راه


دانستنی ها



فرهنگ ریشه شناختی



نقشه راه های ایران






کتاب ها



احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم (جلد 1)

ایران: پل میان‌فرهنگی تعاملات بین‌المللی جاده ابریشم

اطلس تاریخی نقشه‌ها و تصویرهای جغرافیایی آذربایجان: مطالعه توصیفی – تطبیقی سرزمین، شهرها و مرزهای استان‌های آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل

تاریخ آسیای مرکزی و جاده ابریشم جلد 1

تاریخ آسیای مرکزی و جاده ابریشم: دوران اسلامی (جلد 2)


تاریخ و جغرافیای تاریخی جاده ابریشم (جلد 1)

تاریخ و جغرافیای تاریخی جاده ابریشم (جلد 2)

تحقیقات باستانشناسی جلد جهارم / ژاک دومرگان

تمدن‌های باستانی خاور نزدیک / ژرز کنتنو / علی اصغر سروش

جاده ابریشم

جاده ابریشم

جاده ابریشم

جاده‌ی ابریشم

جاده ابریشم (جلد 1)

جاده ابریشم (جلد 2)

جاده ابریشم از نگاه سیاحان و تصویرگران جهان

جاده ابریشم در گذرگاه سرزمین قزوین

جاده ابریشم میراث ماندگار تمدن‌های قاره کهن: مجموعه مقالات همایش بین‌المللی جاده ابریشم

جاده ابریشم و سایر مسیرهای حمل و نقل تجاری آسیای مرکزی با جهان (گذشته تا حال، آینده): (توسعه …

جاده‌ی ابریشم و کاروانسراهای پارتی – ساسانی

جاده‌های ابریشم

جاده‌های طلایی و حیاتی در ایران باستان

چهارسوی جاده ابریشم

دانشنامه جاده ابریشم راه طلایی جهان
راه ابریشم

راه ابریشم

راه ابریشم

راه‌های ابریشم: تاریخ جدید جهان

راه و رباط / کریم پیرنیا / کرامت الله افسر

راههای باستانی و پایتختهای قدیمی غرب ایران 

راهها و معابر باستانی غرب زاگرس در دوران پارت و ساسانی

راه‌های ابریشم: نگاهی نو به تاریخ

راه های باستانی ناحیه اصفهان و بناهای وابسته

راه های غرب ایران

ری باستان

سفر برگذشتنی: پابه پای ناصر خسرو بر جاده‌ی ابریشم در هزارمین زادروز او (جلد 1)

سفر برگذشتنی: پابه پای ناصر خسرو بر جاده‌ی ابریشم در هزارمین زادروز او (جلد 2)

سفرنامه از خراسان تا بختیاری 1

سفرنامه از خراسان تا بختیاری 2

سفرنامه تاورنیه

قلعه‌های راه ابریشم

کاروانسرا در ایران

کاروانسراهای ایران زمین

کاروانسرا در فرهنگ ایران / ناصر تکمیل همایون

کاروانسراهای اشکانی / ایزیدور خاراکسی / همایون صنعتی

گرکویه در گذرگاه راه ابریشم با نگاهی به تاریخ: شاخه‌ی، اسپهان – هرمز راه ابریشم

معماری ایران دوره اسلامی / یوسف کیانی

معماری تیموری در ایران و توران / لیزا گلمبگ / رنتا هلد / دونالد ویلبر / کرامت الله افسر / محمد یوسف کیانی

معماری تیموری در خراسان / برنارد اوکین / علی آخشینی

کاروانسراهای اصفهان در عصر صفوی / اعظم صابری نسب


کمتر


پایان نامه ها



اوضاع جاده ابریشم در آستانه تهاجم مغولان 

بررسی ابعاد اجتماعی – فرهنگی جاده ابریشم در دوران تاریخی اشکانی و ساسانی

بررسی نقش ایران در احیای جاده ابریشم

 بازشناسی، حفاظت و باززنده سازی رباط سنگی انوشیروانی با توجه به اهمیت جایگاه رباط در راه ابریشم

بازشناسی راه‌های باستانی- تاریخی و حفاظت از نشانه‌های کهن در محدوده ری تا ساوه (مطالعه موردی کاروان‌سرای حاجی آباد)

بررسی موانع توسعه گردشگری راه ابریشم: مطالعه موردی محور سمنان _ تهران

چهار – راه باستانی استان همدان به ماندگاههای مادی

حیات اقتصادی ایران در عصر سامانی ونقش جاده ابریشم در آن

راه‌سازی در جنگل

راههای تجاری فارس طی سال های جنگ جهانی اول و دوم(1293-1324ش/1914-1945م)

مرکز بازشناسی تمدن ها و تعاملات فرهنگی ملل مختلف در امتداد جاده ابریشم(تبریز)

نقش آسیای میانه در رونق جاده ابریشم در دوره باستان

نقش پیاده راه در ارتقا عملکرد فضای شهری(طراحی ارتباط دو فضای تاریخی و طبیعی نمونه موردی حاشیه رودخانه دز و محله قلعه (بازار) شهر دزفول)

کمتر


مقاله ها



از کوار (شیراز) تا سواحل خلیج فارس؛ تحلیلی بر اهمیت بازرگانی پل کوار و بند بهمن در دوره ساسانی و صدر اسلام

اهمیت سرزمین قزوین در مسیر تاریخی- فرهنگی جاده ابریشم

بازشناسی راههای باستانی- تاریخی در محدوده ری تا ساوه و چگونگی شکلگیری آن راهها

بازشناسی مفهوم «راه» از دیدگاه یک جهان زبانی فرهنگی با تاکید بر واژه های حوزه معنایی «فضاهای ارتباطی» در زبان فارسی


بررسی تاثیر راه ها بر شکل گیری نظام ساختاری شهر تبریز در دوره قاجار

بررسی سیر تاریخی و ساختار کاروانسراهای ایران

بررسی کاروانسراهای ایران نمونه موردی: کاروانسرای شیخ علی خان واقع دراقلیم گرم و خشک

بررسی و تقویت عملکردی – کالبدی استخوانبندی شهر قزوین با تاکید بر عنصر راه و میدان در دوران معاصر

پژوهشی پیرامون راه های باستانی نیشابور به توس

تاثیر برخی عوامل جغرافیایی بر شبکه راه های کشور

تکوین راه های ارتباطی کردستان (اردلان) از دوره سلجوقی تا پهلوی، با تکیه بر قدرت گیری خاندان اردلان

جایگاه آثار معماری مرتبط با راه های دوران اسلامی کردستان

راه های تاریخی ناحیه قم در عهد سلجوقیان

راه های تجاری و سیاسی شرقِ ایرانِ عصر تیموری

زوال بعد معنایی خیابان در ایران (از دوران باستان تا امروز)


معناشناسی تاریخی و فرهنگی سبیل در قرآن کریم

نقش راه ها بر شکل گیری ساختار فضایی شهر کرمان در دوره صفوی و قاجار

نقش سیاسی و تجاری قلعه های محور الوار – اندیمشک در دوره اسلامی با استناد بر بررسی و شناسایی باستان شناختی منطقه

کمتر


فیلم ها

یافته های آپارات

یافته های گوگل

یافته های یوتوب

کمتر


اخبار



خبربان

مهرنیوز

همشهری


کمتر


راه و رباط

مجمد کریم پیرنیا
کرامت الله افسر


راه و ساختمان‌های وابسته به آن از آغاز تاریخ تاکنون در این سرزمین اهمیت بسزایی داشته است. وجود تعداد بسیاری از واژه‌ها و اصطلاحات مربوط به راه و راهداری در زبان فارسی مانند کاروانسرا، خان، ساباط، آب‌انبار، پل و مانند آنها می‌نماید که زندگی مردم این کشور تا چه اندازه به راه وابسته بوده است. مطالب این کتاب از کتب مسالک یا سفرنامه‌ها و جغرافیاهای تاریخی برداشته شده و نگارندگان کوشیده‌اند چکیده آنچه را که مربوط به راه و تأسیسات آن بوده، در این دفتر گرد آورند.

