بازار


دانستنی ها



«بازار: واژه، بازار در ایران»: این واژه احتمالاً از صورت مفروض ایرانی باستان anarāč-āhav گرفته شده است. بازار ایرانی با ویژگی‌های خود زبانزد جهانیان بوده و واژۀ ایرانی بازار به بسیاری از زبان‌های جهان در آمده است.بازار ایرانی مجموعۀ واحد و مستقلی از دکان‌ها، تیمچه‌ها، کاروان‌سراها، میدان‌ها، بناهای مذهبی، حمام‌ها، و دیگر مکان‌های عمومی است. این مرکز تجاری سنتی معمولاً دارای طاق ضربی آجری است. روزنه‌هایی که در طاق آجری تعبیه شده نور و جریان هوا را تأمین می‌کند و بلندی سقف فضای بازار را در فصل گرما خنک می‌سازد. در بازار، خانۀ مسکونی وجود ندارد، ازاین‌رو مجموعۀ اصلی بازار را می‌توان به هنگام شب، در تعطیلات، یا اعتصابات بست.بازارهای ایران قیصریه هم دارند. معمولاً در دکان‌های قیصریه درهای بزرگی هست که می‌توان آنها را قفل کرد. بازارِ شهرهای کوچک چند صد دکان یا کمتر و بازارِ شهرهای بزرگ چندهزار دکان دارند. خان یا سرا جزء لاینفک بازار است. بخش اعظم بازارهای مسقّف از راسته‌های طولانی با طاق‌های قوسی تشکیل شده است. در برخی از جاها، طاق‌های گنبدی، طاق، و تویزه‌های زیبا گاه با شکنج و شبکه‌های نورگیر و تزیینات دیگر بوده است. بسیاری از گنبدها و دالان‌ها با طرح‌های هندسی آجری تزیین شده و سقف بیشتر گذرها با گچ پوشیده شده است. در بازارها معمولاً تزیینات کاشی‌کاری یا معرق‌کاری دیده نمی‌شود، مگر در سردر مساجد یا دیگر بناهای مذهبی. قیصریۀ اصفهان، بازارنو در شیراز، بازار خان‌ولی در یزد نمونه‌های عالی معماری بازار است.













دکان‌ها در دو سوی راسته اصلی و راسته‌های فرعی قرار داشتند. برخی از راسته‌ها به عرضه کالاهای مخصوصی اختصاص داشت؛ مانند بازار بزازها، کفاشها، زرگرها و آهنگرها. کاروانسراهای درون شهری – که قبلا مورد بحث قرار گرفت. اغلب در پشت دکانهای بازار قرار داشت و به وسیله راهرو یا فضای کوچک به بازار مرتبط می شد. بسیاری از سراها دو طبقه ساخته می‌شدند و همه آنها دارای حیاط مرکزی بودند. در طول بازارها اندازه مشخص و معینی نداشت و به نسبت وسعت شهر و رونق بازار متفاوت بود. طول راسته اصلی در شهرهای کوچک و متوسط در حدود چند صد متر و در شهرهای بزرگ، بیش از یک کیلومتر بود و عرض بازارها بین پنج تا ده متر بوده است. در ساختمان بازارها از بهترین مصالح و شیوه‌های معماری استفاده می‌شد. ستونها و دیوارها بیشتر از سنگ و آجر بود و برای پوشاندن سقف از گچ و آجر استفاده می‌کردند. برای پوشاندن دهانه‌های بزرگ مانند چهارسوها و تیمچه‌ها از گنبد و کاربندی استفاده می‌شد. پشت بام بازارها هم بیشتر با کاهگل پوشانده می‌شد؛ زیرا کاهگل هم عایق حرارتی بود و هم عایق رطوبتی. کف بازارها اغلب خاکی بود که در اثر گذشت زمان کوبیده و محکم می‌شد. البته گاهی از سنگ و آجر برای پوشاندن کف بازار و حجره‌ها استفاده می‌کردند.


