اقوام ایران


تاریخ جامع ایران
سید کاظم موسوی بجنوردی

ثبت و ضبط و تدوین چند هزار سال تاریخ سرزمین و مردم ایران، با فراز و نشیب‌های بی‌مانند، وظیفه همه ایرانیانی است که برای مرز و بوم خود در عرصه تاریخ و تمدن بشر سهمی ممتاز و سترگ قائل‌اند. به رغم این همه، هنوز مجموعه‌ای نسبتاً جامع که مهمترین وجوه تاریخ ایران را، به شیوه‌ای محققانه بازگوید، پدید نیامده است. آثار پراکنده درباره ادوار مختلف یا مجموعه‌های محققانه‌ای که به‌ندرت در این موضوع منتشر شده، تنها گوشه‌هایی از تاریخ ایران را در بردارند. مجموعه‌ای که تحقیق و تدوین آن را قریب به دوازده سال پیش مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی بر عهده شناخته است یعنی تاریخ جامع ایران عنوان مجموعه‌ای است 20 جلدی، مشتمل بر وجوه مختلف تاریخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران از دوران پیش از اسلام تا انقراض قاجار. مراد از ایران در این مجموعه، دنیای ایرانی یا ایران فرهنگی است که همواره قلمروی گسترده‌تر از مرزهای جغرافیایی این سرزمین را شامل می‌شده است. از این وجهه نظر، مجلدات و ابواب مربوط به تاریخ فرهنگی ایران، بی ‌شک از اهمیت خاص برخوردار خواهد بود.

