منبر












مقایسه نمونه منبر موجود در قیروان با «اَمبو» موجود در «اپا ارمیاس» در «سقّاره»، شباهت شکلی آن‌ها را به حد کافی آشکار می‌سازد و مقایسه بین این دو را توجیه می‌کند. منبری که در مسجد تاریخانه دامغان ساخته شده و بعید به نظر می‌رسد که متأخرتر از قرن نهم باشد و احتمالاً مربوط به قرن هشتم است، نمونه مشابه‌تری را با «اَمبو» قبطی ارائه می‌دهد، مضافاً این که منبر تاریخانه دامغان از خشت است و نه از چوب. نظر به این که خشت جانشین سنتی چوب است، می‌توان چنین پنداشت که شکل مثلث پله‌های به کار رفته در دامغان برگردانی است از «اَمبو» سنگی قبطی که آن را از مصالح موجود در دسترس ساخته‌اند. شاید این منبرها سنگی، آجری یا خشتی (که امروز هم معمول است، مثلا در لیبی) همزمان با نمونه‌های منبر چوبی، که آنها را به طور استادانه‌ای می‌ساخته‌اند، وجود داشته است. نوع متأخر منبر چوبی، گاهی دارای چرخ بوده است که آن را به هنگام برگزاری نماز جماعت بزرگ‌تر به حیاط منتقل می‌کرده‌اند. پیوند منبر با زندگی شاهانه از دوره آغازین اموی برقرار گردید. نقل است که معاویه منبر خود را در سفر به همراه می‌برده است. تصور این که خود محمد(ص) از یک چنین منبر (قابل حملی) استفاده می‌کرده است، می‌تواند به ذهن متبادر شود. مطمئناً در صدر اسلام از منبر به عنوان تختی استفاده می‌شد که حاکم می‌توانست از فراز آن رعایای خود را خطاب کند یا بیعت آنها را به شکل سوگند دریافت دارد. در یک چنین اوضاعی، مسجد اساساً کارکردی سیاسی مشابه بخش‌های جانبی یک کاخ داشته است.
مثال منبر قیروان، علی رغم تغییرات و اصلاحات مختصری که طی قرون متمادی در آن صورت گرفته، نمونه‌ای است از آن چه که بعدها توسعه یافت. برای افزایش خصوصیات صوتی که منبر به آن احتیاج داشت، روی پاگرد آخر آن قبه‌ای اضافه شد که معمولا به شکل چند وجهی بود و کارکردی مشابه قبه یا آسمانه سکوی خطابه اروپایی دارد. غالبا دری لولادار دسترسی به پلکان منبر را فراهم می‌کرد. این هم مشابه نمونه اروپایی آن است. هرچند ضرورتی وجود ندارد فرض شود که الزاماً یکی بر دیگری اثر گذاشته است. گاه در جاهای دیگر مسجد جامع، مثلا در حیاط آن، در هوای آزاد یا در یک عیدگاه و یا در مصلی منبرهای اضافی گذاشته می‌شد با حجاری می‌گردید که اعتبار آن‌ها در حد همان اضافی بودن آن‌ها بود. دو واژه عیدگاه و مصلی به مسجدی گفته می‌شد که در آنها نمازهای فوق العاده به مناسبت دو عید بزرگ فطر و قربان یا نماز باران و… در مواقع خشکسالی، قحطی و نظایر آن برگزار می‌شد. تزیین منبرها براساس سنتی اتفاقی، به صورت قابل تشخیصی کلیشه‌ای بود. سازه چوبی آن‌ها بر اساس قطعات چوبی بود که وقتی با هم ترکیب می‌شدند طرح کلی به وجود می‌آمد. این طرح معمولا هندسی بود، هر چند که نمونه‌های اولیه، نظیر منبرهای فاس و مراکش، دارای طرح‌های گل و بوته‌ای هستند. از قرن چهاردهم به بعد انواع متنوعی از منبرها پدید آمد. نمونه‌هایی از آن که با کاشی‌کاری تزیین شده بودند در ایران، و به صورت روزافزونی در عثمانی، برپا شدند. منطقه اخیر به نوع سنگی یا مرمرین منبرها با آسمانه یا قبه همراه با تزیینات منبت و مشبک متمایل بود. منبرهایی نیز از آجر و آهن دیده شده است . معمولا کاربرد مصالح مقاوم با طرح‌های ساده همراه بود. در اصفهان دوره صفویه در قرن هفدهم میلادی (یازدهم هجری)، منبرهایی ساخته می‌شد که عینا مشابه شکل منبر دامغان بود که به یک هزاره پیش از آن تعلق داشت، منتهی این بار به جای خشت، از سنگ مرمر گران‌قیمت استفاده شده بود.