کاخ چهل ستون نوشته شده در آگوست 6, 2019به روز شده در ژوئن 25, 2023توسط omidjavidaniدسته بندی ها:اصفهان, عمارت, کاخ مکان فاصله ویکی پدیا قزوین ایرانشهرپدیا اطلس تاریخی ایران تارنماهای وابسته: شاه طهماسب اول عکس های کاخ چهل ستون / همشهری مجموعه باغ های صفوی میراث فرهنگی قزوین کتاب های وابسته: تاریخ نقاشی قزوین (از دوران صفویه تا اواخر قاجار) / حسین یوسفی تاریخ نگاری عصر صفویه و شناخت مآخذ و منابع / جهانبخش ثواقب تاریخ عالم آرای عباسی / اسکندربیک ترکمان / محمد اسماعیل رضوانی دوحه الزهار / عبدی بیگ شیرازی روضه الصفات / عبدی بیگ شیرازی کیمیای نقش / محمد خزایی گلستان هنر / قاضی میر احمد منشی قمی نقاشی ایران از دیرباز تا امروز / رویین پاکباز اخبار وابسته: عمارت کلاه فرنگی قزوین تنها کوشک باقیمانده از دوران شاه طهماسب+فیلم بام کاخموزه چهلستون قزوین مرمت میشود کاخ چهلستون قزوین مبارک ترین بنای دنیا اضلاع خارجی بنا ضلع شمالی ضلع شمال شرقی ضلع شرقی ضلع جنوب شرقی ضلع جنوبی ضلع جنوب غربی ضلع غربی ضلع شمال غربی اضلاع داخلی بنا / همکف کنج شمال شرقی کنج جنوب شرقی کنج جنوب غربی کنج شمال غربی سقف همکف سقف اضلاع داخلی بنا / طبقه فوقانی ضلع شمالی ضلع شرقی ضلع جنوبی ضلع غربی گزیدهی کتاب: دایرةالمعارف مصاحب بنای دورۀ شاهطهماسب اول صفوی در قزوین که در دورۀ قاجاریه ایوان پایین و کلیه طبقۀ بالای آن تجدید شد. نقاشیهای دورۀ صفوی، زیر گچ، در طبقۀ اول موجود است و اخیراً ضمن احداث موزۀ قزوین نمونههای آن را که نمایان شده تعمیرکردهاند. گزیدهی کتاب: لغتنامهی دهخدا نام بنایی به قزوین که در اطراف آن باغ بسیار بزرگی بود. در این باغ ساختمان دو آشکوبهای است که از چهارسوی آن چهار خیابان کشیده بودند. این بنا تا پیش از ۱۳۰۰ق به کلاهفرنگی شاه طهماسب معروف بود. مرحوم سعدالسلطنه که فرماندار قزوین بوده در سال ۱۳۰۶ یا ۱۳۱۲ق آنجا را تعمیر اساسی نموده و آن را به نام چهلستون خوانده است. گزیدهی کتاب: معماری ایران دوره اسلامی / محمد یوسف کیانی کاخ ها / ولفرام کلایس در قزوین طرح یک کاخ صفوی در داخل محدوده فعلی شهر قرار دارد که فقط سردر (عالی قاپو) آن همراه با یک کوشک باغی که در زمان قاجاریه تغییراتی در آن داده شده مشاهده میشود. این کوشک را شاه طهماسب، دومین پادشاه صفوی که در زمان او (۱۵۷۶ – ۱۵۲۴م.) قزوین پایتخت ایران بوده بنا کرده است (۱۸).کوشک عبارت است از بنائی با یک فضای مرکزی که چهار ایوان در اطراف و چهار برج در گوشههای آن واقع شده است و اطراف آن را یک راهروی مسقف ستوندار احاطه کرده است.بنا دارای دو طبقه است و داخل آن با نقاشیهای فراوان صفوی که در نیمه دوم قرن شانزدهم میلادی متداول بوده تزئین شده است. گزیدهی کتاب: سیر تحول معماری ایران / غلامحسین نعیما در دوره صفوی به خصوص پس از جنگ چالدران (910 هجری.ق) چون تبریز پایتخت مملکت به مرزهای عثمانی نزدیک بود قزوین مورد توجه قرار گرفت و به علّت موقعیت مهمی که بر سر راههای ارتباطی داشت، رفته رفته به صورت پایتخت دوم صفویه درآمد. امّا انتخاب این شهر به طور قطع به عنوان پایتخت در سال 962 هجری.ق صورت گرفت و مقدمات آن در زمان شاه طهماسب اول در سال 951 هجری.ق فراهم گردید. هنگامی که شاه طهماسب از جنگهای ایران و عثمانی فراغت یافته و امنیت را به منطقه غرب بازگردانده بود، قبل از آن به فرمان پادشاه صفوی بنای شهر جدیدی به نام «جعفرآباد» در شمال شهر قدیمی (قزوین) آغاز شده بود که وجه تسمیه آن به سبب نام امام جعفر صادق(ع) بود. در این شهر نوبنیاد طرح عمارت دولتخانهای نیز افکنده شد. در همین دوره در شهر قزوین بناها و کاخهایی ساخته شده است و تمرکز کاخهای شاهی و منازل امیران و اعیان دولت و باغهای منضم بدانها در شمال شهر بوده است. این کاخها در دوره آبادانی ناحیه وسیعی از شمال شهر را فرا میگرفته است و شامل چهارده باغ به اسم چهارده معصوم بوده است که یکی از آنها عالی قاپو نام داشته که در شمال میدان اسب یا (میدان شاه) قرار داشته است. از آن مجموعه کاخها و باغها تنها عمارت چهلستون و تنها سردر به نام عالی قاپو در حال حاضر باقیمانده است.در شمال مجموعه کاخها عمارت چهلستون یا کلاه فرنگی قرار داشته که امروزه به صورت یک بنا دو اشکوبه باقی مانده است که اشکوب اول آن از آثار صفوی و اشکوب دوم فعلی آن از بناهای قاجاریه است. عمارت چهلستون به وسیله یک پلکان مارپیچی به طبقه دوم مربوط میشود. دیوارها و مقرنس کاریهای داخلی این بنای ظریف در زمان احداث با نقاشهای دیواری زیبایی به سبک عالی قاپوی اصفهان مزین بوده است در زمان قاجاریه با قشری از گچ اندود گردیده. در این دیوارها نگارههای از بین رفته شامل صحنههایی از داستان شیرین و فرهاد، شیرین و چشمه آب، مجلس بزم، شکارگاه، چوگان بازی، یوسف و زلیخا و مجلس قزلباش و عثمانی بوده است. مراسم سلام نوروزی نیز تا هنگامی که پایتخت صفویان در قزوین بوده در عمارت چهلستون برگزار میشده است. حیدرمیرزا فرزند شاه طهماسب در سلطنت یک روزه خود در این کاخ به تخت نشسته و اسماعیل دوم نیز آن را تختگاه خود قرار داده است. چندین سال قبل به جای عمارت کنونی اطراف چهلستون، باغ وسیعی وجود داشت که در جهت جنوب غربی آن بنای عظیمی موسوم به ایوان نادری ساخته شده بود و علی رغم نامش سبک کامل از معماری صفویه را مشخص میساخت و در واقع قسمتی از عمارت مجموعه کاخهای سلطنتی صفویه را تشکیل میداد. اما از این بنا امروز اثری بر جای نمانده است. امروزه از کاخ شاهی به جز عمارت کلاه فرنگی چهلستون که به موزه آثار باستانی قزوین تبدیل شده و سرداب و بخشی از بنای عالی قاپو، اثری باقی نمانده است. خرابی این مجموعه ارزنده در واقع پس از انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان در سال 1007 هجری.