دسترسی


کتاب برگزیده

باب اول

مقدمه

در واقع می‌توان گفت طرح راه‌ها و جاده‌های ایران قدیم و ایران کنونی طبق الگویی است که طبیعت آب و خاک بر اهالی آن تحمیل کرده است منتهی هر چه بر میزان تمدن ودرجه قدرت صنعتی مردمش افزوده شده توانسته‌اند با دستکاری ورفع دشواری‌های این الگوی طبیعی راه خودرا به هدف‌های مقصود آسان‌تر و کوتاه‌تر سازند.
چشمه علی در ری ، تپه سیلک نزدیک کاشان ، تپه گیان نزدیک نهاوند ، تل باکون حوالی تخت جمشید و بسیاری از تپه‌های دیگر که غالباً در کنار جاده‌های اصلی و فرعی و شهر‌ها و آبادی‌های کنونی واقع شده به عمل آمده است مدلل می‌دارد که همه این اما کن که محل دهات وقصبات وشهرهای قدیمی است و سابقه آن‌ها به چند هزارسال پیش از میلاد مسیح می‌رسد ، مراکز اجتماعاتی منفرد ومنزوی نبوده است. از آثار واشیاء مکشوفه در این اطلال که منشاء ومحل صدور غالب آن‌ها معین شده است وهمچنین از شباهتی که میان آثار هنری مکشوفه در این نقاط وجود دارد معلوم می‌گردد که از ازمنه بسیار قدیم راه‌های ارتباطی میان این آبادی‌ها برقرار بوده و کاروان‌هایی در مسیر آن‌ها به رفت و آمد وحمل کالاهای گوناگون و اخذ و اقتباس سبک‌های هنری می‌پرداخته‌اند. و ضمن حفاری‌هایی که در تپه سیلک و تپه گیان و تپه حصار و شوش صورت گرفته اشیایی مانند صدف وعتیق و فیروزه و مهرها و حلقه‌هایی از سنگی بلور وسنگ لاجورد پیدا شده که می‌رساند این اشیاء از راه‌های دورتری به آن‌جاها حمل شده است. همچنین در سیلک مهرهای منقوش پیدا شده که از آن برای مهر کردن خمره‌های محتوی مال التجاره و یا تضمین عدل‌های کالا استفاده می‌شده است و همین امر ثابت می‌کند که در آن عهد باستان تجارت به حدی توسعه یافته وامتعه به نقاط بسیار دور فرستاده می‌شده که اختراع واستعمال مهر را ایجاب می‌کرده است. چیزهایی مانند صدف و دیوریت و آبسدین و مس و برنز و زروسیم که معمولا از راه‌های دور آورده می‌شد پرارزش و قیمتی محسوب می‌شد و به همین مناسبت محل استخراج آنهارا مخفی نگاه می‌داشتند و حمل و نقل آن‌ها هنگام عبور از میان سرزمین‌های وسیع تحت نظر محافظین صورت می‌گرفته و برای این منظور هیئت‌های مجهز نظامی با قوافل فرستاده می‌شد. لوحه‌ای که مربوط به دوره نارامسین است و در شوش پیدا شده  به صورت  نامه‌ای است که در آن روابط بازرگانی بین شهرهای دوررا در هزاره سوم پیش از میلاد بیان می‌کند
شواهد دیگری که وجود راه‌های معین را در این ازمنه بسیار قدیم مدلل می‌سازد، پیدا شدن آثار و تصاویری از حیوانات بارکش است که انسان موفق به اهلی کردن آن‌ها شده و آن‌ها را به منظور مسافرت و حمل و نقل کالا یا لشگرکشی در مسیر راه‌های معینی مورد استفاده قرار می‌داده است و قطارهای حیوانات بارکش و شاید ارابه‌های سبکی میان شهرهای کوچکی که حفریات باستانشناسی ما را به داخل کوچه‌های پر پیچ و خم آن رهبری کرده است رفت و آمد می‌کرده‌اند. نخستین و مهم‌ترین حیواناتی که از این لحاظ به استخدام بشر در آمده است اسب و خر و گاو وشتر بوده است.
ابزار فلزی که مربوط به یراق اسب بوده و جزو برنزهای معروف لرستان دیده می‌شود و مربوط به هزاره دوم پیش از میلاد مسیح است وجود اسب و پرورش آن را در نواحی کوهستانی مغرب ایران ثابت می‌کند. مسلماً این حیوان را به منظور سواری و حمل و نقل در راه‌ها و جاده‌هایی که آبادی‌های آن زمان را به یکدیگر مربوط می‌کرده به کار می‌برده‌اند.
دلیل دیگر بر وجود راه‌های منظم و معین در ازمنه پیش از تاریخ مسیرهایی است که از طریق آن‌ها مهاجرت‌های دسته‌جمعی صورت گرفته است. مهم‌ترین این مهاجرت‌ها، مهاجرت اقوام آریایی است که در طول مسیرهای معینی انجام گرفته. زمان این مهاجرت‌ها به تحقیق معلوم نیست، ممکن است در دفعات مختلف و از چند طریق به عمل آمده باشد زمان مهاجرت اقوام آریایی که بعدها در تاریخ ایران صاحب نام ونشان شده‌اند بنا به تحقیق دانشمندان بین ۲۰۰۰ تا 1400 سال پیش از میلاد مسیح است.

