آیین مهری و میتراییسم






مهر
آیین مهر را، مهریان به هندوستان و آسیای کوچک بردند و به ایران آوردند… شب یلدا را، زادشب مهر می‌دانستند. یلدا در سریانی به معنی تولد است…مهریان، سرخی بامدادی پیش از برآمدن آفتاب را مظهر جلوه ایزد مهر می‌دانستند. ایزد فروغ دو مشعل‌دار داشته که مهربان‌های او بوده‌اند… در بسیاری از سنگ کنده‌ها و نقش‌های مهرابه‌ها… یک مهربان در سوی راست مهر ایستاده و مشعل فروزانش را به سوی آسمان گرفته که نشان‌دهنده برآمدن آفتاب است و مهربان دیگری در سوی چپ ایستاده… که نشان‌دهنده فرو رفتن آفتاب است… و مهر در میانه این دو نشانه نیمروز است… گذشته از دو مهربان، هرجا که مهر بر گرده گاو سوار است و دشنه خود را در کتف گاو فرو کرده سگ و مار خون گاو را می‌لیسند و عقرب هم بیضه گاو را می‌گزد. بیشتر مهرشناسان سگ را نشانه پاسداری و عقرب را نماینده اهریمن می‌دانند که تلاش می‌کند به جان گاو زهر بریزد اما موفق نمی‌شود… و مار را نشان گذشتن زمان بی‌آغاز و انجام می‌دانند.

خاورشناسان بر این عقید‌هاند که در اعصار باستان، رقابتی میان مهر پرستان و پرستندگان خدای آسمان وجود داشته است. اگر بخواهیم به دین مهر بهتر پی ببریم، هیچ‌گاه نباید دوگانه‌پرستی‌ای را که در ادیان ایرانی وجود داشته است، فراموش کنیم. اهورامزدا خداوند فرزانگی است و فرمانروای جهان روشنایی است و گروهی از ایزدان گرداگرد او را فراگرفته‌اند. در برابر او نیروهای بدکار هستند که در حول و حوش خدای تاریکی قرار گرفته‌اند. این دو گروه مدام در جدال‌اند، اما روزی خواهد آمد که نیروی نیکی بدی را از زمین پاک خواهد کرد. در این جدال، میترا حکم ایزدی «یزت» را دارد که دستیار اهورامزدا است و در صف مبارزان خیر و راستی نبرد می‌کند. کاملاً واضح است که میترا همان خدای روشنایی است که در هند به خورشید تشبیه شده است. نظیر او را نزد الهه هلیوس در حماسه هومر می‌بینیم که در جهان می‌گردد و انتقام ظلم ستمکار را از ستم دیده می‌کشد و راستی را دوباره در کائنات مستقر می‌کند.



مهر یکی از ایزدان مهم در آئین زرتشت بود.قبل از پادشاهی گشتاسب که هنوز نامی از زردشت در شا هنامه نیست، کیخسرو با ایزدان زردشتی ستوده می شود. قدیمی ترین سرود اوستا بعد از فروردین یشت،مهر یشت نام داردمهریشت شامل دو بخش است: بخشی که قبل از ظهور زردشت وجودداشته است ویشتی که بعد از ظهور زردشت نوشته شده است. در دوران اشکانی آیین مهر توسط سربازان به آسیای صغیر واز آنجا به اروپا راه یافت و در حدود چهار قرن اروپا را تحت سیطره خود داشت. آیین میترا در اروپا به صورت دگرگون شده ای از آیین مهر در ایران بود. امپراطوران روم مهرابه های بسیاری در اروپا ساختند. افسانه های بسیاری برای تولد مهر ساخته اند. در اساطیر کهن ایران میترا از صخره ای زاده شده است و هنگام زاده شدن خنجری در دست دارد. میترا گاو نخستین را در غاری کشت با کشتن گاو آفرینش شروع می شود. و از تک تک اعضای بدن او گلها وگیاهان وخوشه های گندم روییده می شوند. اما کشتن گاو در نزد پیروان میترا به شدت افراط می شد و زردشت با شعار شکایت گاو نخستین از مردم نزد گشتاسب می رود و گشتاسب با قبول دین زردشت، آیین های مهری را برانداخت.آیین مهر در اروپا با قدرت گرفتن مسیحیت و مسیحی شدن کنستانتین امپراطور روم در قرن چهارم میلادی از میان رفت در حالیکه بسیاری از آداب ورسوم آیین مهر در مسیحیت رواج یافت مساله این پژوهش چیستی مفاهیم نمادین ایزدمهر در اروپا و ایران و هدف آگاهی از مفاهیم نقش این ایزد و چگونگی حضورش در دو منطقه جغرافیایی است.


جمشید تنها شخصیت اساطیری است که در شاهنامه دارای دو دوره زندگی کاملا متفاوت است: در دوره نخست زندگی اش با پاک دینی و شکوه تمام ظاهر می شود و در دوره دوم نیز گرفتار سقوط معنوی و مادی می گردد. بررسی متون اوستایی و پهلوی در مقام منابع مستقیم یا غیرمستقیم روایات شاهنامه نیز حاکی از تناقضات و سردرگمی این متون درباره شخصیت جمشید است. مقاله پیش رو درصدد است ضمن اثبات تعلق جمشید به آیین مهری و واسازی روایات زردشتی، به برجسته سازی تناقضات موجود در این روایات و آشکار کردن نیروهای هم ستیز بپردازد و نقش مناسبات ایدیولوژیک و روابط دو گفتمان مهری و زردشتی را در صورت بندی این داستان تحلیل کند. از این منظر، تناقضات موجود درباره جمشید بیش از هر چیز ریشه در روابط متغیر سنت زردشتی با سنت مهری دارد؛ بدین معنا که جمشید نیز همانند بسیاری از عناصر کانونی آیین مهری ابتدا مشمول طرد و انکار گفتمان زردشتی واقع می گردد اما بعدها در اثر چرخش های ایدیولوژیک این گفتمان، در آن جذب می شود. رابطه تقابلی- تعاملی گفتمان های زردشتی و مهری در خصوص جمشید، در صورت بندی نهایی این داستان در شاهنامه و بالطبع در روایات زردشتی آشکار است.

مکان ها و شهرهای قدیمی، نمادی از اندیشه ها، آداب و رسوم، روابط و تعاملات مردم در طول سالیان متمادی است از این روست که هرچه بر قدمت شهرها و زیستگاه های انسانی افزوده می شود، ارزشمندتر می گردد. مکان های تاریخی علی رغم تمامی شکوه وعظمت مثال زدنی خویش به سبب عدم توجه و ارایه خدمات مناسب، چندی است که دچار فرسودگی و ضعف شده و در آستانه ی تهدیدهای مختلفی قرار گرفته است که منجر به تخریب بافت های قدیمی شده است در میان شهرهای تاریخی ایران شهر مراغه ازاهمیت ویژه ای برخوردار است بافت تاریخی معبدمهر، که با صلابت و استوار از زمان آیین مهرپرستی تابه امروز باقی مانده است. ایجاد یک مکان فرهنگی در این بناها موثر می باشد و بافت های تاریخی رابطه تنگاتنگی با هویت فرهنگی و اجتماعی دارد. فضاهای فرهنگی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی، افراد را درون فضاهای گوناگون به صورت اختیاری و برای انجام فعالیت های فرهنگی واجتماعی گرد هم می آورند. این مقاله بر آن است، ضمن بررسی باز زنده سازی معبد مهر، و نمونه های موردی چگونگی طراحی معماری در این محدوده بپردازد.

