کوشک
کتاب های وابسته
باغ های ایران و کوشک های آن / دونالد ویلبر / مهین دخت صبا
تاریخ باغ و باغسازی در ایران / غلامرضا جمال الدین
بناهای پارسه یا کاخهای تختجمشید / ویلبر دونلدنیوتن / پرویز رستمنژاد
چهلستون: از کاخ تا موزه / عاصفه بدر / فریناز فاتحی
دیوارنگاری عصر صفویه در اصفهان: کاخ چهلستون / اصغر جوانی / حسین آقاجانیاصفهانی
شاهکارهای فرهنگی و هنری ایران/ مولف محمدرضا خلعتبری
عمارت صاحبقرانیه
عالیقاپوی نقش جهان شاهکاری در نصف جهان / فرشید ابراهیمپور / نگین نقیه
عمارت کوشک / سمیرا بهروز
قوارهبری در بناهای تاریخی ایران: کاخهای قاجاری تهران / صدیقه میرصالحیان
قلعهها و کاخها / محمد رضا جعفری یگانه / امیربهنام یگانه
کاخ عالی قاپو گنجینه هنر اصفهان / مریم امین الرعایا
کاخ عالی قاپو و شمس العماره کاخ گلستان / اکرم خلیلی پور
کاخ گلستان / محمد حسن سمسار
کاخ های باستان / فاروق صفی زاده
کاخ ها و باغ ها جلد اول
کاخ ها و باغ ها جلد دوم
کاخ های قاجاری در گذر زمان
کوشک باغ های ایران / حشمت الله متدین / پریسا متدین
سینمای وابسته
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
عکس های جدید
گزیده کتاب
باغ های ایران و کوشک های آن
دونالد ویلبر / مهین دخت صبا
دسترسیباغ های ایران و کوشک های آن
دونالد ویلبر / مهین دخت صبا
باغهای ایران و بهشت
بیشتر
از هنگام غلبه اعراب بر ایران در سراسر قرون اسلامی تاکنون باغهای این کشور در نظر مردم آن، نمونهای از بهشت موعود بوده است. بیشک علت به وجود آمدن این عقیده در بین آنها و ارزش زیادی که برای باغها قائل هستند خشکی و بی درختی فلات ایران است. اصل و منشأ جنبه حیاتبخش باغها، به ادوار ابتدایی باز میگردد. از چهار هزار سال پیش از میلاد هنگامی که شکارچیان از کوهها سرازیر میشدند و در درههای طویل فلات بزرگایران به کار کشاورزی میپرداختند؛ جنبههای مختلف زندگی و معتقدات خود را بر روی اشیاء سفالی نقش میکردند. بر روی بعضی از کاسههای سفالین نقش آبگیرهایی دیده میشود که اطراف آنها را درخت زندگی احاطه کرده است و برخی دیگر دنیا را نشان میدهد که به چهار قسمت تقسیم شده و گاهی آبگیری هم در وسط آن مشاهده میگردد.این نوع طرح متقاطع که در آن یک محور ممکن است از محور دیگر دراز تر باشد، به صورت طرح نمونه باغهایایران در آمد و نام چهارباغ بر آن اطلاق گردید.این گونه طرح از زمان ساسانیان ( 941-226 بعد از میلاد) که معمول بود در شکارگاهها در محل تقاطع محورها کوشکی بنا کنند، ترسیم شده است.
در صفحهای از دیوان حافظ که در اوایل قرن شانزدهم توسط یک نقاش تبریزی نقاشی شده است شاهزادهای در باغی هنگام پاییز نشان داده شده (شکل 14). یک پرده نقاشی متعلق به اوایل قرن شانزدهم که اکنون در فریر گالری آف آرت نگاهداری میشود گروهی از پریان را در حال رقص و بازی و آواز خواندن و غذا خوردن نشان میدهد (شکل ۱۹). نوع دیگری یک شاه نشین با کوشک کوچک و ظریفی را که در وسط باغ احداث گردیده نشان میدهد. در دو تابلو متعلق به اواسط قرن شانزدهم، شکلهای گوناگون بهاین سبک نقاشی دیده میشود. یکی از آنها تصویری است از موضوع اشعار نظامی که در خمسه آمده است (شکل ۱۷ ) و در دیگری یکی از شاهزادگان معاصر در حالی که در باغ خود استراحت میکند دیده میشود (شکل ۱۸). آخرین شیوه سبکی است که در آن تمام و یا قسمتی ازیک کوشک و یا قصر زیبا را به نسبت باغی که آن را احاطه کرده نشان میدهد.این سبک را میتوان در هفت اورنگی مشاهده نمود. هفت اورنگی عبارت از هفت مثنوی طولانی است که سراینده آن جامی شاعرایرانی بوده و نقاشیهایاین کتاب در اواسط قرن شانزدهم تهیه گردیده (شکل۱۹). دراین تابلوها اغلب اجزای اصلی باغ و فعالیتهایی که در باغ انجام میگیرد نشان داده شده است. بعضی ازاین کارها توسط کارگران و برخی دیگر توسط اشخاص بیکار انجام میگیرد. امروز نقاشانایرانی با همان مهارت هنرمندان قدیم کار میکنند و تصاویری از باغهای قدیمی تهیه میکنند ولی به باغهای کنونی توجهی ندارند.
باغ های ایران و کوشک های آن
دونالد ویلبر / مهین دخت صبا
باغهای تیموری
بیشتر
کلاویخو و معاصر او علی یزدی در پیرامون مجالس جشنی که در باغها برپا میشد سخن میگویند ولی جشنهای بزرگ و مجالس پذیرایی دیگری در فضاهای خیلی بزرگ نیز برپا میشده این فضاها مرغزارها و باغهای میوه بودند که نه با دیوار محصور شده و نه دارای ساختمانهای دایمی بودند. یکی از بزرگترین و وسیعترین این محلها را سربازان تیمور برای برگزاری مراسم عروسی نوه اش الغ بیک آماده کردند. در عرض سه یا چهار روز در حدود ۲۰،۰۰۰ خیمه در خیابانهای نامرتب در اطراف اردوگاه سلطنتی افراشتند. قصابها وطباخان با ظروف و آلات مورد نیاز خود در رفت و آمد بودند و نانواها تنورهای خود را روشن کرده بودند. در بعضی از نقاط اطاقکهای چوبی تعبیه کرده بودند که در آنها استحمام میکردند و هریک ازاین اطاقکهای چوبی دارای یک دیگ یا پاتیل برای گرم کردن آب بود. همین که روز عروسی فرا رسید مردم جامه بزم در بر کردند، وامداران از پرداخت وام و مالیات دهندگان از پرداخت مالیات معاف شدند و همه به سوی اردوگاه رو آوردند «که هوای آن معطرتر از مشکی و آب آن شیرینتر از شکر بود، گویی نقطهای از بهشت موعود به شمار میرفت».
در مرکزاین فضا محلی که به خانواده سلطنتی اختصاص داشت به وسیله تجیری که هر طرف آن سیصد یارد طول داشت محصور شده بود. ارتفاع این دیوار به اندازه ارتفاع قامت مردی بود که بر اسبی سوار شده باشد. پوشهای ابریشمینی که از داخل توسط تیر استوار گردیده و روی آنها با پارچههای رنگینی به شکل برج و بارو تزیین شده بود دارای مدخل واحدی بود که بر روی آن گنبدی مربع شکل وعظیم از پارچه کتان تعبیه کرده بودند و در داخل آن جایگاه سلطنتی قرار داشت. توصیف کلاویخو تجسم پوش سلطنتی را برای ما سهلتر میسازد.
