مسجد جامع زواره نوشته شده در جولای 27, 2019به روز شده در ژوئن 26, 2023توسط omidjavidaniدسته بندی ها:اصفهان, مسجد, مسجد جامع, نیایشگاه مکان فاصله ویکی پدیا زواره ایرانشهرپدیا اطلس تاریخی ایران تارنماهای وابسته: کتابهای وابسته: اخبار وابسته: گزیدهی کتاب: معماری و تزئینات اسلامی / درک هیل / اولک گرابر / مهرداد وحدتی دانشمند شهر کوچک زواره که آن نیز در مرکز ایران واقع شده دو بنای عجیب دارد. یکی از آنها یعنی مسجد جامع زواره قدیمیترین مسجد شناخته شده چهار ایوانی است. دومین بنا یا مسجد پامناره احتمالاً یک بنای ایلخانی است. گرچه تاریخ ساخت مناره آن 1068–1069 میلادی است. هردو مسجد دارای محرابهای جالبی است و احتمالاً محراب مسجد همزمان با خود مسجد ساخته شده است در حالی که محراب مسجد پامناره بهطور قطع قبل از مسجد ساخته شده و نمایانگر طرحهای تزئینی بسیار اصیل است. گزیدهی کتاب: آثار ایران / آندره گدار / ماکسیم سیرو اصطخری میگوید: «اردستان شهری است میان کاشان و اصفهان، در 18 فرسنگی شهر اخیر و به فاصلهی دو فرسنگ از اوزواره (زواره). این شهر نزدیک بیابانی است موسوم به وادی کرکس کوه. بناهای آن به شکل گنبدی است و باغهایی دارد بزرگ و زیبا. شهری است با باروی مستحکم و در هر محله قلعهای وجود دارد که دارای یک آتشکده است. میگویند که انوشیروان در این شهر چشم به جهان گشوده و بقایای بناهایی که او برپاداشته در آنجا دیده میشود. اهالی اردستان باهوش و دانایاند. آبادیهای بزرگی تابع این شهر است و در آن پارچههای زیبایی میبافند که به همه نقاط جهان صادر میشود»زواره هنوز هم شهری است تابع اردستان. این شهر نیز چون اردستان در زمان انوشیروان – که در یکی از این دو متولد شده- بسیار آباد و معمول بودهاست. در زمانی که یاقوت از این شهر دیدن کرده هنوز هم آثاری از بناهای عصر ساسانی که امروزه نظیر بناهای ساسانی اردستان بهکلی از میان رفتهاند، وجودداشتهاست. این شهر نیز نظیر اردستان از عصر سلجوقی آثار با عظمتی برای ما حفظ کرده و از این حیث شهر بسیار غنی است. اردستان دارای قدیمیترین مسجد – کوشک دارای تاریخی است که به مسجد چهار ایوانه تبدیل شده و احتمالا سردر بزرگ دارای دو منارهاش نیز قدیمیترین نمونه در نوع خود است (تصویر 196) . منار شهر زواره از لحاظ قدمت دومین منار دارای تاریخ ایران است و قدیمیترین مسجد چهار ایوانهای که تا کنون شناخته شده در این شهر قرار دارد. از سویی این توازی عجیب در سرنوشت این دو شهر تنها به تاریخ کلی آنها محدود نمیشود.از میان دو مسجد جامع اردستان و زواره، مسجد اول که قبهِی آن – همانگونه که دیدیم- تقریبا همزمان با عهد سلطان ملکشاه شاختهشده، قدمت بیشتری دارد. این مسجد دارای ویژگیهای مسجد – کوشک عصر خود است. هنگامی که زوراه شروع به ساختن مسجد کرد، کار را به تقلید از بنای گنبدی اردستان آغاز کرد (تصاویر 192 و 198 را با هم مقایسه کنید) ولی با توجه به اینکه در این گیرودار مسجد گونهی دیگری پدیدار شده بود، مسجد