راه در دوره هخامنشی

ممکن است کوروش کبیر در بهبود وضع طرق وشوارع واحداث راه‌های تازه اقدام کرده باشد ولی مورخین چیز زیادی در این باره ذکر نکرده‌اند.در ایام سلطنت کمبوجیه فرزند وجانشین کوروش سخنی درباره راه گفته نشده جز آ‌ن‌که در سفر لشگرکشی به مصر کبوجیه  به جای اتخاذ راه دریایی از صحرای بی آب و علف سینا گذشت و در این مورد شیوخ عرب ساکن آن حوالی در راهنمایی و رساندن آب به لشگریان او کمک‌های شایانی انجام دادند.
باید گفت اقدامات مهم درباره اصلاح و تنظیم راه‌ها و کشف واحداث راه‌های جدید و تأسیسات دیگر مربوط به آن در زمان پادشاهی داریوش بزرگی صورت گرفته است چه در زمان این شهریار شاهنشاهی هخامنشی به منتهی وسعت خود رسیده و بزرگ‌ترین دولتی بوده است که تا آن تاریخ در جهان به وجود آمده بود. برای رفع احتیاجات اداری و سیاسی و اقتصادی و امنیت چنین کشور پهناوری راه‌های خوب از اهم ضروریات بوده است چنان‌چه راه‌های مجهز وسهل العبوری وجود نداشت اداره کشوری که از کناره‌های سیر دریا (سیحون) تا حوالی کارتاژ در افریا واز سواحل دریای سیاه تا کناره‌های رود سند گسترده شده بود. غیر ممکن می‌نمود. مورخین قدیم یونان همگی خوبی راه‌های این دوره را ستود‌ه‌اند وهرودوت به تفصیل از وضع راه‌ها و تجهیزات آن‌ها در دوره هخامنشی سخن گفته و گزنفون که شخصا قسمتی از این راه‌ها را پیموده نوشته‌های هرودوت را تأیید کرده است.
 اینک عین گفته هرودوت را درباره راه‌های دوره هخامنشی نقل می‌کنیم: و «اکنون شرح درست جاده مورد بحث قرار زیر است: ایستگاه‌های شاهی و کاروانسراهای شاهی و کاروانسراهای باشکوه در تمام طول راه وجود دارد و در سرتاسر آن در جاهایی که راه از محل‌های غیر مسکون عبور می‌کند خالی از خطر است در لیدی و فریگیه دریک مسافت نود و چهار پرسنگی و نیم بیست ایستگاه یافت می‌شود. بعد از خروج از فرنگیه باید از رود هالیس گذشت و در این‌جا دروازه‌هایی وجود دارد که قبل از عبور از رود باید از درون آن‌ها گذشت. پادگانی نیرومند این پست را نگهبانی می‌کند. بعد از گذشتن از این دروازه‌ها و دخول در کاپادوکیه بیست و هشت ایستگاه ویکصد و چهار پرسنگی شخص را به مرزهای کیلیکیه می‌رساند که از آنجا جاده از دو دروازه دیگر که هریک از آن‌ها دارای پست‌های نگهبانی است می‌گذرد. با پشت سرنهادن این دروازه‌ها شخص راه را ادامه از داخل کیلیکیه عبور می‌کند و در مسافت پانزده فرسنگی و نیم سه ایستگاه وجود دارد. مرز میان کیلیکیه و ارمنستان رودخانه فرات است که باید از آن با قایق گذشت. در ارمنستان عده استراحتگاه‌ها پانزده ومسافت راه پنجاه و شش پر سنگی و نیم است در این‌جا مکانی است که پادگانی در آن مستقر شده است. در این ناحیه چهار رودخانه وجود دارد که از آن‌ها می‌بایستی توسط قایق عبور کرد. نخستین این رودها دجله است و دومی و سومی نیز همین نام را دارند اگرچه رودخانه‌های مختلفی بوده حتى از یک محل هم سرچشمه نمی‌گیرند. زیرا آن رودخانه‌ای که من آن را رودخانه نخستین نامیدم از دو رودخانه تشکیل شده و سرچشمه آن در ارمنستان است در صورتی‌که رودخانه دیگری که بعد قرار دارد از کشور مادها می‌آید. چهارمین رودخانه گیندس” Gyndes است واین رودخانه‌ای است که کوروش با کندن 360 نهر آن را به شعبه‌هایی تقسیم کرد. با خروج از ارمنستان و داخل شدن در کشورماتی یان Matienian به چهار ایستگاه بر می‌خورید. بعد از گذشتن از این ایستگاه‌ها شخص وارد کیسیه Cissia می‌شود که با طی چهل و دو پر سنگی و نیم و یازده ایستگاه به رود قابل کشتیرانی دیگری به نام Choaspes  (کرخه) میرسند که در سواحل آن شهر شوش بنا گردیده است بنا بر این عده ایستگاه‌هایی که میان سارد و شوش قرار گرفته به ۱۱۱ می‌رسد.
گذشته از این شاهراه اصلی که شهر سارد و سواحل آسیای صغیر را در کنار دریای اژه به شوش مهم‌ترین پایتخت هخامنشیان می‌پیوست راه‌های دیگر وجود داشت که کرسی ایالات و کشورهای تابعه را به نواحی مختلفه شاهنشاهی متصل می‌کرده است که مطابق گفته دمرگان به شرح زیر بوده است:
1ـ از تخت جمشید پنج راه به شوش، پریتکان (فریدن اصفهان) کرمان، بنادر دیلمان و هر موز در کنار خلیج فارس می‌رفت.

 ۲ـ از همدان یا هگمتان پنج راه به شوش، بابل، ری، گنزک و آذربایجان کنونی متصل می‌شد.

 3 ـ از شوش سه راه به بابل، همدان، تخت جمشید و شعبه‌هایی هم از بعضی از این راه‌ها تا اصفهان و بندر دیلمان در کنار خلیج فارس امتداد داشت.
 ٤ـ از ری ( رگRages )  پنج راه به آذربایجان ـ همدان ـ شهر صد دروازه (هیکاتم پیلس) در جنوب غربی دامغان و مازندران و پری‌تکان می‌رفته.
5 ـ از ولایت دامغان کنونی یا کومش قدیم سه راه به استرآباد (زادراکرت) و ری و خراسان می‌پیوست.

 6ـ از کرمان پنج راه به تخت جمشید، پاسارگاد، هرموز، تپاله رود سند) و باختر امتداد می‌یافت. علاوه بر راه‌های نام‌برده طرق دیگری نقاط بی‌شمار کشور پهناور هخامنشی را به هم وصل می‌کرد. مانند: راه سارد به بندر سینوپ در کنار دریای سیاه ـ راه نینوا به سارد ـ راه بابل به سوریه و نینوا و شوش و گرا (در ساحل القطیف کنونی) ـ راه‌های فنیقیه به مصر و آسیای صغیر و کیلیکیه و آسیای صغیر و نینوا و بابل وشوش.

