حمام گزیده ی کتاب: تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی در صدر اسلام تدریس علوم مذهبی در مساجد انجام میشد. به تدریج با توسعه علوم اسلامی، فضای آموزشی از مساجد جدا گشت. در قرن پنجم هجری (همزمان با حکومت سلجوقیان)، به تشویق خواجه نظام الملک، مدارس متعددی در شهرهای معروف اسلامی مانند بغداد، ری، نیشابور و جرجان ساخته شد. بعدها نقشه چهار ایوانی، که مورد توجه معماران قرار گرفت، برای فضاهای آموزشی طرحی متعارف شد. در اطراف ایوانها، حجرههایی به صورت یک یا دو طبقه برای استفاده و اقامت شبانه روزی دانشجویان و طلاب علوم دینی ساخته شد. غیر از ساعات تدریس، از مدارس به عنوان مسجد نیز استفاده میکردند. مدارس نیز همانند مساجد با آجرکاری، گچبری و کاشیکاری تزیین میشد (مانند مدارس غیاثیه، چهار باغ و مطهری). گزیدهی کتاب: آشنایی با معماری اسلامی ایران / کریم پیرنیا / غلامحسین معماریان انسان وقتی یک دفعه از محل گرم به محل سرد و یا برعکس وارد شود ممکن است مریض شود. برای همین موضوع چند اصل مهم در مورد گرمابه رعایت می شده است. یکی از آن اصول ایجاد راهرویی پیچ در پیچ در حد فاصل دهلیز و ورودی حمام بوده است. این مسأله باعث میشده که هوای گرم نتواند به طور مستقیم وارد شود.سپس وارد دهلیز شده (فضای برزخ) و بعد از آن بینه یا رخت کن که محیطی نیمه گرم و نسبتاً خشک بوده قرار داشته است. بعد از این فضا نیز مستقیماً وارد گرمخانه نمیشدند و فضایی به نام میاندر در این فاصله بوده است. در اینجا یک یا دو سکو جهت انداختن لنگ و دولچه و اسباب حمام داشته و معمولاً راه دستشویی و مستراح از همین میاندر بوده است. برای ستردن موهای اضافی در قسمتی از بینه سلمانی سر را میتراشید و محلی نیز در میاندر جهت موهای اضافی بوده و کسانی که نیاز به این کار نداشتند مستقیماً وارد گرمخانه میشدند این محل از زمان صفویه در داخل گرمخانه قرار گرفته و در آن را از میاندر بستهاند.فضای داخل گرمخانه به چند محل جهت کیسهکش، تمیز کردن و خزانهها تقسیم میشده است.خزانه در حمامهای کامل سه عدد بوده که یکی برای آب گرم، یکی برای آب سرد و در وسط آن دو، خزانه آب ولرم جای میگرفت.کسی در دو خزانۀ آب سرد و آبگرم نمیرفته است. این دو را قله یا گله و مجموعه آن را قلتین میگفتند. برای اعیان هم گرمخانه خصوصی در دو گوشه خزانه داشتهاند که به جای خزانه دستک داشته است (حوضچهای کوچک که آب را داخل آن ریخته و با دست روی خود میریختند).حمام جای خاصی نیز برای رگ زدن داشته و چون خون جاری میشده است محلی را برای خاک ریختن روی آن درنظر میگرفتند.هر حمامی متناسب با خودش آبریز و مستراح داشت که با راهرویی نسبتاً طولانی به میاندر وصل میشد.گرم کردن حمام به وسیله تون (خُند یا گل خُس یا کانون آتش) که در زیر حمامها بوده صورت میگرفته و مواد سوختنی آن بته بوده است.