نقوش سنتی در هنرهای دستی ایران از مهم ترین نشانه ها ونمادهای ذوق، روح زیبایی طلب، افکار، اعتقادات و باورهای آیینی و اسطوره ای جامعه ایرانی از دوره باستان تا امروز هستند؛ یکی از پرکاربردترین نقش ها، نگاره بته جقه است که از هزاره هشت پیش از میلاد تا طغراهای سلاطین عثمانی و شال های کشمیری و ترمه های امروزی، به حیات خود ادامه داده است. در مورد معنای بنیادی و اسطوره ای آن بسیار بحث شده است. این پژوهش پس از بررسی نظرات گوناگون در باره چگونگی پیدایی و ماهیت و نمادینه بودن این نگاره، ورای مباحث زیباشناسی هنرهای دستی، مطالب زیر را عنوان می کند: الف) با توجه به اهمیت و قداست و ربشه های اسطوره ای این نگاره، بر فرش زیر پا نگاشته نمی شده و زیور تاج شاهان بوده است؛ ب) می تواند برگرفته از شکل سرو باشد که بنابر باور مهریان، درخت ویژه خورشید و ایزد مهر است؛ ج) می تواند نشانی از سیمرغ پرنده خورشیدی باشد؛ د) یا برگرفته از شکل پر مرغ وارغنه یا عقاب یا هما پرنده اقبال باشد که نمادی از فر ایزدی است و نمادی از ایزد پیروزی بهرام؛ ه) چون که ایزد بهرام یاور مهراست، می توان گفت که معانی مطرح شده برای نگاره بته جقه، به نوعی در ارتباط با ایزد مهر و آیین مهرپرستی در ایران باستان است؛ در واقع این نگاره، به عنوان نمادی از ایزدان پیروزی (مهر و بهرام) و نیز نمادی از فره ایزدی، بر روی اشیاء پوششی نقش می شده است، تا شخص با پوشیدن کلاه یا لباس با نقش این نگاره، ایزد مهر و بهرام و فره ایزدی را برای همراهی خود، در تمام لحظات زندگی داشته باشد، از این روست که نگاره بته جقه به عنوان نمادی از ایزد مهر، ایزد بهرام، فر و پیروزی و اقبال، زینت بخش تاج شاهان و جبه بزرگان بوده است.

شاهنامه دفتری است که رد فرهنگ این سرزمین کهنسال را در جایجای آن میتوان پی گرفت و کمترین مکتوبی را در زبان فارسی و فرهنگ ایرانی میتوان یافت که از چنین ویژگیای برخوردار باشد. از دیگر سوی آیین مهری از آیینهای کهنی است که به باور پژوهشگران، از دیرباز بر آیینهاو باورهای پس از خود تاثیرگذار بوده و دامنهی این تاثیرگذاری حتی از مرزهای فرهنگی ایران در گذشته و به دیگر سرزمینها نیز رسیده است. بررسی این تاثیر فرهنگی، دستمایهی پژوهشهای کسانیبوده که در صدد برآمدهاند تا بر گذشتههای تاریخی و فرهنگی این مرز و بوم پرتوافکنی کنند و هرکسی در این راه بهقدر همت و توان خویش کوشیده است. این پژوهش براساس هدف، از نوعتحقیقات بنیادی – نظری و روش تحقیق نیز توصیفی – تحلیلی می باشد و نگارنده در این مقاله کوشیده است تا با تکیه بر دستاوردهای پژوهشگران پیشین، ضمن معرفی آیین مهر، بازتاب اندیشههایاین آیین را در بخش شاهان پیشدادی شاهنامه مورد بررسی قرار دهد. همچنین به مواردی چون تاریخچهی دین مهر، ارتباط این دین با دیگر دینها، چهار رکن اساسی در این آیین و رایجترین نمادهای دی مهری پرداخته شده است.

پیش از کوچ کردن طوایف آریایی هند و ایرانی از موطن مشترک اصلی، طوایف آریایی هند و اروپایی با هم زندگی می کرده اند و خدایانی را که مظاهر طبیعت بودند مانند آسمان، ماه ، خورشید، باد و آتش می پرستیدند ؛ ولی آریاییهای هند و ایرانی علاوه بر پرستش آتش، به پرستش سوما (اوستا) و نوشیدن افشره مخمر سبزه سوما علاقه داشته و غیر از مظاهر طبیعی به تعدادی خدایان نامحسوس نیز عقیده داشتند. طوایف ایرانی پیش از چهارده سده قبل از میلاد ، خدای میترا را پرستش می کردند. هنگامی که آیین آریایی در ایران گسترش یافت، اعتقاد اولیه آنان به عناصر طبیعی در برخی مناطق ایران صد سال دوام یافت. روزگاری که آیین مزدایی در برابر مهرپرستی قد علم کرد، بین پیروان دو آیین اختلاف عقیده پیدا شد و بدین جهت مزدا پرستی نتوانست تا مدتی در همه نقاط ایران گسترش یابد. دین ملی ایران در دوران پیش از اسلام، آیینی بود که از آن به مزدیسنا تعبیر می کنند؛ یعنی پرستش مزدا، خدای نیکی خردمند. چون پیامبری در ایران ظهور کرده بود که مردم او را زراتوشترا می گفتند، لذا دین ملی ایرانیان پیش از اسلام، از نام وی زرتشتی نام گرفت. در چنین شرایط یا اندکی پس از آن بود که دین های زروانی، میترایی، مانوی، مزدکی و … مجال ظهور یافت.

مهر ایزدی بزرگ از زمان آریایان تا زرتشت است. این ایزد با نام میترا نیز شناخته شده است، مهر به عنوان ایزد مهر در مهریشت اوستا در زرتشتی گری بازتاب دارد و جلوه ها و تاثرات آن در اساطیر ملی نمایان است. مهر خدای نور و روشنایی است که قبل از خورشید دیده می شود. این پژوهش علاوه بر مهرپرستی به اسطوره نیز نظرافکنده است. نقش اسطوره را می توان همواره در تمام زندگی مشاهده نمود، به ویژه اساطیر ملی که با حماسه جلوه گر شده است. در این پژوهش پنج کتاب: گشتاسب نامه، گرشاسب نامه، فرارمرزنامه، برونامه، بهمن نامه معرفی شده است. شاعران بزرگ فارسی با بهره گیری از اساطیر گام های بلندی در به یاد گذاشتن آیین ها و فرهنگ های باستانی ایران زمین داشته اند. رهیافت این پژوهش رسیدن به این امر است که مهرپرستی از ایران تا اروپا می رود و بر بسیاری از ادیان تاثیر می گذارد مانند: مسیحیت، مانی، زروان، زرتشت، هدف پژوهش این است که به تاثیر آیین مهر بر اساطیر ملی اشاره کند و در این امر از ابیاتی به عنوان شاهد مثال بهره گرفته شده است. نمودهای مهری که در این کتب مشهود است شامل: گرز، گرزگاوسر، اژدهاکشی، داوری مهر، فر، خورشید و مهر، مهر و محبت، مهر و نور و روشنی، مهر و عهد و پیمان، جشن مهرگان و تقدس عدد هفت. حیواناتی مانند گاو، شیر، اسب، کژدم، گرگ، خروس، کلاغ، سیمرغ، دیو شخصیت های اسطوره ای و پهلوانی چون: جمشید، فریدون، رستم، زال، گرشاسب. عوامل دیگری مانند: کستی، دخمه، مغ ها، زنگ، خنجر، آتش و گل نیلوفر همگی به تاثرات مهر بر متون نظم حماسی اشاره دارد.