در سرچشمه‌های سُریانی سده‌های پیش از اسلام بارها از بازارهای شهرهای پارتی و ساسانی یاد شده است. گفته شده بسیاری از شهرهای کهن مانند اهواز از درون یک بازار پدید آمده‌اند. همچنین در این باره گفته شده که گذرهای باستانی (در شهرهای رومی) که تنها از آلونک‌های چوبی به گونه نابسامان کنار هم گرد آمده بودند، با گذشت سال‌ها با گذر ارابه‌ها و چهارپایان به آنها آسیب می‌رسیده و از این رو سراسر کوی را برای جلوگیری از ویرانی با آسمانه (سقف) پوشاندند. این آسمانه، نخست سَبک و از جنس پارچه، پوست و بوریا (حصیر) بوده است. کم‌کم آسمانه‌های چوبی جای آنها را گرفت و تا زمانی که آتش سوزی‌ها، مردم را به ساختن پوششی پایدارتر وادار ساخت، پابرجا بودند. بدین گونه راسته‌های بازار پدید آمد. به زبان دیگر، در جایی ناشناخته، رده‌ای از آلونک‌ها و دکه‎‌های چوبی سرهم بندی شده، که گذری آنها را به هم می‌پیوست، دارای آسمانه شد. این گذرها سپس به گونه بازارهای سرپوشیده با مهرازی هماهنگ درآمد.


بازار خیاط ها
پاسکال کست
(Pascal Coste)
نقاشي
1842-1840 م.
(دوره قاجار)

دسترسی

جز آنچه گذشت، در آثار معرفی شده در این دو دفتر، نکات آموزنده و جذاب بسیاری برای معماران وجود دارد؛ از جمله : مقابله با رقابت فضای باز حیاط با فضای بسته تیمچه – دو عنصر اصلی طرح – مثلا در سرای اکبریان اراک و مجموعه ملک اصفهان و سرای ابو الحسن تبریز : شیوه تركیب فضاهای باز و بسته بزرگ و کوچک بر اساس نظامی هندسی، مثلا در مجموعه های امیر و حاجب الدولة تهران و سعدالسلطنه قزوین در نوذری اراک؛ توان معماران در غلبه بر شکل نامنظم بیرونی بنا بدون تظاهر در فضاهای داخلی در بناهایی همچون سرای گلشن اصفهان و امیر تبریز و حاج رضای قزوین؛ تسلط بر طراحی فضاهای سرپوشیده و سیع، مثلا در تیم بزرگ قم و تیمچه امین الدوله كاشان و تیمچه مظفریه تبریز به کیفیت خاص فضاهای بسته و کوچک در تیمچه ملک و تیمچه حاج کریم اصفهان و تیمچه های منفرد بازار تبریز (حاج صفر علی و حاج محمد قلی)، که چگونه در محدوده ای کوچک قضایی مهم و به یاد ماندنی خلق شده است ؛ استادی طراحان در افكندن طرح حیاطهای گشاده در سرای مشیر شیراز و حاج کریم اصفهان و وکیل کرمان و همین طور سرای کاشانی اراک: طرح خاص حیاط مطبق سرائی نور کاشان با ورودیهایی در سطوح مختلف و تغییر شکل و تصرف در ستنهای قدیم طراحی در طرح سرای کتاب فروشهای اراک و عبور غیر منتظره کوچه از میانه طبقه دوم در سرای سادات برد، که نمونه هایی استثنایی‌اند.




