هفت تپه نوشته شده در جولای 23, 2019به روز شده در ژوئن 26, 2023توسط omidjavidaniدسته بندی ها:تپه, شهر مکان فاصله ویکی پدیا ایرانشهرپدیا اطلس تاریخی ایران تارنمای وابسته بیشترتجربهای یگانه در بازیابی موزهها (تولد موزه هفت تپه)کمتر آرامگاه در گستره فرهنگ ایرانی / مهدی غروی آرامگاه و آرامگاه سازی در ایران پیش از باستان آرامگاه و آرامگاه سازی در ایران را باید از خلق و ابداع زیگورات یا هرم مطبق در ایلام قدیم مورد بررسی قرار داد با این آغاز که بزرگترین زیگورات جهان در خوزستان کنونی (ایلام قدیم) قرار داشته و دارد: زیگورات چغازنبیل در هفت تپه که در اصطلاح محلی و بومی به معنای زنبیل وارونه است. پیش از ورود به اصل مطلب، هنگام معرفی این نخستین بنای آرامگاهی در سرزمین ایران، که در نوع خود بزرگترین و سالم ترین نیز هست، باید نظری به بابل داشته باشیم چه معروف ترین زیگورات جهان زیگورات یا برج بابل است. گرچه برخی از کارشناسان برج بابل را جدا از زیگوراتها مورد بررسی قرار میدهند. در بابل بر خلاف مصر مردم از احساس جاودانگی شدن به هیچ وجه ابراز خشنودی نمیکردند. روحیات این مردم و اخلاقیات ایشان در کل مشابه بود با روحیات یونانیان قدیم یا انسان غربی متمدن در عصر حاضر. دین بابلی یک دین خاکی و زمینی و عملی بود. بابلی در آن هنگام که نماز میخواند و نماز میگذاشت درخواست پاداشی در بهشت نمیکرد بلکه خیرات زمینی را طلب میکرد، نمیتوانست به خدایان خود در آن سوی گور اعتقاد داشته باشد و این در حالی است که در یکی از متنهای بابلی، مردوک به عنوان زندهکننده مردگان وصف شده و در داستان طوفان چنان آمده که نجات یافتگان از طوفان زندگی جاودانه خواهند داشت. در آن جامعه اعتقاد بر این بود که مردگان از قدیسان و بدکاران و هوشمندان و ابلهان، همه بدون تفاوت به جایگاه تاریکی در شکم زمین فرو میروند و هیچ یک از ایشان پس از این روی روشنایی را نخواهند دید. به بهشت اعتقاد داشتند، اما بهشتی ویژه خدایان، در آن سوراخ تاریک که انسانها را پس از مرگ میبلعید، جای نعمت و خوشگذرانی نبود و بیشتر مردم در آن کیفر و عذاب میدیدند. مردگان ابدالدهر دست و پا بسته و درمانده بودند، از سرما میلرزیدند و گرسنه و تشنه به سر میبردند مگر آنکه فرزندانشان در اوقات معین خوراکی در گورشان میگذاشتند، هر کس در زمین بیشتر گناه کرده بود در آنجا عذاب فراوان تر میچشید، بر این گونه اشخاص بیماری جذام چیره میشد و با اراده خدا بانوی آن سوراخ و خواجه دستیارش در عذاب دادن به ایشان ابتکارات جدید کرده برایشان عذاب ابدی فراهم میساختند. دوران پیش از باستان 1 آرامگاه های ایلامی دکتر عیسی بهنام دانشمند باستان شناس مینویسد: پایه و اساس حکومت هخامنشی بر تمدن و فرهنگ و گستره جغرافیایی ایلام و پایتختش شوش استوار شده بوده است و بنابراین شکی نیست که روشن شدن تاریخ شوش به روشن شدن تاریخ ایران کمک مؤثری خواهد کرد و اهمیت شوش از نظر تاریخی از ویرانه های عظیم تخت جمشید بیشتر است. فراموش نکنیم که پیش از گسترده شدن تمدن ایران در این صفحات آشوربانی پال شوش را تصرف و آن را لگدکوب سم ستوران خود کرد و سراسر آن سرزمین را به منطقه ای غیر قابل استفاده مبدل ساخت. حتی از دزدیدن استخوان پادشاهان ایلام و حمل آن به آشور کوتاهی نکرد، او خود مینویسد مجسمه شاهی از طلا و نقره را به انضمام استخوانهای شاهانی که گورهاشان را شکافته بود به نینوا برد. در ارتباط با آرامگاه و آرامگاه سازی در عصر ایلامیان به مجسمه ای ۲۱ سانتیمتری اشاره میکنیم که نگارنده مقاله دکتر نگهبان تصویرش را در مقاله خود آورده است و مینویسد که این مجسمه متعلق است به سال ۱۲۵۰ یعنی ۳۲۵۰ سال پیش و این نکته را ارائه میکند که مردم آن زمان عقیده داشتند که اگر مجسمهای