چلیپا، نقشی که آدمیان آن را بر بناها، اندام ها و بر دست ساخته های خود می نگارند، نقشی که گاه مظهر الوهیت، نماد خورشید تابان، فروغ بی پایان، نظم هستی، آتش فراوانی، جاودانگی و زمان بی پایانش دانسته اند، این نگارهای که آریاییان، مصریان، آشوریان کهن، بومیان امریکا، بوداییان و مسیحیان به کار برده اند، صاحب راستینش آریاییان هستند. چلیپا رایج ترین صورتی است که در کنار دیگر نقوش منتزع از خورشید، دست مایه صنعتگران و هنرمندان دوره های مختلف جهت تزیین فرآورده های دستی قرار گرفته است. این نقش مایه به مرور زمان و متناسب با جهان بینی انسان ایرانی در پهنه فرهنگی این سرزمین، تغییر شکل یافته و با صورت های متنوعی نمایانده شده است. لذا این مقاله که پژوهشی کاربردی با رویکرد کیفی است، به صورت توصیفی تحلیلی، خاستگاه نقش، فرم ظاهری، معنا و مفهوم چلیپا و صور مختلف آن را با داده های کتابخانه ای مورد بررسی قرار داده است. این بررسی ها نشان می دهد که نه تنها چلیپا، بلکه تمام نقوش و نمادهای کهن دارای پیشینه ای آیینی و مرتبط با باورهای قومی می باشند که در طول تاریخ و با شکل گیری آیین های جدید و حتی پس از تهاجمات، مهاجرت ها و …، سینه به سینه به روزگار ما رسیده و موجب بقاء، شکل گیری و تنوع فرمی و معنایی آن گردیده است. چلیپا ضمن داشتن مفهوم در اغلب فرهنگ های گذشته، متعلق به کشور و فرهنگ ماست و گویا در بسیاری از فرهنگ ها پس از ایران نفوذ کرده است. سابقه این طرح به دوران مهر پرستی پیش از زرتشت می رسد، ولی احترام و رواج آن در کل دوران پیش از اسلام ایران و حتی پس از اسلام قابل پیگیری است. لذا تغییرات نقش مایه چلیپا در صنایع دستی ( فلزکاری، سفال گری، بافندگی و تزیینات معماری ) در دوره های مختلف دارای دو ویژگی کلی است. اول رابطه بین هنر و اعتقادات مردم و دوم تداومی است که همواره بین دستاوردهای جدید و قدیم وجود داشته است.

یکی از اسطوره های کهن سال در دوران باستان، اسطوره مهر/ میترا بود که پیروان بسیاری در سرزمین ایران و روم داشت. این باورمندان، باورهای خود را منقوش می نمودند. این پژوهش با هدف تطبیق اسطوره مهر و خورشید در ایران و روم باستان انجام شد. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی، کتابخانه ای و اسنادی در جهت بررسی تطبیقی آثار هنری مهری ایران روم استفاده شد. در این پژوهش 72 نمونه از آثار بصری از ایران و 42 نمونه از روم انتخاب شدند. مبانی نظری پژوهش براساس ناخودآگاه جمعی یونگ است. پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات این نتایج به دست آمد: از مهرگرایی رومی هیچ متن و نوشته در دست نیست اما صدها نقش برجسته از این گرایش بازمانده است اما در ایران متن های بسیاری در دست است. در ایران نقوش میترایی بیشتر انتزاعی هستند و در روم کمتر انتزاعی و بیشتر طبیعت گرایانه و شمایل انگارانه هستند. ابزارهای مورد استفاده باورمندان مهرپرست شامل سفال، خشت، گچ و سنگ؛ فلز، نقره، طلا و برنز؛ پارچه و فرش می شود. نقوش و نمادهای مهری به باتوجه به کاربرد و محل تصویر آن، گاه بسیار ساده و بدون هیچ گونه تزئین و گاه پیچیده در خطوط موازی و متوالی در جهت رساندن خالق اثر نمایانده شده اند. بنابراین با توجه به نقوش مختلف در دوره های مختلف نمی توان گفت نمادها مهری از دوره ای به دوره ای بعد دچار تحول نقش و کاربرد خط و رنگ شده است؛ زیرا همه نوع فرم و خط و روانی در این آثار دیده می شود. در نهایت این نتیجه به دست می آید که نمادها و تصاویر مهری را می توان در تمام دوره ها و سال های مختلف از پیش از تاریخ تا دوره اسلامی به وفور یافت. این نشان می دهد که اگرچه دین و آیین مردمان این سرزمین بزرگ تغییر کرده است، اما براساس همان ناهشیار یا ناخودآگاه جامعه ایرانی نسل به نسل این نمادها منتقل شده و در آثار گوناگون به کار برده شده اند.

آیین میتراآیینی با نفوذ و موثر در تاریخ ادیان و آیین های جهان بوده است. آیین ایزدی نیز آیینی محلی در منطقه ای کوچک از کردستان است که تحت تاثیر آیین های مختلف، از جمله آیین میترا قرار گرفته است. پرسش اصلی این مقاله این است که آیین میترا بیشتر بر چه بخش هایی از آیین ایزدی تاثیر نهاده است. به منظور پاسخ گفتن به این پرسش با روش اسنادی و با بررسی نظریات محققان در باره دو آیین، جنبه های تشابه آنها استخراج شده است. بر این اساس، در چهار بخش مناسک، باورها، اساطیر و جشن هاتطبیق و همسانی مشاهده می شود و در بخش تاریخ و جغرافیا نیز بررسی اشتراکات نیازمند تحقیقات بیشتراست؛ در قسمت مناسک دینی، در نماز، روزه و حج (ضیافت همگانی) و در بخش باورها، در رازآمیزی، درجات هفت گانهسلوک،تثلیث خدایان و نقش اهریمن در هردو آیین همسانی وجود دارد. در بحث اساطیر نیز در تولد میترا و یزید بن مسافر و توتم هایی مانند خروس، گاو، مار، سگ و عقرب اشتراکاتیدیدهمی شود. دو جشن مهرگان و میلاد میترا نیز با جشن همگانی و بلنده برابر هستند.

مهر یا میترا یکی از ایزدان دین زرتشت است که همواره سمبل دوستی و عهد و پیمان بوده و گاهی نماد آتش واهورامزدا، یا خورشید است که فلسفه ی اشراق و نور و نعمت را نشان داده است. مهر نقش مهمی در آیین های دینیداشته است. آیین مهر و اسطوره های آن عناصر فراوانی را در خود پرورده که زمینه ی پیدایش اندیشه های عرفانی و آداب سیر و سلوک معنوی گردیده است و گستره ی وسیعی از جغرافیای انسانی را از شرق تا غرب در بر گرفتهاست.اشاره ی مولانا شاعر عارف قرن هفتم به آفتاب و نور بی حکمت نمی تواند باشد و نشان از تاثیر پذیری او از آموزه ها و اندیشه های مهری است. به طوریکه مولانا جایی در کلیات شمس، خود را غلام آفتاب)= مهر( معرفی میکند و می گوید:چو غلام آفتابم هم از آفتاب گویم نه شبم نه شب پرستم که حدیث خواب گویم ) )کلیات شمس، ص 216 اشارات خورشیدی در شعر مولانا فراوان است که علاوه بر تاثیرپذیری او از عقاید مهری، ناشی از ملاقات او با شمس تبریزی است که در زندگی او تحول اساسی به وجود آورد و سرنوشت او را تغییر داد و او را از یک واعظ مدرسه ای به عارفی عاشق و شاعر تبدیل کرد.

آیین مهر، آیینی است که پیروان آن به ایزد مهر(میترا) معتقد بودهاند و او را خدای مهر و دوستی، صلح و پیمان و مظهر نور و روشناییمی دانستند. پرستش میترا از غرب تا شمال انگلستان و در شرق تا هند، هزاران سال رواج داشته و هنوز هم مورد احترام بسیاری از آیین هایپس از خود می باشد. آیین مهر، آیین کهن ایران باستان بوده که قبل از میلاد مسیح در ایران رواج داشته است. آیین مهر، آیینی راز آمیز استکه در ادیان مختلف پس از خود نیز تاثیرات فراوان داشته و یکی از مهمترین تاثیرات این آیین حضور هنر آن در ادوار مختلف تاریخ است.هنرها و نقوش تزیینی که مهریان در معابد خود استفاده کرده اند، هرکدام دربردارنده مفهوم خاصی می باشد. با اندکی دقت در آثار تاریخی بهجای مانده در طول تاریخ میتوان متوجه حضور هنر آیین مهری در ادوار مختلف تاریخ شد. در این پژوهش با بررسی طبقات هفتگانه مهری ونمادهای تصویری مهرابه ها، میتوان متوجه حضور هنر مهریان در دوره های بعدی تاریخی شد. به نظر می رسد تاثیر عمیق هنر مهری درفرهنگ ایرانی، در طول تاریخ بسیاری از هنرمندان را بر آن داشته است که با الگو برداری از نقوش تزیینی آیین مهری سعی در انتقال فرهنگو نوع تفکر خود نسبت به محیط اطراف و آداب و رسوم خود نموده اند. هدف اصلی این پژوهش بازخوانی تاثیر هنر مهریان در بازگو نمودنفرهنگ و حوادث تاریخی در دوره های تاریخی بعد از خود می باشد.

