هیربدستان


در عصر ساسانی با رسمیت‌‌یافتن دین زردشتی شاهد قدرت‌گرفتن روحانیان زردشتی و تشکیل سلسله‌مراتب آنان و ظهور دو گروه قدرتمند موبدان و هیربدان هستیم. تقریباً همة محققان بر سرِ اینکه پیشینۀ موبدان عصر ساسانی طایفۀ مغان مادی بوده است، توافق نظر دارند اما خاستگاه هیربدانِ عصر ساسانی شناخته نیست. بیشتر منابع، جایگاه هیربدان را در استخر پارس گفته­ و آنان را وابسته به مناسک ایزدبانو اناهیتا دانسته­اند. اما پیش از عصر ساسانی از هیربدان در این منطقه خبری نیست و تنها از دسته­ای از روحانیان که نگهبان آتش مقدس بودند، نام می­رود. آیا هیربدان عصر ساسانی از میان همین روحانیان آتش برخاسته بودند؟ در این مقاله، کوشش شده ارتباط هیربدان با این دسته روحانیان اثبات شود و سپس با استناد به منابع و شواهد، خاستگاه اولیۀ هیربدان شناسایی شود. بررسی انجام‌شده نشان می‌دهد گرچه خاستگاه روحانیان آتش پیش از عصر ساسانی و هیربدان عصر ساسانیْ شهر استخر در جنوب غربی ایران بوده، اما خاستگاه آغازین آنان شمال شرقی ایران بزرگ بوده­ و از آن منطقه به جایگاه تاریخی خود کوچ کرده­اند. 

آذربایجان یکی از مراکز مهم سیاسی و دینی در طول تاریخ ایران، به خصوص ایران باستان بوده است.به دنبال روی کار آمدن دولت دینی ساسانی، آذربایجان مانند فارس از جایگاه دینی ممتازی برخوردار گردید؛ به طوری که پادشاه ساسانی هنگام تاج گذاری با پای پیاده به زیارت آتشکده آذرگشنسب در آذربایجان می رفتند و در هنگام تصمیم گیری های سخت به ویژه در زمان جنگ، برای به جا آوردن آداب نیایش و نذر و نیاز به آنجا مراجعه می کردند.به دیگر سخن، با قرار گرفتن آتشکده آذرگشنسب در آذربایجان، این سرزمین به موازات سرزمین پارس به یکی از پایگاه های مهم دینی و نمادی از اتحاد و یگانگی دین و دولت در دوره ساسانیان تبدیل شده بود. با توجه به قرار گرفتن یکی از سه آتشکده مهم دوره ساسانی، یعنی آذرگشنسب در آذربایجان- که آن را تبدیل به مکانی مقدس و زیارتگاهی برای شاهان، بزرگان و روحانیان زرتشتی کرده بود- این مقاله بر آن است تا با استفاده از اسناد، شواهد تاریخی و به کارگیری شیوه های پژوهش های تاریخی، جایگاه دینی آذربایجان در دوره حکومت دینی ساسانیان را تبیین کند.


در بارۀ کرتیر پژوهش­های زیادی صورت گرفته و آگاهی­های بسیاری در بارۀ وی وجود دارد اما هنوز مسایل متعددی در خصوص شخصیت، عقاید، جایگاه وی در نظام طبقاتی دوران ساسانی و نقش و تـأثیر وی بر روحانیت زرتشتی وجود دارد که نیازمند بررسی و پژوهش دو باره هستند. مسألۀ اصلی این پژوهش وضعیت طبقۀ روحانیت زرتشتی در برهه­ای خاص از دوران ساسانی یعنی اوایل این دوره (از اردشیر یکم تا اول شاپور دوم) است و در آن تلاش شده به مواردی همچون ساختار طبقۀ یاد شده، سلسله­مراتب آن و جایگاه آن در سلسله­مراتب قدرت در دورۀ مورد نظر پرداخته شود. افزون بر این­ها شخص کرتیر به مثابۀ مهم­ترین و موثرترین روحانی این دوره (اوایل دوران ساسانی) به ویژه، مورد توجه قرار گرفته است. در مقالۀ پیش­رو اطلاعات به شیوه کتابخانه­ای و مراجعه به متون دست اول گردآوری شده و روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است. این پژوهش نشان داده است: ا) عنوان موبدان­موبد در اوایل دوران ساسانی و در زمان کرتیر وجود نداشته است،  2) با با تلاش­های مجدانۀ کرتیر روحانیت زرتشتی و دستکم رییس این طبقه به جمع طبقۀ ممتاز دوران ساسانی موسوم به بزرگان راه یافت، 3) وضعیت روحانیت اعم از تشکیلات و عناوین و جایگاه اواخر دوران ساسانی را نمی­توان با وضعیت این نهاد در اویل دوران ساسانی تعمیم داد و نهاد یاد شده در طول دوران ساسانی تغییرات زیادی به خود دیده است.

مطالب مرتبط