ق تدریجاً صورت گرفت. گزیدهی کتاب: گنجامه / کاخ ها و باغ ها / بخش دوم / دفتر بیستم کتیبه های تاریخ دار بنا: در بنا کتیبه تاریخ دار دیده نشده است. بانیان و سازندگان بنا: این بنا از جمله کاخهای سلطنتی است که به فرمان شاه طهماسب صفوی در باغ وسیعی موسوم به سعادت آباد ساخته شد. بر اساس کتاب مینودر سعدالسلطنه – فرماندار قزوین در دوره قاجار – احتمالا این باغ را مرمت اساسی کرده است. با توجه به اشاره عبدی بیک شیرازی در دوحة الأزهار و قاضی احمد قمی در گلستان هنر، بعضی از نقاشی های دیواری این بنا را اثر شخص شاه طهماسب دانسته اند. دیگر اطلاعات منابع مکتوب: قاضی احمد قمی، مورخ قرن دهم هجری قمری، در کتاب خلاصة التواريخ ضمن وقایع سال ۹۵۱ می نویسد که؛ شاه طهماسب «…اراضی موسوم به زنگی آباد را از… میرزا اشرف جهان خریداری نموده باغی از باغ ارم دل گشاتر و از بستان فردوس روح افزاتر احداث نمود و مهندسان دانشور و بنایان صاحب هنر ممالک محروسه را بدان جا طلب نموده طرح باغ مربع فرموده و به باغ سعادت آباد موسوم ساختند و در میان آن باغ عمارات عالی و تالارهای متعالی و ایوانها و حوضها طرح انداخت…». مثنوی روضة الصفات از خمسه جنات عدن اثر عبدی بیکه به توصیف کاخها و عمارات و باغهای شرقی و غربی این مجموعه می پردازد. همچنین مثنوی “دوحة الازهار از همان خمسه به شرح خیابانها، باغها و عمارات شاهی و مجالس نقاشی آنها اختصاص دارد. عبدی بیک در اشعار خود از جمله بناهای مجموعه به دو بنای ارشی خانه (یا ارسی خانه) و ایوانهای شاهی اشاره کرده است. نویسنده مقاله «باغ سعادت آباد و کاخهای صفویان در قزوین» می نویسد که “ایوانهای شاهی مورد اشاره عبدی بیک همان کاخ شاهی است که در متون تاریخی از آن با نام ایران چهل ستون یاد شده است و امروزه وجود ندارد. وی می افزاید با توجه به توصیف عبدی بیک از بنا و موقعیت آن، عمارت ارشی خانه بنایی است که امروزه به کاخ چهل ستون معروف شده و در متون متأخر آن را با این نام یاد کرده اند. در مقاله «نقاشی های چهل ستون قزوین» نیز آمده؛ مشخصات ارسی خانه و تزیینات و نقاشی های آن با عمارت چهل ستون فعلی مطابقت دارد. شاهزاده فرهادمیرزا معتمدالدوله در خاطرات سال ۱۲۹۳ از این بنا بانام کلاه فرنگی شاه طهماسب یاد کرده است. مؤلف کتاب مینودر با اشاره به این سفرنامه می نویسد که؛ این عمارت تا پیش از سال ۱۳۰۰ به کلاه فرنگی شاه طهماسب معروف بود و احتمالا سعدالسلطنه – که طی سالهای ۱۳۰۶ تا ۱۳۱۲ فرماندار قزوین بوده – این بنا را تعمیر اساسی کرده و آن را به نام چهل ستون خوانده است. سیر تحول بنا: چنان که آمد مقدمات احداث باغ سعادت آباد در سال ۹۵۱ با خرید زمین آن فراهم شد. در سال ۹۶۲ پایتخت صفویان از تبریز به قزوین منتقل و شاه طهماسب صفوی با تشریفات بسیار به این شهر وارد شد. بنابر کتاب خلاصة التواریخ در این موقع عمارات دولت خانه پایان نیافته بود. مؤلف این کتاب در بیان وقایع سال ۹۶۵ به اتمام عمارات باغ سعادت آباد و انتقال دربارشاهی به دولت خانه جدید اشاره می کند. عبدی بیک نیز در کتاب تكملة الاخبار به اتمام بناها در سال ۹۶۵ اشاره کرده است. عمارت ارشی خانه، بنا به توصیف عبدی بیک میان و در تقاطع خیابان های اصلی آن و عمارات متعدد دیگر در سایر قسمت های آن قرار داشته است. براساس کتاب خلاصة التواریخ در زمان شاه اسماعیل دوم صفوی، بسیاری از این بناها ویران و یا دستخوش تغییر بسیار شد. پس از آن در زمان شاه عباس اول و دوم صفوی عمارات دیگری بر مجموعه کاخهای باغ سعادت آباد افزوده شد. ” در سال ۱۰۰۷ به دلیل انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان از اهمیت این مجموعه کاسته شد و به تدریج روبه ویرانی نهاد. در دوره قاجار مجموعه سعدیه توسط باقرخان سعدالسلطنه در محل این باغ بنا شد. سپس در دوره پهلوی، قسمتی از باغ در مسیر احداث خیابان قرار گرفت و ساختمانها و ادارات دولتی، بخشی از باغ سعادت آباد را اشغال کردند. امروزه از مجموعه کاخهای شاهی صفوی تنها عمارت موسوم به چهل ستون باقی است که بعضی آن را همان ارشی خانه مورد اشاره عبدی بیک دانسته اند و از هفت سردر ورودی کاخهای صفوی تنها سردر عالی قاپو باقی مانده است. از آن مجموعه کاخها و باغها تنها عمارت چهلستون و تنها سردر به نام عالی قاپو در حال حاضر باقیمانده است.نکاتی درباره معماری بنا: چنان که آمد براساس متون تاریخی عمارات و کاخهای سلطنتی در باغ بزرگ سعادت آباد قرار داشت. امروزه محدوده این باغ به درستی مشخص نیست و تنها قسمت کوچکی از آن باقی است. محوطه سازی ای که امروزه در این باغ دیده می شود، جدید است و از طرح اولیه باغ نشانی در دست نیست. با توجه به سروده های عبدی بیک بنای ارشی خانه (احتمالا چهل ستون) میان باغ واقع بوده است. دو سوی شمالی و جنوبی بنا دو حوض قرار داشته که آب نهرهای پیرامون عمارت به آنها می رسیده است. از این دو حوض امروزه تنها حوض جنوبی باقی مانده است. عمارت چهل ستون بنایی دو طبقه با سقف شیروانی است. در طبقه پایین تالار مستطیل شکلی میان فضاها قرار دارد که با ایوانهایی در چهار طرف، به باغ پیرامون بنا می نگرد. این ایوانها امروز همه – به جز ایوان شمالی – با پنجره های ارسی مسدود و به فضایی بسته تبدیل شده اند. سقف تالار میانی تزیینات یزدی بندی زیبایی دارد. در کاوش های مرمتی دوره اخیر حوض آب در مرکز این فضا کشف شده. وضعیت امروز بنا با توصیف عبدی بیک متفاوت است. براساس توصیف وی چهارستون پیرامون حوضی و گل جامی در سقف بالای بنا قرار داشته و به دو طبقه بودن آن اشاره ای نشده است. طبقه بالای بنا شامل تالار وسیع و صلیبی شکلی با سقف مسطح است که از هر سو با ارسی های زیبا به اطراف گشوده می شود. سقف این طبقه با قاب بندی های چوبی پوشیده شده است. تفاوت های ساختمانی دو طبقه نیز موجب شده تا طبقه دوم بنا را متأخرتر بدانند. برخی این طبقه را مربوط به دوره صفوی و احتمالا شاه عباس اول و برخی دیگر از الحاقات دوره قاجار دانسته اند. در هر طبقه رواقی پیرامون بنا قرار دارد. دقت در معماری بنا این احتمال را میدهد که این رواق ها نیز در ساختمان اولیه وجود نداشته و در مراحل بعدی به هر طبقه افزوده شده اند. رواق طبقة پایین، ستون های قطور مدور آجری دارد. قوس های نیم دایره ای بین این ستونها حاکی از تغییرات دوره قاجار است. رواق طبقه دوم ردیف ستونهای چوبی ساده دارد. فضاهای مختلف بنا مزین به نقاشی بوده اند. این تزیینات در دوره های بعد با گچ پوشانده شد که در تعمیرات سال ۱۳۳۴ ش از زیر قشر گچ بیرون آمد. امروزه بسیاری از نقاشی ها آسیب دیده یا از بین رفته و تنها قسمت های معدودی به طور ناقص باقی مانده است. کارشناسان با توجه به سبک این نقاشی ها آنها را مربوط به دوره شاه طهماسب صفوی دانسته اند. در