از این نوع در گورشان یا در کنار آرامگاهشان وجود داشته باشد روحشان میتواند در موقع لزوم در آن حلول کند و به همین سبب هرگاه که برایشان میسر میشد به ساختن مجسمه مردگانشان میپرداختند و آن را در آرامگاهشان قرار میدادند. حفاری در هفت تپه و کشف آثار مهم آرامگاهی این منطقه به همت و کوششهای دانشمند معاصر دکتر عزت الله نگهبان صورت پذیر شد. در حقیقت وی به تکمیل عملیات باستان شناسی دانشمندان فرانسوی و ادامه راهی که ایشان آغاز کرده بودند پرداخت، این كاوشها به پایمردی دکتر نگهبان توسط وزارت فرهنگ و هنر از ۱۳۴۴ آغاز شد و نکات تاریخی مهمی را روشن ساخت که ما فقط به آرامگاه سلاطین هفت تپه و زیگورات چغازنبیل اشاره خواهیم داشت. 2 آرامگاههای سلاطین هفت تپه در این آرامگاه که از آجر ساخته شده است و در حدود 3.5× ۱۰ متر درازا و پهنا دارد سکویی دیده میشود که در وسط محوطه ساخته شده و سه بخش دارد، در بخش شرقی هفت اسکلت به موازات همدیگر خاکبرداری شد، این مردگان پس از تطهیر در پوششی از گل أخرا قرار داده شده بودند و این لایه گل اُخرا در حدود ده سانتیمتر ضخامت داشت، در بخش دوم سکو اسکلتی وجود نداشت ولی در بخش سوم، دو اسکلت آشکار شد و در انتهای سکو دوازده اسکلت بدون نظم و ترتیب خاص بر روی هم انباشته شده بودند. سقف این آرامگاه که به سبک ضربی بیضی شکل هلالی ساخته شده بود. یکی از قدیم ترین نمونه های این نوع تاقهای هلالی را نمایش میدهد. در ابتدا تصور میرفت که قدمت این آرامگاه و سقف هلالی آن به سده سیزدهم پیش از میلاد میرسد و با تاقهای هلالی مکشوفه در چغازنبیل، همزمان است ولی با ادامه حفاری مسلم شد که آرامگاه مکشوفه در هفت تپه قدیم تر بوده و تاریخ آن در حدود هزاره دوم پیش از میلاد است، این آرامگاه به وسیله راهرویی به معبد آرامگاه متصل میشود. در گوشه شمالی معبد آرامگاه دیگری که با آجر ساخته شده بود (ساختمان خود معبد از خشت بوده است) خاکبرداری شد. این آرامگاه نیز دارای تاقی هلالی شکل است، در این آرامگاه اسکلت ۲۳ نفر که ۱۴ نفر آنها به موازات یکدیگر با نظم و ترتیب و نه نفر دیگر روبه روی آنها بدون نظم و ترتیب دفن شده بودند آشکار شد. به نظر میرسد که در اثر رویدادی ناگوار همه با همدیگر جان سپرده و در کنار هم، در یک آرامگاه دفن شدهاند. در فاصله میان معبد آرامگاه و تپه زیگورات، آثار ساختمانی زیادی از خاک خارج ساختهاند که از آن جمله است یک مکان مقدس، معبد یا آرامگاه و یک قصر سلطنتی. 3 زیگورات چغازنبیل ساختمان عظیمی که تمامی آن از خشت ساخته شده است، آثار و بقایای این هرم پرستشگاه – آرامگاهی در نخستین تپه مورد کاوش کشف شد. بر مبنای محاسبه ای که شده است بلندی مجموع طبقه های بنا ۴۴ متر میشود که با احتساب 9 متر بلندی معبد زیرین به ۵۳ متر میرسد. در این ساختمان تالارهای بزرگ وجود دارد که برخی از آنها ۹ x ۷ متر و در بیشتر آنها آثار آتش سوزی هویدا است. در گزارش دکتر نگهبان به تفصیل در مورد این تالارها و اشیایی که در آن یافت شده از جمله سنگ نوشته های میخی ایلامی سخن گفته شده که در این مختصر از نقل آن جزییات خودداری میشود و به نکاتی درباره اهمیت این بناهای نیمه خراب اشاره میکنیم. کشف چغازنبیل و بناهای اطراف آن در روشنگری تاریخ گنگ و مبهم ایلام کمک بسیار کرده و خواهد کرد. استاد نگهبان در گزارش خود مینویسد: بررسی این آرامگاه از نقطه نظر معماری از اهمیت شایانی برخوردار است و ثابت میکند که این طاق هلالی که در نزدیک معبد آرامگاهی چغازنبیل یافته شده هزار و سیصد سال پیش از تاق هلالی رومیان ساخته شده و بدین روال افتخار ساختمان اولین تاق هلالی نصیب ایرانیان میشود. مطلب دیگر کشف کتیبه ای است از تپتی آهار که دربارهاش در هیچ یک از مدارک مکشوفه قبلی، معرفی