بازارها نیز در مقولۀ بناها جای می‌گیرند که منابع چندانی بدانها نپرداخته‌اند. برای مثال کلاویخو نقل می‌کند از بازار بزرگی که تیمور در مرکز شهر سمرقند در هم کوبید و هیچ مخالفی را تحمّل نکرد
سرپوش مرکزی بازار هرات و نواحی طاقدار منتهی به آن، احتمالاً تجدید بنا شده و تا سدۀ نوزدهم باقی مانده است. احداث آن را می‌توان با توجّه به بنای بازارهای بسیاری در بخارا که از سدۀ شانزدهم برجای مانده‌اند، در همین سده دانست، و در حقیقت چون بازار هرات از باشکوه‌ترین بازارهای عصر خود محسوب می‌شده شکّی باقی نمی‌ماند که در بنای بازارهای مزبور مؤثر بوده است. البتّه، فکر ساخت چارسوق در آن زمان تازگی نداشت: پیش از آن، شاه یحیی مظفّری در مرکز یزد چارسو گنبد داری با چهل مغازه معروف به بازار هرات حجره‌ای در بالای هر مغازه قرار داشت. در حدود سال 1424/828– 1425 وزیر شمس‌الدّین محمّد طاهر بازاری در یزد ساخت که در میان آن بنای عالی گنبدی (گنبدخانه) به چشم می‌خورد. بازار تیمور در سمرقند که پیش از این یاد شد، بنا به گفتۀ کلاویخو، طاق بندی شده بود.
بعضی اطلاعات در زمینۀ دیگر بازارهای دورۀ تیموری در هرات موجود است. علاء‌الدوله نیز چارسوقی در میان این شهر قدیمی ساخت، سلطان حسین بازار شیخ چاوش را در بیرون از دروازه ملک، تعمیر کرد. تیم دو طبقۀ کلاه فروشان در بازار مَلِک وقف مجتمع میرعلیشیر گردید، احتمالاً این تیم طاق‌بندی شده بود.

