آرامگاه حافظ







نقشه شیراز که در‌این کتاب دیده می‌شود محل باغ‌های مهمی را که هم امروز وجود دارد و همچنین محل چندین باغ ویران شده را ( تصویر ۸۰ ) نشان می‌دهد. هنگامی که مسافر از جاده اصفهان به شیراز نزدیک می‌شود در قسمت آخر راه جاده پیچاپیچی در میان تپه‌های سنگی است تا جایی که سرانجام شهر شیراز در معبری به نام معبر الله اکبر (خدا بزرگ است) ناگهان نمایان میشود.‌این معبر را از‌این جهت الله اکبر می‌نامند که مسافر با مشاهده سرسبزی و طراوت شهر شیراز و گنبدهای خوشرنگ و منظره کوهستانی شهر جمله مشهور الله اکبر را به زبان می‌راند. در پایان‌این معبر جاده از دروازه‌ای به نام دروازه قرآن (تصویر۸۱) می‌گذرد. وجه تسمیه ‌این دروازه‌ این است که در گذشته یک جلد قر آن بسیار بزرگی در اطاقی واقع در سردر با دروازه مقوسی که بر بالای جاده تعبیه کرده بودند قرار داشت. چندین سال قبل برای تسهیل عبور وسایط نقلیه موتوری ‌این دروازه را خراب کردند ولی در سال ۱۹۹۸ یکی از اهالی محل به نام حسین ‌ایکار که به خیر خواهی و بشر دوستی شهرت داشت به جای آن ساختمان جدیدی بنا کرد و روی آن را با کاشی پوشانید. جاده میان‌این دروازه آن قدر وسعت دارد که دو کامیون بار کش می‌توانند پهلو به پهلوی هم از آن بگذرند.
حافظ در مصلی یعنی محل مورد علاقه اش به خاک سپرده شد و پس از چندی ‌این نقطه به حافظیه معروف گردید (تصویر ۸۲). تاریخ نشان می‌دهد که‌این نقطه در قرن پانزدهم زیبا بوده است. در اوایل قرن هجدهم یکی از حاکمان محلی به نام کریمخان زند به‌ این محل توجه مخصوصی مبذول داشت و مزار او را با نرده‌های مشبک محصور کرد، ولی در سال‌های اخیر یک کوشک زیبای هشت‌گوشه جانشین آن شده است. در یک طرف فضا که آرامگاه در آن واقع گردیده گنبدی که پایه‌های آن را هشت ستون تشکیل داده است تعبیه کرده‌اند. مدت چندین سال است که حافظیه تفرج گاه مورد علاقه مردم شیراز به شمار می‌رود و آرامگاه شاعر با قبور عده‌ای که به او مهر می‌ورزیدند و آرزو داشتند که پس از مرگ در جوار‌این شاعر نامدار بیارامند احاطه شده است. بازدیدکنندگان آرامگاه در‌این محل چای می‌نوشند و در سایه درختان سایه گستر سرو می‌آسایند و غزلیات شاعر را ترنم می‌کنند. عده‌ای از زایران آرامگاه به قصد تفأل به‌این نقطه روی می‌آورند. دیوان یا مجموعه آثار شاعر را بدون هدف باز می‌کنند و نخستین بیتی را که چشم بر آن می‌افتد و یا آخرین غزل را می‌خوانند و پاسخ پرسش خود را در آن‌ها می‌یابند گر چه ممکن است در بعضی از موارد‌این پاسخ قدری مبهم باشد.