آب را در دیگهای بزرگ و مقاومی از هفت جوش یا به عبارتی ترکیبی از روی، مس، قلع، سرب و چیز دیگر ریخته که در مجموع چیز محکمی بوده است. این دیگ میبایست در مقابل آتش زیر آن مقاوم باشد. برای چسباندن دیگ از پیه دارو (پی آب کرده + پنبه + ساروج + چوب تراشۀ بید) استفاده میکردهاند و طوری آن را میچسباندند که هیچ وقت آب به داخل دیگ نمیرسید.برای گرم کردن کف حمام، زیر قسمت گرمخانه، گربه روهایی را ساخته، دود و آتش را به آن راه میدادند و دود را از دودکش آن خارج میکردند. در بینه تعداد این گربه روها کم میشده است. به این ترتیب رادیاتورهایی در زیر آن میساختند. دودههای به جای مانده اغلب لازم بود که توسط خدمۀ حمام پاک شود، البته دوده هیزم و بته را میتوانستند پاک کنند ولی از موقعی که گازوئیل استفاده میشود دودۀ آن خیلیها را کشته است.مسأله مهم مورد توجه دیگر در حمامهای عدم استفاده از آب غصبی بوده است. حتی اگر حمام در کنار قنات باشد چاهی را جهت استفاده از آب آن حفر میکردند. اهالی محل هم، حتی برای وضو گرفتن، از همین آب استفاده میکردند. در حمام داخل ارگ کریمخانی شیراز با وجود اینکه قنات داشته، ولی برای حمام چاهی مخصوص دارد.در اینجا شمایی یا به قول خراسانیها پرهیبی از معماری یک حمام را نشان میدهیم. در کنار کوچه، ورودی آن قرار دارد و بعد از آن ورودی پیچ خورده خورده، وارد دهلیز میشویم.دهلیز یک راه به بینه و یک راه به راهرو داشته و همانطور که در شکل دیده میشود جهت راهرو با ورودی بینه کاملاً متفاوت است. همینطور جهت انداختن لنگها راه پلهای برای پشت بام حمام در نظر گرفته شده است. داخل استاد حمام نیز در کنار دهلیز قرار داشت.بینه در انواع شکلها مثل مربع، هشت ضلعی و کشکولی ساخته شده و در گوشههای آن رختکنها و در وسط، حوض آب سرد قرار داشته است و سپس وارد میاندر میشدهاند. از میاندر هم مستقیماً وارد گرمخانه نشده و راهروی آن دارای پیچ است. در گرمخانه انواع خزانهها (آب سرد، آب گرم و آب ولرم) بوده و در کنار آن استخر سرپوشیده و در کنار آن مکان خصوصی برای اعیان در نظر گرفته میشده است. البته لازم به تذکر است که اعیان آن موقع خود را از مردم عامه جدا نمیدیدند و به همین دلیل است که میبینیم گنجعلی خان در حمام خود، خود را جدای از مردم نمیکرده است.حمامها معمولاً از سقف نور میگرفتند. این نور در تمام فصل نور مناسب است. عنصری به نام جامخانه عمل نورگیری را انجام میداد و جنس آن از شیشه بوده است. از مومینه (پشم شتر + روغن برزک + گل رس) برای چسباندن گل رس و شیشه استفاده میشده است. مومینه را میتوان به عنوان ماستیک فعلی دانست. تعداد این شیشهها در جامها، بستگی به محوطه داشته است. قطر این جامها و تعدادشان نیز بستگی به گرما و سرمای فضای زیر آن داشت.مراسم بسیار زیبایی مثل حنابندان، حمام عروسی و زایمان و غیره نیز در آن انجام میگرفته است. ملاحظاتی را نیز جهت حمام برای استفاده زنان و مردان داشتهاند. معمولاً برای این امر دم حمام میساختند و راه آنها حتی از یک کوچه نبوده است و طوری مسأله را حل میکردند که خزانهها به هم چسبیده بود و از یک جا گرم میشدند. برای حمامهای خصوصی صرفاً زنانه محوطههای بزرگی را برای مسائل مختلف در نظر میگرفتند. به عبارت دیگر محیطی آزاد برای ارتباط باهم و صحبت کردن و… .