قوم اکدی


دانستنی ها



فرهنگ ها

اکدی‌‌ها نخستین گروه از شاخه نژاد سامی هستند که از ظلمت اعصار باستانی به روشنای متون تاریخی وارد می‌شوند. جمعیت‌های سامی از دیرباز در شبه جزیره عربستان و دشت‌های آسورستان می‌زیستند و با مردم مستقر در مصر و شمال آفریقا پیوند‌هایی نزدیک داشتند. این مردم تا میانه هزاره سوم پ.م جمعیتی نیمه‌مستقر و هنوز غیرشهری محسوب می‌شدند. سامی‌‌ها ادامه یک موج جمعیتی آفروآسیایی هستند که در حدود ده هزار سال پیش از آفریقای مرکزی به حبشه و در حدود ۷۵۰۰ سال پیش از آنجا به دره نیل کوچیدند و به تدریج طی دو هزاره بعد از آنجا به عربستان و آسورستان نقل مکان کردند. در حدود ۳۰۰۰ پ.م این جمعیت سامی از مصری‌‌ها که خویشاوند قدیمی‌شان بودند تمایز یافته بود و به دو شاخه شمالی و جنوبی تقسیم شده بود. مرکز شاخه شمالی در آسورستان قرار داشت و از مهاجرت بومیان دره نیل از راه صحرای سینا شکل گرفته بود. گرانیگاه سامی‌های جنوبی یمن و بخش‌های جنوبی عربستان بود و این‌‌ها احتمال از راه تنگه باب المندب به شبه جزیره وارد شده بودند. جمعیت سامی شمالی و جنوبی هم البته با هم آمیختگی داشتند.
 سامی‌هایی که در عربستان و حواشی شبه جزیره مستقر بودند همزمان با شکل‌گیری شهرنشینی در میانرودان به این منطقه وارد شدند و از میانه هزاره سوم پ.م نشانه‌‌های حضورشان را در اسناد سومری می‌بینیم. از نام‌‌ها و اشاره‌های متنی بر می‌آید که این مردم از حدود سال ۲۶۰۰ پ.م در منطقه حضوری گسترده داشته و قدرت سیاسی را هم در مناطقی در دست داشته‌اند. با این همه باید به این نکته توجه داشت که برچسب «سامی» را امروز ما به ایشان اطلاق می‌کنیم و در دوران باستان خود این مردم خویشتن را بر اساس موج‌های مهاجرتشان به میانرودان شناسایی می‌کرده‌اند و بومیان سومری هم آنان را به همین ترتیب می‌شناخته‌اند. به این ترتیب در ثلث آخر هزاره سوم پ.م حضور نیرومند اکدی‌‌ها را داریم که از شمال وارد میانرودان شده و در زمان شروکین اکدی (حدود ۲۳۳۰ پ.م) اولین پادشاهی متمرکز ایران زمین را پدید می‌آورند. پس از آن در حدود سال ۲۰۰۰ پ.م موج دومی از این مردم به منطقه وارد شدند که با نام سامی‌های غربی یا آموری‌‌ها شهرت دارند. نخستین نشانه‌‌‌ها از حضور آموری‌‌ها به دوران سلسله اکد (حدود ۲۳۰۰ پ.م) مربوط می‌شود اما این ارجاع‌‌ها اندک و کم بسامد است. در دوران سلسله اور سوم که تنها دولت سومری متمرکز میانرودان است و یک قرن می‌پاید، ارجاع‌‌ها به این مردم افزون می‌شود و این از حدود سال ۲۱۰۰ پ.م آغاز می‌شود. کانون مرکزی متن‌هایی که از این دوران باقی مانده و حضور سامی‌‌ها در منطقه را نشان می‌دهد به شهر اِبلا در آسورستان مربوط می‌شود. پس از آن الواح موسوم شاکاناکو را داریم که ردپای سامی‌‌ها در آن نمایان است. اما حضور آموری‌‌ها در قرن هجدهم پ.م با الواح یافت شده در شهر ماری تثبیت می‌شود و این دورانی است که شاهی به نام یحدون لیم بر این منطقه حکومت می‌کند.
شواهد فراوانی در دست است که نشان می‌دهد از همان ابتدای هزاره سوم پ.م سامی‌‌ها در نیمه شمالی میانرودان حضوری گسترده و زورآور داشته‌اند. هرچند خط را سومری‌‌ها در جنوب ابداع کردند، اما نخستین دولت فراگیر در میانرودان در قرن بیست و چهارم پ.م به دست اکدی‌‌ها ساخته شد و نشانه‌‌هایی در دست است که نشان می‌دهد دو قرن پیش از این تاریخ زبان اکدی با بهره‌گیری از قالب خط میخی سومری نویسا بوده است. در واقع گذار از خط سومری به زبان نویسای اکدی را پیش از هرجا در شهر‌هایی مثل اِبلا و ماری می‌بینیم که در میانه هزاره سوم پ.م در آسورستان سنت نوشتاری شکوفایی به زبان سومری داشته‌اند و همان را به زبان بومی‌شان که سامی بوده تعمیم داده‌اند. آمیختگی میان سامی‌‌ها و سومری‌‌ها ولی چشم‌گیر بوده است. در اسناد ابلا از «کاتبانی که از کیش آمده‌اند» یاد شده و این نوشته شدن این حجم چشم‌گیر از متون سومری در ابلا را توضیح می‌دهد. اما در کنار این شاهد، نام و نشان کاتبانی که در شهر‌های سومری شوروپاک و ابوصالبیح به زبان سومری متن می‌نوشته‌اند را داریم و غریب آن که بیشتر اینان نام‌هایی سامی دارند و نه سومری.
 در دوران بابلی کهن که نیمه نخست هزاره دوم پ.م را در بر می‌گیرد، زبان سراسر میانرودان سامی بوده و مردم با گویش‌هایی متفاوت از زبان اکدی در آن سخن می‌گفتند. در این دوران پدیده جالب توجه «مدرسه‌سازی« را می‌بینیم و آن چنین است که بایگانی‌های متمرکز و کتابخانه‌‌های معبد‌‌ها از بین می‌رود و به جای آن شمار زیادی از الواح را داریم که از خانه‌‌های شخصی کشف شده است. این خانه‌‌‌ها احتمال مدرسه‌های محلی بوده و «اِدوبا» نامیده می‌شده که یعنی «خانه توزیع لوح. « این خانه‌‌‌ها البته به کاهنان تعلق داشته و در نزدیکی معبد‌‌ها ساخته می‌شده‌اند. دولت پادشاهی اکد که نخستین دولت متمرکز ایران زمین بود و ارتقایی در سطح پیچیدگی سیاسی را نمایان میساخت، ناپایدار و شکننده از آب در آمد و طی یک قرن رو به فروپاشی رفت. پژوهش‌های جدید نشان می‌دهد یکی از دلایلی که ظهور و سقوط دولت اکد را ممکن ساخت، جریان‌های بوم‌شناختی بوده است. نوسان‌های پردامنه در میزان بارش و گرما و سرمای هوا یکی از عواملی بود که حرکت کردن قبیله‌های اکدی به سمت جنوب میانرودان را رقم  زد و در نهایت تداوم این بحران بوم‌شناختی و خشکسالی پردامنه سببی بود که باعث فروپاشی این دولت شد.