نامهای به دست نیامده بود، عصر تپتی آهار را ۱۵۰۰ تا ۱۳۵۰ پیش از میلاد دانستهاند و کتیبه حاوی این معرفی نامه ۱۰۵ در ۷۰ سانتیمتر است. جز این کتیبه های دیگر نیز در این مکان یافته شده که محتوای آن در حال ترجمه است. برای کسب اطلاعات بیشتر در باب این آثار و روشنگری آن در باب تاریخ ایلام به منابع قابل دسترس که اینجانب از آن استفاده کرده ام رجوع شود.» استاد نگهبان گزارش تحقیقی خود را این چنین به پایان میبرد و نتیجه گیری میکند: آثار ارزنده هنری و وسایل و ادوات دیگری که در بقایای شهرها و ساختمانهای ایلامی به دست آمده پیشرفت این تمدن عظیم را از نظر هنر و صنایع به خوبی معرفی و ثابت میکند که در اعصار باستان ایران زمین چه سهم بزرگی در پیشرفت تمدن بشری داشته و در این راستا چه نقش مهمی را ایفا کرده است. دانشمند خوزستان شناس استاد احمد اقتداری در باب معبد آرامگاهی چغازنبیل گزارش یکی از دانشمندان فرانسوی را که خود در کار حفاری دستاندرکار بوده، در کتاب خود نقل میکند، خلاصه این نقل قول این است که ساختن زیگورات در سرزمین میانرودان آغاز شد، سومریان در این راه پیشگام بودند پس از آن بابل و آشور و ایلام. اما قدر مسلم این است که تا کنون در باب ایلام و زیگورات چغازنبیل کندوکار علمی صورت نگرفته است (این گزارش پیش از بررسیهای استاد نگهبان ارائه شده این دانشمند میگوید که بدون شک در آخرین اشکوب بنا معبدی وجود داشته و به احتمال قوی این معبد یک بنای آرامگاهی است. دانشمند فرانسوی در باره زیگورات چغازنبیل مینویسد: این زیگورات که توسط اونتاش هوبان ساخته شده است (در صورتی که با بررسی و استدراك استاد احمد اقتداری سازنده بنا، اونتاش بوده است) و میتوان آن را بزرگترین زیگوراتی دانست که تا کنون شناخته شده احتمالا بهتر از زیگوراتهای دیگر هم حفظ شده است. به منظور تأکید این نکته که زیگوراتها بناهای آرامگاهی بودهاند به روایت استرابون اشاره میکنیم که مینویسد: زیگورات بابل مقبره خدای بل بوده است و نیز روایت دیودور سیسیلی که این زیگورات را آرامگاه نینوس همسر سمیرامیس میداند. البته شباهت بسیار زیگوراتها به اهرام مصر نیز خود دلیل این ادعاست. 4 میلهای مضرس * اگر زیگوراتها را با اهرام مصر مقایسه کنیم متوجه خواهیم شد که این بنا پیش از آنکه یک معبد معمولی باشد یک آرامگاه است آرامگاه – پرستشگاه. ** در زبان انگلیسی Pineapple Domes و در زبان فرانسهای Domes Aveles گنبدهای دندانهای یا زیگوراتهای کوچک آقای اقتداری استدلال و اظهارنظری جالب در این باب دارد که میتوان از آن به عنوان مهر تأیید بر آرامگاهی بودن زیگوراتها بهره یابی کرد. نامبرده پس از اشاره به میلهای مضرسی که در سفرنامه های مهم معرفی شدهاند مینویسد که در قدیم تعداد این میل یا گنبدهای دندانهای زیاد بوده است و آنچه امروز موجود است نیز کم نیست و میتوان آنها را در محدوده ای واقع در یک سه گوش یافت، سه گوشی که از اتصال شهرهای شوشتر و بروجرد و جزیره خارک به همدیگر ترسیم میشود (در حقیقت قلمرو اصلی ایلام قدیم) سپس فهرست این آرامگاههای با گنبد یا میل دندانهای را این چنین ارائه میکند: امامزاده جعفر بروجرد، دانیال شوش، امامزاده عبدالله شوشتر، امامزاده میر محمد خارک، امامزاده شیر مرد ممسنی، امامزاده ربیع بن یعقوب در کنار کارون، امامزاده شاه ابوالقاسم در شاه آباد خوزستان، بقعه ابراهیم خلیل در هویزه، آرامگاه سلیمان بن علی در گناوه، و در بغداد گنبد سلطان زبیده، مزار شیخ عمر سهروردی و گنبد توئیل. در این گنبدها نقشه اولین طبقه با ابعاد کوچکتر آنقدر تکرار میشود تا هرمی که از بام آرامگاه ساختنش آغاز شده به پایان برسد. دو نکته جالب که نامبرده پس از اشاره به گنبدهای دندانهای در خارج از قلمرو ایلام قدیم ارائه میکند