قوم اورارتویی

دانستنی ها



فرهنگ ها





کتاب ها

اورارتو
باریس باریوویچ پیاتروفسکی / عنایت الله رضا

موضوع کتاب حاضر، بررسی دولت «اوراتو» است که به قلم دانشمند باستان‌شناس شوروی نوشته شده است. نگارنده دولت «اوراتو» را باستانی‌ترین دولت «قفقاز» شمرده است. بنابر اطّلاعات به دست آمده، «اورارت‌ها» در سدة سیزدهم پیش از میلاد، در گوشه‌ای از فلات ایران در فاصلة میان کوه‌های سهند و دریاچة وان می‌زیستند. همچنین لشکرکشی «اورارت»‌ها به سرزمین «قفقاز» در پایان سدة نهم پیش از میلاد و دست‌کم چهار قرن پیش از تأسیس دولت اورارتو آغاز گردیده است. نگارنده در کتاب حاضر، با توجّه به منابعی چون متون و کتیبه‌های آشوری و اورارتو به خط میخی، و به طور عمده نوشته‌هائی که از لشکرکشی‌های شاهان حکایت می‌کند، دربارة تاریخ اورارتو (دولت وان)، باستانی‌ترین دولت در سرزمین فعلی شوروی پژوهش کرده است.


اورارتو
باریس باریوویچ پیاتروفسکی / رشید برناک

“کتاب حاضر تالیفی است از پروفسور “بوریس پیوتروفسکی”، استاد باستان‌شناسی و تاریخ که خود مسئول موزه لنینگراد بود، و حفاری‌های متعدد در محوطه‌های باستانی اورارتویی داشت”. وی با جمع‌آوری اسناد و مدارک بسیار خود و دیگران دست به تدوین این اثر زد که موجب شناخت ما از اورارتوها، با قرارگیری در مکان واقعی خود، یعنی تاریخ کشورمان شد. کتاب از دو بخش تشکیل شده است. بخش نخست، گزارشی است از کاوش‌ها و تحقیقات درباره اورارتو، تمدن‌های اولیه در ارمنستان، و تاریخ و باستان‌شناسی اورارتو، و معرفی مدارک، اسناد، کتیبه‌ها و آثار باستانی اورارتو و نظایر آن. در بخش دوم تصاویر متعددی از آثار باستانی اورارتو به چاپ رسیده است.