زواره را بهصورت مسجدی چهار ایوانه ساختند. از این رو مسجد جامع اردستان که علیرغم نو بودن ساختمانش، متعلق به دورهی قدیم مینمود بر اثر نوآوری بانیان خود به تقلید از جامع شهر همسایه، در سالهای 553 تا 555 هجری به صورت مسجدی چهار ایوانه درآمد. در آن پایههای هشت گوشهای نظیر پایههای هشت گوشهی مسجد زواره و ایوانهایی با سلسله مراتب ایوانهای مسجد مذکور بنا کردند؛ یعنی ایوان قبله پهنتر از دیگر ایوانها و ایوان شمالی وسیعتر از ایوانهای جانبی. مناره نیز در جبههی غربی نزدیک گوشه شمال غربی برپاگردید. با این همه پس از آنکه ساختمان جامع زواره به استناد کتیبهی مربوط به تاریخ بنیانگذاری، در سال 530 هجری (6-1135 م) به انجام رسید برای آن محراب زیبایی بناکردند که در سال 551 هجری (7-1156م) مسجد را زیبایی بخشید. در سال 553 مسجد اردستان نیز به محرابی نظیر آن مزین شد (تصاویر 195 و 199 را با هم مقایسه کنید).به این ترتیب از طریق مساجد اردستان و زواره به فرآیند تحول مسجد ایرانی چه از لحاظ زمانی و چه از نظر موقعیت پیمیبریم. بنابراین آنها برای تاریخ معماری اسلامی اهمیت و ارزش قابل توجهی دارند.عکسهای پیوست چگونگی ساختمان و نحوهی تزئین دو بنا را آشکار میسازد. فقط اضافه میکنم که سوای قبه و ایوانهای جنوبی و شمالی، همانگونه که در نقشه (تصویر 143) میبینیم مسجد بهطور کامل توسط طاقهای ناودانی عمود بر محور اصلی بنا مسقف شده است.کتیبهای که تاریخ ساختمان جامع زوراه را به دست میدهد برخلاف معمول در قسمت بالای نما رو به صحن (تصاویر 200 و 201) قرار گرفتهاست. این کتیبه که بهخط کوفی بسیار ساده نوشتهشده و با آجر تراشیده، ساختهشدهاست با کتیبههای قرون پنجم و ششم موجود در بسیاری از بناهای اصفهان و اطراف آن شباهت کامل دارد. پس از بسمله (تصویر 200) آیهی 18 از سوره 9 خوانده میشود و سپس متن تاریخی آغاز شده که متاسفانه از غالب کلمات جز قطعات ناقصی برجای نماندهاست. بههمین سبب قرائت آن بسیار مشکل است و تنها میتوان کلمات زیر را در آن بازیافت:أمر ببناء… الفقیر إلی رحمة الله…أحمد…ثلثین و خمس مائه.در کروکی پیوست (تصویر 202) خود تاریخ بهرنگ سیاه بهنمایش درآمده که تصور میکنم رقم 530 است. در باب رقم صدها جای شکی وجود ندارد زیرا دو کلمه «خمس» و «مائه» (پنج و صد) بهخوبی باقیماندهاند. درخصوص رقم دهها یعنی «ثلثین» (سی) امکان دارد این عدد یک رقمی و رقم سه باشد زیرا این رقم دو حرف کمتر یا بیشتر دارد ولی فضایی که میان حرف لامِ ثلثین و خاءِ خمس وجود دارد زیاد است و میرساند که این رقم همان رقم ثلثین بودهاست. بنابراین تاریخ احداث بنا 530 میباشد و نه 503.کتیبهای که در قسمت گردن شبستان محراب را دور میزند از گچ ساختهشده. حروف آن که بهخط کوفی مزین به گلها و برگها است بر زمینهای از نقوش اسلیمی بسیار چشمگیر حک شدهاست (تصویر 203) ولی این ترکیب زیبا به شدت صدمه دیده و ضایع شدهاست. از آنچه باقیمانده میتوان دریافت که کتیبه شامل آیات 187 و 188 از سوره سه بوده و پس از آن متن تاریخی کتیبه آمده که ظاهرا حاوی تاریخ بوده است ولی با وضع موجود چیزی از آن کشف نمیشود.