سال ۱۳۳۶ ش این بنا به موزه قزوین تبدیل شد. متأسفانه نصب ویترین های موزه در دیوارها و طاقچه ها قسمت هایی از نقاشی های به جامانده را از بین برد. نقوش اسلیمی و ختایی از زر و لاجورد بر سقف تالار میانی طبقه تحتانی و تصاویر مینیاتور در ایوانها و نمای خارجی بنا حاکی از زیبایی و شکوه گذشته آن است. گزیدهی کتاب: تاریخ تطبیقی ایران / عزیزالله بیات بعد از مرگ شاه اسماعیل فرزندش طهماسب که هنوز به حد رشد نرسیده بود به سلطنت نشست. در سال ۹۳۲ هجری عبدالله خان ازبک خراسان را تصرف کرد. یک سال بعد سپاهیان شاه طهماسب را که مأمور مقابله با ری بود در هم شکست. شاه طهماسب در سال ۹۳۴ هجری عازم خراسان شد و در سال ۹۳۵ در محل زور آباد نزدیک جام، عبدالله خان را بسختی شکست داد و هرات و خراسان را از ازبکان گرفت. در سال ۹۳۹ هجری سلیمانخان پادشاه عثمانی پس از تسخیر آذربایجان تا حدود ابهر و سلطانیه پیش آمد و به دلیل بروز سرما، قبل از رسیدن شاه طهماسب، به عراق عرب مراجعت کرد. در سال ۹۴۰ هجری سام میرزا برادر شاه طهماسب سر به شورش برداشت و به سمت قندهار لشکر کشید و عبیدالله خان از یک موقع را غنیمت دانست و هرات را تصرف کرد. در سال ۹۴۲ هجری شاه طهماسب از آذربایجان عازم خراسان شد، عبیدالله خان از غیبت شاه طهماسب استفاده کرد و پس از غارت هرات و ماوراء النهر برگشت. شاه طهماسب در سال ۹۴۴ هجری پس از تصرف ناحیه شیروان حکومت آن ناحیه را به برادر خود القاصمیرزا داد. در سال ۹۵۱ هجری القاص میرزا بر ضد شاه طهماسب علم مخالفت افراشت و در همین سال همایون شاه پسر بابر که از تخت و تاج محروم شده بود به ایران پناه جست و به کمک پادشاه ایران سلطنت ازدسترفته را باز یافت. در سال ۹۵۳ هجري القاص میرزا به استانبول گریخت و سلطان عثمانی را بر ضد ایران تشویق و تحریک کرد، اما سرانجام دستگیر شد و در زندان در گذشت. شاه طهماسب از سال ۹۵۶ – ۹۵۷ هجری گرجستان و شیروان را به تصرف خود در آورد و در سال ۹۶۶ هجری به دلیل بروز اختلاف بين سلطان سليمان و پسران او یکی از آنها به نام بایزید به دربار شاه طهماسب پناهنده شد و مدتها در دربار میزیست تا آن که به دلیل سر زدن بعضی اعمال زشت از او، به فرمان شاه طهماسب زندانی شد و در اواخر همین سال بین در دولت ایران و عثمانی صلح برقرار شد و در نتیجه شاهطهماسب، بایزید را روانه عثمانی کرد. در همین زمان آنتونی جنکین شن، نامه ها و هدایایی از طرف ملکه الیزابت به شاه طهماسب تقدیم کرد. گزیدهی کتاب: تاریخ ایران کمبریج / صفویه / هرچند که سلطان سلیم نتوانست از پیروزی در جنگ چالدران بهره برداری کند ولی این جنگ نه تنها در رهبری شخصی شاه اسماعیل بلکه در تاریخ ایران هم عواقب عظیمی داشت… تبریز، تختگاه صفویان …مرکزیت خود را از دست داد … این شکست بی تردید سبب شد صفویان سیاست خود را به سمت شرق سوق دهند… انتقال پایتخت از تبریز به قزوین به این شهر اهمیت تازه بخشید، چون جاده های مهم و عمده جنوب شرق و جنوب غرب در آنجا به هم می پیوستند از این رو طبیعی بود که شاه طهماسب دستی به سر و صورت آن بکشد. در دفاع از شاه طهماسب باید اشاره کرد که احتمالا بهترین آثار او در شهر قزوین متمرکز شده بود که بارها از زلزله آسیب دید، از این رو از مسجد شاه او و کاخ سلطنتی چیزی باقی نمانده ولی کوشکی که بخشی از کاخ او بوده و اخیرا مرمت شده سرنخهایی در این زمینه به دست می دهد….هنگامی که شاه عباس پایتخت را در بهار 1958 میلادی از قزوین به اصفهان منتقل کرد یک دهه از جلوس وی گذشته بود. میتوان گفت که در ربع پسين سده دهم / شانزدهم در قزوین دو یا سه مکتب متفاوت و دوشادوش هم وجود داشته است. گرشاسپ نامه و شاهنامه اوراق شده، نمایانگر سبک درخشان و منسجم گروهی از نقاشان پیرامون سیاوش، صادقی و زین العابدین است؛ حال آنکه محمدی می باید رهبر هنرمندان ملایمتر و احساسیتر بوده باشد که اثر آنها در تعدادی از صحنه های طبیعی و طراحیهائی از درویشان و نیز در سه نگاره کنده شده از نسخه گلستان سعدی موجود در مجموعه محبوبیان و در نسخه منةالعاشقين هلالی به تاریخ ۱۵۸۲ م. در مجموعه ادوین بینی (Edwin Binney) کاملا مشهود است. این نگارههای احساسی بازنمودی از پایان سبک متقدم درباری صفوی است؛ در آن منظره و پیکره ها در ترکیب بندیهای هماهنگ و موزون ترکیب یافته و عشق ایرانی را به زیبائی طبیعی و انسانی و نگره صوفیانه را به عنوان دو بازتاب جلال الهی به نمایش گذاشته است. صرفنظر از نسخ خطی، خوشبختانه یکی از بناهای باقیمانده، هنر نقاشی دیواری اواسط سده دهم شانزده را نشان میدهد، یعنی کوشکی از دوره صفویان در نائین که اخیرا توسط دکتر اینگبرگ لوشی – شمیسر کاوش و بررسی شده است. بخش قابل توجهی از تزین قسمت فوقانی دیوارها و طاقبندی این بنا، باقیمانده و کیفیت آن طوری است که آدم شديداً حسرت میخورد که چرا قسمت اعظم کار هنری خوب دوره متقدم صفوی می باید بر روی دیوارهایی انجام شود که چیزی از آن باقی نمانده است. گزارش شده که خود شاه طهماسب یک یا در صحنه از دیوارهای ایران چهلستون را در قزوین نقاشی کرده است، در حالیکه نقاشان برجسته درباری همچون میرمصور و آقا میرک جامخانه بهرام میرزا را تزیین کرده اند و به قدری زیبا که یاد آور جوانان و حوریان بهشتی است. این توصیف دمسازی و انطباق کاملی با تزیین گنبدخانه ای در قصر نائین دارد؛ ولی این بنا می باید به یک نسل بعد تعلق داشته باشد. لوشی تاریخ آن را سالهای ۱۰ – ۱۵۵۰ م. می داند که در در اتاق آن آثار قلم دو نفر هنرمند متفاوت را شناسایی کرده است. این نقاشیها با توجه به جامه های پیکرها و نیز زمینه های سبک شناختی باید قبل از سال ۱۵۸۰ م. اجرا شده باشد. مهمترین تحول ربع پسین سده دهم / شانزدهم رشد علاقه به تصویر پیکرههای مستقل است. با اینکه تعدادی از پیکره های مستقل را می توان به زمان سلطان حسین بایقرا در هرات و حتی بعضی از آنها را به خود بهزاد نسبت داد، ولی دلایل کمی در خصوص وجود پیکرنگاری مستقل قبل از سال ۱۵۰۰ م. وجود دارد. تک چهره معروف امیر علیشیر نوائی می باید به ایام بعد تعلق داشته باشد چون این تصویر احتمالأ حاوی امضای درست محمود مذهب نقاش بخارا در دهه ۱۵۳۰م. و ۱۵۴۰ م. است و حال آنکه امیر علیشیر در سال ۱۵۰۱۹۱۹ دار فانی را وداع گفت. در زمان شاه طهماسب، از