در این پژوهش سعی شده که به قسمتی از هنر و نقوشی که در آیین مهر یا میتراییسم مورد استفاده قرار می گرفته است اشاره شود. البته به دلیل رازآمیز بودن و پیچیدگی زیاد این بحث فقط به نقوش جانوری آن پرداخته شده است . مهریاناشاره به آیین خود را به نوشته هایی بر روی تندیس ها و نقش برجسته ها محدود کرده بودند .آیین مهر دارای ریشه ای ایرانی است از آن جا که این آیین ،آیینی رازآمیز بوده ،هیچ قانون مدونی از آن به دست ما نرسیده است. پیروان این دین نیز از گفتن اسرار خود به بیگانگان پرهیز می کردند که این امر باعث نداشتن آگاهی دقیق و درست ما از باورهای مهر دینان شدهاست .بنا بر اسناد موجود زادگاه اصلی ایزد یا الهه مهر را می توان سرزمین ایران دانست اما با این حال بیشتر آثار به صورت مکتوب در اینجا در دست است و با توجه به گستردگی این آیین در جغرافیای زمین و انتقال آن به دیگر تمدن ها به خصوص در امپراتوری روم باستان میتوان نمودهای تصویری و کاربردی بهتر و بیشتری در اروپا مشاهده کرد،که می توان این را ناشی از سابقه یا تفکر مادی مردم اروپا که سعی در جسمانی کردن و مادیت بخشیدن به تمامی چیزها دارند را دانست.

هر داوطلب ورود به جماعت مهری ناگزیر از مراعات مراسم و تشریفاتی بود. او باید مدتی نوآموز می شد و تعلیمات خاصی را فرامی گرفت تا آماده رسیدن به مراحل بعد شود؛ به همین دلیل نوآموزان باید به مرشد و پیر جماعت مراجعه می کردند تا آموزش های مهری را در هر مقام با موفقیت طی کنند. مقامات آیین میترایی برگرفته از سیارات هفتگانه بود که به ترتیب با نمادهایی از جمله کلاغ، داماد (سرپوشیده)، سرباز، شیر، پارسی، پیک مهر و پدر، شناخته می شدند. کلاغ از طرف عطارد، داماد از طرف زهره، سرباز از طرف مریخ، شیر از طرف مشتری، پارسی از طرف ماه، پیک مهر از طرف خورشید و پدر از طرف زحل حمایت میشد. این آیین اسرارآمیز قرن ها رواج داشت و در فرهنگ، آیین ها و دین های بزرگ جهان نفوذ کرد. با گذشت زمان آیین ها و فرقه های نوین عرفانی بر پایه آیین میترایی پایه گذاری شد و بر آثار شاعران و نویسندگان فارسی زبان هم تاثیر گذاشت. هفت گنبد نظامی گنجوی در این میان یکی از محدود آثاری است که بسیاری از نمادها و عناصر مهری را در خود جای داده است؛ ازجمله مقامات هفتگانه آیین مهر که در گنبد چهارم هفت پیکر در قالب داستانی گیرا و جذاب بیان شده اند.

موجودات اسطورهای و نمادین، بخش جدایی ناپذیر نقوش هنری ایران هستند و نمادهای جانوری از مهمترین نقوش تزئینی آثار هنری به شمار میروند. با توجه به اینکه ریشه ی بسیاری از الگوهای نمادین را باید در اعتقادات مذهبی و باورهای مردم جستجو نمود، مستندترین مدارک جهت نیل به این هدف، آثار هنری منقوش به نمادهای جانوری است. یکی از قدیمی ترین مذاهب تاثیرگذار ایران زمین، آیین مهرپرستی یا میترائیسم است. این آیین برای طبیعت و حیوانات ارزش زیادی قائل بود و باعث شکل گیری دین مسیحیت شد؛ در واقع ریشه های دین مسیحیت را در آیین میترائیسم می توان جستجو کرد. یکی از نمادهای جانوری مهم در هنر ادیان ایرانی، خروس است که در هنر مسیحیت نیز به کار رفته است. در این پژوهش سعی بر این است که به مطالعه مفاهیم نمادین و جنبه های ارتباط بصری نماد خروس در آیین میترائیسم و دین مسیحیت پرداخته شود و به این سوالات پاسخ داده شود:خروس در مهرپرستی چه رموزی دارد خروس در مسیحیت چه رموزی دارد وجه اشتراک و تمایزهای نماد خروس در مهرپرستی و مسیحیت چیست روش تحقیق در این مقاله توصیفی، تحلیلی، تطبیقی و روش گردآوری، کتابخانه ای است.

انسان از ابتدای پیدایش به دنبال مکانی برای نیایش بوده و همواره در طول تاریخ سعی کرده با ایجاد بناهایی به عنوان معابد و محل پرستش در آورد ،آثار بدست آمده از اولین معابد و زیگوراتها در بینالنهرین و درکشورمان از جمله ،زیگورات چغازنبیل و صدها معبد دیگر گواه این مدعاست،باگذشتزمانو بوجود آمدن ادیان مختلف و تغییر شیوههای معماری اشکال معابد نیز تغییر یافته،و در هر دوره تا حدامکان از مصالح بوم آورد استفاده شده است. مقاله حاضر به بررسی و مطالعه معبد مهر ورجوی مراغه ، واقع در استان آذربایجانشرقی پرداخته ،که با توجه به سه ویژگی زیر میتوان زمان ساخت آن را به دوره اشکانی و آیین میتراییسم (مهرپرستی) نسبت داد، الف: معابد مهرپرستی اغلب به صورت معماری صخرهای و در مناطق کوهستانی ساخته میشدند .ب: استفاده از گنبد که از مشخصههای معماریا شکانی است. ج: شکل کلی پلان که شبیه نقش برجستههای بدست آمده در غارهای مهری کشور ،روم است. در ابتدا محل اجرای مراسمات آیین مهرپرستی بوده است.ن تایج تحقیق حاکی از آن است که با توجه به تزیینات الحاقی بنا میتوان پیبرد که پس از ظهور اسلام و تسلط ایلخانان بر آذربایجان و پایتختی مراغه بنابه دلایلی دوباره این معبد مورد توجه قرار گرفته و به عنوان یک عبادتگاه اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است


دین مهر، آیین رازآمیز میترا، فرقهٔ میترا یا میتراییسم از اواخر سده نوزدهم میلادی جای مهمی را در پژوهش های باستان شناسی و تاریخ دین به خود اختصاص داده است. از آنجا که میترا به عنوان خدای مورد ستایش پیروان این فرقه رومی به نظر اکثریت قریب به اتفا ق پژوهشگران، یک خدای هندو ایرانی است، از آغاز این اندیشه به اذهان آمده و هنوز هوادار دارد که نه فقط خدا یا قهرمان آن فرقه، که کل این کیش شاید پیش از انتشار در روم، در کشور همسایه شرقی، یعنی شاهنشاهی ایران که مردمانش از سده ها پیش ایزدی با نام میترا را بسیار خوب می شناختند، وجود داشته است. مشکل اینجاست که هرچه قدر در قلمرو امپراتوری با نبود متن در مورد خو د میترا روبرو هستیم، در قلمرو ایران، با کمبو د مدارک و شواهد هنری و مادی مواجه می شویم. برای شناخت میترا در ایران جدا از شناخت این ایزد در الاهیات مردمان آریایی، باید تحولات دینی ایرانیان با تمرکز بر ستایش میترا را از نظر گذراند. آنگاه می توان به تطبیق آن با فرقه میترا در روم پرداخت.