این پوش به شکل چهار مربع بود. ارتفاع آن به اندازه سه نیزه بلند بود که مورداستفاده سربازان سواره میباشد. طول هر طرف آن از ضلعی به ضلع دیگر۱۰۰ گام بود. سقفاین کوشک مدور بود و گنبدی تشکیل میداد و به وسیله دوازده تیر که قطر هریک از آنها به اندازه قطر سینه یک مرد بود استوار میگردید. رنگ این تیرها آبی و طلایی بود، از رنگهای دیگر نیز استفاده شده بود. ازاین دوازده تیر، چهار تیر در چهارگوشه و دو تیر در فاصله آنها قرار گرفته بود. کارگران برای برافراشتن این چادرها از چرخهای چاه استفاده میکردند…. از بالای هریک ازاین تیرها و بر فراز سقف گنبدی شکل چادر، پرده بزرگ ابریشمی آویختهاند که به نوبه خود مربعی تشکیل میدهد و در بالا به دیوار پوش سلطنتی متصل میگردد. دیوارهای خارجی این چهار ایوان به وسیله بیست و چهار تیر چوبی استوار گردیده…. و تماماین دستگاه به وسیله پانصد قطعه طناب سرخرنگی نگاهداری میشود.
دیوارهای خارجیاین کوشک از پارچه ابریشمی و مخطط به رنگهای سفید و سیاه و زرد تهیه گردیده و در هر گوشهای عصای بسیار بلندی نصب کردهاند و بر نوک آن سیبی از مس صیقلی نهاده و بر روی آن نیز هلالی قرار گرفته است. در هر گوشه قله مربع شکلاین کوشک چوب بلندی تعبیه کردهاند که آنها نیز با سیب مسین وهلال تزیین گردیده است.این چوبها بسیار بلند است و در واقع اسکلت و اساس دستگاه را تشکیل میدهد و میتوان آن را برج کوچکی نامید که از پارچه ابریشمی درست شده و به شکل برج و بارویی به نظر میآید. از پایین راهی بهاین برج کو چک باز کردهاند… که به وسیله آن میتوان تعمیرات لازم را به عمل آورد. مشاهده چنین پوشی بسیار لذتبخش و توصیف زیبایی آن غیر ممکن است.
چادرها و پوشهای رنگین و زیبا و با شکوه کلاویخو را سخت مجذوب ساخته بود و وی به توصیف تعداد زیادی از آنها لااقل دوازده چادر مختلف مبادرت ورزیده است. در صورتی که در حال حاضراین توجه باید تا حد زیادی محدود گردد و به نقاشیهایی معطوف شود کهاینگونه پوشها را در داخل باغهای زیبا نشان میدهد.
باغ های ایران و کوشک های آن
دونالد ویلبر / مهین دخت صبا
شهر سلطنتی اصفهان در دوران صفویه
بیشتر
در اطراف چهار باغ، بناهای بسیار زیبایی احداث شده بود. در ابتدای خیابان یک کوشک سه طبقه بنا شده بود که بانوان متشخص حرم در پشت پنجرههای مشبک آن، گرد میآمدند تا مراسم ورود سفرا، و یا گردش درباریان را که خیلی باشکوه انجام میگرفت تماشا کنند. باغهای دیگری با اسامی ذیل یکی پس از دیگری احداث گردید. باغ هشتگوش، باغ بلبل (بلبلان شیرین سخن اصفهان هنوز نغمات و آهنگهای خود را هنگام غروب براین شهر نثار میکنند)، باغ توت، و باغ انگور. هر یک ازاین باغها دارای دو کوشک و یک ساختمان کوچک بود که آنها را بالای سر در باغ میساختند و یک ساختمان بزرگ داشت که در وسط باغایجاد میگردید. چون دیوارها مشبک بود عابران میتوانستند داخل باغ را ببینند و قالیهای زیبایی را که بر زمین گسترده بودند یا دستههایی از گل را که بر سطح آب استخر شناور میساختند تماشا کنند. در تصویر۲ یکی ازاین قبیل ساختمانهای باغ راکه اکنون دیگر وجود ندارد میتوان مشاهده کرد.این تصویر باغ مزبور را در قرن نوزدهم یعنی هنگامی که ویران شده بود نشان میدهد.این باغ به باغ زرشک معروف بوده است.
از کلیه کاخهای با صفا و کلاه فرنگیهایی که در کنار چهار باغ احداث گردیده بود فقط کاخ هشت بهشت باقی مانده است.این کاخ در دوران شاه سلیمان در نزدیکی باغ بلبل ساخته شد. شاردن در سال ۱۹۷۰ از آن بازدید کرده است. طرح تجدید شدهاین باغ، موقع کوشک را در وسط اراضی وسیع آن نشان میدهد (تصویر 44) ؛ امروز کالبد یا نمای خارجی ویران آن از دکانهایی به سبک جدید احاطه شده است.این کوشکی طرحی عادی و معمولی داشته است، ولی تابلویی ازاین عمارت که صدسال پیش تهیه شده نشان میدهد که اضلاع و زوایای آن دارای طرح بخصوص و غیر عادی بوده است (تصویر45) مخصوصاً منظرهای که از دهلیز مرکزی قابل مشاهده بود بسیار زیبا و تماشایی بوده است ؛ روسازی آن با مقابر گنبددار آن دوره ارتباط دارد ولی روزنه طاق و سردر آن کاملا رو به بیرون گشوده میشود و تزیینات آن بسیار نشاطآور و بهجت افزاست ( تصویر 46). طبقه دوماین ساختمان به راهروها واطاقهای متعدد تقسیم شده است. هر یک از اطاقهای کوچک، دارای شکل و تزیینات خاصی است ؛ بعضی از آنها دارای حوضی بوده است و آب فوارههایی که بهاین حوضها میریخته از یک لوله سربی که در دیوار کار گذاشته بودند تأمین میگردیده است. سقف و دیوارهای برخی دیگر آیینهکاری بوده است. در بیشتراین اطاقها رو به باغ باز میشده و چشمانداز آنها را باغ و استخرهای متعدد آن تشکیل میداده است.
در سمت جنوبی ساحل رودخانه و قسمت شرقی امتداد خیابان چهار باغ، باغ سلطنتی احداث شده بود که تا پل خواجو همچنان ادامه داشت.این ناحیه را سعادت آباد مینامیدند. دو نفر از شعرای آن زمان در دو اثر خوداین باغ را توصیف کردهاند و نام این دو اثر یکی گلزار سعادت و دیگری رمز الریاحین میباشد. مهمترین ساختمانهایی که دراین باغ بنا شد عبارت بود از کاخ هفت دست یا عجایب سبعه ،آیینه خانه یا تالار آیینه، و نمکدان. یک پل پیاده رو باریک بر روی زاینده رود زده بودند که شهر اصفهان را بهاین ناحیه متصل میکرد. آیینه خانه در سمت مشرق هفت دست و در انتهای پل بنا شده بود در حالی که عمارت نمکدان در پشت آیینه خانه و در جنوب آن قرار داشت.
عمارت هفت دست شامل ساختمانهای جالب توجه و زیبا بود که در اطراف یک فضای باز یا حیاط بنا شده و دیوارهای بلندی آنها را احاطه کرده بود.این ساختمانها بیش از سایر بناها که در ساحل زاینده رود احداث گردیده بود به چشم میخورد و خودنمایی میکرد. دیر زمانی بانوان در باری دراین ساختمانها سکنی داشتند ولی در اوایل قرن نوزدهم عمارت هفت دست به میهمانان خارجی و سایر مقامات مهم اختصاص داده شده است.