محراب که در وضعیتی عالی حفظ شده، حاوی کتیبهای است بهخط کوفی همراه دو کتیبهی دیگر بهخط نسخ. قسمت بالای کتیبهی خارجی شامل آیهی 52 از سورهی هفت است. یکی از دو کتیبهای که به خط نسخ است همان آیهای که در کتیبهی صحن آمده یعنی آیهی 18 از سوره 9 را تکرار کردهاست و کتیبهی سوم آیات 187 و 188 از سوره سه یعنی همان آیاتی را که کتیبهی نواری شکل، گردن کنبد را آذین کردهاند، عرضه میدارد. درخصوص خط کوفی کتیبهی محراب و خط کتیبهی گنبد، آنها به قدری به هم شباهت دارند که باید هر دو را متعلق به یک زمان دانست. اگر کتیبه گنبد بر دیواره جنوبی ایوان قبله حکشده پیداکرد. از روی آن در مییابیم که بنا در 551 هجری به انجام رسیده و این تاریخ از طریق مقایسه با تزئینات شبستان محراب جامع اردستان که به استناد کتیبهی بزرگ ، در سال 553 ساخته شده کاملا صحیح به نظر میرسد.بنابراین باید گفت که پس از انجام ساختمان مسجد جامع زواره (تصویر 204) در سال 530، آن را با محرابی زیباتر و پرکارتر از محراب اولیه و نیز کتیبهای پرشکوه آذین کردهاند و یا این بخش از تزئینات مسجد که در سال 530 وجود نداشته ویا ناتمام بوده در سال 551 به انجام رسیدهاست. گزیدهی کتاب: گنجینه آثار اصفهان / لطف الله هنرفر زواره در فاصلهی 12 کیلومتری اردستان واقع شده بهطوریکه میگویند این نقطه هم مانند اردستان در زمان انوشیروان که در یکی از این دو محل بهدنیا آمده، آباد بودهاست. در زواره نیز همچون اردستان در زمان یاقوت خرابههای بناهای عهد ساسانی موجود بوده که تماما محو گردیدهاست. در عهد سلجوقیان این محل مانند اردستان شهر ثروتمندی گردیده و مثل آنجا ابنیهی مهمی از آن دوره در آن باقیمانده است. اردستان دارای قدیمیترین مسجد کوشک مانند میباشد که تبدیل به مسجد چهار ایوانی گردیده و دارای سال تاریخ است و شاید قدیمیترین سردری که دو مناره برفراز آن ساختهاند در این شهر باشد. دومین مناره قدیم ایران از حیث سال تاریخ و قدیمیترین مسجد چهار ایوانی که تا بهحال شناخته شده در زواره است (مقصود از مناره قدیمی مناره مسجد پامنار زواره میباشد که در صفحه 174 این کتاب شرح آن گذشت) این شباهت و توازی عجیبی که در مقدرات این دو شهر مشاهده میشود و محدود به تاریخ عمومی دو شهر مزبور نیست.بین دو مسجد جامع اردستان و زواره، اولی قدیمیتر است که بنای قبهی آن چنانچه دیدیم تقریبا معاصر سلطنت ملکشاه میباشد. این همان مسجد کوشک مانند مخصوص آن دوره است. موقعیکه در زواره میخواستند مسجد جامعی بنا نمایند بنای گنبدی شکل اردستان را سرمشق نهادند و لکن چون در ظرف این مدت نمونه تازهای از مسجد پیدا شده بود، لذا مسجد جامع زوراه تبدیل به مسجد چهار ایوانی گردید. مسجد اردستان که هنوز نو لکن اسلوبش برخلاف معمول زمان بود، شروع نمود که بهسبک آن روز تغییر شکل یابد و بهپیروی مسجد زواره از سال 553 تا 555 هجری