آرامگاه حافظ در باغ زیبائی در شیراز واقع شده است که به حافظیه معروفست ، و این مقبره را ابوالقاسم بابر تزیین کرد در وقتی که بسال 856 هَ . ق .1452/ م . به شیراز آمد، ساختن آن مقبره را به مولانا محمد معمائی رجوع فرمود . در ازمنه ٔ اخیر آن مقبره را کریم خان زند که یکی از بهترین پادشاهان ایران بوده است ، مرمت کرده بر زینت و جمال آن بیفزود، و سنگی هم که اکنون بر روی قبر حافظ قرار دارد به امر آن پادشاه از یک پارچه مرمر بسیار زیبا تراشیده شده و در آنجا نصب کرده اند، و بعضی ابیات این غزل بر آن منقوش است: مژده ٔ وصل تو کو کز سر جان برخیزم طایر قدسم و از دام جهان برخیزم . مردم شیراز حافظیه را بسیار حرمت میدارند، هم آنان که آشنای آن آستانند و هم رندان صاحبدل که از اطراف جهان به شیراز می آیند همه آنجا را زیارتگاه خود میدانند و قبر شاعر را عده ٔ بسیاری از قبور دیگران که در عالم خاک شرافت مصاحبت جسمانی را با کالبد آن مرد روحانی آرزو کرده اند احاطه کرده است ، و مصداق بیت او صورت تحقق حاصل کرده که میفرماید:
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود.
علی اصغر حکمت گوید: به سال 1310 هَ . ق . بعضی از حکام خیراندیش شیراز را بخاطر گذشت که بنای قدیم حافظیه را که از عهد کریم خان زند ملقب به وکیل باقی مانده و رو بخرابی و کهنگی نهاده بود تعمیر و مرمت کنند، بنابراین عمارت مذکور را که عبارت بود از ایوانی دورو مشتمل بر چهار ستون سنگی بزرگ و یک ردیف حجرات ، خراب کرده ، درصدد ساختمان جدید برآمدند، متأسفانه حوادث روزگار مجال اتمام به ایشان نداد. و بسال 1313 هَ . ش . که به مناسبت ساختمان آرامگاه فردوسی طوسی در تمام مردم ایران جوش و جنبش خاصی نسبت به آثار بزرگان ادب بظهور رسیده بود، و همه متوجه احیای آثار گویندگان و تجلیل نام اساتید شعر بودند، خاطر صاحبدلان شیراز از خرابی آرامگاه حافظ محزون و غمین بود، و این بنده نیز که در این تأثر و تأسف با ایشان انباز بودم پیوسته با خود می اندیشیدم که چه شود اگر بنای مجللی چنانکه درخور شأن و منزلت خواجه ٔ شیراز است بر سر مزار او به یادگار ساخته شود که از اداءقدرشناسی نسبت به آن استاد بزرگ اشارتی باشد. در همان ایام مردی در یکی از اوراق منطبعه ٔ تهران به مقام مقدس لسان الغیب اسائه ٔ ادب کرده این بیت او را:
گر می فروش حاجت رندان روا کند
ایزد گنه ببخشد و دفع بلا کند
مورد انتقاد قرار داد. روزی جمعی برای تهیه ٔ سرمایه ٔ بنای بارگاه او انجمن کرده بودند، بسیار گفتند و شنیدند و نتیجه حاصل نشد. نویسنده ٔ این سطور به حکم علاقه ٔ هموطنی با خواجه بیشتر از دیگران دلگیر و محزون بودم . در آن نیمه ٔ شب بخاطر رسید که از دیوان خواجه فالی بگیرم ، پس نیت کرده دیوان را گشودم ، از عجایب همان بیت مذکور که مورد صحبت بود برآمد که : گر می فروش حاجت رندان روا کند… بر روح خواجه فاتحه خواندم . اندکی برنیامد که نیت برآورده شد. از وجوه برّ و منابع خیر سرمایه فراهم آمد و در سال 1314 هَ . ش . که هنوز این بنده بخدمت فرهنگ مشغول بود بنائی رفیع و گنبدی منیع بر سربنای آن آرامگاه آغاز گشت . و بی آنکه دیناری از صندوق دولت استعانت خواسته شود آن بنای ارجمند بسال 1316هَ . ش . پایان یافت ، و بجای چهار ستون شانزده ستون بزرگ از سنگ محکم افراشته شد. و در سر قبر نیز گنبدی متین بر هشت پایه ٔ سنگی نصب گردید. و از اشعار خواجه غزلهائی انتخاب شد، و چون خواجه در حسن خط استاد خطاطان زمان بوده ، یکی از استادان خطثلث نویس معاصر آنها را بهمان شیوه برنگاشت و بر روی کاشی های ظریف برآورده ٔ در و دیوار را بدان زینت بخشید، و پس از سه سال خاتمه یافت ، و اینک جایگاهی مجلل و بوستانی دلکش فراهم آمده که زیارتگاه اهل ذوق و کعبه ٔ صاحبدلان است .نقشه ٔ این بنا را مهندس گدار فرانسوی طرح و رسم کرد، و به اهتمام علی ریاضی رئیس فرهنگ فارس و معماران و سنگتراشان و کاشی کاران شیراز به محل اجرا گذارده شد.