آیینه خانه را دیوان خانه هم مینامیدند. تصاویری که در دست می باشد وضعاین ساختمان را در اواسط قرن نوزدهم نشان میدهد. پل خواجو نیز در پشت آن دیده میشود (تصویر ۵۰) این بنا در اواخر قرن نوزدهم ویران گردیده، طرح تالار یا سر پوشیده بزرگی که در جلو اطاقهای متعدد قرار داشت شبیه طرحی بود که در ساختمان چهلستون بکار رفته است. یکی از نه ستون آن که با تصویر برجسته شیری تزیین شده اکنون در باغ چهلستون قرار دارد. تصویر(51).
در پشت عمارت آیینه خانه، خیابانی بود که به عمارت نمکدان منتهی میگردید. چوناین ساختمان هشتگوش و نسبتاً بلند بود غالباً آن را کلاه فرنگی مینامیدند.این ساختمان دو طبقه بود و یک بنای هواگیر و مصفا و روباز به شمار میرفت که فوارههای آن معروف بود، چون فوارههایی که این ساختمان را احاطه کرده بود یک صفحه فلزی مشبک داشت که آب از آن در چند رشته بالا میرفت. در سال ۱۸۸۰ این بنا به وسیله یکی از شاهزادگان محلی که در جستجوی مصالح ساختمانی بود ویران کردید.
باغ های ایران و کوشک های آن
دونالد ویلبر / مهین دخت صبا
باغهای کرانه بحر خزر در دوران صفویه و ادوار بعد
بیشتر
باغ حرم و باغ خلوت در سمت مغرب باغ چهلستون واقع شده بود. باغ اخیر که محل اقامت شاه بود یک ساختمان دو طبقه به شمار میرفت. ساختمان حرم نیز بلافاصله در طرف شمال آن قرار گرفته بود. ساختمان حرمسرا بنای بسیار بزرگی بود که در وسط باغ وسیعی احداث گردیده بود و استخر بزرگی داشت که در گوشههای آن نیمکتهایی از سنگ مرمر تعبیه کرده بودند.این دو دستگاه ساختمان به وسیله یک محور آب شمالی جنوبی به یکدیگر متصل شده بود آب مزبور از طرف جنوب تا باغ صاحب الزمان جریان داشته است. در مدخل منتهی الیه جنوبی باغ سردر بسیار عظیمی بنا کرده بودند که روی آن یک ایوان سرپوشیده قرار داشت. در موارد خاصی شاه به این ایوان میرفت و میهمانان و در باریان در پایین یعنی بر روی نیمکتهای سنگی که در کنار استخر قرار داشت و یا بر روی قالیچههایی که آنجا گسترده بودند مینشستند.
باغ صاحب الزمان فقط دارای یک دستگاه ساختمان بود و چنین به نظر میرسید که برای برگزاری مراسم و آیینهای در باری و همچنین برای ذخیره کردن اموال سلطنتی و یا نمایش آنها مورد استفاده قرار میگرفت. از ویرانههای این ساختمان میتوان استنباط کرد که بنای مزبور از دو طبقه تشکیل میشده است و لااقل دارای سه تالار بسیار بزرگ بوده که از بام مسطح وخنک آنها برای برگزاری میهمانیها و پذیراییها استفاده میشده است.
اگرچه هربرت نام ساختمانی را که در آن شاه عباس او را به حضور پذیرفته ذکر نمیکند ولی گویا در همین باغ به حضور پادشاه بزرگی بار یافته است. هربرت میگوید : «سپس وارد کوشک دیگری شدیم که دارای تزیینات برجسته از طلا و پردههای نقاشی عالی بود با چشماندازی وسیع، و ازاین نظر بر کوشکهای دیگر رجحان داشت که از ایوانهای آنها بحر خزر مشاهده میگردید. اطاقها و تالارهای طبقه زیرین چهارگوش و بسیار بزرگی بودند. طاقهای مقوسی داشتند و سقف و دیوارهای آنها از طلا زینت شده بود. در وسط آنها حوضی لبریز از آب زلال بود و در اطراف آن تعدادی ساغر و قرابه و جام و اشیاء دیگر همه از زر ناب یکپارچه قرار داشت که آنها را از عطر و گلاب و شراب پر کرده و در برخی از آنها گلهای زیبا جای داده بودند. از آنجا ما را به اطاق چهار گوش وسیع دیگری هدایت کردند که در طبقه بالا واقع شده بود و در سقف آن نقشهایی از مجمع الکواکب تعبیه کرده بودند چنانکه سیارات طلایی متعدد دیدگان متعجب و متحرک را مجذوب خود میکرد و بهاین ترتیب به گردش و حرکت آنها کمک میکرد. کف تالار با قالیهای عالی و زیبا مفروش شده بود. حوض بزرگی در وسط آن قرار داشت که از سنگ سماق و یشم ساخته شده بود. جریان سیمگون و پر حباب آن به نقطه دیگری روان میشد. ظروف و اشیاء طلا که در آنجا بود خواه آنهایی که بکار میرفت و خواه آنهایی که فقط جنبه تجملی و زینت داشت به اندازهای بود که بازرگانان خبره بهای آنها را در حدود ۲۰ میلیون لیره استرلینگ برآورد میکردند. مخزن آب دیگری مشاهده میشد که دیواری از طلا مزین به گرانبهاترین جواهر در گرداگرد آن کشیده بودند. ساغرها و جامهایی که آنجا دیده میشد بسیار ضخیم بود و همه به جواهرات گرانبها مانند یاقوت والماس و مروارید و زمرد و فیروزه و غیره آراسته شده بود.این تالار مستطیل شکل و سقف آن با تجملی شاعرانه از زر ناب و با رنگهای زیبا تزیین شده بود… یک هنرمند هلندی به نام جان که مدتها در خدمت شاه عباس بود دراین تالار مهارت هنری خود را جشن گرفته بود…
باغ های ایران و کوشک های آن
دونالد ویلبر / مهین دخت صبا
باغهای سلطنتی در تهران
بیشتر بنای کاخ گلستان در عهد فتحعلیشاه آغاز گردید و میگویند که در سال ۱۸۰۹ به پایان رسید. در همین موقع بود که فتحعلیشاه یک نفر فرانسوی را به نام پ. ا. ژوبر به حضور پذیرفت. وی بعدهاشرح ملاقات خود را با پادشاهایران به رشته تحریر در آورد. ژوبر از مدخلی به نام « در سعادت » معروف به عالی قاپو، وارداین کاخ کردید (تصویر 6۱). یک پرده نقاشی کار میرزا ابوالحسن خان صنیع الملکاین دروازه و یکی از استخرهای بزرگی را که نظیر آن در عهد سلطنت سلسله قاجاریه فراوان دیده میشد نشان میدهد. چشماندازاین دروازه یک استخر طویل و باریک است که به ساختمانی به نام دیوانخانه منتهی میگردد که گاهی آن را تخت مرمر نیز مینامند ( تصویر 6۲ ). از یک مجلس ضیافت و پذیرایی مجلل که در سال ۱۸۲۱ دراین محل برپا گردید گزارشهایی در دست میباشد. تقریرات رابرت کرپورتر دراین زمینه از ده صفحه متجاوز میباشد.
در کنار استخر چند ردیف بشقاب پر از پرتقال و گلابی وسیب و انگور و میوههای خشک قرار دارد و در فواصلاین ظروف گلدانهای بلندی با گلهای مصنوعی به چشم میخورد و در عقب چند ردیف کاسههای چینی ظریف که آنها را از شربت پر کردهاند دیده میشود.