شهرها و قصبات و روستاهای مهم‌ایران دارای بازارها با مراکز تجاری می‌باشند. بازارها معمولا در مرکز شهر‌هاقرار دارند و بازرگانان و پیشه وران در آن‌جا گرد هم می‌آیند. بازارها به شکل دالانهای بزرگی تقریبا شبیه خوابگاه‌های صومعه‌هاهستند ولی قدری پهن‌ ترند. در هر طرفی دالان دکان‌های کوچک کم و سعت با سقف کوتاه بنا شده است. دكان‌ها از ساعت هفت صبح تا غروب آفتاب باز هستند. هر دالان مختص یک نوع مال‌التجاره یا پیشه ورانی است که دارای حرفه‌ای مشترک هستند و از‌این رو مردم بر حسب احتیاجاتی که دارند می‌دانند به کجا مراجعه نمایند. اداره بازارها بر عهده داروغه‌ها است و در آنجا حق قضاوت دارند. داروغه‌ها نسبت به بازرگانان و کسبه تعدی می‌کنند و هر نوع باج و رشوه که بتوانند از آنهامی‌گیرند بدون آن که برای‌این عمل کیفر بیینند. برای آگاهی از در آمد شغل داروغگی باید مبلغی را که برای تصدی آن پیشکش می‌شود در نظر گرفت. در ارومیه شخصی از اهالی محل را دیدم که برای احراز ‌این شغل ده هزار تومان پرداخت نمود. در هر دالان علاوه بر داروغه سه یا چهار مامور پلیس جزء هم هست که همانند روساشان، در صورتی که بازاریان تسلیم نظر آنها نشوند آنها را مرعوب می‌کنند. در بین‌این فرومایگان حتی یک نفر هم پیدا نمی‌شود که نتواند با مهارت چیزی از هر یک از دكانها یا کارگاههای حوزه‌ی ماموریتش اخاذی نماید.
بیگلربیگی‌ها تقریبا همگی در ولایت خود صاحب بازار هستند و چون هیچ کس را قدرت رسیدگی به اعمالشان نیست، از‌این راه در آمد هنگفتی به دست می‌آورند و در نتیجه مردم را از اشتغال به هرگونه کسب دلسردمی‌نمایند. علاوه بر آن بیگلربیگی‌ها حقی دارند به میل خود دكانها را ببندند و هر موقع که خواستند دوباره باز کنند.‌این هم نوعی دیگر از اجحاف است که راه سوء استفاده از آن را به خوبی می‌دانند که چه گونه بازرگانان و پیشه وران نگون‌بخت را در معرض ستمگری‌های تازه قرار دهند. آنها به‌این منظور از کلیه‌ی اخبار و شایعات بد از قبیل شکست در یک جنگ با درگذشت یکی از بزرگان برای بستن بازار استفاده می‌نمایند. همچنین در مواقعی که از کسی احساس نارضایتی بکنند، به بستن دکان او مبادرت می‌نمایند و به خوبی می‌دانند که صاحب دکان برای گرفتن کلید با هدیه‌ای در کف مراجعه خواهد نمود هیچ کس حق ندارد در دکان بخوابد زیرا به مجرد بسته شدن دکاکین بازار بلافاصله تحت حفاظت داروغه قرارمی‌گیرد. به دستور داروغه، مامورین او در تمام مناطق بازار کشیک شبانه دارند و کلیه‌ی اشخاصی را که بعد از ساعت ۹ در آنجا تردد کنند توقیف می‌نمایند. در صورتی که شخص توقیف شده ناشناس باشد پای او را به فلک می‌بندند و چنانچه در مظان دزدی با سوء ظن قرار گیرد، دماغ یا گوشهایش رامی‌برند اما در صورتی که دزدی کرده باشد فورا او را اعدام می‌کنند و سرش را جلو قصر حاکم می‌گردانند.
تعیین نرخ مواد خوراکی و همه‌ی اوزان قسمتی از وظایف بی شمار داروغه‌هااست که نسبت به اجرای مقررات آن خیلی سختگیر هستند و از‌این حیث در مقام مقایسه با کشور فرانسه بی نهایت برتری دارند، زیرا بدبختانه درباره‌ی‌این قسمت از وظایف پلیس غالبا در اروپا سهل انگاری می‌شود با ‌این که کلیه ی مایحتاج زندگی نرخ بندی شده است، ولی نرخ گذاری واقعی در مورد نان، گوشت و نمک است و چنانچه فروشنده‌ای جرات‌این را داشته باشد که نسبت به‌ این سه جنس از قیمت تعیین شده تجاوز کند و یا ‌این که با وزنه های تقلبی هراندازه هم که ناچیز باشد و یا با ترازوهای نامیزان فروش کند بدون معطلی سر خود را بر باد می‌دهد. دماغ یک نانوای ارومیه‌ای را در حضور من بریدند زیرا که وزنه هایش مختصری دستخوردگی داشت. هنگام اجرای مجازات داروغه به او تذکر داد که به علت شفاعت من بوده که به‌این مفتی از خطر مرگ نجات یافته است.‌این نوع خشونت‌ها در‌این کشور که همه چیز حتی هیزم و میوه را وزنی می‌فروشند بسیار لازم و مفید است.
بازار محلی است که بازرگانان غیر محلی و بیکاره‌ها صبح‌ها در آنجا گردهم می‌آیند و چون اشعه آفتاب درون آن نمی‌تابد هنگام تابستان خنک و در فصل زمستان تا اندازه‌ای گرم است.  خانم‌ها هم گاهی برای خرید یا ملاقات دوستانشان به بازارمی‌روند اما زن‌های طبقات پایین همیشه به تعداد زیاد در آنجا دیده می‌شوند که غالبا از صبح تا شب را در بازارمی‌گذرانند و در تمام‌این مدت برای کسب خبر از دکانی به دکان دیگرمی‌روند و از‌این راه نزد خانم های کنجکاو جامعه ی اشراف و متمولین کسب اعتبارمی‌کنند.‌این زنها غالبا گماشته‌ی خانمهای مزبور هستند. من اغلب شاهد یاوه گویی‌های بی پایان‌این زنها بوده‌ام که پس از سه ساعت وراجی چنان گرم شده بودند که به صدای مکرر خبر دار خدمه‌ای که در‌این نوع معابر پیشاپیش اریاب‌هایشان حرکت می‌کنند توجه ننموده‌اند.‌این معابر همیشه پر از جمعیت است که لاینقطع پر و خالی می‌شود. زنهای‌ایرانی با‌ این که از سر تا پایشان زیر حجاب پوشیده شده، مهارت خاصی در شناسایی یکدیگر از راه خیلی دور دارند و شگفت آور‌ این که در موقع برخورد با یکدیگر اطمینان دارند که عوضی نگرفته‌اند در صورتی که مردها غالب اوقات از کنار زنهای خودمی‌گذرند بدون آن که آنها را بشناسند.