در بعضی محلها که فقط یک حمام داشتند بعضی روزها به زنها و بعضی روزها به مردها اختصاص داده میشد. در هر صورت استفاده از یک حمام را به دلیل مسائل بهداشتی برای زن و مرد صحیح نمیدانستند. گزیدهی کتاب: بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران / وحید قبادیان حمام نیز از جمله ابنیۀ مهم شهری بوده که معمولاً در مراکز محلات و یا در مجاور راستههای بازار و یا گذرهای اصلی احداث میشده است. از دورۀ پیش از اسلام، آثار به جا مانده از حمامهای خصوصی در کاخ تخت جمشید (دورۀ هخامنشی) و کاخ آشور (دورۀ اشکانی) یافت شده است. ولی تکوین حمامهای سنتی بهگونهای که تا پیش از سیستم لولهکشی جدید شهری مورد استفادۀ مردم قرار میگرفته است به دورۀ اسلامی برمیگردد.احداث حمام ازجمله کارهای عامالمنفعه محسوب میشده و امرا و صاحبمنصبان به احداث حمام در مرکز شهر و یا بازار اقدام میکردند. بزرگان محلات مختلف نیز در مرکز محله و یا گذرها برای اهل محل حمام میساختند. عبدالله مستوفی در کتاب تاریخ اجتماعی و اداری قاجار مینویسد «در این وقت مردم در ساختن حمام، نظری به عایدی آن نداشتند. اجارۀ حمامها همینقدر بود که برای تعمیر دیگ و اصلاح و سربستن سیخ تونتابی و پاک کردن زیرکار و یک سال در میان سفیدکاری و آهکبری داخله و هر چند سال یکبار خالی کردن چاههای حمام کفایت کند.»بعضی از حمامها نیز وقفی بودهاند مانند دو حمام بزرگ و کوچک علیقلی آقا.از آنجایی که استحمام شامل مراحل مختلفی است، لذا حمامهای سنتی ایران فضاهایی با عملکردها و خصوصیات متفاوت داشتهاند. در این رابطه فضاهای داخل حمام را میتوان به سه قسمت 1. نیمهگرم و نیمهمرطوب 2. گرم و مرطوب 3. بسیار گرم و بسیار مرطوب تقسیم کرد.سیستم تنظیم شرایط محیطی در حمام بهگونهای بوده که حرارت و رطوبت به ترتیب از هشتی ورودی و بینه (نیمهگرم و نیمهمرطوب) به صحن حمام و گرمخانه (گرم و مرطوب) و در نهایت به خزینۀ حمام (بسیار گرم و بسیار مرطوب) بیشتر میشده. لذا این فضاها هر یک مستقل بوده و تنها از طریق دالانهای باریک و غیرمستقیم و یا هشتیهای کوچک با یکدیگر ارتباط داشتهاند. این مطلب تقریباً در مورد تمامی حمامهای سنتی ایران که از دورههای مختلف اسلامی باقی مانده است صدق میکند و شامل هر چهار اقلیم مختلف ایران نیز میباشد.ترتیب سلسلهمراتب فضاهای مختلف حمام بهگونهای بوده که مشتریان ابتدا پس از دخول به حمام و گذر از دالان و هشتی ورودی، وارد بینۀ حمام میشدند. این قسمت حکم ورودی حمام را داشته و از سایر قسمتها مجللتر بوده و تزیینات بهتری داشته است. سپس جهت استحمام، کفشها را کنده و آنها را در قسمت کفشکن که در زیر سکوی سربینه میباشد، قرار میدادند و وارد سربینه میشدند. این قسمت مانند سکویی اطراف بینه را احاطه کرده و مشتریان لباسها را در آنجا کنده و در گوشهای قرار میدادند. در سالهای اخیر قفسههای لباس با قفل جهت این امر تعبیه شده است. سپس پس از بستن لنگ مجدداً وارد بینه شده و بعد از گذشتن از یک دالان که به نام «میاندر» معروف است وارد گرمخانه میشدند. قسمت میاندر معمولاً از طریق یک و یا دو راهروی مجزا، به مستراحها و اطاقهای تنظیف ارتباط داشتند. اطاق تنظیف (یا نظافتخانه) برای نظافت بدن، حنابندی و حجامت مورد استفاده قرار میگرفته است. فضای میاندر معمولاً بهصورت هشتی و یا دالانی باریک و دارای ارتباط غیرمستقیم با بینه، گرمخانه، مستراح و اطاق تنظیف بوده و علاوه بر مسیر ارتباطی عملکرد آن جدایی تبادل حرارتی و رطوبتی و همچنین بصری بین قسمتهای مختلف حمام بوده است.پس از عبور از گرمخانه (صحن حمام)، و بالا رفتن از چند پله، مشتریان از یک ورودی کوچک بهصورت دولا وارد خزینۀ حمام میشدند. فضای خزینه گرمترین و مرطوبترین قسمت حمام است و لذا صرفنظر از ورودی کوچک آن، کاملاً محصور است. در کف گوشهای از خزینه و گاهی در وسط آن دیگی بزرگ به نام تیان (پاتیل هم خوانده میشود) قرار داشته. در زیر تیان، کورۀ حمام که به نامهای تون، آتشدان و گلخن نیز معروف است قرار داشته است. مشتریان حدود چند دقیقه و یا گاهی تا نیم ساعت در خزینه میماندند تا بدن خیس بخورد. پس از آن به گرمخانه مراجعه کرده و شروع به شستوشوی بدن میکردند. افرادی که توانایی مالی داشتند، از دلاک برای این کار استفاده میکردند. بعد از شستن بدن مجدداً وارد خزینه شده و خود را پاک کرده و آب میکشیدند.پس از اتمام استحمام از همان مسیری که آمده بودند، بازمیگشتند و پس از گذشتن از گرمخانه و میاندر، وارد بینه شده از پلههای اطراف بینه بالا رفته و پاهای خود را در حوض کوچکی که آب جاری در آن روان بوده، آب کشیده و به قسمت سربینه وارد میشدند. در این هنگام متصدی حمام به آنها دو لنگ میداده که یکی را دور کمر و دیگری را روی دوش انداخته و خود را خشک میکردند. در بعضی موارد از کارگر حمام میخواستند که آنها را در این محل مشتومال دهد. در پایان لباس را پوشیده و پس از پرداخت پول و تشکر از اوستای حمام، از طریق هشتی ورودی خارج میشدند. گزیدهی کتاب: معماری تیموری در خراسان / برنارد اوکین / علی آخشینی فهرست … نه حمام که میرعلیشیر ساخته در مکارمالاخلاق آمده است. از این بناها تعدادی در هرات بودند، ولی خواندمیر در گزارش خود از بناهای شهر نامی از آنها در خلاصةالاخبار ذکر نکرده است. آشکارا استنباط میشود که مورّخان ذکر نام این بناها را بیارزش میپنداشتند. طرح تنها حمّام مربوط به سدۀ پانزدهم و مشهور در میان ایرانیان طرح حمّام یزد است. با این همه، اندرونی حمّام یکی از مشهورترین مینیاتورهای بهزاد با عنوان «خلیفه و آرایشگر» به تصویر درآمده است. صرف نظر از دیوارهایی با دوغاب آهک، این حمّام محیطی را نمایان میسازد که به سبب ازارههای ظریف و کاشیکاری شده در محل شستشوی عمومی و پنجرهای با شبکه پیچیده در رختکن آن چندان با محیط کاخ بیگانه نیست. همین مطلب در چندین نسخه خطّی شهر شیراز در سده شانزدهم ترسیم شده است، که در دو نسخه خطّی میبینیم دیوارها را به جای استفاده از دوغاب آهک با الگوهای رنگ کاری شده پوشاندهاند. باز هم بیاطلاعی ما از بناهایی این چنین در پیش از دورۀ تیموریان اظهار نظر در زمینه گسترش آنها را در سدۀ پانزدهم دشوار میسازد، با وجود این، برای طرح حمّامهای شهر یزد به زحمت میتوان نسبت به طرح زیباترین نمونۀ به جای مانده از دورۀ صفوی یعنی گنجعلی خان در شهر کرمان برتری قائل شد.