این ساختمان را میتوان به عنوان یک کوشک نمونه که رو به جنوب ساخته شده، و از هر لحاظ بسیار عالی و پسندیده است در نظر آورد. قالیهای بسیار زیبا و خوش طرح، کف ایوان را پوشانیده بود و دیوارهای آن را خاتمکاری کرده بودند. سقف آن آیینه کاری شده بود و در هر گوشهای تابلوهای نقاشی که منظره شکار و یا مناظر جنگی را نشان میداد دیده میشد. زیباتر و برجستهتر از همه، تخت مرمر سفیدی بود که هنوز به همان وضع باقی است. هنگامی که شاه بر مسند خود جلوس میکرد یکپارچه جواهر پرتلألؤ به نظر میآمد که در نگاه اول چشم را خیره میساخت ولی جزئیات جامه او ازاین قرار بور : …
ساختمان مورد علاقه فتحعلیشاه نگارستان بود که در فاصله کوتاهی از شهر در قسمت شمال شرقی آن واقع گردیده بود. چند سال قبلاین ناحیه را به وزارت فرهنگ واگذار کردند و به جای ساختمانهای سلطنتی بناهای جدیدی احداث کردند.
عمارت نگارستان در سال ۱۸۱۰ تکمیل گردید. کوشکهای آن در یک فضای مستطیلشکل به مساحت چندین جریب بنا شده بود. سردر یا مدخل آن دارای یک محور طولانی بود و نمای خارجی آن را با کاشی تزیین کرده بودند. خیابان اصلی آن به یک کلاه فرنگی که در مرکز باغ واقع شده بود منتهی میگردید و از میان درختان و آلاچیقهایی که با درخت درست کرده بودند میگذشت. درختاناین باغ همه بسیار تنومند و کهنسال بود و شاخ و برگ فراوان داشت. تنه عظیم این درختان با گلهایی نظیر گل سرخ و یاس درختی و سایر گلهای خوشبو و معطر که در زیر آنها غرس کرده بودند پوشیده شده و بهاین ترتیب منظره طبیعی و زیبایی از شاخ و برگ درختان و گلهای با طراوت و دلانگیز به وجود میآورد. مهمترین و برجستهترین جنبههای این کوشک استخر بزرگ و فواره آن بود که در مرکز تالار اصلی و بزرگ آن احداث کرده بودند.
عمارت نگارستان و یا دیوانخانه در منتهیالیه خیابان اصلی قرار گرفته بود و مهمترین بنای این ناحیه به شمار میرفت. کرپورتر مینویسد که این بنا تقریباً مدور بود، ولی شاید بتوان گفت که هشتگوش بوده است. تقریرات مفصل و جالب توجه کرپورتر دراین زمینه بدین قرار است : « در قسمت بالای باغ کاخ کو چک و عجیبی بنا شده که بهشتی از لذایذ را در خود جمع کرده است. در اوایل تابستان شاه اغلب اوقات برای مدت چندین روز دراین کاخ استراحت میکند… و در مصاحبت زنان خانواده خود برای لحظهای فراموش میکند که ممکن است جز فصل نشاطآور بهار وجود داشته باشد.این ساختمان از لحاظ معماری اهمیت چندانی نداشت ولی توأم با باغ دورافتاده آن منظرهای به وجود میآورد که از هر بنای دیگری که در مشرق زمین دیده بودم به مأوا و مسکن حوریان و پریان شباهت بیشتری داشت؛ البته اگر بتوان تقلیدی را که ممکن است از یک چنین بنایی کرد در مخیله مجسم نمود.این کاخ تقریباً مدور بود و اطاقهای زیبایی داشت که همه با طلا و نقاشیهای اسلیمی و آینه و گلهای طبیعی و یا نقاشی گل زینت یافته بود. بعضی از تالارهای بزرگ آن علاوه بر تزیینات فوق دارای پردههای نقاشی از پادشاه و پسران او و شخصیتهای مهم مملکتی و سفرای خارجی بود. در بین تصاویر گروه اخیر تصویر سر جان مالکولم و سرهارتفورد جونز سر گور اوزلی و آقای گاردان و غیره مشاهده میگردید.این اشخاص دراین پردههای نقاشی همه با لباس رسمی دیده میشوند واین تابلوهاهمه نسخههای اصلی هستند…»
پردههای نقاشی مزبور، با قطع بزرگ، مدت چندین سال مشهور و معروف بودند. براون خاطر نشان میسازد که تهیه تابلوهای مذکور در سال ۱۸۱۳ توسط هنرمندی به نام عبدالله به پایان رسید و شامل ۱۱۸ نقاشی تمامقد بود.
ولی کوشکی که مورد توجه سفرای اروپایی و نویسندگان خارجی قرار گرفت عمارت تاج دولت بود.این ساختمان در نزدیکی دیوار سمت چپ محوطه قرار داشت و لااقل دارای دو طبقه بود که اطاقهای طبقه بالا به بانوان حرم تعلق داشت. در طبقه زیرین یک حمام و سرسره مرمر ساخته بودند که برای به سرعت پایین آمدن از طبقه اول و در عین حال وسیله تفریح و سرگرمی نیز بود. مهمانان و بازدیدکنندگان میل داشتند شاه را در حال تفریح با زنان حرم مشاهده کنند. شاه در پایین سرسره انتظار میکشید تا زنان مورد علاقهاش را که همه برهنه میشدند تا خود را به آب استخر بیندازند تماشا کند و یا به طبقه بالای عمارت میرفت و از آنجا تفریحات زنان خود را مشاهده میکرد.
تقریبا در حدود شش کیلومتر در سمت مشرق تهران باغ و کاخ سلطنتی وجود دارد که در سال ۱۹۰۶ ساختمان آن به پایان رسیده.این ناحیه را قصر فرح آباد مینامند ولی نام کنونی آن دوشان تپه میباشد.
کاخ اصلی را به فرمان مظفرالدین شاه بنا کردند.اینجا تپه بی آب و علفی است که در قله آن یک کاخ سفید (تصویر6۸) دیده میشود.این کاخ به شکل نیمدایره است. چند ردیف ایوانهای روباز دورادور این ساختمان را فرا گرفته و یک منظره کاملا غیرایرانی به آن میدهد. طبق یکی از گزارشهایی که در دست استاین ساختمان از روی کاخ تروکادرو واقع در پاریس ساخته شده است. هر یک از طبقات آن دارای یک اطاق مرکزی و چندین اطاق عجیب و غریب است که در اطراف آن واقع شده است. دراین اطاقها اشیائی که مجموعههای سلطنتی را تشکیل میدهد جای دارد، اشیائی که ارزش سرقت را ندارد. این نفایس شکسته و خراب و ناقص شامل چندین قالیچه کوچک، چندین پرنده که آنها را خشک و شکمشان را پر کردهاند، مقداری پوست حیوانات، چندین تابلوی نقاشی رنگ و روغنی به اندازههای مختلف که از لحاظ هنری کارهای متوسطی به شمار میآیند، و چندین مجسمه برنز میباشد. خود ساختمان مزبور کمتر از محیط و فضایی که در آن واقع شده است جلب توجه میکند.