این میدان بزرگ ( میدان شاه اصفهان ) دراعیاد و مواقع رسمی، از قبیل روزهای پذیرایی سفیران، خالی می‌گردد؛ ولی در اوقات دیگری مشحون از مسگران و آهنگران، کهنه‌فروشان، خرده پیشه‌وران و فی‌الجمله دکاکین کوچک بیشماری که هرگونه خواروبار مورد لزوم در آنها مشاهده می‌گردد. این طوافان یک قطعه حصیری روی زمین بساط می‌کنند، و یا فرشی پهن می‌نمایند، و دستگاه خود را با چتر آفتاب حصیری یا پارچه پشمینۀ سیاه که روی پایه‌ای تعبیه شده، و به اختیار به حرکت در می‌آید، می‌پوشانند. اینها کالای خود را هیچگاه از میدان بیرون نمی‌برند، ولی شب هنگام بساط را در داخل صندوق‌هایی که به یکدیگر می‌بندند، قرار می‌دهند؛ و یا اینکه بساط خود را به شکل لنگه بارهایی در می‌آورند که همه‌شان با طناب کلفتی به یکدیگر محکم بسته و پیوسته است، آنگاه چادر (یا تجیر) کوچک خود را بر روی صندوق‌ها یا لنگه پاره‌های مزبور انداخته، بدون اینکه کسی را به نگهبانی بگمارند، میدان را ترک می‌گویند.

گنجنامه / بازار سعد السلطنه قزوین

گنجنامه / بازار سعد السلطنه قزوین
گنجنامه / بازار سعد السلطنه قزوین




مقرنس از الگوهاي اصيل و کهن در معماري ايران ست که بعد از شناخت آن توسط معماران ايراني در دوره هاي مختلف به تکامل رسيده و به شکل هاي متفاوت اجرا شده است. الگوهاي متفاوت از مقرنس در گونه هاي مختلف معماري ايراني هم چون امام زاده- مسجد و بازار قابل مشاهده است. هدف اين پژوهش پاسخ به اين سوال است که شباهت ها و تفاوت ها بين الگوي مقرنس ها در ارسن بازار تاريخي تبريز چگونه است؟ براي يافتن اين تفاوت ها و تشابه ها هندسه مقرنس هاي به کار رفته در بخش هاي مختلف بازار تاريخي تبريز بررسي و تحليل شده است. به نظر مي رسد طرح هاي مقرنس در عين وجود شباهت هاي ظاهري داراي تفاوت هايي در الگوي طرح ها با توجه به موقعيت قرارگيري در فضاهاي متفاوت هستند که موجب ايجاد طرح هاي متفاوت شده است. اين تحقيق از نظر هدف، طرحي کاربردي است، و با روش توصيفي- تحليلي انجام شده است. اطلاعات لازم براي پژوهش از طريق مطالعات کتابخانه اي، پيمايش هاي ميداني (مشاهده) و ترسيم هندسه مقرنس ها با استفاده از نرم افزار اتوکد و تري دي مکس انجام شده است. چون تبريز براثر زلزله سال 1193 قمري تخريب شد و بيش تر بناهاي آن از جمله مجموعه بازار تاريخي تبريز در دوره قاجار ساخته شد، اين مطالعه مي تواند الگوي هندسي مقرنس سازي دوره قاجار تبريز را نشان دهد. نمونه هاي تحليل شده از بناهاي بازار مقام صاحب الامر، مسجد حجت الاسلام، سراي کچه چيلر و مسجد-مدرسه حاج صفرعلي و مسجد کوچک (بالا مسجد) هستند که مقرنس دارند و بر مبناي معيارهاي شکلي، ايستايي، طرح و اجرايي تحليل شده اند. يافته هاي تحقيق حاکي از اين است که مقرنس در بازار تاريخي تبريز به نسبت نوع کاربري در بناها، تفاوت هايي در نوع، شکل و مکان کاربرد دارد. مقرنس در بناهاي مذهبي در کانه پوش هاي محراب ها و گوشه بندي گنبد خانه استفاده شده است. ولي در فضاهاي عمومي در مکان مشرف به ميان سرا و ايوانچه هاي طبقات فوقاني به کار رفته است. علاوه بر اين الگوي طرح ها در بناهاي مذهبي پيچيده تر از بناهاي غيرمذهبي است.