میترائیسم(آیین مهر) یکی از کهن ترین آیین های بشری است.پیدایش نخست آن را در سرزمین ایران می دانند،لیکن ردپای آن را در سایر ملل و ادیان از بودائیسم در هند و چین تا مسیحیت در اروپا می توان به روشنی مشاهده کرد.علیرغم آثاراندک به جا مانده از این آیین در سرزمین ایران با وجود مطالب فراوان از آن،لیکن در غرب آثار میترائیسم بوفور یافت می شود که با بررسی این دو در کنار یکدیگر شاید بتوان پرده از راز این آیین باستانی برداشت.تاریخ ما مملو است از جنگها وویرانی های حاصل از آن،همچنین پیدایش و حضور ادیان مختلف که باعث گشته متونی از تاریخ کهن این مرزو بوم باقینماند، ولی بی شک با مطالعه ی آثار هنری از جمله سفال،فرش،معماری و نگارگری می توان تا اندازه ای باگذشته خود آشنا شویم و در این رهگذر معماری و فرش از جایگاه ارزشمندی برخوردار است.در فرش کمترین محدودیت ها وجود داشته وبیشترین تنوع و زیبایی، که یکی از دلایلش پراکندگی فرهنگ ها در این سرزمین بوده و همچنین انتقال این نقوش سینه به سینه به نسل های بعدی . فرش به طور مستقیم توسط مردمانی بافته شده که برای پی بردن به باورها و اعتقادات یک ملت بهترین مرجع می باشند . معماری بواسطه وجود عملکردیش از محدودیت های بیشتری برخوردار بوده لیکن همیشه بستریمناسب جهت نمایش نماد ها و سنت ها بوده است.بسیاری از این نماد ها ریشه ای میترایی داشته اند که باورود سایر ادیان رختی نو بر تن کرده اند


ایران کشوری کهن با سابقه درخشان فرهنگی و تمدنی است و به مبادله ی فرهنگی بادیگر تمدن ها پرداخته است. ایرانیان برای بیان مجد و عظمت تمدن و فرهنگ دیرینه خود و تقدیر از اهورامزدا بواسطه تقدیم آن همه ی نعمت ها و ستایش از ذات الهی ،از زبان حماسی و اسطوره ، سود جسته و برای فهم پذیری و استمرار آن سنت ها و جشن ها، آن ها را با شخصیت ها و پهلوانان و پادشاهان پیوند زده اند. هدف این مقاله ، پژوهشی در جشن ها و آیین های باستانی با تاکید بر دو جشن تیرگان و مهرگان است ،روش کار توصیفی –تحلیلی است. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که : جشن تیرگان با آرش و کیخسرو و جشن مهرگان با فریدون و ضحاک پیوند داشت . در جشن تیرگان پنج آیین را جشن می گرفتند و در جشن مهرگان نیز دو سنت و باور برکت بخشی و فرمانروایی روحانی رایج بود .جشن تیرگان در سیزدهم تیرماه و جشن مهرگان در شانزدهم مهرماه برگزار می گردید تا همه مردم ضمن پرستش و ستایش خداوند ، شاد زندگی کنند و این امر به افزایش وحدت اجتماعی منجر می شد.


ارامنه، آریایی و هم نژاد ایرانیان هستند که به جهت اعتقادی اشتراکات زیادی دارند، از جمله پرستش ایزدان مهر، اناهیتا و اهورامزدا که معمولاًدر بلندی ها به نیایش آنان می پرداختند. رسم برپایی معابد برفراز کوه ها و تپه ها و تبدیل آن به کلیسا و صومعه های قرون اولیه مسیحی ازاین باورها برخاسته چنا نکه نمونه های آن در زیارتگاه های بی شماری بر تپه ها و کوه ها وجود دارد که پیشینه آنان به گذشته های دور و زماننیایش مهر و اناهیتا و زرتشت باز می گردد. در زمان هخامنشیان ایزدان سه گانه پرستیده می شدند … در زمان پارتیان نیز مورد توجه دینعمومی و حتی دین رسمی بوده اند، اگرچه ما متونی مؤید این امر در ایران نداریم اما مدارک کتبی نسبت به وجود آن در ارمنستان به دستآمده است. میترا در ارمنستان از ایزدان بسیار محبوب و مورد علاقه و احترام فراوان بوده که معابد بسیار و برجا مانده از مهرپرستی پس ازمسیحیت در شرق ارمنستان اهمیت و حضور مهر را در این منطقه تأیید می کند. در زمان ساسانیان و با رونق گرفتن آیین زرتشت، میترا درردیف یکی از ایزدان آمده، در مهریشت می بینیم که چگونه بی آنکه خبری از میترای کبیر هخامنشی و اشکانی باشد ، میترا با هویتی زیباتر،با هزار گوش و هزار چشم قدم به عرصه وجود می گذارد. سرزمین قفقاز به خصوص ارمنستان از مناطق مهم پرستش میترا پیش از مسیحیتبوده است. بنا به نظر مشهور پژوهشگران، ارمنستان اولین جایگاه رسمی شدن مسیحیت است و قدیمی ترین کلیسای حکومتی جهان (سنتاچمیادزین 3، قرن 4 میلادی) در آنجاست . صومعه های قدیمی که در نقاط کوهستانی و بر بلندی بنا شده اند نشانه هایی از نیایشگاه هایباستان را در خود دارند . آنها دارای آثار مهمی از معماری معابد میترایی هستند که اگرچه تبدیل به کلیسا شده اند، اما نمونه های بسیار اصیلو بکر از تحول مهرپرستی به مسیحیت را به نمایش می گذارند. در میان بناهای مذهبی موجود در منطقه قفقاز طی بررسی های میدانی آثاریکهن از بازیلیک ها (کلیساهای اولیه) و نیایشگاه های غاری جلب نظر کردند. مهرابه های غاری گغارد در نزدیک ایروان، پایتخت ارمنستاننشانه مهمی است که حضور قوی این آیین را در شکل ابتدایی و خالص اولین نیایشگاه ها و تبدیل آن به کلیسا نشان می دهد. فضای غاریکلیسای گغارد در دل صخره های عظیم از کهن ترین نمونه های کلیسا در مجاورت غار معبد است که دارای نشانه های مهم چشمه داخلشبستان غاری، پنجره رو به شرق، مذبح و مهراب است. بقایای نیایشگاه باستانی اوپلیستیخه در گرجستان و مهرابه کلیسای قرن چهارم برفراز تپه ای در همین مکان از نمونه های دیگری است که حضور اولیه آیین مهر و تداوم و دگردیسی آن در مسیحیت را نشان می دهد.این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای و برداشت های میدانی در سفر علمی – پژوهشی به منطقه قفقاز و تجزیه و تحلیل یافته ها از طریقروش تحقیق اکتشافی تنظیم شده است.


عناصر معماری در بناهای اسلامی از سویی عرصه را برای بیان نمادین اعتقادات، آئینها و فرهنگ مسلمانان فراهم نمودند و از سوی دیگر جایگاه تجلی نقوش تزئینی اسلیمی، هندسی و … شدند تا به نوعی پایههای آن را هرچهبیشتر مستحکم سازند. از آنجایی که اعتقادات و نگرش یک ملت به جهان پیرامونش، هنر و فرهنگ آن ملت را نشان میدهد؛ بررسی و شناخت خاستگاه این نقوش، ما را با اعتقادات، فرهنگ و آداب اجتماعی و مذهبی مردم اینسرزمین آشنا نموده و دریچهای رو به باورها و سنتهاست. این نقوش، اغلب بر مسایل آرمانی و اعتقادی مردم تکیه دارد؛ چنانچه هر خط و فرم و شکلی برای خود مفهومی دارد و راهی جهت پی بردن به اندیشه سازندگان این آثار واز سوی دیگر زمینهای جهت بکارگیری آگاهانه و مستمر این آرایهها در معماری معاصر فراهم مینماید. صلیب یاچلیپاcross و صلیب شکسته یا سواستیکاswastikaکه امروزه بیشتر نشان ویژه مسیحیت شده است، پیش از آن در نزد ملل مختلف وجود داشته و نزد ایرانیان نشانه بسیار آشنایی بوده است. پیشینه تاریخی آن در ایران به احتمال، از سابقه آن نزد آریاییان هند نیز کهنتر است. نقش مذکور، از نمادهای آیین مهرپرستی و نمادی باستانی و بسیار گسترده است که پس از ظهور دین مبین اسلام و گرایش ایرانیان به آیین نوین، از میان نرفته و همچنان دردوران اسلامی تداوم یافته است. ایرانیان خوشذوق آن را با نام بزرگان دین نو، درآمیختهاند و رفته رفته این نشانه در نقوش تزیینی معماری اسلامی نفوذ یافته و معماران و هنرمندان و کاشیکاران ایرانی این نقشها را بر درها وکاشیکاریهای مساجد و مقابر ترسیم نموده و همچنین به فرمی از معماری تبدیل کردهاند. در واقع این یادمان با گیرایی گذشته خود، در دوران اسلامی زندگانی دیگری را آغاز کرده است. این مقاله با بررسی نمونههایی از کاربرد چلیپا در تزیینات معماری و اشیا و بررسی خاستگاه و جایگاه آن به این مقوله میپردازد که این نقش به عنوانرکنی مهم در نمادگرایی معماری اسلامی دارای معانی چندگانه بوده است؛ لذا شایسته بکارگیری آگاهانه و مستمر آن در معماری معاصر نیز میباشد.