اکدی‌ها ـ اکدی‎ها قومی سامی نژاد بودند، که در شمال شرقی سومری‎‌ها نشیمن داشتند. غالباً در تاریخ، سومر و اکد باهم ذکر می‌شود. بعد از سومر، نوبت اکد رسید. سیب‌پار و کیش و بابل از شهرهای مهم اکد بود. خاندان پادشاهی لاگاش که ذکر آن در پیش گذشت به دست لوگال زگیسی Luggal Zaggissi از پا در آمد و از سومر دولتی که دوره‎اش خیلی کوتاه بود، تأسیس کرد. و پایتخت او هم شهر ارخ بود. بالاخره سومریان پس از 25 سال حکمرانی به دست سارگن Sargon شکست خودند و سارگن بانی دولت اکد شد، و سومر را هم ضمیمه‎ سلطنت خود کرد. خرابه‌های اکد تپه‎ کوچک الدیر در چند میلی جنوب غربی بغداد واقع است. سارگن از غرب تا شامات و از شمال تا کوه‎های زاگرس را تسخیر کرد. و از کارهای او آن بود که کلیه‎ اسناد مذهبی و قوانین سحر و جادو و غیره به فرمان او به زبان اکدی که لغتی سامی بود ترجمه شد و در معبد ارخ ضبط گردید، که بعدها از این نوشته‎ها آسور بانیپال شاه آسور نسخه برداشت. سارگن کشور عیلام را غارت کرد و آن را باج گذار اکد نمود. پس از سارگن پسرش ریموش شاه شد. و پس از او مانشت به سلطنت رسید. این دو نفر اشتباهاً از پادشان کیش شمرده شده‎اند. دمرگان فرانسوی ستونی سنگی از نارامسین Naramsin یافته است که آن پادشاه در آن نقش قیافه‎های سامی دارد و سیاهان را به غیر ورزی سوق می‎دهد. این ستون به یادگار فتح لولوبی که ناحیه‎ای بین بغداد و زاگرس بود در کوه‎های کردستان هنوز موجود است. نارامسین پادشاه اکد بود، و در نقش مزبور به خوبی معلوم می‌شود، که در لشکر پادشاه نام برده یک عده سیاهان بودند. از این گشته در دره‎ حلوان آثار دیگری از یکی از سلاطین سامی موسوم به «آنوبانی‎نی» کشف شده که تاخت و تاز اکدها را به این نواحی ثابت می‎کند، منظور از این جنگ‎ها نبرد با عیلام بوده است.


مقاله و پایان نامه