قوم لولوبی دانستنی ها اطلس تاریخی ایران اقوام ایران تاریخ گذشته فرهنگ ها تیره های ایرانی / جلد دوم / از آغار تا پایان عصر هخامنشی / شروین وکیلی لولوبیها قومی نیرومند و جنگاور بودند که از ابتدای هزاره سوم پ.م در کوهپایههای زاگرس مستقر شده بودند و مرکز سیاسی شان کرمانشاه امروزین بوده است. دامنه حضور لولوبیها تا دشت شهرزور در کردستان ادامه مییافته و بخشهایی از شمال میانرودان را نیز در اختیار داشتهاند. نام سرزمین شان در منابع گوناگون به صورت لولوبوم ثبت شده و حدس زدهاند که کانون مرکزیاش به شهر حلبچه در کردستان عراق امروز مربوط باشد. هرچند کتیبهها و اسناد تاریخی لولوبیها در سرپل ذهاب تمرکز دارد و بنابراین منطقه کرمانشاه و لرستان را باید مرکز اصلی سیاسی شان دانست. لولوبیها از ابتدای تاریخ سومر در متون میانرودانی حضور داشتهاند و روایت «لوگال باندا و پرنده آنزو» که در حدود ۲۶۰۰ پ.م در سومر تدوین شده و داستان اَنمَرکار بنیانگذار شهر اوروک را بازگو میکند، در متن به «کوهستان لولوبیها» اشاره کرده و میگوید که این کوه بر سر راه اَرَت (شهداد یا جیرفت) قرار داشته است. این کوهستان در داستان نقشی کلیدی ایفا میکند و پرنده غول پیکر آنزو که هماورد اصلی انمرکار است در آنجا آشیان ساخته است. در میانه هزاره سوم پ.م در کتیبههای ابوسالبیخ هم به سرزمین لولوبونا اشاره شده و در کتیبهای اکدی از گاسور اسم پایتخت این مردم را میخوانیم که لولوبان نام داشته و آن را با حلبچه امروزین یکی میدانند. احتمال هسته مرکزی این جمعیت در دره شهرزور در کردستان عراق امروز قرار داشته است. در هزاره دوم پ.م هم این نام را در صورت کوتاه شده اش به شکل لولو و لولیم در متون میانرودانی میبینیم. درباره پیوندهای قومی این مردم با بقیه جمعیتهای منطقه اطلاعات چندانی در دست نداریم. چون زبان لولوبی نانویسا بوده و شاهان لولوبی به خط و زبان اکدی متون خود را مینوشتهاند. به همین خاطر جایگیری این زبان در خانوادههای زبانی شناخته شده مبهم مانده است. با این همه چنین مینماید که زبان لولوبی به همراه زبان هوری و سومری و ایلامی و گوتی بخشی از موزاییک بسیار کهنی باشند که پیش از ورود عناصر سامی و آریایی بستر زبانی بومی ایران غربی را تشکیل میداده است. تنها کلمه شناخته شده از زبان لولوبی عبارت است از «کیوروم» که به معنای خدا بوده و با «ایلو» در اکدی مترادف بوده است. با این همه از روی پسوندها و اسمهای خاص شان حدس زدهاند که احتمال زبانشان با ایلامی پیوندهایی داشته باشد. در هزاره دوم و اول پ.م این مردم با آریاییها ترکیب شدند و از چهارده نام شخصیای که از این مردم باقی مانده سه تایش آریایی است. همچنین دو تا از این نامها کاسی هستند یا به شکلی کاسی شده دگردیسی یافتهاند. نامهای اکدی و سامی هم در میان ایشان با بسامد مشابهی وجود داشته، و با این همه بخش عمده نامها (۱۹ مورد) به هیچ زبان شناخته شدهای مربوط نمیشوند و معلوم است که زبان و هویت قومی لولوبیها مستقل و جدا از بقیه بوده است. در دورانهای بعدی هم لولوبیها یک نیروی نظامی مهم در شمال میانرودان قلمداد میشدند. شروکین اکدی از پیروزیاش بر لولوبیها و گوتیها طی چهار سال جنگ سخن گفته و آشکار است که این دو همسایه و احتمال متحد هم بودهاند. نوهاش نَرام سین بار دیگر با ایشان میجنگد و بر شاه و شاهزاده لولوبی غلبه میکند که ساتونی و سیدور نامیده میشدند. این پیروزی به قدری برای او مهم بوده که یادمان سنگی مشهور نرام سین برای بزرگداشت آن ساخته شده و شرح نبردهایش با لولوبیهاست. جانشینانش هم به همین ترتیب با این مردم درگیر بودند. چنان که شولگی نُه بار با ایشان جنگید و در نهایت آشتیای میآنسومریهای جنوبی و لولوبیها برقرار شد، طوری که در دوران اَمَرسین که سومین شاه دودمآنسوم اور بود، لولوبیها در سال هشتم پادشاهی امرسین (۲۰۳۹ پ.