نقاشانی چون مير مصور، محمد قدیمی، کمال تبریزی و عبدالعزیز کاشانی به عنوان «چهره نگار و چهره گشای نام برده شده ولی چیزی از آثار چهره نگاری آنها باقی نمانده است. مهمترین پیکره نگاری که در دست است از میر مصور چهره شاهزادگان جوان و صفحاتی است که در موزه بریتانیا (تصویر ۹۳۵) و موزه هنرهای زیبای بتن است. فرزند او میرسید على هم قبل از اینکه در ملازمت همایون راهی هند شود، طرحهایی مشابه از شاهزادگان تهيه کرده بود. تاریخ این طرحها می باید در بین سالهای ۱۵۳۵ م. و ۱۵۴۰ م. باشد. گفته شده که مظفر علی هم چهره نگاری بی نظیر بوده و در قزوین دیوارهای چهلستون را تزیین کرده بود. او امروزه فقط با تصاویر نسخه ای شهرت داد… گزیدهی کتاب: تاریخ عالم آرای عباسی / ایرج افشار …بندگان اعلی حضرت به دستور معهود در ایوان چهل ستون دولتخانه مبارکه قزوین به لوازم جشن نوروزی پرداخته … … چنانچه طرح و تمثال آن بقعه شریفه را حسب الاشاره همایون نقاشان نادره کار و مصوران معجزه نگار در ایوان چهل ستون دولتخانه مبارک قزوین نگاشته کلک موی شکاف گردانیده اند … گزیدهی کتاب: سفرنامه دولاواله / شعاع الدین شفا یکشنبه هفده ژوئن در باغی که فقط با يك خیابان از قصر شاهی جدا شده و نام آن باغ جنت است شاه به سفیر اسپانی اجازه شرفیابی داد و چون مرتبه اولی بود که او را به حضور میپذیرفت مهمانی مفصلی ترتیب داد که هدایای سفیر و هدایای مختلف دیگر را از پیش نظرش بگذرانند. در این مهمانی اشخاص گوناگونی دعوت شده بودند و در مجلس بیش از صد تن از ملل مختلف با لباسها و زبانهای متفاوت دیده میشدند و از من هم برای شرکت در آن دعوت کرده بودند. این ضیافت به شام بود و به طریقی که ذیلا شرح میدهم برگزار شد:این باغ که آنرا باغ جنت یعنی بهشت مینامند به نظر من میبایستی باغ جنگلی یا بهتر بگویم جنگل مسکون نامیده میشد زیرا چیز دیگری جز تعداد زیادی درختان بلند و انبوه چنار که بر آن سایه افکنده بود نداشت . شاید هم در گوشه و کنار آن درختهای میوه کاشته بودند، ولی به هرحال کسی آنها را نمیدید . این باغ خیابانهای عریضی داشت که در جویهای آن آب جاری بود و خلاصه اینکه جز بزرگی و سایه درختان چیز دیگری نداشت تا مستحق لقب باغ بهشت شود یا حتی در خور عظمت مقام شاه باشد … در میان باغ بنای کوچکی با چند اطاق دیده میشد و روبروی این بنا استخر بزرگ چهار گوشی بود که در یکی از اضلاع آن مقابل عمارت نشیمنگاه مسقفی ساخته بودند . این قسمت چون شبه جزیره ای در استخر پیش رفته و از سه جانب مشرف بر آب بود و سقف این محل کوچک را فقط برچهار ستون قرار داده بودند چنانکه اطرافش باز و برای جریان هوا آزاد بود منتهی به علت وسعت كم فقط اشخاص معدودی می توانستند آنجا بنشینند و از هوای خنك و فرحبخش باغ استفاده کنند گزیدهی کتاب: روضه الصفات / عبدی بیگ شیرازی نقش طرازنده در ایوان شاه / گشت نگارنده به فرمان شاه / ساخت به اندیشه آفاق سیر / مردم ودیو و پری و وحش وطیر / كرد به امر شه مانی قلم / جمله نقوش و صور آنجا رقم / شاه در آن قصر سلیمان عصر / جنی و انسیش براطراف قصر / هر طرفش پر رقم و رنگ شد / غیرت مجموعه ارتنگ شد / كلك خطایی قلم سحر كار / صد گل و صد برگ نمود آشكار / داد ز نیلوفر نیكو فرش / همچو فلك هر طرفی زیورش / كار گل و لاله برآمد به ابر / از دل بیننده برانداخت صبر / ساخته صد شاخچه نقش از میان / راه فرنگی زده اسلامیان / صورت مرغان و درختان درو / خیره شده دیده رضوان درو / اژدر و سیمرغ به هم ساخته/ باز به بط پنجه در انداخته / شكل هنر برش ز سر گاو گنج/ شعله برآرد ز دل كار سنج / هر طرف از خانه وری ذوفنون / عالم دیگر ز دو عالم برون/ شد صدف چرخ پر از لاجورد / تا به صد اندیشه درو جای كرد / صبح بیامیخت سفید آب خویش/ در نظرش كار خود انداخت پیش / گشت معصفر شفق شامگاه / یافت به این رنگ در آن قبه راه / از ده و دو پنجره اش روشنی / بر ده و دو برج فلك مبتنی / بر سر هر پنجره جامی چو مهر / سر خوش از آن جام شده نه سپهر/ دیده از اره ز رقم بند روم / آمده اندر خور هم برگ و بوم / برگش از آسیب خزان در امان / بوم وی ایمن از حدوث زمان/ لاله و نیلوفر و گل بی شمار / طرفه جهانیست همیشه بهار / جانور وحشی او انس جوی / آهوی تازنده او مشكبوی / شیر شكوهنده او بی ضرر / كرده درو عدل شهنشه اثر/ رنگ و پلنگ از ره هم خانگی / بسته درو وحشت و بیگانگی / باز و بطش گشته معانق به هم / اژدر و سیمرغ موافق به هم گزیدهی کتاب: دوحه الازهار / عبدی بیگ شیرازی زهـی فـرخ بتـای عـالـم آرای / که در عالم ندیدی کس چنان جای / به هـر یکجـانبـش ایوان دیگر / جهـان آرا نـگـارستـان دیـگر / بهـر ایـوان کـه آیـد در مقابل / شـود آینیـه بـخشـش مـقابـل گزیدهی کتاب: گلستان هنر / قاضی میر احمد منشی قمی شاه جنت بارگاه ابوالبقاء سلطان شاه طهماسب انارالله برهانه اگر چه ترك آداب وسوء ادب است و گستاخی که آن اعليحضرت فردوسی منزلت را باین امر نسبت دهد اما چون شرف عرض یافت که شجره این صفت و ثمره این صنعت به حضرت شاه ولايت پناه سلام الله عليه منتهی میشود و آن اعلیحضرت را چون میل و توجه تمام بدین شغل معجز نظام بود و در این فن استاد روزگار و مهندس معجز آثار بودند تيمنا وتشرفاً لهذه النسخه الشريفه و تزئینه وتبر كألذا الرسالة المنيفه اسم مبارك آن جنت مکان را ذکر نمود و در بدو حال به مشق نسخ تعلیق و مشق تصوير رغبت تمام داشتند و اوقات با برکات صرف آن میفرمودند و استاد بی بدل گشتند و در طراحی و چهره گشایی بر تمامی نقاشان فایق آمدند و بر کات ریزه اقلام و حرکات نمونه ارقام معجز انجامش را صد هزار تحسین و چندین هزار آفرين لازمست. تعالى الله آن خامه دلفريب / کزو بافت اورنگ افلاك زيب/ چسان جان نیابد ز کلکش رقم / که جان میچکاند زنوك قلم / بود آفرینش همه پست او / زده بر رقم بوسه بر دست او / چو خواهد قلم از برای رقم / زپر فرشته ببندد قلم / ز شوقش صدف سر بر آرد ز / آب که از ابر دستش شود کامیاب / قلم را از آن کار بالاگرفت / که اندر دو انگشت او جاگرفت / قلم چون به تشعیر گیرد دبیر / از آن موی خیزد براندام شیر تصویر و کار آن والا گوهر بی نظیر بسیار است و چند مجلس در ایوان چهل ستون دارالسلطنه قزوین است از آن جمله مجلس يوسف و زلیخا و نارنج بری خواتین مصر و زنان زیبا و در آن صفحه این بیت مسطوراست: مصریان سنگ ملامت برزلیخا میزدند/ حسن یوسف تیغ گشت و دست ایشان را برید و در پائین ایوان بر جانب غرب چسبانیدهاند و در آن اوان که شاه عالميان نقاشان و کاتبان را مقرب ساخته بودند اتفاقا در باغچه دولتخانه دارالسلطنه تبریز خر الاغهای مصری سوار شده سیر میفرمودند و ایام عروج قاضی جهان و کیل که قزوینی بود با آنها جمع گشته مولانا منوف دامغانی این بیت را فرمود : بی تکلف خوش تر قی کرده اند / کاتب و نقاش و قزوینی و خر جزییات همکف ورودی اتاق اصلی همکف به غرفه جنوبی سردر ؟؟؟ حجره جنوبی همکف غرفه جنوبی مشترک با اتاق اصلی غرفه جنوبی مشترک با ایوان حجره جنوب شرقی ضلع شمالی ضلع شرقی ضلع جنوبی ضلع غربی مشترک با غرفه جنوبی راه پله جنوب شرقی نورگیر به طرف جنوب نقشه های گنجنامه پایان نامه های وابسته: مقاله های وابسته: اوضاع اقتصادی و تجاری قزوین عصر صفوی (در دوره پس از پایتختی) باقر علی عادل فر / زهرا علی محمدی قزوین، بهعنوان یکی از مهمترین شهرهای ایران عصر صفوی، در دورة پایتختی به اوج توسعه، رونق و آبادانی خود دست یافت. اما پس از حدود چهار دهه، پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل شد و بدون تردید این انتقال پیامدهای مهمی برای شهر قزوین بههمراه داشت. در واقع انتظار میرفت، رونق و آبادانی این شهر بهزودی از میان برود. چرا که بدیهی بود مرکزیت سیاسیِ یک شهر میتوانست بهمیزان قابل ملاحظهای در توسعه و رونق آن شهر مؤثر واقع شود و در نتیجه از مرکزیت افتادن آن نیز به همان میزان در زوال آبادانی آن شهر اثرگذار باشد. اما یافتههای این پژوهش که عمدتاً بر اساس گزارش سیاحان و سفرنامهنویسان اروپایی تدوین یافته، نشان میدهد، گرچه با انتقال پایتختی از قزوین به اصفهان، از اهمیت سیاسی این شهر بهمیزان قابل توجهی کاسته شد، اما بنابر علل و عوامل دیگری، این انتقال تأثیر منفی چندانی بر اهمیت اقتصادی و رونق تجاری و بازرگانی قزوین ننهاد و این شهر پس از انتقال پایتخت هم، همچنان به رونق تجاری و بازرگانی خود ادامه داد. باغ های ایرانی و ارتباط آن با کوشک در دوره صفویه (نمونه موردی: چهلستون قزوین) مهسا محرمی دوره صفویه را می توان دوره نوآوری و شروع تحولات جدید در هنر و معماری ایران دانست.از جمله عوامل موثر در شکوه وزیبایی در این دوره می توان به ساختمان کوشک ها در درون باغ ها اشاره کرد.عمارت چهلستون قزوین در این دوره ساختهشده است،که در پلان در این دوره بانگرش جدیدی که در کوشک سازی در روند طراحی داشته اندباعث تکامل این سبک ازمعماری کوشک سازی شده است،که باعث هدفمندی هم در داخل پلان و هم در ارتباط با خارج پلان یافته اند.باغ های ایرانیهم از جمله معماری است که از گذشتگان ما به یادگار مانده است و به عنوان فضایی هماهنگ با فرهنگ واعتقاد ایرانی همراهبا دانش و فن ایرانی مطرح است. با توجه به ساختار باغ کوشک ها که اغلب در دوره های مختلف تاریخ ایرانی شکل گرفته اندو این که در دوره معاضر از وجود چنین باغ هایی بی بهره بوده ایم،لزوم بررسی و تحلیل ساختار فضایی هندسه ای این باغکوشک ها را ضروری می نماید. نتایج حاکی از آن است که یکی از موثرترین راه های حصول آرامش در فضا بکارگیری عنصرکوشک در تلفیق با طبیعت و نحوه چیدمان انها در کنار هم بوده که در دوره صفویه به گونه ای متفاوت نمود یافته است. بازآفريني شهرشاهي صفوى قزوين از متون و اسناد تاريخي احسان دیزانی دوره صفویه را می توان دوره نوآوری و شروع تحولات جدید در هنر و معماری ایران دانست.از جمله عوامل موثر در شکوه وزیبایی در این دوره می توان به ساختمان کوشک ها در درون باغ ها اشاره کرد.عمارت چهلستون قزوین در این دوره ساختهشده است،که در پلان در این دوره بانگرش جدیدی که در کوشک سازی در روند طراحی داشته اندباعث تکامل این سبک ازمعماری کوشک سازی شده است،که باعث هدفمندی هم در داخل پلان و هم در ارتباط با خارج پلان یافته اند.باغ های ایرانیهم از جمله معماری است که از گذشتگان ما به یادگار مانده است و به عنوان فضایی هماهنگ با فرهنگ واعتقاد ایرانی همراهبا دانش و فن ایرانی مطرح است. با توجه به ساختار باغ کوشک ها که اغلب در دوره های مختلف تاریخ ایرانی شکل گرفته اندو این که در دوره معاضر از وجود چنین باغ هایی بی بهره بوده ایم،لزوم بررسی و تحلیل ساختار فضایی هندسه ای این باغکوشک ها را ضروری می نماید. نتایج حاکی از آن است که یکی از موثرترین راه های حصول آرامش در فضا بکارگیری عنصرکوشک در تلفیق با طبیعت و نحوه چیدمان انها در کنار هم بوده که در دوره صفویه به گونه ای متفاوت نمود یافته است. بازخوانی باغ سعادت آباد تا قزوین سمانه یار احمدی / مجتبی انصاری / محمد جواد مهدوی نژاد بازخوانی الگوی فضای میانی در معماری ایرانی علی محمد رنجبر کرمانی / امیر ملکی این نوشته، یکی از الگوهای کهن طراحی و سامان دهی فضایی در معماری ایران را بررسی می کند که «فضای میانی» نامیده شده و در شماری از ساختمان ها با کارکرد آرامگاه و کوشک میانی در باغ های کهن ایران پدیدار شده است. در این الگو، یک فضای میانی مانند گنبدخانه در مرکز ساختمان، با ایوان هایی در هرسو و فضاهایی در دوسوی ایوان ها جای دارند. پرسش این است که این الگو از کجا سرچشمه گرفته است؟ چه ویژگی های فضایی مشترکی در نمونه ها و مصادیق پرکاربرد آن یافت می شود؟ و چه هدف مشترکی در به کارگیری این الگو می توان پیش کشید؟ هدف نوشته، تبیین ویژگی های معمارانه این الگو و نشان دادن ظرفیت بالقوه آن در پذیرش کارکردهای گوناگون است. ضرورت این بررسی، توجه به زنجیره پیوستگی الگوهای طراحی معماری، در تاریخ بلند معماری ایران است؛ که مایه تشخص و هویت پویای آن بوده است. این مقاله، پژوهشی موردی (case study) درباره یک الگوی طراحی معماری است؛ چون گروه موردمطالعه در آن، شمار اندکی دارد؛ ولی ویژگی ها در آن گسترده است. این نوشته با رویکردی تفسیری، بر پایه نمونه های یافت شده از آن الگو، به همراه مستندات تاریخی و منابع کتابخانه ای، به تحلیل و تبیین می پردازد. فرضیه نوشته این است که هدف بنیادی در به کارگیری الگوی «فضای میانی» در شمار گوناگونی از ساختمان ها، توانایی آن در متمرکزساختن چشم و ذهن، و تأکید بر روی یک عنصر میانی در فضای درون است. این عنصر میانی باتوجه به کارکرد ساختمان، گاه تختگاه فرمانروا در کاخ، گاه آبنمای میانی در باغ و گاه ضریح مقدس در آرامگاه بوده است. دستاورد نوشته این است که در معماری امروز و فردا، هنگامی که معماران با انگیزه ها و کارکردهای مشابهی برخورد می کنند، الگوی توانمندی در سامان دهی فضایی در اختیار دارند که می توانند با به کارگیری آن، پیوستگی معماری ایرانی و پویایی آن را پیگیر باشند. بررسی و شناخت مواد معدنی لایهچینی و طلاچسبان دوره صفویه در عمارت چهلستون قزوین سید محسن حاجی سید جوادی / اصغر فهیمی فر / یاسر حمزوی دیوارنگارههای تزئینی عمارت چهلستون قزوین که دو دوره زمانی اویل جکومت صفوی و یک دوره زمانی حکومت قاجار را شامل میشود، در حوزه مطالعات ساختاری و سبکشناسی کمتر مورد توجه قرار گرفته و بررسی آنها با توجه به تقدم زمانی تشکیل نسبت به دیگر دیوارنگارههای بناهای دوره صفوی(بالاخص بناهای اصفهان)، به منظور شناخت سیر تحولات این هنر ضروری به نظر میرسد. سوال اصلی این پژوهش حول محور شناخت ساختاری و بررسی افتراق و اشتراک فن آرایههای لایهچینی و طلاکاری دولایه مربوط به دوران صفوی بنای مذکور است؛ و فرضیه، بر مبنای عدم تفاوت در مواد و فنون در دو دوره زمانی کوتاه متوالی اتخاذ شده است. هدف پژوهش شناخت تفاوتهای احتمالی ساختار مواد و فنون لایهچینی و طلاکاری در آن دو دوره بناست. از آنرو، بخش غربی دالان جنوبی و نقوش گیاهی دو دوره که روی همدیگر قرار داشتند، انتخاب و به کمک ابزار دندانپزشکی تا عمق لایه بستر گچی نمونه-برداری شدند. پس از بررسیهای ماکروسکوپی و کدگذاری نمونهها، دو نمونه منتخب که بتوان لایههای دیوارنگارههای دو دوره را تا بستر کنار هم مطالعه نمود، برای شناخت عنصری و تصاویر میکروسکوپی توسط دستگاه میکروسکوپ الکترونی روبشی(SEM- EDX) مورد بررسی قرار گرفتند؛ و نیز به منظور دستیابی به ترکیب فازی مواد، لایههای مختلف آرایههای لایهچینی و طلاکاری به صورت مجزا(لایه طلا، لایه گل سرخ، بستر گچی) توسط دستگاه آنالیز پراش پرتو ایکس (XRD) بررسی شدند. در مجموع 8 نمونه برای آزمایشهای مذکور مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشان از اشتراک فنون اجرای لایهچینی و طلاکاری دو دوره با کمی تفاوت در خلوص ورق طلا و گچ بستر مورد استفاده دارد؛ ورق طلای دوره اول دارای ناخالصیهای فلزی و بستر گچی آن حاوی فاز انیدریت است که در دوره دوم دیده نمیشود. نتایج حاصله میتواند در زنجیره بررسیهای هنر دیوارنگاری موثر بوده و به منظور مطالعات آتی، شناخت بست مورد استفاده تزئینات بنا پیشنهاد میگردد. بررسی و معرفی توانمندیهای گردشگری شهر قزوین، نمونه موردی: عمارت کاخ چهلستون سید هادی قریشی عمارت کاخ چهلستون نگینی است در درون مجموعه دولتخانه صفویه، مجموعه ای وسیع و باشکوه، باقی مانده از نیمقرن پایتختی شهر قزوین درزمان سلطنت شاه تهماسب صفوی و دوره های پس از آن، این بنای زیبا و مجلل در مرکز شهر قزوین واقع شده است و نگاه هر گردشگری را در عبور از این شهر به خود جلب میکند.پس از انتخاب قزوین به عنوان شهر پایلوت گردشگری آسیا از طرف بخش اسکان بشر سازمان ملل درسال 2005 ، همه نگاهها برای تبدیل این شهر به شهری گردشگری جلب شد و در این میان عمارت کاخ چهلستون نقشی مهم برای جذب گردشگران را ایفا میکرد اما پس از گذشت سالها از آن انتخاب هنوز این شهر و این عمارت مجلل و زیبا نتوانسته توجه گردشگران رابه خود جلب نمایدوآنچه ازآمارهاحاصل شده،تعدادبازدیدکنندگان ازشهرو این بنای مهم بسیارکمترازشهرهای گردشگری همچون اصفهان وشیراز است.دراین تحقیق پس ازمعرفی توانمندیهای وویژگیهای گردشگری شهرقزوین به توانمندی عمارت کاخ چهلستون و معرفی آن به عنوان مرکزی برای جذب گردشگران پرداخته شده است، روش تحقیق توصیفی، تحلیلی است که با استفاده از پرسشنامه، تجارب کارشناسان، گردشگران و شهروندان قزوینی به دست آمده است.دربخشهایی ازاین تحقیق به علتهای عدم استقبال گردشگران ازاین شهروعمارت کاخ چهلستون، بادرنظرگرفتن فرضیه هاوگزینه های پرسشنامه به تحلیل مفصل آنهاپرداخته ایم وراهکارهاوپیشنهادتی نیزارایه گردیده است. بررسی نگاره های باقیمانده در عمارت چهلستون قزوین شیری مشروطه در این رساله بر اساس گستره تحقیق مجموعه ای از دیوار نگاره های عمارت چهلستون قزوین، کوشکی که در دوره شاه طهماسب صفوی بخشی از مجموعه کاخهای سلطنتی بوده، انتخاب و بررسی گردید وجود لایه های مختلف نقاشی دیواری در این کاخ حاکی از گذشت دوران های مختلف بر آن است. که با مطالعه و بررسی آنها و استناد بر متون کهن و سفرنامه ها و ادبیات منظوم می توان با ویژگی های دیوارنگاری مکتب قزوین و سیر تحول آن آشنایی پیدا کرد. در این مجموعه دیوار نگاره ها بر اساس اشعار عبدی بیک شاعر دوره صفوی از لحاظ موضوعی شناسایی شده اند. سپس ویژگی بصری این نگاره ها با بررسی مکاتب هنری فعال در این دوره، از لحاظ خطی، فرمی، رنگی و ترکیب بندی بررسی شده است. بررسی کارکردی کاخ چهلستون ( کلاه فرنگی ) قزوین منا جباری / سمیه فتحی چکیده دغدغه طراحی فضا یکی از مسائل مهمی است که انسان از ابتدای موجودیت خود به آن پرداخته است. ولی امروزه با رشد سریع جوامع این فرایند طراحی فضا دچار اغتشاش گردیده است. روند طراحی فضا و مکان باید بر مبنای هویت گذشته آن، برآورده نمودن نیاز امروز و آفرینش فضا برای آینده صورت پذیرد تا بنا عنصری قابل درک برای استفادهکنندگان باشد و از سوی دیگر ماندگاری در ساختار کلان شهر را ایجاد نماید، این مقاله سعی دارد با جستجو در ارزشهای بنا پتاسیلهای آن را کشف نماید تا بدین طریق پویایی و تداوم فعالیت را در آن احیاء کند. بررسی نقوش وتزئینات درپلانهای معماری کوشک ها دردوره صفویه نمونه موردی: چهل ستون قزوین، هشت بهشت اصفهان هادی محمدی / زهره ترابی دوره صفویه را می توان دوره نو آوری و شروع تحولات جدید در هنر و معماری ایران دانست . از جمله عوامل موثر در شکوه و زیبابی در این دوره می توان به ساختمان کوشک ها، در درون باغ ها و تزیینات آن ها اشاره کرد .در این میان تعدادی از این کوشک ها را می توان به عنوان مهمترین بناهای این دوره نامید. عمارت چهل ستون قزوین وهشت بهشت در اصفهان که در این دروه ساخته شده است.