 راه دریایی در زمان هخامنشیان

از شاهراه‌های آبی پیش از عهد هخامنشیان که واسطه بین مشرق و غرب بود دو رود فرات و دجله بوده است. این دو رودخانه راه دریایی هند و دریای مغرب مدیترانه) را به یکدیگر مر بوط می‌ساخته در زمان بخت النصر Nabuchodonosor(561  ـ 604 ق. م.) پادشاه کلده بندری به نام تره دن  Teredon در کنار خلیج فارس وجود داشته که واسطه بازرگانی میان هندوستان و بندر صور از بنادر فنیقیه در ساحل دریای مغرب بوده است بدین طریق که کالای تجارتی از هندوستان به این بندر حمل می‌شده و از آن‌جا از طریق دره رود فرات تا خاک سوریه رفته و از آن‌جا از راه خشکی به فنیقیه و بنادر آن برده می‌شد. در دوره پیش از هخامنشیان اهمیت این راه بیش از راه دریایی دریای احمر و رود نیل بوده است. موقعی که ایرانیان بر سر کار آمدند راه‌های خشکی را بر راه آبی ترجیح داده و از رودخانه فرات بعنوان سد دفاعی استفاده کرده و بر روی آن سدهای آبیاری احداث کردند و  به جای راه دریایی دریای هند و بحر احمر را دائر کردند و با حفر کانالی که این دریایاخیر را با دریای مغرب می‌پیوست سفائن بازرگانی می‌توانستند مستقیماً از هندوستان کشورهای کناره‌های دریای مغرب بروند.
داریوش فرمان داد تا دریای احمر را به رود نیل متصل سازند وسند این کار داریوش علاوه بر گفته هردوت کتیبه ای است که در نزدیکی کانال سوئز کشف گردیده و در آن داریوش شرح اقدام خود را به چهار زبان مصری و پارسی باستان وایلامی و آشوری نوشته است: ترجمه متن فارسی آن به شرح زیر است:
بند ۱ ـ خدای بزرگی (است) اهورمزدا که آن آسمان را آفرید. که این زمین را آفرید. که مردم را آفرید. که شادی مردم را قرارداد (آفرید). که داریوش را شاه کرد که به داریوش شاه شهریاری را که بزرگ (و) دارای اسبان خوب و مردان خوب است ارزانی فرمود.
بند ۲ـ من داریوش شاه بزرگی  (هستم) شاه شاهان، شاه کشورهای دارای همه گونه مردم، شاه در این زمین بزرگی دور و دراز، پسر ویشتاسب هخامنشی.
بند 3 ـ داریوش شاه گوید من پارسی هستم از پارس مصر را گرفتم فرمان کندن این ترعه را دادم از رودخانه به نام نیل که در مصر جاری است تا دریایی که از پارس می‌رود. پس از آن این ترعه کنده شد چنان‌که فرمان دادم و کشتی‌ها از مصر از وسط ترعه به سوی پارس روانه شدند چنان‌که مرا میل بود…
این نکته را باید در نظر داشت اگرچه با حفر کانال میان نیل ودریای احمر راه‌های دریایی توسعه بیشتری یافت و از اهمیت راه آبی فرات تاحدی کاسته شد ولی با وجود براین این راه محل عبور و مرور سفائن بوده و تجارت داخلی از همین راه صورت می‌گرفته و بنادر متعددی در خلیج فارس با جوش وخروش بازرگانی وجود داشته‌اند که غالب بنادر کنونی خلیج جانشین آن‌ها می‌باشند.

چگونگی راه در دوره اسکندر و سلوکیان

اسکندر که قصد داشت تمام دنیای متمدن آن روز را در زیر نگین فرمانروایی خود در آورد پس از دست یابی بر امپراطوری هخامنشی و در هم کوبیدن قدرت نظامی و سیاسی آن به سختی تحت تأثیر تمدن باشکوه و آداب و رسوم ایران قرار گرفته بسیاری از رسوم و آداب ایرانی را پذیرفت و علی‌رغم میل سرداران یونانی خود بسیاری از ایرانیان را در مقامات خود نگه داشت و چون نظر کلی او این بود که تمدن شرق وغرب را درهم آمیزد در کنار غالب شهرهای مسخره، کلنی نشین‌هایی تأسیس کرد و یونانیانی که قدرت جنگی کردن نداشتند و مهاجرین تازه وارد از آن سرزمین را در آن‌ها متوطن ساخت بیشتر این شهرها به نام اسکندریه شهرت یافت.
اسکندر مانند پادشاهان هخامنشی برای استحکام امپراطوری خود و نیروی اقتصادی آن توجه خاصی به دایر نگاهداشتن راه‌ها مبذول داشت. به ویژه در توسعه شبکه کانال کشی داخلی و توسعه راه‌های دریایی کوشش بسیار نمود تا سه قاره آسیا واروپا و آفریقا را با یکدیگر مرتبط سازد.
هزاران بازرگان و پیشه ور یونانی در پی سود و کسب منال به دنبال لشکر اسکندر به راه افتاده در شهرهای جدید و در واقع کلنی‌هایی که اسکندر از یونانیان تشکیل می‌داد ساکن می‌شدند و رشته‌های نویی از کارهای بازرگانی و صنعتی در بلاد جدید به وجود می‌آورند. و مراکز تجارتی آن‌ها با شهرهای یونان روابط دیرین داشتند و بدین طریق مبادلات بازرگانی میان شرق وغرب توسعه ورواج کلی یافت. این توسعه اقتصادی به کشفیات جدید جغرافیایی که هنگام لشکر کشی‌ها صورت می‌گرفت کمک فراوان کرد و در پی آن هنر و زبان یونان در شرق زمین نفوذ کلی یافت.
به طور کلی سلوکیان جاده‌های بزرگی را که سه قاره آسیا و اروپا و آفریقا را به یکدیگر پیوند می‌داد، در دست داشتند و همه این راه‌ها از ایران می‌گذشت. سلوکیان جاده‌ها را وسیع‌تر کرده وضع آن‌ها را مرتب ساختند. جاده‌هایی که از بحر احمر تا هند می‌رفت توسط پادگان‌های نظامی محافظت می‌شد. در آن قسمتی که راه‌ها از بیابان‌ها می‌گذشت در فواصل معین آب انبارها و کاروانسراهایی بنا کرده بودند. بنابراین سرعت ارتباطات و حمل و نقل به منتهی حد خود رسید به طوری‌که به جز عهد اختراع ماشین بخار سرعت سیر کاروان‌ها درهیچ عهدی به پایه آن دوره نمی‌رسد.

 چگونگی راه و تأسیسات مربوط به آن در عهد اشکانیان و ساسانیان

چون اشکانیان قدرت بیشتری یافتند و قلمرو فرمانروایی خودرا به سوی مغرب توسعه دادند. شهر صد دروازه (هیکاتوم پیلس) را که محل آن را نزدیک دامغان تصور می‌کنند به پایتختی برگزیدند. سپس پس از چیره شدن بر سلوکیان و بیرون راندن آن‌ها از فلات ایران و تسلط بر دشت پهناور بین النهرین تیسفون را که در ساحل چپ دجله مقابل شهر سلوکیه واقع بود مرکز خود قرار داده از سوی مغرب با دولت روم که امپراطوری وسیعی تشکیل داده بود همسایه شدند. چون دولت روم بر تمام سرزمین‌های ساحلی دریای مدیترانه و اروپای مرکزی و غربی تسلط یافته ثروت فراوانی گرد آورده بود زندگی تجملی در آن کشور رواج کلی یافت. محصولاتی مانند ابریشم و پارچه‌های ابریشمی وفرش‌های گرانبها وعطریات و بوهای خوش و احجار کریمه و فلزات قیمتی وسودمند چون زر و سیم و فولاد چین و هند و ادویه وعاج خواهان بسیار پیدا کرد. راهی که این کالاها را از مشرق به مغرب می‌رساند ناگزیر از فلات ایران می‌گذشت بنابراین جاده‌های ایران و راه دریایی خلیج فارس و دریای احمر از نظر اقتصادی اهمیت شایانی کسب کرد نظر به این‌که تجارت بین کشورهای مشرق وجنوب آسیا مانند چین و هند و کشورهای اطراف دریای مغرب که همه در زیر لوای امپراطوری روم قرار گرفته بودند از فلات ایران یا آب‌های مجاور آن می‌گذشت قسمت اعظم جنگ‌ها و درگیری‌های دولت‌های اشکانی و ساسانی با روم ریشه اقتصادی داشت و به خاطر دست یافتن بر شاهراه‌های بزرگی بوده است. و در دوره اشکانی و سپس در عهد ساسانیان انحصار تجارت اشیاء مذکور در فوق مخصوصاً ابریشم در دست ایرانیان بود و رومیان هر چند می‌کوشیدند که راهی دیگر پیدا کرده و مستقیماً ابریشم را از چین وارد کنند موفق نمی شدند. همان‌طور که پادشاهان اشکانی مانع بودند که میان رومیان با مردم چین ارتباط مستقیم برقرار شود در نواحی شرقی رود تاریم Tarim هم اقوامی می‌زیستند که از ارتباط مستقیم مردم چین با آسیای مرکزی و شهرهای ترکستان شرقی جلوگیری می‌کردند. بنابر این سالیان دراز چینیان با ساکنین دره نهر تاریم و رومیان با ایرانیان بر سر این قضیه در کشمکش بودند.
پادشاهان اشکانی و بعدها خلف آن‌ها دولت ساسانی برای بهبود وضع جاده‌ها و انتظام طرق وشوارع اهتمام فراوان به خرج می‌دادند و برای تأمین هزینه نگهداری راه‌ها مالیات‌هایی از کالاهای بازرگانی می‌گرفتند که از منابع مهم درآمد دولت بوده است. راه‌هایی را که از بیابان‌ها و کنار کویرها می‌گذشت با چاه‌های آب و کاروانسراها و رباط‌ها مجهز کرده بودند بر سر راه مهمی که از بیابان بین بین النهرین و شرق سوریه می‌گذشت نیز شهرهای مجهزی احداث نموده بودند مهم‌ترین این شهرها پالمیرا (تدمر) و دورا و پترا بود. در این شهرها سراهایی وجود داشت که بازرگانان در آن‌ها گرد می‌آمدند وبه مبادله اجناس می‌پرداختند. از اسنادی که در شهر دورا کشف شده معلوم می‌شود در عهد اشکانیان برای حفاظت کاروان‌ها دستگاه پلیس سواره وجود داشته و مردم آن دوره خدایان حامی کاروان را سوار بر شتر تصور می‌کردند. در ایستگاه‌های منازل راه مانند عهد هخامنشیان اسبان یدکی مجهز برای نقل و انتقال سریع وجود داشت و برای دایر نگاه داشتن آن‌ها مراقبت کامل می‌شد. چنان‌که وردان اشک نوزدهم برای عزل برادر خود گودرز دوم با استفاده از همین وسائل ۳۵۰ میل را در عرض دو روز پیمود. اختراع نعل اسب را نیز منسوب به این دوره می‌دانند. بدین طریق ایران در بازرگانی جهان متمدن آن روز به وظیفه میانجی‌گری خود ادامه می‌داد.

راه ابریشم

راه ابریشم مهم‌ترین شاهراه بازرگانی در دنیای قدیم بوده است که از مرز کشور چین شروع شده و از روی فلات ایران عبور کرده داخل بین النهرین می‌شد وسپس بسوریه رفته به بندر انطاکیه در کنار دریای مغرب (مدیترانه) می‌پیوست. محل تلاقی کاروان‌های تجارتی که از چین می‌آمدند با آن‌هایی که از طرف مغرب آمده بودند در محلی بوده که آن را برج سنگی نامید‌ه‌اند و محققین جای آن را شهر تاشکورگان (Tashkhurgan) کنونی در ساحل علیای رود یارقندی می‌دانند.
بازرگانی مقدونی در قرن اول میلادی از این راه عبور کرده ومنازل مسیر خودرا ذکر کرده است. و راه ابریشم پس از گذشتن از کنار برج سنگی داخل فلات پامیر شده به شهر بلخ می‌رسد بعد از شهرهای مرو وهرات وطوس گذشته به شهرری می‌پیوست شهرری یکی از مراکز مهم بازرگانی فلات ایران بود چه در این‌جا راه به چند شاخه شده به نواحی مختلف می‌رفت و مخصوصاً از لحاظ تجارت ابریشم چه در دوران پیش از اسلام و چه در عهد اسلامی اهمیت به سزایی داشت به طوری که دروازه‌ای که شاهراه اصلی داخل آن می‌شد به باب الصین یعنی دروازه چین شهرت یافته بود. بعد از ری این شاهراه تجارتی به همدان می‌رسید و در مسیر راه کنونی ایران به بغداد از شهرهایی مانند حلوان ونصیبین گذشته بعد از عبور از روی فرات به شهر هیراپولیس و سپس به بندر انطاکیه در ساحل دریای مدیترانه می‌رفت. این بود مسیر اصلی شاهراه بازرگانی معروف به راه ابریشم.

 راه‌های خشکی و دریایی در زمان اشکانیان و ساسانیان

در ادوار تاریخی پادشاهی اشکانیان و ساسانیان علاوه بر شاهراه بزرگی جاده ابریشم راه‌های دیگر نیز مراکز استان‌ها و سایر شهرهای کشور را به یکدیگر متصل می‌کرده از جمله راهی از ری به طرف شمال غربی رفته پس از عبور از قزوین داخل شیز مهم‌ترین شهر آذربایجان (ماد اثر و پاتن) می‌شد. از آن‌جا چند شاخه شده یکی از طریق آسیای صغیر به بنادر آن سرزمین در کنار دریای سیاه مانند طرابوزان و سینوپ می‌پیوست و شاخه‌های دیگر از طریق کردستان به بین النهرین و از دره‌های انهار فرعی ارس گذشته به قفقاز می‌رفته است و از راه‌های دیگر از ری جدا شده تقریباً در مسیر راه‌های کنونی به ساحل دریای خزر وصل می‌شده راه دیگری از ری به طرف جنوب رفته از قم و کاشان گذشته به شهر گبای (اصفهان کنونی) رسیده از آن‌جا شعبه‌ای از آن از راه یزد به کرمان و از کرمان باز منشعب شده به سیستان و سند وسواحل مکران می‌پیوست.
رشته دیگر از این راه مستقیماً به طرف جنوب رفته به استخر می‌رسید و استخر خود مرکز راه‌های دیگری بود که به دارابگرد و گور و بیشابور ارغان (ارجان) و بنادر خلیج مانند هرموز و سیراف و گناوه اتصال می‌یافت. مانند زمان مادها و هخامنشیان همدان در این دوره نیز از مراکز انشعاب راه‌ها بود چون این شهر قدیمی در مسیر راه ابریشم وجاده بزرگ خراسان و بین النهرین قرار داشت.
راهی از طریق نهاوند و بروجرد و شاپورخواست (خرم آباد فعلی) شهرهای خوزستان مانند شوش، دزفول، شوشتر، اهواز می‌رفت و از اهواز این راه چند شاخه شده یکی از طریق رامهرمز به ارغان و از آن‌جا به بیشابور متصل می‌شد و از این طریق خوزستان به شهرهای مختلفه پارس ارتباط می‌یافت و از طریق رود کارون به بنادر کنار شط مانند ابله و بنادر خلیج مانند ماهرویان و گناوه و دیلم متصل می‌شد.
راه دیگری از میان جبال که حد فاصل اصفهان و خوزستان است گذشته باصفهان می‌رسید. این راه از شهر ایذج می‌گذشت. ابودلف که در اوائل قرن چهارم هجری از این راه عبور کرده می‌نویسد میان اصفهان و اهواز پل ایذج قراردارد. راه دریایی در زمان ساسانیان اهمیت بیشتری پیدا کرد، اردشیر بابکان پس از تسلط ودست یافتن بر مسن وخارسن Kharcene که در جنوب بین النهرین واقع بود در آبادی بندرهای قدیمی و احداث بندرهای تازه کوشش فراوان کرد. در زمان ساسانیان ایرانیان و اعراب تابعه آن کشور نیروی دریایی بزرگی تأسیس کردند و کشتی‌های ایران در تمام آب‌های مشرق زمین به رفت و آمد پرداخته با کشتی‌های رومی و حبشی رقابت می‌کردند و بر اثر نفوذی که ایرانیان در دریاها پیدا کردند شهرت روم در دریای مشرق متزلزل شده از بین رفت.