از میان همان منابع اندکی که از حمّامهای شهر هرات در سدۀ پانزدهم در اختیار داریم، فقط دو منبع بنیادهای سلطنتی هستند؛ بنیاد مَلِکت آغا که احتمالاً به مجتمع وی در شهر وابسته بود. دو بنیاد دیگر با نامهای علیکه کوکلتاش و علیشیر را امیران بنا کردند و یکی را نیز یکی از علما که در حکومت شاهرخ خدمت میکرد برپا ساخت.یکی از حمّامهای میرعلیشیر جزئی از مجتمع انجیل بود. احتمالاً حمّامها اغلب متّصل به مجتمعهای معماری ساخته میشدند. در تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد اغلب به چنین حمّامهایی که متّصل به بناها ساخته میشدند، اشاره میشود. گزیدهی کتاب: ابن بطوطه / جلد اول در اصفهان به زاویه علی بن سهل شاگرد جنید وارد شدم، آنجا برای آینده و رونده طعام حاضر بود … و حمامی داشت که کف آن از سنگ مرمر و دیوارش کاشی بود. این گرمابه وقف مسافران بود و برای ورود بدان چیزی پرداخته نمی شد… گزیدهی کتاب: فرهنگ مهرازی / علی محمد رنجبر کرمانی / ندا رفیع زاده / بیژن سرشکی آذین ها : کف گرمابهها گاه از سنگ مرمر پوشانده میشد. آسمانهها دارای گونههای کاربندی بودند. اِزارهها بیشتر از سنگ یا کاشی بوده است. سردرها دارای کاربندی یا چِفد آویز (مقرنس) بودند. نیز ساروج بری به گونه ساده و رنگی از آذینهای درونی بیشتر گرمابهها بوده است. بررسی تزئینات آهکبری در حمامهای شاخص دوره صفویه، زندیه و قاجار مریم شاداب فر / نجمه موسی تبار در این پژوهش، با نگاهی جامع به هنر آهک بری در سه دوره صفویه، زندیه و قاجار به شناخت این هنر و بررسی سیر تحول آن در این سه دوره و میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن پرداختیم. پرسش های مطرح شده در این پژوهش عبارت اند از: – نقوش آهک بری در کدام قسمت از حمام اجرا شده اند؟ – چه نقوشی در هر دوره بیشتر مورد توجه بوده اند و چه شباهت ها و تفاوت هایی میان نقوش اجراشده در هر دوره وجود دارد؟ مباحث مندرج در این پژوهش حاصل مطالعه منابع کتابخانه ای و بررسی و مشاهده آثار است. در این راستا، تزئینات آهک بری در حمام های شاخص هر دوره در استان های مختلف را براساس نوع نقوش و جایگاه قرارگیری آن ها بررسی، مقایسه و تحلیل کردیم. طبق نتایج حاصل از این پژوهش، بخش عمده تزئینات در قسمت سربینه و در درجه بعد در گرمخانه اجرا شده اند. انواع نقوش اجراشده، به ترتیب کمیت عبارت اند از: نقوش گیاهی، هندسی، حیوانی، پرندگان، انسانی و اسطوره ای. در دوره صفویه بیشتر نقوش گیاهی و هندسی، در دوره های بعدی ضمن الگوپذیری از دوره صفویه، به ترتیب نقوش حیوانی و انسانی و در دوره قاجار تصاویری با مضامین ادبی و اسطوره ای به کار می رفتند.