبد نشانگر اوج و شکوه معماری در آن دوره است. این بنا به صورت چهارگوش و به صورت یک ساختمان پنج طبقه است، که هر طبقه از طبقه قبلی کوچکتر است و نمائی ه صورت مخروطی را نشان می‌دهد. معبد اصلی در آخرین طبقه ساخته شده بود.


آثار برجای‌مانده روی قله‌ی کوه منفرد آتشگاه در مغرب اصفهان که مشرف به جاده اصفهان و نجف آباد است و از خشت‌های ضخیم که به وسیله‌ی ملاط رس و قطعات نی به یکدیگر متصل شده‌اند تشکیل شده و به احتمال قوی اساس و بنیاد یک معبد ایرانی ( آتشکده ) از دوره ساسانیان است که بعدا در دوره‌های اسلامی آثار دیگری بر آن افزوده شده و چون در معرض تاثیر عوامل جوی قرار داشته و هیچگاه نسبت به تعمیر و ترمیم آن توجهی نبوده تدریجا در اثر فرسایش آب باران و تاثیرات سایر عوامل جوی روی به ویرانی و انهدام گذاشته است… نامگذاری این کوه به آتشگاه، که آثار برجای مانده‌ی قله آن امروز به تحقیق بر ما معلوم نیست در چه زمانی ساخته شده، خود دلیل روشنی است بر این که یقینا روزگاری از کانون ساختمان‌های روی این کوه شراره‌های آتش جاویدانی شعله‌ور بوده و در محل ویرانه‌های برجای مانده‌ی فعلی که در آن روزگاران بنای مخصوص و جالبی بوده مراسمی مذهبی برگزار می‌شده است. خشت‌هایی که ویرانی‌های فعلی آتشکده را تشکیل می‌دهد به لحاظ اندازه بسیار قابل توجه است و شاید در سایر آثار باستانی کمتر از خشت خام بدین بزرگی دیده شود. خشت‌هایی که فعلا باقی مانده است به طول و عرض 40 سانتی متر و قطر 14 سانتی متر می‌باشد. محل امروزی آتشگاه در مغرب شهر اصفهان ناحیه‌ای از بلوک ماربین و مشرف به بستر رودخانه ی زاینده رود است…ابن خردادبه می‌گوید در قریه مارابین قلعه‌ای از بناهای طهمورث موجود است و در آن آتشکده‌ای است و این قول حاکی از آن است که در زمان این مورخ هم این معبد خیلی قدیمی تصور می‌شده است. حمزه اصفهانی در ذکر پادشاهی کی‌اردشیر می‌نویسد که وی در اصفهان در یک روز سه آتشکده بنا کرد: آتشکده‌ی شهر اردشیر در جانب قلعه مارین ( این آتشکده با محل فعلی آتشگاه که در بلوک ماربین واقع است تطبیق می‌کند )، دوم ذروان‌اردشیر در قریه‌ی دارک از رستاق خوار، سوم آتشکده مهر اردشیر در قریه اردستان. ابن حوقل از جغرافیا‌نویسان مشهور قرن چهارم هجری در وصف آتشگاه اصفهان  در کتاب معروف خود ( صوره الارض ) چنین می‌نویسد: ماربین در مغرب اصفهان واقع شده. می‌گویند خراج آن یکصد هزار درهم است. یخ عمده شهر و اطراف آن از این بخش به دست می‌آید زیرا کارگران متخصص دارد… در این بخش تل بزرگی ست مانند کوه که بر روی آن قلعه‌ای بنا شده و بر آن آتشکده‌ای ست که می‌گویند آتش آن از آتش‌های ازلی قدیم است ( فیقال ان ناره من قدیم النیران الازلیه ) مراقبین این آتش و دربانان آن از زرتشتی‌های ( مجوس ) می‌باشند که همه ثروتمند و متمول‌اند زیرا که شراب می‌اندازند و آن را نگاه می‌دارند تا کهنه شود و چون شراب آنها خیلی خوب است از اطراف نزد آنها می‌آیند و از آن‌ها خریداری می‌کنند و درنتیجه سود سرشاری عاید آنها می‌گردد. مافروخی مورخ اصفهانی قرن پنجم در رساله‌ی محاسن اصفهان در ذکر تفرجگاه‌های معروف اصفهان از ماربین و آتشگاه به شرح زیر نام می‌برد. نخست حصار ماربین که معروف است به آتشکده و الحق آیت یا نار کونی بردا و سلاما بر هر ورقی از ریاحین آن نزهتگاه مسطور: ماربینی که نسخه ی ارم است    آفتاب اندرو درم درم است… در جای دیگر… از بنای آتشگاه به نام دز ماربین نام برده است و بانی آن را مهریزدان ملکی از ملوک طوایف ناحیه النجان اصفهان معرفی می‌کند و می‌نویسد: دز را بر بالای قلعه ماربین او بنیاد نهاد. از مورخین و سیاحان غربی ویلیام جکسن در کتاب خود ” ایران در گذشته و حال” راجع به آتشگاه اصفهان چنین نوشته است: اعم از اینکه ما تاریخ اصل این معبد را از دوره هخامنشی بدانیم یا ساختمان‌های فعلی را از دوره‌ی ساسانی بپنداریم اطلاعات ما را در باره‌ی این معبد و محل آن حداقل تا پانزده قرن قبل از این پیش می‌برد. در عصر کنونی کافی است  که بدانیم آتش مقدس برای قرنها بر آن محل روشن بوده و آینده قضاوت خواهد کرد که این معبد به کدامیک از مقدسات مذهب زرتشت مربوط بوده است.

مطالب مرتبط