بررسي چگونگي شکل گيري بازار قزوين و ويژگي معماري کاروانسراها و پاسخ به اين پرسش که روند شکل گيري بازار چگونه است؟ خصوصيات معماري کاروانسراهاي آن چه مي باشد؟ موضوع اين تحقيق است. اهميت اين تحقيق بر اين است که علاوه بر شناسايي شهر از نظر اقليم و بناهاي موجود، به بررسي موقعيت بازار و عناصر آن در شهر بپردازيم. در اين تحقيق با استفاده از روش توصيفي-تحليلي، ابتدا منابع مکتوب مرتبط با موضوع به شکل اسنادي گردآوري شده و سپس با بررسي و تحليل بناهاي موجود، ويژگي هاي کالبدي آن ها تحليل و تبيين شده است.که در اين راستا جداولي ارائه شده است که در آن ها ويژگي، تصاوير، پلان، مقاطع کاروانسراها طبقه بندي و مورد ارزيابي قرار گرفته است. نتايج تحقيق نشان مي دهد که روند شکل گيري بازار از دوره صفوي آغاز و تا دوره پهلوي ادامه داشته است. بيشتر بازارها يک راسته اصلي و شکل خطي دارند، اما بازار قزوين داراي تناسبات مرکزي است و راسته هايي تقريبا مستقيم دارد که اين راسته ها، شکل شطرنجي پيدا کرده اند و به نظر مي رسد، به شکل آگاهانه اي ايجاد شده اند که کاروانسراهاي بزرگ و فضاي خيابان از عناصر هويتي آن به حساب مي آيند. بيشتر کاروانسراهاي آن در دوره قاجاريه و در دو طبقه با حجره هايي در اطراف حياط شکل گرفته اند که با ورودي هاي متعدد به مجموعه بازار راه دارند.


تجارت به عنوان مهمترين شکل مبادله اجتماعي، از جمله فعاليتهاي اصلي انسان است. فعاليتي که سبب احداث فضاها و مکانهاي ويژهاي به نام « بازار»، به شکلهاي گوناگون شده است. بازار را نه تنها جغرافي دانان و محققان اسلامي وجه مشخصه شهر ميدانند، بلکه دانشمندان غربي نيز شهر را مرکز مبادله کالا و کانون اصلي تجارت شناخته اند. به همين دليل است که شهرهاي اسلامي به وسيله بازار، از کليه شهرهاي ادوار مختلف تاريخي باز شناخته مي شوند. اين شاخصه در طول تاريخ پرفراز و نشيب شهرهاي اسلامي دچار تحولاتي شده است. چنين تحولاتي در مقطعي از تاريخ، بازار را به عنوان «کانون هدايت اقتصادي شهر و منطقه» جايگاه رفيعي بخشيده بود. اعتبار اقتصادي بازار و بازاريان، مرتبه اجتماعي، فرهنگي و مذهبي بازار را نيز در اذهان عمومي تجلي بخشيد. اما در دوره معاصر فضاهاي نوين تجاري، بازارها را به حاشيه کشانده است. هدف اين مقاله واکاوي چنين پويشي در شهر يزد به عنوان نمونهاي از شهرهاي ايراني – اسلامي بوده است. به اين منظور در روشي توصيفي، تاريخي و کمي، ابعاد و اجزاي بازار يزد مرور و تحليل شده است. تحليل تاريخي و کمي اين تحقيق نشان داده است که گرچه عنصر بازار به عنوان شاخصه شهر اسلامي در يزد همچنان اعتبار کالبدي و اجتماعي مناسبي را در خود نهفته دارد؛ اما جلوه گاه فعاليتهاي مدرن تجاري نيست. اين مهم حتي در صنوف تخصصي بازار يزد مثل زرگري و بزازي نيز درخششي نداشته و همين شرايط، رکود عملکردي رو به رشدي را بر چهره بازارها نمايان ساخته است.

