تیره لودیایی


دانستنی ها



فرهنگ ها


 برخی از تاریخ نویسان غربی مانند توین‌بی، با توجه به غیاب نام‌های یادشده در منابع پارسی باستان، به جای این که چارچوب جغرافیایی تواریخ هرودوت و نبشته‌های پارسی باستان را با هم مقایسه کنند به این نتیجه دور از ذهن رسیده‌اند که ذکر نشدنِ نامِ این بخش‌ها به معنای مستقل بودنشان بوده است. مثلاً توین‌بی می‌نویسد که کیلیکیه به خاطر نیامدنِ نامش در کتیبه بیستون تا ۴۰۰ پ.م. پادشاهانی مستقل داشته است. اگر این منطق به راستی رعایت شود، باید به این نتیجه بینجامد که نام تمام مناطق محلی و اسم قبایلی که در تواریخ هرودوت آمده و در نبشته‌های پارسی غایب است، به مناطقی مستقل و فتح ناشده اشاره می‌کند؛ فرضی که با توجه به سخنِ خودِ هرودوت که آن‌ها را بخش‌هایی خراج‌گزار از ایران می‌داند، به سادگی باطل می‌شود. حقیقت آن است که اصولاً چارچوب درک مفهوم جغرافیا در تواریخ و نبشته‌های پارسی تفاوت دارد و بدیهی است که در میان هفت فهرست رسمی و دولتی که در طی دو قرن نگاشته شده و تاریخی که توسط یک نفر در شهری حاشیه‌ای و با خطاهای آشکار ثبت شده، باید منبع اولی را مبنا گرفت.

عکس از کتاب تیره های ایرانی جلد دوم نوشته شروین وکیلی



مقاله و پایان نامه



مطالب مرتبط