هنگامی که شخص بهاین کاخ نزدیک میشود جاده از تپه کوچکی که زمانی باغ وحش سلطنتی بوده میگذرد. دراین محل نمونههایی از شیرها و روباهها و پلنگهای محلی و همچنین نمونههایی از حیواناتی که از خارج بهاین کشور آوردهاند از جمله میمون دیده میشود. ولی هنگامی کهاین ساختمان رو به ویرانی گذاشت به حیوانات نیز دیگر غذا نرساندند و در نتیجه عدهای از آنها فرار کردند و نیرومندان، ضعیفان را طعمه خود ساختند. ازاین باغ و کاخ از سه محوطه مختلف تشکیل گردیده است. محوطه اول محل سکونت مستخدمان قصر بود که شامل یک اصطبل آجری نیز میگردید، و دومی بستانی بود و ناحیه سوم شامل یک باغ و استخر بسیار بزرگی است که هنوز باقی است و در مرکز باغ بنا گردیده است لیکناین باغ بدون توجه به صنعت قرینه سازی طرح گردیده و نیمه شرقی آن بیشتر مورد توجه واقع شده است. دراین طرح به قدری از تمایلات و سلیقه اروپایی تبعیت شده که از مشخصات و جنبههایایرانی چیز زیادی در آن مشاهده نمیشود. دراین کاخ خیابانهای پر نور با جنبهها و مشخصات بی موازنه و تعدادی ساختمانهای زیبا و جالب توجه که آهن در بنای آن به کار رفته با یک گلخانه و یک کوشک چندپهلو مخصوص نوشیدن چای و داربستهای مو دیده میشود (تصویر۱۹).این ناحیه مدرک کافی براین ادعاست که هنر باغسازی ایران چگونه در مقابل حمله تمدن مغرب زمین رو به انهدام رفته است. در حدود سال ۱۹۰۰ وضع طوری بود که بدون تقلید از انگلستان و فرانسه و روسیه «متجدد» بودن امکان نداشت.
باغ سلطنتی شهرستانک که اکنون ویران شده است شامل ساختمانی بود که به طور ساده عمارت نامیده میشد و دو نقاش از نقاشان آن دوره از آن تابلوی ترسیم کردهاند. در یکی از این تابلوها قسمت زیادی از محوطه مزبور دیده میشود و در تابلو دیگر که به سال ۱۸۸۰ توسط میرزا محمود خان ملک الشعراء تهیه شده نقاش بیشتر توجه خود را نسبت به ساختمان مبذول داشته است(تصویر ۷5). پرچمها با نسیم خنکی در اهتزازند و باغبانان سرگرم کار خود میباشند و همه در انتظار مقدم فرمانروا هستند. صخرههایی که در قسمت عقب تابلو به چشم میخورد در هوا پیش گرفته بلکه در پشت عمارت بر روی تپه آرمیده است و در تابلو دیگر تپه به وضوح دیده میشود. شهرستانک در 40 کیلومتری شمال تهران در ارتفاع ۹ هزار پا قرار گرفته است.
باغ های ایران و کوشک های آن
دونالد ویلبر / مهین دخت صبا
شیراز مهد باغهای زیبا و زادگاه شعر
بیشتر
نقشه شیراز که دراین کتاب دیده میشود محل باغهای مهمی را که هم امروز وجود دارد و همچنین محل چندین باغ ویران شده را ( تصویر ۸۰ ) نشان میدهد. هنگامی که مسافر از جاده اصفهان به شیراز نزدیک میشود در قسمت آخر راه جاده پیچاپیچی در میان تپههای سنگی است تا جایی که سرانجام شهر شیراز در معبری به نام معبر الله اکبر (خدا بزرگ است) ناگهان نمایان میشود.این معبر را ازاین جهت الله اکبر مینامند که مسافر با مشاهده سرسبزی و طراوت شهر شیراز و گنبدهای خوشرنگ و منظره کوهستانی شهر جمله مشهور الله اکبر را به زبان میراند. در پایاناین معبر جاده از دروازهای به نام دروازه قرآن (تصویر۸۱) میگذرد. وجه تسمیه این دروازه این است که در گذشته یک جلد قر آن بسیار بزرگی در اطاقی واقع در سردر با دروازه مقوسی که بر بالای جاده تعبیه کرده بودند قرار داشت. چندین سال قبل برای تسهیل عبور وسایط نقلیه موتوری این دروازه را خراب کردند ولی در سال ۱۹۹۸ یکی از اهالی محل به نام حسین ایکار که به خیر خواهی و بشر دوستی شهرت داشت به جای آن ساختمان جدیدی بنا کرد و روی آن را با کاشی پوشانید. جاده میاناین دروازه آن قدر وسعت دارد که دو کامیون بار کش میتوانند پهلو به پهلوی هم از آن بگذرند.
در سمت چپاین جاده که پس از یک سراشیبی به رود کوچک کوشک و به قلب شهر منتهی میگردد نهر کوچکی در جریان است که زمانی شمس الدین محمد حافظ شیرازی که از بزرگترین شعرای ایران بلکه جهان است در تاریخی که به درستی معلوم نیست در شیراز به دنیا آمد و در سال ۱۳۸۹ در زادگاهش در گذشت. وی علاقه شدیدی به مولد خود داشت واین احساس خود را در بسیاری از ابیاتش نشان میدهد:
خوشا شیراز ووضع بی مثالش خداوندا نگهدار از زوالش
دیوان وی که دارای ششصد غزل است نزد ایرانیان شهرت فراوان دارد و احترام و محبوبیت این شاعر نزد هممیهنانش بیش از سایر شعرا و نویسندگان این مرز و بوم میباشد. لیکن زندگی و آثار او دراین جا مورد نظر نیست بلکه تنها به باغ زیبای مقبره او توجه میشود.
حافظ در مصلی یعنی محل مورد علاقه اش به خاک سپرده شد و پس از چندی این نقطه به حافظیه معروف گردید (تصویر ۸۲). تاریخ نشان میدهد کهاین نقطه در قرن پانزدهم زیبا بوده است. در اوایل قرن هجدهم یکی از حاکمان محلی به نام کریمخان زند به این محل توجه مخصوصی مبذول داشت و مزار او را با نردههای مشبک محصور کرد، ولی در سالهای اخیر یک کوشک زیبای هشتگوشه جانشین آن شده است. در یک طرف فضا که آرامگاه در آن واقع گردیده گنبدی که پایههای آن را هشت ستون تشکیل داده است تعبیه کردهاند. مدت چندین سال است که حافظیه تفرج گاه مورد علاقه مردم شیراز به شمار میرود و آرامگاه شاعر با قبور عدهای که به او مهر میورزیدند و آرزو داشتند که پس از مرگ در جواراین شاعر نامدار بیارامند احاطه شده است. بازدیدکنندگان آرامگاه دراین محل چای مینوشند و در سایه درختان سایه گستر سرو میآسایند و غزلیات شاعر را ترنم میکنند. عدهای از زایران آرامگاه به قصد تفأل بهاین نقطه روی میآورند. دیوان یا مجموعه آثار شاعر را بدون هدف باز میکنند و نخستین بیتی را که چشم بر آن میافتد و یا آخرین غزل را میخوانند و پاسخ پرسش خود را در آنها مییابند گر چه ممکن است در بعضی از موارداین پاسخ قدری مبهم باشد.
سعدی فرزند دیگراین مرز و بوم است که شهرت او کمتر از شهرت حافظ نیست. وی در سال ۱۹۸۱ در شیراز متولد شد و گفته میشود که در سال ۱۲۹۱ در گذشت. سعدی بر خلاف حافظ که همیشه در مولدش به سر میبرد و به ندرت زادگاه خود را ترک میکرد سفر را بسیار دوست داشت و به هندوستان و عربستان و افریقا و آسیای صغیر مسافرت کرد. آثار مهم ادبی او عبارتند از گلستان یا باغ گل و بوستان ( باغ میوه ). بهاین ترتیب بحث در بارهاین آثار دراین کتاب بسیار به جا میباشد. سعدی در نخستین کتاب خود به شرح سلسلهای از حکایات و داستآنهای منثور میپردازد که در فواصل آنها اشعاری آمده در صورتی که دومین اثر وی منظوم است و طی آن به پرورش صفات پسندیده و اخلاق نیکو اشاره میکند و غالبا آن را تأکید مینماید. چون وی مردی سلیمالنفس بوده مردم را به میانه روی و اعتدال در کارها و اعمال نیک تشویق و ترغیب میکرد واین صفات را توشهای برای آخرت میپنداشت.