از ویژگی های هنر ایران در دوران باستان، توجه به زیبایی، استیلیزه و ساده و هندسی شدن نقوش، پیوند نزدیک به زندگی، پیوستگی انواع هنرها باهم، و سبک تزیینی آن بوده است. هنر تزیینی ایران در نهایت وضوح و شدت تاثیر بوده، چنانکه می توان آن را هنر نقش مطلق خواند، یعنی هنری که می تواند مانند موسیقی و معماری تلقی شود و فارغ از زمان و مکان و محتوا تاثیر گذار باشد. دوران ساسانی، دوره اوج هنر باستانی ایران بود. کشورگشایی ها، روابط تجاری و سیاسی، رواج آیین مهر پرستی در خارج از مرز های ایران و تا اروپا، همه سبب اشاعه و گسترش هنر ایران و تاثیر بر کشور های دیگر شدند. به کارگیری هنرمندان ایرانی توسط اعراب بعد از ظهور اسلام و گسترش این دین در سرزمین های بسیار، عامل دیگری در بردن هنر ایرانی به آن مناطق شد. اشکال و نماد های هنر باستانی ایران گاها دین و آیین های دیگر ادغام شد، یا به وام گرفته شد و انطباق یافت، یا تغییر مصداق داده و یا مورد تقلید قرار گرفتند.

از ویژگی های هنر ایران در دوران باستان، توجه به زیبایی، استیلیزه و ساده و هندسی شدن نقوش، پیوند نزدیک به زندگی، پیوستگی انواع هنرها باهم، و سبک تزیینی آن بوده است. هنر تزیینی ایران در نهایت وضوح و شدت تاثیر بوده، چنانکه می توان آن را هنر نقش مطلق خواند، یعنی هنری که می تواند مانند موسیقی و معماری تلقی شود و فارغ از زمان و مکان و محتوا تاثیر گذار باشد. دوران ساسانی، دوره اوج هنر باستانی ایران بود. کشورگشایی ها، روابط تجاری و سیاسی، رواج آیین مهر پرستی در خارج از مرز های ایران و تا اروپا، همه سبب اشاعه و گسترش هنر ایران و تاثیر بر کشور های دیگر شدند. به کارگیری هنرمندان ایرانی توسط اعراب بعد از ظهور اسلام و گسترش این دین در سرزمین های بسیار، عامل دیگری در بردن هنر ایرانی به آن مناطق شد. اشکال و نماد های هنر باستانی ایران گاها دین و آیین های دیگر ادغام شد، یا به وام گرفته شد و انطباق یافت، یا تغییر مصداق داده و یا مورد تقلید قرار گرفتند.
هانری کوربن دین پژوه، شیعه شناس و فیلسوف برجسته فرانسوی در مطالعات تطبیقی متعددش توانست ارتباط فلسفی و عرفانی بین فلسفه خسروانی ایران باستان با روایات اسلام شیعی و فلسفه اشراق مطرح کند. وی با بررسی بر روی آثار سهروردی و ابن سینا نه تنها به بن مایه های فلسفه خسروانی دست پیدا کرد، بلکه به سرچشمه های اصلی فلسفه خسروانی، حکمت مزدایی، روایات اساطیری و متون مربوط یه آیین زردشتی نیز توجه داشت، و  همچنین مساله شباهت و انطباق این تعالیم را با روایات اسلام ایرانی به طور جدی پیگیری کرد. در این پژوهش آن بخش از مطالعات و پژوهش های هانری کوربن که حکایت های نمادین عرفانی یا روایات شیعی، معادلی مشابه در فلسفه خسروانی یا روایات اساطیری و آیین مزدایی دارد، مورد نظر است. از میان موارد ارزشمندی که کوربن به تطبیق آن در دو تفکر اسلام شیعی و حکمت باستانی پرداخته است، جای دارد به دو مورد فراموش شده؛ یکی ماجرای ادامه نسل و پادشاهی فریدون و ایرج از طریق فرزند دخترش، منوچهر، و دیگری در اختیار داشتن بانویی آسمانی، اسپندارمذ، آب و زمین بپردازیم؛ اولی مشابه ادامه نسل و امامت و ولایت پیامبر اسلام(ص) از طریق فرزند دخترش، و دومی مشابه مهریه شفاهی حضرت فاطمه(س) (آب در کابین داشتن) اوست.
مهرپرستی آیینی است کهن که هم در ایران و هم دراروپا سابقه ای طولانی دارد. پیش از ظهور زرتشت،مهر والاترین جایگاه را در میان ایزدان ایرانیداشت و پس از آن نیز در کنار اوهرمزد برای یاریدادن به این یگانه آفریدگار زرتشتی، قرار گرفت.آیینهای مربوط به بزرگداشت مهر در دوره هایگوناگون همواره به شکلهای مختلف با مردم همراهبوده است؛ گاه به عنوان آیینی مستقل و گاه تحتلوای دینی دیگر. مهرپرستی در اروپا نیز با نام میترائیسم بسیار رایج بوده و این گستردگی درطول زمان و مکان تفاوتهای زیادی در پرداختن بهآیینهای دینی را سبب شده که به دنبال آنپژوهشگران امروز را نیز دچار اختلاف نظرهای متعددیبه ویژه درباره موطن اصلی این کیش، کرده است.مقاله حاضر بخش قابل توجهی از این نظرات را مطرحو تلاش میکند به یک پاسخی علمی درباره اینکه آیاتفاوتهای به وجود آمده در نحوۀ برگزاری آیینهایمهر و میترایئسم در ایران و اروپا میتواندخاستگاه آنها را به کلی از هم جدا کند یا خیر،برسد

معماری صخره ای یکی از شیوه های معماری در ایران و برخی از نقاط جهان می باشد که بخاطر وجود پتانسیل ها و قابلیت های محیطی خاص طبیعی بوجود می آید.شاخص ترین این نمونه ها معبد مهری مراغه ومتعلق به دورانایران باستان وزمانی است که ایرانیان دارای آیین میترایی بودند. در این پژوهش به این سوال که کیفیت تداوم معماری صخره ای پیش از اسلام در دوران اسلامی چگونه متجلی شده است، پاسخ داده شده است. فرضیه پژوهشحاضر این است که معماری صخره ای دوران پیش از اسلام، بخاطر وجود فضاهای مناسب، واجد قابلیت تبدیل به فضاهای مذهبی متناسب با نیاز دین جدید بود.این پژوهش از نوع بنیادی بوده و از روش پژوهش تفسیری- تاریخیبهره گرفته شده است. معماری صخره ای نه تنها نیاز جاودانگی را برای مهرپرستان به ارمغان آورد بلکه با کیفیت هاو قابلیت هایی که داشت، توانست در دوران اسلامی پاسخگوی بسیاری از اصول و ارزشهای بنیادین معماری اسلامی از جمله اصل شکر، حیا، تواضع و درونگرایی و… نیز باشد.