بهمسجد (چهار ایوانی) تبدیل یافت. جرزهای هشت گوش مسجد و همان ترکیبی که در ایوانهای زواره ملحوظ است در مسجد اردستان نیز رعایت گردیده؛ بدین معنی که ایوان جانب قبله از ایوان شمالی وسیعتر و ایوان شمالی از ایوانهای شرقی و غربی بزرگتر است. مناره نیز در سمت مغرب بنا نزدیک گوشه شمال غربی مسجد میباشد. مسجد زواره که بهموجب کتیبهی مربوط به ساختمان در سال 530 هجری به اتمام رسیدهبود و بعدا با محراب زیبایی که در سال 551 ختم گردیده، آراسته شد. مسجد اردستان نظیر آن محراب را در سال 553 هجری دارا گشت.بدین ترتیب اردستان و زواره مراحل تطور مسجد ایرانی را بهتفضیل با ذکر تاریخ نشان میدهد و به همین لحاظ اهمیت این دو شهر برای تاریخ معماری اسلامی قابل ملاحظه است.کتیبهای که تاریخ ساختمان مسجد جامع زواره را معلوم مینماید برخلاف معمول در قسمت فوقانی نماهای اطراف صحن مسجد قرار دارد. کتیبهی مزبور که شباهت تمام به کتیبههای قرون پنجم و ششم هجری از دوره سلاجقه دارد و متاسفانه از غالب کلمات آن جز دسته یا نوک بعضی حروف و سرکشها چیز دیگری نمایان نیست بهخط کوفی برجسته آجری که ابتدای آن بر دیوار جانب شرقی ایوان جنوب است بهشرح زیر است:«بسم الله الرحمن الرحیم انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الاخر و اقام الصلوة و آتی الزکوة و لم یحش اله فعسی اولئک ان یکونو منالنهتدین. اجعلتم سقایة و عمارة المسجدالحرام کمن آمن بالله و الیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لایستون عندالله و الله لایهدی القوم الظالمین امرببناء … الفقیر الی رحمة الله … احمد… یم وخمسمائه»بهطوری که ملاحظه میشود از قسمت تاریخی این کتیبه هم کلمات مختصری باقیمانده و کار دشواری است که بتوان بهطور قطع باقی ساختمان مسجد و تاریه بنای آن را تعیین نمود. در مورد تاریخ این کتیبه از روی برجای ماندههای حروف و کلمات آن در کتاب آثار ایران از انتشارات اداره کل باستانشناسی مطلبی درج شده است که عینا نقل میکنیم:« سال تاریخ را غیرممکن است چیز دیگری جز (530) بتوان خواند. تردیدی در باب رقم مآت آن نمیتوان داشت چونکه دو عدد خمس و (مائه) نسبتا خوب محفوط مانده. در باب رقم عشرات آن که (ثلاثین) باشد این رقم عددی از آحاد یعنی یعنی (سه) تواند بود چون از طرفی از روی قسمت موجود معلوم میگردد که پیش از رقم مآت کم و بیش جای دو کلمه بیشتر نیست و از طرف دیگر بین لام (ثلاثین) و (خ) خمس مائه برای دو حرف زیاد بهنظر میآید، بنابراین چاره جز اینکه آن را ثلاثین و خمس مائه بخوانیم نداشتیم و در نتیجه سال تاریخ آن 530 میشود و 503 هم نمیتواند باشد.»«اما در مورد بانی مسجد زواره از جمع مراتب مطور و مشابهات در و مسجد جامع اردستان و زواره و وجود کلمه (احمد) بعد از (امر ببناء) که ذکر گردیده میتوان گفت بانی مسجد جامع زواره در قرن ششم هجری همان (ابوطاهرحسین بنغالی بناحمد) بوده و ممکن است با این فرض استاد و بنای آن را نیز همان استاد محمود اصفهانی معروف به (غازی) دانست.