دسترسی

مقدمه
شهریاری در اندیشه اقوام و تمدن های بومی ساکن فلات ایران از دیرینگی بسیاری برخوردار است. پیش از ورود آریاییها اقوام ایلامی، کاسی، لولوبی و گوتی در کشاکش تکوین نظام شهریاری دستخوش چالش‌های بسیاری بودند. با این همه، رویکرد روند تکاملی تمدن های مذکور، ایجاد نظام گسترده ای بود که مصداق آن در ساختار فرمانروایی هخامنشی، اشکانی و سرانجام ساسانی قوام یافت. در این راستا، سیر برپایی و گسترش شهریاری، مستلزم تکامل تدریجی ابزار کشاورزی، استخراج فلزات، گذار از دوران مادرسالاری، ایجاد مالکیت خصوصی و پیدایش دولت ها بود. بدیهی است که عوامل و عناصر اقتصادی، تجاری و فرهنگی نقش غیرقابل انکاری در تکامل اندیشه شهریاری داشته است.
دیرینه ترین نشانه های تشکیل جوامع اولیه در فلات ایران، به دوره هایی بسیار کهن باز می گردد. کاوش های باستان شناسی در بخش هایی از این فلات، نظیر سیلک کاشان نشان میدهد که بازشناسی سیر پیشرفت فرهنگ و تمدن در فلات ایران و زمینه ها و عناصر بومی شهریاری را در این سرزمین، می‌توان حتی از حدود پنج‌هزار سال پیش از میلاد بررسی کرد. دانشمندان، فلات ایران را به مثلثی همانند می‌کنند که به وسیله سه رشته کوه محاصره شده است؛ به طوری که رشته کوههای زاگرس همانند دیوار عظیمی از شمال غربی به جنوب غربی امتداد یافته، سلسله کوههای البرز در ضلع شمالی مثلث یادشده و در امتداد سواحل جنوبی دریای خزر قرار گرفته و تا خراسان ادامه یافته است؛ سرانجام، رشته کوههای جنوبی، از جمله مکران کوه به منزله ضلع سوم این مثلث بوده و نقش آن را کامل می کند. دامنه رشته کوههای یادشده غالبا حاصلخیز است و بدین روی زیستگاه جوامع و تمدن های بومی فلات ایران شناخته شده است. اما در میان این مثلث که بخش مرکزی فلات ایران را در برمی گیرد، در دشت کویری وجود دارند که به نامهای دشت کویر و کویرلوت شهرت یافته اند و از بایرترین کویرهای جهان هستند.
فلات ایران به واسطه پاره ای ویژگی های سیاسی و اقتصادی، از دیرباز حائز اهمیت بسیار بوده است، وجود خلیج فارس در جنوب و دریای خزر در شمال آن به عنوان پلی میان آسیا و اروپا، یعنی شرق و غرب محسوب می شود. افزون بر این، وجود ذخایر و منابع سرشار زیرزمینی و آب و هوای متنوع و خاک حاصلخیز آن، فلات ایران را تبدیل به یکی از سرزمین‌های برتر جهان ساخته است، به همین سبب جاده ابریشم که یکی از مهم‌ترین جاده‌های تجاری جهان باستان به شمار می رود، از این سرزمین می‌گذرد. سرزمین ایران همچنین به واسطه حضور تمدنها و فرهنگهای متنوع خاستگاه اندیشه ها و تفکرات سیاسی و فلسفی در زمینه ایجاد حکومت ها بوده و در دوره های بعد نیز این اندیشه ها و تجربیات را به تمدن های دیگر انتقال داده است.
به نظر میرسد که گروهی از اقوام که از لحاظ نژاد و سایر ویژگی ها نه به دسته سامی و نه به گروه هندواروپایی تعلق داشته، از دیرباز در بخش وسیعی از آسیای غربی سکونت داشته اند. دانشمندان این گروه را سیانی» نامیده و بر این باورند که اقوام اورارتویی، لولوبی، کاسی، ایلامی، هیتی و میتانی بخشی از این نژاد بوده اند (گیرشمن ۱۳۷۴: ۳۰)، افزون بر این، در گزارش هایی که از کتیبه های شاهان کاشان نشان میدهد که بازشناسی سیر پیشرفت فرهنگ و تمدن در فلات ایران و زمینه ها و عناصر بومی شهریاری را در این سرزمین، می توان حتی از حدود پنج هزار سال پیش از میلاد بررسی کرد. دانشمندان، فلات ایران را به مثلثی همانند می کنند که به وسیله سه رشته کوه محاصره شده است؛ به طوری که رشته کوههای زاگرس همانند دیوار عظیمی از شمال غربی به جنوب غربی امتداد یافته، سلسله کوههای البرز در ضلع شمالی مثلث یادشده و در امتداد سواحل جنوبی دریای خزر قرار گرفته و تا خراسان ادامه یافته است؛ سرانجام، رشته کوههای جنوبی، از جمله مکران کوه به منزله ضلع سوم این مثلث بوده و نقش آن را کامل می کند. دامنه رشته کوههای یادشده غالبا حاصلخیز است و بدین روی زیستگاه جوامع و تمدن های بومی فلات ایران شناخته شده است. اما در میان این مثلث که بخش مرکزی فلات ایران را در برمی گیرد، در دشت کویری وجود دارند که به نامهای دشت کویر و کوبرلوت شهرت یافته اند و از بایرترین کویرهای جهان هستند.
فلات ایران به واسطه پاره ای ویژگی های سیاسی و اقتصادی، از دیرباز حائز اهمیت بسیار بوده است، وجود خلیج فارس در جنوب و دریای خزر در شمال آن به عنوان پلی میان آسیا و اروپا، یعنی شرق و غرب محسوب می شود. افزون بر این، وجود ذخایر و منابع سرشار زیرزمینی و آب و هوای متنوع و خاک حاصلخیز آن، فلات ایران را تبدیل به یکی از سرزمین های برتر جهان ساخته است، به همین سبب جاده ابریشم که یکی از مهم ترین جاده های تجاری جهان باستان به شمار می رود، از این سرزمین می گذرد. سرزمین ایران همچنین به واسطه حضور تمدن ها و فرهنگهای متنوع خاستگاه اندیشه ها و تفکرات سیاسی و فلسفی در زمینه ایجاد حکومت ها بوده و در دوره های بعد نیز این اندیشه ها و تجربیات را به تمدن های دیگر انتقال داده است.
به نظر می رسد که گروهی از اقوام که از لحاظ نژاد و سایر ویژگی ها نه به دسته سامی و نه به گروه هندواروپایی تعلق داشته، از دیرباز در بخش وسیعی از آسیای غربی سکونت داشته اند. دانشمندان این گروه را سیانی» نامیده و بر این باورند که اقوام اورارتویی، لولوبی، کاسی، ایلامی، هیتی و میتانی بخشی از این نژاد بوده اند. افزون براین، در گزارش هایی که از کتیبه های شاهان میانرودان به دست آمده از این اقوام یاد شده است. بدیهی است که این اقوام عناصر فرهنگی بسیاری را از فرهنگ همسایگان خود گرفته، و در گذر زمان، فرهنگ خویش را نیز به آنها انتقال داده‌اند. دره حاصلخیز میانرودان که از سوی غرب به عربستان و از سمت شرق به کوههای زاگرس و از جنوب با خلیج فارس مربوط می شود، نقش بسیار مهمی در تاریخ و فرهنگ فلات ایران ایفا نموده است. این منطقه، به واسطه داشتن اراضی حاصلخیز و آب فراوان همواره مورد توجه و منازعه قبایل کوهستانی و بیابان گرد بوده است. سومریها، احتمالا از آغاز هزاره چهارم پیش از میلاد به بخش جنوبی میانرودان آمدند و به زراعت در این ناحیه پرداختند. در هزاره سوم پیش از میلاد پس از تحولات اجتماعی که در این ناحیه ایجاد شد، دولتهای سومر در جنوب و اکد در شمال به مرحله رشد و تکامل اقتصادی رسیده بودند .
هرچند اورارتویی ها در مناطقی بیرون از فلات ایران و غالبا در ارمنستان کنونی ساکن بودند با این همه فرهنگ بسیار غنی آنها تأثیر چشمگیری بر ساکنان فلات برجای نهاد. از این قوم در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد نشانه هایی در کنار دریاچه وان یافته اند. بعدها در قرن هشتم پیش از میلاد که اورارتویی ها به اوج قدرت رسیدند، شاخه ای از آنها بر سرزمین ماناها در شرق دریاچه ارومیه دست یافتند و بر این ناحیه تا حدود دریای سیاه فرمانروایی کردند. در جنوب شرقی فلات و در ناحیه ای که امروزه کلات خوانده میشود، اقوام براهویی میزیستند، این قوم که به زبان دراویدی سخن می گفتند احتمالا از اقوام بومی فلات، پیش از ورود آریاها بودند.
لازم به یادآوری است که پیش از شکل گیری تمدن های یادشده و در دوره های نزدیک به آن، تحولاتی در فلات ایران روی داد که منجر به ایجاد اندیشه شهریاری و تشکیل فرمانروایی ها و تمدن های بزرگ در این منطقه شد. در اینجا بیان برخی از این تحولات، پژوهشگران این مقوله را در بازشناسی شهریاری در دوران کهن یاری خواهد نمود.
 