که درپلان،تزیینات،دراین دوره با نگرش جدیدی که درکوشک سازی و روند طراحی داشته اند، باعث کامل تر شدن این سبک ازمعماری کوشک سازی شده است.با رشد معماری ایران در این دوره که در طرح بندی کوشک های آن نظامی هدفمند،هم در داخل پلان و هم در ارتباط با خارج پلان یافته اند . با توجه به خلا نسبی علمی و تحقیقاتی؛ در رابطه با معماری کوشک های دوره صفوی در قزوین واصفهان به خصوص در زمینه مطالعات کوشک ها و عناصر کارکردی (عناصر منظر ساز ) وجود دارد. پژوهش حاضر بر آن است؛ با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی و انجام مطالعات کتابخانه ای در ارتباط با آرایه های تزیینی و مطالعات میدانی در جهت شناخت این عناصر معماری وارزیابی و دسته بندی پلان کوشک ها در دوره صفویه بپردازد، با نتایج بدست آمده در پژوهش حاضر ارتباط مستقیمی بین طراحی کوشک ها ، در این دوره و استفاده از حجم های چهار گوش و شش گوش در طراحی پلان آنها مشاهده میشود،که توانسته اند ارتباط منطقی بین کل مجموعه و کوشک برقرار کنند. نتایج بیانگر آنست بیشتر تزیینات بیشتر بصورت کچ کاری و کاشیکاری وشامل نقوش گیاهی بصورت انتزاعی و همچنین تزیینات متاثر از هنر های تزیینی دوره اسلامی به صورت طبیعت گرا و تقلیدی می باشد بهشت ثانی و کوچه آراسته از خرمی شکل و جایگاه خیابان ها در جعفر آباد و قزوین صفوی فاطمه جیحانی / فاطمه رجبی سبزه میدان قزوین در گذر زمان بهاره مذهب / جمال الدین سهیلی موضوع این تحقیق بررسی چگونگی شکل گیری سبزه میدان قزوین می باشد . اهمیت و ضرورت این میدان در این است که به علت قرارگیری در محدوده تاریخی و فرهنگی شهر قزوین حائز اهمیت می باشد و همواره مکانی برای گذراندن اوقات فراغت بوده است. اهداف این تحقیق بررسی روند شکل گیری میدان می باشد. پرسش های اساسی این تحقیق عبارتند از: 1.چگونگی شکل گیری میدان 2.چگونگی شکل گیری خیابان های اطراف میدان 3.تاثیر توسعه معابر در روند شکل گیری میدان چارچوب نظری و نگرش در مورد این تحقیق بر این اساس استوار است که این میدان در طی دوران مختلف چه تاثیری در ذهن افراد داشته است. به نظر می رسد در این زمینه تحقیقی انجام نشده است. روش تحقیق در این پژوهش تاریخی- تفسیری است و گردآوری اطلاعات از طریق اسنادی انجام شده است. نتایج نشان می دهد این میدان از زمان احداث همواره مکانی مطبوع برای گذراندن اوقات فراغت بوده است. شهر تاریخی قزوین احسان اشراقی قزوين به مناسبت موقعيت جغرافيايي مساعد خود، از ازمنه کهن به يکي از کانون هاي تمدني در فلات ايران بدل گشت. بواسطه موقعيت سوق الجيشي شهر قزوين و قرار گرفتن آن بر سر راه هاي شرق و غرب، اين شهر چه در دوران پيش از اسلام و چه در دوران اسلامي از اهميت نظامي و سياسي برخوردار بوده است. پس از فتح ايران به دست اعراب مسلمان، قزوين در زمره يکي از ثغور دارالاسلام درآمد. فرايند بسط و توسعه قزوين که از عهد خلفاي عباسي آغاز شده بود، در عصر سلجوقيان رونق دو چندان يافت. در پس منازعات ايران و عثماني در زمان صفويان، شاه طهماسب اول صلاح کار در اين ديد که قزوين را بعنوان پايتخت برگزيند. در جستار حاضر ضمن بررسي جايگاه سياسي و نظامي قزوين در اعصار گوناگون، آثار و ابنيه تاريخي اين شهر – خاصه آنان که در عهد صفويه احداث شده اند – معرفي مي گردند. طراحی ساختار میان افزا با رویکرد معاصرسازی بنای تاریخی ( نمونه موردی: کاخ چهلستون (عمارت کلاه فرنگی) قزوین) آتوسا بیات / سارا نجفی / کیانوش ناصرالمعار ایران به دلیل دارا بودن پیشینه تاریخی و بناهای کهن، اندوخته با ارزشی را فراهم می سازد که می تواند نیازهای مادی، معنوی، فرهنگی و روانی انسان ها را برآورده نماید. با این حال، با گذشت زمان و با توسعه شهرها، این میراث کهن رو به انزوا رفته و از پویایی آنها کاسته شده است. هدف از انجام این پژوهش، ارایه راهکارهایی متناسب در راستای ارتقاء پویایی در عملکرد بنا، معاصرسازی بناهای باارزش تاریخی، حفظ عناصر ارزشمند درونی و ایجاد ارتباطات محیطی در مرتفع ساختن نیازهای امروز به عنوان راهکاری کارآمد و در نهایت خلق ساختاری میان افزا متناسب با بنا می باشد. سایتی که به عنوان نمونه موردی در تحقیق حاضر انتخاب شده است، بنای ارزشمند کاخ چهلستون (عمارت کلاه فرنگی) واقع در منطقه مرکزی قزوین می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، روش توصیفی- تحلیلی است. سرانجام، سه راهکار از پیش تعیین شده با قابلیت تعمیم به سایر نقاط تاریخی و بناهای ماندگار ارایه گردید: پیشنهاد اول، افزودن ساختمانی جدید با عملکردی پویا مبتنی بر نیازهای امروزی است که به واسطه فعال بودن آن، پویایی مجموعه تاریخی حاصل می شود. در دومین مورد، مرکزیت بخشیدن به بنای تاریخی مطرح می گردد و سومین آن به ایجاد ساختاری میان افزا با تداوم کاربری نسبت به بنای تاریخی اشاره می کند. قزوین و وجه تسمیه آن سید محمد دبیر سیاقی مقاله «قزوين و وجه تسميه آن» درصدد تبيين ريشه شناسي و معناي واژه « قزوين» است. از اين رو، سير تاريخي منابع از قرن سوم هجري تا كنون، جهت دستيابي به سوال مفروض مولف در باب ريشه واژه «قزوين»، بررسي شده است. در پايان مقاله، پس از بررسي آرا منابع، نظر تازه اي بر مبناي پژوهشهاي مولف ارايه شده است. عمارت کلاه فرنگی قزوین مصطفی صدیق ایمانی کالبدشناسی شهر قزوین در دروان صفوی باقرعلی عادل فر / رقیه فراهانی فرد شهر قزوين پس ا ز تشکيل دولت صفوي اهميت ويژه و منحصر به فردي يافت و به سرعت مراحل رشد و ترقي خود را در زمان شاه طهماسب اول طي کرد. اين شهر در وهله نخست مرکز تجمع گروه ها و اقوام مختلفي شد که پس از پايتخت شدن راهي اين شهر شدند. همچنين مرکزيت سياسي اين شهر اهميت مذهبي و تجاري قابل توجهي بدان بخشيد. در اين دوران ساخت بناها و مساجد جلوه جديدي به فضاي اين شهر بخشيد، اما ديري نپاييد که باانتقال پايتخت به اصفهان همين شهر پر جمعيت و پر جنب و جوش بر اثر نا بساماني و درهم ريختگي سياسي و اجتماعي رونق گذشته خود را از دست داد. بررسي چگونگي گسترش شهري و صورت بندي هاي اجتماعي اين شهر با توجه به تنوع قومي مذهبي در اين دوران سزاوار پژوهشي جديد است. در اين مختصر مسئله جابه جايي اقوام و گروه هاي مذهبي و کارگزاران ديواني و پيامدهاي آن در کالبد شهري به منزله محور بحث مورد بررسي قرار