مسجد کبود






چهارطاق نوع شماره 4 کمتر می‌باشد. در مساجد، گنبد مرکزی گاهی اوقات با دهلیز ها و راهروهای تالار مانند از سه طرف احاطه شده مثلا در مسجد کبود تبریز یا مسجد میدان کاشان. نوع خالص این قسم چهارطاق با چهار دهلیز منظم در بین سایر چهار طاق‌ها نمونه آن مقبره امیر ملکشاه در مشهد و بنای زیبای آرامگاه تیموری پیربخاری در جره نزدیک خفر. تکامل ساختمانی و تزئین خود گنبد را باید یکی از کارهای عمده مخصوص معماری ایرانی تلقی کرد.( چهارطاق نوع 4 مربع گنبددار با چهار دهانه محاط در دهلیزهامی باشد. این نوع اختصاصی‌ترین نوع چهار طاق است و از نظر ساختمانی متعلق به آن دسته بناهایی مانند بنایی که در بیشابور کاخ شاپور نامیده می‌شود و بنای اصلی در تخت سلیمان. دهانه‌های آنها در سمت دهلیزها بسته‌اند بجز دروازه‌ها مانند بنای بیشابور که ممکن است دهانه‌ها به طرف دهلیزها باز بوده باشد.در میان سایر بناها، نماینده عمده آنها چهار طاق‌های واقع در زرشیر، موک،نگار و تنگ چک چک، کنار سیاه و بسیاری از چهار طاق‌هایی که در نواحی فراشبند و سقون واقع‌اند.)
بنای این مسجد را به جهانشاه، پسر قرایوسف ترکمان نسبت داده‌اند و گویا به سعی و اهتمام جان بیگم خاتون، زن جهانشاه، یا صالحه خاتون دختر این پادشاه، بنا شده است. در کتیبه‌های موجود، نام نعمت الله بن محمد البواب (نعمت‌الدین محمود نواب) دیده می‌شود. این شخص در بعضی منابع خطاط کتیبه و خوشنویس معروف معرفی شده است و در بعضی دیگر معمار بنا، سرکاری و نظارت ساختمان را عزالدین بن ملک، دربان پادشاه، بر عهده داشته است.
با توجه به خطوط و نقوش کاشی‌ها و مرمرهای موجود در مسجد کبود روشن می‌شود که برخلاف تصور مردم در دوره صفویان و ادعای «اولیا‌چلبی» و تاورنیه، جهانشاه و طایفه قراقویونلو شیعه و دوستدار خاندان نبوت بوده‌اند، و این بنا نخستین مسجد مزین و منقشی است که نامی از خلفای راشدین در آن نیامده و عبارت علی ولی الله و اسامی حسین به اشکال مختلف زینت بخش دیوارها و طاق‌های آن شده است.
براساس اطلاعات منابع بررسی شده، کبود در سال 870 هجری.ق به پایان رسیده ولی احداث دیگر عمارات وابسته به آن ادامه داشته است. پس از قتل جهانشاه به دست اوزون حسن، در سال 872، تکمیل بنا متوقف شد. در دوران حکمرانی سلطان یعقوب، پسر اوزون حسن، تبریز روبه آبادانی نهاد و به تکمیل بنای عمارت مظفریه توجه شد. بنای مسجد کبود دوره‌های بعد به علت زمین لرزه و بی‌دقتی در نگهداری و بی‌اعتنایی به آبادی آن لطمات و زیان‌های فراوانی دید. گنبد مسجد و پوشش قسمت‌های مختلف آن و دیواها و مناره‌ها به مرور زمان فرو ریخت و طاق سردر شکاف برداشت. نادر میرزای قاجار در سال 1301 هجری.ق در توصیف کامل مسجد، درباره‌ی گنبدخانه کوچک آن نوشته است:
«… جمیع این مسجد با کاشی کبود یک رنگ … کاشی‌بری به طور آجر پنج ضلعی … کاشی کاری شده است و روی کاشی را به آب‌طلا گل‌سازی و طرح‌اندازی نموده‌اند، ولی از این تزئینات، به جز مختصری بالا طاق ورودی مسجد، چیزی باقی نمانده است.» وی افزوده است که ازاره گنبدخانه کوچک متشکل از بیست و چهار قطعه سنگ مرمر است که سیزده پارچه در جای باقی و منصوب است، و بقیه فرو افتاده و زیر خاک رفته است. در سال 1308 ش، محمدعلی خان تربیت سنگ‌های ازاره را از زیر بیرون آورده و در جای خود قرار داد. همچین حیاط مسجد را، که به گورستانی ویران مبدل شده بود، به صورت باغی سرسبز درآورد و آن‌جا گردشگاه عمومی شهر شد.