استوره مهر یکی از کهن ترین اساتیر ایران است؛ این باور بر بسیاری از آیین ها و ادیان بعد از خود تاثیر مستقیم نهاده که مقالات و کتاب های متعدد توسط محققان ایرانی و غربی در مورد آن نوشته شده است. تاثیر آن بر ادیان زردشتی، مسیحیت، یهود و برخی از آیین های اسلامی و عرفان های شرقی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. آیین پر رمز و راز مهر در دوران باستان از خاستگاه خود (ایران) توسط نظامیان و جنگاوران به سوی غرب می رود و مورد پذیرش و اقبال قرار می گیرد و برای این ایزد، مهرکده های بسیاری در سراسر امپراطوری روم1از ترکیه2و سوریه3 امروزی تا آلمان4، لهستان5، ایتالیا6، فرانسه7 و… ساخته می شود؛ در میتراییسم غربی زمینه اصلی موضوع گاوکشی مقدس است که تصویر آن به شکل نقاشی و نقش برجسته در تمامی معابد مهری برجاست اما مهرپرستی در سرزمین مادری (ایران) گونه ای دیگر رقم می خورد؛ در دوران ساسانیان با رسمی شدن دین زردشت آثار و نشانه های مهرپرستی از میان می رود و اکثر معابد مهری تبدیل به آتشکده های زردشتی می شود و اهورامزدا خدای واحد با یارانش مهر و آناهید ظاهر می شود. آیین مهر به حیات خویش ادامه داده و رسوم و آداب آن در دین جدید رسوخ می کند و ایزد مهر یاور اهورامزدا می شود. پس از ساسانیان با ورود اسلام آتشکده ها تبدیل به اماکن مقدس اسلامی می شوند، و رسوم مهری با دگردیسی در آیین های اسلامی تداوم می یابد، ناملایمات تاریخی و دگرگونی های دینی در شکل و عملکرد مهرابه ها سبب شد امروزه کمترین نشانه های مستقل از معبد مهری در ایران مانده باشد اما در غرب مهرابه ها تبدیل به کلیسا شدند و بسیاری از باورهای مهری پس از رسمیت یافتن مسیحیت در دین عیسوی رسوخ کرد. البته در محدوده فلات ایران بخش هایی هم بودند که نسبت به قسمت مرکزی ایران دستخوش کمترین تغییر شده اند، مانند ارمنستان که ارمنیان از اولین گروندگان کیش عیسوی بودند. بسیاری از نشانه های مهرپرستی ایرانی را در مسیحیت ارمنی می توان دید. مهرپرستی ایرانی و مهرپرستی غربی شباهت های بسیاری با یکدیگر دارند اما تفاوت های بنیادین نیز بین آن دو وجود دارد8؛ با توجه به اثرگذاری مهرپرستی بر مسیحیت لاجرم مسیحیت غربی نیز تفاوت های بنیادین با مسیحیت فلات ایران (ارمنستان) دارد9که در این مقاله با تکیه بر نمادها و نشانه های میترایی در نقوش و تزیینات به تفاوت های موجود پرداخته می شود.

قدمت معماری صخرهای در نقاط مختلف ایران نشانگر اهمیت و پر کاربرد بودن این گونه خاص از معماری است. با توجه به تنوع خاص معماری صخرهای در ایران، این پژوهش به بررسی و مطالعه آثار معماری صخره ای در شمالغرب ایران اختصاص داده شده است. هدف اصلی تحقیق، شناخت و بررسی سبک ها وگونه های به وجود آمده در معماری صخره ای ، عوامل موثر بر پیدایش این سبک ها و پی بردن به عملکرد ساختاری و روشن ساختن وجوه مختلف و حوادثی که بر آنها گذشته است، میباشد. اطلاعات مربوط در این نوشتار به روش اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته و از کتب و مقالات مرتبط و معتبر تهیه وتنظیم شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، پدید آمدن سبک های گوناگون معماری صخره ای وتنوع آنها در این حوزه از ایران متاثر از فضای جغرافیایی، سیاسی و مذهبی حاکم بر این مناطق بوده، که بیشتردر هزاره اول قبل از میلاد شکل گرفتهاست، و در برخی آثار شاهد استمرار و تداوم آنها در ادوار بعدی نیز هستیم. هر یک از این سازه های صخره ای بازگو کننده هنر و معماری عصر و تمدن خود هستند و تجلی آن را به صورتهای متفاوت میتوان مشاهده کرد؛ برای مثال در برخی مناطق در خدمت اعتقادات مذهبی بوده است مانند معابد و گور دخمهها و در مکان و زمانی دیگر برای سکونت از آن بهره میبردهاندمانند غارها و دهکدهها و همچنین کاربردهای دفاعی و نظامی آن در قلعهها و دژها نمایان شده است، وشکلگیری این نوع معماری از جنبه آیینی در اعتقاد به تقدس کوه، جاودانگی و آیین مهر مرتبط می باشد.

وجود دیدگاهی معنوی و متعالی نسبت به نور، مسیله ای است که می توان آن را در ادیان و آیین های مختلف ایران زمین ملاحظه کرد. در این دیدگاه، نور دارای اصلی متافیزیکی و مقدس بوده و دارای ماهیتی معنوی و روحانی است. مهر در آیین های کهن، ایزد نور و روشنایی بوده و در آیین زرتشت و سپس در دین اسلام نیز جایگاه ویژه ای دارد، چنانکه خداوند در قرآن، خویش را تحت عنوان نور آسمان ها و زمین ذکر کرده است. بنابراین نور را می توان سرچشمه تمام هستی دانست که در طی زمان و آیین های مختلف، شکلی نو به هستی می بخشد و با شکافتن تاریکی و نفوذ در اذهان، زندگی را در روح مکان می دمد. این عنصر در فرهنگ ایرانی همواره واجد جوهری مشترک و ازلی بوده و در واقع نشانه عالم والا و فضای معنوی است و ارزش قدسی و متعالی آن در سرتاسر این فرهنگ امتداد داشته وگذشته را به امروز پیوند می دهد.مقاله پیش رو تلاشی است در جهت کنکاش پیرامون جایگاه و مفهوم این عنصر مقدس و مهم در فرهنگ ایران زمین و پی بردن به نحوه انتقال و تداوم آن در گذر زمان.

نقش گردونه مهر ( گردونه خورشید ) یا چلیپا، چلیپا شکسته، یکی از اسرارآمیزترین نقوش بدست آمده بر روی آثار باستانی ایران از قدیم ترین ایام تا امروز بوده است. نظریات فراوانی در ارتباط با منشاء این نقش سمبلیک وجود دارد، گروهی منشاء و سرزمین اصلی آن را کشور ایران و در ارتباط با قوم آریایی و آیین مهرپرستی می دانند؛ گروهی دیگر با توجه به قدمت این نقش بر روی آثار اقوام خارج از محدوده ایران، منشاء آن را به مناطق خارج از ایران نسبت می دهند. در ارتباط با معنای نمادین و مفهوم این نشانه نیز همواره عقاید و نظرات متعددی در سراسر جهان وجود دارد. از این رو هدف این مقاله بررسی پیشینه گردونه مهر و دستیابی به یک تعبیر و مفهوم برای این نشانه است. این تحقیق به روش توصیفی _ تحلیلی بوده و با استدلال استقرایی به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است و مباحث، هر یک جزء به جزء توضیح داده شده و در انتها نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به حضور چشمگیر نقش نشان گردونه مهر در کنار نمادهایی از چهار عنصر اصلی ( آب، باد، خاک، آتش ) بر روی آثار باستانی، نشان گردونه مهر را می توان یک نماد مقدس برای چهار عنصر ( آب، باد، خاک، آتش ) دانست.