تأسیسات مربوط به راه در دوران اشکانی و ساسانی

 آثاری مربوط به راه مانند پل و کاروانسرا و میل راهنمایی تا به حال از دوره اشکانی کشف نشده ولی ممکن است در تحقیقات آینده باستان‌شناسان آثاری از این قبیل به دست آید اما در مسیر راه‌ها حجاری‌ها وسنگ نبشته‌هایی موجود است که دلالت می‌کند که در آن عهد مانند دوران هخامنشی به بهبود وضع جاده و دائر نگاه داشتن آن‌ها توجه خاصی می‌نمود‌ه‌اند مهم‌ترین این آثار نقوش برجسته‌ای است که نزدیک بیستون بر سر راه همدان و کرمانشاه و در تنگ سروک در کنار راه قدیم بیشابور به اهواز قراردارد. ولی از دوره ساسانی آثار و ابنیه مختص به راه مانند پل و کاروانسرا و دیر و دژ بسیار  به جای مانده است، پل‌ها و کاروانسراهای ساسانی را در فصلی جداگانه خواهیم آورد. در این‌جا همین قدر اضافه می‌کنیم که بیشتر پل‌های ساسانی در نواحی جنوب غربی ومغرب قرار دارند چه در این نواحی رودخانه‌هایی است که راه قدیم ناگزیر از گذشتن از آن‌ها بوده است.
در جاده بزرگ خراسان که قسمت مهمی از راه ابریشم نیز از آن می‌گذشته در محل پاطاق که بین کرمانشاه وقصر شیرین واقع شده اثری از راه سازی دوره ساسانی مشهود است. در گردنه‌ای که بعد از قصبه کرند قرار دارد و ارتفاع آن به ۱54۸ متر می‌رسد نزدیک دهکده سرخ دیزه ارتفاع گردنه بالغ به ۱۸۹5 متر می‌شود و این‌جا مقسم المیاه آب‌های کرخه و شاخه‌های دجله است. سپس از این نقطه مرتفع جاده به طرف پایین سرازیر می‌شود. در این‌جا معلوم است که در عهد ساسانی پاره‌ای از کوه را بریده و در راه اصلاحاتی به عمل آورد‌ه‌اند طاق گرا نیز در کنار همین جاده قرار گرفته است..

باب دوم

راه در دوره اسلام

یکی شاهراه خراسان و دیگری شاهراه فارس اگرچه براثر ویرانی بعضی از شهرها یا فروریختن پل‌ها و آب برد جاده‌ها، منزلگاه‌های آن‌ها جابه جا شده ولی مسیر اصلیشان تغییری نکرده است البته سرمنزل‌ها (یا به اصطلاح فرنگیان) ترمینال Terminal براثر تغییر محل پایتخت‌ها مرتباً در تغییر بوده گاهی تیسفون و گاه همدان و گاه بغداد وحتی مراغه وسلطانیه سرمنزل می‌شده است. ضمناً گاهی اوقات بنا به مصالح خاص سیاسی و اقتصادی یا نا امنی و عدم اقتضای فصل یکی از این شاهراه‌ها  به جای دیگری مورد استفاده قرار می‌گرفته هر چند که تا پایه چشمگیری به درازای راه افزوده می‌شده است.
این شاهراه بزرگی که روزگاری تیسفون را به مرو می‌پیوسته پس از اسلام فقط سرمنزل آن از تیسفون به بغداد منتقل شده و در خاک ایران درست مانند روزگار ساسانیان از دروازه فلات (میان قصرشیرین و ایلام کنونی) می‌گذشته و شهرهای بزرگی مانند همدان و ری و قومش را پشت سر می‌گذاشته و به نیشابور می‌رسیده ودر خاک خراسان علاوه بر مرو به بلخ وهرات و سیستان نیز می‌رفته است.

شاهراه خراسان

 الف ـ درعراق عرب … ب ـ در دیار کوهستان (جبال) … ج ـ ری د ـ خراسان …

شاهراه بزرگ فارس:

شاهراه بزرگی فارس که پایتخت‌های بزرگی شاهنشاهان هخامنشی و ساسانی را به هم می‌پیوسته همیشه اهمیت خاصی داشته و پس از شکست نظامی ایران هم اهمیت خود را از دست نداده است…شاهراه فارس کنده درختی گشن بود که شاخه‌های آن تا استان‌های همسایه کشیده می‌شد و بخش‌های بزرگ وناموری چون سیراف و کرمان ومکران وحتی سیستان وسند را با جهان آباد آن روز پیوند می‌داد و راه بزرگی دریایی روزگار باستان نیز سایه به سایه کرانه‌های جنوبی آن می‌گذشت ودریای پارس را به روم وچین وهند می‌پیوست.
از شاهراه فارس راهی به سیراف و کرانه‌های خلیج فارس می‌رفته که پیش از این یاد شد و دو راه باستان اصفهان داشته یکی راه مستقیم و دیگری از نایین که سرحد پارس واصطخر خوره بوده می‌گذشته به هم‌چنین در راه باستان کرمان داشته یکی راه مستقیم شیراز ـ سیرگان و دیگری از کثه (شهر کهن تاحیه یزد) جدا می‌شده و از انار و رودان می‌گذشته و به کرمان می‌رسیده است و مسیر آن تقریباً شاهراه کنونی کرمان بوده است.

الف ـ در خوزستان …راه تارم ( جنوبی کرمان ) راه خوزستان ( از ارغان ) …

راه های استان‌های بزرگ … الف ـ راه آذربایجان و اران … ب ـ راه طبرستان و دیلم … ج ـ راه سیستان …