اورارتوها و ترکان باستان
مهدی حسنی

باستان‌شناسی آذربایجان: از دوره اوراتو تا شروع اشکانی
محمد فیض خواه / صمد علیون

کمتر

نخستین اشاره به اورارتوها و اولین ثبتی که از زبان اورارتی داریم هم به قرن نهم پ.م باز می‌گردد. این مردم مثل هوری‌ها زبان خود را با خط میخی اکدی می‌نوشتند و از ایشان متونی باقی مانده که تا حدودی سیمای زبان‌شان را مشخص می‌سازد. زبان اورارتی هم مثل هوری انباشتی و ارگاتیو بوده و برخی از پژوهشگران معتقدند در اصل گویشی دیرآیند و شکلی جدیدتر از همان زبان هوری باستانی بوده است. در عین حال عناصری نمایان از زبان‌های هند و ایرانی در اسم‌های خاص آن یافت می‌شود و به تاثیرپذیری از این زبان‌ها گواهی می‌دهد. مثال آرگیشتی که نام چند شاه اورارتوست، احتمال با «آرِگ» (خدای خورشید) در ارمنی و »آرگِستِس» یونانی به معنای درخشان و نورانی پیوند دارد. به ویژه چنین می نماید که شکلی آغازین از زبان ارمنی در اواخر دوران حیات زبان اورارتی وجود داشته و بخشی از ساختار واژگانی اورارتی را وام‌گیری کرده باشد. زبان اورارتی به این ترتیب بافتی تاریخی و فرهنگی را نشان می‌دهد که زبان‌های خانواده هوری در حال دگردیسی و
 نکته جالب درباره شورش آرامه آن است که او را همچون لولاگاهی جلوه می‌دهد که بین هوری‌های قدیم و ارمنی‌های بعدی قرار می‌گیرند. قلمرو نائیری در شمال آشور از قبایلی تشکیل می‌شده که بازمانده هوری‌های باستانی بوده‌اند و بنابراین دولت اورارتو که آرامه تاسیس کرد، ادامه مستقیم دولت‌شهرهای هوری قدیم محسوب می‌شود. از سوی دیگر ارمنی‌های بعدی که در این منطقه مستقر شدند و خون آریایی شان نیرومندتر از عنصر بومی قفقازی بود، نیای خود را آرام می‌نامند و او را بنیان‌گذار کشور ارمنستان می شناسند. نام اورارتو هم به همین شکل در منطقه دوام آورده و نام کوه آرارات از آن گرفته شده است. اسم اورارتو برای نخستین بار در کتیبه شلمناصر اول (1263-1234 پ.م) به صورت «اوروآتری» آمده و جاینامی است که به قلمروی کوهستانی در شمال آشور اشاره می‌کند. این نام در اکدی اوراشتو و در ارمنی‌ها که آریایی شده اورارتوها بودند، آیرارات ثبت شده است. در تورات نامش را با ثبت ایرانیاش (آرارات) می‌بینیم که بینابین قلمرو مینی (ماناها در اورمیه) و اشکناز (سکائیه در ساحل دریای سیاه) قرار گرفته است. خود اسم دریاچه وان هم اورارتی است و شکل تحریف شده »بیایْنیلی« در متون اورارتوهاست که با قلب «ب» به «و» همراه بوده است.
 شلمناصر در جریان حمله به سرزمین‌های شمالی در ضمن با شاه دیگری به نام آسیا نیز جنگید و او را تابع خود ساخت. آسیا رهبر قبیله‌ای بود به اسم دیائوهی که در گرجستان امروز مستقر بود و خویشاوند هوری‌ها و اورارتی‌ها محسوب می‌شد. این نخستین اشاره تاریخی به تمایز گرجستان و ارمنستان از هم است. قلمرو دیائوهی که ناتوان تر بود ساده‌تر تسلیم آشوریان شد و به همین خاطر کمتر صدمه دید. بعدتر که اورارتو قدرت گرفت، شاهانش مِنوآ (۸۱۰-۷۸۵ پ.م) و آرگیشتی اول (۷۸۵-۷۶۳ (با شاه دیائوهی که اوتوپورشی (۸۱۰-۷۷۰ پ.م) نام داشت جنگیدند و بر او غلبه کردند. دیائوهی‌ها به صورت یک قلمرو متمایز تا یک دهه بعد همچنان در گرجستان حضور داشتند تا آن که در دهه ۷۶۰ پ.م کولخی‌ها که یک قوم دیگر قفقازی بودند آنان را از بین بردند. در همسایگی همین کولخی‌ها قوم دیگری به نام کاسکا وجود داشته که فاصله کرانه‌های شرقی دریای سیاه تا قلمرو پونت در جنوب دریای سیاه را در اختیار داشته و مردم آن نیز با زبانی نانویسا اما نزدیک به هوری‌ها و اورارتی‌ها سخن می‌گفته‌اند.
 اورارتوها تا قرن هفتم پ.م در منطقه حضور داشتند و پس از شکلگیری دولت ماد در این قلمرو ادغام شدند. از همان ابتدای کار با سرعتی چشم‌گیر روند آریایی شدن منطقه قفقاز را می‌بینیم و تا زمانی که این قلمرو با ماد پیوند می خورد، عمال با قومی ترکیبی و تازه سر و کار داریم که از درآمیختن اورارتوها و هوری‌های قدیمی با آریایی‌ها و حل شدنشان در ایشان حاصل آمده است. این قومیت تازه ارمنی نامیده می‌شود و جالب است که در ابتدای کار تنها منابع ایرانی پارسی و مادی هستند که این نام را به کار می‌گیرند. نام اورارتو هم البته همچنان باقی بوده است. چنان که مثال در کتیبه بیستون وقتی داریوش بزرگ از استان ارمنستان یاد می‌کند، در متن اکدی همچنان نامش را اورارتو می‌نویسد، اما در بخش‌های موازی نبشته به پارسی باستان و ایلامی آن را اَرمَنیَه می‌نامد. به این ترتیب شاید بتوان به پیوستاری قایل شد که از هوری‌ها آغاز می‌شود و به اورارتوها و بعد ارمنی‌ها منتهی می‌گردد.


مقالات مرتبط