گرفت. نقاشی کاخ چهلستون قزوین و کاخ های دیگر صفوی از خلال منظومه عبدی بیگ شیرازی احسان اشراقی شهر قزوين پس ا ز تشکيل دولت صفوي اهميت ويژه و منحصر به فردي يافت و به سرعت مراحل رشد و ترقي خود را در زمان شاه طهماسب اول طي کرد. اين شهر در وهله نخست مرکز تجمع گروه ها و اقوام مختلفي شد که پس از پايتخت شدن راهي اين شهر شدند. همچنين مرکزيت سياسي اين شهر اهميت مذهبي و تجاري قابل توجهي بدان بخشيد. در اين دوران ساخت بناها و مساجد جلوه جديدي به فضاي اين شهر بخشيد، اما ديري نپاييد که باانتقال پايتخت به اصفهان همين شهر پر جمعيت و پر جنب و جوش بر اثر نا بساماني و درهم ريختگي سياسي و اجتماعي رونق گذشته خود را از دست داد. بررسي چگونگي گسترش شهري و صورت بندي هاي اجتماعي اين شهر با توجه به تنوع قومي مذهبي در اين دوران سزاوار پژوهشي جديد است. در اين مختصر مسئله جابه جايي اقوام و گروه هاي مذهبي و کارگزاران ديواني و پيامدهاي آن در کالبد شهري به منزله محور بحث مورد بررسي قرار گرفت. مطالعه ساختار آرایه های طلاکاری ،لایه چینی و آنالیز نقوش تزئینی آن در دوره صفوی در عمارت چهلستون قزوین سید محسن جاحی سید جوادی آرایههای لایهچینی از هنرهای تزئینی- سنتی در معماری ایرانی محسوب میشوند که شکوفایی آن را باید در دوره صفوی جست و جو کرد؛ با توجه به پیچیدگی اجرای این هنر و فراموش شدن آن، امروزه اهمیت و ضرورت بازشناخت هنری و فنی آرایههای لایهچینی احساس میگردد. پژوهش حاضر به مطالعه ساختار آرایههای طلاکاری و لایهچینی و ترسیم وآنالیز نقوش تزئینی لایه چینی دوره صفوی در عمارت چهلستون قزوین میپردازد. این پژوهش با دو رویکرد تحلیلی توصیفی و آزمایشگاهی با هدف واکاوی و تبیین شناخت ساختار بخشهای مختلف این آرایهها از جمله ساختار آلی و معدنی لایهچینی و همچنین لایه طلایی استفاده شده روی لایهچینی، موسوم به طلاکاری، انجام میپذیرد. آزمایشها شامل آنالیز دستگاهی پراش اشعه ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM-EDX)، و همچنین طیفسنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR) و کروماتوگرافی گازی- طیفسنج جرمی (GC- Mass) است. پرسش اصلی این پژوهش حول محور ساختارشناسی مواد آلی و معدنی به کار رفته در آرایههای لایهچینی و طلاچسبانی عمارت چهلستون قزوین است. فرضیه پژوهش با تکیه بر بررسیهای تاریخی، وجود لایههای معدنی گچ، گل سرخ و گچ، لایه طلا، و در بخش مواد آلی وجود سریشم به عنوان بست لایه گل سرخ، و روغن بزرک به عنوان بست لایه طلاست. میدان اسب شاهی: جلوخان دولت خانه صفوی قزوین حمید رضا جیحانی / فاطمه رجبی بسياري از افزوده هاي صفوي در شهر قزوين و به خصوص ساخته هاي دوره ي طهماسبي تخريب شده اند. ميزان اين تخريب ها و تغييرات بعدي به اندازه اي است که اکنون درکي از شکل يا جايگاه ميدان اسب وجود ندارد. اين مسئله، فهم بخشي از اعتبار فرهنگي قزوين را دچار خدشه مي کند و مهم تر اينکه درک ما را از شهر صفويِ در حال تغيير و تحول و همچنين سير تحول و تکوين شهر در ايران فرو مي کاهد. علاوه براين؛ بايد توجه داشت که ميادين در پايتخت هاي صفوي از عناصر مهم حکومتي در جهت بازنمايي سياست هاي شاه و دربار محسوب مي شدند و نقشي حتي فراتر از يک فضاي شهري مهم داشتند. لذا؛ حذف اين عناصر از شهر، ممکن است به عدم فهم روابطي فراتر از کالبد و فضاي شهر نيز منجر شود. در جهت شناخت و بازنمايي قزوين صفوي و اجزاء و عناصر اصلي آن، مطالعات پرشماري صورت گرفته و نظرات متفاوتي در مورد آنها وجود دارد. ازجمله برخي معتقدند که خيابان مقابل سردر عالي قاپو-که ازجمله عناصر باقيمانده از دوران طهماسبي قزوين است-يکي از ميادين شهر با نام ميدان اسب بوده است. عده اي از محققان نيز برخلاف اين نظريه، معتقدند ميدان اسب جايي در شرق خيابان قرار داشته است. علاوه بر موقعيت و موجوديت اين عناصر، نقش اجتماعي و سياسي اين فضاها نيز چندان مشخص نشده است. بنابراين هم در ابعاد فرهنگي و هم سازمان کالبدي فضايي شهر، نياز به مطالعه ي دقيق تري وجود دارد. در اين پژوهش، با بررسي پژوهش هاي پيشين و همچنين مطالعه ي اسناد و مدارک دست اول، تلاش شده است تا زمينه ي ارائه ي تفسيري دقيق تر از بخشي از دارالسلطنه ي قزوين فراهم شود که معطوف به ميدان اسب است. اين که ميدان يادشده از نظر فعاليت هايي که درونش صورت مي گرفته؛ چه نسبتي با ميدان ديگر قزوين يعني ميدان سعادت داشته است؛ کجا واقع بوده و صورت کلي آن چگونه بوده است و چطور با عناصر پيرامون خود، چه جديد و چه قديمي تر ترکيب مي شده است. در اين پژوهش-که روشي تفسيري تاريخي دارد-تلاش شده است تا براساس تفسيرِ توصيفات تاريخي همچون اشعار شاعر دربار و متون تاريخ نويسان دوره ي صفوي، تصويري از دارالسلطنه و به خصوص ميدان اسب ترسيم شود. در ادامه، اين تصوير با کمک گرفتن از ساير منابع تکميل مي شود و در مقايسه با بستر شهري موجود و نشانه هاي باقي مانده ازجمله سردر عالي قاپو، خيابان مقابل آن و مسجد حيدريه، مقياس و دقت بيشتري خواهد يافت. در اين راستا، منابع پژوهش ازجمله توصيفات عبدي بيگ شيرازي و متون تاريخي صفوي، سفرنامه ها و ترسيم هاي موجود از قزوين، جمع آوري، مطالعه و تحليل شدند. به موازات مطالعات کتابخانه اي، بررسي هاي ميداني صورت گرفته و نشانه هاي موجود در محدوده ي ميان دارالسلطنه و مسجد حيدريه در جنوب آن نيز پيمايش و مطالعه شدند. در اين مقاله، اطلاعات به دست آمده از مجموعِ منابع بررسي شده در کنار مطالعه ي ساختار اجتماعي قزوين صفوي، رفتار شاه و رفت وآمدها و زدوخوردهاي درون دربار، آشکارکننده ي شکل و جايگاه ميدان اسب و همچنين موقعيت آن در شهر هستند و علاوه براين نحوه ي ارتباط ميدان را با خيابان و بناهاي مهم مجاور روشن مي کنند. براين اساس ميدان اسب نه ميداني کاملاً عمومي، که جلوخاني در مقابل دارالسلطنه است که در شرق سردر عالي قاپو، جنوب کاخ جهان نما و شمال مسجد حيدريه واقع شده و با معبري به شمالي ترين بخش خيابان واقع در جنوب عالي قاپو متصل مي شود. اگرچه اين پژوهش تصويري از ميدان را فرارو قرار مي دهد؛ اما درک بهتر ابعاد و شکل ميدان نيازمند مطالعات ميدانيِ گسترده تر و گمانه زني هايي است که يافته هاي اين پژوهش مقدمات آن محسوب مي شوند. omidjavidani
دیدگاهها