راه‌های پیوندی …


 در میان استان‌های بزرگ پارس خراسان کرمان و شبستان و کوهستان و اصفهان بیابان‌های پهناوری است که گهگاه در گوشه و کنار آن آبادی‌های کوچک به چشم به منظور. اگرچه تا سده‌های چهارم و پنجم هجری مانند امروز یک‌سره خشک و بی آب وگیاه نبوده گاهی دریاچه ساوه گسترش می‌یافته و با پیوستن به شوراب‌ها و دریاچه‌های نمک و پارگین‌ها از ورامین تا نایین و میبد کشیده می‌شده و درختان تاغ وجفته و گز و بوته‌های خار آدور تا اندازه‌ای از برخاستن ریث وروان شدن آن پیش گیری می‌کرده است با این‌همه هرگز شهر و آبادی قابل توجهی که بتواند مردمی را در خودگرد آورد در میان دشت برپا نشده تنها بر کران این پهنه چند شهر کوچک چون بندری برکناره دریای ریگ خودنمایی می‌کرده است. گذشته  از چرای شتران و فراهم کردن هیزم (که بدبختانه راه گسترش کویر را فراهم کرده است از گوشه و کنار این دشت برای نزدیکی راه و پیوند استان‌های بزرگی بهره گیری می‌شده است. راه‌های دشتی تا آن‌جا که مسیر بوده در کنار آبادی‌های کوچک می‌گذشته و پس از آن کاروان‌ها ناچار بود‌ه‌اند از آب انبارها و بر که‌هایی که با آب باران پر می‌شده استفاده کنند و از این رو شماره ساباط‌ها و رباط‌ها در این دشت چشمگیر بوده است.
بر کران این بیابان شهر‌هایی چون سنج (میان سیستان و کرمان) نایین ویزی ـ عمدا واردستان و خبیص ـ زاور ـ نرماشیر ـ قم ـ کاشان ـ دزه ـ خوار ــ سمنان ـ دامغان و نایین وجندق وسنا بانک و گرمه نهاده و راه‌های سپاهان ری و کرمان ـ سیستان و کرمان ـ خراسان (از خبیص و زاور) یزد ـ خراسان و نایین ـ خراسان وراه شور استان‌های بزرگ را به هم می‌پیوسته و چون میان‌بر و نزدیک بوده بیشتر کاروان‌ها آن‌ها را بر راه‌هایی‌که از آبادی‌ها می‌گذشته برتری می‌دادند. و با این‌که همیشه کمینگاه دزدان بوده به امید بهره زودتر و راه نزدیک‌تر دل به دریای ریگ روان می‌زدند و در هر زمان که دولت نیرومند بر سر کار بوده راهداران و پهلوانان گماشته می‌شدند تا کاروان‌ها را بدرقه کنند و از میان این پهلوانان و راهداران گهگاه مردان نامی چون پهلوان مظفر نیای شاهان مظفری بر میخاستند.
الف ـ راه ری به اصفهان … ب ـ راه نایین تا خراسان … ج ـ راه شور … د ـ راه زاور … ه ـ راه خبیض … و ـ راه یزد به خراسان … ز ـ راه نو

راه‌های دریایی :

دریای بزرگی که از خاور آفریقا آغاز شده و در جنوب آسیا تا چین می‌رود و امروز بخش کوچکی از آن را خلیج فارس می‌نامیم در آغاز اسلام و پیش از آن دریای پارس خوانده می‌شده و بندرگاه‌ها و کرانه‌های آن از لحاظ بازرگانی دریا همیشه اهمیت خاصی داشته است.
اصطخری حدود این دریا را چنین تعریف می‌کند: «و آغاز آن قلزم گیریم وجانب شرقی باد کنیم کی به حدود دیار عرب در می‌گردد چنان کی یاد کردیم تا عمان. آن‌گه پهنای دجله گوییم تا به ساحل رسیم به ماهی رویان وجنابا و سوی پارس شویم به سیراف همچنین تا ساحل هرموز کی از پس کرمان است تا دبیل و تا ساحل مولتان وان سرحد سند باشد و مولتان حد مسلمانی سپری شود. آنگاه به ساحل هندوستان رسیم تا ساحل تبت. آنگاه به زمین چین رسیم.»
از راه دریایی ایران در کنار کرانه‌های شمالی خلیج فارس از آبادان که حصار کی کوچک بوده و پاسبانان در رباطی برای حفاظت کاروان‌های کشتی گماشته شده بودند آغاز می‌شده و از ماهی رویان که بارکده (فرضه گاه) ارغان بوده می‌گذشته است در میان آبادان وماهی رویان آب‌های خوزستان « به دورق گرد می‌آمده» و پس از گذشتن از حصن مهدی و باسیان بماهی رویان به دریا می‌ریخته است. راه دریایی در جنوب استان فارس نخست از سینیز بار کده فارس وسپس به نجیرم وزمانه میان جنابه (گناوه) ونجیزم (که همه مرغزارها و دیه‌های گرمسیر بوده) می‌گذشته و به سیراف می‌رسیده است.
از راه دریایی ایران در کنار کرانه‌های شمالی خلیج فارس از آبادان که حصار کی کوچک بوده و پاسبانان در رباطی برای حفاظت کاروان‌های کشتی گماشته شده بودند آغاز می‌شده و از ماهی رویان که بارکده (فرضه گاه) ارغان بوده می‌گذشته است در میان آبادان وماهی رویان آب‌های خوزستان « به دورق گرد می‌آمده» و پس از گذشتن از حصن مهدی و باسیان بماهی رویان به دریا می‌ریخته است. راه دریایی در جنوب استان فارس نخست از سینیز بار کده فارس وسپس به نجیرم وزمانه میان جنابه (گناوه) ونجیزم (که همه مرغزارها و دیه‌های گرمسیر بوده) می‌گذشته و به سیراف می‌رسیده است.
جز شاهراه دریایی پارس در کرانه‌های شمالی ایران مردم بندرگاهها و آبخوستهای کوچک و بزرگی در دریای خزر با ناوچه‌ها و کشتی‌های کوچک در راه‌های آبی رفت و آمد می‌کردند و به سوداگری می‌پرداختند که نامورترین آن‌ها راه آبسکون به دهستان در کرانه‌های گرگان و راه دربند و با کوان (باکو) به جزیره سیاه کوه و آبخوست و بیشه زار‌های میان آب بوده که مردم آن‌جا چهار پایان خودرا در آن‌جا رها می‌کردند تا پروار شوند.
جز شاهراه دریایی پارس در کرانه‌های شمالی ایران مردم بندرگاهها و آبخوستهای کوچک و بزرگی در دریای خزر با ناوچه‌ها و کشتی‌های کوچک در راه‌های آبی رفت و آمد می‌کردند و به سوداگری می‌پرداختند که نامورترین آن‌ها راه آبسکون به دهستان در کرانه‌های گرگان و راه دربند و با کوان (باکو) به جزیره سیاه کوه و آبخوست و بیشه زار‌های میان آب بوده که مردم آن‌جا چهار پایان خودرا در آن‌جا رها می‌کردند تا پروار شوند.
نخست شهر مراغه در آذربایجان که پیش از آن هم آباد و نامور بود برای پایتختی برگزیده شد و سپس تبریز وسلطانیه جای آن را گرفت و ناچار سرخانه و مرکز شاهراه خراسان از شهرهایی چون ری و نیشابور و بغداد به این سه شهر منتقل شد.