می گویند کریمخان زند به تجدید بنای آرامگاه سعدی همت گماشت. سعدیه در حدود یک میل در شمال شرقی حافظیه، در بالای دره کوچکی واقع گردیده و مدت چندین سال بازدید کنندگان آرامگاه، مجموعه کامل خطی آثار شاعر را که تاریخ آن همان تاریخ حکومت کریمخان زند بود مشاهده میکردند.
اغلباین بازدید کنندگان از استخری سخن میگویند که ماهیهای بسیار بزرگ داشته و برایاینکه در پناه و حفاظت این شاعر بزرگ قرار داشتهاند از هر گونه حمله و خطری مصون بودهاند. زیبایی آرامگاه سعدی قبل از تجدید بنا بیشتر به خاطر درختان کاج و سرو وموقع برجسته مدخل آن که رو به دره باز میشد و چشمه عمیق و خوش قطعی بود که در شکافی در سطح زمین واقع گردیده بود. لیکن سنگ گور شاعر در ساختمانی به سبک قرن نوزدهم که هیچگونه شکوه و جلالی نداشت محصور شده بود. به طوری که مردم شیراز دراین امر متفقالقول شدند کهاین بنا برای چنین شاعری شایسته و مناسب نیست تا سرانجام در سال ۱۹۰۲ به فرمان شاه ایران بنای تازهای به سبک معماری جدیدایران جانشین بنای قدیمی شد (تصویر84). میتوان سبک ساختمان آرامگاه سعدی را دنباله نئوکلاسیک (کلاسیک نو) خواند. چون در عین حال که ساختمانهای جدید، مطابق با سبک متداول روز به نظر میآید، از طرحهای محلی مانند به کار بردن کاشی در تزیین بنا و تعبیه گنبدی از کاشیهای آبیرنگ نیز استفاده شده است. خود باغ نیز ماننداین بنای جدید نشان میدهد که تا چه حد در طرح رسمی یک باغایرانی از طرحهای اروپایی استفاده شده است.
باغهای هفت تن و چهل تن در شمال حافظیه واقع گردیده است. وجه تسمیهاین باغها تعداد پیشوایان مذهبی است که میگویند در دیوارهای بلند و کلی آنها مدفون شدهاند. احداث هر دو باغ مذکور را مربوط به زمان کریم خان زند میدانند و ممکن استاین موضوع صحت داشته باشد چون در سال ۱۸۱۰ اروپائیان از هر دو باغ مزبور بازدید کردهاند و طرح هر دوی آنها طرح باغهای معمولی است که معمولا کوشکی در قسمت شمال آنها احداث میکردند. کوشکها به عرض باغ ساخته شده و در اطاقها رو به جنوب باز میشود و استخری در جلو کوشک احداث کردهاند.
اکنون لازم به نظر میرسد که به توصیف مکان و خصوصیات باغهای ویران شده که دراین حدود واقع شده بودند بپردازیم و دراین زمینه تحقیقاتی به عمل آوریم. مدارک کافی در دست است که میرساند باغ جهان نما و باغ نو در خیابان عریضی که هم اکنون شرح آن رفت مقابل یکدیگر قرار داشتند. با غ اول در مشرق خیابان و نزدیک حافظیه و باغ هفت تن قرار داشت. میتوان تا سال ۱۹۰۷هنگامی که شاه عباس در باغی ازاین ناحیه، که بعدها به خاطر سروهای زیبا و باشکوهش شهرت یافت درخت سروی غرس کرد، به عقب برگشت. در سال ۱۷۹۹ کریم خان زند باغ وکیل را دراین محلایجاد کرد ولی پس از گذشت نیم قرن نام آن را به باغ جهان نما تبدیل کردند. در چندین جا ذکر شده که باغ مزبور فضای بسیار زیادی را به شکل چهار گوش فراگرفته بود که دور آن را دیوار کشیده بودند. چنین به نظر میرسد کهاین قطعه زمین را عمداً مرتفع گردانیده بودند تا بر زمینهای اطراف مسلط باشد و سپس خیابانهای متعددی در آن احداث کرده بودند که کنارههای آنها با درختان سرو و چنار زینت یافته بود.
کوشک باغ هفت تن نزدیک شیراز.این ساختمان در قسمت شمال شهر ودر پایین تپههای کم ارتفاعی بنا شده است. وجه تسمیهاین باغ هفت جسدی است که در آن مدفون گردیده و در ازایاین باغ که دیوار بلندی آن را محصور گردانیده دو برابر بهنای آنست. طرح اصلی باغ یک طرح غیر رسمی است. چند ردیف درختان بلند به موازات دیوار غرس گردیده.
کسانی که در ربع اول قرن نوزدهم ازاین باغ دیدن کردهاند از آبشارهای مصنوعی کوچک و استخرهایی که اطراف آنها را با سنگ مرمر زینت داده بودند و همچنین از نهرهای آب که کف آنها از سنگ مرمر پوشانیده شده بود سخن میگویند. در خیابان مدخل، ساختمان بسیار زیبا و فرح افزایی است که آن را به منظور تفریح و خوشگذرانی احداث کرده بودند. اطاقهایاین ساختمان با سنگ مرمر تبریز، روسازی شده و قسمت بالای دیوارها را نقاشی کرده بودند. در وسط باغ کوشکی احتمالا به شکل هشتگوش که آن را کلاه فرنگی مینامیدند ساخته شده بود. همانطور که خواهیم دیداین نام اخیر یک اصطلاح عمومی است که بر ساختمانهای کوشک مانند منفرد و یا سایر انواع ساختمانهای باغ اطلاق میگردد. در تالار اصلی یک استخر و فواره تعبیه گردیده و در گوشهها و یا زوایای ساختمان مقداری نقاشیهای دیواری به نظر میرسد. مثلاً تصویر مراسم عروسی و رژه و مناظر شکار و همچنین تصاویری از تفریحاتی که نزد مردم محبوبیت داشت از جمله رقص خرسها و غیره به چشم میخورد. باغ جهان نما که در زمان خود آراستهترین باغهای شیراز به شمار میرفت بدون برجای گذاشتن کوچکترین اثری ویران گردید و از بین رفت.
در تصویری متعلق به سال ۱۸۹۰ ( تصویر ۸۹) باغ نو به طرز زیبایی نقاشی شده است. شاید بتوان گفت که محل اولی این باغ همان محل فعلی میهمانخانه سعدی است. گرچهاین نکته قابل تردید است کهایا میتوان آثاری از کوشک اصلی را در ساختمان بزرگتر کنونی یافت؟ تزیینات نخستیناین باغ را به نواب والاحسین علی میرزا فرمانفرما، یعنی بزرگترین فرزند فتحعلی شاه قاجار فرمانروایایران، نسبت میدهند و گفته میشود که وی در سال ۱۸۱۰ بهاین کار مبادرت ورزید. فرمانفرما مدت چهل سال حکومت فارس را عهده دار بود و بهاین خانه ثانوی خود دلبستگی و صمیمیت زیادی نشان میداد.این محل تا به امروز با استخر بسیار بزرگی که آب آن از قنات تأمین میشود مشخص میباشد (تصویر ۹۰) و نوع سنگتراشی خاص محلی که بر روی نمای اصلی ساختمان دیده میشود (تصویر ۹۱) حجاریهای اولی را به خاطر میآورد و سبک آن همان سبک نقوش برجستهای است که در سایر ساختمانهای شیراز دیده میشود. ازاین محل منظره زیبایی از شهر را میتوان مشاهده کرد.