م) یک رسته جنگاور در ارتش سومر داشتند و متحدشان محسوب میشدند. خاستگاه این لولوبیها جایی بین سرزمینهای هامازی و آگاز بوده که در رشته کوه زاگرس قرار دارد. این در دوران سلسله اور سوم در اواخر هزاره سوم پ.م در اسناد سومری شهرهای لاگاش و اور هم از کسانی از قوم لولوبی یاد شده که گاه نام سومری داشتهاند. از این اسناد بر میآید که لولوبیها در این هنگام به سومریها رمه و گوشت میفروختهاند و از آنها غله خریداری میکردهاند. بنا به سندی از شهر پوزریش داگان (درحیم امروزین) یکی از رهبران لولوبی به نام ایریب در سال دوم سلطنت شوسین (۲۰۳۶ پ.م) برایش بز و گوسفند هدیه آورد. همچنین در سند دیگری از شخصی به نام داریانام یاد شده که از سران لولوبیها بوده است. بعدها از دوران بابلی میانه هم باز به اشارههایی به حضور کسانی از قوم لولوبی در شهرهای میانرودان بر میخوریم. در همان دورانی که اکدیها در میانرودان دست بالا را داشتند، لولوبیها چندان نیرومند بودند که بخشهایی از شمال میانرودان را در اختیار گرفتند و قدیمیترین نگاره صخرهای تاریخ را در بزرگداشت پیروزی خود پدید آوردند. این شیوه از کندهکاری نقشها بر صخرههای لخت طبیعی در میانرودان همتایی ندارد و همان است که به طور مستقیم به کتیبه بیستون و نگارههای اشکانی و ساسانی بعدی منتهی میشود. نخستین نمونه مهم از این هنر در حدود سال ۲۳۰۰ پ.م در لرستان و در منطقه سر پل ذهاب برساخته شده و آن نگارهای بسیار اثرگذار و مهم است که آنوبانینی شاه لولوبی (لرستان امروز) پس از فتح بخشی از میانرودان از خود به جای نهاده است. اهمیت این نگاره در آن است که بر آن به خط اکدی شرح پیروزیهای آنوبانینی داده شده، و نام او به روشنی قید شده است. این از آن رو مهم است که در متون دوران بابلی کهن میخوانیم که آن شاه لولوبی که شروکین اکدی با او میجنگید آنوبانینی نام داشته است. این کتیبه از سویی به اقتدار لولوبیها در زمان ظهور دولت اکدی دلالت میکند و از سوی دیگر دامنه گسترش زبان و خط اکدی به سمت شرق را نشان میدهد. پس از فرو افتادن اکدیها به دست گوتیها، چنین مینماید که برای مدتی لولوبیها تابع گوتیها بوده باشند. اما در زمان حکومت شاهی گوتی به اسم اِریدو پیزیر لولوبیها سر به شورش برداشتند و شهر پیشتازشان در این طغیان جایی بوده به اسم سیموروم در شمال میانرودان. این شهر هرچند متحد نزدیک لولوبیها بوده، اما مردمش عنصری هوری هم در خود داشتهاند، در زمان اریدو پیریز این کانیشبا شاه سیموروم بود که ره بری شورش را بر عهده داشت و در این هنگام مردم لولوبی پیروان و همدستانش محسوب میشدند. گواه دیگری که پیوند نزدیک این شهر و لولوبیها را نشان میدهد آن که ایدین سین شاه سیموروم که در حدود سال ۲۰۰۰ پ.