این است که او در میان بناهای دندانهای موجود فقط چهار بنا دارای تاریخ است، سده های هفت و هشت و آرامگاه دانیال که در ۱۲۸۷ بنای قدیم را خراب و بنای کنونی را ساختهاند. در اینجا نیز آن بنای پیشین، دارای گنبدی از همین نوع بوده است. دوم اینکه درست معلوم نیست که واقعا دانیال نبی در کجای شوش به خاک سپرده شده است و در زیر سایر میلهای دندانهای این منطقه نیز قبری دیده نشده و این خود نظام قرار گرفتن برج زیگورات و آرامگاههای سلاطین هفت تپه را تداعی میکند و نکته جالب اینکه در شیر مرد ممسنی و میر محمد خار و امامزاده جعفر بروجرد و امامزاده عبدالله شوشتر، مرقد در اتاق دیگری است که گنبد مدور دارد و گور در زیر گنبد دندانه ای نیست که خود یاد آور اتاق فوقانی زیگورات است که یک معبد آرامگاه بوده است و در این محفظه زیرگنبد مسجد بوده است. بحث درباره زیگورات را با ارائه فشرده بررسیهای استاد اقتداری در باب گنبد یا میلهای دندانهای به پایان میرسانم: نقشه ساختمانی میلهای مضرس با نقشه ساختمان برجهای معابد هندی شباهت دارد (در جنوب ایران نمونه هایی از این گونه برجها ساخته شده و هم اکنون وجود دارد) نقشه اصلی برجهای معابد هند که بدان «سی کارا» گویند با برجهای دندانهای جنوب غربی ایران همسان است، تکرار نقشه زیرین بنا با کم کردن تدریجی ابعاد و اجزای سازنده برج، برای هندوان این روال دارای ارزش نمادی است و این ارزش نمادی در گسترش معماری هند در خاور دور به آن سرزمینها نیز رفته است، در بناهای مقدس ودایی هند بالا رفتن تدریجی طبقات و کم شدن ابعاد آن نمودار شوق فانی است برای وصال ابدی و کم شدن اندازه این ابعاد نمودار تمایل ابدی است برای وصال به فنای محض، در چین هر یک از طبقات نمودار مرحله ای از مراحل عرفانی است و گنبد آخرین نمودار بهشت جاودان خداوندی است.» آقای اقتداری در این باب سخن خود را درباره آتشدانهای هخامنشی که با نقشه میلهای دندانهای همسانی دارند به پایان میرساند، این نقش را در سکه های سلوکیها و کنده کاریهای غارهای بغ هندوستان (بر جای مانده از سده پنجم تا هفتم میلادی، دوران پادشاهی پارتها و ساسانیان نیز میتوان یافت. خلاصه کلام اینکه اگر بناهای هرمیشکل را نخستین پدیده آرامگاهی بدانیم زیگوراتها ساده شده آن و گنبدهای دندانهای علامت و نشانه یا ساده شده همان آرامگاهها هستند و بدین روال تداوم آرامگاه سازی باستانی حفظ شده است. آرامگاه در تمدنهای پیش از تاریخ ایران ١ـ تپه های سیلک کاشان این مرکز تمدن در جنوب غربی شهر کاشان و در راه کاشان به باغ فین واقع شده است و خود شامل دو تپه جنوبی و شمالی است: تپه شمالی کوچکتر ولی باستانیتر است این تپه شامل دو طبقه سیلک ۱و۲ میباشد و تپه جنوبی شامل سیلک ۳ و ۴ و در گورستان مربوط به این طبقه ها یکی در بلندترین قسمت تپه و یکی در دست به نامهای سیلک 5 و 6 خوانده میشوند. در سیلک ۱و۲ آرامگاهها در داخل منازل و محوطه مسکونی در زیر خانه ها قرار گرفته است. بدن مردگان از گل اُخرا پوشانده شده و مرده را به پهلو خواباندهاند با پاهای خم شده. سیلک ۱ مربوط به هزاره های پنجم و ششم پیش از میلاد است و سیلک ۲ از هزاره پنجم است. در سیلک سوم فقط جمجمه مردگان را از گل اُخرا پوشاندهاند و اشیای سفالی و تزیینی در گور مردگان بالغ قرار داده شده است. سیلک ۳ از اواخر هزاره پنجم و اوایل هزاره چهارم برجای مانده و سیلکهای ۴ و ۵ و ۱ از هزاره سوم و دوم و اول پیش از میلاد با تمدن سومری همعصرند. ٢ـ تپه حصار تپه حصار در حاشیه شهر دامغان واقع شده و شامل سه طبقه است. در طبقه اول ۴۲۰۰ـ۳۵۰۰ پیش از میلاد، گورها عموما در محوطه مسکونی واقع شده و محل خاصی برای گورستان وجود ندارد. گورها ساده و بدون هیچ اثر ساختمانی از گل و سنگ و حصیر است و برخی