آرامگاه‌های سعدی و حافظ هر دو در خارج شهر قرار دارند.
خواجه شمس‌الدین محمد حافظ یا به‌طور اخص، خواجه، در قرن 15 میلادی (9 هجری) می‌زیسته است. تعیین تاریخ دقیق تولد و وفات او آسان نیست؛ به نظر می‌رسد ابتدا شاگرد نانوا بوده ولی استعداد غنی شاعری او را از گمنامی به درآورد، و تحت حمایت، مصاحب و برگزیدۀ مقتدرترین شاهزادگان عصر خود درآمد که گاه بی حصول نتیجه، در پی او بوده‌اند. او تمایل خاصی به آل‌مظفر داشت ولی با وجود این تیمور، نابودگر هراسناک ایشان، وی را مورد احترام خاص خود قرار داد.خواجه شمس‌الدین محمد حافظ یا به‌طور اخص، خواجه، در قرن 15 میلادی (9 هجری) می‌زیسته است. تعیین تاریخ دقیق تولد و وفات او آسان نیست؛ به نظر می‌رسد ابتدا شاگرد نانوا بوده ولی استعداد غنی شاعری او را از گمنامی به درآورد، و تحت حمایت، مصاحب و برگزیدۀ مقتدرترین شاهزادگان عصر خود درآمد که گاه بی حصول نتیجه، در پی او بوده‌اند. او تمایل خاصی به آل‌مظفر داشت ولی با وجود این تیمور، نابودگر هراسناک ایشان، وی را مورد احترام خاص خود قرار داد.
حافظ تنها ابیات و غزلیاتی بر جا گذاشته که گاه با زبان بی‌پروا و گاه عرفانی در عقاید متفکران آزاداندیش نفوذ می‌کند. حافظ برای ایرانیان شاعری به معنای اعلای کلمه است. دیوان او تنها کتابی است که افتخار دارد به همراه قرآن مانند سروشی غیبی مورد استخاره قرار بگیرد. این کتاب را برای استخاره به‌طور اتفاقی باز می‌کنند و این کار را تفأل می‌نامند. مشابه آنچه در قرون وسطی با کتاب‌های ویرژیل و هومر در اروپا رایج بوده است.
کالبد حافظ در زمینی دورافتاده در جنوب شرقی شهر به نام حافظیه آرمیده که قبلاً محصور بود. جنب بنای آرامگاه او باغی مملو از درختان درهم‌‎پیچیده زائران تحسین‌گر شاعر را در پناه گرفته است. مقبرل حافظ متشکل از سکویی از سنگ آهکی سخت و سکویی دیگر روی آن از مرمر عقیق‌وار تبریز است که نوشته‌ای برگزیده از دیوانش زینت‌بخش آن است. قبرهای دیگری متعلق به دوستداران او که تمایل داشته‌اند در کنار مزار او آرام بگیرند در این باغ دیده می‌شود؛ حوضی بزرگ با فواره این محل را کامل می‌کند. مردی معمم به بازدیدکنندگان نمونۀ مکتوب جدید دیوان حافظ را که به شیوه‌ای زیبا نوشته شده، ارائه می‌کند. او حفاظت محل را بر عهده دارد.
ابن‌بطوطه، جهانگرد عرب در قرن 8 هجری (14 میلادی)، از تقدس آرامگاه سعدی سخن گفته است. آرامگاه حافظ گویا مربوط به قرن 9 هجری (15 میلادی) است؛ زلزله به دفعات این بناها را تخریب کرده است. در نیمۀ دوم قرن اخیر کریم‌خان این بناها را بازسازی کرد ولی مجدداً آرامگاه‌های شیخ و خواجه منظره‌ای مخروبه یافته‌اند.

از سال ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷ شمسی بارگاه حافظ به صورتی که اکنون موجود است از طرف وزارت فرهنگ در آمد سنگ حوضه‌های ابنیۀ کریمخانی که ضمن امتداد خیابان زند شیراز خراب گردید به محوطۀ آرامگاه منتقل و در حوضه‌های آنجا به کار گذارده شد و با حفظ چهار ستون اصلی بنای قدیمی ۱۶ ستون یکپارچۀ سنگی نظیر آنها تهیۀ نمودند و ایوان بزرگ بیست ستونی کنونی را به طول ۵۶ متر با تزئینات نقّاشی و گچبری و کاشیکاری تماماً به سبک‎های قدیمی و اصیل شیراز ایجاد کردند و اشعاری از حافظ با کتیبه‌هایی که تاریخ بنا و نام اعلیحضرت فقید و وزیر فرهنگ وقت (جناب آقای علی اصغر حکمت) را دربر دارد در محل‌های مناسب آن نگاشتند. بنای اصلی آرامگاه نیز به صورت سکوئی با هشت ستون سنگی یکپارچه و سقف مسن و تزئینات کاشیکاری و اشعار در محل قبر محاذی وسط ایوان بزرگ در باغ دوّم ایجاد گردید و سنگ قبر قدیم در محل اصلی خود محفوظ ماند. شادروان سرلشگرعلی ریاضی رئیس فرهنگ اسبق فارس مخصوصاً در ترتیب این بنای با شکوه نهایت سلیقه و مجاهدت را به خرج داد.

نقاشی قدیمی / پاسکال کوست
نقاشی قدیمی / اوژن فلاندن







مطالب مرتبط