اطلاعات منابع تاریخی در باره این باغ مانند سایر باغهای شیراز روشن نمیباشد. مثلاً در باره نام مؤسس و موجد باغ مذکور متفقالقول نمیباشند گرچه معمولا آن را به یکی از سران قبایل بدوی قشقایی نسبت میدهند. گفته میشود که بنای اصلی آن توسط یکی از معماران محلی به نام حاج محمد حسن که در طراحی و ساختمان کوشک در عهد خود بی رقیب بوده ساخته شده است. برای مدت لااقل 75 سالاین عمارت در تصاحب خانها و یا سران قبیله قشقایی بود. عکسی که در حدود چهل سال قبل برداشته شده رئیس قبیله قشقایی را در جلو ساختمان اصلی (تصویر 94) نشان میدهد. در طرحاین باغ که در سال ۱۹۶۰ اندازه گیری و کشیده شده (تصویر ۹۵) نیز همین ساختمان هسته مرکزی باغ به شمار میرود. دراین موقع دیواری در وسط باغ احداث کردند و بدین ترتیب باغ به دو قسمت تقسیم گردید و قسمت پایین آن به مالکیت شهریار رشیدپور در آمد، از آن زمان تا کنون قسمت بالای باغ از دست قبیله قشقایی خارج شده است.
باغ ارم محبوبیت فراوان خود را مدیون درختان مرکبات و خیابان طویلی است که در دو طرف آن سروهای باشکوه غرس گردیده و ساختمان جالب توجهی که شاهد میهماننوازی بیدریغ ایل قشقایی بوده است. هرچند سال یک بار مقداری از درختان مرکبات بر اثر سرمای سخت از بین میروند در حالی که سروها در عرض پنجاه سال اخیر همچنان جذابیت و دلربایی خودرا حفظ کردهاند. در تهیه طرح باغ محور طولانی آن مشخص گردیده است. در واقع، جنبه جالب توجه باغ در کنار همین محور قرار دارد و تعادل این ناحیه به وسیله نقاط آبیاری شده که با درختان مرکبات و میوه پوشیده شده (تصویر۹۹) حفظ گردیده است. به آسانی میتوان در نظر مجسم کرد که چگونه مالکان اولی این باغ کوشک اصلی را ترک میکردند و گردش کنان خیابانی را که در کنار استخر قرار گرفته بود میپیمودند و در کوشک پایین باغ میآرمیدند و از خستگی راه میآسودند.
امروز کوشک اصلی، هسته مرکزیاین باغ و جالب توجهترین جنبه آن را تشکیل میدهد. اطاقهای طبقه زیرین تقریباً زیر زمین است و تالار مرکزی آن را برای استراحت در روزهای گرم تابستان در نظر گرفتهاند. نهر آب مستقیماً ازاین تالار میگذرد و در سر راه خود قبل ازاینکه به حوض بزرگی فرو ریزد استخر را پر میکند. دیوارها و کفاین تالار از کاشیهای رنگین پوشیده شده است. پلکانیاین طبقه را به طبقه بالاتر و به راهروهایی که به تالارهای بزرگ منتهی میگردد متصل میسازد. منظره جنوبی آن همان ادامه محور اصلی است و از طرف شمال چشمانداز آن را تپههایی تشکیل میدهد که در حاشیه رودخانه قرار گرفته است. دراین محل نیز مانند بسیاری دیگر از ساختمانهای شیراز کاشیهای براق و سنگهای تراش میراث قدیم را از نو رواج میدهد.این قسمت سهگوش (سنتوری) منظرهای را متعلق به دوره ساسانیان که با کاشیهای رنگی زینت شده نشان میدهد در حالی که در طبقهای که همسطح زمین ساخته شده تخته سنگهای آهکی نسخههای تحریف شدهای است از نقوش برجسته دوره هخامنشیان که در تخت جمشید دیده میشود. در سراسراین ناحیه وسیع بوته گل سرخ کمتر دیده میشود و به جای آن در گلخانه که داخل آن را با چوب به طرز پلکانی ترتیب دادهاند انواع گلها را در گلدان نگاهداری میکنند تا آنها را در نقاط اصلی در داخل کوشک و خارج آن قرار دهند.
ناحیهای که باغ ارم در آن قرار گرفته ممکن است عیناً شبیه به ناحیهای باشد که لو بروین و اگیلبی آن را به عنوان باغ شاه توصیف کردهاند.این دو تن در اوایل قرن یازدهم ازاین محل بازدید کردهاند. ناحیه مزبور در شمال شرقی شهر واقع گردیده بود. هنگامی که شخصی از در آهنی وارد باغ میگردید خیابان بسیار عریضی، در حدود دو هزار پا به چشم میخورد که به مدخل باغ شاه منتهی میشد. خودباغ در حدود۹۹۶ پا درازا و 95پا پهنا داشت و محور طویل آن خیابانی به پهنای ۲۰ پا و درازای 620 پا بود که در دو طرف آن ۷۲ درخت سرو غرس کرده بودند.
این خیابان به ساختمان وسیعی منتهی میگردید و بعد از ساختمان نیز خیابان مذکور همچنان ادامه مییافت. در سمت چپ کوشک بزرگی استخری قرار داشت که در حدود 85 پای مربع مساحت داشت و در هر گوشه کوشک، فوارهای تعبیه کرده و بر بالای سرسرای وسیع آن گنبدی قرار داده بودند. در واقعاین توصیف از لحاظ اندازه و طرح، باغ ارم را به خاطر شخص میآورد.
دیگر از باغهای بزرگی که اکنون در شیراز هست و ارزشاین را دارد که مورد توجه قرار گیرد باغی است که زمانی عفیف آباد و روزگاری باغ گلشن نامیده میشد. میگوینداین باغ در سال 1863 بر حسب فرمان میرزا علی محمد خان قوام الملک یکی دیگر از افراد خاندان قوام شیرازی احداث گردید. در کتیبههایی که در ساختمان اصلی دیده میشود نامهای افراداین خانواده که قبل ازاین تاریخ میزیستهاند، ضبط گردیده است.
باغ در یک فاصله قابل ملاحظه در سمت مغرب شهر واقع شده (تصویر ۹۷). کوشک و استخر بزرگ و یک کوشک کوچکتر آن عینة شبیه به باغ ارم (تصویر ۹۸) میباشد. لیکن دراین مورد ساختمان اصلی با صرف هزینه بسیار از سنگهای محلی ساخته شده و کاملا مشخص میباشد (تصویر۹۹). طرحهایاین ساختمان مخلوطی است از مشخصات و خصوصیات دوره هخامنشی با کاشی کاری قرن نوزدهم و در نتیجه بنایی به وجود آمده که با شکوه و مجلل ولی تاریک و غمزده است. با وجود اطاقهای متعدد و مدخل بزرگی آن که تالار پذیرایی به شمار میروداین ساختمان روح یک کوشک یا ساختمان باغ را از دست داده است در صورتی که در ساختمانی که در پایین باغ احداث شده یا بنای فرعی، گر چه همان مصالح مورد استفاده قرار گرفته ولی روشن و دارای هواست و با وجود ویرانی نیز فریبندگی خود را همچنان حفظ کرده است ( تصویر ۱۰۰).