تجارت به عنوان مهمترين شکل مبادله اجتماعي، از جمله فعاليتهاي اصلي انسان است. فعاليتي که سبب احداث فضاها و مکانهاي ويژهاي به نام « بازار»، به شکلهاي گوناگون شده است. بازار را نه تنها جغرافي دانان و محققان اسلامي وجه مشخصه شهر ميدانند، بلکه دانشمندان غربي نيز شهر را مرکز مبادله کالا و کانون اصلي تجارت شناخته اند. به همين دليل است که شهرهاي اسلامي به وسيله بازار، از کليه شهرهاي ادوار مختلف تاريخي باز شناخته مي شوند. اين شاخصه در طول تاريخ پرفراز و نشيب شهرهاي اسلامي دچار تحولاتي شده است. چنين تحولاتي در مقطعي از تاريخ، بازار را به عنوان «کانون هدايت اقتصادي شهر و منطقه» جايگاه رفيعي بخشيده بود. اعتبار اقتصادي بازار و بازاريان، مرتبه اجتماعي، فرهنگي و مذهبي بازار را نيز در اذهان عمومي تجلي بخشيد. اما در دوره معاصر فضاهاي نوين تجاري، بازارها را به حاشيه کشانده است. هدف اين مقاله واکاوي چنين پويشي در شهر يزد به عنوان نمونهاي از شهرهاي ايراني – اسلامي بوده است. به اين منظور در روشي توصيفي، تاريخي و کمي، ابعاد و اجزاي بازار يزد مرور و تحليل شده است. تحليل تاريخي و کمي اين تحقيق نشان داده است که گرچه عنصر بازار به عنوان شاخصه شهر اسلامي در يزد همچنان اعتبار کالبدي و اجتماعي مناسبي را در خود نهفته دارد؛ اما جلوه گاه فعاليتهاي مدرن تجاري نيست. اين مهم حتي در صنوف تخصصي بازار يزد مثل زرگري و بزازي نيز درخششي نداشته و همين شرايط، رکود عملکردي رو به رشدي را بر چهره بازارها نمايان ساخته است.


بازارهای ایرانی یکی از مهم ترین بخش های تشکیل دهنده ساختار شهر در شهرهای تاریخی و فرهنگی باستان بوده اند. این بازارها علاوه بر تاثیرگذاری بر ساختار کلی شهر و شکل گیری محله ها، به عنوان یکی از مظاهر مهم معماری، در میان مردم از اهمیت برخوردار بوده و در جهان نام آور شده اند. هدف این مقاله شناسایی و استخراج مولفه های تاثیر گذار در معماری دوره های صفویه و زندیه در جهت کاربست مجدد در فضاهای دوره معاصر می باشد. نمونه های بررسی شده در این مقاله بازار قیصریه اصفهان و بازار وکیل شیراز می باشد.این تحقیق بر اساس شیوه توصیفی – تاریخی با رویکرد کیفی و نگرش کالبدی صورت گرفته است. نحوه گردآوری اطلاعات در بخش ادبیات و پیشینه پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی و بررسی اسناد تاریخی و در بخش تحلیل با منطق قیاسی انجام شده است. نتایج حاصل از این تحقیق کمک بسیاری به بازشناسی جایگاه و پیشینه ی تاریخی شهرهای اصفهان و شیراز، همچنین میزان اهمیت و رونق آن در زمان های گذشته خواهد کرد.

مطالب مرتبط