اشیا از قبیل اسلحه و تزیینات و ظرف سفالی در قبرها گذاشته شده است. در طبقه دوم از ۳۵۰۰ـ۰ ۳۰۰ پیش از میلاد، در این طبقه مقدار گورها بیشتر شده است و تعداد اجساد مرد و زن برابر است و در گورها ظروف سفالین و تزیینات قرار داده شده است. در طبقه سوم ۳۰۰۰ـ۲۰۰۰ که در اثر آتشسوزی منهدم شده، آرامگاهها با طبقه دوم مشابه است و با مرده ها اشیای قیمتی نیز دفن شده است. ٣ـ تل ابلیس (بلیس) این واحد تمدنی در سه کیلومتری جنوب دشتکار در مسیر بردسیر کرمان قرار گرفته و شامل هفت لایه اصلی از هزاره پنجم تا هزاره دوم است. گورهای یافت شده در این منطقه عموما در داخل اتاقهای خانه های دهکده بودهاند. با مرده برخی اشیا و آثار نیز دفن کردهاند و این وضعیت تا اندازهای باز تاب عقاید مذهبی آن مردم است که چون به دنیای دیگر معتقد بودهاند برای رفع نیاز در آن دنیا، اشیای گوناگون با مردگان به خاک سپردهاند. ۴ـ گودین تپه گودین تپه در منطقهای بین همدان و کرمانشاه در دل رشته کوهسار زاگرس در شش کیلومتری کنگاور کشف شده است. در طبقه سوم این مجموعه که از هزاره دوم پیش از میلاد برجای مانده است، گورهایی به دست آمده که همه با سنگ ساخته شدهاند. در این محل یک آرامگاه بزرگ سنگی هر 3 در3.5 متر یافت شده است که سقف آن کاملا فرو ریخته است… در داخل این آرامگاه دو جسد یکی مرد و یکی زن به دست آمد که بر مبنای اشیای کناری ایشان این حکم را کردیم، اسکلت مرد کاملا منظم و در گوشه جنوب غربی بر روی پهلو قرار داده شده بود. در اطراف این اسکلت هدایا و ظروف ساده و استخوان حیوانات که دلیل بر وجود غذاست به چشم میخورد. در اطراف جسد دیگر وسایل تزیینی و ظروف سفالی پیدا شده است. نمیدانیم که آیا دو جسد در یک زمان دفن شدهاند یا با فاصله زمانی. ۵ـ موشه لان (اسماعیل آباد) موشه لان (اسماعیل آباد) در شش کیلومتری شمال غربی تهران بین کرج و هشتگرد قرار دارد. از هزاره چهارم پیش از میلاد در این منطقه نیز گورهای ساده با اشیای در کنار مردگان کشف شده که نشان دهنده حالت مردگان در گور است. ۶ـ خوروین برغان خوروین برغان در قزوین شامل دو تپه گنج تپه و سیاه تپه است. گذشته از گورستان قدیمی که در دامنه جنوبی این محل قرار دارد، در تپه مورد بحث شش گور سالم سنگ چین شده پیدا شد، اسكلتها همراه با برخی اشیا است. در دامنه شرقی این تپه سه مجموعه کشف شده حاوی 16 گور، در این گورها مردگان به پهلوی راست یا چپ خوابانده شدهاند به طوری که صورتشان به طرف خورشید باشد و دستها بر روی سینه و پاها جمع بوده است. اجساد را با لباس به خاک سپرده بودند و این امر با یافتن دکمه های مفرغی که در روی سینه بعضی از اجساد پیدا شده، و نیز با یافتن تعدادی سنجاق و گردنبند در گورهای زنان و خنجر و وسایل نبرد در گورهای مردان، تشخیص گور مرد و زن از هم میسر شد. در این گورها تعدادی ظرف سفالی مخصوص تشریفات، عزاداری و به خاک سپردن مردگان که محتوی خوراکی و نوشیدنیها بوده است، یافته شده. در داخل برخی از ظرفهای سفالی که به صورت کاسه های بزرگ ساخته شدهاند استخوان حیواناتی از قبیل گوسفند و پرندگان به دست آمد. در بالای سر مردگان نیز ظرفهای سفالی به شکل قوری با لوله های بلند پیدا شده که این هر دو دلیل بر این است که برای مرده غذا و نوشیدنی میگذاشتهاند و به زندگی دوباره پس از مرگ عقیده داشتهاند. ۷ـ تورنگ تپه گرگان در مجموعه بررسی هنر ایران، دانشمند باستان شناس آمریکایی فردریک رولین این تپه مهم باستان شناسی را معرفی کرده است. این تپه در ۱۸۴۱ توسط باژن دوبد کشف شد و . اهمیت آن در مشابهت آثار یافته شده در آن با سومر است، محل آن در شرق استرآباد است در در 6 کیلومتری شهر، در اینجا مرده ها را دفن میکردهاند و بدن مرده را با نظم خاصی قرار میدادهاند و برایش