کمتر


ترابری بین مراکز جمعیت و شهرها در قدیم اشکالاتی را در بر داشته، و مسائلی را به وجود می‌آورده است، که قبل از ایجاد هرگونه رابطه ارتباطی و ترابری می‌بایستی حل می‌شده‌اند. از جمله مسائل در ارتباط از طریق صحراها تأمین آب و ایجاد دستگاه‎‌های نگهداری آب به صورت چشمه و یا چاه بوده است. مسئله عمده دیگر خطر راهزن‌هایی بوده که همواره جان و مال مسافرین و کاروان‌ها را تهدید می‌کرده‌اند. اولین ذکری که از راهزنان صحرایی به عمل آمده در قرن سوم میلادی است. ارتباط صحرایی بین مراکز جمعیت و راه‌های مربوط به آن برای اولین بار در زمان امپراطوری‌های ایران قدیم انجام گرفت و این ارتباط در زمان اشکانیان نیز ادامه یافت. ایرانی‌ها از قرار شواهد تاریخی اولین ملتی هستند که سیستم جدید مسافرت در صحرا را ابداع کردند و آن استفاده از شتر بوده که با شرایط اقلیمی سازگاری تمام داشته است. مجموعه این اقدامات باعث آن گشت که مراکز آن روزی جمعیت در مدیترانه و اروپا و خاوردور و آفریقا کاملاً به یکدیگر ارتباط یابند.
جاده ابریشم یکی از راه‌های طولانی و معروف دیگری که در قدیم ساخته شده و قسمتی از آن از خاک ایران می‌گذشته راه ابریشم نام داشته است.
داستان راه ابریشم توسط ماته سین تاریخ نویس چینی (مرگ در 83 میلادی) این طور نقل شده است: از قرار معلوم ووتی خاقان چین یکی از خواجه‌های حرمسرایش چانک تین را برای مأموریتی به باختر می‌فرستد. چانک تین با غلامش رهسپار می‌شود و به سرزمین هونها می‌رسد. وی پس از ده سال اقامت در آن سرزمین دوباره به چین می‌رود و گزارش سفر خود را به خاقان چین می‌دهد. در سال 123 پیش از میلاد چانک تین به فرماندهی لشکری دوباره به سوی غرب رهسپار می‌گردد و راه باختری را در سرزمین‌های غربی احداث می‌نماید. از همین راه بود که ابریشم چین پس از طی ده هزار کیلومتر و گذر کردن از سرزمین ایران به روم می‌رسیده است. توسعه تجارت ابریشم از همین راه بوده و موجب می‌گشته به این راه لقب “جاده ابریشم” داده شود. راه ابریشم از چین شروع می‌شده و از طریق کاشغر و سمرقند و مرو و بلخ و شمال ایران به آسیای صغیر و روم منتهی می‌گشته است. این راه یکی از شریان‌های اقتصادی دنیای قدیم محسوب می‌شده و از طریق این جاده بوده که ابریشم و چین و شهرهای سر راه حمل و در آنجا داد و ستد ابریشم انجام می‌گرفته است.
پادشاهان ساسانی که به اهمیت نظامی و تجاری راه‌های آبی خلیج فارس واقف بودند سعی داشتند که در وهله اول به این آب‌ها و مناطق اطراف آنها تسلط پیدا کنند و پس از این راه‌های دریایی استفاده تجاری نمایند. این توجه خاص موجب گشت پس از مدتی ایرانیان زمان ساسانی از جمله قوی ترین نیروی نظامی سواحل خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند و خاور دور به شمار آیند. اردشیر اول بنیان گذار سلسله ساسانی در قرن سوم میلادی در اینجا برتری و قدرت یابی در خلیج فارس و راه‌های آبی عمان و هند کوشش زیادی کرد و شهرهایی نیز در جنوب و جنوب غربی در سواحل خلیج فارس ایجاد نمود که از جمله آنها گور اردشیر، گذران اردشیر، و هشت اردشیر،رو اردشیر، استرآباد اردشیر و نیز کلنی‌هایی در آن طرف خلیج فارس به وجود آورد که باتن اردشیر یکی از آنها بوده است. در زمان شاهپور دوم (قرن چهارم میلادی)، که وی نیز مانند سایر پادشاهان ساسانی به اهمیت نظامی خلیج فارس آگاه بود، اقوام عرب غالباً از طریق دریا به سواحل و شهرها حمله می‌کردند و گفته شده است که شاهپور بنا به اهمیت قضیه اغلب خود فرماندهی قوای نظامی دریایی را در سرکوبی این متجاوزین به عهده می‌گرفت. از جمله بنادر عمده‌ای که در زمان ساسانیان رونق و اهمیت فراوان یافت بندر سیراف بوده است. در سیراف (طاهری امروز) ساسانیان استحکامات نظامی متعددی ساخته بودند و در آن زمان این بندر از نقطه نظر تجاری و نظامی جزء بنادر مهم بین‌المللی محسوب می‌گشت. تجارت از طریق راه‌های دریایی برای بازرگانان بسیار سودآور بود و گفته شده است که حتی تعداد زیادی از بازرگانان اسلامی به سرزمین‌های سیلان و چین رفته و در آنجا مقیم شده بودند. بنادر خلیج فارس چون سیراف و بوشهر که از دوران اشکانی و ساسانی رونق فراوان داشت در دوران اسلامی نیز اعتبار خود را محفوظ داشت. بنادر دیگری نیز چون بندر هرمز در دوران اسلامی در فعالیت‎‌های دریانوردی همواره دارای سهم عمده‌ای بوده‌اند.

دریانوردی و راه‌های آبی در دوره هخامنشیان
 
قدیمی ترین سند دریا نوردی ایرانیان به صورت مهری در چغامیش خوزستان به دست آمده است. باید متذکر شد که تاریخ تمدن ناحیه چغامیش به شش هزار سال قبل از میلاد مسیح تخمین زده شده است. مهر گلی به دست آمده از چغامیش یک کشتی را با سرنشینانش نشان می‌دهد. در این کشتی شخصی که از قرار سردار فاتحی در حال بازگشت از جنگ است نشسته و اسیرانی در جلوی او زانو زده‌اند. در این مهر شمای یک گاو نر و یک پرچم هلالی شکل نیز ترسیم گشته است. قبل از آن که کانال سوئز به دستور داریوش بزرگ احداث شود راه دریایی بین خلیج فارس و دریای مغرب و مصر از طریق این راه آبی بدین ترتیب بود که ابتدا از طریق دجله و فرات به سوریه می‌رفتند و از آنجا به شهر صور و سپس با کشتی ارتباط با دریای مغرب و مصر انجام می‌گرفت. مسافرت از این راه دریایی به مصر بسیار راحت تر و بی خطرتر از طریق خشکی بوده است. علاوه براین راه دریایی مسافربری و تجارت دریایی نیز از طریق خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند بین سرزمین‌های کنار این دریاها انجام می‌شده است. در زمان هخامنشیان علاوه بر رودخانه‌های دجله و فرات کشتی رانی بر روی رودخانه‌های سند (در هند) و نیل (در مصر) و کارون (در خوزستان) نیز صورت می‌گرفته است.
هووخشتر بدون شک نه‌تنها از پادشاهان بزرگ ایران باستان، بلکه از فرماندهان عالی‌مقام مشرق‌زمین و از مردان تاریخی شرق قدیم است که نخستین بار امپراتوری بزرگی به نام «ماد بزرگ» را تشکیل داد که شامل تمام قسمت‌های شمالی و غربی ایران به‌اضافۀ اورارتو و ارمنستان و کپدوکیه و قسمتی از کشور سکاها و عیلام و آشور بود و به شاهان هخامنشی مقیم انزان و پارس نیز فرمانفرمایی داشت. دربار او بسیار باشکوه و پرتشریفات و هگمتانه به سهم خود یکی از پایتخت‌های معروف و ثروتمند و باشکوه عصر خود بود و تا زمان ساسانیان توانست اهمیت و موقعیت خود را نگاه دارد. بسیاری از دانشمندان و باستان‌شناسان اخیر آغاز پادشاهی و تاریخ درخشان ایران باستان را از این زمان دانسته‌اند و سال 612 ق.م را که سال فتح آشور است، ابتدای تاریخ ماد نامیده‌اند. تحول سریع و شگرفی که بر اثر طلوع و گسترش ماد و انقراض آشور، در نواحی آسیای غربی صورت گرفت، دنیای آن روز را به چهار کشور بزرگ در دست چهار پادشاه مقتدر منحصر ساخت.