این محل بعدها در سال 1337 تا 1341 ش، به دبستان و موزه تبدیل شد. در سال‌های 1318 و 1319 ش، قسمت جلوخان و پشت سردر تعمیر شد تا از ریزش و خرابی بیشتر آن جلوگیری شود. در سال1324 ش، جمعی از مردم برای ساخت پایه‌ی مجسمه ستارخان چند قطعه از سنگ‌های مرمر ازاره را از مسجد خارج کردند. در سال‌های 1328 تا 1343 ش، به تدریج طاق‌های اطراف محوطه گنبدخانه بازسازی و ساختمان پایه‌ها و دیوارهای خارجی شبستان‌ها و طرفین سردر تجدید شد، و همچنین سنگ‌های بزرگ ازاره‌ی دیوارهای خارجی تهیه و نصب گردید. گنبدهای مسجد در دوره‌های اخیر بازسازی و گنبد اصلی به همت استاد رضا معماران به صورت دو پوسته میان تهی ساخته شده است.
هم اکنون قسمت فوقانی مناره‌های مسجد تخریب شده است. در قسمت پایین قسمت باقی‌مانده، نشانه‌هایی از کاشی‌کاری اولیه و در بالا، آثار مرمت با آجرهای جدید دیده می‌شود. بیشتر تزئینات کاشی‌کاری داخل مسجد بر اثر تخریب گنبد و عوامل جوی از بین رفته است. تزئینات خارجی فقط در قسمت سردر باقی‌مانده و تنها دو یا سه لکه در جداره خارجی مسجد حاکی از منقش بودن دیوارهای خارجی است.
مسجد کبود تبریز در زمان خود به فیروزه اسلام نام‌آور بوده است. ته‌رنگ این مسجد که بدون صحن می‌باشد از مسجد شاه ولی تفت برگرفته شده و پس از آن نیز در مسجد شیخ لطف الله به کار رفت (مساجد کوشکی یا کیوسکی). این مسجد برخلاف بیشتر مسجدها حیاط ندارد و به دلیل سردی هوای تبریز به گونه برونگرا ساخته شده است.
مسجد دارای گنبدخانه‌ای است که گرداگرد آن را شبستان‌ها فرا گرفته‌اند. محراب نخستین مسجد ویران شده و آن را درگاه کرده‌اند. پیش از آن از دو سوی محراب رفت و آمد می‌کرده‌اند.
همه اندام ساختمان با کاشی و آجر (معقلی) و کاشی تراشی (معرق) آمود شده است. کتیبه‌ای از شعر فارسی دارد که با خط زیبای نستعلیق نوشته شده است. چهار باهو (چلیپا) و چهار پیلی (چلیپای شکسته) یافت می‌شود که هر دو از کهن‌ترین نگاره‌های ایرانی هستند. این نگاره‌ها در حمله‌ی روس‌ها کنده شده‌اند. جای درگاه و پنجره‌های کنونی هم درست نیست.
در این مسجد افزودن بر ساخت گنبد ساده و بی‌شکنج، چندگونه ریزه‌کاری هنر آرایشی به کار رفته است. کاشی آجر (معقلی) معرق، کتیبه برجسته و کاربندی‌های گوناگون، که همه در چنان اندازه‌ای از زیبایی است که تنها باید آنها را چنانکه به نوای دلپذیری در آرامش محض گوش می‌دهند، به چشم دل نگریست.
این مسجد برخی خواص معماری تیموری را دارا می‌باشد. جفت مناره‌هایی که از درگاه اصلی فاصله دارد، و در کنج بنا قرار گرفته است. از مسائل دیگر معماری تیموری تلفیق مسجد و آرامگاه است، همانطور که می‌دانیم آرامگاه جهانشاه قراقویونلو و همسرش در سردابه‌ای در این مسجد قرار دارد، که نیز یکی از خصوصیات خاص معماری تیموری و هنر آرامگاه‌های تلفیقی این دوره است.


مطالب مرتبط