تیره لودیایی نوشته شده در ژوئن 29, 2023به روز شده در آگوست 29, 2023توسط omidjavidaniدسته بندی ها:اقوام ایرانی دانستنی ها اطلس تاریخی ایران اقوام ایران تاریخ گذشته فرهنگ ها تیره های ایرانی / جلد دوم / از آغار تا پایان عصر هخامنشی / شروین وکیلی جایی که یونانیان با نام شهر مرکزیاش سارد مینامیدند، همان دولت باستانی لودیه را در بر میگرفت و از نظر جغرافیایی تقریباً با بخش آسیایی ترکیه امروزین همسان بود. نخستین دولتی که در این ناحیه پدید آمد، پادشاهی هیتی بود که در قرن هجدهم پ.م. توسط مهاجرانی آریایی تأسیس شده بود. این دولت در قرن دوازدهم پ.م. فرو پاشید و به امیرنشین هایی کوچک تجزیه شد. در قرن هشتم و نهم پ.م. دولتی در این منطقه پدید آمد که پایتختش شهر سارد بود و لودیه خوانده میشد. مرز باستانی آن با ماد رود هالیس (قزلایرماق) بود و مردمی را در خود جای میداد که ترکیبی از قفقازیهای هوری در شمال، سامیهای آرامی در جنوب، و آریاییهای سکا و یونانی در غرب بودند. نام سارد در تمام فهرستهای باستانی، جز وندیداد، ذکر شده است. شهرهای مهم آن عبارت بودند از: سارد یا اسپرده، داسکولیون، سینوپ، سیزیکوس، مرقَس (مرعش)، سمعل و آنکورا (آنکارا). هرودوت، که چارچوبهای جغرافیایی را درک نمیکرده و بر مبنای جمعیتها و قبایل به نقشه پیرامونش مینگریسته، از بخش هایی، همچون شهربانیهای مستقل، نام برده که بخش عمده شان نواحی این استان بودهاند. در میانشان مهمتر از همه عبارتاند از: پافالگونیه، بیتینیه، فریگیه، پامفولیه و کیلیکیه. برخی از تاریخ نویسان غربی مانند توینبی، با توجه به غیاب نامهای یادشده در منابع پارسی باستان، به جای این که چارچوب جغرافیایی تواریخ هرودوت و نبشتههای پارسی باستان را با هم مقایسه کنند به این نتیجه دور از ذهن رسیدهاند که ذکر نشدنِ نامِ این بخشها به معنای مستقل بودنشان بوده است. مثلاً توینبی مینویسد که کیلیکیه به خاطر نیامدنِ نامش در کتیبه بیستون تا ۴۰۰ پ.م. پادشاهانی مستقل داشته است. اگر این منطق به راستی رعایت شود، باید به این نتیجه بینجامد که نام تمام مناطق محلی و اسم قبایلی که در تواریخ هرودوت آمده و در نبشتههای پارسی غایب است، به مناطقی مستقل و فتح ناشده اشاره میکند؛ فرضی که با توجه به سخنِ خودِ هرودوت که آنها را بخشهایی خراجگزار از ایران میداند، به سادگی باطل میشود. حقیقت آن است که اصولاً چارچوب درک مفهوم جغرافیا در تواریخ و نبشتههای پارسی تفاوت دارد و بدیهی است که در میان هفت فهرست رسمی و دولتی که در طی دو قرن نگاشته شده و تاریخی که توسط یک نفر در شهری حاشیهای و با خطاهای آشکار ثبت شده، باید منبع اولی را مبنا گرفت. به همین ترتیب، ترتیب و عنوان شهربانیهایی که توینبی در کتاب ارزشمندش به دست داده کاملاً نادرست است. چرا که مثلاً منطقه کوچک داسکولیون را، که در دل استان کاپادوکیه قرار دارد، تا مرتبه یک شهربانی و استانی مستقل برکشیده است. در حالی که در منابع پارسی باستان کوچکترین شاهدی در تأیید این کار وجود ندارد و تنها منبع او برای این نتیجه گیری، هرودوتی است که به دلیل نزدیکی شهر زادگاهش (هالیکارناسوس) با دسکولیون و فریگیه و کیلیکیه، هر یک از آنها را همچون استانی مستقل در نظر گرفته است، احتمال بیان که از مفهوم دقیقِ اداری شهربانی و استان نزد هخامنشیان آگاه باشد. عکس از کتاب تیره های ایرانی جلد دوم نوشته شروین وکیلی مقاله و پایان نامه قوم آرامی قوم آموری قوم اروراتویی قوم اکدی قوم ایلامی قوم اومان ماندا قوم حاتی قوم بلخی قوم سندی قوم سکای خاوری قوم سومری قوم عبرانی قوم فلسطینی قوم کیمری قوم کاسی قوم کنعانی قوم لولوبی قوم گوتی قوم مادی قوم لوویایی قوم میتانی قوم مانا قوم هیتی قوم هوری تیره آشوری تیره ارمنی تیره اسکودره ای تیره ایلامی تیره ایونی تیره بابلی تیره بلخی تیره پارتی تیره تتگوشی تیره خوارزمی تیره رخجی تیره زرنگی تیره سغدی تیره سکای آنسوی دریا تیره سکای تیزخود تیره سکای هوم خوار تیره عربی تیره فنیقی تیره کاپادوکی تیره کاریایی تیره کوشی تیره گنداری تیره لودیایی تیره لوکیایی تیره لیبیایی تیره مادی تیره مصری تیره مکه ای تیره هراتی تیره هندی omidjavidani
دیدگاهها