م نقش برجستهای از خود در رانیه (در کردستان عراق امروز) به جا گذاشته، دقیقاً همان نقش آنوبانینی را تکرار کرده است. ایدین سین بی شک از نقش آنوبانینی با خبر بوده چون در پای نگاره او در سرپل ذهاب هم نگاره دیگری از خود ترسیم کرده و پسرش زابازونا هم همان جا نگارهای از خود به جا گذاشته است. کتیبه مشابهی با خط اکدی را داریم که در نزدیکی دریاچه دربندی خان (کنار مرز ایران و عراق امروز) بر صخرههای کوه هورشیخان کشف شده و به شاهی به نام تاردونی تعلق دارد که او نیز احتمال یکی از حاکمان لولوبی بوده است. در سندی به زبان هوری که در بغازکوی و قلمرو هیتیها کشف شده، اشارهای به شاهی افسانهای به نام ایماشکو فرمانده لولوبیها هست که همزمان چندین شاه دارند و همه شان از وی فرمان می برند. در اسناد آشوری هم اشاره مشابهی میبینیم و اشاره میشود که در قلمرو زاموآ (سرزمین لولوبیها) چندین شاه همزمان حکومت میکردهاند. از این شواهد چنین بر میآید که لولوبیها از قبیلهها و طایفههای متفاوتی تشکیل میشدهاند که هریک رهبر و امیر خود را داشتهاند، و همگی زیر فرمان یک شاه قرار میگرفتهاند. این الگوی سیاسی شاید شالوده ایده شاهنشاهی باشد که در دوران هخامنشی به ستون فقرات دولت عظیم و فراگیر پارسیان تبدیل شد. اشاره به لولوبیها در تاریخ میانرودان تا نیمه هزاره اول پ.م ادامه مییابد و این بدان معنا است که این قوم برای دو هزار و پانصد سال در سرزمینی همسایه یعنی میانرودان نیرویی مهم و هراسانگیز جلوه میکردهاند. نبوکدنصر اول شاه بابل در حدود ۱۱۲۰ پ.م و تیگلت پیلسر اول شاه آشور در ۱۱۱۳ پ.م از پیروزیهای خود بر لولوبیها لاف میزنند و در این هنگام سرزمینشان را زاموآ مینامند. تیگلت پیلسر میگوید که بیست و پنج تا از تندیسهای خدایان لولوبی را به غنیمت گرفته و به این ترتیب روشن میشود که معبدهایی پرشمار و آباد در این قلمرو وجود داشته است. آشور نصیرپال دوم شاه آشور در ۸۸۱ پ.م اشاره کرده که سرداران لولوبی با هم متحد شدند و سر به شورش برداشتند و در منطقه بازیان دیوار بزرگی ساختند تا از حمله آشوریها به قلمروشان جلوگیری کنند، اما سپاهیان شاه بر ایشان غلبه کرد و دیوار را نابود کرد. این گزارش از این رو جای توجه دارد که بازیان بر سر راه کرکوک به سلیمانه قرار دارد و این منطقهای است در قلب قلمرو آشور. در همین گزارش میخوانیم که لولوبیها در این هنگام نوزده شهر با حصار و بارو داشتند که به دست آشور نصیرپال دوم ویران شد و در میان غنایم به دست آمده از آنجا اسب و فلزات مورد تأکید است. منطقه زاموآ پس از آن نیز همچنان باقی ماند اما انگار به بخشی از دولت آشور تبدیل شده بود، چون اسرحدون شاه آشور در ۶۶۹ پ.م کمی پیش از نابودی این دولت مقتدر از فرماندار زاموآ در کتیبهای یاد کرده است. در این دوران دیرآیند نیز همچنان نامهایی از شاهان لولوبی در اسناد اکدی منعکس شده است. مثال شروکین دوم (میانه قرن هشتم پ.م) از دادا امیر آرزیزو یاد میکند و اسرحدون در اواخر دوران حکومتش به الرکوتال امیر زاموآ اشاره میکند. این اشارهها به اسناد اکدی محدود نیست و مثال آرگیشتی شاه اورارتو (۷۸۶-۷۶۴ پ.م) هم در کتیبهاش نام »لولو« را آورده و از ارجاعش معلوم است که دشمنانی کوهنشین را در نظر داشته است. مقاله و پایان نامه قوم آرامی قوم آموری قوم اروراتویی قوم اکدی قوم ایلامی قوم اومان ماندا قوم حاتی قوم بلخی قوم سندی قوم سکای خاوری قوم سومری قوم عبرانی قوم فلسطینی قوم کیمری قوم کاسی قوم کنعانی قوم لولوبی قوم گوتی قوم مادی قوم لوویایی قوم میتانی قوم مانا قوم هیتی قوم هوری تیره آشوری تیره ارمنی تیره اسکودره ای تیره ایلامی تیره ایونی تیره بابلی تیره بلخی تیره پارتی تیره تتگوشی تیره خوارزمی تیره رخجی تیره زرنگی تیره سغدی تیره سکای آنسوی دریا تیره سکای تیزخود تیره سکای هوم خوار تیره عربی تیره فنیقی تیره کاپادوکی تیره کاریایی تیره کوشی تیره گنداری تیره لودیایی تیره لوکیایی تیره لیبیایی تیره مادی تیره مصری تیره مکه ای تیره هراتی تیره هندی