غذا و خوراکی و مجسمه های گونه گون سفالین، سنگی، فلزی میگذاشتهاند. فعلا آنچه در کند و کارهای ما یافت شده ظروف و اشیا بوده است. اما در سابق چند مجسمه طلا نیز از این تپه کشف شد که به خارج از ایران برده شده از سه بخش A و B و C، در اولی هیچ گوری یافت نشده. در دومی تنها یکی و در سومی بسیار. گویا این بخش گورستان آبادی بوده است. ۳۴ ۸ـ شهر سوخته سیستان آثار به دست آمده از شهر سوخته نشان داده است که این شهر مهمترین مرکز استقرار و در حقیقت مرکز اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی منطقه شرقی فلات ایران در طی هزاره های دوم و سوم پیش از میلاد بوده است. از داخل حدود سیصد گوری که در گورستان بیست و پنج هکتاری شهر سوخته حفاری شده اطلاعات زیادی درباره مسائل فرهنگی و اجتماعی هزاره سوم به دست ما رسیده و بسیاری مسایل مهم دیگر از جمله سن متوسط در آن عصر و این نکته که فقط دو درصد مردم به مرز پنجاه سالگی میرسیدهاند. بر مبنای محاسبات انجام شده تعداد گورهای پیدا شده در این شهر از مرز ۲۲۰۰۰ میگذرد، این گورها را به پنج دسته تقسیم کردهاند. گورهای ساده، آرامگاههای دو خانهای، یک خانه برای همراه مرده، آرامگاههای سردابهای که در زیر اطاق آرامگاه ساخته میشد، گورهای سردابهای کاذب، گورهای خشتی که برای سرداران ساخته میشده است و بزرگتر از انواع دیگر آرامگاهها بوده است. 9ـ غیاث آباد و چراغعلی مارلیک با کشیدن یک خط منحنی مورب از شهر رودبار در کنار سفیدرود به رود سروکلاچای در مصب پلرود، منطقهای مشخص میشود که از نقطه نظر باستانشناسی روزگاران پیش از تاریخ بسیار غنی و با اهمیت است. در هر دو منطقه کندوکاوهای بسیار و بیشتر غیر قانونی و جاهلانه و برخی جستجوهای قانونی و علمی به عمل آمده است. برای اینکه در این مختصر اشارهای به این دو منطقه داشته باشیم از مقاله باستان شناس ایرانی سیف الله کامبخش فرد در شماره ۱۷ مجله باستانشناسی و تاریخ بهرهجویی کرده و فقط اشارهای خواهم داشت به غیاث آباد در منطقه بزرگتر که در شمال شرقی منطقه کوچکتر قرار دارد و چراغعلی مارلیک در جنوب غربی منطقه بزرگتر، چند کیلومتری شرق رستم آباد رودبار در کنار سفیدرود. نویسنده درباره گورهای یافته شده در این منطقه مینویسد: با وجود اشیا و کیفیت استقرار آنها در گور راز و رمزهای فراوانی داشت، یکی از آنها خاک فشردهای داشت، اسکلت به صورت تاقباز و پاها گشاده و دستها به طرف سینه متمایل بود چندین لاوک سفالین نزدیک اسکلت و در اطراف قرار داشت، چهار قبضه قمه برنزی در چهار کنج گور در حالی که نوک آنها به طرف آسمان و عمودی بود و در گوشهای از گور لاک پشتی شقه شده، وجود داشت… گروه علمی مأمور دچار دردسرهای فراوان شد ، اما در دسرها هنگامی به اوج رسید که هیأت توانست در گورهای واقع در تپه چراغعلی اشیای بسیار گرانبهایی را به دست بیاورد، طی نامهای که در حاشیه گزارش به چاپ رسیده است، فهرستی از اشیای مکشوفه در این تپه به قرار زیر بوده است: 1ـ گرز مفرغی کله آدم با چشمان سنگ قیمتی ۳ عدد ۲ـ ظرف کوچک طلای منقوش ۴ عدد 3ـ شتر مفرغی با یک ساربان ۷ عدد. ۴ـ مجسمه طلایی انسان یک عدد. 5ـ گاو مفرغی با گوساله یک عدد. 6ـ ظرف بزرگ طلا سه عدد. ۷ـ لول عقیق منقوش و ساده دو طرف طلا در حدود دو کیلو. ۸ـ انار طلایی بزرگ ۳۲ عدد.9ـ انار کوچک و طلای ریز در حدود یک کیلو. آشنایی با معماری جهان / محمد ابراهیم زارعی از دیگر آثار معماری به جای مانده دوره ایلام میانی میتوان به بقایای مجموعه عظیم آثار باستانی هفت تپه در خوزستان اشاره کرد. بخش اعظم مواد و مصالح ساختمانی را در این مجموعه خشت خام تشکیل میدهد، و اما در سایر بخشها از آجر نیز استفاده کردهاند. پوشش فضاها اغلب تاق نیم بیضی آجری است، اما در سقف بناهای خشتی