او همچنانکه انتظار میرود خانههای شهر شیراز از نوع خانههایی است که ما با آنها آشنایی داریم یعنی کوشکهایی که رو به جنوب ساخته شده و وسط آنها باز میباشد. یکی از خصوصیات و مشخصات دیگراین …
باغ های ایران و کوشک های آن
دونالد ویلبر / مهین دخت صبا
باغهایایران در شمال و جنوب
بیشتر
شهر تبریز از دیرباز یعنی از سال ۱۳۰۰ میلادی هنگامی که مارکوپولو به این دیار مسافرت کرد مشهور بود. وقتی که سلاطین آق قویونلو در قرن پانزدهماین شهر را پایتخت خود ساختند آن را با باغ زیبایی به نام «هشت بهشت» زینت دادند. بعضیایجاد این باغ را به اوزون حسن و برخی دیگر به پسرش یعقوب نسبت میدهند ولی همگی دراین زمینه متفقالقولند که باغی بس زیبا و دلگشا بوده است.این باغ از حیث اندازه در ردیف باغهای هزار جریب و فرح آباد میباشد که مدتی بعد در اصفهان احداث گردید. قسمت اعظم مساحت آن را کاخهای متعدد و بنای مخصوص سکونت مستخدمان اشغال کرده بود. بازرگانی از اهل وین که اندک مدتی پس از اتماماین باغ به تبریز مسافرت کرده است به توصیف آن میپردازد ولی نظر به مفصل بودناین توصیف از نقل قول کامل آن دراین کتاب معذوریم. وی مینویسد: در محل تقاطع طرح صلیبی چند حیاط و کوشک بزرگی احداث شده بود. کوشک ساختمانی یک طبقه با اطاقهای متعدد بود که در اطراف تالار بزرگ مخصوص پذیرایی ساخته شده بود.این کوشک از سنگ مرمر بنا شده و دیوارهای آن با نقاشیهای دیواری تزیین گردیده بود. تالار مرکزی آن دارای گنبدی بود که نمای خارجیش را زراندود کرده بودند. در استخرهای مجاور، کشتیها و قایقهایی دیده میشد که آنها را بسیار استادانه درست کرده بودند تاجنگهای دریایی را نشان دهد.
در قرون بعد نام عشرت آباد را بهاین محل اطلاق کردند ولی قبل از پایان قرن نوزدهم نام آن به باغ شمال تبدیل یافت.این باغ دقیقاً در سمت جنوب وحومه شهر واقع گردیده بود. در دوره سلطنت سلسله قاجاریه رسم چنین بود که ولیعهد به عنوان حاکم آذر بایجان در تبریز سکونت کند. چندین تن ازاین شاهزادگان در باغ مزبور مسکن داشتند. طرحی که از روی یک نقشه قدیمی تهیه شده نشان میدهد که از مساحت باغ کاسته گردیده و فقط یکی از ساختمانهای آن باقی مانده است (تصویر ۱۰۷).
و در حال حاضر در باغ زیبا در حومه شهر تبریز وجود دارد.این دو باغ در سمت شرق شهر درست در جنوب جاده اصلی تبریزـ تهران واقع گردیده است. باغ بزرگتر شاه گلی، شاه گل ویا شاه گل نامیده میشود که هر سه کلمه مخلوطی است از کلمات ترکی فارسی که معنای آن استخر شاهی میباشد. بدیهی است که قسمت برجستهاین باغ دریاچه مصنوعی آن است که اندازه هر طرف آن در حدود ۷۰۰ پا میباشد. بر طبق تاریخ محلی شهر تبریز، دریاچه مزبور در سال ۱۷۸۵ و شاید قبل ازاین تاریخ توسط یکی از پادشاهان که نام وی معلوم نیست احداث گردیده است. همین منبع متذکر میگردد کهاین دریاچه و سکوها و کوشک قبل از اواسط قرن نوزدهم ساخته شده است.
شباهتاین باغ به باغ تخت شیراز فورا به چشم میخورد گر چه مساحتاین باغ خیلی زیادتر است (تصویر۱۰۸). زمینی که استخر بزرگ در آن حفر گردیده کاملا مسطح نیست ولی برای ساختن قسمت شمالی آن مقدار زیادی خاک در محل ریختهاند. درختهایی که در اطراف غرس کردهاند مثل حصاری آن را فراگرفته و زمین دور استخر را … و در نتیجه هر گاه ازایوان کوشک به آن نظر افهیم مانند آن است که آب استخر بر فراز سطح درهای که در عقب واقع شده معلق میباشد (تصویر۱۰۹).
مخزن آب مثل باغ تخت شیراز از چشمهای تأمین میگردد که از سنگی بالای مرتفعترین سکو میجوشد. آب مخزن را پنج نهر تشکیل میدهد که در هر سکویی یک آبشار ایجاد میشود و هر سکویا پلکان دارای یک ردیف درخت تبریزی در کنار دیوار عقب آن ویک ردیف درخت بید در کنار نهرهای آن است. بقیهاین باغ به قسمتهایی تقسیم گردیده که در آنها درختان میوه به عمل میآورند و بر حسب فصل در زیر سایه درختان، شبدر یا یونجه میکارند.
خیابان سنگ فرش شده به کوشکی زیبامنتهی میگردد که طرحی دلانگیز دارد. تالار مرکزی، تالار بزرگ هشتگوشی است که هر طرف آن دوازده متر است و است و از هر سمت ساختمان میتوان وارد آن شد.
لیکن هر ضلع آن به اطاقهای کوچک و تورفتگیها و طاقچههایی منشعب میگردد. در اصلاین کوشک دارای گنبدی بوده است ولی بعدهااین گنبد از بین رفته است. چند سال قبل هنگامی که باغ را اجاره دادند و از آن به عنوان یک تفرجگاه تابستانی برای مردم تبریز استفاده شد، کوشک آن را نیز کاملا مرمت کردند ولی هیچگونه مدرکی دال براینکه مردم ازاین تفرجگاه استقبال کردند در دست نیست. قدر مسلم این است که مردم ازاین باغ باید بیشتر قدردانی کنند و نگذارند که بر اثر عدم مراقبت رو به ویرانی گذارد چرا که نمونه زیبایی از باغهایی است که بطور پلکانی ترتیب داده شده و آن را با استخری زینت دادهاند.
در فاصله کوتاهی از شاه گل، باغی به نام باغ فتح آباد واقع گردیده است. مرکز باغ از درختان میوه پوشیده شده ولی محور طویل آب تمام باغ را به طرز متداول درایران به هم متصل میسازد و به آن یک نوع هماهنگی میدهد. فقط بنای جدیدی که به جای کوشک قدیم (تصویر۱۱۰) ساخته شده هماهنگی آن را برهم میزند. هرگاه از قسمت مرتفع یعنی سمت جنوبی باغ وارد شویم میبینیم کهاین خیابان پست و بلند است و شکل حوضهایی که در مسیر آن قرار گرفته نیز مختلف میباشد (تصویر۱۱۱). در یک قسمت حاشیههای سبزی در کنار نهرها به چشم میخورد که آنها نیز به نوبه خود با حاشیهای از گل شمعدانی زینت شده است. سرانجام به برجستهترین نقطه باغ، یعنی استخر عظیمش که اطراف آن را سنگی کار کردهاند میرسیم. این استخر بسیار عمیق است و اطراف آن را درختان کهن و تنومندی احاطه کرده است. قسمت شمالاین استخر قدری بلندتر از سطح زمین است واین همان چیزی است که در استخر شاه گل نیز دیده میشود. هیچیک از قسمتهای این باغ به تنهایی دارای زیبایی فوقالعاده و چشمگیر نیست در حالی که به طور کلی جذاب و آرام میباشد.
نقشه و نما و برش
چهل ستون قزوین