 

ایران در عهد باستان در تاریخ اقوام و پادشاهان
محمد جواد مشکور

در کتاب حاضر بدون آنکه مانند محققان این بحث تنها نظر به تاریخ پنج دولت: ماد، هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی داشته باشد، کوشیده است تمام وقایع مهمی را که قبل از اسلام در فلات ایران در اعصار مختلف روی داده است با شرح احوال پادشاهان و نامدارانی که قهرمانان این ماجراها در این صحنه پهناور بوده اند، به رشته تحریر در آمده است.
دوران ایران باستان دوران تشکیل دولت ماد تا پایان حکومت ساسانیان و حمله عرب به ایران است. (..۶ ق.م. تا ۶۵۲ م) پیش از مهاجرت آریایی‌ها به فلات ایران، اقوامی با تمدن‌های متفاوت در ایران می‌زیستند. سرزمین کنونی ایران بخش بزرگی از یک واحد جغرافیایی بنام فلات ایران است، این واحد طبیعی با تنوع اقلیمی و زیستی خود دارای ویژگیهای بارزی است که در نتیجه آن وحدت فرهنگی ایران را سبب شده‌است، بی‌گمان تمدن بشری مرهون نبوغ و خلاقیت مردمانی بوده‌است که سالیان دراز در این سرزمین زندگی کرده‌اند و در تعامل با جغرافیا و نظام طبیعی حاکم بر آن و در جریان روزگار، تاریخ فرهنگی و تمدن خود را آفریده‌اند.
سلسله های پادشاهان ایران در پیش از اسلام:
ایلامیان
مادها
هخامنشیان
سلوکیان
اشکانیان
ساسانیان