تیرهای چوبی نیز به کار رفته است. آرامگاه تپتی ـ اهر، و حتی نمونههای دیگر دارای قوس نیم بیضی است که در نوع خود قدیمی است (نگهبان، ۱۳۷۲: ۱۳۰ـ۶۹) تاریخ ایران پژوهش آکسفورد / تورج دریایی منطقهای که ایلامیان در آن میزیستند خوزستان، جنوب لرستان و فارس ـ محیط زیست متنوعی دارد. دشتهای آبرفتی مرکز و غرب خوزستان، جایی که رودخانههای کرخه، دز، شاوور و کارون گستره وسیعی را میپوشانند، تنها با تاقدیسهای هفت تپه و دزفول از هم جدا میشوند. در منطقهای که سالانه کمتر از ۳۰۰ میلیمتر بارش دارد این رودخانهها منابعی حیاتی برای کشاورزی و نیز قایقرانی در مسیرهای منتهی به خلیج فارس هستند و از نظر ماهیگیری و تجارت اهمیت بسزایی دارند. دمای خوزستان در تابستان ممکن است تا ۶۰ درجه سانتیگراد بالا برود، همین دلیل مهاجرت میان سرزمینهای پست و ارتفاعات است، و در چند هزار سال گذشته، درههای پهناور رشته کوههای مرتفع زاگرس نقش مهمی در این مهاجرتها داشتهاست. حفاریهای باستان شناسی در دهه 1850 میلادی در جنوب غرب ایران شروع شد و طی چند سال محل محوطههای بسیاری مشخص گردید. اما محوطههای اندکی به صورت گسترده حفاری شده است. مهمترین محوطههای حفاری شده با بقایای ایلامی از غرب به شرق عبارتاند از 1. تپه فرخ آباد: پشتهای کوچک در دشت دهلران، شمال شرق خوزستان که سفال آن شبیه سفالهای یافتشده در دیگر محوطههای ایلامی هزاره سوم و دوم قبل از میلاد است. ۲. شوش: شوشان قدیم، عمومأ معروف به شوشا، نامی که یونانیان باستان بدان داده بودند، در کنار رود شاوور بستر پیشین کرخه که در عهد باستان به رود اولا (۲۳) (ایلامی) با اولایا(۲۴) (اندی) معروف بوده است؛ شوش در ادوار مختلف پایتخت ایلامیان در سرزمینهای پست بوده است. ٣. هفت تپه: حدود ۱۰ کیلومتری جنوب شوش؛ هفت تپه احتمالاً همان /کابناک بنک(۲۵) باستانی بوده است، استقرارگاه اصلی ایلام در زمان تپتی۔ / آهار آخار، (۲۶) شاه ایلامی قرن پانزدهم پیش از میلاد ۴. چغازنبیل: مرکز مذهبی بزرگ کنار رود دز که اونتاش ـ ناپیریشا (۲۷) آن را ساخت(اواسط قرن چهاردهم پیش از میلاد ). ۵. تل ملیان: آنشان باستانی، یک پشته بزرگ کم ارتفاع به وسعت تقریباً ۱۰۰ هکتار در حوضه تخلیه رود گر مرودشت فارس؛ انشان در بخش اعظم تاریخ ایلام پایتخت اصلی آن در ارتفاعات بوده است. تمدن هخامنشی / علی سامی / جلد دوم فهرستی از تپه های مهم ماقبل تاریخ و تاریخی خاک ایران1. آذربایجان: قرهتپه، کوی تپه، تپهحسنلو، پستالیتپه، دلمهتپه، یانکتپه، تپۀ حاجیفیروزه، چراغتپه، گنجآباد (اطراف تخت سلیمان).2. کردستان: تپههای زیویه، قپلانتو، تپههای سهگانۀ مران، تپه خیسور (نزدیک دیواندره)، تپه سنته.3. کرمانشاه و لرستان و همدان: تپههای سراب، سرآسیاب، سراسر ناحیۀ هرسین و رستمآباد و کنکاور، بدهورا (70کیلومتری غرب همدان)، جمشیدی (30کیلومتری خاوری هرسین)، تپه گیان نهاوند.4. اطراف تهران: تپههای خوروین، اجیندوجین، گنجتپه، اسماعیلآباد، پشند، دروس، چشمهعلی (شهرری).5. ساوه: تپه کلهدشت.6. کاشان: تپۀ معروف سیلک.7. خوزستان: تپه جعفرآباد شوش، تپه علی کش در ناحیه دهلران، تپه چغازنبیل، تپه چغامیش.8. فارس: تپۀ پاسارگاد، باکون مرودشت، تپۀ شقا (مرودشت)، تپۀ خیرآباد و عزآباد (مرودشت)، تپۀ حسنآباد (خفرک)، تل قلعه (بین سعادتآباد و سیوند)، تل تیموران (توابع ارسنجان)، تپههای کربال، تپههای رامجرد، تپههای خفرک سفلی، تپۀ قصر بهرام (نزدیک ده بید)، تل سیاه و تل ریگی (نزدیک داراب)، تپه گلیان (نزدیکی فسا)، تل ضحاک (نزدیک فسا)، تپهکنار لار. فرهنگ مهرازی / علی محمد رنجبر کرمانی / ندا رفیع زاده / بیژن سرشکی گچ بری گچبری از هنرهای وابسته به مهرازی است و پیشینه کهنی دارد. یکی از کهنترین نمونههای آن در هفت تپه خوزستان