در ایوان جنوبی مسجد زواره و در قسمت شرقی مدخل بین ایوان و گنبد بر قطعهای از گچ به خط ثلث برجسته عبارات زیر نوشتهشدهاست:«بسم الله الرحمن الرحیم و نستعین و بعد تاریخ ساختن مسجد جامع مدینه السادات زواره فی سنة احدی و خمسین مائة من الهجزة النبویه»گنبد و محراب جامع زوارهکتیبهای که در زیر گنبد و در شبستان محراب واقع شده از گچ است: حروف آن از کوفی گلدار و روی حاشیه عریض گل و بوته واقع است. لکن این ترکیب زیبا بهکلی خراب و ویران گردیده و بهخوبی تشخیص داده میشود که کتیبه مزبور مشتمل بر آیات 187 و 188 از سوره (آل عمران) و پس از آن متضمن متن تاریخی بوده که از قرار معلوم سال تاریخ بنا را در برداشته لکن اکنون چیزی مفهوم نمیشود و نمیتوان خواند.یکی از حاشیههای گچبری محراب مسجد جامع زواره بهخط ثلث شامل آیه 18 و 10 از سوره (توبه) است ولی سال تاریخ آن موجود نیست.در حاشیه دیگری از محراب بهخط کوفی آیه 78 و 70 و 80 از سوره (اسری) و در داخل محراب آیه 18 سوره (آل عمران) گچبری شدهاست.از مطالبی که ذکر شد چنین بر میآید که مسجد جامع زواره در سال 530 هجری قمری به اتمام رسیده و سپس با محرابی نفیس که در ابتدا مسجد فاقد آن بوده و حاشیه مجللی که کتیبهای دربر داشته پیراسته گردیدهاست و یا اینکه این قسمت از تزئینات که در سال 530 وجود نداشته تا سال 551 بهاتمام رسیده است.کتیبه یک آبانبار قدیمی در زوارهکتیبه مربوط به یک آب انبار قدیمی در زواره که اشعار آن را مجمر اصفهانی معاصر با آقا محمدخان سروده است و ماده تاریخ آن را هم در بر دارد بهشرح زیر است.در زمان سلطانی که نهیب او باشد/ رعشه در تن باد و لرزه در دل دریاشاه معدلت آئین قهرمان محمدخان/ آنکه زآتش قبرش آبگیرد استسقاءاز دم روان بخشش وز دل گهر بخشش/ لاله روید از خار و چشمه خیزد از خارادر زواره از نو شد برکهای بنا کآمد/ چون سپهر نیلی فام چون محیط گوهرزابا نسیم خاک آن آب در تن عیسی/ با صفای آب آن خاک در کف موسیاز حجاب چون بحرش لولو است اندر زیر/ وز حباب چون چرخش انجم است در بالاهم بریخت از آبش آب چشمه حیوان/ هم شکست از سنگ سنگش از لولو لالانیستی اگر کوثر پس چرا است جانپرور/ نیستی اگر زمزم پس چرا است روح افزازد رقم بهتاریخش کلک فکرت مجمر/ دی مدینه سادات زمزمی شد پیدا گزیدهی کتاب: تاریخ کمبریج / جلد پنجم / از آمدن سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان / جی آ بویل/ حسن انوشه الک گرابر با این همه این خلأ تاریخی تأسفآور تنها نقیصۀ روش شناختی نیست که باید با آن مواجه گردیم. مشکلی که به همان اندازه هر کوششی را عقیم میسازد چیزی است که شاید بتوان آن را مختصات جغرافیایی هنرها خواند. فیالمثل معلوم است که سومین، چهارمین و پنجمین دهۀ سدۀ ششم هجری/ دوازدهم میلادی شاهد فعالیت ساختمانی وسیعی بود که عمدتاً از مساجد گروهی بزرگ در ناحیۀ اصفهان پیداست، و اینکه آخرین دهۀ سدۀ ششم هجری/ دوازدهم میلادی و سراسر سدۀ هفتم هجری/ سیزدهم میلادی شاهد ساختمانهای