دسترسی

خدایان در نظر سومری‌ها دارای صفاتی بودند، مانند: صفات انسانی از غضب و شهوت و عشق و تنفر و غیره. پاتسی‌های شهر علاوه بر ریاست شهر جنبه‌ روحانی و اداره‌ امور مذهب را نیز داشتند. زندگی پس از مرگ را سومری‎ها عالمی پر از درد و محن می‌دانستند. و از این رو برای سلامتی مردگان خود دعا می‌کردند، بزرگ‌ترین خدای سومری ربه‌النوع فراوانی بود که به مردم روزی می‌داد. این خداوندگار سومری‌ها، معمولاً، به شکل زنی که پستانش را به دست گرفته و شیر خود را نثار بنماید، مجسم می‌شد. این ربه‌النوع در ایران نیز مورد پرستش بود. و مجسمه‎ آن در کاشان و دامغان و گرگان و نهاوند دیده شده است. ربه‌النوع فراوانی بعدها در آسیای صغیر و یونان به نام ونوس خوانده شد. در شهرهای مختلف بین‎النهرین او را، نینا و ایشتار می‌خواندند. اناتوم Ennatum پادشاه لاگاش، ربه‎النوع ماه را به نام گوساله‎ای پر زور می‌خواند. رب‌النوع تموز به شکل ماری بود که در زمین پادشاهی می‌کرد، و مردوک گاو نری بود که در مرداب‌های تاریک به سر می‎برد. خورشید را بابر و ماه را نانر می‌خواندند و آن‌ها را می‌پرستیدند.
حادثه طوفان تا چند سال پیش جزو افسانه‌ها محسوب می‌شد ولی بنا به کشفیات لئونارد وولی Leonard Wooly در شهر اور، این داستان صورت حقیقت به خود گرفته است. بدین طریق در محلی که سیل و طغیان آب طبقات مختلفه‎ خاک را شسته، و زمین را به طبقه‌ی خاک مربوط به 3200 قبل از میلاد رسانیده بود، گودلی به عمق 48 پا و عرض 75 پا کندند. در اینجا هشت ساختمان در یک لایه زمینی پشت سرهم پیدا شد که کف اطاق‎های آنها از گل سفت کوبیده شده بوده است. در این ساختمان‌ها چندین رقم آجر به کار رفته که از آن جمله آجر سمنتی بوده است. یک طبقه از ریگ خالص به قطر 11 پا در اثر طوفان در عمق 40 پا کشف گردید و پایین‎تر از آن یک طبقه‎ بی‎قاعده و نامنظم پیدا شد، که نشان می‌داد مردم پیش از طوفان، از مدتی متمادی در آنجا مسکن داشتند. این مردم در خانه‎هایی از آجر که درهای چوبین داشت زندگانی می‎کردند، و مردگان خود را به پشت خوابانیده پاهای آنها را به هم وصل می‎کردند. مردمی که بعد از طوفان در این سرزمین مسکن گرفتند، از نژاد مردم قبل بوده و همان اشیاء و ظروف سفالین را استعمال می‎کردند. اما در تمدن پست‎تر از آنان بوده‎اند. پس انقلابی در تمدن آنان روی داد، و مردمی از نژادی غیر از نژادی که طوفان را می‎شناختند، به جای آن‌ها نشسته‏‌اند. و احتمال می‎رود این واردان جدید سومری‎ها باشند.
اکدی‌ها ـ اکدی‎ها قومی سامی نژاد بودند، که در شمال شرقی سومری‎ها نشیمن داشتند. غالباً در تاریخ، سومر و اکد باهم ذکر می‌شود. بعد از سومر، نوبت اکد رسید. سیب‌پار و کیش و بابل از شهرهای مهم اکد بود. خاندان پادشاهی لاگاش که ذکر آن در پیش گذشت به دست لوگال زگیسی Luggal Zaggissi از پا در آمد و از سومر دولتی که دوره‎اش خیلی کوتاه بود، تأسیس کرد. و پایتخت او هم شهر ارخ بود. بالاخره سومریان پس از 25 سال حکمرانی به دست سارگن Sargon شکست خودند و سارگن بانی دولت اکد شد، و سومر را هم ضمیمه‎ سلطنت خود کرد. خرابه‌های اکد تپه‎ کوچک الدیر در چند میلی جنوب غربی بغداد واقع است. سارگن از غرب تا شامات و از شمال تا کوه‎های زاگرس را تسخیر کرد. و از کارهای او آن بود که کلیه‎ اسناد مذهبی و قوانین سحر و جادو و غیره به فرمان او به زبان اکدی که لغتی سامی بود ترجمه شد و در معبد ارخ ضبط گردید، که بعدها از این نوشته‎ها آسور بانیپال شاه آسور نسخه برداشت. سارگن کشور عیلام را غارت کرد و آن را باج گذار اکد نمود. پس از سارگن پسرش ریموش شاه شد. و پس از او مانشت به سلطنت رسید. این دو نفر اشتباهاً از پادشان کیش شمرده شده‎اند. دمرگان فرانسوی ستونی سنگی از نارامسین Naramsin یافته است که آن پادشاه در آن نقش قیافه‎های سامی دارد و سیاهان را به غیر ورزی سوق می‎دهد. این ستون به یادگار فتح لولوبی که ناحیه‎ای بین بغداد و زاگرس بود در کوه‎های کردستان هنوز موجود است. نارامسین پادشاه اکد بود، و در نقش مزبور به خوبی معلوم می‌شود، که در لشکر پادشاه نام برده یک عده سیاهان بودند. از این گشته در دره‎ حلوان آثار دیگری از یکی از سلاطین سامی موسوم به «آنوبانی‎نی» کشف شده که تاخت و تاز اکدها را به این نواحی ثابت می‎کند، منظور از این جنگ‎ها نبرد با عیلام بوده است.

بین النهرین و ایران باستان
ام ای ال مالووان / رضا مستوفی

دسترسی

مقاله‌‎های وابسته