از آن ایلامیان است. در روزگار مادها و هخامنشایان و اشکانیان از گچ به گونه ساده بهرهگیری شد، گرچه در روزگار ساسانیان روشهای ویژهای با بهرهگیری از دورنمایه (موتیف)های هندسی ـ گیاهی ـ جانوری و آدمی به کار گرفته شد. راه و رباط / محمد کریم پیرنیا / کرامت الله افسر علاوه بر اینها در خوزستان و پشتکوه تعدادی تپههای ماقبل تاریخ وجود دارد که همه در حوزه تمدنی ایلام بوده و در بعضی از آنها مانند چغازنبیل و هفت تپه که حفاری شده آثار زیادی از دوره ایلام به دست آمده. پر واضح است که راههای ارتباطی که این شهرها را به هم مربوط میساخته همگی به شوش که پایتخت کشور بوده است منتهی میشده و همگی از مسیرهای طبیعی یعنی آنهایی که مانند شوش و اهواز وهفت تپه و چغازنبیل در جلگه واقع بوده مانند امروزه از کنار رودخانه عبور کرده و در نواحی کوهستانی از امتداد مسیر همان رودخانهها وارد درههای کوهستانی شده بشهرها و نواحی کوهستانی میپیوسته است. یکی از دلائلی که مدلل میسازد راهها در آن زمان در مسیر تقریبا راههای فعلی بوده قرار گرفتن شهرها و تپههای باستانی است نزدیک به شهرهای کنونی مانند نزدیکی شوش وهفت تپه به دزفول یا خایدالو در جای خرم آباد کنونی. دیگر اینکه حجاریهایی که از ایلامیان نزدیک فهلیان به نام کورانگون و در مانند استخر را از طریق جاده شیراز و کازرون و شاپور و فهلیان به خوزستان مربوط میسازد. فن شناسی معماری ایرانی / محمود گلابچی / آیدین جوانی دیزجی گچ بری این نوع تاق به خاطر ماهیت و ویژگیهای سازهای که داراست، بر روی دو دیوار هم راستا (موازی) زده میشود، به عبارت دیگر تاق آهنگ به صورت یک نیم استوانه تو خالی است که از حرکت چفد در امتداد یک خط به وجود میآید، مقطع این چفد میتواند یکی از مقاطع چفدهای ایرانی باشد. کهنترین نمونه استفاده از تاق آهنگ را میتوان در هفت تپه در 1250 پیش از میلاد مشاهده کرد. این تاق با توجه به شکلی که دارد، دارای نیروهای رانشی بسیار بالایی است و به همین دلیل نیز تاق آهنگها را در کنار یکدیگر اجرا میکنند تا بتوانند نیروهای رانشی یکدیگر را خنثی کرده و توسط جرزهای مشترک خود به زمین انتقال دهند، جرزهای ابتدایی و انتهایی نیز که اغلب نیروهای رانشی بالاتری نسبت به سایر جرزها دارند یا ضخیمتر ساخته میشود و یا اینکه در پشت آنها پشتبند اجرا میکنند تا در پایداری آنها اشکالی ایجاد نشود. به همین دلیل است که اغلب مشاهده میشود دهانه میانی، اغلب در دهانههای دیگر بزرگتر بوده و هر چه به انتها نزدیک میشویم برای اینکه از رانش تاق کاسته شود، دهانهها کوچکتر میشد؛ همانند آنچه در مسجد جامع فهرج نیز دیده میشود. مصالح شناسی سنتی / حسین زمرشیدی گچ از این مصالح در قدیمیترین بنای دنیا، یعنی «اهرام ثلاثه» مصر که سابقه نزدیک به چهار هزار و پانصد ساله دارد، به عنوان مواد چسبنده مقاوم بعد از ازاره در بین سنگها و جهت کلافسازی آنها استفاده شده است. در آثار به دست آمده از اکتشافات سده سیزدهم در هزاره اول قبل از میلاد در شهر دوران تاشی و در معبد شاهان ایلامی در بنای چغازنبیل در هفت تپه خوزستان، وجود ملات گچ و کاربرد آن باعث ساخت و استقرار قوسهای سهمی شده است. همچنین کاربرد گچ در پوشش قوسی کانالها در قسمتی از بناهای تخت جمشید از دوره هخامنشی به یادگار مانده است. ملات گچ در دوره ساسانیان در اسکلتسازی بناها و همچنین جهت نماسازی به شکل حرکات گلهای روزاس» کاربرد فراوان داشته است. پایان نامه های وابسته: مقاله های وابسته: هفت تپه-آثار باستانی کتیبه سنگی بزرگ بطول 1/75 متر در حفاری هفت تپه کشف گردید اهمیت حفاری هفت تپه در تاریخ گذشته ایران ريخت شناخت خوردگی در برنزهای تاريخی: تحليل فرآيند مس زدايی در اشيا برنزی هفت تپه خوزستان omidjavidani
دیدگاهها