بزرگ مقابر در آذربایجان بود، خاتم کاری فلزات، بالاخص به میزان زیادی درخراسان در نیمۀ دوم سدۀ ششم هجری/ چهاردهم میلادی توسعه یافت، و رشیدالدین در دو دهۀ اول سدۀ هشتم هجری/ چهاردهم میلادی هزینۀ ادارۀ یک مدرسۀ بزرگ نقاشی در تبریز را میپرداخت. در هر چهار مورد یاد شده مدرکی در دست نیست که نشان دهد نواحی دیگر ایران نیز از پیشرفتهای مشابهی برخوردار بودند. نخستین ویژگی نقشۀ یک مسجد با چهار ایوان در اطراف، حیاطی در وسط و یک گنبد بزرگ محوری در جلوی محراب است. دوام این نقشه که چندین قرن مشخصۀ معماری ایران باقی ماند موضوع اقتراح فراوان بوده و مسألۀ اصل و منشأ این نقشه مستلزم پارهای بررسیهای تکمیلی است. واضح به نظر میرسد که در اواخر نیمۀ اول سدۀ ششم هجری/ دوازدهم میلادی گروه کاملی از شهرهای ناحیۀ مغرب ایران، جبال، یا صاحب مساجد گروهی کاملاً تازهای گردیدند یا بناهای جدیدی را جایگزین ابنیۀ سابق که گویا ستوندار بودند ساختند. دلایل این تغییرات روشن نیست. احتمالاً در هرمورد دلایل محلی وجود داشته است، نظیر آتشسوزی سال ۵۱۵ق/۲-۱۱۲۱م. که اگر نه همه، دست کم قسمت اعظم مسجد قدیمی اصفهان را در کام کشید. یا اینکه بنای این مساجد صرفاً بازتابی از رشد ثروت و جمعیت در ایام فرمانروایی سلاجقۀ بزرگ بوده است. این دلایل هرچه بوده در اصفهان، اردستان، گلپایگان، برسیان و زواره مساجد تازهای برآوردند که همۀ آنها به قدر کافی دارای ویژگیهای مشترکی در سبک و نقشه میباشند و از این حیث وضوحاً مکتب معماری همانندی را تشکیل میدهند. تردیدی نیست که شاهکار این مکتب مسجد اصفهان است، اما این مسجد نیز به واسطۀ حضور بقایای سابق (که به برخی از آنها بعدها اشاره خواهد رفت) و تاریخ متأخر بسیار پیچیدۀ آن دارای شماری از ویژگیهای داخلی مختص خود است. در نتیجه این مسجد آنقدر که برای توضیح ارزشهای فنی و زیبایی شناختی عالیتر سبک سودمند است برای روشن ساختن سیماهای نمونهوار مفید فایدۀ عاجل نیست. نمونه وارتراز آن مسجد زواره است که در سال ۵۳۰ق/۱۱۳۶م. بنا گردید. این مسجد مستطیل سادهای است با مدخل جانبی ناپیدا، منارهای الحاقی و صحنی با چهار ایوان که نقشه و ارتفاع آن با بقیۀ بنا که در آن بر ستونهای کاملاً همانند طاقهای استوانهای سوار است اختلاف بارز دارد: گنبد بزرگی در پشت ایوان قبله پدیدار میگردد. این نوع نقشه به عنوان اصل و مأخذ در جاهای دیگر بر روی بقایای کمابیش پیچیده پیاده گشت و به نحوی مهذبتر در مسجد ورامین به چشم میخورد. اما عامل پیچیدۀ دیگری نیز وجود دارد. در مسجد زواره تمامی بنا به صورت یک واحد در نظر گرفته شده، در صورتی که در تعدادی از نمونههای دیگر، چنین مینماید که گنبد جداگانه ساخته شده و غالباً به تازگی معلوم گردیده که بناهای اطراف گنبدها بسیار دیرتر از خود گنبد بنا شدهاند. از این رو احتمال میرود گنبد بزرگ عقب مسجد سنتی ایران تاریخی مستقل از حیاط و چهار ایوان دارد. پایان نامه های وابسته: مقالههای وابسته: omidjavidani
دیدگاهها