امروزه محققین علاقمندی، نشانه ها و ردپاهایی از کیش مهر را با گذشت چند هزاره از آن در میان بازمانده هایی از دنباله فرهنگ و تمدن ایرانی جستجو می کنند. علاوه بر اسناد مکتوب و تاریخ دار که به یقین دلالتی بس متقن بر استنباط ها و نتیجه گیری هاست، عناصر و بقایایی به صورت غیر مستقیم نشانه ای از ماندگاری مهر باقی گذارده اند. نقش زبان خاموشی که می توانسته مهر مهر را بر پیشانی تاریخ ایران حک کرده باشد؛ زبان الگویی پیدا و نهانی است که در حوزه های متفاوت علم برای رمزگشایی آن، بازخوردهای متفاوتی وجود دارد.در این مجال سعی بر آن است تا رد آیین مهر و عناصر وابسته به آن را در ایران از طریق نقش در فرش دنبال کنیم. بدیهی است که برای بررسی مطلبی بدین پایه شگفت و قدیمی توجیحات محکمی نیاز است. ایران با گستردگی و تنوع فراوان قومی، باورها، رسوم و آیین های گوناگونی را در خود جای داده. پس مورد احترام قرار داشتن مهر نزد قومیت های مختلف در زمان های قدیم، اهمیت مهرورزی در نقاط مختلف ایران را نشان می دهد. با اینکه آیین مهر در ایران فراگیر شده لیکن رد آن در گذرگاه خطه شمال غرب به جنوب غرب ایران بارزتر است. در عین حال نقوش فرش این رگه را در حوزه شمال شرق تا جنوب شرقی ایران نیز به تصویر کشیدند. اسناد تاریخی بازمانده از قدمت زمانی مهر در هزاره دوم پیش از میلاد می گویند. بیشترین دوام این آیین تا پایان دوران امپراطوری های ایران باستان با اوج در اولین سلسله بوده هرچند مظاهر آن تا به امروز حتی در بی خبری از ریشه ها نزد عوام بر جای مانده است. یک راه پیدا کردن ریشه های تصویری مهر در قالی ایرانی، پیدا کردن تبار قومیت هاست که به شناخت باورهای آنان می انجامد. چون نقش می تواند باورها را در خود جمع آورد. باید در نظر داشت که نقش به آسانی قابلیت جابجایی و انتقال دارد. مطالعات کتابخانه ای و تجارب میدانی برای توصیف این ارتباط به کار گرفته شدند تا نقوش مرتبط شناخته و معرفی شوند

نماد چلیپا از جمله نشانه های کهن سرزمین ایران و از رایجترین نقوش به کار رفته بر روی آثار باستانی است. از معانی نمادین این نقش می توان به خورشید، ستارگان و آسمان اشاره کرد. سابقه این نقش به دوران مهرپرستی پیش از زردشت می رسد که احترام به آن در آیین ها و باورهای مختلف دیده می شود و نمادی جهانی است. لذا با وجود جهانی بودن نقش معانی متفاوتی از آن برداشت می شود؛ به همین منظور پژوهش حاضر سعی بر این دارد که با نمادشناسی نقش چلیپا بر روی صخره های برجای مانده در شرق ایران، اطلاعاتی در ارتباط با مفاهیم باستانی این نقش به دست آورد. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی بوده و به روش کتابخانه ای و میدانی اطلاعات آن جمع آوری شده است. به نظر می رسد این نقش از دیرباز بر روی داده های فرهنگی اعم از سفالها، مهرها و سنگ نگاره ها وجود داشته و با توجه به عقاید و آیین مردمان گذشته به عنوان نماد و نشانه آشتی و خوشبختی و نیروی زندگی بخش، محفوظ مانده است. نزدیکی این نقش با زندگی و انتقال آن طی قرن ها، موجب حفظ آن تا به امروز است.


گنبد تاکنون نماد معانی مختلفی معرفی شده است؛ گاه نماد آسمان، گاه نماد اشاره کننده به ناشناخته های بشری و بسیاری نظریات دیگر. این نمادپردازی ها اکثرا ریشه در باورها و آیین های هر دوره دارند پس به نظر می رسد جدا از این نمادپردازی ها حضور این عنصر معماری در معابد دوره ی باستان و در ایران زمین، به ویژه در آتشکده ها تحت تاثیر آیین مهرپرستی نیز می تواند باشد. در این پژوهش سعی شده است تا با مطالعه ی اجمالی به بر روی این آیین، مفاهیم و نمادهای شاخص آن ارتباط میان مهرپرستی و گنبد، در صورت وجود، بررسی شود. بنابراین با مطالعه ی اسناد و به روش مطالعه ی کتابخانه ای و به شیوه ی توصیفی تحلیلی، نمادها و تفاسیری که در این دوره با گنبد در ارتباط تنگاتنگ بودند استخراج شده و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که گردونه ی میترا و حلقه ی مهر به عنوان دو مفهوم اصلی در آیین مهرپرستی علاوه بر استفاده در حکاکی ها و دست نوشته ها، در گنبد نیز تجلی یافته اند و آن را تبدیل به نمادی برای این مفاهیم تبدیل کرده اند. از جانب دیگر اشتراکات در میان این آیین و دین اسلام موجب شده است این نماد در دوره های بعدی و با افزوده شدن معانی متناسب تر با دین اسلام مورد استفاده قرار داده شود.

از دیدگاه اساطیری، زاده شدن میترا از صخره سنگ، دگردیسه شدن همین اسطوره است این نماد به همراهی باقی نمادهای تصویری برآمده از مفهوم و داستان های مهری که روزگاری منجی (سوشیانس) مردمان ایران زمین به شمار می رفته، در طول تاریخ تغییرات فراوانی یافته و به شکل های متنوعی در بستر تاریخ نمادین و تصویری این مرزو بوم ظهوری چندباره داشته است. منطقه چالش تر یکی از مناطق ویژه در حوزه هنرهای سنتی، صنایع دستی و به خصوص قالی دستباف است. قالی این منطقه، به دلیل داشتن شاخصه هایی نظیر طرح، نقش و رنگ مختص خود، دارای جایگاهی ویژه در دنیای فرش است. بررسی طبقات هفت گانه مهری و نمادهای تصویری مهرابه ها، مبنای مطالعه تطبیقی این پژوهش بوده و با استناد به مدارک و پژوهش های اسطوره شناسی،تاریخ ادیان و ایران باستان و به ویژه منابع نزدیک به آن از جمله اوستا این نمادها از منظر مفهومی معرفی شده و سپس ردپای نقش های نمادین مهری در هنر فرش بافی چالش تر جست وجو و نمونه های مرتبط با آن بررسی شده است. این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و طبق تحقیقات میدانی از منازل چالش تر و با رویکرد تطبیقی میان مفاهیم مهری و نقشمایه های موجود در معروفترین قالی های منطقه چالش تر جهان شمولی هستند که بیشتر جهت ارائه پیام یا تزئینات استفاده شده اند. این مقاله سعی در پاسخ دادن به این مسئله دارد که چه ارتباطی بین نشانه شناسی عناصر آیین میترایسم و نقوش فرش چالش تر است یافته جدید این تحقیق نشان می دهد که وجود اعتقادات در ریشه آیین کهن ، باورهای مذهبی، عامل طبیعت و تاثیرات فرهنگی بیشترین تاثیرگذاری بر پیدایش نقوش قالی های چالش تر را داشته اند.



نمادهای آیین میترا به همراهی باقی نمادهای تصویری برآمده از مفهوم و داستان های مهری که روزگاری منجی مردمان ایران زمین به شمار می رفته، در طول تاریخ تغییرات فراوانی یافته و به شکل های متنوعی در بستر تاریخ نمادین و تصویری این مرزو بوم ظهوری چندباره داشته است. نشانه ها و ردپای این دین چندین هزارساله که گسترشی جهانی نیز داشته، را می توان درجای جای ایران مشاهده کرد. آیین مهر یکی از آیین هایی است که تصاویر نمادین به عنوان زبان بصری در انتقال مفاهیم و مبادی این آیین و پیروان آن به کار رفته و در طول زمان گاه این تصاویر با همان معانی مستتر در آن ها حفظ شده و سده های بعدی با تغییراتی در همان شیوه و با مفهوم گسترده تر مورد استفاده قرار گرفته اند. بررسی طبقات هفت گانه مهری و نمادهای تصویری مهرابه ها، مبنای مطالعه تطبیقی این پژوهش بوده و با استناد به مدارک وپژوهش های اسطوره شناسی، تاریخ ادیان و ایران باستان و اوستا این نمادها از منظر مفهومی معرفی شده و سپس ردپای نقش های نمادین مهری درسنگ نگاره شاه عبدالعظیم بیرگان بررسی شده است .